۱۴۰۱ تیر ۹, پنجشنبه

کودک هفت ساله در رود ارس غرق شد

کودک هفت ساله در رود ارس غرق شد
کودک هفت ساله در رود ارس غرق شد

ایسنا/آذربایجان شرقی فرماندار خداآفرین از غرق شدن پسر بچه هفت ساله در رود ارس خبر داد و گفت: تلاش‌ها برای یافتن جسد وی ادامه دارد.

علی اکبر نکونام ضمن اعلام این خبر اظهار کرد: این پسربچه حدود ساعت ۱۹ عصر پنجشنبه در محدوده روستای «قلی بیگلو» بخش گرمادوز غرق شد که تیم‌های جستجوی شهرستان تا ساعت سه بامداد برای یافتن جسد تلاش کردند.

وی با بیان اینکه تاکنون جستجو برای یافتن جسد این کودک غرق شده بی‌نتیجه بوده است، افزود: با هماهنگی‌های انجام شده، دو تیم از خداآفرین، یک تیم از کلیبر و یک تیم امداد و غواصان سازمان آتش نشانی تبریز به محل اعزام شدند.

 

نامادری سنگدل پسر بچه 6 ساله را کشت / انگیزه زن تهرانی چه بود؟

نامادری سنگدل پسر بچه 6 ساله را کشت / انگیزه زن تهرانی چه بود؟

نامادری سنگدل پسر بچه 6 ساله را کشت / انگیزه زن تهرانی چه بود؟

ساعت24- نامادری سنگدل که می گوید مشکل اعصاب و روان دارد کودک ۶ ساله اش را با خفه کردن به قتل رساند.ساعت ۱۴ روز گذشته ۲۹ خرداد خانمی با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ تماس می‌گیرد و جملات نامفهومی را بیان می‌کند، بعد از قطع تلفن مأموران پلیس چندین بار با آن شماره تماس می‌گیرند و زمانی که پاسخی دریافت نمی‌کنند به آن تماس مشکوک می‌شوند و محل مراجعه می‌کنند.

مأموران با حضور در محل با جسد بی جان کودک ۶ ساله رو به رو شده و بلافاصله با عوامل اورژانس تماس می‌گیرند.

پس از حضور عوامل اورژانس در صحنه حادثه و معاینه جسد بی جان کودک ۶ ساله مرگ وی تأیید می‌شود.

با دستور بازپرس شفیعی از دادسرای جنایی تهران جسد پسربچه برای تشخیص دقیق علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

همچنین مأموران متوجه می‌شوند که فردی که با پلیس تماس گرفته بوده است نامادری کودک بوده است که این فرد هم با دستور قضائی به اتهام قتل دستگیر شده و به کلانتری جنت آباد منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی بعد از بررسی اعلام می‌کند کودک به قتل رسیده است و خفگی عامل قتل بوده است.

نامادری سنگدل که براساس اسناد و مدارک هویتی ۲۴ سال سن دارد در اعترافات اولیه اش در مقابل بازپرس پرونده اعلام کرده است که مشکل اعصاب و روان دارد.

تراژدی غم‌انگیز مرگ «نرگس و سایدا»

تراژدی غم‌انگیز مرگ «نرگس و سایدا»

تراژدی غم‌انگیز مرگ «نرگس و سایدا»

ساعت24-ماجرا از خبر خودکشی یک زن شروع شد، ولی این پایان ماجرا نبود و خانواده عزادار، عزایی دیگر را در همان روز تجربه کردند اما در مورد خبر دوم که درخصوص جان‌باختن یک کودک است و پس از خبر اول منتشر شده باید به این موضوع توجه کرد که استاندار خوزستان به علت دمای بالای ۵۰ درجه در برخی شهرستان‌های این استان، ادارات آنها را تعطیل اعلام کرد. با تعطیلی ادارات برخی شهرستان‌های استان خوزستان می‌توانیم متوجه شویم که در یک ماشین دربسته، نبود اکسیژن چه بلایی سر یک کودک چهار ساله می‌آید.

شنبه ۲۸ خرداد ماه؛ خوزستان شهرستان رامهرمز؛ دمای هوا ۵۰ درجه؛ خبر خودکشی زن 27 ساله در بین اقوام؛ مراسم سوگ؛ ماشینی جلوی حیاط خانه؛ داخل شدن کودک چهار ساله به ماشین و درنهایت جان باختن او…
غلامرضا حیدرنژاد رییس پزشکی قانونی رامهرمز درخصوص مرگ این کودک چهار ساله عنوان کرد که یک زوج جوان هنگام مراجعه به مراسم سوگواری، سایدا را که در ماشین در خواب بود، همراه خود نمی‌برند و کودک چندین ساعت در هوای گرم در ماشین رها شده که در نتیجه به دلیل شدت گرما و نبود اکسیژن این کودک جان خود را از دست می‌دهد. درحالی که دو نفر از اقوام این زن و کودک درخصوص جزییات روز حادثه به «اعتماد» می‌گویند: «حین مراسم عزاداری؛ کودک به داخل ماشین می‌رود و همان‌جا نیز خوابش می‌برد و پس از سه، چهار ساعت که در ماشین خواب بوده و هیچ راه تنفسی نداشته و گرما هم شدید بوده، جانش را از دست می‌دهد.»
«سایدا» دختر چهار ساله‌ای که در مراسم عزاداری مربوط به خاله‌اش داخل ماشین می‌رود و خوابش می‌برد. حدود چهار ساعت بعد، وقتی دایی او سوار ماشین می‌شود، ناگهان با بدن بی‌جان سایدا مواجه می‌شود و اما ماجرا از چه قرار بود؟
صبح روز ۲۸ خرداد ماه «نرگس» زن ۲7 ساله هنگامی که همسرش سر کار می‌رود، حیاط خانه را آب و جارو می‌کند و به داخل خانه‌شان می‌رود و پیامکی با محتوای اینکه «از زندگی سیر شدم» را به خواهرش یعنی مادر سایدا ارسال می‌کند. یکی، دو ساعت بعد وقتی خواهر او و برخی از اقوام‌شان به خانه آنها می‌رسند؛ متوجه می‌شوند که نرگس در یکی از اتاق‌های خانه‌شان خود را با طنابی حلق‌آویز کرده است.

خودکشی نرگس
«اقبال» پسرعموی نرگس درخصوص روز حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «نرگس هم دخترعموی من بود و هم زن برادرم. ما سه برادر هستیم. برادرم با نرگس اصلا مشکلی نداشت و زندگی شیرینی هم داشتند. نرگس و برادرم سه فرزند دارند. بچه اول‌شان 11 سال و دومی 7 سال و آخری هم چهار سال دارد. ما سه برادر، هیچ اختلافی با هم نداشتیم. روز حادثه قبل از اینکه برادرم سر کار برود؛ تعریف می‌کند که صبح نرگس خانه را آب و جارو کرد حتی پتو هم روی بچه‌های‌مان انداخت که زیر کولر خوابیدند تا سرما نخورند ولی وقتی برادرم سر کار می‌رود، او چرا یک دفعه این تصمیم را می‌گیرد، نمی‌دانیم. برای خود من این کار نرگس اصلا قابل باور نیست. او قبل از اینکه خودش را حلق‌آویز کند یک پیامی به خواهرش که مادر سایدا بود، می‌دهد که از زندگی سیر شدم و می‌خواهم خودکشی کنم. این پیام را در واتس‌آپ خواهرش فرستاد و خواهرش هم می‌گوید که از ساعت ارسال پیام تا چک کردن پیام خواهرش کمی زمان برده و دیر متوجه این پیام شده است. وقتی که پیام گوشی خود را چک می‌کند سریع به نرگس زنگ می‌زند او هم تلفنش را جواب نمی‌دهد، چون اقدامش را انجام داده بود. خواهر نرگس به برادر دیگر من که شوهرش هم می‌شد زنگ زد و ماجرا را تعریف کرد. برادرم هم با زن من تماس می‌گیرد و چون ما باهم در یک خانه زندگی می‌کردیم از همسرم خواست به خانه نرگس برود و ببیند چه خبر است. خانم من از پله‌های حیاط بالا می‌رود و به خانه آنها می‌رسد هر چه در می‌زند کسی در را باز نمی‌کند داخل خانه می‌شود که می‌بیند نرگس خود را از پنکه حلق‌آویز کرده است. هر سه فرزندش هم در اتاق کناری خواب بودند. خب خانم بنده هم به من اطلاع می‌دهد ولی ما هر سه برادر سر کار بودیم و راه‌مان هم تا خانه دور بود. خلاصه هر طور بود خودمان را رساندیم خانه و دیدیم او دست به چنین اقدامی زده است. بعد هم خانم من با خواهر نرگس تماس می‌گیرد و می‌گوید که چه اتفاقی افتاده. خواهر او هم تازه متوجه می‌شود که پیامی که نرگس برایش فرستاده بود صحت داشته. بعد هم کل اقوام می‌آیند خانه ما که بعدش سایدا در همین شلوغی به داخل ماشین می‌رود و خوابش می‌برد. سه، چهار ساعت بعد هم وقتی دایی سایدا به ماشینش می‌رود، می‌بیند سایدا نفس نمی‌کشد. سریع پیاده می‌شود و فریاد می‌زند؛ سایدا.» او در ادامه می‌گوید: «ولی من به خاطر انتشار این خبر کمی آزرده‌خاطر شدم که چرا همه رسانه‌ها اعلام کردند که سایدا را پدر و مادرش در ماشین گذاشتند و رفتند… این بچه خودش وارد ماشین شد و حالا نمی‌دانیم چطوری در ماشین قفل شده یا هنگام بازی کردن دستش خورده به هر حال من به شما می‌گویم که این بچه خودش داخل ماشین رفته.»

مرگ سایدا
«مهدی» دایی سایدا است. او درخصوص روز حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «وقتی شنیدیم خواهرم خودکشی کرده سریع او را به بیمارستان رساندیم اما کار از کار گذشته بود و او را به سردخانه منتقل کردند تا روند اداری‌اش انجام شود با جمعیت زیادی به خانه‌شان برگشتیم. همه مشغول گریه زاری بودند که سایدا در همان حین وارد ماشین می‌شود. شیشه‌های ماشین هم دودی بود برای همین کسی متوجه نشد که شاید سایدا داخل ماشین باشد. بعد از چهار ساعت وقتی برادرم سوار ماشین می‌شود که برای مراسم خرید کند، می‌بیند که سایدا روی صندلی عقب افتاده داد و فریاد می‌زند و به ما خبر می‌دهد ما هم سریع او را به بیمارستان رساندیم اما خب جانش را از دست داده بود.»
او در ادامه درخصوص خودکشی نرگس می‌گوید: «نرگس چند ماهی قرص اعصاب مصرف می‌کرد قبل از خودکشی چند روزی بود که سرخود قرص‌های اعصابش را قطع کرده بود که بعد هم ناگهان تصمیم به خودکشی می‌گیرد.»

۱۴۰۱ تیر ۸, چهارشنبه

رهایی یک کودک-مجرم از اعدام در کرمانشاه

رهایی یک کودک-مجرم از اعدام در کرمانشاه

خبرگزاری هرانا – یک کودک-مجرم در شهر کرمانشاه که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با کسب رضایت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافتند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از عصر ایران، امروز ۱ تیر ماه ۱۴۰۱، یک کودک-مجرم محکوم به اعدام در کرمانشاه از اعدام رهایی یافت.

بر اساس این گزارش سال ۱۳۹۶، این کودک مجرم در جریان یک درگیری پدر خود را به قتل رسانده و متواری شده بود که موجب اختلاف شدید خانوادگی و طایفه ای نیز میشود.

معاون قضایی دادگستری استان کرمانشاه در این خصوص افزود: ” قاتل پس از مدتی توسط پلیس شناسایی و دستگیر می شود و پرونده او به دادسرای رسیدگی به جرائم اطفال ارسال شد.”

منوچهر فتاحی افزود: “در نهایت این پرونده به منظور ایجاد صلح و سازش به ستاد صبر شعبه ۴۵ شورای حل اختلاف استان ارجاع داده می شود و در آنجا بزرگان و ریش سفیدان منطقه برای ایجاد آرامش بین طرفین وارد عمل می شوند.”

فتاحی خاطرنشان کرد: “خوشبختانه این پرونده با اعلام پشیمانی قاتل از بزه خود و تلاش های شبانه روزی اعضای ستاد صبر استان و همیاران صلح و جلسات متعددی که با اولیای دم و بزرگان طایفه برگزار شد، به سازش ختم شد.”

 

خودکشی نوجوان ۱۵ ساله در پیرانشهر

خودکشی نوجوان ۱۵ ساله در پیرانشهر

خبرگزاری هرانا – یک پسر نوجوان ۱۵ ساله در پیرانشهر از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک پسر نوجوان در پیرانشهر دست به خودکشی زد.

هویت این نوجوان، “مبین آذری، فرزند ابوبکر آذری و فاطمه تارم، ۱۵ ساله و اهل پیرانشهر” توسط هرانا احراز شده است.

وی از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داده است.

از دلایل و انگیزه خودکشی این نوجوان اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

عدم نظارت بر اجرای حفاظ استاندارد؛ غرق شدن یک نوجوان در استخر کشاورزی

عدم نظارت بر اجرای حفاظ استاندارد؛ غرق شدن یک نوجوان در استخر کشاورزی

  •  خبرگزاری هرانا – امروز پنجشنبه ۲ تیر، یک نوجوان ۱۷ ساله در یکی از روستاهای رفسنجان در یک استخر کشاورزی غرق شد. بی توجهی مسئولان شهری در نظارت بر اجرای حفاظ استاندارد و عدم نصب علائم هشدار در کانال‌های آب و استخرهای کشاورزی پیش از این نیز بارها باعث بروز حوادث اینچنینی شده است.

به گزارش خبر گزاری هرانا به نقل از فارس نیوز، امروز پنجشنبه ۲ تیر ماه ۱۴۰۱، یک نوجوان ۱۷ ساله در یکی از روستاهای رفسنجان در یک استخر کشاورزی غرق شد.

حسینی زینعلی رئیس مرکز اورژانس رفسنجان در این خصوص گفت: حوالی ظهر امروز گزارش غرق شدگی یک نوجوان ۱۷ ساله در روستای محمدآباد مختار واقع در بخش مرکزی رفسنجان دریافت و تیم اورژانس به محل حادثه اعزام شد.

زینعلی افزود: پیکر بی‌جان این جوان توسط عوامل هلال‌احمر و آتش‌نشانی از آب بیرون کشیده شده بود و علی‌رغم تلاش تکنسین‌های اورژانس در احیا، نوجوان ۱۷ ساله تبعه افغانستان به‌علت غرق شدگی جان خود را از دست داد.

عدم نظارت دقیق مسئولان شهری بر اجرای حفاظ ایمن و استاندارد در حوضچه های آب کشاورزی و کانال های آب پیش از این نیز باعث بروز حوادث اینچنینی بوده است.

۱۴۰۱ تیر ۷, سه‌شنبه

سانروف‌ها یکی از علل جان باختن کودکان در تصادفات

سانروف‌ها یکی از علل جان باختن کودکان در تصادفات

سانروف‌ها یکی از علل جان باختن کودکان در تصادفات

معاون اجتماعی پلیس راهور گفت: سانروف‌ها یکی از علل جان باختن کودکان در تصادفات است.

به گزارش خبرنگار مهر، سرهنگ عین الله جهانی معاون اجتماعی پلیس راهور فراجا صبح امروز در همایش «کودکان را نجات دهیم» گفت: با توجه به اینکه موضوع حفاظت از جان بچه‌ها در تصادفات رانندگی به عنوان یک اولویت مهم است در حال تلاشیم تا برنامه‌های مؤثر انجام دهیم

جهانی به چرایی اینکه چرا بچه‌ها را در تصادفات از دست می‌دهیم پرداخت و گفت: آن چیزی که باعث می‌شود کودکان در تصادفات آسیب ببینند این است که برای کودکان صندلی کودک تهیه نمی‌شود.

وی گفت: کودکان زیر ۱۲ سال باید حتماً در خودرو صندلی کودک داشته باشد مگر اینکه کودک قدش از ۱۳۵ سانت بیشتر باشد.

معاون اجتماعی پلیس راهور بیان کرد: یکی دیگر از عواملی که باعث می‌شود کودکان در تصادفات یا هنگام رانندگی آسیب ببینند بیرون آوردن سر کودک از سقف ماشین‌هایی است که امکان باز شدن دارد.

وی گفت: در جاده چالوس یکی از سیم‌های برق به دلیل گرمای هوا پایین آمده بود و با گردن یکی از این کودکان که سر خود را از ماشین بیرون آورده بود برخورد کرده و باعث شده بود کودک فوت کند.

سرهنگ جهانی بیان کرد: نقش همیاران پلیس بسیار مورد توجه است چراکه موارد مختلفی بوده است که با یک تذکر مؤدبانه کوچک از یک تصادف بزرگ جلوگیری شده است.

آخرین جزئیات جشن تولد مرگبار در کافه چتر شهریار/ علت حادثه بازی کودکانه بود، نه بادکنک هلیومی

آخرین جزئیات جشن تولد مرگبار در کافه چتر شهریار/ علت حادثه بازی کودکانه بود، نه بادکنک هلیومی
صاحب کافه برای تولد همسرش جشن مفصلی گرفته بود و قرار بود با 2فرزند خردسالش شبی به‌یادماندنی را کنار یکدیگر رقم بزنند اما آتش‌سوزی در کافه شب غم‌انگیزی را برای‌شان رقم زد و اعضای این خانواده و 4نفر دیگر در میان و دود و آتش جان خود را از دست دادند.
حادثه 24 –  صاحب کافه برای تولد همسرش جشن مفصلی گرفته بود و قرار بود با 2فرزند خردسالش شبی به‌یادماندنی را کنار یکدیگر رقم بزنند اما آتش‌سوزی در کافه شب غم‌انگیزی را برای‌شان رقم زد و اعضای این خانواده و 4نفر دیگر در میان و دود و آتش جان خود را از دست دادند.

این حادثه ساعت 19:45 سه‌شنبه در کافه‌ای به نام کافه چتر در شهریار، فاز یک اندیشه، شهرک مریم اتفاق افتاد. پیمان، صاحب کافه با همکاری همسرش گیتا آنجا را از حدود 8ماه قبل راه‌اندازی کرده بود. آنجا زیرزمینی به وسعت حدود 200متر بود و او برای هرچه زیباترشدن محیط کافه داخل آنجا را با وسایل چوبی تزیین کرده بود. در همین مدت کوتاه نام کافه چتر در شهریار پیچیده بود و مشتریان زیادی پیدا کرده بود و همه درباره آن صحبت می‌کردند. سه‌شنبه شب اما تولد گیتا بود و پیمان می‌خواست شبی به‌یادماندنی برای او رقم بزند. آن شب او، کیان و پرهام، پسرهای 3و 6ساله‌اش را هم به کافه آورده بود و از یکی از دوستان‌شان هم دعوت کرده بود تا به کافه برود. او برای جشن تولد علاوه بر کیک، چند بادکنک هلیومی هم سفارش داده بود و همه‌‌چیز برای رقم خوردن شبی به یادماندنی برای این خانواده آماده بود.

بازی آتشین

هنوز جشن تولد شروع نشده بود. بچه‌ها در محیط کافه مشغول بازی بودند. مشتریان زیادی هم در آنجا حضور نداشتند. یکی از بچه‌ها یک فندک دستش گرفته بود و به دور از چشم پدر و مادرش مشغول بازی با آن بود. درست در همین لحظات بود که وقتی فندک روشن شد شعله آتش به وسایل تزیینی گرفت و ناگهان شعله‌ور شد. هرچند ابتدا آتش محدود بود اما وجود وسایل تزیینی چوبی در کافه باعث شد در یک چشم بهم زدن بخشی از کافه که در نزدیکی پله‌ها و در ورودی بود شعله‌ور شود. با صدای جیغ و فریاد کودکان صاحب کافه و دیگران متوجه حادثه شدند. آنها با دستان خالی می‌خواستند آتش‌سوزی را مهار کنند اما شعله‌ها هر لحظه بخش‌های بیشتری را در بر می‌گرفت. از طرفی چون آتش‌سوزی جلوی در اتفاق افتاده بود راهی برای فرار نیز وجود نداشت و همگی به سمت آشپزخانه فرار کردند و در آنجا پناه گرفتند. هنگام وقوع این حادثه علاوه بر پیمان و همسر و 2فرزند خردسالش، یکی از دوستان آنها و 2 فرزندش و کارگر کافه حضور داشتند. آنها صحنه‌ای را که به چشم می‌دیدند باور نمی‌کردند و فریاد می‌کشیدند و کمک می‌خواستند.

جدال با آتش

خیلی زود دود این آتش‌سوزی فضا را پر کرد و مردم برای کمک به حادثه‌دیدگان کافه، خود را به آنجا رساندند. در همین لحظات بود که نخستین گروه‌های امدادی از آتش‌نشانی و اورژانس و هلال احمر خود را به آنجا رساندند. شعله‌های آتش به‌طور کامل کافه را در بر گرفته بود و زبانه می‌کشید. وسعت آتش‌سوزی به حدی بود که اگر آتش‌نشانان تأخیر می‌کردند ممکن بود به طبقات بالای این ساختمان که مسکونی بود سرایت کند و حادثه ابعاد گسترده‌تری پیدا کند. در این شرایط بود که آتش‌نشانان عملیات اطفای حریق را آغاز و در عین حال تلاش کردند برای نجات افراد گرفتار در کافه به کانون حادثه نفوذ کنند. وجود وسایل چوبی که از آن برای تزیین کافه استفاده شده بود هر لحظه آتش را شعله‌ور می‌کرد و در این شرایط کار برای آتش‌نشانان دشوار بود. با وجود این دقایقی بعد آتش‌نشانان موفق شدند آتش‌سوزی را به‌طور کامل مهار کنند.

جشنی که عزا شد

وقتی آتش‌نشانان قدم در کافه گذاشتند تقریبا همه‌‌چیز در آنجا سوخته بود. آنها خود را به بخش انتهایی یعنی آشپزخانه رساندند و با یک فاجعه مواجه شدند. در آنجا پیکر 8نفر که در کافه حضور داشتند روی زمین افتاده بود. هرچند هیچ‌کدام دچار سوختگی شدیدی نشده بودند، اما بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که همه دچار دودگرفتگی شده‌اند. وقتی امدادگران اورژانس یک به یک آنها را معاینه کردند معلوم شد 7نفرشان بر اثر استنشاق دود دچار خفگی شده‌اند. در این بین اما پرهام، پسر 3ساله صاحب کافه هنوز نبض داشت. در این شرایط بود که او پس از انجام اقدامات درمانی در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد خبر رسید که او نیز جان خود را از دست داده تا شمار قربانیان آتش‌سوزی در کافه چتر به 8نفر افزایش پیدا کند.

علت حادثه بادکنک نیست

حمید رضا دمرچی‌لو، رئیس سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شهریار که از لحظات اولیه وقوع این حادثه خود را به آنجا رسانده بود و فرماندهی عملیات را برعهده داشت درباره این حادثه می‌گوید: ساعت ۱۹:۴۵ سه‌شنبه بعد از اعلام وقوع این حریق به آتش‌نشانی، 20نیروی عملیاتی از 2ایستگاه همراه با 5خودرو خود را به محل حادثه رساندند. آتش بخش‌های زیادی از آنجا را فرا گرفته و در حال گسترش بود. از سویی اطلاعات اولیه نشان می‌داد که افرادی در کافه حضور داشتند که با وجود اینکه 3نفر توانسته بودند خودشان را از آنجا نجات دهند اما 8نفر دیگر در میان شعله‌های آتش جان‌شان در خطر بود. او در ادامه می‌گوید: آتش‌نشانان در کوتاه‌ترین زمان ممکن آتش را مهار کردند اما متأسفانه در این حادثه 7نفر شامل صاحب کافه، همسرش و پسر 6ساله‌شان همراه با یکی از دوستان آنها که با 2فرزندش به کافه آمده بودند و کارگری که در کافه کار می‌کرد جان خود را از دست دادند. همچنین پسر 3ساله صاحب کافه نیز به بیمارستان منتقل شد اما جانش را از دست داد.دمرچی‌لو درباره علت وقوع این حادثه می‌گوید: در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیدم که همه انفجار بادکنک هلیومی را به‌عنوان علت این حادثه اعلام کرده بودند اما این خبر صحت ندارد. در این‌باره اطلاعات ضد‌و نقیضی وجود دارد و ما توانسته‌ایم کانون آتش‌سوزی را کشف کنیم اما اعلام علت اصلی آتش‌سوزی نیاز به ادامه کار کارشناسی و بررسی‌های بیشتری دارد. او درباره اینکه چرا این آتش‌سوزی تلفات زیادی برجا گذاشته نیز می‌گوید: دیوارها و سقف کافه پر از تزیینات چوبی و گونی‌های نخی و نخل بود که قدرت اشتعال زیادی دارند و همین وسایل آتش را گسترده کرد اما اینکه انفجار بادکنک هلیومی باعث آتش‌سوزی شده باشد جای تردید دارد و نمی‌توان این موضوع را تأیید کرد.

اشک‌های دوست صمیمی

گندم، یکی از دوستان صمیمی گیتا، همسر صاحب کافه چتر بود. او که یک شب قبل از حادثه برای دیدن آنها به کافه رفته بود حالا باور ندارد که دوستانش همراه با فرزندان‌شان قربانی حادثه‌ای هولناک شده‌اند. او درحالی‌که صدایش گرفته و اشک می‌ریزد می‌گوید: هنوز باورم نمی‌شود که گیتا و شوهرش همراه با کیان و پرهام در آتش‌سوزی کافه فوت شده‌اند. من یک شب قبل از حادثه به آنجا رفتم و آنها را دیدم.

او ادامه می‌دهد: در این 7، 8ماهی که کافه چتر راه افتاده بود من مشتری ثابت آنها بودم و از همین طریق با آنها دوست شدم. این زن و شوهر برنامه‌های زیادی برای کافه‌شان داشتند و قرار بود از چهارشنبه خواننده جدیدی به آنجا بیاورند تا بتوانند مشتریان بیشتری جذب کنند اما این حادثه اتفاق افتاد و آنها به‌طور خانوادگی جان‌شان را از دست دادند. او درباره افراد دیگری که در آنجا حضور داشتند می‌گوید: آنطور که من فهمیدم به‌جز صاحب کافه و خانواده‌اش یکی از دوستان آنها و 2فرزند خردسال وی و کارگر کافه هم جان خود را از دست داده‌اند. به‌جز آنها 3نفر دیگر هم در کافه بودند که بعد از آتش‌سوزی توانسته‌اند از آنجا خارج شده و خودشان را نجات دهند.

خواننده‌ای که نخواند

یکی دیگر از دوستان صاحب کافه چتر خواننده جوانی است که قرار بود از چهارشنبه شب در آنجا برنامه اجرا کند اما این آتش‌سوزی مرگبار باعث شد او هرگز در آنجا برنامه‌ای اجرا نکند. خواننده جوان که هنوز مرگ دوستش را باور ندارد در این‌باره می‌گوید: خواننده قبلی کافه چتر چند وقتی بود که دیگر به آنجا نمی‌رفت. یک روز پیمان که از مدت‌ها قبل با من دوست بود تماس گرفت و دعوت کرد تا برای اجرای برنامه به کافه چتر بروم. من هم قبول کردم و دوشنبه شب به آنجا رفتم و قول و قرارهای‌مان را گذاشتیم. قرار بود من از چهارشنبه شب کارم را در آنجا شروع کنم اما سه‌شنبه شب فهمیدم که کافه آتش گرفته و پیمان و اعضای خانواده‌اش و چند نفر دیگر در آنجا جان‌شان را از دست داده‌اند.

حادثه به روایت دادستان

ساعتی پس از آتش‌سوزی مرگبار در کافه چتر، برخی سایت‌های خبری در گزارش‌های خود مدعی شدند که علت وقوع حادثه انفجار بادکنک‌های هلیومی است. ادعایی که روز گذشته از سوی دادستان شهریار رد شد و او گفت که در بررسی صحنه آتش‌سوزی به‌نظر بادکنک هلیومی وجود نداشته و آتش‌سوزی به‌علت دیگری رخ داده است. حمید عسگری‌پور در این‌باره به ایرنا گفت: عملیات اطفای حریق و انتقال اجساد آتش‌سوزی رستوران چتر شهر اندیشه شهرستان شهریار تا ساعت۱۱ سه‌شنبه ادامه داشت و متوفیان برای کشف علت فوت به پزشکی قانونی منتقل شدند. او ادامه داد: نخستین افرادی که موضوع انفجار بادکنک هلیومی را مطرح کردند، نیروهای اورژانس هستند اما اکنون تنها اطلاعات قطعی در اختیار داریم این است که آتش‌سوزی به‌علت خفگی بر اثر استنشاق گازهای سمی و دود است. با این حال بررسی دقیق‌تر صحنه وقوع حادثه می‌تواند جزئیات بیشتری در اختیار ما قرار دهد و از همین رو نمی‌توان با قطعیت درخصوص وجود و انفجار بادکنک هلیومی به‌عنوان علت حادثه نظری داد.

 

جزئیات قتل دختر 5 ساله به دست مرد بی‌رحم/ مادر بیتا همدست قاتل بود

جزئیات قتل دختر 5 ساله به دست مرد بی‌رحم/ مادر بیتا همدست قاتل بود
وقتی زن جوان اعتراف کرد که با همدستی مرد آشنا، جان دختر 5ساله خود را گرفته‌اند، مرد جوان بازداشت شد و دیروز اسرار قتل هولناکی که مرتکب شده بود را فاش کرد.

حادثه 24 –  وقتی زن جوان اعتراف کرد که با همدستی مرد آشنا، جان دختر 5ساله خود را گرفته‌اند، مرد جوان بازداشت شد و دیروز اسرار قتل هولناکی که مرتکب شده بود را فاش کرد.

رسیدگی به این پرونده از روز نهم اردیبهشت شروع شد. آن روز گزارش مرگ دختری خردسال که در بیمارستانی در پایتخت بستری بود به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل اعلام شد. آثار سوختگی و کبودی روی دست‌ها و پاها و قسمت‌های دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می‌داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می‌کنند. مادر کودک گفت: بعد از جدا شدن از شوهرم خانه‌ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می‌کردم. روز قبل از حادثه شوهرم که در پاکدشت زندگی می‌کند سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده و او را با خودش برد. اما صبح روز بعد، زمانی که از خانه بیرون رفتم تا زباله‌ها را بیرون بگذارم، پیکر نیمه‌جان دخترم را دیدم که جلوی در افتاده بود و  او را به بیمارستان رساندم اما فوت شد. من مطمئن هستم که دخترم توسط پدرش به قتل رسیده است. در ادامه پدر دختربچه بازداشت شد اما خودش را بیگناه دانست.

او گفت که همسرش دروغ می‌گوید و وی اصلا دخترش را با خود نبرده است. وی همچنین مدعی شد: یا همسرم دخترمان را کشته، یا فردی آشنا که به خانه همسرم رفت‌وآمد می‌کرد. پدر و مادر دختر بی‌گناه هر دو بازداشت شدند و دستور دستگیری فرد آشنا که به خانه مادر رفت‌وآمد داشت نیز صادر شد. این مرد مدتی بعد دستگیر شد و اعتراف کرد که  روز حادثه او و مادر کودک، وی را کتک زده و باعث مرگش شده‌اند.

در این شرایط مادر کودک و مرد آشنا  بازداشت شدند و تحقیقات از آنها ادامه داشت تا مشخص شود چه‌کسی ضربه کشنده را به دختربچه وارد کرده است. روز گذشته مرد آشنا که متولد سال74 است برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و اعتراف کرد که به تنهایی مرتکب قتل شده است.

او گفت: بیتا(مقتول) حرف‌مرا گوش نمی‌کرد. در اطراف خانه آنها بستگان پدرش زندگی می‌کردند و من بارها از او خواسته بودم که از خانه بیرون نرود مبادا بستگان پدرش را ببیند و برایشان از من تعریف کند. اما بیتا نافرمانی می‌کرد.

متهم ادامه داد: روز حادثه از سرکار به خانه برگشتم و دیدم بیتا مقابل در مشغول بازی است. عصبانی شدم و او را با خودم به خانه بردم. کتکش زدم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. ترسیدم و مادر بیتا را که در حیاط بود صدا زدم. سپس باهم بیتا را به درمانگاه و بعد به بیمارستان بردیم اما دیگر کار از کار گذشته بود. پس از آن بود که مادر بیتا گفت وسایلت را جمع و فرار کن. من هم فرار کردم و با هویت جعلی در یک کارخانه ریسندگی مشغول به‌کار شدم که پلیس آنجا را شناسایی کرده و دستگیر شدم.  عامل جنایت در ادامه و در پاسخ به این سئوال که آیا معتاد است، گفت: تریاک و شیشه می‌کشم. هر وقت شیشه مصرف می‌کنم خشن و عصبانی می‌شوم. به همین دلیل بارها بیتا را کتک زدم. البته بیتا دختر نافرمانی بود. به او می‌گفتم دستشویی می‌روی خودت را تمیز بشور اما او حرفم را گوش نمی‌داد و ناچار می‌شدم او را کتک بزنم و شکنجه‌اش بدهم اما همه این کارهایم تحت‌تأثیر مواد بود و الان خیلی پشیمانم که با بی‌رحمی جان دختر بچه بیگناهی را گرفتم.

 

کودکان خود را به اجبار با دانش‌آموزانی که از آنها بزرگترند، همکلاس نکنید!

کودکان خود را به اجبار با دانش‌آموزانی که از آنها بزرگترند، همکلاس نکنید!
کودکان خود را به اجبار با دانش‌آموزانی که از آنها بزرگترند، همکلاس نکنید!

ایسنا/کرمانشاه  رئیس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه به خانواده ها توصیه کرد: فرزندان خود را به اجبار با دانش‌آموزانی که از نظر سنی و سایر جنبه های شخصیتی از آنها بزرگتر هستند، همکلاس نکنند.

 فردین منصوری در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه از نظر کارشناسان آموزشی، جهشی درس خواندن می‌تواند آسیب‌های زیادی برای خیلی از دانش‌آموزان ایجاد کند، گفت: جهش تحصیلی می‌تواند رشد روحی و روانی دانش‌آموز را دچار اختلال کند.

منصوری افزود: بعد از جهش تحصیلی دانش‌آموز با دانش‌آموزانی همکلاس می‌شود که از او بزرگتر بوده و رفتارهای متفاوتی دارند که این موضوع می‌تواند با آسیب‌هایی برای او همراه باشد و چه بسا فرآیند تحصیل او را هم در سنوات آتی تحصیلی با مشکل مواجه کند.

رئیس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه با بیان اینکه دانش‌آموزان در طول دوران تحصیل از جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی(دینی و مذهبی) رشد می‌کنند، گفت: دانش‌آموزانی که جهشی درس می‌خوانند فقط از جنبه درسی آن هم به واسطه مطالعه زیاد ممکن است اندکی ازهمسالان خود جلو افتاده باشد، وگرنه از نظر سایر جنبه‌ها از دانش‌آموزانی که یکسال از آنها بزرگتر هستند، جا می‌مانند.

وی با تاکید بر اینکه طرح جهش تحصیلی فقط برای دانش آموزانی قابلیت اجرا دارد که بهره هوشی خیلی بالایی داشته و از نظر سطح هوش از سایر هم سن و سالهای خود جلو باشند، یادآور شد: تجربه نشان داده تعداد دانش‌آموزانی که جهش تحصیلی موفقی داشته‌اند، زیاد نیست.

منصوری در ادامه از خانواده ها خواست به دلایلی مثل چشم‌وهم‌چشمی و انتظارات زیاد از فرزندانشان، آنها را مجبور به جهش تحصیلی نکنند تا سلامت روحی و روانی فرزندشان به خطر بیافتد.

وی اضافه کرد: توصیه می‌شود خانواده‌ها به دانش‌آموزان این اجازه را بدهند که فرآیند رشد همه جانبه شخصیت خود را به صورت طبیعی در دوران تحصیل طی کنند و فرزندان خود را به اجبار با دانش‌آموزانی که از آنها بزرگترند، همکلاس نکنند.

وی تصریح کرد: وقتی دانش‌آموز از نظر سنی و سایر جنبه ها از همکلاسان خود کوچکتر باشد، امکان سازگار شدن با کلاس درس و سایر برنامه ها برای او سخت می‌شود.

 

هشدار؛ تبعات “کاسبی” با فرزندان در فضای مجازی

هشدار؛ تبعات “کاسبی” با فرزندان در فضای مجازی
هشدار؛ تبعات "کاسبی" با فرزندان در فضای مجازیمدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور با اشاره به ویدئوهایی که در فضای مجازی از نوجوانان با محتوای غیر اخلاقی و بعضا توسط والدین منتشر می‌شود، گفت: متاسفانه موضوع “کاسبی” با فرزندان در فضای مجازی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا مطرح است و والدین متوجه نیستند که توجه منفی و اعتماد به نفس کاذبی که این نوجوانان اینگونه کسب می‌کنند تا چه اندازه بر آینده فرزند اثرگذار است.

دکتر نازنین حبیبی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: متاسفانه موضوعی که نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا مطرح است “کاسبی” والدین از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام با فرزندان است. به طوری که افراد در این فضا بدون داشتن سواد خاص و تنها با در دست گرفتن یک گوشی تلفن همراه  و توانایی زیبا سخن گفتن و به اصطلاح “سر و زبان” داشتن می‌توانند محتوا تولید کرده و برای خود درآمدی راه بیاندازند چراکه این اقدام نیاز به داشتن سرمایه‌ای خاص ندارد و با از بین رفتن این کاسبی نیز سرمایه‌ای خاص از دست افراد خارج نمی‌شود.

این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه وقتی افراد گرفتار روزمرگی می‌شوند به سمت رفتارهای “لوده” و به دور از تفکر و تامل گرایش پیدا می‌کنند، افزود: این تمایل در افرادی که از سطح پایین فرهنگ برخوردار باشند بیشتر دیده می‌شود. افراد وقتی گرفتار روزمرگی می‌شوند از تفکر دور شده و ظواهر به اصطلاح  “لاکچری”  بیشتر برایشان اهمیت پیدا می‌کند. این والدین دوست دارند زودتر به خواسته‌های مالی خود برسند و طبیعتا برای چنین والدینی چه چیزی بهتر از این است که فرزندان خود را جلوی دوربین بگذارند و از این طریق پول در بیاورند؟.

به گفته این روانشناس، بسیاری از این والدین جوان هستند و نیز استعداد و سرمایه‌ای ندارند و از این رو به دنبال راه حل‌هایی هستند که به سرعت به پول زیاد برسند.

حبیبی معتقد است در جوامعی که  سرانه مطالعه افراد پایین است و افراد از سواد پایینی برخوردارند این “کاسبی” کردن‌ها از طریق فرزندان در فضای مجازی بیشتر رخ می‌دهد چراکه این افراد به دنبال به دست آوردن اموال از طریق راه‌های آسان هستند و در پی زرق و برق و لوده بازی‌ها و لاکچری نشان دادن خود می‌روند.

وی در ادامه به آثار روانشناختی مخرب این ویدئوها بر روی فرزندان پرداخت و گفت: شاید در نگاه نخست اینطور تصور شود که این دختران و پسران نوجوان حاضر در ویدئوها به بلوغ رسیده‌اند و دیگر کودک نیستند اما مساله رسیدن به بلوغ جنسی نیست و تاثیرات مخرب آن بسیار وسیع‌تر است. ممکن است نوجوانان حاضر در این ویدئوها به بلوغ جنسی و جسمی رسیده باشند اما از لحاظ روانی اینطور نباشد. تاثیر پذیری افراد در دوران نوجوانی بسیار بالا است و آنچه را که می‌بینند و انجام می‌دهند را آموخته و کم کم به آن عادت می‌کنند.

مدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه این رفتارهای غیر اخلاقی که در نگاه نخست حتی ممکن است “بامزه” به نظر رسند، پس از مدتی برای نوجوانان تبدیل به عادت می‌شود، خاطر نشان کرد: رفتارهایی که در برخی ویدئوهای فضای مجازی از نوجوانان مشاهده می‌شود “غیر اخلاقی” است که پس از مدتی هم برای این بچه های حاضر در ویدئو و هم برای مخاطبانی که این ویدئو ها را می‌بینند عادی می‌شود. در برخی از این ویدئوها شاهد عشق بازی‌های غیر عاطفی و حتی با زمینه غیر سالم و بزرگسالانه میان نوجوانان دختر و پسر هستیم. این رفتارها هم برای مخاطب که می‌تواند هم سن و سال نوجوانان حاضر در ویدئو باشد و هم برای خود نوجوانان حاضر در ویدئو مخرب است و نهایتا منجر به بلوغ زودرس در بچه‌ها می‌شود.

حبیبی همچنین تاکید کرد: از سوی دیگر این نوجوانان با تولید این ویدئوها “فالور” جذب می‌کنند و این امکان وجود دارد که توهم این را پیدا کنند که ما طرفداران زیادی داریم و افراد مهم و خاصی در این جامعه هستیم. اینگونه اعتماد به نفس کاذب در این نوجوانان شکل می‌گیرد و پس از بزرگ شدن و حضور در جامعه متوجه می‌شوند که تصورشان غلط بوده که این امر بسیار آسیب زننده است. بچه‌ها باید متوجه شوند اینکه چطور مشهور می‌شوند و دیگران آنها را به چه نامی می‌شناسند و به آنها مثبت یا منفی توجه می‌کنند بسیار مهم است.

مدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور در پایان سخنان خود خطاب به والدین توصیه کرد: والدین هرچقدر با فرزندان خود صمیمی باشند و بچه‌ها را در قالب فضای خانواده قرار دهند، ارتباط بهتری با نوجوانان برقرار می‌کنند و نهایتا احتمال آسیب‌های یاد شده کمتر می‌شود. در مقابل نیز اگر والدین خیلی نوجوان را  کنترل کرده و ضرورت عشق و محبت والدگری خود را فراموش کنند و از محبت کلامی و در آغوش گرفتن فرزند غافل شوند عکس این امر اتفاق می‌افتد. بنابراین والدین باید برای نوجوان وقت بگذارند.

 

۱۴۰۱ تیر ۶, دوشنبه

دستگیری متهم به کودک آزاری در ایرانشهر

دستگیری متهم به کودک آزاری در ایرانشهر
دستگیری متهم به کودک آزاری در ایرانشهر

ایسنا/سیستان و بلوچستان فرمانده انتظامی شهرستان ایرانشهر گفت: با سرعت عمل پلیس اطلاعات، متهم به کودک آزاری، شناسایی و دستگیرشد.

به گزارش ایسنا- سرهنگ” حسن کیخا” اظهار داشت: در اجرای دستور قضایی واصله از شهرستان چابهار در خصوص جلب متهم با هویت معلوم به اتهام نگهداری سلاح گرم ،صدمه و آزار و اذیت روحی کودکان و ضرب و جرح عمدی ،بلافاصله در دستور کار پلیس امنیت عمومی این شهرستان قرار گرفت.

وی خاطرنشان کرد: به همین منظور و با انجام اقدامات فنی و پلیسی، سرانجام متهم فراری در مخفیگاهش شناسایی و در یک عملیات پلیسی ، دستگیر شد.

سرهنگ کیخا تصریح کرد: ماموران در بازرسی از مخفیگاه متهم یک قبضه سلاح کلت کمری به همراه یک تیغه خشاب حاوی هفت تیر جنگی کشف کردند.

فرمانده انتظامی شهرستان ایرانشهر عنوان داشت: متهم دستگیر شده در این عملیات ضمن اعتراف به بزه انتسابی پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به دستگاه قضائی معرفی شد.

سرهنگ کیخا در پایان ضمن هشدار به افراد قانون شکن، خاطر نشان کرد: امنیت، سلامت و جلب رضایتمندی شهروندان اولویت پلیس است پلیس با اشراف اطلاعاتی هرگز اجازه عرض اندام به افراد قانون شکن و مخل امنیت و آسایش مردم را نخواهد داد و افرادی که به هر نحو بخواهند امنیت مردم را خدشه دار کنند قاطعانه برخورد خواهد کرد.

 

صلح و سازش، پایانی بر پرونده قتل نوجوان ۱۶ ساله خوزستانی

صلح و سازش، پایانی بر پرونده قتل نوجوان ۱۶ ساله خوزستانی
صلح و سازش، پایانی بر پرونده قتل نوجوان ۱۶ ساله خوزستانی

ایسنا/خوزستان معاون قضایی و رئیس توسعه حل اختلاف خوزستان گفت: پرونده قتل نوجوان ۱۶ ساله توسط دوستش با وساطت و تلاش اعضای شورای حل اختلاف، ستاد صبر و همیاران صلح شهرستان کارون و جلب رضایت خانواده مقتول منتهی به صلح و سازش شد.

علیرضا باوی اظهار کرد: در دی‌ماه ۱۴۰۰ دو پسر نوجوان که با هم دوست بودند بر سر اختلاف جزئی با یکدیگر درگیر شدند و یکی از آنان، دیگری را با ضربه چاقو مجروح و فرار کرد. پسر مجروح که ۱۶ سال داشت به بیمارستان منتقل شد ولی بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان خود را از دست داد و این اتفاق تلخ و ناگوار باعث ایجاد اختلاف بین دو طایفه شد.

به گزارش ایسنا به نقل از معاونت توسعه حل اختلاف خوزستان، وی افزود: متهم پس از مدتی توسط پلیس دستگیر و پرونده او به دادسرای رسیدگی به جرایم اطفال ارسال شد.

باوی خاطر نشان کرد: در این مدت اختلافات بین دو طایفه این دو نوجوان شدت گرفت که با ورود برخی از اعضای شورای حل اختلاف، ستاد صبر و همیاران صلح شهرستان کارون و همچنین بزرگان و ریش سفیدان منطقه تا حدودی آرامش بین طرفین ایجاد شد.

رئیس توسعه حل اختلاف خوزستان گفت: با اعلام پشیمانی قاتل از بزه خود و برای رفع خصومت و اصلاح ذات البین و ایجاد صلح و سازش بین دو طایفه، پرونده به شورای حل اختلاف کارون ارجاع و بلافاصله اعضای این شورا با همکاری اعضای ستاد صبر و همیاران صلح در یک کار جهادی و خدا پسندانه با تشکیل جلسات متعددی با اولیای دم و بزرگان طایفه مقتول، زمینه را برای جلب رضایت فراهم کردند.

باوی ضمن تقدیر از کارخیرخواهانه اعضای شورای حل اختلاف، ستاد صبر و همیاران صلح شهرستان کارون در حل و فصل این پرونده، افزود: این عزیزان در جلسه‌ای با حضور بزرگان دو طایفه و خانواده مقتول با سعه صدر، بردباری، تلاش‌ و کوشش مضاعف توانستند رضایت اولیای دم را جلب کنند و خانواده مقتول با گذشت از خون فرزند خود، زندگی دوباره به قاتل بخشید و پرونده پس از شش ماه با صلح و سازش بین این دو طایفه مختومه شد.

 

۱۴۰۱ تیر ۵, یکشنبه

قطع دست یک کودک در واژگونی پژو

قطع دست یک کودک در واژگونی پژو
حادثه رانندگی در محور بجستان به گناباد،منجر به قطع دست یک کودک شد.

حادثه رانندگی در محور بجستان به گناباد،منجر به قطع دست یک کودک شد.

سرپرست اورژانس پیش بیمارستانی و مدیر حوادث دانشگاه علوم پزشکی گناباد گفت : این حادثه عصر دیروز در کیلومتر ۱۹  بجستان بهقطع دست یک کودک در حادثه رانندگی در محور  بجستان به گناباد گناباد بر اثر واژگونی یک دستگاه سواری پژو ۴۰۵ با پنج سرنشین عضو یک خانواده سقوط با حاشیه جاده رخ داد  که سرنشینان مجروح وبه بیمارستان علامه بهلول گناباد اعزام شدند.

محمد حسین اسماعیل زاده افزود :در این حادثه دست یک کودک از سرنشینان قطع شد که تلاش برای پیگیری پیوند دست این کودک در حال اجرا است.

 

مرگ پسر بچه ۸ ساله بر اثر غرق شدگی در استخر کشاورزی

مرگ پسر بچه ۸ ساله بر اثر غرق شدگی در استخر کشاورزی

مرگ پسر بچه ۸ ساله بر اثر غرق شدگی در استخر کشاورزی

عباس عابدی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به حادثه غرق شدگی در اصفهان اظهار داشت: این حادثه ساعت ۱۱ و ۳۴ دقیقه به مرکز فرماندهی عملیات اورژانس استان اصفهان گزارش شده است.

وی افزود: این حادثه در استخر کشاورزی در منطقه خوراسگان، محله راران اتفاق افتاده است.

سخنگوی مرکز اورژانس استان اصفهان با اشاره به فوت پسر بچه هشت ساله در این حادثه ابراز داشت: یک واحد امدادی برای این عملیات اعزام شد و جسد این کودک را به بیمارستان فارابی منتقل کردند.

 

داستان دختری که ۲۲ بار از مرگ بازگشت

داستان دختری که ۲۲ بار از مرگ بازگشت
داستان دختری که ۲۲ بار از مرگ بازگشت

ایسنا/اصفهان در یک سال ۲۲ بار از مرگ برگشتم و سه بار ناقابل هم کرونا گرفتم. دکترم گفت تو اگر کرونا بگیری می‌میری! من نمردم، اما دکترم کرونا گرفت و مرد…

فقط انتشار چند خط از داستان زندگی‌اش در فضای مجازی کافی بود که سیل پیام‌ها به سمتش روانه شود. خودش هم باور نمی‌کرد آدم‌های زیادی علاقه‌مند شنیدن داستان زندگی دختر جوانی باشند که از آرزوی مرگ، به شکست دادن مرگ و امید به زندگی رسیده است.

آوا جهانگیری، متولد ۱۳۷۳ حالا چهار سال است روی ویلچر می‌نشیند، اما در همین چهار سال گام‌های بلندی در زندگی‌اش برداشته و تلاش می‌کند با حضور در جامعه، اندکی از بار نگاه‌های سنگین را از دوش معلولان بردارد.

پیش از اینکه من سؤالی بپرسم با خنده می‌گوید به من می‌گویند نمیر! و بعد پیش‌دستی می‌کند و می‌پرسد می‌دانی چرا در شهر چند معلول بیشتر نمی‌بینیم؟ درحالی‌که ۹ میلیون معلول داریم، اما همه خانه‌نشین هستند! چون حضورشان در جامعه هنوز برای مردم عادی نشده است. من چهار سال است روی ویلچر نشسته‌ام و حالا بهتر می‌توانم مشکلات معلولان و نیازهایشان را درک کنم. همیشه تلاش می‌کنم شرایطی فراهم شود تا معلولان بیشتر در جامعه حضور پیدا کنند و دیده شوند.

داستان مبارزه‌ات برای زندگی و شکست مرگ از کجا شروع شد؟

داستان من از ۲۲ اردیبهشت سال ۹۷ شروع شد. یک روز عادی روی صندلی عقب ماشین نشسته بودم که یک ‌مرتبه نفسم از وسط سینه بند آمد و هرچه تلاش کردم نفسم بالا نمی‌آمد. سعی کردم شیشه را پایین بدهم، اما حتی نمی‌توانستم دستگیره را بچرخانم. آن لحظه مرگ را حس کردم و با خودم گفتم حالا که قرار است بمیرم بگذار قشنگ بمیرم. به صندلی ماشین تکیه دادم و اشهدم را خواندم «اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول‌الله، اشهد ان علی ولی‌الله» بعد چشمانم را باز کردم دیدم هنوز هستم! گفتم خدایا با من قهری؟ و یک‌بار دیگر شروع کردم به خواندن اشهدم «اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول‌الله، اشهد ان علی ولی‌الله» و تمام شد…

مرگ برایت چه حسی داشت؟

اگر بگویم مرگ قشنگ‌ترین حس دنیاست شاید باور نکنی، ولی خیلی قشنگ است، وقتی همه‌چیز سفید می‌شود و نور بی‌انتهایی می‌بینی، البته دانشمندان می‌گویند این واکنش مغز است، اما درهرصورت قشنگ است. یک حس سبکی است، انگار بار سنگینی از روی دوشت برداشته می‌شود و سبک و رها می‌شوی.

قبل از این اتفاق بیماری خاصی داشتی؟

بله، وقتی ۱۸ سالم بود دکتر به من گفت دوشن داری و چند سال دیگری می‌میری! آن زمان به خاطر مشکلات عصبی لاغر شده بودم و یک‌مرتبه زمین می‌خوردم. وقتی دکتر رفتم تشخیص دوشن داد، البته آن زمان هزینه آزمایش ژنتیک سه میلیون تومان بود و به خاطر همین نتوانستم آزمایش بدهم، اما سال ۹۸ که آزمایش ژنتیک دادم بیماری دوشن رد شد. از همان زمان که فکر می‌کردم دوشن دارم، سراغ انجمن‌های مختلف رفتم تا ببینم مبتلایان به دوشن چطوری زندگی می‌کنند و آینده‌ام چطور می‌شود. با خودم می‌گفتم حالا که دارم می‌میرم کاری کنم که به بهشت بروم. من بمب انرژی بودم و اوقات خوشی با بچه‌ها داشتم، اما آن‌ها نمی‌دانستند که خودم گرفتار بیماری هستم. همان زمان مرگم را تصور کرده بودم و می‌گفتم من این‌طوری می‌میرم، برای همین وقتی در ماشین نفسم بند آمد با خودم گفتم همان‌طور که تصور کردم دارم می‌میرم

نمی‌ترسیدی؟

مرگ آرزویم بود.

چرا؟

وقتی مشکلات بیماران دوشن را می‌دیدم دلم نمی‌خواست زنده بمانم و ترجیح می‌دادم بمیرم. البته یک‌سری مشکلات دیگری هم بود که الآن وقت گفتنش نیست…

بعد چه اتفاقی افتاد؟

وقتی به بیمارستان رسیدم تشنج کردم و دچار ایست تنفسی شدم و به کما رفتم. وقتی به هوش آمدم در حال و هوای دنیای دیگر بودم و داشتم فکر می‌کردم اینجا بهشت است یا جهنم؟ بعد پرستاران آمدند و فهمیدم زنده‌ام، اما اینکه زنده بودم برایم خیلی سخت بود.

یعنی تا این حد از زندگی ناامید بودی؟

بله، خیلی ناامید بودم. فقط وقتی پیش بچه‌های معلول بودم می‌خندیدیم. وقتی به هوش آمدم عفونت و عوارض بیهوشی باعث شد مدتی نابینا شوم، بعد که بینایی‌ام برگشت دو هفته ناشنوا شدم، بعد دست چپم کاملاً فلج شد. همان موقع یکی از بهیاران به پرستارم گفت این چند روز دیگر دوباره نفسش هم بند می‌آید و می‌میرد! من در اوج ناامیدی این‌قدر با دست راستم، دست چپم را تکان دادم که بعد از چند روز حسش برگشت. در این مدت هر بار یا دچار ایست تنفسی و یا قلبی می‌شدم.

دقیقاً چند بار دچار ایست تنفسی و قلبی شدی؟

در طول ۳ ماه ۲۱ بار دچار ایست قلبی و تنفسی شدم و هر بار این اتفاق تکرار می‌شد. آخرین بار در مرداد ۹۷ بود که دچار افت فشار شدم و پنج بار رفتم و برگشتم. بعدازآن فهمیدم انگار من قرار نیست بمیرم و چیزی هست که من را زنده نگه می‌دارد.

پس زنده ماندن، نگاهت را به زندگی عوض کرد؟

دقیقاً، بعد از این همه جدال با مرگ و زنده ماندن واقعاً به خدا ایمان آوردم و این حس برایم خیلی قشنگ شد. از آن زمان به پرستاران می‌گفتم من را بنشانید، کتاب می‌خواندم، موسیقی می‌شنیدم، خاطرات بیماران و پرستاران را می‌شنیدم. کل بیمارستان با من رفیق شده بودند. چند بار از بیمارستان مرخص شدم اما دوباره اتفاقی می‌افتاد و به آی سی یو برمی‌گشتم. تا اینکه دهم شهریورماه با رضایت خودم مرخص شدم.

علت بیماری مشخص شد؟

در بیمارستان آزمایش‌های زیادی از من گرفتند، اما علت بیماری‌ام تشخیص داده نشد.

برگشتن به خانه برایت خطری نداشت؟

من آخرین فرزند از شش فرزند خانواده هستم و هزینه‌های بیمارستان و درمان برای خانواده‌ام خیلی سنگین بود، فقط یک آمپول آن زمان ۵ میلیون تومان شد. وقتی خواستم از بیمارستان مرخص شوم یک خیر به مادرم گفت من همه تجهیزات و ویلچر را امانت می‌دهم، درحالی‌که اگر می‌خواستم خودم تهیه کنم نزدیک به صد میلیون تومان می‌شد. خلاصه با کل تجهیزات و لوله به خانه برگشتم که هم ریسک داشت و هم سختی چون ریه‌ام باید هر بار با ساکشن تخلیه می‌شد. دهم مهر یعنی یک ماه بعد تراک را درآوردم و دوباره خودم نفس کشیدم. این قشنگ‌ترین نفسی بود که در همه عمرم کشیدم. مدتی زیادی بود که با دستگاه نفس می‌کشیدم و با اینکه می‌گویند هوا مزه ندارد، اما آن هوا برایم مزه بهشت می‌داد.

پزشکان فکر می‌کردند بتوانی دوام بیاوری؟

اتفاقاً روز آخری که داشتم مرخص می‌شدم دکتر به مادرم گفت با این دستگاه‌ها حداقل تا دو سال زنده می‌ماند! اما من هنوز دارم نفس می‌کشم، آن‌هم وقتی هیچ‌کسی امید نداشت و همه می‌گفتند تا آخر عمر به دستگاه وصل است و بعد هم می‌میرد. وقتی تراک را درآوردم توانستم صحبت کنم و در آبان توانستم آب و غذا بخورم، بعد از مدتی حتی توانستم راه بروم اما بی‌احتیاطی کردم و چون سیستم ایمنی بدنم هنوز ضعیف بود سرما خوردم و دوباره راهی بیمارستان شدم، هرچند دوباره تلاش کردم و راه افتادم. تیرماه سال بعد دوباره به خاطر عفونت راهی بیمارستان شدم و متأسفانه با اشتباه مسئول آمبولانس کارم به احیا کشید. آن زمان در سفر بودم، اما شرایط جسمی‌ام هنوز خوب نبود، یعنی حتی وقتی گریه می‌کردم ریه‌هایم پر از خلط می‌شد اما قدرت نداشتم این خلط را بیرون بدهم و این‌ها جمع می‌شد و دچار خفگی می‌شدم.

و بعد سفرهایت شروع شد؟

بله، سفرهایم را با ویلچر شروع کردم، البته آن زمان‌ هم ویلچر داشتم و هم می‌توانستم چند قدم راه بروم تا آخر سال ۹۸ که کرونا آمد و دوباره خانه‌نشین شدم. البته آن زمان با مدیتیشن آشنا شدم و دوره مربیگری گذراندم و شروع به یادگیری ساز کردم. برای خودم وقت گذاشتم، معلولیتم را پذیرفتم و سعی کردم هر کاری می‌توانم برای افرادی که مثل خودم هستند بکنم. آرزوی من جهانگردی با پیام صلح است و با وجود اینکه روی ویلچر نشسته‌ام فعالیت‌های زیادی داشته‌ام. سفرهایم سخت است، ولی می‌توانم از پس آن بربیایم، خوشبختانه همیشه آدم‌های خوب سر راهم قرار می‌گیرند.

از نگاه‌های مردم به دختری که با ویلچر سفر می‌کند برایمان بگو.

من در مسیر سفرهایم به داستان‌های آدم‌ها گوش می‌کنم و آن‌ها هم داستان من را می‌شنوند. نگاه‌ها متفاوت است، بعضی‌ها قبل از اینکه داستان من را بشنوند و لبخندم را ببینند، از چهره‌شان می‌خوانم که دلشان برایم می‌سوزد و یا به صدا در می‌آیند و می‌گویند حیف که روی ویلچر نشسته‌ای! اما دوستانی که من را می‌شناسند یا با من هم‌کلام می‌شوند و داستانم را می‌شنوند می‌گویند این‌قدر روحیه و پشتکار خوبی داری که ما حسرت می‌خوریم. متأسفانه خیلی از بچه‌هایی که دچار مشکلات جسمی و یا ویلچرنشین هستند در ناامیدی غرق هستند و تعداد محدودی از ما فعالیت اجتماعی داریم.

چه مشکلاتی سر راه معلولان وجود دارد؟

باید شرایط حضور معلولان در جامعه فراهم شود، مثلاً فضای شهری مناسب‌سازی شود. وقتی به کرمانشاه رفتم حتی در کوچه‌ها نمی‌شد با ویلچر رفت. اصفهان خیلی شرایط بهتری دارد با اینکه ما دوست داریم شهرمان هر روز بهتر شود، اما شرایط اصفهان حتی از تهران ‌هم بهتر است. در حال حاضر تلاش می‌کنم گروهی از معلولان را برای سفرهای جهانگردی آماده کنم و بتوانیم نمایشگاه بین‌المللی از آثار معلولان دایر کنیم و به‌طورکلی فضایی ایجاد شود تا معلولان به‌صورت برابر بتوانند در جامعه حضور و مشارکت داشته باشند. بزرگ‌ترین آرزویم این است که فضایی در ایران فراهم شود تا معلولان ‌هم بتوانند توانایی‌ها و علایق خود را بروز دهند و در فضایی برابر با افراد دیگر جامعه رقابت و پیشرفت کنند. حتی در کتاب‌های درسی عکسی از معلولیت باشد تا بچه‌ها از زمان کودکی با معلولیت آشنا شوند و دیدن فردی با ویلچر یا عصای سفید یا سمعک برایشان عجیب نباشد.

نگاه‌های عجیب مردم برای معلولان سخت است؟

خیلی سخت است و خیلی مهم است که وقتی معلولان از خانه بیرون می‌آیند با این نگاه‌های متعجب روبرو نشوند. من با این برخوردها زیاد روبرو شده‌ام و برایم حل شده، اما خیلی از معلولان می‌گویند وقتی می‌آییم و مردم مدام از ما سؤال می‌کنند پشیمان می‌شویم و به خانه برمی‌گردیم، یا حتی یک فرد معلول را  مخاطب قرار نمی‌دهند و از همراهشان سؤال می‌کنند! متأسفانه مردم ما هنوز با معلولیت آشنا نیستند.

الان نظرت نسبت به مرگ و زندگی چه تغییری کرده؟

من ۲۲ بار از مرگ برگشتم و سه بار ناقابل هم کرونا گرفتم. دکترم گفت تو با این ریه‌ای که داری اگر کرونا بگیری می‌میری! من نمردم، اما دکترم کرونا گرفت و مُرد. یکی دیگر از پزشکان می‌گفت به خاطر این روحیه و امیدی که داری زنده‌ای.

حالا دیگر آرزوی مرگ ندارم ولی هرزمانی که مرگ اتفاق بیفتد می‌پذیرم. تا زنده‌ام تمام تلاشم را می‌کنم و در لحظه زندگی می‌کنم، اما برای مرگ هم آماده‌ام. من منتظر معجزه نیستم، خودم معجزه را رقم می‌زنم. دوست دارم اگر مرگ سراغم آمد بدانم در این مدت دست روی دست نگذاشته‌ام و در حد توانم کاری برای آگاه شدن مردم و بهتر شدن زندگی معلولان کرده‌ام. فعالیت‌هایم آموزش مدیتیشن و سخنرانی به نفع معلولان است که هزینه‌اش به‌طور کامل به تهیه ویلچر اختصاص پیدا می‌کند. در این ۴ سال تلاش کردم به مردم امید دهم. خیلی‌ها می‌گویند ما ناامید بودیم اما وقتی تلاش تو را دیدیم به زندگی امیدوار شدیم. من می‌دانم شرایط زندگی برای همه سخت شده، اما نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم، باید زندگی کنیم، از چیزهای کوچک لذت ببریم و شکر گذار نفس‌هایی که می‌کشیم باشیم.

امیدوارم به آرزوهای قشنگت برسی و من هم بتوانم داستان زندگی‌ات را به همان زیبایی که گفتی بنویسم.

 

رفع موانع قانونی جمع آوری معتادان متجاهر بالای ۶۵ و زیر ۱۸ سال

رفع موانع قانونی جمع آوری معتادان متجاهر بالای ۶۵ و زیر ۱۸ سال
رفع موانع قانونی جمع آوری معتادان متجاهر بالای ۶۵ و زیر ۱۸ سال

معاون سیاسی اجتماعی استانداری تهران با بیان رفع موانع قانونی جمع آوری معتادان متجاهر بالای ۶۵ سال و زیر ۱۸ سال، گفت: با اضافه شدن ظرفیت ۳۰۰۰ نفری جمع‌آوری معتادین متجاهر ظرف ۲ ماه آینده در استان تهران مجموع ظرفیت حوزه جمع‌آوری معتادین متجاهر به ۱۷ هزار نفر می‌رسد.

به گزارش ایسنا، جوهری در پایان جلسه قرارگاه اجتماعی استان تهران در جمع خبرنگاران، گفت: بیش از شش ماه است که با دستور استاندار تهران قرارگاه اجتماعی شکل گرفته است و جلسات مکرری با موضوعات مختلف و بررسی اقدامات در حوزه اولویت بندی رسیدگی به معضلات اجتماعی انجام شده است.

وی افزود: موضوع کودکان کار و معتادان متجاهر از جمله مواردی بوده است که در سطح استان تهران اقدامات خوبی توسط دستگاه‌های مختلف انجام شده، البته برخی موانع قانونی نیز بر سر انجام این اقدامات وجود داشت که رفع شده است که از جمله آنها می‌توان به جمع آوری معتادان متجاهر بالای ۶۵ سال و معتادان متجاهر زیر ۱۸ سال اشاره کرد.

معاون سیاسی اجتماعی استانداری تهران در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به افزایش ظرفیت جمع‌آوری معتادین متجاهر در سطح استان تهران، گفت: ۳۰۰۰ نفر ظرفیت ظرف دو ماه آینده در استان تهران ایجاد خواهد شد و پیشتر نیز ۴۰۰۰ نفر به ظرفیت جمع‌آوری معتادین متجاهر افزوده شده بود که به این ترتیب ظرف دو ماه آینده ظرفیت جمع‌آوری معتادین متجاهر در استان تهران به حدود ۱۷ هزار نفر می‌رسد.

وی ادامه داد: در حوزه کودکان کار ورود بسیار موثری داشتیم به شکلی که در جلسه امروز دبیرخانه مسئولیت اجتماعی مقرر شد شکل بگیرد تا از ظرفیت گروه‌های مردمی، اصناف، کارخانه‌ها و گروه‌های جهادی در حوزه مسئولیت اجتماعی بهره بگیریم و گام‌های موثری در حوزه کودکان کار برداریم.

جوهری تاکید کرد: در حال حاضر ظرفیت نگهداری معتادان متجاهر در استان تهران ۱۴ هزار نفر است که این ظرفیت شش ماه پیش حدود ۱۰ هزار نفر بود. در این شش ماه ۴۰۰۰ نفر افزایش پیدا کرد و ظرف دو ماه آینده ۳۰۰۰ نفر دیگر افزایش می‌یابد و در مجموع به ۱۷ هزار نفر می‌رسد. امیدواریم با همدلی و هم افزایی که میان دستگاه‌های مرتبط ایجاد شده است در آینده نزدیک به پیش بینی ظرفیت ۲۵ هزار نفری برسیم.

وی در خصوص موضوع اتباع خارجی در حوزه کودکان کار نیز گفت: تصمیمات بسیار خوبی گرفته شده اما در حوزه معتادان اتباع، جمع‌آوری آنها در حال انجام است که یک ماه سم زدایی برای آنها انجام می‌شود و پس از آن مسئولیت ترد آنها با اداره کل امور اتباع خواهد بود.

معاون استاندار تهران ادامه داد: مسئولیت کودکان کار با بهزیستی است اما ۱۶ دستگاه دیگر در این حوزه با بهزیستی همکاری می‌کنند و تکالیف و وظایفی بر عهده دارند که در جلسات قرارگاه اجتماعی مسئولیت دستگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت تا هر یک در حوزه کودکان کار در بخش‌های جذب، آموزش و نگهداری، مسئولیت‌های خود را به خوبی ایفا کنند. بی تردید در این حوزه باید اقدامی جهادی شکل بگیرد تا موضوع کودکان کار و خیابان در تهران حل و فصل شود.

 

 

۱۴۰۱ تیر ۴, شنبه

نشست خبری رئیس پزشکی قانونی/ از اهدای جسد به دانشگاه‌ها تا ۱۲ هزار درخواست برای سقط جنین

نشست خبری رئیس پزشکی قانونی/ از اهدای جسد به دانشگاه‌ها تا ۱۲ هزار درخواست برای سقط جنین

نشست خبری رئیس پزشکی قانونی/ از اهدای جسد به دانشگاه‌ها تا ۱۲ هزار درخواست برای سقط جنین

ایسنا نوشت: رییس سازمان پزشکی قانونی گفت:‌ سالانه ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی در کشور داریم.

عباس مسجدی آرانی در نشست خبری پیش از ظهر امروز که در محل سازمان مرکزی پزشکی قانونی کشور برگزار شد، به تشریح اقدامات و طرح‌های اخیر انجام شده در این سازمان پرداخت و گفت: امسال شعار «تحول دستگاه قضا و خدمت به مردم» به عنوان شعار هفته قوه‌قضائیه انتخاب شده که باید سرلوحه کار همه قرار بگیرد. در شرایط فعلی کشور بنای ما امیدآفرینی است چرا که دشمن با دسیسه‌های مختلفی، نقص‌های کوچک را بزرگ نشان می‌دهد تا امید را از دل مردم خالی کند.

وی با بیان اینکه امروز پزشکی قانونی مورد اطمینان مردم است، گفت: پاسخگو بودن در قبال مردم باعث شده که این سازمان از جایگاه خوبی در میان مردم برخوردار باشد. دیپلماسی علمی از جمله اهدافی است که پزشکی قانونی دنبال می‌کند و برنامه سازمان این است که بعد بین‌المللی خود را تقویت کنیم. توجه و استفاده بیشتر از ظرفیت و توان شرکت‌های دانش بنیان هم از دیگر اهداف ماست.

مسجدی آرانی با تاکید بر ضرورت تحقق سند تحول قضائی گفت: بحث تعالی بر سند تحول قضائی اضافه شده است؛ این سند باید محقق شود و برنامه‌ریزی ما هم در این راستا انجام می‌شود. سند تحول قضایی ما را جرأت‌مند کرد تا بتوانیم در مسیر علمی خود حرکت کنیم.

وی ادامه داد: لازم است از فناوری‌های نوین هم در پزشکی قانونی استفاده کنیم، انتظار ما از دولت و مجلس این است که در حوزه سخت افزار کمک بیشتری به پزشکی قانونی کنند. آنچه که برای پزشکی قانونی مهم است، تغییر نگرش و فکر است. تحقق قانون جوانی جمعیت هم از دیگر برنامه‌های سازمان پزشکی قانونی است.

سالانه ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی داریم

مسجدی آرانی به موضوع سقط جنین نیز اشاره کرد و گفت: سازمان پزشکی قانونی با همکاری معاون اول قوه قضاییه حتی یک پرونده معطلی نیز در موضوع سقط جنین ندارد و خواهشی که من از مردم دارم این است که توجه داشته باشند موضوع سقط جنین درمانی با جنایی متفاوت است‌ ما سالانه ۱۲ هزار پرونده سقط جنین درمانی داریم که سقط جنین جنایی نیز در کنار آن به عنوان مسئله مهمی مطرح است. تلاش می‌کنیم تا این آسیب حوزه سلامت کمتر شود.

وی ادامه داد: مردم حتما افراد را دقیقا شناسایی کنند و پزشک‌نماها را هم بشناسند. برخی از پرونده‌ها درباره اقدام فوق تخصصی افراد غیرحرفه‌ای است. اگر مردم توجه کنند سلامتشان مورد تهدید قرار نخواهد گرفت. سازمان پزشکی قانونی هیچ خدمتی را به‌جز در مراکز رسمی خود ارائه نمی‌کند.

رییس سازمان پزشکی قانونی تصریح کرد:‌ رعایت اخلاق حرفه‌ای توسط پزشکان و برخورد صحیح با مردم مورد انتظار است. در حوزه قضایی ما انتظار داریم بتوانیم مجازات‌ها را نیز جایگزین کنیم. در مواری که سلامتی مردم در خطر است انتظار برخورد محکم قضایی داریم.
مسجدی آرانی به مشکلات و چالش‌های این سازمان نیز اشاره کرد و گفت: بخشی از مشکلات ما در سال جدید با همکاری سازمان مدیریت و از محل فروش میعانات گازی رفع خواهد شد و تجهیزات تهیه می‌شوند. تیم‌های بحران ما نیز در حوادثی مانند سانچی، پلاسکو، هواپیمای اوکراینی و … بسیار فعال بودند. کار بسیار خوبی که در یک و نیم سال گذشته انجام شد نرم افزار جامع تخصصی بود که در حوزه معاینات و آزمایشگاه و کمیسیون تاثیر بسزایی دارد.
رییس سازمان پزشکی قانونی گفت: تلاش ما این است که از ظرفیت برنامه توسعه هفتم استفاده کنیم تا در ۱۵۰ محلی که تجهیزات و دفاتر پزشکی قانونی وجود ندارد شرایط را بهبود ببخشیم.

تلاش پزشکی قانونی برای تعیین تکلیف ۸۰ هزار فرزند دو تابعیتی

وی درباره تعیین هویت فرزندان دورگه و تابعیتی نیز گفت: در تعیین هویت فرزندان زنان ایرانی و مردان خارجی تلاش می‌کنیم تا ۸۰ هزار نفری که این شرایط را دارند تعیین تکلیف شوند. همچنین ارتقا بانک ژنتیکی بر اساس برنامه توسعه پنجم در دستور کار قرار دارد. تلاش ما به گونه‌ای است که بتوانیم کار را پیش ببریم و تاکنون ۱۴۰ هزار نمونه مربوط به مجرمان سابقه‌دار و خطرناک تهیه شده و ۳۰ هزار پروفایل استخراج شده است. ما تنها کشوری هستیم که پس از آمریکا نرم افزار بانک ژنتیک را طراحی کردیم.

مسجدی افزود: تعامل ما با وزارت بهداشت صد درصدی است. ارتقا سطح علمی پزشکان ما بسیار مهم است. علم پزشکی قانونی مهارتی است و فرد باید در حوزه حضور داشته باشد تا مهارت پیدا کند. ما تلاش می‌کنیم تا از دستاوردهای بشری در این حوزه محروم نباشیم.

وی اظهار کرد: تشکیل شورای راهبری دانش‌بنیان برای تولید قطعات مورد نیاز ما انجام شده است. همچین در زمینه فرآوری بافت با توجه به ظرفیت وجود متریال این حوزه و دانش فنی در مرکز تحقیقات پزشکی قانونی با ستاد احرایی فرمان حضرت امام و یکی از دانشگاه‌ها تفاهمنامه‌ای برای تولید پودر استخوان امضا کردیم و به کمک بخش خصوصی ۴۰ درصد بازار کشور را تامین می‌کنیم.

رییس سازمان پزشکی قانونی ادامه داد: ایجاد دانشکده پزشکی قانونی و ایجاد دپارتمان روانپزشکی موضوع بسیار مهمی است. ما با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران در دهه فجر دپارتمان را راه اندازی کردیم. همچنین با توجه به افزایش ظرفیت شورای عالی انقلاب فرهنگی توافقی با وزارتخانه برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به پزشکی قانونی انجام دادیم تا شهرهای محروم بتوانند از این خدمت استفاده کنند.

وی با بیان اینکه بحث هوش مصنوعی و نوبت‌دهی الکترونیک نیز در دستورکار پزشکی قانونی قرار دارد، گفت: کار دیگری که تا پایان سال اتفاق خواهد افتاد همایش طب و غذا است. ما در پزشکی قانونی در سه راه فقه، پزشکی و حقوق قرار داریم که باید هر سه را در نظر بگیریم. یکی از دستاوردهای این همایش نخبه پروری است.

رییس سازمان پزشکی قانونی کشور اضافه کرد: چالش‌های ما در حوزه پزشکی قانونی که برخی از آن‌ها مزمن شده، شامل کمبود نیروی انسانی، بودجه و زیرساخت‌هاست. ما ۱۲۵ پروژه در کشور تالیف کردیم اما بودجه کافی برای آن نداریم. موصوع بعدی تعیین ضریب سختی کار برای همکاران ماست. موضوع پرونده شخصیت نیز بسیار مهم است اما بودجه‌ای به آن اختصاص نیافته است. امیدواریم در بودجه ۱۴۰۲ این مساله برطرف شود.

مسجدی آرانی افزود:‌ با توجه به وضعیت معیشتی، همکاران ما نیازمند توجه بیشتری هستند. همچنین چالش بعدی ما ناشناخته بودن توانایی‌های علمی پزشکی قانونی است. تعیین علت فوت تنها پنج درصد از پرونده‌های ماست. البته کار فنی خوب پزشکی قانونی و انعکاس خوب آن باعث ایجاد اعتماد میان مردم شده است.

شناسایی ۵۷۰ تصادف ساختگی از سوی پزشکی قانونی

وی درباره پتانسیل بالای سازمان گفت: فلسفه تشکیل پزشکی قانونی اظهار نظر کارشناسی بر اساس علم است. خلاقیت و عقلانیت در سازمان ما موج می‌زند چرا که همکاران ما پزشک هستند و جزو نخبه‌های کشور شناخته می‌شوند. ما در سال گذشته ۵۷۰ پرونده تصادف ساختگی داشتیم و آن‌ها را تشخیص دادیم. همچنین بی‌طرفی نیز بسیار برای ما اهمیت دارد. ما نمی‌خواهیم وارد فضای سوءگیری شویم. عدالت‌محور بودن و اخلاق مدار بودن بسیار مهم است.

رییس سازمان پزشکی قانونی افزود: حفظ کرامت مردم بسیار جدی است و خدمت به مردم نعمتی الهی است. ما وظیفه داریم از این فرصت به نحو صحیح استفاده کنیم. ژنتیک قانونی بیش از ۳۵ سال است که در حال خدمت است و ما پنجمین کشوری هستیم که کیت ژنتیک را تولید کردیم و به تازگی نیز کیت ۱۸ تولید شد. کیت‌های مربوط به مواد و صحنه جرم نیز تهیه شدند.

مسجدی اظهار کرد: همچنین دستگاه موژنایزر که در اختیار دو کشور در دنیا بود تولید شد. ما از شرکت‌های دانش بنیان هم دعوت می‌کنیم تا در همه حوزه‌ها به ما مراجعه کنند و از همکاری با آن‌ها استقبال می‌کنیم. ما ظرف پنج سال آینده از نظر تجهیزات و مواد باید خودکفا شویم.

 

مسجدی درباره ظرفیت‌های پزشکی قانونی در حوادث گفت: در هواپیمای اوکراینی به عنوان یک الگو از ظهر روز حادثه انتقال اجساد را شروع کرده و کار خود را آغاز کردیم. حتی تیمی از اوکراین برای بازدید به آزمایشگاه‌های ما آمدند و از سطح کار ما متعجب شده بودند. در روز چهارم کل ۱۱ نفر فوتی تیم پروازی شناسایی شدند و پس از یک هفته کل فوتی‌ها تحویل داده شدند. تنها در دو مورد اختلاف نظری با کانادایی‌ها وجود داشت که برطرف شد. از این ۱۷۸ نفر حتی یک نفر نیز قابل شناسایی نبود که نشان‌دهنده کار بی‌نظیر همکاران ماست. در بحران‌های دیگر نیز همین شرایط وجود دارد.

کمبود جسد در دانشگاه‌ها نداریم

وی درباره اهدا جسد به دانشگاه‌ها ادامه داد: درباره جسد سختگیری‌هایی در سازمان وجود دارد چرا که جسد مومن برای ما ارزش بالایی دارد. ما در دانشگاه‌هایی که احساس می‌کنیم به جسد نیاز دارند با آن‌ها همکاری می‌کنیم اما اگر بدانیم که از جسد به عنوان زینت استفاده می‌شود مخالفت می‌کنیم. در کل کمبود جسد در دانشگاه‌ها وجود ندارد.

وی با اشاره به ظرفیت همکاری‌های مشترک سازمان پزشکی قانونی خاطرنشان کرد: تفاهمنامه‌ای با مجمع خیرین سلامت داشتیم و چند پروژه افتتاح شد. در حوزه‌هایی که بودجه نداریم می‌توانیم از کمک خیران استفاده کنیم. کار دیگری که در سال گذشته انجام شد استقرار مدیریت کیفی در آزمایشگاه‌های سازمان است. در حوزه ژنتیک نیز اطلاعات با پلیس به اشتراک گذاشته می‌شود. همچنین آموزش اخلاق پزشکی نیز بر اساس نیازهای امروز سازمان در احتیار همکاران قرار می‌گیرد.

۱۴۰۱ تیر ۳, جمعه

تشریح وضعیت جسمانی نوزاد رها شده در نازی آباد

تشریح وضعیت جسمانی نوزاد رها شده در نازی آباد

تشریح وضعیت جسمانی نوزاد رها شده در نازی آباد

به گزارش خبرگزاری مهر، نجف جابری سالخورده در بازدید از شیرخوارگاه حضرت رقیه (س)، افزود: نوزاد رها شده در نازی آباد به این شیرخوارگاه منتقل شد و بر پایه اعلام پرستار شیرخوارگاه، وضعیت جسمی طفل مطلوب و صرفاً ورم جزئی پشت سر وی وجود دارد و هم اکنون در حال معالجه است.

وی با ابراز رضایت از وضعیت مطلوب این شیرخوارگاه، گفت: حدود ۸۸ نوزاد و کودک ۶ ماهه تا ۶ ساله در این محل نگهداری و هزینه‌های آنها، از سوی سازمان بهزیستی و کمک‌های خیران تأمین اعتبار می‌شود.

 

قتل پسر بچه ۶ ساله به دست نامادری سنگدل

قتل پسر بچه ۶ ساله به دست نامادری سنگدل

قتل پسر بچه ۶ ساله به دست نامادری سنگدل

نامادری سنگدل که می گوید مشکل اعصاب و روان دارد کودک ۶ ساله اش را با خفه کردن به قتل رساند.

به گزارش خبرنگار مهر، ساعت ۱۴ روز گذشته ۲۹ خرداد خانمی با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ تماس می‌گیرد و جملات نامفهومی را بیان می‌کند، بعد از قطع تلفن مأموران پلیس چندین بار با آن شماره تماس می‌گیرند و زمانی که پاسخی دریافت نمی‌کنند به آن تماس مشکوک می‌شوند و محل مراجعه می‌کنند.

مأموران با حضور در محل با جسد بی جان کودک ۶ ساله رو به رو شده و بلافاصله با عوامل اورژانس تماس می‌گیرند.

پس از حضور عوامل اورژانس در صحنه حادثه و معاینه جسد بی جان کودک ۶ ساله مرگ وی تأیید می‌شود.

با دستور بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران جسد پسربچه برای تشخیص دقیق علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

همچنین مأموران متوجه می‌شوند که فردی که با پلیس تماس گرفته نامادری کودک بوده است که این فرد هم با دستور قضائی به اتهام قتل دستگیر شده و به کلانتری جنت آباد منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی بعد از بررسی اعلام می‌کند کودک به قتل رسیده است و خفگی عامل قتل بوده است.

نامادری سنگدل که براساس اسناد و مدارک هویتی ۲۴ سال سن دارد در اعترافات اولیه اش در مقابل بازپرس پرونده اعلام کرده است که مشکل اعصاب و روان دارد.

مرگ کودک رامهرمزی به علت گرمازدگی در خودرو

مرگ کودک رامهرمزی به علت گرمازدگی در خودرو

مرگ کودک رامهرمزی به علت گرمازدگی در خودرو

به گزارش خبرگزاری مهر، رئیس اداره پزشکی قانونی رامهرمز در این باره گفت: یک زوج جوان هنگام مراجعه به مراسم سوگواری خاله کودک، سایدا چهار ساله را که در ماشین خواب بود، به جا می‌گذارند.

غلامرضا حیدر نژاد افزود: والدین که تصمیم گرفتند بچه را از خواب بیدار نکنند، تحت تأثیر سوگواری، کودک خود را فراموش کردند.

وی افزود: این کودک چندین ساعت در هوای گرم و آفتابی در ماشین رها شده بود و درهای ماشین قفل بودند.

حیدرنژاد گفت: به دلیل استرس، شدت گرما و نبود اکسیژن، این کودک چهار ساله جان باخت.

رئیس اداره پزشکی قانونی رامهرمز گفت: نتایج اولیه بررسی‌های جسد این کودک نیز فوت بر اثر گرمازدگی را تأیید می‌کند.

 

غرق شدگی کودک ۲ ساله در استخر گلسار

غرق شدگی کودک ۲ ساله در استخر گلسار

غرق شدگی کودک ۲ ساله در استخر گلسار

البرز – فرمانده انتظامی ساوجبلاغ از غرق شدگی یک کودک دو ساله در استخر یک باغ شخصی در شهر گلسار خبر داد.

علی سلیمانی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر فوت مشکوک یک دختر بچه ۲ ساله در یک باغ شخصی، بلافاصله مأموران کلانتری ۱۲ گلسار محل حادثه اعزام شدند.

وی افزود: با حضور مأموران در محل حادثه و بررسی موضوع مشخص شد که یک دختر بچه ۲ ساله بر سر غفلت والدینش وارده استخر آب در یک باغ شخصی شده و بر اثر خفگی جان خود را از دست داده است.

فرمانده انتظامی ساوجبلاغ با اشاره به حضور عوامل امدادی و تأیید مرگ این کودک بر اثر خفگی گفت: در این زمینه پرونده تشکیل و برای مراجع ذیربط ارسال شد.

سرهنگ سلیمانی در پایان از خانواده‌ها درخواست کرد که به هیچ وجه کودکان خود را در محل‌های خطرناک تنها نگذارند.

دو کودک در سطل آب کولر در شهرستان دیر غرق شدند

دو کودک در سطل آب کولر در شهرستان دیر غرق شدند
 دو کودک در سطل آب کولر در شهرستان دیر غرق شدند

بوشهر- مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان دیر گفت: طی یک ماه گذشته دو کودک در سطل آب کولر در شهرستان دیر غرق شدند.

حسین ناظمیان‌پور در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: هدی و هدیه دو کودک زیر پنج سال ساکن شهرستان دیر بودند که بر اثر غرق شدگی در سطل آب، جان خود را از دست دادند.

مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان دیر گفت: هدی دختربچه افغانستانی که فقط یکسال و دو ماه بیشتر نداشت به دلیل غفلت والدین، در سطل پر از آب کولر که در حیاط قرار داشت، افتاد و بی هیچ سر و صدایی در سطل، غرق که پس از انتقال به بیمارستان امام هادی (ع) دیر و انجام عملیات احیا موفقیت آمیز با اسکورت طبی به بیمارستان شهدا خلیج فارس بوشهر منتقل و در آنجا علی‌رغم تلاش پزشکان و کادر پرستاری پس از چند روز بستری در بخش مراقبت‌های ویژه متأسفانه جان خود را از دست داد.

وی اضافه کرد: طبق گفته مادر، این کودک کمتر از ۲۰ دقیقه ناپدید که متعاقب آن در سطل آب پیدا می‌شود که این موضوع نشان دهنده اهمیت توجه دو چندان به کودکان و مراقبت از حضور آنان است.

مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان دیر افزود: هدیه نیز دختربچه‌ای تقریباً دو ساله ساکن شهر دیر بود که برای بازی سر در سطل آب کولر کرده بود و دیگر نتوانسته بود سر از داخل سطل بلند کند و والدین او پس از نیم ساعت بعد متوجه او شده با اعلام به مرکز پیام فوریت‌های پزشکی، بلافاصله تیم اورژانس به محل حادثه مراجعه و اقدام به احیا این کودک کردند.

ناظمیان‌پور افزود: عملیات احیا در بیمارستان بر روی این کودک دو ساله ادامه یافت و موفقیت آمیز بود و جهت دریافت خدمات درمانی بیشتر با اسکورت طبی به بیمارستان شهدا خلیج فارس بوشهر منتقل شد اما به دلیل شدت صدمات وارد مراقبت‌های ویژه پزشکی نیز کارساز نبوده و جان خود را از دست داد.

وی با هشدار به والدین گفت: از ابتدای سال جاری سه مرگ کودک زیر پنج سال در شهرستان دیر بر اثر سوانح و حوادث رخ داده است که دو مورد آن به علت غرق شدگی در سطل آب و یک مورد آن نیز در سانحه تصادف بوده است.

وی خاطر نشان کرد: آب اگر چه می‌تواند تقریباً خطرناک باشد، ولی برای اکثر کودکان معنی سرگرمی و بازی را دارد و ممکن است یک کودک در چند سانتی متر آب، در ته یک سطل آب، وان حمام و … غرق شود بدون اینکه والدین متوجه این موضوع شوند.

این مقام مسئول در شبکه بهداشت و درمان شهرستان دیر تاکید کرد: اکثر کودکان عاشق آب هستند و دوست دارند با آب بازی کنند که والدین باید در این زمینه محتاط بوده و هیچ گاه کودکان خود را در کنار آب تنها رها نکنند.
ناظمیان‌پور ابراز داشت: بر خلاف تصور رایج، سطل‌های پر از آب کولر رها شده در حیاط خانه‌ها خطرناک و حادثه آفرین بوده و موجب آسیب‌های جبران ناپذیری برای کودکان و والدین می‌شود.

وی تصریح کرد: ضروری است تا با همکاری رسانه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد نسبت به افزایش آگاهی عمومی و حساسیت لازم در خصوص خطرات سطل‌های پر از آب کولر رها شده در حیاط منازل و همچنین حضور کودکان در ساحل دریا در این فصل از سال، در میان مردم ایجاد شود تا شاهد این گونه حوادث تلخ غرق شدگی نباشیم.

۱۴۰۱ تیر ۲, پنجشنبه

دختر دوساله قربانی عصبانیت راننده اتوبوس شد

دختر دوساله قربانی عصبانیت راننده اتوبوس شد
دختر دوساله قربانی عصبانیت راننده اتوبوس شد

بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته در حادثه مرگ دختر بچه دوساله که به‌ دلیل پنچرشدن چرخ‌های آمبولانس و دیررسیدن به بیمارستان جانش را از دست داده بود، به شناسایی راننده اتوبوسی منجر شد که عامل پنچرکردن چرخ‌های آمبولانس بود. این مرد می‌گوید وقتی در خط ویژه دیده که راهش مسدود شده از شدت عصبانیت، چرخ‌های آمبولانس را پنچر کرده است.

به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «این حادثه ظهر سه‌شنبه گذشته اتفاق افتاد و افکار عمومی را به‌شدت تحت‌ تأثیر قرار داد. ماجرا از این قرار بود که ظهر آن روز خانواده دختربچه‌ دوساله‌ای، او را به مطب متخصص اطفال در خیابان شهید بهشتی منتقل کردند. دختر خردسال مبتلا به بیماری خاصی بود و با انجام معاینات اولیه معلوم شد دچار مشکل قلبی شده است. در این شرایط ماجرا به اورژانس اطلاع داده شد تا او به‌سرعت به بیمارستان منتقل شود. وقتی آمبولانس رسید به‌ دلیل شرایط ترافیکی این خیابان، نبود جای پارک مناسب و حال وخیم دختر خردسال، نیروهای اورژانس ناچار شدند آمبولانس را در خط ویژه پارک کنند و وارد ساختمان پزشکان شوند. پس از آنکه عملیات احیا انجام شد، باید هر چه سریع‌تر کودک به بیمارستان منتقل می‌شد تا ادامه درمان صورت بگیرد اما وقتی تکنیسین‌های اورژانس به همراه دختربچه از ساختمان پزشکان خارج شدند، دو عدد از چرخ‌های آمبولانس پنچر شده بود و اورژانس نتوانست دختربچه را به بیمارستان ببرد. آنها درخواست اعزام آمبولانس دیگر کردند اما تا رسیدن آمبولانس دوم، به‌ دلیل طولانی‌شدن روند انتقال دختربچه به بیمارستان، او دوباره بدحال شد و این بار جانش را از دست داد.

بازداشت راننده اتوبوس

وقوع این حادثه تلخ و انتشار خبر آن در رسانه‌ها افکار عمومی را جریحه‌دار کرد. همه عامل این اتفاق هولناک را فردی می‌دانستند که چرخ‌های آمبولانس را پنچر کرده و مانع حرکت آن شده بود. در این شرایط تیمی از مأموران پلیس پایتخت با دستور بازپرس جنایی تهران راهی محل حادثه شده و برای شناسایی فرد ناشناس به بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته پرداختند. فیلم‌ها نشان می‌داد که عامل این حادثه راننده یک اتوبوس بوده است. او پس از آنکه در خط ویژه با آمبولانس روبه‌رو شده، چندین بار بوق زده اما وقتی دیده آمبولانس حرکت نمی‌کند، در حالی‌ که عصبانی و کلافه بوده از اتوبوس پیاده شده و دو تا از چرخ‌های آمبولانس را پنچر کرده. سپس دنده عقب گرفته و با تغییر مسیر از محل دور شده بود. با این سرنخ، زمان زیادی طول نکشید که این فرد شناسایی و در خانه‌اش در یکی از مناطق جنوب پایتخت بازداشت شد.

بیمار بی‌گناه

دختر بچه‌ای حدودا دو ساله که در جریان پنچرشدن آمبولانس جانش را از دست داد، مبتلا به بیماری فلج چهاراندامی بود. در این بیماری، کودک هرازگاهی ممکن است بعد از خوردن غذا یا شیر، آن را برگرداند و حالت خفگی به او دست بدهد. پزشک متخصص اطفال که کودک، پیش از این سه مرتبه به مطب او رفته، اما روز حادثه حالش وخیم شده بود، به همشهری می‌گوید: قبل از ساعت ۱۲ روز سه‌شنبه بود که پدر و مادر کودک به من زنگ زدند و گفتند حال دخترشان بد است. به آنها گفتم اگر می‌خواهند، می‌توانند بچه را به مطب من بیاورند یا به بیمارستان بروند. زمانی که آنها با من تماس گرفتند، در خانه‌ام بودم و گفتند می‌خواهند بچه را به مطب بیاورند.

او ادامه می‌دهد: پس از این تماس راهی مطب شدم و پدر و مادر کودک، دخترشان را به مطب انتقال دادند. وقتی متوجه شدم دختربچه مشکل قلبی پیدا کرده عملیات احیا را شروع کردیم و همزمان به اورژانس زنگ زده و درخواست آمبولانس کردیم تا او را به بیمارستان انتقال بدهیم. نیروهای اورژانس که رسیدند عملیات احیا را با کمک آنها ادامه دادیم تا اینکه شرایط بیمار استیبل و ثابت شد. پس از آنکه وضعیت ثابت شد باید او به بیمارستان منتقل می‌شد. در علم پزشکی اینطور است که وقتی یک کودک دچار تشنج مغزی می‌شود باید فورا او را به بیمارستان منتقل کنیم تا به یک دستگاه اکسیژن ثابت وصل شود و دو یا سه روز تحت درمان قرار بگیرد.

او ادامه می‌دهد: در این جور مواقع حساس، معمولا خودم همراه بیمار به بیمارستان می‌روم و آن روز می‌خواستم به همراه کودک سوار بر آمبولانس شده و به بیمارستان برویم اما در اوج ناباوری متوجه شدیم که چرخ‌های آمبولانس پنچر شده است. حدود ۱۰ دقیقه طول کشید تا آمبولانس دوم رسید اما متأسفانه کودک فوت شده بود.

پزشک متخصص درباره اینکه آیا می‌شد با خودروی دیگری به جز آمبولانس کودک را به بیمارستان رساند، می‌گوید: به‌ دلیل اینکه دستگاه به کودک وصل بود و باید فیکس می‌ماند و تکان نمی‌خورد، خطرناک بود که با خودروی دیگری کودک را به بیمارستان انتقال داد. حتی اگر در آغوش هم بود باز هم خطرناک بود اما در آمبولانس جایش ثابت می‌ماند و تکان نمی‌خورد تا به بیمارستان منتقل شود. من از این حادثه به ‌شدت متاثر شدم و بسیار از مرگ کودک ناراحتم.

اظهار ندامت

راننده اتوبوس، مردی ۳۹ساله است که در برابر اتهام تخریب، قتل شبه‌عمد و اخلال در نظم عمومی قرار گرفته است. او به‌شدت نادم و پشیمان است و می‌گوید از وقتی متوجه شده اقدام عجولانه‌ای که به‌ دلیل ناآگاهی مرتکب شده منجر به مرگ کودکی بی‌گناه شده است، عذاب وجدان شدید گرفته و خیلی ناراحت است. او پس از دستگیری به سوالات تیم تحقیق پاسخ داد.

چه شد که فکر پنچرکردن چرخ‌های آمبولانس به ذهنت خطور کرد؟

آمبولانس در خط ویژه پارک کرده بود و من هم به‌شدت کلافه بودم. آنقدر عصبانی شدم که دیگر کنترلی بر مغز و رفتارم نداشتم. نمی‌دانم چه شد که پیاده شدم و برای آنکه عصبانیتم را خالی کنم چرخ‌ها را پنچر کردم.

مگر جز این است که آمبولانس می‌تواند هر جایی پارک کند و در آن لحظه به این فکر نکردی که ممکن است مریض بدحال داشته باشد؟

ظهر بود. فکر می‌کنم ساعت ۱۲ بود. هوا به‌شدت گرم بود و من از گرما کلافه شده بودم. کولر هم نداشتم و از صبح به‌شدت عرق کرده بودم. گرما تا مغزم نفوذ کرده بود و به همین دلیل اصلا متوجه نبودم که اقدام هولناک من باعث مرگ کودکی می‌شود. خیلی پشیمانم و نمی‌دانید چه عذابی می‌کشم.

راهت سد شده بود و راه دیگری وجود نداشت؟

آمبولانس درست جایی پارک کرده بود که نمی‌توانستم درجا تغییر لاین بدهم. البته باید کمی دنده عقب می‌گرفتم تا بتوانم وارد لاین دیگر شوم، اما چون کلافه بودم مغزم کار نمی‌کرد. بعد از حادثه مسافتی را دنده عقب رفتم و وارد لاین دیگر شدم و رفتم.

کار سختی بود؟

نمی‌دانم چه باید بگویم. اشتباه کردم و تأکید می‌کنم که در آن لحظه به‌شدت از گرما کلافه شده بودم. چند دقیقه‌ای هم صبر کردم اما راننده آمبولانس نیامد. وقتی دیدم او نیامد از اتوبوس پیاده شدم و دو تا از چرخ‌های آن را پنچر کردم. من مجبور شدم مسافت زیادی را در آن شرایط دنده عقب بروم.

چه زمانی متوجه شدی که اقدام هولناک تو باعث مرگ کودکی دو ساله شده است؟

فردای آن روز یعنی روز چهارشنبه خبر را در رسانه‌ها خواندم و نمی‌دانید چقدر ترسیدم و عذاب وجدان گرفتم. حتی از ترسم موبایلم را خاموش کردم اما سرانجام پلیس دستگیرم کرد. واقعا در آن لحظه اصلا گمان نمی‌کردم که ماجرا به مرگ یک کودک بیمار و گیرافتادن خودم ختم می‌شود. اگر می‌دانستم، هرگز مرتکب چنین اشتباه بزرگی نمی‌شدم.»

 

۱۴۰۱ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

واژگونی خودرو در جاده کازرون مرگ کودک ۷ ساله را رقم زد

واژگونی خودرو در جاده کازرون مرگ کودک ۷ ساله را رقم زد

واژگونی خودرو در جاده کازرون مرگ کودک ۷ ساله را رقم زد

کازرون-واژگونی خودروی سواری در محور کازرون-دشت ارژن یک کشته و ۳ زخمی بر جای گذاشت.

رئیس اورژانس ۱۱۵ کازرون در تشریح این حادثه به خبرنگار مهر گفت: در ساعت ۲۲:۵۰ دقیقه سه شنبه در پی اعلام حادثه مبنی بر تصادف واژگونی خودروی پارس در محور کازرون-دشت ارژن در منطقه تنگ زرد بلافاصله ۲ دستگاه آمبولانس اورژانس و یک دستگاه آمبولانس هلال احمر دشت برم در صحنه حاضر شدند.

بهمن جمشیدی افزود: متأسفانه در این حادثه یکی از سرنشینان خودرو که کودک ۷ ساله بود به علت شدت جراحات وارده در دم جان باخت و ۳ نفر از سرنشینان خودرو پس از انجام اقدامات درمانی به بیمارستان ولیعصر کازرون منتقل شدند.

وی با بیان اینکه هیچ تصادفی اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه قبل از آن تخلفی صورت گرفته باشد، ادامه داد: هموطنان باید توجه کنند که اگر دچار حادثه شدند، بلافاصله با شماره گیری ۱۱۵ اورژانس و با شمارگیری تلفن ۱۱۰ پلیس را مطلع کنند.

“ترک تحصیل” از زمینه‌های افزایش آسیب‌های اجتماعی است

“ترک تحصیل” از زمینه‌های افزایش آسیب‌های اجتماعی است
"ترک تحصیل" از زمینه‌های افزایش آسیب‌های اجتماعی است

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه با اشاره به افزایش نگران‌کننده آسیب‌های اجتماعی گفت: ترک تحصیل به‌ ویژه در مناطق محروم یکی از زمینه‌های افزایش آسیب‌های اجتماعی است، لذا شناسایی بازماندگان از تحصیل و بازگرداندن آن‌ها به مدرسه از خواسته‌های قوه قضائیه است.

به گزارش ایسنا به نقل از معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، اصغر جهانگیر در نشست توسعه همکاری وزارت آموزش و پرورش با معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه که با حضور یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش در ساختمان شهید رجایی برگزار شد، اظهار کرد: امیدواریم روزبه‌روز شاهد توسعه، تقویت و رشد ارزش‌های اسلامی در جامعه و به‌ویژه در مدارس، باشیم.

جهانگیر بیان کرد: معتمدترین گروه شغلی در جامعه شغل معلمی است؛ باید قدر این اعتماد را دانست و به ‌عنوان یک سرمایه اجتماعی به آن توجه کرد، لذا باید به معلمان توجه داشت تا لطمه‌ای متوجه اعتماد جامعه به فرهنگیان نشود.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه با بیان اینکه افزایش تحصیلات افراد جامعه به کاهش جرائم و تخلفات منجر می‌شود، اظهار کرد: هر چه سطح تحصیلات افراد بیشتر باشد آمار جرم کمتر است و این نشان از نقش مؤثر تحصیلات در کاهش جرم است.

وی با اشاره به افزایش نگران‌کننده آسیب‌های اجتماعی اظهار کرد: ترک تحصیل به‌ ویژه در مناطق محروم یکی از زمینه‌های افزایش آسیب‌های اجتماعی است، لذا شناسایی بازماندگان از تحصیل و بازگرداندن آن‌ها به مدرسه از خواسته‌های قوه قضائیه است.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه اظهار کرد: رصد علل ترک تحصیل دانش‌آموزان موضوع بسیار مهمی است که آموزش و پرورش باید آن را پیگیری کند.

وی با اشاره به افزایش میزان استفاده از مواد مخدر گفت: بیش از سه‌هزار نوع مواد مخدر صنعتی در دسترس جامعه قرار دارد.

جهانگیر با اشاره به سایر عواملی که در افزایش آسیب‌های اجتماعی مؤثر هستند، اظهار کرد: فاصله طبقاتی در جامعه زمینه ایجاد خشونت و دیگر آسیب‌های اجتماعی را در بین دانش‌آموزان ایجاد می‌کند؛ همچنین فضای مجازی یکی از زمینه‌های بروز و افزایش آسیب‌های اجتماعی شده است و بیشتر کشورهای دنیا فضای مجازی را مدیریت می‌کنند و درحالی‌که ۸۵ میلیون نفر جمعیت داریم اما بیش از ۱۳۰ میلیون خط تلفن همراه فعال است.

وی با اشاره به دسترسی خوب به اینترنت اضافه کرد: ضریب نفوذ اینترنت حتی در مدارس روستایی نسبت به میانگین جهانی بالاتر است اما آموزش‌های لازم در خصوص نحوه به‌کارگیری اینترنت ارائه نشده است.

جهانگیر تصریح کرد: آسیب‌های ناشی از فضای مجازی در روستاها بیشتر است و این نشان از ضعف در نحوه استفاده از فضای مجازی است.

وی ادامه داد: ارائه مهارت‌های اجتماعی در مدارس باید با هدف افزایش امید به زندگی انجام شود بنابراین اصالت با آموزش و پرورش است نه آموزش عالی، لذا نظام تعلیم و تربیت می‌تواند مهارت‌های لازمه را در سنین مختلف کودکی و نوجوانی ارائه کند.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در پایان تصریح کرد: با همکاری دو دستگاه در قالب تفاهم‌نامه باید به موضوع بازماندگان از تحصیل پرداخته شود.

 

مرگ کودک ۲ ساله در پی پاره کردن لاستیک‌های آمبولانس

مرگ کودک ۲ ساله در پی پاره کردن لاستیک‌های آمبولانس
مرگ کودک ۲ ساله در پی پاره کردن لاستیک‌های آمبولانس

رییس مرکز اورژانس تهران از جان باختن کودک دو ساله پس از آسیب رساندن برخی افراد به آمبولانس اورژانس خبر داد.

دکتر یحیی صالح طبری در گفت و گو با ایسنا در این باره اظهار کرد: حدود ساعت ۱۴:۴۲ دقیقه روز گذشته (سه شنبه ۲۴ خرداد ماه) طی تماسی با مرکز ۱۱۵ اورژانس تهران گزارش ایست قلبی-تنفسی دختر بچه ای دو ساله به این مرکز اعلام شد.

وی ادامه داد: پس از اعلام این مورد بلافاصله تکنسین های اورژانس در کمترین زمان ممکن خود را به محل حادثه در خیابان شهید بهشتی رساندند.

رییس مرکز اورژانس تهران اظهار کرد: به دلیل شرایط ترافیکی این خیابان و نبود جای پارک مناسب و حال وخیم دختربچه، نیروهای اورژانس تهران به ناچار برای نجات جان بیمار، آمبولانس را در خط ویژه با رعایت اصول ایمنی و تردد خودروهای دیگر پارک کردند.

وی ادامه داد: تکنسین های اورژانس خود را به سرعت به آدرس کودک بدحال رسانند و بلافاصله‌ وظیفه ذاتی خود که نجات جان یک انسان است را آغاز و اقدامات احیاء قلبی‌ ریوی را شروع می کنند.

صالح طبری گفت: عملیات احیا کودک با موفقیت انجام می‌شود و شرایط حال کودک رو به بهبودی پیش می‌رود اما وقتی نیروهای اورژانس پس از عملیات احیا قصد انتقال بیمار به آمبولانس را داشتند، متوجه می‌شوند دو عدد از چرخ‌های آمبولانس توسط فردی ناشناس آسیب رسیده و بادهای لاستیک آن خالی شده است.

وی گفت: نیروهای اورژانس با مشاهده این وضعیت برای انتقال بیمار درخواست حضور آمبولانس دیگری را می‌کنند که آمبولانس دوم در محل حاضر شده اما متأسفانه طولانی شدن روند انتقال به‌ دلیل اتفاق به‌ وجود آمده باعث وخامت مجدد حال کودک شده و جان خود را از دست می‌دهد.

به گفته وی اداره حقوقی مرکز اورژانس تهران پیگیر پرونده این کودک در مراجع قضایی است.

 

در سال گذشته؛ ۶۱ کودک و نوزاد کنار خیابان‌ها و شیرخوارگاه‌ها رها شدند

در سال گذشته؛ ۶۱ کودک و نوزاد کنار خیابان‌ها و شیرخوارگاه‌ها رها شدند

خبرگزاری هرانا – معاون فرهنگی بهزیستی، گفت که در سال گذشته در مجموع ۶۱ کودک و نوزاد کنار خیابان‌ها و شیرخوارگاه‌ها رها شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، محمد نصیری، معاون فرهنگی بهزیستی گفت: “سال گذشته در مجموع ۶۱ کودک و نوزاد کنار خیابان‌ها و شیرخوارگاه‌ها رها شدند”.

نصیری افزود: از اینکه این نوزادان از اتباع هستند مشخص نیست و آزمایشاتی در این زمینه انجام نمی دهیم.

در این گزارش وی مدعی شد: “تعداد کودکان رها شده افزایش نیافته است و آمار سال گذشته نسبت به سال های قبل به تعدادسه یا چهار کودک کم شده است.”

 

کودکان‌کار شیک‌پوش!

کودکان‌کار شیک‌پوش!
کودکان‌کار شیک‌پوش!

ایسنا/همدان امسال همه چیزش یه رنگ و بوی دیگه داره برام، امسال دو تا قلب تو وجودم می تپه، قلبی که تپش هاش برام خیلی باارزش…

روزها می گذرند و من تاب ندارم برای بغل کردنت، هم دوست دارم ساعت ها، روزها و ماه ها زود بگذرند و بیای تو بغلم، هم میگم نه بذار آرام بگذرند تا حس این روزها و لحظه لحظه شو به خاطر بسپرم چون این لحظات قشنگ ترین لحظه های زندگیمه جگرگوشه، دوست دارم تک تک لحظه های با تو بودن رو ثبت کنم، حتی ثانیه هاشو “توت فرنگی” شیرینم!

اینها پست های زنی است که فصل مادرانگی‌اش آغاز شده و لایف استایل جدیدی را به نمایش می‌گذارد و دوست دارد فرزندش را هم از همان نوزادی با این شیوه زندگی وفق دهد و بار بیاورد.

پیجش پر است از عکس های خانوادگی قشنگ، جذاب و تو دل برو و توت فرنگی اش که سنجاق سینه زیبایش توصیف می کند و مخاطبانی که مدام قربان صدقه خودش و توت فرنگیش می روند… تمام مراحل بارداری تا زایمان و بزرگ شدن فرزندش را به تصویر کشیده برای اینکه به یادگار بماند، غافل از اینکه نمی داند چه ضربه بزرگ و جبران ناپذیری به جگرگوشه اش وارد خواهد کرد …

چند نفر در حال سنگ پرت کردن به گنجشکی بودند و از این کار لذت می بردند، رهگذری گفت «چرا اینکار را می کنید؟» آنها پاسخ دادند «ما فقط شوخی می کنیم و می خندیم». گفت «بله می خندید اما گنجشک ها جدی جدی زخمی می شوند و می میرند»، این شرح حال افرادی است که خواسته یا ناخواسته برای تفریح، جلب توجه، درآمدزایی یا هر چیزی که بتوان اسمش را گذاشت، فرزندشان را ابزار کرده اند.

تصور همه از کار کودکان تنها کودکان ژولیده ای است که یا سرچهارراه ها می ایستند و گل و بادکنک می فروشند و شیشه های ماشین ها را دستمال می کشند یا با دوره گردی و التماس به این و آن آدامس می فروشند… اما باید بگویم دسته دیگری از کودکان کار به جرگه این افراد اضافه شده که شاید ظاهر شیک و برازنده ای داشته باشند اما در واقع ابزاری بیش در فضایی مجازی نیستند، ابزاری که شاید روزی تاریخ مصرفشان منقضی شود و دیگر به کار نیایند و همین امر شروعی برای پایانشان باشد…

کودکانی که عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده‌اند

یک دکترای تخصصی روانشناسی در این باره به خبرنگار ایسنا گفت: کودکان کار فضای مجازی وجود و عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده اند که بزرگترین آسیب به کودک است و با افزایش سن وقتی آن توجه را در نقش کودک جذاب و ملوس نمی گیرند، اعتماد به نفسشان کاهش می یابد.

دکتر محمد ترکمان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره کودکان کار فضای مجازی اظهار کرد: در سال‌های اخیر با افزایش ابزارهای جدید ارتباطی و گسترش شبکه های مجازی بسیاری از افراد برای برقراری ارتباط با دوستان و محیط پیرامون خود تلاش می کنند با انتشار تصاویر، ویدئوها، دلنوشته ها و متن های ساده احساسات، نیازها و خواسته های خود را بیان کنند، از این طریق علاوه بر تخلیه هیجانی، احساس حمایت و توجه اجتماعی را دریافت می کنند، این قسمت و جنبه موضوع کارکرد مثبت دارد و نوعی ارتباط است که برای حیات خود به آن نیاز داریم و به رشد و خودشکوفایی می رسیم چراکه ارتباطات فضای مجازی هم نوعی ارتباط محسوب می شود.

وی خاطرنشان کرد: با گسترش این ابزارها و تکنولوژی های جدید شاهد نوعی تجارت هستیم که بسیاری از طریق انتشار ویدئوها یا کلیپ های طنز و یا محتواهای مختلف تلاش می کنند مخاطبان زیادی را جذب کرده و در ادامه با گرفتن تبلیغ بتوانند درآمدهایی کسب کنند، این قسمت نیز بخش طبیعی از فرآیند رشد شبکه های مجازی بوده و در تمام دنیا دائر است و می تواند جزء کارکردهای سالم باشد اما در این بین برخی خانواده ها به ویژه مادران از کودکان برای جذب مخاطب، تبلیغات و درآمدزایی استفاده می کنند.

وی یادآور شد: در گذشته های نه چندان دور وقتی ما تعریف کودک کار را می شنیدیم کودکی را تصور می کردیم که بر خلاف میل باطنی خود و شرایط سخت اقتصادی و خانوادگی مجبور می شد به کارهایی همچون دستفروشی تن دهد تا بتواند درآمدی برای امرار معاش خانواده داشته باشد.

این مشاور کودک و نوجوان اضافه کرد: تمام مجامع حقوقی و علمی این موضوع را محکوم می کنند چراکه استفاده کودکان در قالب کودک کار، فرآیند رشد طبیعی کودک را مختل و حقوق طبیعی مانند تحصیل، آزادی و تفریح او را سلب می کند علاوه بر آن، آسیب های مختلفی به دنبال دارد، اینکه بیشتر در معرض سوءاستفاده جسمی، جنسی و غفلت روانی قرار می گیرد همچنین این کودکان به علت عدم آموزش مهارت ها ممکن است از جنبه روانشناختی نیز دچار کمبودهایی شوند.

وی اظهار کرد: در همین مقیاس کودکانی که در فضای مجازی مورد استفاده ابزاری والدین قرار می گیرند به عنوان کودک کار محسوب می شوند. بسیاری از انجمن های حقوق کودکان در دنیا طی سال های اخیر توجه رسانه ها را به این موضوع جلب کرده اند البته به صورت مدون، ساختارمند و طبقه بندی شده این موضوع به رسمیت شناخته نشده است.

ترکمان ادامه داد: با توجه به اینکه پدیده استفاده ابزاری از کودکان در شبکه های مجازی جدید است، هنوز قانون خاصی در هیچ کشوری برای این کودکان یا اعمال فشار به والدین برای پیشگیری از این کار تدوین نشده اما پیش بینی می شود در سال های آینده این اتفاق بیفتد چراکه پیامدهای این موضوع خیلی سریع خود را نشان داده است.

این روانشناس افزود: در موارد و گزارش هایی دیده ایم کودکانی که والدین از آنها برای تبلیغات و درآمدزایی استفاده کرده و یا تصاویر کودک را در حالت های مختلف منتشر کرده اند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به فرزند خود آسیب زده اند. در واقع وقتی کودکان از طریق شبکه های مجازی دائماً تصاویرشان منتشر می شود بیشتر ممکن است توسط آزارگران و افرادی که به دنبال چنین فرصت هایی هستند، در معرض سوءاستفاده جنسی قرار گیرند، بسیاری از این طریق شکارهای خود را انتخاب می کنند و این یکی از آسیب هاست که شاید کمتر شایع باشد.

وی افزود: در موارد و گزارش هایی دیده ایم کودکانی که والدین از آنها برای تبلیغات و درآمدزایی استفاده کرده و یا تصاویر کودک را در حالت های مختلف منتشر کرده اند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به فرزند خود آسیب زده اند. در واقع وقتی کودکان از طریق شبکه های مجازی دائماً تصاویرشان منتشر می شود بیشتر ممکن است توسط آزارگران و افرادی که به دنبال چنین فرصت هایی هستند، در معرض سوءاستفاده جنسی قرار گیرند، بسیاری از این طریق شکارهای خود را انتخاب می کنند و این یکی از آسیب هاست که شاید کمتر شایع باشد.

این روانشناس تصریح کرد: آسیب های دیگر شیوع بیشتری دارند به طوریکه کودک احساس می کند والد فقط او را در حالت های خوشایند و خنده آور دوست دارد و به مرور تصور می کند باید دائماً نقش بازی کند، شیرین بازی کند، از کلمات خاص استفاده کند تا والدین فیلم بگیرند و انتشار بدهند.

وی ادامه داد: در واقع این کودکان تصور می کنند می توانند حمایت دیگران را در نقش بازی کردن بگیرند و دچار توجه مشروط می شوند که فقط در این صورت محبوب هستند و با ولع زیادی اخبار و تصاویر خود را پیگیری می کنند، اینکه چند لایک خورده، کامنت دارد و دیگران در موردش چه می گویند و او در اکثر موارد به علت عدم توانایی تحلیل موضوعاتی چون دریافت کامنت نامناسب و لایک کمتر، دچار احساس ترس می شود.

ترکمان اضافه کرد: همچنین این کودکان تصور می کنند باید در این نقش قرار گیرند و تعریف متفاوتی از خود می کنند، همیشه دوست دارند زیبا باشند، لباس های شیک بپوشند و موهای خود را شانه کنند بنابراین از دوران و فضای کودکی فاصله می گیرند و دیگر یک کودک نیستند، یک بازیگر هستند یا فردی که از طریق نقش بازی کردن مورد توجه دیگران قرار می گیرند.

وی اعلام کرد: سال ها پژوهش و تجربه بالینی نشان داده استفاده ابزاری از کودکان به عنوان کودکان کار چقدر می تواند آسیب زا باشد، در واقع بیش از ۵۰ سال مطالعه ما را به این نتیجه رسانده و استفاده ابزاری از کودکان را محکوم می کنیم و وقتی با این پدیده جدید مقایسه می کنیم در کیفیت ماجرا تفاوتی نیست و والدینی که از کودکانشان استفاه ابزاری می کنند، در واقع کودک کار پرورش می دهند.

این روانشناس با تأکید بر اینکه با این کار کودکان دیگر حریم خصوصی ندارند و به عنوان اسباب بازی تاریخ انقضادار هستند، تصریح کرد: اتفاقی که در پی این موضوع می افتد این است که بسیاری از این کودکان تعریف نادرست و تک بُعدی از خود خواهند داشت، تعریفی که حاصل لایک ها، کامنت ها و بازخوردهای مجازی است. بسیاری از این کودکان فکر می کنند دوست داشته شدن مشروط به تعریف دیگران است و تلاش می کنند به هر نحوی تأیید دیگران را بگیرند، به والدینشان فشار می آورند، آرایش می کنند، لباس متفاوت می پوشند، حرکات عجیب از خود نشان می دهند تا توجه دیگران را جلب کنند.

وی ادامه داد: در حقیقت این کودکان وجود و عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده اند که بزرگترین آسیب به کودک است و با افزایش سن وقتی آن توجه را در نقش کودک جذاب و ملوس نمی گیرند، اعتماد به نفسشان کاهش می یابد بنابراین دست به رفتارهای جبرانی و آسیب زا می زنند و در برخی موارد خواستار عمل جراحی برای زیبا شدن حتی در سنین پایین می شوند به طوریکه در کلینیک های زیبایی کودکانی ۱۱-۱۳ ساله برای تزریق بوتاکس مراجعه می کنند برای اینکه آن توجه را دوباره بازیابند.

ترکمان در پایان یادآور شد: این کودکان چون احساس خودشیفتگی پیدا می کنند، با همسالانشان ارتباط نمی گیرند و خود را برتر می دانند و فکر می کنند نباید با دیگران بازی کنند، دنبال هم بدوند و بخندند و به عنوان فرد مشهور خود را محدود می کنند بنابراین جامعه هم آنها را محدود می کند و به این شکل کودکی نمی کنند و دیگر کودک نیستند.

کودکان کار هویت ندارند

در ادامه یک روانشناس دیگر درباره کودکان کار به خبرنگار ایسنا گفت: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی می کنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.

مرضیه محبوبی مطرح کرد: کودکان حداقل تا قبل از دبستان نیاز به محیط امن و آرام دارند، اینکه در محیط گرم خانواده بوده و از حضور و جود پدر و مادر غنی و راضی باشند و تمام نیازهایشان به جا برآورده شود.

وی ادامه داد: کودک کار قطعاً نیازهایش برآورده نمی شود و با مسائل و مشکلاتی مواجه می شود به طوریکه توهین می شنود، زمان استراحت و تغذیه اش در خیابان است و برای برآورده کردن نیازش که حقش است کسی برایش انجام دهد، تلاش می کند و آسیبی که می بیند به سختی قابل جبران است.

محبوبی با اشاره به اینکه کودک کار هویت ندارند، خاطرنشان کرد: وقتی کودک بی هویت به شرایط مالی خوبی برسد، وابستگی اش به ابزار و وسایل و حتی اموالی که دارد آنقدر زیاد می شود که مدام دنبال این است که داشته هایش را زیاد کند بدون اینکه نیاز داشته باشد، انباشت مالی و کار یکی از ضروریات زندگیش می شود قبل از اینکه خود و خانواده اش، همسر یا فرزندانش در اولویت باشند.

وی با اشاره به اینکه فکر نمی کنم کسی که نیازهایش در بستر خانواده برآورده نشده باشد، بتواند نیاز خانواده اش را به موقع و به جا برآورده کند، مطرح کرد: ممکن است گروهی از این کودکان هم به جایی نرسند و همیشه در تنگنا و فقر باشند و در بدبختی زندگی کنند چراکه به آنها القا شده حتی اگر تلاش کنی کسی برای این تلاش، ارزش قائل نیست و درآمد حاصله جذب خانواده می شود.

این روانشناس اضافه کرد: این افراد بی هویت بوده، همیشه در فقر و بدبختی هستند، عزت نفسشان زیرسوال می رود، هیچ کس برایشان ارزش قائل نیست و وجودشان برای کسی ارزشمند نیست.

این روانشناس اضافه کرد: این افراد بی هویت بوده، همیشه در فقر و بدبختی هستند، عزت نفسشان زیرسوال می رود، هیچ کس برایشان ارزش قائل نیست و وجودشان برای کسی ارزشمند نیست.

وی با تأکید بر اینکه کسی که عزت نفس نداشته باشد اعتماد به نفس ندارد و هر اتفاق و بدبختی را حق و سهم خود از زندگی می داند، افزود: کودکان کار با توجه به اینکه نیازها و حق و حقوقشان به جا و به موقع برآورده نشده است و در پی احساس حقارت و ضعفی که در آنها ایجاد می شود، از دیگران بد و بیراه می شنوند. سرچهارراه ها می ایستند برای شیشه پاک کردن و گل فروختن و گاه با برخوردهای بد و نامناسب مواجه می شوند بنابراین این احساس که همیشه باید التماس کنم، خواهش کنم و پاسخی هم دریافت نکنم باعث ایجاد خشم نهفته در وجودشان می شود.

محبوبی ادامه داد: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی می کنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.

مشکلات تنفسی در کمین کودکان کار

در ادامه یک متخصص کودکان درباره بیماری هایی که گریبان کودکان کار را می گیرد، به خبرنگار ایسنا، گفت: بسته به محیطی که این کودکان در آنجا کار می کنند آسیب های جسمی می تواند مانند سایر آسیب ها متفاوت باشد؛ مثلاً کودکانی که در خیابان سر چهارراه ها کار می کنند با کودکانی که در کارگاه ها و در فضای بسته با تهویه کم هستند یا با کودکانی که در آجرپزی ها در محیط باز اما با کارهای سنگین و بارهای سنگین فعالیت دارند، متفاوت است به طوریکه این نوع کارها می تواند آسیب های فیزیکی و جسمی متفاوتی به این کودکان وارد کند.

دکتر نصرالله پزشکی یادآور شد: نکته بسیار مهمی که شاید کمتر به مشکلات جسمی و بحث توانمندی های جسمی کودکان کار مربوط باشد و بیشتر به مسائل روانی و اجتماعی آنها ارتباط دارد این است که این کودکان اساساً کودکی نمی کنند و این موضوع می تواند عوارض و عواقب بسیار عمیق مادام العمر داشته باشد، این کودکان بازی نمی کنند و در معرض شادی و هیجان های کودکی قرار نمی گیرند، در عوض در محیط کار در مقابل استرس ها و فشارهایی قرار می گیرند که مناسب سن آنها نیست و مغز، روح و روانشان آمادگی برخورد با آن را ندارد، این موضوع از این نظر بسیار مهم است که رشد جسمی مغز هم در رابطه با تجارب کودکی تغییر می کند و این تجارب می تواند اثرات بسیار عمیقی در رشد مغز و در نتیجه توانمندی های ذهنی و حرکتی بعدی آنها بگذارد و علاوه بر مشکلات جسمی، آنها را مستعد بسیاری از ناهنجاری های روانی و اجتماعی کند.

وی در ادامه بیان کرد: این کودکان چه به زمینه خانوادگی که در آن زندگی می کنند و چه محیط های کار به شدت در معرض کودک آزاری های جسمی و جنسی هستند و تمام آسیب های فیزیکی و روحی که در این کودک آزاری ها بر کودکان مترتب است، برای این کودکان به میزان بسیار بالاتری وجود دارد چراکه آنها در یک زمینه منفی، پرفشار و پراسترس دچار این آسیب ها می شوند و بنابراین آسیب های ناشی از کودک آزاری یکی از قسمت های بسیار مهم آسیب های جسمی و روانی کودکان کار است.

این متخصص کودکان به آسیب های خاص و ویژه کودکان کار اشاره و مطرح کرد: کودکانی که در محیط خیابان و سر چهارراه ها کار می کنند به طور مداوم و ساعت های طولانی در معرض آلاینده ها با غلظت بالا هستند به ویژه آلاینده های ناشی از سوخت بنزین و سایر مواد سوختنی در خودروها که می تواند منجر به مشکلات تنفسی درازمدت و حتی مادام العمر و مسمومیت با بعضی مواد آلاینده همچون سرب شود.

وی ادامه داد: کودکانی که زباله گردی می کنند و به دنبال جمع آوری زباله هستند مشخص است که در معرض انواع و اقسام آلودگی های میکروبی و عفونی بوده و متأسفانه به همین علت میزان ابتلا به بیماری های خطرناک عفونی در این افراد بسیار بالاست و همراه با این قضیه، به علت سوءتغذیه و کمبودهای اساسی که این کودکان هم به خاطر وضعیت خانوادگی و هم محیط های کار که در معرضش هستند، سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و این بیماری ها می تواند در آنها شدیدتر و با عواقب جسمی پایدارتر و حتی با کشندگی بالاتری همراه باشد.

پزشکی در پاسخ به این نگرش مردم که کودکان کار در برابر بیماری ها مقاومت بدنی بالایی دارند، گفت: خیر، کودکان کار هیچ مقاومت بیشتری در مقابل بیماری ها ندارند و متأسفانه به علت موارد ذکر شده، مقاومتشان پایین تر هم است.

این متخصص کودکان خاطرنشان کرد: کودکانی که در محیط هایی کار می کنند که مجبور به حمل بارهای سنگین هستند، مانند کودکانی که در کوره پزخانه ها کار می کنند یا حتی در کارگاه های خانوادگی و همراه با خانواده مشغول به کار هستند به طوریکه کودکان در مراحلی از زندگی خود دچار احساس و هیجاناتی هستند که دوست دارند همپای کودکان دیگر و کودکان بزرگتر کار کنند و این می تواند فشار بیشتری به آنها وارد کند و غضروف ها، استخوان بندی، عضلات و تمام اجزای بدنشان که در حال رشد است، بسیار بیشتر در معرض آسیب قرار دارد.

وی اضافه کرد: اساساً هر ارگان در حال رشدی آسیب پذیری بالاتری دارد و متأسفانه کودکان کار از ناحیه ارگان های مختلف به ویژه در ناحیه ستون فقرات و گردن می توانند آسیب های جبران ناپذیر مادام العمری ببینند.

شناسایی ۱۰۹ کودک کار در همدان

معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان همدان نیز در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام اینکه سال گذشته تعداد کودکان کار شناسایی شده در سطح استان ۱۰۹ نفر بود، اظهار کرد: اکثر این کودکان بومی و پسر هستند به طوریکه ۴۰ درصدشان در بازه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال هستند و ۳۳ درصد بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارند.

زهره بختیاری با بیان اینکه ۸۴ درصد دختران نیز در بازه سنی ۶ تا ۱۴ سال قرار دارند، مطرح کرد: تقریباً هیچ یک از کودکان کار فاقد والدین، مدارک هویتی و جای خواب نیستند.

معاون اجتماعی اداره‌کل بهزیستی استان همدان بیشترین خشونت های وارده به کودکان کار را طبق آمار دریافتی بهره کشی اقتصادی دانست و گفت: خوشبختانه هیچ کودک کار فراری به علت پرمشکل بودن خانواده نداشته ایم.

وی بیشترین خشونت های وارده به کودکان کار را طبق آمار دریافتی بهره کشی اقتصادی دانست و گفت: خوشبختانه هیچ کودک کار فراری به علت پرمشکل بودن خانواده نداشته ایم.

بختیاری با اشاره به عدم وجود مراکز شبانه روزی کودکان کار در بهزیستی استان همدان، بیان کرد: ساماندهی این کودکان فقط از طریق تیم تخصصی مرکز طرف قرارداد با بهزیستی که به صورت خرید خدمت کار می‌کنند و تیم تأیید شده آنها، صورت می گیرد.

معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان همدان با اعلام اینکه مدرسه کودکان کار در همدان نداریم، اظهار کرد: اکثر کودکان کار شناسایی شده در استان مشغول به تحصیل هستند.

وی در ادامه با بیان اینکه به کودکان کار غیربومی در صورت شناسایی خدمات تخصصی ارائه خواهد شد، تصریح کرد: اطلاعاتی در این زمینه که چند درصد کودکان کار مورد توهین و کتک از سوی مردم قرار می گیرند، در دسترس نیست اما در صورت وجود شاکی خصوصی پرونده قابل پیگیری است.

وی درباره نحوه برخورد با کودکان کار گفت: بعضی از این کودکان بیش از حد اصرار به خرید دارند، اگر قصد کمک به آنها را دارید سعی کنید از آنها منصفانه خرید کرده واز پرداخت مبالغ اضافی خودداری شود تا عزت نفس کودکان حفظ شود و در صورت عدم نیاز به کالای مورد فروش با احترام به آنها گفته شود ممنون از پیشنهاد شما اما من نیازی ندارم یا قصد خرید ندارم.

بختیاری درباره فعالیت زیرزمینی کودکان نیز بیان کرد: در صورت اطلاع و وجود وضعیت مخاطره آمیز کار زیرزمینی کودکان بهزیستی ورود می کند اما کار کودک در خیابان بیشترین مسئله آفرینی را دارد.

وی درباره اینکه آیا احتمال دارد کودکان کار از کودکان رها شده باشند؟ پاسخ داد: در بین کودکان شناسایی شده مرکز چنین مواردی نبوده است.