۱۴۰۱ مرداد ۷, جمعه

پارک شادی یزد یا گورستان خاطره‎ها؛ مسئولان پاسخگو نیستند!

پارک شادی یزد یا گورستان خاطره‎ها؛ مسئولان پاسخگو نیستند!
پارک شادی یزد یا گورستان خاطره‎ها؛ مسئولان پاسخگو نیستند!

ایسنا/یزد پارک شادی یزد که یکی از مهم ترین و نوستالژی ترین پارکها و فضاهای تفریحی شهر یزد به حساب می آید و اکثر کودکان دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و حتی ۸۰ از آن خاطرات شیرین فراوانی در ذهن خود دارند، این روزها به گورستان خاطرات این نسل‌ها تبدیل شده و در بی‌تدبیری مسئولان خاک می‎خورد.

رئیس اداره شهر دوستدار کودک شهرداری یزد در واکنش به تعطیلی این پارک به ایسنا گفته بود؛ تسریع در فرآیند بازپیرایی پارک شادی شهر یزد و بازگشایی آن، ایجاد مجموعه شهر بازی‌های جدید و همچنین تجهیز سایر فضاهای تفریحی شهر به وسایل بازی خلاقانه و جذاب بایستی در راس توجه و پیگیری مسئولان امر باشد تا خلائی که در بحث تفریح و آموزش همراه با سرگرمی وجود دارد و به طور خاص در شرایط کرونا نیز حادتر شده است، تا حدودی جبران شود.

اهمیت فضاهای بازی و تفریحی شهر به اندازه‌ای مهم است که فرای سخنان «حسین ابوطالبی» مدیر مرکز خلاقیت و فناوری‌های نوین شهری و رئیس اداره شهر دوستدار کودک شهرداری یزد، حتی در ارزیابی‌های بین المللی برای انتخاب شهرهای دوستدار کودک نیز یکی از پرامتیازترین شاخص‌های مورد بررسی است و هرچند، زمانی که این فضاها با وسایل بازی تعاملی و پرهیجان، تجهیز شده باشد منجر به رشد خلاقیت و تخلیه هیجانات کودکان خواهد شد.

آبان ماه سال گذشته بود که به دنبال تعطیلی چند ساله و متروکه شدن این پارک، گزارش‌های خبری مبنی بر تعطیلی بزرگ‌ترین و محبوب ترین پارک بازی مکانیزه کودکان در شهر یزد در این خبرگزاری منتشر و پس از بازنشر فراوان آن در فضای مجازی، مسئولان شهرداری را مجاب کرد تا بازگشایی این مجموعه تا پایان سال ۱۴۰۰ را در وعده‌های خود بگنجانند ولی این وعده‌ها هرگز محقق نشد و تنها بخش‌های از فضای سبز پارک از آن تفکیک و تبدیل به مبلمان شهری و پیادرو شد؛ اقدامی که شهردار، بعدها آن را با افتخار طرحی ادامه دار برای ایجاد فضاهای شهری بیشتر برای استفاده شهروندان در آینده خواند.

به هر حال فروردین ماه امسال «محمد علی سلمانی ندوشن» معاون عمرانی و امور زیربنای شهردار در برنامه‌ی رادیویی صدای شهر از بهره‌برداری فاز دوم و بازپیرایی این مجموعه تفریحی تا پایان اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خبر داد؛ وعده‌ای که پس از گذشت دو ماه از موعد مقرر هنوز هم تحقق نیافته است.

البته گزارشهای میدانی خبرنگار ایسنا حکایت از آن دارد که مسئولان شهرداری یزد برای بازگشایی این مجموعه کمر همت بسته‌اندو موید این مطلب خبرهای منتشر شده‌ی چند روز پیش در صفحه اینستاگرامی شهرداری یزد مبنی بر بازدیدهای شبانه مسئولان از این پارک است.

با این حال دیگر مسئولان شهرداری حاضر به گفت‌وگو با ایسنا در مورد این که چه زمانی درهای این پارک بر روی مردم شهر گشوده خواهد شد، نیستند و به نظر همچنان وسایل بازی این پارک خاطره‌ها باید زیر سایه وعده‌های مسئولان شهر یزد که یکی از مهمترین مطالباتشان کمبود مکانهای تفریحی و سرگرمی است، خاک و آفتاب بخورد.

انتهای پیام

 

آزارجنسی معمولاً توسط مردان میانسال با چهره موجه و قابل اعتماد انجام می‌شود

آزارجنسی معمولاً توسط مردان میانسال با چهره موجه و قابل اعتماد انجام می‌شود
آزارجنسی معمولاً توسط مردان میانسال با چهره موجه و قابل اعتماد انجام می‌شود

ایسنا/همدان یک جامعه‌شناس مطرح کرد: آزارجنسی کودکان یکی از موضوعات مهم اجتماعی است که متأسفانه در شرایط اقتصادی و سیاسی فعلی اولویت خود را از دست داده این در حالیست که مصالح اجتماعی بستر و زمینه بسیاری از معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در درون خود رقم می زنند.

حمید خاورزمینی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: دلایل متعددی در زمینه تعرض و آزارجنسی ممکن است مؤثر باشد؛ نخستین علت رواج فرهنگ اباحی گری است که چارچوب های قبلی را درهم شکسته و چون چارچوب های جدید تریبون رسمی و پایگاهی قوی برای ارائه و نهادینه شدن ندارند، جامعه در وضعیت آنارشیست قرار می گیرد.

وی خاطرنشان کرد: در این مورد می ‌توان به این مسئله اشاره کرد که مرزهای خانوادگی با انواع و اقسام فیلم های ترویجی ضدخانواده در اذهان تاحدودی در هم شکسته شده است و در عمل گسترش عباراتی مانند “عمو و خاله” نمودهای بیرونی آن هستند که فاصله های اجتماعی کودکان با افراد غریبه را در هم می شکند و حس امنیت نام عمو یا خاله را مورد سوءاستفاده قرار می دهد.

وی تصریح کرد: متأسفانه مسائل تربیتی و آموزشی و مسائل مربوط به حوزه های خصوصی افراد و در رأس آن اندام های خصوصی کودکان براساس سنت های متداول ما ایرانیان نادیده گرفته یا پنهان می شود اما گستردگی روابط اجتماعی باعث شده کودک با افراد متعددی غیر از نزدیکان خود ارتباط داشته باشد که بسیاری از آنها بزرگسال هستند.

این جامعه‌شناس ادامه داد: در جامعه سنتی ما ارتباط کودکان و حتی نوجوانان با افراد بزرگتر از خودشان منع و یک قبح اجتماعی به شمار می آمد اما بسیاری از این روابط امروز اجتناب ناپذیر است و چون آموزش کودکان از دست پدرها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها تقریباً خارج شده و در اختیار مادران قرار گرفته است و آنان نیز به علت تربیت در یک جامعه مردسالار شبه مدرن از بسیاری از زوایای تربیتی کودکان بی اطلاع هستند و یا به واسطه تجربیات دوران کودکی خود نگرش منفی به آنها دارند، ضرورت ساماندهی یک نظام تربیتی مبتنی بر تجربیات بشری و نظام های اخلاقی کارآمد در عصر معاصر را می طلبد که بخش عمده ای از آن باید به مسائل جنسی اخلاقی اعم از فردی و اجتماعی کودکان معطوف شود.

وی اضافه کرد: متأسفانه این آموزش ها که به عنوان آموزش های جنسی گاهی مشهور است مورد سوءبرداشت عامدانه یا جاهلانه قرار می گیرد و این گونه وانمود می شود که می خواهند به کودکان از کودکی آموزش روابط جنسی را بدهند در حالیکه حتی در کشورهای لائیک آموزش مسائل جنسی و مربوط به جنسیت و عضوهای خصوصی افراد تخصصی جداگانه و کاملاً متفاوت از نظر سطح و محتوا با آموزش جنسی است.

خاورزمینی مطرح کرد: اگر به فرهنگ سنتی خود مراجعه کنیم می بینیم که مادران پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و گاه برادران و خواهران بزرگتر از نحوه شست و شوی اندام های خصوصی و نحوه مراقبت از خود در شرایط مختلف را به کودکان آموزش می دادند و روابط جنسی در هنگام ازدواج آموزش داده می شد.

وی در ادامه گفت: شرم از آموزش جنسی به جوامع سنتی، نیمه سنتی و به ویژه جوامعی مربوط است که ریاکاری و ظاهرسازی در آن جاریست به عبارتی افراد برخلاف میل خود مجبورند شرایطی را که جامعه به آنها تحمیل کرده تحمل کنند که گاهی تحمل آن غیرممکن می شود بنابراین افراد این چنین از مجاری دیگر اقدام می کنند.

این جامعه شناس یادآور شد: به عبارت ساده تر اگر شما میزان آزارهای جنسی را در چند سال اخیر چه در غرب و چه در جوامع دیگر از جمله جامعه خودمان ملاحظه کنید می بینید که آزارجنسی کودکان غالباً از طریق مردان میانسالی است که چهره موجهی دارند و غالباً مشاغلی مانند کشیش یا معلم و مربی یا کاسب محلی دارند که در محل کار خود دارای اعتبار و قابل اعتماد هستند.

وی افزود: این افراد به علت شرایط خاصی که در آن قرار گرفته اند و لازم است در همه امور با ارزش های حاکم بر قشر خودشان همراهی کنند، ناگزیر آزادی های فردی افراد عادی را ندارند و به علت انتظاراتی که از آنها می رود مثل آموزش کتاب های مقدس یا انتظار در سر بزیری در مواجهه با زنان محله  و …  خود را در محدودیت های یک قدیس حس می کنند که عملاً به واسطه ویژگی های شخصیتی فاقد آن ویژگی های مقدس هستند و همین امر باعث می شود در فرصت هایی که غالباً در همین شغل ایجاد می شود از همان اعتباری که دارند سوءاستفاده کنند و نیاز جنسی یا تنوع طلبی جنسی خود را به این سمت و سو سوق دهند و البته ظاهر فریبنده آنها عامل این عمل و گسترش آن نیست بلکه عامل نخست که فقدان آموزش های لازم است، علت مهمتری است.

خاورزمینی تصریح کرد: متأسفانه آموزش های سنتی تعطیل شده و آموزش های مدرن نیز تحریم می شوند، دقیقاً مانند تحریمی که در مورد بسیاری از پدیده ها اتفاق افتاد و امروز شاهد آن هستیم که جزء لاینفک همه دینداران نیز است و به دین و ایمانشان هیچ لطمه ای نمی زند، کما اینکه مانند دوش حمام وسیله ای برای انجام واجبات و مستحبات نیز است.

 

نسلی که پشت در موزه مانده!

نسلی که پشت در موزه مانده!
نسلی که پشت در موزه مانده!

جای کودکان و نوجوانان در موزه‌ها خالیست؛ بیشتر آن‌ها به موزه‌گردی علاقه‌ای نشان نمی‌دهند، فضای موزه برای بعضی‌هایشان کسل‌کننده است، از طرفی به نظر می‌رسد خانواده‌ها، مدارس و متولیان موزه هم تلاشی برای ایجاد علاقه و انگیزه در آن‌ها نمی‌کنند؛ طوری که در بین بازدیدکنندگان موزه‌ها، انگشت‌شمار کودک و نوجوان دیده می‌شود.

شاید اگر دوران تحصیلی خود را فارغ از مشکلاتی همچون شیوع ویروس کرونا گذرانده باشید، شانس این را داشته‌اید که در اردوهای مدرسه به موزه رفته و در آن دوران با موزه‌ها و تاثیر آن‌ها در شناخت تاریخ و میراث فرهنگی آشنا شده باشید و شاید همین موضوع جرقه‌ای شده تا بیشتر به موزه‌ها و هویت تاریخی ایران علاقه‌مند شوید، اما اگر امروز این سوال‌ها را از یک کودک هشت، نه ساله بپرسید، فکر می‌کنید پاسخ او چیست؟ آیا تا به حال موزه رفته است و یا شناخت درستی از موزه دارد؟ یا اصلا می‌داند موزه چه جایی است؟

به گزارش ایسنا، در سه سال اخیر با تعطیلی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا، کودکان کمتری هستند که به واسطه اردوهای مدرسه با موزه‌ها آشنا شده باشند. از طرفی بعد از بازگشایی مدارس فرصت کمی برای برگزاری چنین اردوهایی وجود داشته است.

دراین میان، موزه‌گردی برای خانواده‌ها چندان جذاب به نظر نیامده که کودکان خود را برای تفریح و گذران اوقات فراغت به موزه ببرند، اما ریشه این موضوع چیست؟ چرا موزه‌گردی در حال حاضر بین خانواده‌های ایرانی در اولویت نیست؟ و ترجیح بر این است که کودکان در شهربازی‌ها، پارک، باغ وحش  و … تفریح کنند؟

یکی از والدینی که خودش علاقه‌مند به موزه‌گردی است، اما ترجیح می‌دهد به تنهایی و در اوقاتی که فرزندش نیست، به موزه برود، در این باره می‌گوید: محیط موزه و جاهای تاریخی برای کودکان سرگرم‌کننده نیست و حوصله کودک در این محیط‌ها به شدت سر می‌رود و همین موضوع باعث اذیت کردن کودک می‌شود.

این والد معتقد است: باید محیط‌های برخی موزه‌ها را برای کودکان و نوجوانان به گونه‌ای طراحی کنند که برای این گروه سنی جامعه نیز جذاب باشد و راهنماهایی مختص آن‌ها در موزه‌ها حاضر باشند تا به زبان ساده و با قصه‌گویی به معرفی موزه ‌و آثار و قدمت آن بپردازند.

این تنها دیدگاه یک والد نیست، بلکه کودکانی هم که تجربه موزه‌گردی دارند، خیلی از محیط موزه لذت نبرده و این تفریح را خسته‌کننده می‌دانند.

مایسا ۸ ساله، درباره تجربه موزه‌گردی خود می‌گوید: «من یه بار رفتم موزه سکه (موزه پول)، اونجا سکه‌های قدیمی بودند اما خیلی دوست نداشتم و دوست دارم به جای موزه به باغ وحش برم.»

علی ۱۰ ساله، یک بار و زمانی‌که کلاس اول دبستان بوده، با اردوی مدرسه به موزه رفته است اما خاطره‌ای واضح از آن موقع یادش نیست و فقط این تصویر در ذهنتش باقی مانده است: «جایی که رفتیم مانند قصر بود. خیلی بزرگ و زیبا بود.»

این دو؛ تنها کودکانی هستند که در یک گروه ۱۲ نفره که در کلاس آموزش زبان انگلیسی همکلاسی هستند، تجربه موزه‌گردی دارند و مابقی بچه‌های این گروه نه تنها به موزه نرفته‌اند، بلکه نمی‌دانند موزه دقیقا چه جایی است و چه اهمیتی دارد.

از این کودکان با رده سنی ۸ تا ۱٠ سال، می‌پرسم آیا علاقه‌ای دارند یک بار به موزه بروند؟ پاسخ‌ها تأمل‌برانگیز است: «اگر وسایل بازی داره، آره!»، «تا حالا بهش فکر نکردم.» «دوست دارم به جاهایی که همیشه برای تفریح می‌رم، برم.»، «فکر نمی‌کنم خوشم بیاد.»، «شاید یه بار برم اما نمیدونم کی؟»

برای ارزیابی بیشتر تصمیم می‌گیرم به کاخ گلستان بروم تا از راهنماهای موزه نیز درباره بازدید کودکان از این محوطه تاریخی بپرسم، از ورودی می‌گذرم و وارد حیاط که می‌شوم، نزدیک بخش اصلی کاخ  پسر بچه‌ای را می‌بینم که مشغول اسکیت‌سواری است، نزدیکش می‌شوم و درباره کاخ گلستان و علت آمدنش به این موزه را می‌پرسم.

اولین بار است به کاخ گلستان آمدی؟

+ «من با عموم زیاد میام اینجا، حیاطش بزرگه و جون میده برای اسکیت‌سواری.»

داخل کاخ هم دیدی؟

+ «آره، یه بار دیدم، اما خیلی داخلش رو دوست ندارم. بیرونش برای بازی خوبه.»

میدونی اینجا برای چه کسی بوده؟

+ «ناصرالدین‌شاه»

موزه دیگری هم جز اینجا رفتی؟

+ «موزه آبگینه هم رفتم اما اینجا رو بیشتر دوست دارم.»

چند ساله هستی؟ از طرف مدرسه تا حالا به موزه رفتی؟

+ «۱۰ سالمه، نه تاحالا موزه نرفتیم.»

خداحافظی می‌کند و با اسکیتش در محوطه کاخ دور می‌زند. وارد بخش اصلی می‌شوم، چند کودک دیگر را می‌بینم، از دیدن آن‌ها در موزه لذت می‌برم و و چند دقیقه‌ای تماشایشان می‌کنم، به این طرف و آن طرف می‌دوند، بدون این‌که ذره‌ای به فضای موزه و آثار آن توجه کنند. البته در این بین پسربچه‌ای ۱۱-۱۰ ساله با تمام دقتش آثار را تماشا می‌کند و تمام توضیحات مربوط به آن‌ها را می‌خواند.

نسلی که پشت در موزه مانده!

با یکی از خانواده‌هایی که همراه سه کودک خود به کاخ گلستان آمده‌اند، همراه می‌شوم. پدر و مادر سخت مشغول عکاسی هستند و بچه‌ها این طرف و آن طرف می‌دوند، از مادرشان می‌پرسم که موزه‌گردی جزو تفریحات شماست؟ «نه! اولین بار می‌آییم اینجا. اومدم برای پیج اینستاگرامم عکاسی کنم. الان عکاسی در این مکان‌ها خیلی مد شده» می‌خندد و دوباره ژست می‌گیرد. آن‌قدر حواسشان پی عکاسی است که از بچه‌ها و شیطنت آن‌ها غافل هستند. این سه کودک به راحتی از زیر بندهای حفاظتی که دور آثار تاریخی موزه کشیده‌اند، رد می‌شوند و سعی می‌کنند به هرچیزی که می‌توانند، دست بزنند.

نسلی که پشت در موزه مانده!

این بار سراغ همان پسربچه علاقه‌مند می‌روم، مادرش می‌گوید که از آذربایجان غربی آمده‌اند و قصد خرید از بازار تهران را داشته‌اند و به اصرار فرزندانش قبل از خرید به کاخ گلستان آمده‌اند. پسر بچه درباره تجربه موزه‌گردیش می‌گوید: «مسافرت که می‌ریم به موزه‌ها هم سر می‌زنیم، اما اولین باره به کاخ گلستان میام. از اینجا خوشم میاد. نسبت به موزه‌های دیگه جالب‌تر و قشنگ‌تر. به تاریخ علاقه دارم، برای همین رفتن به موزه‌ها رو دوست دارم.»

می‌پرسم تا به حال از طرف مدرسه هم به موزه رفته است؟ «نه! مدرسه ما اصلا اردو نمی‌بره.»

در بین بازدیدکنندگان دو دختر نوجوان حدودا ۱۶-۱۵ساله‌ هم هستند، با وسواس و دقت از آثار موزه عکس می‌گیرند، اما به نظر می‌رسد فقط عکاسی از آثار برای آن‌ها اهمیت دارد و نه قدمت و مشخصات اثری که از آن‌ها عکس می‌گیرند.

نسلی که پشت در موزه مانده!

سپس به بخش‌های مختلف موزه سر می‌زنم تا با راهنمایان موزه هم درباره حضور بچه‌ها و اردوهای مدارسی که در کاخ گلستان برگزار می‌شود، گفت‌وگو کنم. یکی از آن‌ها می‌گوید: «قبل از کرونا گروه‌های زیادی از مدارس می‌آمدند، اما با تعطیلی مدارس و کرونا تعداد کمی از بچه‌ها همراه خانواده‌هایشان برای بازدید به موزه می‌آیند. تازه خیلی از بچه‌ها داخل کاخ هم نمی‌آیند و ترجیح می‌دهند در محوطه بیرون بازی کنند.»

یکی دیگر از راهنماها با بیان این‌که موزه‌ها، راهنمای تخصصی برای کودکان ندارند، می‌گوید: «محیط موزه‌ها برای بچه‌ها سرگرم‌کننده نیست و زمانی‌که به موزه می‌آیند، یا بهانه می‌گیرند و یا می‌خواهند به همه آثار دست بزنند.»

نظر راهنماهای کاخ گلستان بر این است که درصد کودکان و نوجوانانی که از این مجموعه بازدید می‌کنند نسبت به بزرگسالان و دانشجویان خیلی کم‌تر است و فضای این مکان تاریخی به جز محوطه بزرگش نظر آن‌ها را جلب نمی‌کند. همانطور که والدین، کودکان و راهنماهای موزه معتقدند فضای موزه‌ها برای کودکان جذاب نیست و آن‌ها را برای گذراندن اوقات فراغت ترغیب نمی‌کند، مسؤولان مدارس نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند، اما موضوع دیگری که مدارس را از برگزاری موزه‌گردی منع می‌کند، مسأله بودجه و همکاری نکردن موزه‌ها برای تخفیف بلیت‌های موزه است.

سمیه یگانه – ناظم یکی از مدارس تهران ـ در این باره به ایسنا می‌گوید: موزه‌گردی هم یکی از گزینه‌های اردوهای تفریحی مدارس است که در طول سال برای بچه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنیم، اما با استقبال کم‌تری روبرو می‌شود. از طرفی مکان‌هایی چون سینما، پارک و شهربازی برای اردوهای مدارس با ما همکاری بیشتری می‌کنند و برای تهیه بلیت تخفیف می‌دهند، اما موزه‌ها همکاری چندانی با ما ندارند و هیچ تخفیفی هم برای بلیت‌های موزه به ما نمی‌دهند. از طرفی ما بودجه‌ای در وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری اردوها نداریم و تمام هزینه اردو از والدین و صندوق کمک به مدرسه تأمین می‌کنیم که بچه‌ها ترجیح می‌دهند این هزینه را برای جایی مانند سینما یا پارک پرداخت کنند.

صحبت از همکاری نکردن موزه‌ها با مدارس در حالی مطرح می‌شود که طبق مصوبه دولت در سال ۱۳۹۵ درباره تعیین قیمت بلیت اماکن، بناهای تاریخی و موزه‌ها، بازدیدهای دانش آموزان و دانشجویان به صورت گروهی به همراه معلمان و سرپرستان با ارایه کارت شناسایی و یا معرفی‌نامه از مراجع ذی‌ربط به صورت «نیم بها» محاسبه می‌شود. حال این سوال پیش می‌آید مدارس برای بردن دانش‌آموزان به موزه‌ها کم‌کاری می‌کنند و یا علاقه نداشتن دانش‌آموزان به موزه‌ها، عامل این کم‌کاری است؟ چراکه درحال حاضر بلیت موزه‌ها برای این گروه نیم‌بهاست و حتی برای کودکان زیر هفت سال رایگان است.

از مسؤولان ثبت اردوی مدارس در اداره آموزش و پرورش یکی از مناطق استان تهران، این موضوع را پیگیر می‌شویم؛ او می‌گوید: مکان‌های اردویی از طرف شورایی که در مدارس برگزار می‌شود، انتخاب می‌شوند که ممکن است سینما، موزه یا شهرک ترافیک و… باشد. همچنین برنامه اردویی باید از قبل تنظیم شود و در سامانه همگام قسمت نظارت و اردوها ثبت شود. معمولا ۹۹ درصد هزینه اردوها از طرف دانش‌آموزان تأمین می‌شود. از طرفی، اردویی که مشخص می‌شود باید هدفی داشته باشد.

یکی از کارشناسان روابط عمومی شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، درباره برگزاری اردوهای مدارس و موزه‌گردی دانش‌آموزان به ایسنا می‌گوید: آموزش و پرورش برای برگزاری اردوهای مدارس از جمله موزه‌گردی بودجه‌ای ندارد و این بودجه باید از طریق همکاری با وزارت میراث فرهنگی تأمین شود. این موضوع نیز به علاقه مدیران مدارس برای برگزاری اردوهایشان در موزه‌ها هم بستگی دارد.

او در عین حال اظهار می‌کند: موزه‌ها در بیشتر  مواقع مایل به همکاری با مدارس نیستند.

براساس اطلاعات و توضیحات این کارشناس وزارت آموزش و پرورش، به طور کلی برگزاری اردوها در مدارس به تصمیمات مدیر مدرسه بستگی دارد و وزارت آموزش و پرورش اختیار کامل در این باره را بر عهده مدیران مدارس گذاشته است. البته در اساس‌نامه اردوهای دانش‌آموزی به بازدید از موزه‌ها اشاره شده است و بر این اساس مدیران علاقه‌مند می‌توانند با پیگیری از تخفیفات موزه‌ها بهره‌مند شوند و با هزینه کم‌تر اردوهای مدارس را در موزه‌ها برگزار کنند، اما متاسفانه خیلی از مدیران این پیگیری‌ها را انجام نمی‌دهند.

بنا بر اساسنامه اردوهای دانش‌آموزی، انتخاب مکان‌هایی که اردوهای مدارس در آن برگزار می‌شود به عهده مدیران و شوراهای مدارس است و با وجود این‌که بازدید از موزه‌ها و اماکن تاریخی در اساس‌نامه اردوهای دانش‌آموزی آمده است، اما از طرف وزارت آموزش‌و پرورش هیچ دستور رسمی برای بازدید از این مکان‌ها به مدارس ابلاغ نمی‌شود. شاید اگر در روند این سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری تغییراتی ایجاد شود و هر مدرسه‌ای موظف شود سالی یک‌بار دانش‌آموزان خود را به موزه‌گردی ببرد، انگیزه موزه‌گردی در بین کودکان و نوجوانان شکل گیرد.

ایجاد علاقه به موزه‌گردی در بین کودکان و نوجوانان همچنین نیازمند ایجاد زیرساخت‌هایی است که فضای موزه‌ها برای این گروه سنی مناسب‌سازی شود. علاوه‌بر این حضور راهنماهای مخصوص برای کودکان و نوجوانان می‌تواند در این امر تاثیرگذار باشد تا با شیوه‌ قصه‌گویی آن‌ها را با فضای موزه و آثار آن آشنا کنند.

 

۱۴۰۱ مرداد ۶, پنجشنبه

آگاه‌سازی و تربیت جنسی کودکان؛ تابویی که باید شکسته شود

آگاه‌سازی و تربیت جنسی کودکان؛ تابویی که باید شکسته شود
آگاه‌سازی و تربیت جنسی کودکان؛ تابویی که باید شکسته شود

آگاه‌سازی و تربیت جنسی کودکان از موضوعات مهم و حساسی است که غالبا از سوی والدین و مربیان مورد غفلت قرار می‌گیرد، غفلتی که گاه موجب بروز اتفاقات غیرقابل جبران می‌شود.

به گزارش ایسنا، قریب به یک سال از ابلاغ «سند ملی حقوق کودک و نوجوانان» به دستگاه‌ها می گذرد؛ در اهمیت این سند همین بس که در نخستین روزهای آغاز به کار دولت سیزدهم این سند توسط رئیس جمهوری ابلاغ شد. ماده ۱۳ این سند بالادستی صراحتا اعلام می کند که کلیه دستگاه‌های مرتبط با امور کودکان و نوجوانان بر حسب وظایف دستگاهی و سازمانی باید با اتخاذ تدابیر قانونی، تصمیمات و برنامه‌ریزی راجع به آنان، مواد مندرج در این سند را اعمال کنند.

مطابق با بخش “د” بند ۲ ماده ۱۱ سند یاد شده، دستگاه‌های مرتبط نظیر آموزش و پرورش باید تدابیر لازم برای پیشگیری و مبارزه با جرائم جنسی علیه کودک یا نوجوان و ارائه آثار مستهجن به او را به منظور حمایت از امنیت کودک و نوجوان انجام دهند.

از سوی دیگر بخش “ه” همین بند از این ماده نیز بر تشدید مجازات افراد ترغیب کننده، آموزش دهنده یا به کارگیرنده کودکان و نوجوانان به انواع جرائم تاکید دارد که خود می تواند در بر گیرنده انواع جرائم اعم از جسمی و جنسی باشد.

همچنین بر اساس بند ۷ از ماده ۶ سند ملی حقوق کودک و نوجوان، کودکان در آستانه بلوغ، از حق آگاهی نسبت به احکام شرعی و فراگیری مهارت‌های مرتبط با بهداشت جنسی در چارچوب موازین شرعی و اخلاقی، متناسب با جنسیت خود برخوردارند و نیز در عین حال خانواده و دولت وظیفه دارند با رعایت حریم‌­های جنسی و عفاف از هوشیارسازی زودهنگام غریزه جنسی آنان پیشگیری کنند.

این سند “کودک” را انسانی می داند که به سن بلوغ نرسیده باشد و نوجوان فرد بالغی ( به غیر از افزاد بالغ محجور) است که براساس قانون به رشد عقلی متناسب با حق و تکلیف ویژه خود نرسیده است. طبق تعریف ارائه شده در سند یاد شده، مرحله‌ای که علائم ثانویه جنسی در فرد ظاهر شود، رسیدن به “بلوغ” محسوب می شود.

بنابراین، سند مذکور صراحتا عدد واحدی را برای تعیین مرز کودکی و نوجوانی مشخص نکرده و تعیین آن به قانون واگذار شده که مطابق با قانون فعلی، سن بلوغ برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال تعریف شده است.

به اعتقاد تدوین کنندگان این سند، نباید کودکان زیر سن بلوغ تحت هوشیارسازی غریزه جنسی قرار گیرند، چراکه این کودکان درکی از مسائل جنسی ندارند و ممکن است دچار ترس و واهمه در روابط اجتماعی خود شوند، از این رو این آموزش‌ها باید به والدین و نه خود کودکان داده شود تا والدین بدانند چگونه باید از کودک خود در برابر مخاطرات مراقبت کرده و آگاهانه برخی مراقبت‌هایی که کودک باید انجام دهد را به او بیاموزند.

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که طی چند سال اخیر بارها کارشناسان نسبت به کاهش سن بلوغ و پدیده “نوجوان دبستانی” به مسئولین و خانواده ها هشدار داده‌اند.

در این بین درحالی پیش از اعلام شده بود که ستاد ملی زن و خانواده، تدوین “برنامه عمل ملی” برای اجرای دقیق مواد این سند را آغاز کرده است که پس از گذشت یک سال و تا کنون، ستاد ملی زن و خانواده مصوبه‌ای با این عنوان نداشته است.

با این وجود گرچه بخشهایی از سند مذکور برای عملیاتی شدن دقیق نیازمند تصویب قانون و آیین نامه است اما از حدود یک سال پیش تا کنون آنچه در این سند آورده شده بر دستگاه‌های مرتبط با امور کودکان و نوجوانان از جمله وزارت آموزش و پرورش «لازم الاجرا» است و دستگاه‌های مرتبط می توانند بخشهایی که نیاز به تصویب قانون یا آیین نامه ندارد را مستقیما پیگیری کنند.

به گزارش ایسنا، علی‌رغم وجود مستندات و قوانین برای حمایت از کودکان و نوجوانان در برابر آسیب‌ها، متاسفانه در روزهای اخیر خبر آزار جنسی چند دانش آموزدختر توسط یک معلم مرد به بهانه برگزاری کلاس‌های تقویتی خارج از ساعت و محیط مدرسه در خراسان جنوبی خبرساز شد که مجددا ضرورت هوشیارسازی دانش آموزان نسبت به آموزش مهارت‌های خودمراقبتی و نیز لزوم غربالگری سلامت روان معلمان به صورت دوره‌ای برای جلوگیری از بروز اتفاقات مشابه را گوشزد می‌کند، مهارتهایی که عدم آشنایی با آنها می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری در بر داشته باشد.

ایسنا در گزارش‌هایی به بررسی این موضوع از ابعاد گونان اعم از لزوم آگاه سازی کودکان برای خودمراقبتی و ارائه آموزش‌های لازم به والدین برای صحبت با کودکان متناسب با شرایط سنی آنها، ضرورت بهره‌مندی از مشاوران و روانشناسان و آشنایی با خطوط مشاوره تلفنی، لزوم سنجش سلامت روان معلمان قبل از استخدام و حین تدریس، … پرداخته است که در گزارش کنونی نیز ضمن پرداختن به اسناد موجود کشور برای حمایت و آموزش کودکان، عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور ابعاد دیگری از جمله شخصیت آزارگران کودکان و ایجاد رابطه‌ای “امن” برای فرزندان و … پرداخته که در ادامه می‌توانید بخوانید:

آزارگران کودکان مشکلات روانشناختی دارند؟

دکتر آسیه اناری، عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور ضمن اشاره به حادثه تلخ آزار جنسی معلم مرد اهل فردوس خراسان جنوبی به چند دانش‌آموز دختر دبستانی، با بیان اینکه رساندن آزار جنسی از سوی فردی بالغ به کودک و نوجوان نشان از درگیری آن فرد با مسائل عمیق روانشناختی دارد و تشخیص نوع مساله روانشناختی نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق است، به ایسنا گفت: ممکن است فرد آزارگر شخصیتی ضد اجتماعی و یا مرزی داشته باشد و یا از اختلال جامعه ستیزی و کنترل تکانه رنج ببرد.

وی ادامه داد: حتی در برخی موارد ممکن است فرد اختلالات عمیق‌تر روانشناختی نظیر اختلال سایکوتیک ( اختلال روان پریشی که طی آن فرد ارتباط خود را با واقعیت از دست می‌دهد) داشته باشد. در این نوع اختلال میزان همدلی و ارتباط آزارگر با قربانی بسیار کم است و از این رو آزارگر متوجه میزان آسیبی که مستقیما و غیر مستقیم به حال و آینده کودک یا نوجوان و خانواده‌هایشان وارد می‌کند نیست چراکه ارتباط او با واقعیت قطع شده است. این در حالیست که در آزارگران، میزان همدلی و برآورد آسیب رفتار آنها به دیگران، ضعیف است.

لزوم تربیت جنسی کودکان از ۳ سالگی

رابطه‌ای “امن” برای فرزندانتان ایجاد کنید

عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور همچنین در بخش دیگر سخنان خود درباره اهمیت تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، خاطر نشان کرد: مدارس و حتی مهدهای کودک از ۴ تا ۵ سالگی باید خود مراقبتی را به کودکان آموزش دهند. خود مراقبتی یعنی بدن فرد ارزشمند است، فرد باید از خود مراقبت کند و در غیر این صورت ممکن است مورد آزار قرار گیرد.

وی ادامه داد: خانواده‌ها می‌ترسند اطلاعات زود هنگامی در این رابطه به فرزندان خود بدهند و از این رو کودکانشان را نسبت به خود مراقبتی ناآگاه نگه می‌دارند. کودکان باید بدانند مرزهای دفاعی بدن آنها و خط قرمزها چیست. آموزش این مراقبت‌ها باید از حداقل ۳ تا ۴ سالگی شروع و در کودکی اولیه بین ۶ تا ۱۱ سالگی و قبل از پیش نوجوانی و نوجوانی کامل شود تا نوجوان بداند نسبت به چه درخواست‌هایی باید “نه” بگوید.

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان به اهمیت رابطه خوب والدین و فرزندان نیز اشاره کرد و این را هم گفت که رابطه میان والدین با فرزندان باید به قدری خوب باشد تا فرزندان بتوانند به راحتی درباره اتفاقات ناخوشایند با آنها صحبت کرده و آنها را در جریان قرار دهند.

این عضو هیئت رییسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، معتقد است که رابطه فرزند با والدین باید به قدری امن باشد که کودک و نوجوان بتواند به راحتی درباره مسائل پیش آمده با والدین صحبت کند.

در برابر حوادث تلخ فرزندتان جبهه‌گیری و آنها را تنبیه نکنید

اناری درباره اثر مخرب واکنش تند والدین پس از فهمیدن اتفاقات رخ داده نیز توضیح داد: والد باید پذیرا باشد و از واکنش‌های احساسی و هیجانی دوری کند. دعوا کردن بچه‌ها پس از فهمیدن اتفاق رخ داده مساله را حل نمی‌کند بلکه والدین باید با فرزند خود همدلی کنند. والدین با عشق و محبت پذیرای بچه‌ها باشند و وقتی به موضوعی اعتراف می‌کنند نباید فرزند خود را تنبیه کنند.

وی ایجاد فضای امن روانی برای فرزندان توسط والدین برای بیان اتفاقات تلخ و ناخوشایند را بسیار موثر داسنت و افزود که این فضای امن روانی به رابطه و دلبستگی مثبت بین والد و فرزند بستگی دارد و برای ایجاد این فضا والدین باید از واکنش‌های تند و هیجانی و یا تنبیه و دعوای فرزند پرهیز کنند.

جایگاه مشاوران مدارس نیازمند بازنگری

عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور همچنین به جایگاه مشاوره در مدارس نیز اشاره کرد و با بیان اینکه در حال حاضر سیستم مشاوره مدارس کارآمد نیست، اظهار کرد: مشاوران مدرسه باید تحت آموزش‌های تخصصی کودک و نوجوان قرار گرفته باشند و مداخله در بحران و تربیت جنسی را بلد باشند. مشخصا  در هر مدرسه‌ای به ازای هر ۵۰ دانش آموز نیازمند دو روانشناس آشنا با دانش آموزان هستیم تا مشاوره در مدارس موثر و کارا باشد.

لزوم غربالگری روانشناختی معلمان به صورت دوره‌ای

این عضو هیئت رئیسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه در جامعه‌ای زندگی‌ می‌کنیم که قشر شریف معلمان جایگاه والایی در میان مردم داشته و والدین اعتماد بسیاری به آنها دارند لذا حتی رخ دادن اتفاقاتی از این دست هر چند شایع نیست و جزو موارد نادر به شمار می‌رود، با اشاره به لزوم غربالگری روانشناختی معلمان مدارس نیز افزود: حتما هر نظامی باید بر اساس ارزش‌های خود اقدام به استخدام افراد کند، با این حال اما سلامت روانی افراد برای استخدام نیز مهم است و افراد باید از نظر روانشناختی تایید صلاحیت شوند که غالبا به این امر توجهی نمی‌شود. از همه مهم تر آنکه افراد ممکن است با سلامت روان کامل وارد سیستمی شوند اما پس از مدتی درگیر مسائلی روانشناختی شوند، بنابراین به ارزیابی اولیه افراد نیز نمی‌توان اعتماد کرد.

اناری تاکید کرد که سلامت روان معلمین در کشورهای دیگر به صورت دوره‌ای بررسی می‌شود.

عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه بعضا ممکن است افراد از سلامت روان برخوردار بوده و اختلال روانشناختی نداشته باشند، تصریح کرد: ممکن است فشارهایی که از طرف سیستم اشتغال برروی افراد وارد می‌شود و آنها را با مسائل روانشناختی درگیر کند، از این رو در ابتدای استخدام و هم در طول دوره خدمت و حداقل هر پنج سال یک بار، باید افراد از نظر سلامت روان مورد ارزیابی قرار گیرند.

 

ساماندهی ۱۱۲۶ مدرسه سنگی و کانکسی/ شناسایی و احصای نیازهای آموزشی ۴۰۰ محله کم‌برخوردار

ساماندهی ۱۱۲۶ مدرسه سنگی و کانکسی/ شناسایی و احصای نیازهای آموزشی ۴۰۰ محله کم‌برخوردار
ساماندهی ۱۱۲۶ مدرسه سنگی و کانکسی/ شناسایی و احصای نیازهای آموزشی ۴۰۰ محله کم‌برخوردار

مشاور وزیر آموزش و پرورش در قرارگاه عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر،  از ساماندهی ۱۱۲۶ مدرسه سنگی و کانکسی در سطح کشور و همچنین شناسایی و احصای نیاز ۴۰۰ محله کم برخوردار در راستای نیل به هدف استقرار عدالت آموزشی خبر داد.

حمیدرضا خان‌محمدی در گفت‌وگو با ایسنا،  درباره برخی اقدامات در دستورکار وزارت آموزش و پرورش پیرامون استقرار عدالت آموزشی در سال جاری توضیح داد و اظهار کرد: عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر را می‌توان از جمله سیاست‌های اصلی دولت سیزدهم دانست.

وی افزود: در قالب نهضت عدالت تربیتی، نگاه ویژه‌ای به مناطق محروم و مرزی داریم و برای حل معضلات دانش‌آموزان در این استان‌ها با گروه‌های جهادی و مردمی، خیریه‌ها و سایر نهادهای اجرایی هماهنگ هستیم و تلاش می‌کنیم تا زمینه برقراری عدالت تربیتی را در دورترین نقاط کشور فراهم کنیم.

مشاور وزیر آموزش و پرورش در قرارگاه عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر با بیان اینکه ارتقای استاندارد فضاهای آموزشی از جمله اهداف ماست که با مشارکت جامعه خیرین مدرسه‌ساز، سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس و سایر نهادهای حمایتی در دستورکار این قرارگاه قرار دارد گفت: هفته گذشته، ساماندهی مدارس کانکسی و سنگی در کشور با عنوان طرح شهید دانش‌آموز «رضا پناهی» آغاز شد.

وی افزود: در مرحله اول این طرح، ۱۱۲۶ مدرسه سنگی و کانکسی با جمعیت بالای۱۰ دانش آموز در کشور جمع آوری و مدارس مناسبی جایگزین آنها خواهد شد.

خان‌محمدی با بیان اینکه اقدام دیگر مشارکت در اجرای طرح توسعه اجتماع محور  ۲۰۲۰ محله کم برخوردار در سطح کشور است گفت: در گام اول، ۴۰۰ محله حاشیه‌ای شهرها در قالب طرح توسعه اجتماع محور ۲۰۲۰ محله کم‌برخوردار شناسایی شده‌اند و نیازهایشان احصاء می‌شود.

مشاور وزیر آموزش و پرورش در قرارگاه عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر ادامه داد: برای حل مشکلات آموزشی و پرورشی این محلات از فضای آموزشی گرفته تا کاهش آسیب‌های اجتماعی، تفاهم‌نامه‌های خوبی با گروه‌های مردمی و جهادی با محوریت معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش  در دست امضاء داریم و محوریت برگزاری برنامه‌های تابستانی به منظور کاهش آسیب‌های اجتماعی در این ۴۰۰ محله در کل کشور است.

 

اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان در نیشابور

اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان در نیشابور

خبرگزاری هرانا – روز  پنجشنبه ۳۰ تیرماه، یک دختر ۱۷ ساله در نیشابور با پریدن از روی پل قصد خودکشی داشت، که آتش نشانان مانع اقدام وی شدند. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه ۳۰ تیرماه، یک دختر در نیشابور اقدام به خودکشی کرد.

این نوجوان ۱۷ ساله  که قصد داشت از روی پل زیر گذر میدان فردوسی نیشابور خود را به پایین پرتاب کند، آتش نشانان مانع این اقدام شده و او را از بله پل دور کرده و به مکان امن منتقل کردند.

روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی نیشابور ضمن اعلام این خبر عنوان کرد: “روز  پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۱،  تماس شهروندان با سامانه ۱۲۵، مبنی بر اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان ۱۷ ساله بر روی پل زیرگذر میدان فردوسی نیشابور اعلام شد. پس از آن با حضور آتش نشانان در محل مذکور اقدامات امنیتی لازم انجام شد. سپس آتش نشانان توانستند در یک لحظه وی را گرفته و از لبه پل به مکان امن منتقلش کنند.”

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

خودکشی یک نوجوان در شهرستان مهاباد

خودکشی یک نوجوان در شهرستان مهاباد

خبرگزاری هرانا – روز یکشنبه ۲۶ تیرماه، یک پسر نوجوان در شهرستان مهاباد که پیشتر از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستان بستری بود، بر اثر آسیب های وارده جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱، یک پسر نوجوان در شهرستان مهاباد که پیشتر اقدام به خودکشی کرده بود، جان خود را از دست داد.

هویت این نوجوان، “فرهاد محمودزاده، ۱۷ ساله، فرزند نارنج عزیزبابکری و لقمان محمودزاده و اهل شهرستان مهاباد” توسط هرانا احراز شده است.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “این نوجوان حدود چهار ماه قبل به دلیل برخی مشکلات عاطفی در پارکینگ منزلشان از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرده بود.”

این منبع مطلع افزود: “این نوجوان توسط اعضای خانواد‌ه اش به بیمارستان منتقل شده و از آن زمان تاکنون در کما بسر می‌برد، اما نهایتا بر اثر شدت آسیب های وارده طی روزهای اخیر جان خود را از دست داد.”

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

 

۱۴۰۱ مرداد ۵, چهارشنبه

با سه شماره «کودک‌آزاری‌ها» را گزارش کنید

با سه شماره «کودک‌آزاری‌ها» را گزارش کنید

با سه شماره «کودک‌آزاری‌ها» را گزارش کنید

یک، دو، سه یا همان ۱۲۳؛ شماره‌ای برای ارائه خدمات مشاوره، مددکاری و روانشناسی است که در مواقع بروز آسیب‌های اجتماعی همچون کودک‌آزاری، همسرآزاری، خودکشی و… افراد می‌توانند با آن تماس بگیرند. هرچند که خط تلفنی اورژانس اجتماعی شماره سه رقمی رُندی است، اما با این وجود هستند خانواده‌ها و کودکانی که اطلاعی از فعالیت این خط تلفن اجتماعی ندارند.

به گزارش ایسنا، هرچند موضوعاتی همچون خشونت، تجاوز یا کودک‌آزاری خبری خاص کشور ایران نیست، اما تدابیری برای  جلوگیری یا مداخله در بحران در چنین مواقعی پیش‌بینی شده که خط تلفنی ۱۲۳ یا همان اورژانس اجتماعی از جمله اقدامات صورت گرفته برای ورود و کمک متخصصان، مشاوران و مددکاران با افراد آسیب‌دیده و در معرض آسیب است.

 هیچ جای کشور نیست که با خط ۱۲۳ تماس گرفته و اورژانس اجتماعی پاسخگو نباشد. در تمام روستاها، نقاط مرزی، شهرها و تمام مناطق کشور که خط تلفن یا آنتن فعال وجود داشته باشد، با شماره‌گیری ۱۲۳ امکان اتصال با اپراتور در همان استان مهیا می‌شود.

اما در این میان باید پرسید با وجود گذشت حدود ۱۸ سال از راه‌اندازی خط اورژانس اجتماعی، افراد و به ویژه کودکان و دانش‌آموزان همچنین والدین آنها چقدر این خط و نحوه ارائه خدمات آن را می‌شناسند و با آن آشنایی دارند؟؛ موضوعی که اهمیت شناساندن این شماره سه رقمی که عمدا با هدف در حافظه ماندن و سهولت شماره‌گیری ۱،۲،۳ را دوچندان می‌کند، نزدیک بودن خطر به فرزندانمان بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم است؛ خطرهایی که با آگاهی دهی و گزارش به موقع، می‌توان از تکرار و تداوم آن جلوگیری و بسیاری از کودکان و افراد را از شر آزارهای روانی، جسمی و جنسی رهایی بخشید.

در واقع این برنامه قصد دارد تا “مداخلات روانی – اجتماعی” را قبل “از مداخلات قضایی و انتظامی” و حتی در کنار این نوع مداخلات جایگزین کند که این مسئله در “پیشگیری از وقوع جرم” و” قضا زدائی” نیز نقش مهمی ایفا می کند. شناسایی آسیبهای اجتماعی شایع و در حال شیوع به صورت کشوری و منطقه ای و محلی نیز از طریق این برنامه صورت خواهد پذیرفت. در واقع این نوع مداخلات تاثیر گذاری “تئوری بر چسب” را به حداقل خواهد رساند تا زمینه‌ای برای توانمندسازی افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی و بازگشت آنها به زندگی سالم باشد.

در ابتدا این خط با موضوع انجام مداخلات برای موارد کودک‌آزاری آغاز به کار کرد، اما در حال حاضر باتوجه به امکانات و تجهیزات فراهم شده، این فعالیت از حوزه خاص کودک‌آزاری فراتر رفته و سایر گروه‌های در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی را نیز شامل می‌شود. ضمن اینکه سایر گروه‌های هدف بهزیستی که در شرایط اورژانس باشند را در بر خواهد گرفت.

با این تفاسیر کودکان و زنان آزار دیده، افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند یا قصد خودکشی دارند، فرار از منزل، زوجین متقاضی طلاق، زنان و دختران در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی، کودکان کار و خیابان، سالمندان و افراد دارای معلولیت آزار دیده، معتادان، افراد بی‌خانمان، بیماران روانی مزمن و سایر افرادی که در شرایط بحرانی و حاد قرار دارند نیز از گروه‌های هدف محسوب می‌شوند.

در این میان در دسترس قرار دادن خدمات تخصصی بهزیستی به تمامی افراد جامعه، مداخلات تخصصی موثر به منظور کاهش جرائم و جلوگیری از تشدید بحران و آسیب‌های اجتماعی و کاهش صدمات بر اقشار در معرض آسیب و مداخلات تخصصی به اقشار آسیب‌پذیر جهت دستیابی به حقوق خود و توانمندسازی آنها از اهداف خط تلفنی اورژانس اجتماعی است.

اما نحوه پذیرش گروه‌های هدف و نحوه ارائه خدمات به چه صورت انجام می‌شود؟ نحوه پذیرش از طریق تماس تلفنی گروه هدف، تماس تلفنی مردم و اعضای خانواده و تماس تلفنی کارشناسان و کارکنان سازمان‌های دولتی و غیردولتی است.

در این میان باتوجه به اینکه خدمات خط تلفنی اورژانس اجتماعی به صورت شبانه‌روزی و از طریق نیروهای تخصصی از جمله مددکار اجتماعی و روانشناس ارائه می‌شود، معرفی خدمات سازمان بهزیستی به تماس‌گیرندگان، ارائه راهنمایی و مشاوره لازم به تماس‌گیرندگان، ارجاع افراد به مرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی (اورژانس اجتماعی)، ارجاع تماس‌گیرندگان به مراکز تابعه سازمان (توانبخشی، پیشگیری و اجتماعی) و ارجاع افراد مشمول دریافت خدمات به واحدهای خدمات اجتماعی سیار از خدماتی است که ارائه می‌شود.

شناسایی ۷۶۶ کودک کار در استان بوشهر طی سال گذشته

شناسایی ۷۶۶ کودک کار در استان بوشهر طی سال گذشته

خبرگزاری هرانا – مدیرکل بهزیستی استان بوشهر از شناسایی ۷۶۶ کودک کار در این استان طی سال گذشته خبر داد.

گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، مدیرکل بهزیستی استان بوشهر گفت: پارسال ۳۰۰۰ مورد با اورژانس اجتماعی در زمینه‌های مختلف تماس حاصل شد.

حسین اسدی‌راد افزود: ۸۴۲ مورد از این تماس‌ها در حوزه اختلاف‌های خانوادگی بوده و مابقی مربوط به کودک، همسر و معلول‌آزاری و سایر موارد دیگر است.

مدیرکل بهزیستی استان بوشهر بابیان اینکه پارسال ۷۶۶ کودک کار در استان شناسایی شده است، افزود: دستگاه‌های عضو مصوبه هیئت وزیران باید در ساماندهی کودکان کار و خیابان با بهزیستی همکاری کنند.

 

کودک ۶ ساله تبعه خارجی در رودخانه کلاردشت غرق شد

کودک ۶ ساله تبعه خارجی در رودخانه کلاردشت غرق شد

کودک ۶ ساله تبعه خارجی در رودخانه کلاردشت غرق شد

به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ سید جعفر ساداتی گفت: در پی کسب خبری از مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر مفقودی کودک شش ساله تبعه کشور عراق، موضوع در دستور کار مأموران قرار گرفت.

وی افزود: در بررسی صورت گرفته مأموران پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی کلاردشت مشخص شد کودک ۶ ساله به همراه خانواده برای تفریح به کنار رودخانه رفته بودند که در هنگام صرف ناهار، مادر این کودک متوجه مفقودی فرزندش شد.

معاون فرهنگی اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مازندران، تصریح کرد: مأموران به همراه عوامل هلال احمر در محل حاضر که جسد کودک ۶ ساله را در بالادست رودخانه سردآبرود در حالی که بین سنگ داخل رودخانه گیر کرده بود، پیدا کردند.

وی با اشاره به اینکه پس از کشف جسد این کودک ۶ ساله و انتقال آن به ستاد انتظامی شهرستان کلاردشت، اظهار داشت: به محض حضور خانواده و شناسایی جسد، با هماهنگی قضائی به سردخانه دلالت داده شد.

سرهنگ ساداتی با ابراز تأسف از این حادثه دلخراش از خانواده‌ها خواست به منظور پیشگیری از وقوع چنین حوادث تلخی همواره مراقب فرزندان خود باشند و هیچ گاه آنها را تنها نگذارند.