۱۴۰۰ مهر ۲۶, دوشنبه

طالبان جنایاتش را با نام “داعش خراسان” انجام می‌دهد

طالبان جنایاتش را با نام “داعش خراسان” انجام می‌دهد


ادعای مبارزه با داعش ابزار طالبان برای به رسمیت شناخته شدن

عضو پیشین پارلمان افغانستان می‌گوید که طالبان زیر نام «داعش خراسان» برنامه‌های ناتمام خود را پیش می‌برند.»

به گزارش شفقنا، دکتر محی‌الدین مهدی، در صفحه فیسبوکش نگاشته است: «آنانی که زیر نام داعش‌خراسان دست به اعمال وحشیانه می‌زنند، عرب نیستند، بلکه طالبانی‌اند که برنامه‌های ناتمام خود را پیش می‌برند.»

عبدالرب رسول سیاف، از رهبران قومی و مذهبی در افغانستان نیز در واکنش به حمله مرگبار بر مسجد «امام بارگاه فاطمیه» شعیان در شهر قندهار، اقدامات گذشته طالبان در انجام حملات مشابه را عامل شرایط کنونی دانسته است.

این رهبر مذهبی در فیس‌بوک خود، خطاب به طالبان، چرخاندن حکم شریعت بر اساس خواهشات نفسانی و مصالح شخصی را «بزرگترین جنایت» عنوان کرده است. او حملات انتحاری و انفجار را «عمل زشت و ناروا» خوانده و افزوده است، حملات انتحاری که پیشتر از سوی گروه طالبان انجام می‌شدند و اکنون از سوی «داعش» صورت می‌گیرند را همواره محکوم کرده است.

بر بنیاد اظهارات او، چند سال قبل با استناد به آیات قرآن و احادیث پیغمبر، حکم شریعت در مورد انتحار و انفجار را بیان کرده و آن را «ناجایز» خوانده بود، اما افراد و گروه‌هایی که مشغول این جنایات بودند از جایز بودن آن دفاع کردند.

به نظر می‌رسد منظور سیاف گروه‌ طالبان است که نیروهایی ویژه تحت عنوان «استشهادی» برای حملات انتحاری آموزش می‌دادند و از آنها در حملات‌شان علیه مخالفان و مردم استفاده می‌کردند. او با مخاطب قراردادن طالبان، گفت: «سوال من این است که آیا کمپ‌های تربیت افراد انتحاری بسته شده یا حال هم به کار خود ادامه می‌دهند.» سخنان سیاف در حالی است که طالبان پیش از این بارها دست به چنین حملات مرگبار انتحاری زده‌اند و هزاران نفر را به کام مرگ فرستادند، اما اکنون حملات اخیر «داعش» بر مساجد هزاره‌ها و شیعیان را «جنایت بزرگ» عنوان می‌کنند.

New Title

تزریق دارویی نامعلوم به وکیل زندانی/شوک الکتریکی

تزریق دارویی نامعلوم به وکیل زندانی/شوک الکتریکی


جزئیات جدیدی از بازداشت و اعمال فشار بر پیام درفشان، وکیل و فعال حقوق بشر

خبرگزاری هرانا – سعید دهقان، وکیل و از همکاران پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود جزییات بیشتری در خصوص بازداشت وی مطرح کرده است. آقای دهقان در این یادداشت از جزئیات نحوه بازداشت این وکیل دادگستری پرده برداشته و از انتقال پیام درفشان به یکی از خانه‌های امن، تزریق داروی نامشخص منجر به بروز رعشه، قطع شدن زبان، انتقال به بیمارستان روانپزشکی امین آباد، استفاده از شوک الکتریکی و ضرب و شتم این فعال حقوق بشر توسط سربازان سازمان زندان‌ها خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعید دهقان، وکیل و از همکاران پیام درفشان، وکیل و فعال حقوق بشر با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود جزییات بیشتری در خصوص بازداشت وی مطرح کرده است.

آقای دهقان در این یادداشت از بازداشت پیام درفشان با حضور ۱۷ مامور امنیتی در دفتر کار او و انتقالش به یکی از خانه‌های امن و سپس به سلول انفرادی فاقد امکانات بازداشتگاه دو الف و تزریق دارویی نامعلوم و بروز تشنج در این وکیل دادگستری خبر داده و جزئیاتی از آن ارائه کرده که در ادامه می آید:
«پیام درفشان فقط یک فعال حقوق بشر عادی نبود، او دبیر کمیسیون حمایت از وکلای کانون وکلا بود که وظیفه‌اش حمایت از وکلایی است که با مشکلات قضایی و امنیتی مواجه می‌شوند. ۱۸ خرداد پارسال ۱۷مامور امنیتی به دفتر وکالت پیام درفشان در تهران یورش بردند و با تجسس کامل دفتر و ضبط کامپیوترهای دفتر و پرونده‌های موکلین او، عملاً حوزه وکالتی‌اش از جمله صیانت از حقوق موکلین را نقض کردند. تاکید بازجوهای اطلاعات سپاه از بدو ورود به دفترش این بود که چرا وکالتِ کاووس سید امامی را پذیرفت! در ادامه نیز در بازجویی‌ها بیشترین زمان و فشار به آن اختصاص پیدا کرد.

علاوه بر انتقال این وکیل حقوق بشری با چشم‌بند به یکی از خانه‌های امنیتی و نه بازداشتگاه قانونی و ممنوعیت حق تماس و اطلاع به خانواده و وکلا، نگهداری او‌ نیز در اتاقی کاملا تاریک و فاقد پنجره در فصل تابستان، نشانه‌ی آغاز پروژه تخریب با حداکثر فشار روانی و جسمانی بود. انتقال به سلولی در بند ٢الف سپاه با لامپ‌های پرنور همیشه روشن در سقف و صدای بلند ۳هواکش و توالت کثیفی که بوی بسیار متعفن آن به خاطر تنگی فضا چند برابر به مشام می‌رسید و انجام بازجویی‌های طولانی برخلاف موضوع پرونده که علت آن نشر اکاذیب طی مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی درباره وضعیت نامناسب زندان زنان شهرری بود؛ اما در مورد سایر پرونده‌های وکالتی مانند پرونده فوت مشکوک مرحوم کاووس سید امامی و همچنین چرایی انجام وکالت خانم نسرین ستوده و … . وقتی پیام درفشان در اعتراض به چراغ‌های پرنور و صدای بلند هواکش، درِ سلول را زد تا قطع شود که بتواند دقایقی بخوابد، ۳ مامور به داخل سلول آمده و یک نفر از آنها شوکر جلو آورده و آن را به نشانه تهدید زد و عنوان کردند اگر یک مرتبه دیگر بر درِ سلول بزنی با تو برخورد دیگر خواهد شد!

در ادامه، دیگر بر درِ سلول نزد، اما همان ۳نفر آمدند و او را به بخشی از بند ۲ الف بردند که بهداری زندان نبود و با حالت تمسخر و رعب‌انگیز گفتند آمپولی به تو میزنیم تا راحت بخوابی! در مقابل اعتراض و ‌مقاومت پیام درفشان برابر آمپول، گفتند تشخیص با تو نیست و ما مسخره تو نیستیم و پس از تزریق آمپول به سلول منتقل شده که خوابش می‌برد اما دچار رعشه در خواب می‌شود و زبان بین دندان‌ها قرار گرفته و با شدتی گاز گرفته می‌شود که نیمی از آن قطع شده و در همان وضعیت مجددا دچار بیهوشی شده و خونریزی شدید موجب می‌شود خون در حلق‌اش بریزد و تمام لباسهایش خون‌آلود شود.

صبح روز بعد با آمبولانس به بیمارستان بقیه‌الله منتقل و ابتدا زبانش جراحی می‌شود و به علت رعشه و آشفتگی و اختلال در ادراک محیط، در بخش مغز و اعصاب بستری می‌شود. در تمام این مدت، به خانواده نگران و وکلا که در دادسرای اوین مستمر حاضر می‌شدند هیچ اطلاعی توسط بازپرس داده نمی‌شود. در حالیکه پزشکان مشغول تشخیص و درمان ضایعه به علت تزریق آمپول بودند، مامورین اطلاعات سپاه به بیمارستان مراجعه کردند و گفتند بازپرس با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه موافقت کرده و باید به دادسرا برویم اما بیمارستان اجازه ترخیص نمی‌دهد مگر اینکه خودت کتبا مسئولیت را بر عهده بگیری پیام درفشان رضایت خود را به ترخیص مکتوب می‌کند اما مامورین او را در عقب خودرویی آهنی فاقد هرگونه پنجره، آنهم در گرمای طاقت‌فرسای تیرماه به مدت طولانی قرار دادند که با خونابه مستمر همراه شده و دستمالی هم دیگر برای پاک کردن وجود نداشت! او پس از پیاده شدن متوجه شد که در حیاط دادگاه انقلاب آورده شده نه دادسرای اوین برای تبدیل قرار بازداشت!

برای اینکه همکارانش او را با این وضعیت نبینند، با وجود بیماری شدید، از درب پشتی دادگاه بدون آسانسور، نزد قاضی مقیسه می‌برند؛ آنهم به بهانه رسیدگی به اعتراض به قرار بازداشت! پیام درفشان در حالی نزد قاضی مقیسه برده شده و برخورد هتاکانه و فریادهای توهین‌آمیز او را همزمان با نیشخند بازجوها تحمل کرده که به علت تورم شدید محل بخیه زبان و ریختن خونابه، از پاسخگویی و دفاع از خود ناتوان بوده و یک طرفه مورد حمله و توهین و فریادهای قاضی مقیسه قرار می‌گرفت! پس از این اقدام، بجای بازگرداندن به بیمارستان جهت درمان، او را با وجود بخیه تازه زبان و تورم شدید که موجب عدم امکان جویدن و خوردن غذا می‌شد و با وجود نیاز به مراقبت تخصصی برای اینکه مجددا دچار رعشه نشود، حتی به بهداری زندان هم نبردند و به بند عمومی زندان اوین منتقل کردند!

پس از دچار شدن پیام درفشان به رعشه، او را به جای بیمارستان تخصصی، با زدن پابند و دستبند به بیمارستان رازی امین‌آباد (مختص بیماران روانی) منتقل کردند! در آنجا به او شوک‌های الکتریکی می‌دهند که علاوه بر تشدید بیماری، به سیستم مغزی وی آسیب جدی وارد شده و دچار عدم هوشیاری می‌شود! وقتی خانواده و وکلا از طریق زندانیان سیاسی اوین، موفق به پیدا کردنش می‌شوند، علاوه بر مواجهه با وضعیت جسمانی وخیم او، متوجه می‌شوند که بخاطر اعتراضش به پابند و دستبندی که سبب زجر مستمر وی شده بود، به تشویق دو تن از بهیاران، مورد ضرب و شتم سربازان سازمان زندان‌ها قرار می‌گرفت!

با وجود عدم اعزام از طرف زندان و عدم حضور در دادگاه، او به صورت غیابی توسط قاضی افشاری محاکمه و به ۲/۵سال حبس و ۲سال محرومیت از وکالت محکوم‌ شد که با تایید در تجدیدنظر قطعی شد. با وجود بیماری شدید، با تبدیل قرار بازداشت او موافقت نکردند و مستمراً تا صدور حکم قطعی، محبوس بود! با تلاش خانواده (پرداخت پول به پزشک بیمارستان) و‌ جلب موافقت پزشک و راهنمایی مددکار مستقر در بیمارستان -که کمک کرد تا مکتوب کند بهبود یافته و خواهان بازگشت به زندان است- توانست از وضعیتی که قطعاً وی را دچار سرنوشت مرحوم بهنام محجوبی می‌کرد خلاص شود و به زندان اوین بازگشت در مدت اخیر در زندان، به علت مراقبت‌های انسانی زندانیان سیاسی بند ۴ اوین بهبود نسبی پیدا کرد.

سپس با تلاش خانواده و وکلا، پس از حکم قطعی، چند روز به مرخصی آمده که بنا به نظر پزشکی قانونی مبنی بر درخواست تعویق صدور حکم به علت نیاز به معالجات پزشکی تخصصی، به مرخصی استعلاجی آمده که تمدید شده و پس از سپری شدن یک‌سوم مجازات حبس، با آزادی مشروط اکنون بیرون از زندان، مشغول تکمیل روند درمانی خود است. به نظر می‌رسد، آسیب زدن عمدی به زبانِ پیام درفشان به عنوان یک وکیل حقوق بشری که زبان گویای بی‌پناهان بود، پیام معناداری است که حکومت قصد دارد به ملت بدهد!»

پیام درفشان در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در دفتر کار خود بازداشت و در مکان نامعلومی مورد بازجویی قرار گرفت، آقای درفشان نهایتا اوایل تیرماه و با پایان مرحله بازجویی به قرنطینه بند ۴ زندان اوین منتقل شد. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات پیام درفشان، روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۹۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد. آقای درفشان به دلیل بیماری و ادامه درمان در جلسه دادگاه حضور نداشت.

آقای درفشان نهایتا توسط توسط این شعبه از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” تبرئه و از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و حمل افشانه و شوکر غیر مجاز” به ۲ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد. این حکم مطابق قانون جدید کاهش مجازات حبس به ۲ سال حبس تعزیری تقلیل یافت. او پس از حکم قطعی، به مرخصی اعزام شد و پس از سپری شدن یک‌سوم مجازات حبس، با آزادی مشروط اکنون بیرون از زندان، مشغول تکمیل روند درمانی خود است.
پیام درفشان پیشتر نیز در پرونده‌ای دیگر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج از بابت اتهام “توهین به رهبری” به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از وکالت محکوم شد و این حکم در مرحله تجدید نظر به ۱ سال حبس و ۲ سال محرومیت از وکالت کاهش پیدا کرد. این محکومیت به مدت ۲ سال به حالت تعلیق در آمده است. با قطعی شدن حکم آقای درفشان در پرونده جدید، مشخص نیست که محکومیت وی در این پرونده نیز اجرا خواهد شد یا خیر.

پیام درفشان، تاکنون وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی ازجمله محمد نجفی، ویدا موحد، نسرین ستوده، خانواده کاووس سیدامامی، فاطمه خویشوند (سحر تبر)، سکینه پروانه و شماری از بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ را برعهده داشته است.

New Title

اخراج شهروند بهائی از محل کار در قائمشهر با فشار سپاه

اخراج شهروند بهائی از محل کار در قائمشهر با فشار سپاه
سهیل حقدوست، شهروند بهائی ساکن قائمشهر با فشار اطلاعات سپاه این شهرستان از محل کار خود اخراج شد. محل کسب آقای حقدوست پیشتر نیز از سوی اداره اماکن پلمپ و بسته شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روزهای اخیر سهیل حقدوست، شهروند بهائی ساکن قائمشهر با فشار اطلاعات سپاه این شهرستان از محل کار خود اخراج شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: «آقای حقدوست قبلا صاحب یک عینکفروشی بود که چند سال قبل به بهانه تعطیلی در یکی از اعیاد مذهبی بهائیان پلمپ شد. از آن زمان به بعد او در مطب یک چشمپزشک در این شهرستان مشغول به کار شده بود، در روزهای گذشته اطلاعات سپاه این پزشک را احضار و به مدت ۲ ساعت تحت فشار قرار داده که باید تا پایان ماه آقای حقدوست را اخراج کند. این پزشک نیز مجبور به دادن تعهد شده و علیرغم میل باطنی خود مجبور به این کار شده است.»
محل کسب آقای حقدوست پیشتر در سال ۹۴ نیز از سوی اداره اماکن پلمپ و بسته شده بود. این شهروند بهائی در مردادماه ۹۶ به بهانه اطلاع رسانی در ارتباط با موضوع پلمپ محل کسب خود و شهروندان بهائی استان مازندران و پیگیری قانونی این موضوع بازداشت و پس از چهار روز با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. وی توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب شهرستان ساری از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم شده و این حکم در مرحله تجدیدنظر به ۴ ماه حبس تعزیری کاهش پیدا کرد. نهایتا اسفندماه ۹۷ محکومیت او در پی اعمال عفو موضوعی ۲۲ بهمن ملغی شد.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

New Title

انتخابات عراق؛ ادامه وضعیت موجود به شکل دیگر

انتخابات عراق؛ ادامه وضعیت موجود به شکل دیگر


منصور امان

نتیجه انتخابات عراق موقعیت دوگانه ای که این کشور در آن بسر می برد را باز هم پیچیده تر کرده است. این نتیجه از یکسو کشاکش نیروها در نظم سیاسی حاکم را تشدید و از سوی دیگر، صف بندی جامعه علیه وضعیت موجود را صیقل داده. هر دوی این تحولات به زیان رژیم ج.ا عمل می کند و آن را در برابر چالشهایی قرار می دهد که بخشی فوری و بی واسطه و بخش دیگر در اُفق نمایان شده است.

خُروجی انتخابات یکشنبه، رقابت بین گروه های و دستجات شیعی وابسته یا گوش به فرمان ج.ا را به مرتبه تازه ای فراز داد. اختلاف آنها بر سر سهم بری از نظم فاسد عراق که پیش از این با تقسیم گوشت قُربانی ثروت و قُدرت در سایه نگه داشته می شد، اینک با تغییر توازُن انتخاباتی بین این نیروها، به شکل یک جنگ قُدرت داخلی کُنترُل نشده درآمده است.

تجزیه این طیف یک روند خود به خودی نیست. واقعیت آن است که خیزشها و تظاهرات توده ای در دو سال گذشته علیه سیستم فرقه ای و مُداخله گری رژیم ج.ا، فاکتور جدید و نیرومندی را وارد صحنه سیاسی عراق کرده که جهتگیری سکولار و دموکراتیک آن ساختار فاسد سیاسی را بی اعتبار و جبهه تشکیل دهنده آن را ناپایدار ساخته است. آثار این مرزبندی خود را در انتخابات اخیر از یک طرف با نرخ پایین مُشارکت مردُم عراق و از طرف دیگر، سُقوط آزاد مُزدوران پیشانی سفید رژیم ولایت فقیه به رُخ می کشد.

با این همه نباید از یاد برد که سیستم فرقه ای و قومی همچنان مُقدرات سیاسی – اجتماعی عراق را در دست دارد و آن را رقم می زند. تا هنگامی که منافع دستجات مذهبی و قومی چگونگی توزیع قُدرت و ثروت را تعیین می کند، گُذشته از آنکه دستگاه سیاسی عراق چه آرایشی داشته باشد، فساد، ناکارآمدی، بی عدالتی، آنارشی داخلی و مُداخله گری خارجی اجزای واقعیت جاری این کشور خواهد بود.

انتخابات یکشنبه برای اکثریت مردُم عراق، یعنی آنها که از آن برکنار ماندند و آنهایی که به طور فعال در دو سال گذشته به اعتراض برخاستند، ادامه وضعیت موجود به شکل دیگر است. هیچیک از خواسته های آنها و مُهمترین شان، شکل گیری یک رژیم دموکراتیک مدنی و پایان مُداخلات خارجی برآورده نشده و تحقق آنها در چشم انداز قرار نگرفته. برای اینان انتخابات بر پایه سیستم کنونی یک گُزینه مُشارکت در سیاست به حساب نمی آید، از این رو، تنها راهی که در برابر خود می بینند، گرفتن اُمور به دست خویش است. جُنبشهای اعتراضی جدید، گُسترده تر و خشمناک تر از پیش در راه است.

New Title

۱۴۰۰ مهر ۲۵, یکشنبه

برخورد با زنان در ایران با قلاب زنده گیری حیوانات+فیلم

برخورد با زنان در ایران با قلاب زنده گیری حیوانات+فیلم
ویدئویی در شبکه های اجتماعی دست به دست می‌شود که نشان می‌دهد مزدوران جنایتکار خامنه ای با خشونت تمام یک زن بی دفاع را سوار خودروی ون نیروی انتظامی (گشت ارشاد) می‌کنند.

سایت رویداد ۲۴نوشت: چند روزی می‌شود که فیلم دستگیری یک دختر جوان توسط یک مامور گشت ارشاد در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که بسیار شوک آور است. در این فیلم مامورین سعی می‌کنند خانم جوانی را تا داخل ون گشت ببرند، اما زمانی که با مقاومت دختر روبرو می‌شوند به زور متوسل می‌شوند و با رفتاری خارج از عرف او را به داخل ون می‌اندازند. در قسمتی از این فیلم، ظاهرا یکی از مامورین که در داخل ماشین است، از یک وسیله که معمولا برای زنده گیری حیوانات استفاده می‌شود برای برخورد با این زن استفاده می‌کنند.

صالح نیکبخت وکیل دادگستری در این باره می‌گوید: آنچه در حادثه اخیر رخ داد و استفاده از وسایلی که برای دستگیری جانوران وحشی استفاده می‌شود و همچنین نوع برخورد مامورین حاضر در آنجا، به شدت اذهان عمومی را تحریک کرده است.

نیکبخت با بیان اینکه آن چیزی که افکار عمومی جامعه را بیش از موارد پیشین ملتهب کرده است، استفاده پلیس از قلابی است که برای دستگیری جانوران وحشی استفاده می‌شود، همچنین هل دادن و دستگیری آن خانم و انداختن او به داخل ماشین و آنطوری که گفته می‌شود هم مو‌های او را کشیدند و هم سر او به لبه در اتومبیل برخورد کرده است. این گونه موارد حتی برای افرادی که مرتکب قتل شده‌اند هم صورت نمی‌گیرند.

New Title

فیلم؛ دبستان دخترانه: ننگ و نفرین بر سراپای رژیم اسلامی

فیلم؛ دبستان دخترانه: ننگ و نفرین بر سراپای رژیم اسلامی
سنگربندی دبستانی دخترانه در تهران
اینجا دبستان دخترانه در(شهرداری ۱۴ تهران, اتوبان آهنگ) است
یک هموطن خشمگین با دیدن این صحنه: ای ننگ و نفرین بر سراپای رژیم اسلامی…
New Title

دوهزار روز از بازداشت پژوهشگر ایرانی-سوئدی می‌گذرد

دوهزار روز از بازداشت پژوهشگر ایرانی-سوئدی می‌گذرد
سازمان عفو بین‌الملل با اعلام اینکه دوهزار روز از بازداشت خودسرانه احمدرضا جلالی، پژوهشگر و پزشک ایرانی-سوئدی در ایران می‌گذرد، خواستار آزادی هر چه سریعتر و بی قید و شرط او شد.

به گزارش العربیه، عفو بین‌الملل، یکشنبه، 17 اکتبر، در بیانیه‌ای از مقامات ایرانی خواست تا حکم اعدام احمدرضا جلالی را لغو و او را هرچه سریعتر آزاد کنند.

احمدرضا جلالی از سال 2009 برای ادامه تحصیل در مقطع فوق دکتری در رشته پزشکی بحران به کشور سوئد مهاجرت کرده و از آن سال به همراه خانواده خود در این کشور زندگی می‌کرد.

او با دعوت رسمی دانشگاه تهران به ایران سفرکرده بود، در 2016 به‌دست مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و سه سال را در بازداشتگاه این وزارتخانه به سر برد. اتهامی که مقامات ایرانی در ابتدا به او وارد کردند، «همکاری با دول متخاصم» بود. جلالی سپس در دادگاه انقلاب تهران به اتهام «فساد فی‌الارض از طریق جاسوسی برای اسرائیل» به اعدام محکوم‌شده و این حکم در دیوان عالی کشور ایران به تائید رسید. او در مدت بیش از سه سال بازداشت برای اعتراف به این اتهام با انواع شکنجه‌ها روبه‌رو شد.

کارگروه بازداشت‌های خودسرانه سازمان ملل در سال 2017، در مورد بازداشت جلالی تاکید کرد که او به طور «خود سرانه‌» بازداشت شده و خواستار آزادی این زندانی دو تابعیتی شد.

بر اساس گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری، در مدت بازداشت جلالی، به‌رغم احتمال بالای مبتلا بودن به سرطان خون، بارها از درمان محروم شد.

کارشناسان حقوق بشر تاکید کرده‌اند: «تصمیم دولت و قوه قضائیه ایران برای اعدام جلالی کاملاً مذموم است و از سوی دیگر نقضی جدی و آشکار برای تعهدات ایران نسبت به قوانین بین المللی حقوق بشر، به ویژه حق زندگی است و افزودند که ما از ایران می‌خواهیم تا بلافاصله اعدام رضا جلالی را متوقف کند.»

در حال حاضر، دست‌کم 15 زندانی دو تابعیتی در ایران محبوس هستند.

حکومت ایران دوتابعیتی بودن شهروندان خود را به رسمیت نمی‌شناسد و به گفته دولت‌های غربی و نهادهای حقوق بشری از دستگیری و «گروگان‌گیری» افراد دو تابعیتی به مثابه ابزار فشار برای پیش بردن مقاصد خود مانند چانه‌زنی در رابطه با تحریم‌ها و دیگر مناسبات سیاسی بهره می‌برد.

New Title

فیلم؛ اینها کولبرانی هستند که خامنه‌ای جانشان را می گیرد

فیلم؛ اینها کولبرانی هستند که خامنه‌ای جانشان را می گیرد
نامش “ژیان” بود به معنی “زندگی”. این آخرین تصاویر از زندگی ژیان علی‌پور است، قبل از اینکه پاسداران خامنه ای از فاصله نزدیک و بدون اخطار قبلی، جانش را برای نان بگیرند

ژیان، کولبر ۳۲ ساله و پدر دو فرزند پنج شنبه شب ۲۲ مهرماه ۱۴۰۰ با گلوله پاسداران کشته شد. در این مناطق “ژیان” ارزان‌تر است از نان

New Title

برای ساخت یتیم خانه در هائیتی رفته بودند، .. ربوده شدند

برای ساخت یتیم خانه در هائیتی رفته بودند، .. ربوده شدند
منابع رسانه‌ای غربی گزارش دادند، یک گروه ۱۷ نفره از اتباع آمریکایی در «پورتوپرنس» پایتخت هائیتی توسط افراد ناشناس ربوده شدند.

شبکه «اسکای نیوز» خبر داد، یک گروه ۱۷ نفره از شهروندان آمریکایی که در بین آن‌ها چند کودک هم حضور دارند، در هائیتی ربوده شدند. طبق این گزارش، این اتباع آمریکایی که برای ساختن یک یتیم خانه به هائیتی رفته بودند، در حال حرکت به سمت فرودگاه پورتوپرنس پایتخت این کشور ربوده شدند.

در یک پیام صوتی که گروه‌های مذهبی هائیتی آن را منتشر کردند، از اعضای این گروه‌ها خواسته شده برای سلامتی این ۱۷ آمریکایی دعا کنند.

اسکای نیوز در گزارش خود، ربایش اتباع آمریکایی را به وضعیت بحرانی هائیتی بعد از ترور «جوونل مویس» رئیس‌جمهور سابق این کشور نسبت داد. مویس هفدهم خرداد ماه سال جاری در محل سکونتش به ضرب گلوله به قتل رسید.

طبق این گزارش، پس از ترور جوونل مویس، تعداد آدم‌ربایی‌های مرتبط با گروه‌های خلافکار افزایش یافته است.

یک سخنگوی وزارت خارجه دولت جو بایدن به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «رفاه و امنیت شهروندان آمریکایی در خارج از کشور یکی از اولویت‌های مهم وزارت خارجه است».

«نیویورک تایمز» در گزارشی درباره ربایش این ۱۷ تبعه آمریکا خبر داد که آن‌ها از اتوبوسی که عازم فرودگاه هائیتی بود ربوده شدند.

طبق گزارش این روزنامه آمریکایی، بخش‌هایی از پایتخت هائیتی در حال حاضر به قدری خطرناک هستند که بسیاری از ساکنان آن فرار کرده‌اند و تعداد کمی از عابران پیاده در طول روز از خانه خارج می‌شوند.

New Title

بیانیه دختر گروگان ایرانی-آلمانی بمناسبت سالگرد بازداشت..

بیانیه دختر گروگان ایرانی-آلمانی بمناسبت سالگرد بازداشت..
بیانیه دختر گروگان ایرانی-آلمانی بمناسبت سالگرد بازداشت مادرش در ایران

دختر ناهید تقوی، زندانی ایرانی-آلمانی در بیانیه‌ای به مناسبت سالگرد بازداشت مادرش گفته است که دلیل بازداشت مادرش «افکارش» بوده است و «اجازه نمی‌دهد او به مهره کثیف دولت‌های آلمان و ایران برای معاملات و بده بستان‌هایشان تبدیل شود».

مریم کلارن در بیانیه‌ای که روز یکشنبه ۲۵ مهر در صفحه توئیتر خود منتشر کرد با اشاره به گذشت یک‌سال از بازداشت مادرش گفته که او با وجود بیماری، «هفت ماه از این یک‌سال را در سلول‌های انفرادای سرد و هزار ساعت بازجویی گذرانده است».

خانم کلارن دلیل بازداشت مادرش را «افکار، عقاید، پژوهش و دغدغه زنان، کارگران، محیط زیست و انتقاد از سرکوب و جنگ‌های بی‌انتها در خاورمیانه و ستم به مردم عنوان کرده است».

به گفته او، «رژیم ایران خانم تقوی و دوستانش را به خاطر گفت‌وگو در خانه، کافه، پارک و اعتراض به شرایط بد مردم زندانی کرده است».

جامعه بین‌المللی حقوق بشر در آلمان نیز پیشتر دلیل بازداشت خانم تقوی را «فعالیت دیرینه او در زمینه دفاع از حقوق بشر در ایران به خصوص حقوق زنان و دفاع از آزادی بیان» عنوان کرده بود.

دختر ناهید تقوی در ادامه بیانیه خود با اشاره به وضعیت جسمانی مادرش، به‌ویژه در چهل روز گذشته و ارائه وثیقه درخواستی، گفته که تاکنون با مرخصی درمانی او موافقت نشده است.

مریم کلارن اوایل مهر امسال گفته بود که با وجود نیاز فوری مادرش به عمل جراحی و ارائه وثیقه دو میلیارد تومانی، مسئولان زندان همچنان از دادن مرخصی به او خودداری می‌کنند.

خانم کلارن گفته بود که طبق نظر متخصص مغز و اعصاب خانم تقوی نیاز به عمل فوری کمر دارد و وثیقه تعیین‌شده از ۲۴ شهریور پرداخت شده است.

دختر خانم تقوی بارها اعلام کرده که مادرش از فشار خون بالا، دیابت و کمردرد رنج می‌برد و بیماری‌های او پس از بازداشت شدت گرفته است و با وجود ابتلای مادرش به کرونا در زندان، او تاکنون به مرخصی اعزام نشده است.

ناهید تقوی، شهروند ایرانی-آلمانی، ۲۵ مهر ۹۹ توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.

به گزارش رادیو فردا، حکومت ایران در سال‌های اخیر تعدادی از اتباع خارجی و ایرانی‌های دو تابعیتی را به اتهام‌های گوناگون از جمله جاسوسی، همکاری با نهادهای امنیتی خارجی و یا اقدام علیه نظام با هدف اخذ امتیاز و پیشبرد برخی مذاکرات سیاسی و اقتصادی و تبادل زندانی بازداشت کرده است.

New Title