هشتگ روایت_زنانه؛ آیا ارزشهای زنان شهری و روستایی یکسان است؟
رد ضربه شلاق طالبان روی بدن نحیفش را هنوز به یاد دارد. چندی قبل در همسایگیاش دختری به جرم رابطه عاشقانه سنگسار شد. میگوید از دخترش که دوست داشت معلم شود، حق رفتن به مکتب سلب شد و بعدها بیساز و سرود به خانه بخت رفت.
در دوره حاکمیت گروه طالبان بیرون رفتن زنان بدون محرم شرعی و آموزش دختران ممنوع بود. زنان در حال حاضر نیز در شماری از روستاهای تحت حاکمیت گروه طالبان به جرم رابطه عاشقانه سنگسار میشوند.
هشتگ روایات زنان افغان
درست پس از همهمه آغاز مذاکرات میان آمریکا و گروه طالبان بود که بیم زنان از تکرار محدویتهای دوره حکومت طالبان بیشتر شد و با امضای توافقنامه بین دو طرف اوج گرفت. اما حالا که زمان پرتاب تیر آخر (گفتگو میان دولت و طالبان) فرارسیده، زنان افغان بیش از پیش برای حفظ دستاوردهای دو دهه اخیر دادخواهی میکنند.
آز آنجایی که سرنوشت حقوق زنان افغان پس از توافق احتمالی دولت با گروه طالبان هنوز هم پرسشی است بی پاسخ؛ از چند روز به اینسو گروهی از زنان فعال برای دادخواهی حقوق اساسیشان کارزاری را زیر نام #روایت_زنانه در شبکههای اجتماعی راهاندازی کردهاند.
هدف از راهاندازی این کارزار، همصدایی زنان شهرنشین و روستایی در سراسر افغانستان برای دادخواهی حقوق اساسی و انسانی آنان گفته شده است.
گروه طالبان و شماری از همفکران آنان پیش از این بارها تاکید کردهاند که آنچه فعالان مدنی در افغانستان به عنوان دستاورد و حقوق زنان مطرح میکنند، منحصر به زنان شهرنشین است و برای زن روستایی به عنوان ارزش محسوب نمیشود.
این کارزار همچنین واکنشی است به این ایدیولوژی و با همبستگی و همصدایی زنان در شهرها و روستاهای افغانستان به گفته بنیانگذاران این گروه نشان میدهد که همه زنان در سطوح مختلف بر حقوق و ارزشهای مشابهی از جمله حق تحصیل و کار تاکید دارند.
بانیان این کارزار میگویند آنان با زنان روستایی نیز در ارتباط هستند و در سایر ولایات گروههایی از زنان را موظف ساختهاند تا روایات زنان را از گوشه و کنار افغانستان جمعآوری کنند.
پس از آن روایات زنان از تجربههایشان از دوره حاکمیت طالبان و خواستههایشان پس از توافق دولت با گروه طالبان را با هشتگ ویژه این کارزار در شبکههای اجتماعی همسرسانی میکنند.
هشتگ #روایات_زنانه صدها بار در شبکهها اجتماعی همسرسانی شده است.
'نباید هم جنگ و هم صلح از زنان قربانی بگیرد'
فاصله میان سقوط دوره حاکمیت طالبان تا صلح احتمالی با این گروه دو دهه را در برگرفته است. حدود بیست سالی که زنان پس از گذار "دورهای پر از محرومیت" به آزادی و حقوق نسبی خود رسیده و حالا تاکید بر آن دارند که نباید هم جنگ و هم صلح از آنان قربانی بگیرد.
این کارزار تاکید دارد که نباید با حقوق اساسی زنان در روند صلح افغانستان "معامله" صورت بگیرد.
قرار است در این کارزار هر هفته روی موضوع مشخصی مرتبط با حقوق بنیادی زنان از جمله حق آموزش، کار، دسترسی به عدالت... دادخواهی صورت بگیرد.
در نخستین هفته از این کارزار، برای حق آموزش زنان دادخواهی کردهاند و در دومین هفته نیز حق کار زنان محور کارزار روایات زنانه است.
خواستهها و ارزشهای بنیادی زنان یکسان است
بیشتر زنان معتقدند که خواستها و ارزشهای بنیادی همه آنان چه در شهر یا روستاها یکسان است. اما مسلما خواستهای فردی زنان و سایر افراد نظر به محیط زندگی و شرایط، از هم متفاوت است که به گفته آنان دال بر تفاوت میان ارزشهای زنان روستایی و شهری نیست.
اورزلا اشرف، پژوهشگر مطالعات توسعه و رئیس واحد ارزیابی و تحقیق افغانستان در این مورد میگوید ممکن است که اولویتها و خواستههای افراد با در نظرداشت شرایط عمومی، محیط زندگی و نیازهایشان متفاوت باشد اما تاکید میکند که میان خواستهها و ارزشهای بنیادی زنان هیچ تفاوتی وجود ندارد.
خانم اشرف بر این باور است که در شرایط اختناقی و جنگی کنونی بنیادیترین خواست زنان و همه مردم، صرف نظر از حضورشان در شهر یا روستا پایان جنگ و حاکمیت قانون است.
به گفته او: در شرایطی که قانون حاکم باشد زنان میدانند که حقوقشان محفوظ میماند.
به باور خانم اشرف اشاره بر تفاوت میان ارزشهای زنان در شهر و روستا تنها یک "استدلال و تفکر طالبانی" است که این گروه با تاکید بر آن "تلاش دارد تا خود را میان مردم سنتی جا زده و با تاکید بر اینکه افغانستان کشوری سنتی است، زیر نقاب سنت موقفی برخلاف مدرنیزیشن به خود بگیرد."
این در حالی است که حتی در دورافتادهترین نقاط و جوامع محافظه کار افغانستان نیز دیده میشود که شماری از زنان با وجود شرایط نامساعد برای حفظ حقوق اساسیشان تلاش میکنند.
خانم اشرف که خود نیز تجربه زندگی زیر سایه حکومت طالبان را دارد میگوید به نظر میرسد پس از گذشت حدود بیست سال نیز رویکرد طالبان نسبت به مسائل مرتبط با زنان تغییر نکرده است.
خانم اشرف در دوران حاکمیت گروه طالبان علیرغم ممنوعیت آموزش دختران از سوی این گروه با راهاندازی نهادهای آموزشی زمینه آموزش را برای زنان مساعد ساخته بود.
او میگوید: "طالبان چالش بزرگی را پیشرو دارند و آن این است که در جریان مذاکرات صلح و به تعقیب آن در عمل ثابت بسازند که رویکردشان نسبت به مسائل زنان تغییر یافته. من به عنوان یک شاهد عینی و کسی که در زمان حاکمیت طالبان زندگی و کار کردهام تا امروز شواهد واضحی را نسبت به تغییر رویکرد طالبان ندیدهایم. چیزی که از رهبری طالبان میشنویم نیز سند قوی دال بر اینکه که گویا رویکردشان نسبت به جامعه و زنان تغییر یافته، به دست نمیدهد."
حقوق زنان؛ اسلام رادیکال یا اسلام معتدل
طالبان در سالهای اخیر بارها تاکید کردهاند که حقوق زنان را در چارچوب " قوانین و ارزشهای اسلامی" میپذیرند. اما به باور شماری از مردم، تعبیر طالبان از اسلام با رادیکالیزم پیوند خورده و با تعریف آنان از "اسلام معتدل" فاصله دارد.
میترا مهران، فعال حقوق زنان تاکید میکند که تمامی حقوق اساسی زنان باید در روند مذاکرات صلح در نظر گرفته شود.
به باور خانم مهران احتمالا طالبان در مذاکرات صلح تاکید کنند که حقوق زنان را در چارچوب قوانین اسلامی قبول دارند، اما به گفته او "تعریفی که ما از اسلام معتدل داریم که در حال حاضر هم نظام کشور، جمهوری اسلامی است تا تعریفی که این گروه از اسلام دارد، بسیار متفاوت است."
به گفته خانم مهران: "مذاکراتی که منجر به قطع جنگ و خونریزی شود جای خوشبینی دارد اما در عین حال بیمهایی نیز وجود دارد، اینکه تا چه حدی صدای مردم در این مذاکرات شنیده خواهد شد."
خانم مهران میگوید حتی پس از توافق دولت با گروه طالبان نیز نباید فصل دوم قانون اساسی افغانستان که به حقوق مساوی زن و مرد تاکید دارد نادیده گرفته شود.
زنان روستایی چه میگویند؟
با چند زن روستایی هم صحبت کردم و از آنها در مورد صلح و خواستههایشان شنیدم. زنان روستا قصههای زیادی دارند. امیدها و بیمهای بزرگ و کوچک بسیاری.
از زنانی شنیدم که فرزندانشان را در جنگ از دست دادهاند. مادرانی که برای آموزش کودکانشان از جان مایه گذاشتهاند. از زنی که فرزندش به صفوف طالبان پیوست و هرگز به خانه برنگشت.
زنان روستا شاید به ظاهر خواستههای کوچکی دارند اما به نظر میرسد در گوشهای از ذهن و دل هر کدامشان امیدها و ارزشهای زنانه بزرگی نهفته است.
مینا (اسم مستعار) زنی در یکی از روستاهای افغانستان به من گفت آرزو داشت دخترانش درس بخوانند و کار کنند. اما روستای آنان تحت کنترل طالبان است و رفتن دختران به مکتب/مدرسه پس از کلاس چهارم هم ممنوع. او همسر و پسرش را در جنگ در همین منطقه از دست داده است.
او در مورد مذاکرات صلح خوشبین است و در عین حال دلهره دارد. مینا و دیگر زنان روستایی که در آن زندگی میکنند روزهای دوشنبه دسته جمعی برای خرید و تفریح از روستا به شهر میروند.
دوره حاکمیت گروه طالبان را به خاطر آورد و گفت: اگر طالبان بیایند شاید مثل سابق اجازه ندهند بیرون برویم.
به نظر میرسد برای زنان سنتی و مدرن حفظ حقوق بنیادی آنان مهم و ارزش محسوب میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر