۱۴۰۱ مرداد ۲۶, چهارشنبه

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

 حادثه 24 –  نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

این جنایت شامگاه یکی از روزهای اسفند سال گذشته رخ داد. آن شب پسری کم سن و سال در یکی از خیابان‌های باقرشهر تهران با مردی جوان گلاویز شد تا گوشی او را سرقت کند. او زمانی که با مقاومت مرد جوان روبه‌رو شد باچاقو ضربه‌ای به قلب او زد و پس از سرقت گوشی وی پا به فرار گذاشت.

شاهدان با دیدن این صحنه پلیس و اورژانس را خبر کردند و مرد جوان به بیمارستان منتقل شد اما جانش را از دست داد. به این ترتیب تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز شد.

بررسی‌ها حکایت از این داشت که مقتول مردی 31ساله بود که شب حادثه پس از آنکه محل کارش را ترک کرده و در حال بازگشت به خانه بوده در دام سارق جنایتکار گرفتار شده است. بازبینی تصاویردوربین مداربسته‌ای که در اطراف محل درگیری بود نشان می‌داد که مقتول در حال صحبت با موبایلش بوده که ناگهان پسری کم سن و سال به سمت وی هجوم برده تا گوشی موبایل او را سرقت کند و در جریان این سرقت وی را به قتل رسانده است. سارق کم سن و سال کلاه به سر و ماسک بهداشتی به‌صورت داشت و تلاش کرده بود هیچ سرنخی از خودش به‌جا نگذارد اما کارآگاهان جنایی که به محل درگیری رفته بودند در آنجا یک فیش مچاله شده بانکی پیدا کردند که احتمال می‌رفت متعلق به قاتل بوده و هنگام درگیری با مقتول از جیبش افتاده است.

تیم جنایی به این امید که فیش بانکی متعلق به قاتل باشد به استعلام آن پرداخت و همین موضوع سرنخی شد برای شناسایی عامل جنایت. به این ترتیب او که نوجوانی 17ساله و اهل روستایی در یکی از استان‌های مرکزی بود پس از ماه‌ها فرار دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به قتل مرد جوان اعتراف کرد. او حالا با دستور قاضی جنایی بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.

گفت‌و‌گو

سفر پردردسر

متهم به قتل 17ساله است و دو ماه دیگر وارد 18سالگی می‌شود. او مدعی است که تا قبل از دستگیری از کشته شدن جوانی که از وی سرقت کرده بود خبر نداشته است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

برای چه کاری به تهران آمده بودی؟

برای دیدن دختر موردعلاقه‌ام که مدتی قبل در اینستاگرام با او آشنا شده بودم. او ساکن تهران بود و من در روستا زندگی می‌‌کردم. برای همین وقتی قرار ملاقات گذاشتیم، راهی پایتخت شدم. موقع سفر کارت عابربانکی که پدرم به من داده بود و مقداری پول داخل کیف پولم بود. حتی کارت ملی و مدارک دیگر هم داخل کیف پولم بود که اصلا متوجه نشدم چه زمانی و توسط چه‌کسی کیفم به سرقت رفت.

چه زمانی متوجه سرقت شدی؟

وقتی به تهران رسیدم، از عابربانک پول گرفتم و کیفم را داخل جیب کاپشنم گذاشتم. بعد سوار مترو و اتوبوس شدم و در نهایت تصمیم گرفتم برای دوروز اتاقی در مسافرخانه اجاره کنم و روز بعد با دختر موردعلاقه‌ام قرار بگذارم. اما همان لحظه بود که فهمیدم کیف پولم نیست. دست خالی بودم و یک هزارتومانی هم نداشتم. از طرفی هیچ‌کس را هم در تهران نداشتم. سردرگم بودم و بی‌هدف در خیابان‌های پایتخت پرسه می‌زدم که ناگهان فکری به سرم زد؛ فکر سرقت. تنها راهی بود که می‌توانستم به پول برسم و بعد به دیدن دختر موردعلاقه‌ام بروم و با هم راهی تفریح شویم. نمی‌خواستم در برابر او کم بیاورم که فکر کند بی‌پولم.

چندمین سرقتت بود که دست به جنایت زدی؟

اولین. واقعا نمی‌خواستم دست به جنایت بزنم. نمی‌دانید چقدر پشیمانم و عذاب وجدان دارم. وقتی دستگیرم کردند و متوجه شدم مالباخته فوت شده آنقدر حالم بد شد که ساعت‌ها گریه کردم.

از شب حادثه بگو ؟

ن شب در خیابان پرسه می‌زدم و به‌دنبال سوژه‌ای بودم برای زورگیری. ناگهان چشمم به مقتول افتاد که در حال صحبت با موبایلش بود. گوشی‌اش مدل بالا بود و اگر مشتری خوب پیدا می‌کردم پول خوبی هم گیرم می‌آمد. همین شد که به سمت نخستین سوژه حرکت کردم و با خود گفتم از چند نفر سرقت می‌کنم و بعد از دیدن دخترموردعلاقه‌ام و تفریح با او به شهرمان بازمی گردم اما قرار بود اتفاق تلخی رقم بخورد.آن شب مرد جوان مقاومت کرد و اجازه نداد گوشی‌اش را سرقت کنم. من هم از ترس اینکه مردم برسند ودستگیرم کنند با چاقو ضربه‌ای به مقتول زدم و همان شب به شهرمان بازگشتم.

چرا چاقو همراهت بود؟

این هم بدشانسی دیگرم است. انگار همه‌‌چیز دست به‌دست هم داده بود تا در این سفر من تبدیل به قاتل شوم. چاقو را به محض ورود به تهران خریدم. به‌نظرم چاقوی قشنگی بود و آن را خریدم اما خبر نداشتم قرار است چند ساعت دیگر با آن جان یک انسان را بگیرم.

با گوشی موبایل مقتول چه کردی؟

از آن شبی که دست به جنایت زدم و گوشی را سرقت کردم، آن را داخل کشوی میزم قرار دادم و در این 5ماه هرگز آن را از داخل کشو بیرون نیاوردم و روشن نکردم. می‌ترسیدم و وحشت داشتم که اگر آن را روشن کنم دستگیر شوم. در تمام این 5ماه عذاب وجدان داشتم و نمی‌دانستم فردی که با چاقو به او ضربه زدم زنده است یا فوت شده. بعد از دستگیری متوجه مرگ او شدم و عذاب وجدانم بیشتر شده است.

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

حادثه 24 –  رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

جهانبخش وحدت نژاد رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از پانزدهمین غرق‌شدگی در سال جاری خبر داد و  در تشریح این حادثه گفت: گزارش غرق شدگی کودکی ۷ساله در ساعت ۱۰ و ۶ دقیقه امروز ۲۱ مرداد ماه سال جاری به مرکز پیام کهگیلویه اعلام شده و در حال انتقال با خودروی وانت پیکان به سمت مراکز درمانی بودند.

وی ضمن اشاره به اعزام سریع پایگاه قلعه دختر به محل حادثه واقع در پل سه گدار از توابع بخش قلعه دختر افزود: متاسفانه به علت گذشت زمان زیادی از غرق شدن کودک تلاشهای اورژانس و بیمارستان جهت احیاء بی نتیجه مانده و فوت کرد.

مرگ سریالی 10 نفر در استخرهای کشاورزی/ 8 نفر برای نجات 2فرد غرق شده قربانی شدند

مرگ سریالی 10 نفر در استخرهای کشاورزی/ 8 نفر برای نجات 2فرد غرق شده قربانی شدند

در جریان 2حادثه دردناک که به فاصله 3روز در خراسان رضوی رخ داد، 10نفر در استخرهای کشاورزی غرق شدند. 8نفر از قربانیان افرادی بودند که برای نجات 2فرد غرق شده به داخل استخر پریده بودند، اما نه‌تنها موفق به نجات نشدند بلکه خودشان نیز به اعماق استخر فرو رفتند و جان باختند.

در جریان 2حادثه دردناک که به فاصله 3روز در خراسان رضوی رخ داد، 10نفر در استخرهای کشاورزی غرق شدند. 8نفر از قربانیان افرادی بودند که برای نجات 2فرد غرق شده به داخل استخر پریده بودند، اما نه‌تنها موفق به نجات نشدند بلکه خودشان نیز به اعماق استخر فرو رفتند و جان باختند.

 ظهر پنجشنبه مرد میانسالی به همراه 3پسر نوجوان و یکی از اقوامش برای تفریح به نزدیکی یک استخر کشاورزی در حوالی روستای حسینی شهرستان تایباد در خراسان‌رضوی رفته بود که یکی از پسران نوجوان تصمیم گرفت برای آب‌تنی وارد استخر شود. پسر 12ساله وارد استخر شد غافل از اینکه عمق آب بیشتر از 2متر است و ناگهان در آب غوطه‌ور شد. برادر بزرگ‌ترش با دیدن این صحنه به کمک او شتافت و بی‌آنکه شنا بلد باشد به داخل استخر پرید، اما او هم سرنوشتی جز برادرش نداشت. طولی نکشید که پدر و پسر دیگر خانواده به همراه یکی از اقوامشان که شاهد حادثه بودند یکی پس از دیگری برای نجات بقیه به داخل استخر پریدند و آنها نیز به همراه بقیه به اعماق استخر فرو رفتند و شاهدان هر چه کردند موفق به نجات آنها نشدند. آنهایی که شاهد این ماجرا بودند به کمک  حادثه‌دیدگان شتافتند و همزمان ماجرا به آتش‌نشانی تایباد هم گزارش شد و با حضور امدادگران، پیکر هر 5فرد غرق شده از آب بیرون کشیده شد. هیچ‌یک از قربانیان نفس نمی‌کشیدند و وقتی نیروهای اورژانس رسیدند، تلاش برای احیای قبلی آنها آغاز شد، اما متأسفانه این تلاش‌ها نتیجه نداشت و هر 5نفر جانشان را از دست داده بودند.

این حادثه در حالی مردم روستای حسینی را در شوک فرو برد که چند روز پیش از آن، یعنی در بعدازظهر دوشنبه حادثه‌ای مشابه در روستای عبدالله آباد شهرستان خوشاب در خراسان رضوی رخ داد. آن روز یکی از اهالی روستا که در مشهد زندگی می‌کند به همراه اعضای خانواده‌اش به روستا آمده بود تا مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا را در کنار آشنایان و هم‌ولایتی‌هایش باشد. بعدازظهر که شد، 2پسر نوجوان خانواده به همراه 2پسر عمو و یکی از بستگانشان که 18ساله بود تصمیم گرفتند سری به استخر کشاورزی که در نزدیکی روستا بود، بزنند. وقتی به آنجا رسیدند، یکی از پسرها که 10ساله بود برای آب‌تنی وارد استخر شد، اما درست همانند حادثه‌ای که در تایباد رخ داد، در آب غوطه‌ور شد. ابتدا برادرش و پس از آن 3پسر دیگری که همراه آنها بودند برای نجات، یکی پس از دیگری وارد استخر شدند، اما هیچ‌کدام از آنها به فن شنا آشنایی نداشتند و همین باعث شد که همگی در استخر غرق شوند. شاهدانی که متوجه این حادثه شده بودند به کمک آنها شتافتند و موفق شدند هر 5نفر را از آب بیرون کشیده و سوار بر خودروی یکی از افراد محلی به بیمارستان منتقل کنند اما متأسفانه 4نفر از این افراد بر اثر خفگی جانشان را از دست دادند و پزشکان تنها موفق شدند ضربان قلب یکی از پسربچه‌ها را بازگردانند و این در حالی است که ضریب هوشیاری مغزی او بسیار پایین است.

نجات خطرناک

وقوع این دو حادثه تلخ به فاصله 3روز، هر چند مباحث مربوط به استخرهای کشاورزی و وظیفه صاحبان استخرها برای ایمن کردن آنها را سر زبان‌ها انداخته، اما از یک جنبه دیگر نیز قابل بررسی است. اینکه قربانیان چه باید می‌کردند که چنین فاجعه‌ای به‌وجود نمی‌‌آمد. حسین درخشان، مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر می‌گوید: سؤال این است که اگر با فردی که در حال غرق شدن است مواجه شدیم باید چه کار کنیم؟ اگر واقعا اصول و فنون نجات غریق را نمی‌دانید هرگز به او نزدیک نشوید چون ممکن است او با دست و پا زدن بیش از حد، افراد دیگر را نیز دچار آسیب یا غرق‌شدگی کند. بهترین کار این است که سعی کنید از چوب یا طنابی برای بیرون کشیدن فرد غریق استفاده شود و اگر این وسایل در دسترس نیست به حالت زنجیره انسانی، چند نفر دست یکدیگر را بگیرید و به غریق نزدیک شوید تا او را نجات دهید. قطعا اگر این روش‌ها استفاده نشود خودتان هم ممکن است غرق شوید. هر وقت که می‌خواهید به غریق نزدیک شوید باید از سمت پشت نزدیک شوید تا در دید او نباشید و بتوانید به او امدادرسانی کنید. او ادامه می‌دهد: بیشترین غریق‌ها در مناطق خلوت و جاهایی که ناجیان غریق حضور ندارند جان خود را از دست می‌دهند و در این مکان‌ها احتمال نجات خیلی کم است. چون برای نجات جان فردی که غرق می‌شود و اکسیژن به بدنش نمی‌رسد بین 3تا 5دقیقه بیشتر فرصت باقی نیست.

غرق شدن ۴ عضو یک خانواده درشوشتر

وقتی دختر جوان در دریاچه در حال غرق شدن بود، 2 برادر و برادرزاده‌اش به آب زدند تا او را نجات دهند اما همگی جانشان را از دست دادند. این حادثه صبح دیروز (جمعه) در منطقه دشت بزرگ عقیلی شوشتر واقع در استان خوزستان اتفاق افتاد. اعضای یک خانواده 10نفری برای تفریح به دهنه معروف سور رفته بودند که یکی از آنها که دختری 18ساله بود وارد آب شد اما چون شناکردن بلد نبود، دچار مشکل شد. در این شرایط 2 برادر و برادرزاده‌اش که 20، 30و 34ساله بودند برای نجات او وارد آب شدند اما هر 3 نفر آنها همراه با دختر جوان غرق شدند. به گفته مهدی آب‌نژاد، سرپرست آتش‌نشانی شهرستان شوشتر، پیکر قربانیان با کمک آتش‌نشانان و سرنشین یک قایق از آب بیرون کشیده شد و پس از تایید مرگ آنها به پزشکی قانونی انتقال یافت.

۱۴۰۱ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

ساعت24-چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر 17 ساله‌اش خبر داد.او گفت: پسرم پدرام برای رفتن به آموزشگاه زبان سوار بر خودروی مدل بالایم خانه را ترک کرد، اما بعد از آن دیگر از او خبری نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود و در حالی که نگران سرنوشت پسرم بودم، شخصی ناشناس با تلفن همراهم به صورت اینترنتی تماس گرفت. او مدعی بود که پسرم نزد آنها است و برای آزادی او 30 میلیارد تومان باید پرداخت کنم.

چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر 17 ساله‌اش خبر داد.او گفت: پسرم پدرام برای رفتن به آموزشگاه زبان سوار بر خودروی مدل بالایم خانه را ترک کرد، اما بعد از آن دیگر از او خبری نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود و در حالی که نگران سرنوشت پسرم بودم، شخصی ناشناس با تلفن همراهم به صورت اینترنتی تماس گرفت. او مدعی بود که پسرم نزد آنها است و برای آزادی او 30 میلیارد تومان باید پرداخت کنم. صدای فریادهای پسرم را هم می‌شنیدم که کمک می‌خواست و التماس می‌کرد کتکش نزنند. مرد ناشناس مرا تهدید کرد که از این موضوع به پلیس حرفی نزنم اما من با اینکه می‌ترسم بلایی سر پسرم بیاورند، با این حال ترجیح دادم موضوع را به پلیس خبر دهم.
با شکایت مرد ثروتمند به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات پلیسی آغاز شد.درحالی که بررسی‌ها برای رازگشایی از این آدم‌ربایی ادامه داشت، مرد جوان همان شب همراه پسرش به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد که آدم‌ربایان پسرش را رها کرده‌اند.
پسر 17 ساله زمانی که در مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، از ماجرای آدم‌ربایی گفت: در بزرگراه امام علی در حال حرکت بودم و می‌خواستم به کلاس زبان بروم که ناگهان خودروی پژویی با چهار سرنشین مقابل ماشینم پیچید و تصادف کردیم. پیاده شدم و خواستم به پلیس زنگ بزنم که آنها مدعی شدند خودشان پلیس هستند. بعد به بهانه اینکه من گواهینامه ندارم و تخلف کرده‌ام، گفتند باید مرا به اداره پلیس ببرند. هرچه گفتم با پلیس 110 تماس می‌گیرم آنها اجازه ندادند و من همراه سه مرد سوار خودروی پژو شده و یکی از آنها سوار خودروی من شد. اما ناگهان سر مرا زیر صندلی کرده و به خانه‌ای که نمی‌دانم کجای تهران بود، بردند. در آنجا مرا شکنجه داده و کتک زدند و با پدرم تماس گرفته و درخواست 30 میلیارد تومان برای آزادی کردند. ساعاتی بعد از این آدم‌ربایی آنها متوجه شدند که پدرم به پلیس گزارش داده و پلیس در جست‌وجوی آنها است، به همین دلیل مرا سوار خودرویشان کرده و به محلی خلوت برده و کنار خودروام رها کردند.
به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات برای دستگیری آدم‌ربایان و روشن شدن واقعیت ماجرا ادامه دارد.

عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد

عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد
عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد

فرهاد فرهودی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در اولین ساعات بامداد شنبه ۲۲ مرداد ماه تماس با مرکز اطلاع رسانی ۱۲۵ آتش نشانی کرمانشاه در خصوص گیر کردن دست کودک در داخل کف شوی حمام به ثبت رسید.

وی افزود: بلافاصله پس از اطلاع نیروهای امدادی از ایستگاه چهار آتش نشانی و ایستگاه نجات مرکزی به محل حادثه در شهرک زیباشهر اعزام شدند.

رئیس سازمان آتش نشانی کرمانشاه تصریح کرد: نیروهای امدادی در کمتر از چهار دقیقه به محل حادثه رسیده و گزارش کردند که پسر بچه ۲ ساله دست خود را تا آرنج داخل کف شوی حمام فرو کرده است.

فرهودی خاطرنشان کرد: این پسر بچه ۲ ساله به دلیل استرس و نگرانی نتوانسته بود که دست خود را از کف شوی حمام خارج کند.

وی ادامه داد: تلاش خانواده کودک برای رهاسازی دست این کودک ۲ ساله به دلیل کیپ شدن دست کودک داخل سوراخ کفشوی بی نتیجه مانده بود.

رئیس سازمان آتش نشانی کرمانشاه گفت: عملیات نجات و رها سازی دست این کودک با استفاده از تجهیزات مخصوص امدادی و آتش نشانی آغاز و پس از مدت کوتاهی دست کودک از کفشوی حمام خارج شد.

فرهودی با توصیه به والدین در خصوص کنجکاوی کودکان با سن پایین، گفت: فرزندان در سن‌های پایین کنجکاوی زیادی دارند بنابراین باید والدین آنها را نسبت به خطرات احتمالی آگاه کنند.

 

۱۴۰۱ مرداد ۲۴, دوشنبه

قتل هولناک دختر جوان مقابل چشمان پدرش در اختیاریه

قتل هولناک دختر جوان مقابل چشمان پدرش در اختیاریه

روز حادثه وسوسه شدم و برای سرقت لوازم با ارزش داخل خانه، به دختر جوان جلوی چشمان پدرش که آلزایمر دارد، حمله کردم و وی را به قتل رساندم و ...

 روز حادثه وسوسه شدم و برای سرقت لوازم با ارزش داخل خانه، به دختر جوان جلوی چشمان پدرش که آلزایمر دارد، حمله کردم و وی را به قتل رساندم و

اوایل مرداد ماه جاری، اهالی یک خیابان در محله اختیاریه، کشف جسد زن جوانی را در خانه ویلایی به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش دادند.

با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، ماموران تشخیص هویت پلیس آگاهی و متخصصان پزشکی قانونی به همراه بازپرس کشیک قتل راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را کلید زدند.

تیم جنایی به محض ورود به خانه با جسد زن جوانی مواجه شدند که به یک صندلی آهنی بسته شده و براثر خفگی به قتل رسیده بود؛ در ادامه متخصصان پزشکی قانونی، زمان مرگ مقتول را 3 روز قبل تشخیص دادند!

تحقیقات ابتدایی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مشخص کرد پدر مقتول که دچار بیماری آلزایمر است، به مدت 3 روز با جسد دخترش در خانه زندگی کرده اما از جزئیات این قتل هولناک خبر ندارد و وسایل با ارزش خانه هم به سرقت رفته است.

کارآگاهان پس از رصد‌های اطلاعاتی و بازبینی دوربین‌های مداربسته پی بردند، یک مرد جوان که کارگر امور نظافتی این خانه بوده، چند روز قبل به صحنه جنایت مراجعه کرده است؛ همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این طلاعات مهم، با اقدامات پلیسی هویت و مخفیگاه مرد جوان را شناسایی کردند و پس از عملیات دستگیری، وی را به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.

تحقیقات ادامه داشت تا اینکه صبح امروز 22 مرداد ماه، متهم در بازجویی‌های فنی به جرم قتل زن جوان اعتراف کرد و گفت: چندی قبل، برای انجام کار‌های نظافتی به خانه مقتول رفت و آمد داشتم؛ این پدر و دختر که با یکدیگر زندگی می‌کردند و بسیار ثروتمند بودند.

قاتل ادامه داد: روز حادثه وسوسه شدم و برای سرقت لوازم با ارزش داخل خانه، به دختر جوان جلوی چشمان پدرش که آلزایمر دارد، حمله کردم و وی را به قتل رساندم؛ پس از ارتکاب این جنایت، بلافاصله از مهلکه گریختم و  پیرمرد بیچاره را که بیماری آلزایمر دارد، کنار جسد دخترش رها کردم!

متهم پس از اعترافاتش به قتل دخترجوان در اداره دهم پلیس آگاهی برای سیر مراحل قانونی به دادسرای امور جرائم‌ جنایی منتقل شد.

ماهنامه حق ما انسانها چاپ 33 مرداد 1401

 

ماهنامه سیاسی و اجتماعی

حق ما انسان ها

 

نشریه مستقل هواداران حقوق بشر

 

سال چهارم شماره سی سوم– مرداد  1401 / آگوست 2022

ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.

برای آگاهی در زیر کنوانسیون‌ حقوق‌ کودک(مصوب‌ نوامبر ۱۹۸۹) را اعلام می کنیم

رمال گفت اگر میخواهی زبان مادرت را ببندم طلاهایت را در فلان قبرستان دفن کن /فردا دنبال طلاها رفتم؛رمال گفت اموات آنها را برده اند که طلسم بسازند!

رمال گفت اگر میخواهی زبان مادرت را ببندم طلاهایت را در فلان قبرستان دفن کن /فردا دنبال طلاها رفتم؛رمال گفت اموات آنها را برده اند که طلسم بسازند!

دختر نوجوان در تحقیقات گفت: من بیشتر اوقات با دوستانم در اینستاگرام و واتس‌اپ صحبت می‌کردم اما مدتی بود که مادرم مدام غر می‌زد و می‌گفت چرا اینقدر با گوشی تلفن همراهت در حال چت کردن هستی و تمام وقتت را با گوشی تلف می‌کنی. گلایه‌های مادرم تمامی نداشت و من که از رفتارهای مادرم خسته شده بودم، موضوع را برای یکی از دوستانم تعریف کردم و او پیشنهاد داد برای رهایی از این رفتارها و پایان غر زدن‌های مادرم به یک رمال مراجعه کنم.

او ادامه داد: به پیشنهاد دوستم در اینستاگرام به‌دنبال پیدا کردن یک رمال بودیم تا بتواند طلسمی بدهد و زبان مادرم بسته شود. بالاخره پس از چند هفته جست و جو درنهایت موفق شدم مردی را پیدا کنم که به قول خودش می‌توانست طلسمی به من بدهد که زبان مادرم را ببندم و دیگر او به من گیر ندهد و با رفتارهایش اذیتم نکند.
دفن طلا در گورستان
دختر نوجوان گفت: مرد رمال پیشنهاد داد که به یکی از روستاهای اطراف تهران بروم و در کنار قبر شماره 17 گورستانی که اسمش را هم به من گفته بود، طلاهایم را دفن کنم. او حتی از من خواست که از این کار فیلم و عکس تهیه کنم و برایش بفرستم و حدود 24 ساعت بعد، به گورستان برگردم و طلاها را بردارم.
او ادامه داد: با تصور اینکه طلسم مرد رمال کارساز است، خودرویی را دربست کرایه کرده و راهی گورستان موردنظر شدم و همانطور که گفته بود، طلاها را در مکان مورد نظر دفن کردم، اما فردای آن روز وقتی برای برداشتن طلاها رفتم از طلاها خبری نبود. موضوع را با مرد رمال در میان گذاشتم که به من گفت نگران نباش اموات طلاها را با خودشان برده‌اند تا طلسمش کنند. حالا باید مرحله دوم را اجرا کنی. این بار باید 17 قطعه طلا را در کنار قبری دیگر دفن کنی. بعد طلاها را پیش من بیاوری تا ورد و طلسم روی آنها بخوانم. چون بیشتر طلاها را قبلاً دفن کرده بودم، از دوست و فامیل مقداری طلا قرض گرفتم و دوباره در قبرستان دفن کردم. اما روز بعد وقتی برای برداشتن طلاها رفتم، باز هم از آنها خبری نبود. دوباره با مرد رمال تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش و صفحه اینستاگرامش نیز غیرفعال شده بود. تازه آن موقع متوجه شدم چه کلاهی سرم رفته و ماجرا را با خانواده‌ام در میان گذاشتم.
با شکایت دختر نوجوان، تحقیقات به دستور بازپرس کشیک دادسرای ویژه سرقت برای دستگیری مرد رمال آغاز شد.

 

مقاومت صاحب گوشی به قیمت جانش تمام شد/ پسر17ساله برای اینکه برای ملاقات با یک دختر ، پول داشته باشد گوشی را قاپید

مقاومت صاحب گوشی به قیمت جانش تمام شد/ پسر17ساله برای اینکه برای ملاقات با یک دختر ، پول داشته باشد گوشی را قاپید

مقاومت صاحب گوشی به قیمت جانش تمام شد/ پسر17ساله برای اینکه برای ملاقات با یک دختر ، پول داشته باشد گوشی را قاپید

ذران در یکی از خیابان‌های باقرشهر، متوجه صدای فریاد و درگیری مرد جوانی با یک دزد شدند که کمک می‌خواست. اما قبل از اینکه رهگذران خود را به مرد جوان برسانند، سارق نوجوان دست به چاقو شد و با ضربه‌ای به مرد جوان از محل متواری شد.با تماس شاهدان، اورژانس و مأموران کلانتری 175 باقرشهر خود را به محل رسانده و مرد 31 ساله را به بیمارستان منتقل کردند، اما تلاش کادر درمان بی‌نتیجه ماند و او تسلیم مرگ شد.

اواخر سال گذشته رهگذران در یکی از خیابان‌های باقرشهر، متوجه صدای فریاد و درگیری مرد جوانی با یک دزد شدند که کمک می‌خواست. اما قبل از اینکه رهگذران خود را به مرد جوان برسانند، سارق نوجوان دست به چاقو شد و با ضربه‌ای به مرد جوان از محل متواری شد.با تماس شاهدان، اورژانس و مأموران کلانتری 175 باقرشهر خود را به محل رسانده و مرد 31 ساله را به بیمارستان منتقل کردند، اما تلاش کادر درمان بی‌نتیجه ماند و او تسلیم مرگ شد.

با گزارش این جنایت به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، مأموران راهی محل شده و در بررسی‌های میدانی یک برگ رسید پول در نزدیکی محل قتل پیدا کردند؛ برگه‌ای که ظاهراً در جریان درگیری از جیب قاتل یا مقتول بیرون افتاده بود.
از سویی در بازبینی دوربین‌های مداربسته محل جنایت و ادامه بررسی‌ها مشخص شد مقتول در حال بازگشت از محل کارش در حال تماس تلفنی بوده که ناگهان پسری با کلاه و ماسک به سمت او رفته تا گوشی تلفن همراهش را سرقت کند، اما وقتی با مقاومت مقتول مواجه شد بین آنها درگیری فیزیکی رخ داد و از سویی قربانی این جنایت سعی داشت با داد و فریاد از رهگذران و کسبه کمک بخواهد. عامل قتل نیز که پسر نوجوانی بود وقتی خود را در دستان مقتول اسیر دید و رهگذران نیز در چند قدمی او بودند، برای اینکه دستگیر نشود دست به جیب شد و با چاقویی که به همراه داشت ضربه‌ای به مرد جوان زد و از محل متواری شد.

در استعلامات صورت گرفته مشخص شد رسید دریافت پول متعلق به پسری 17 ساله به نام سروش است. بدین ترتیب با به‌دست آمدن هویت متهم، تحقیقات نشان می‌داد او ساکن یکی از شهرستان‌های مرکزی کشور است.پس از هماهنگی‌های قضایی و شناسایی مخفیگاه پسر نوجوان، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و سروش را دستگیر کردند.

متهم پس از انتقال به اداره آگاهی تهران به قتل اعتراف کرد. او که از این جنایت بسیار ناراحت بود و مدام گریه می‌کرد در تحقیقات گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با دختری آشنا شدم. الناز ساکن تهران بود و برای دیدنش راهی تهران شدم، اما از بخت بد کیفم را که مدارک شناسایی و پول هایم داخل آن بود به سرقت بردند؛ فقط یک برگه رسید بانکی داخل جیبم مانده بود.
او ادامه داد: در این شهر بزرگ بدون اینکه کسی را بشناسم، تنها و بی‌پول مانده بودم. از طرفی هم با الناز قرار داشتم و برای رفتن به محل قرار نیاز به پول داشتم. ناگهان به ذهنم رسید که یک گوشی سرقت کنم و با فروش گوشی سرقتی، کمی پول به دست بیاورم. من قصدم جنایت نبود، فقط می‌خواستم گوشی مقتول را بگیرم، اولین سرقتم بود اما وقتی با مقاومت او روبه‌رو شدم می‌خواستم فرار کنم که مقتول مرا محکم گرفت و اجازه نمی‌داد حتی فرار کنم. ناخودآگاه دستم داخل جیبم رفت و با چاقویی که همراه داشتم ضربه‌ای به او زدم. از ترس دستگیری فرار کردم اما در این پنج ماه یک لحظه آرامش نداشتم و مدام کابوس می‌دیدم. حتی جرأت نکردم از گوشی تلفنی که سرقت کرده بودم استفاده کنم.
با اعتراف متهم نوجوان به جنایت، با توجه به سن متهم، پرونده برای رسیدگی به دادسرای اطفال ارجاع شد.

۷۴ درصد کودکان کار در گلستان اتباع هستند

۷۴ درصد کودکان کار در گلستان اتباع هستند
۷۴ درصد کودکان کار در گلستان اتباع هستند

گرگان- مدیرکل بهزیستی گلستان گفت: ۷۴ درصد کودکان کار در گلستان اتباع بوده که باید نیروی انتظامی و قوه قضاییه در این زمینه ورود کرده و سایر دستگاه ها هم نقش خود را ادا کنند.

عارف کیایی در دیدار با تحریریه خبرگزاری مهر گلستان به مناسبت روز خبرنگار اظهارکرد: ۱۶۷ شرح وظیفه برای بهزیستی اعم از کودکان و خیابانی، کودک آزاری، همسرآزاری، خودکشی، ازدواج، مشاوره، معلولان، معتادان، سرپرستان خانوار، سالمندان و غیره تعریف شده است.

مدیرکل بهزیستی گلستان افزود: در ساماندهی کودکان کار ۱۲ دستگاه اعم از شهرداری، اتباع، انتظامی، قوه‌قضاییه، سازمان فرهنگی ورزشی، تربیت بدنی، علوم پزشکی و غیره نقش دارند.

به گفته وی در تعریف بین المللی کودکان کار به کودکان زیر ۱۸ سال تلقی می‌شود اما این عدد در کشور ما ۱۵ سال است.

کیایی متذکر شد: ۷۴ درصد کودکان کار در گلستان اتباع بوده که باید نیروی انتظامی و قوه قضاییه در این زمینه ورود کرده و بهزیستی قدرت آن را ندارد.

مدیرکل بهزیستی گلستان در خصوص مراکز ماده ۱۵ هم گفت که ۴۰ مرکز در گلستان وجود داشته و کمترین آن در گنبدکاووس قرار دارد که برنامه‌ریزی برای افزایش این مراکز در دستور کار است.

کیایی در خصوص مشکلات کمپ ماده ۱۶، هم توضیح داد که این مرکز باید از صفر تا صد به بهزیستی واگذار شود تا به سر و سامان برسد.

طبق گفته وی در سال گذشته یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان برای ۱۰۰ نفر در یک دوره در این کمپ هزینه شده است و هم اکنون سرانه از ۳۵ هزار تومان به ۶۰ هزار تومان افزایش یافته است.

مدیرکل بهزیستی گلستان در خصوص مسکن خانواده های دارای دو فرزند معلول هم گفت که در سال گذشته تسهیلات بلاعوض ۸۰ میلیون تومان بود که هم اکنون به ۲۰۰ میلیون تومان در شهر و ۱۵۰ میلیون تومان در روستاها رسیده است.