۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

مرگ هولناک پسر ۲ ساله در جوی فاضلاب

مرگ هولناک پسر ۲ ساله در جوی فاضلاب

عقربه‌ها ساعت ١٠ شب هفدهم اردیبهشت‌ماه سال جاری را نشان می‌داد؛ بدر سجرات، همسر او و چهار فرزندش که چند ماه پیش ساکن روستای قلعه چنعان منطقه کوت عبدالله اهواز شده‌اند، مثل شب‌های قبل، مشغول حرف‌زدن و تماشای تلویزیون بودند. همه چیز آرام بود و خانواده سجرات در کنار هم لحظات پر از آرامشی را پشت سر می‌گذاشتند اما نمی‌دانستند کوچک‌ترین عضو خانواده خود را برای همیشه از دست داده‌اند.

بدر، پدر ارکان درباره شب حادثه می‌گوید: چند لحظه پس از بیرون رفتن حسین بود که متوجه شدم ارکان نیست. ابتدا فکر کردم با حسین به سوپرمارکت رفته است اما وقتی حسین به خانه آمد، خبری از ارکان نبود. وقتی از او پرسیدم ارکان کجاست، با تعجب گفت با من نیست و باید در کوچه باشد.

وقتی از حسین شنیدم ارکان را ندیده و با او نبوده است، شوکه شدم. از جایم بلند شدم و هراسان خودم را به کوچه رساندم. با فریاد اسمش را صدا می‌زدم. چشم می‌انداختم به این‌طرف و آن‌طرف شاید او را ببینم، اما هیچ خبری نبود. تا نزدیک سوپرمارکت هم رفتم، اما پسرم را ندیدم. خیلی ترسیده بودم و نفس کشیدن برایم سخت شده بود.

حتی برای یک لحظه چهره ارکان با آن خنده‌ای که همیشه روی لبانش داشت، از مقابل چشمانم محو نمی‌شد. مدام صدایش را در گوشم می‌شنیدم. فریاد می‌زدم و کمک می‌خواستم. درِ خانه همسایه‌ها را زدم و سراغ پسرم را گرفتم اما هیچکس از او خبری نداشت.

مقابل خانه ما جوی فاضلابی است که همیشه پر از آب و زباله است. مدتی قبل لوله‌ای که تقریباً این جوی را پوشانده بود، برداشتند و گفتند دوباره روی آن را می‌پوشانند اما جوی باز ماند. حسی به من می‌گفت ارکان داخل جوی آب افتاده است. روی زمین، به روی شکم خوابیدم و با دستانم داخل جوی آب را می‌گشتم. هر ثانیه دلشوره‌ای که به جانم افتاده بود، بیشتر می‌شد.

پس از برداشتن لوله‌ها، یک تکه بلوک مقابل جوی فاضلاب کنار خانه‌مان قرار دادند. وقتی به قسمت بلوک رسیدم، همان بلوکی که به عنوان پل از آن استفاده می‌شد، دلشوره‌ام بیشتر شد. دستم را زیر پل بردم و مشغول جست‌وجو شدم. ناگهان احساس کردم دستم به چیزی خورد. از آن چیزی که می‌ترسیدم به سرم آمد. ارکان، پسرم بود که آنجا در جوی فاضلاب و زیر بلوک گیر کرده بود. او را بیرون کشیدم؛ نفس نمی‌کشید. دنیا دور سرم می‌چرخید. فریاد می‌زدم و کمک می‌خواستم، اما هیچ فایده‌ای نداشت.

وقتی او را از جوی فاضلاب بیرون کشیدم و متوجه شدم نفس نمی‌کشد، خودم دست به کار شدم. تنفس مصنوعی دادم، ماساژ دادم، اما فایده‌ای نداشت. پسرم هنوز رمق داشت، با خودروی یکی از همسایه‌ها به بیمارستان سینا رفتیم. پزشکان تلاش کردند او را به زندگی بازگردانند اما او را برای همیشه از دست دادیم؛ همه زندگی‌ام رفت.

از آن روز تا به حال حتی یک مسئول هم به ما سر نزده است و هیچکس پاسخگوی این حادثه نیست. قبل از این حادثه، چندین‌بار به دهیاری مراجعه کردم و از آنها خواستم تکلیف این جوی‌های رها شده فاضلاب را روشن کنند اما هربار که می‌رفتم، می‌گفتند لوله نیامده، بودجه نیست. می‌دانم این حرف‌ها باعث نمی‌شود ارکان من به زندگی بازگردد اما نمی‌خواهم هیچ پدر و مادری مانند ما داغدار فرزندشان شوند. از دهیاری روستا شکایت کرده‌ایم و امیدوارم مسئولان پیگیر این حادثه شوند و اجازه ندهند که حق ما پایمال شود.

اجرای حکم اعدام ۲ زندانی از جمله یک کودک-مجرم در یزد و بیرجند

اجرای حکم اعدام ۲ زندانی از جمله یک کودک-مجرم در یزد و بیرجند

خبرگزاری هرانا – سحرگاه روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت‌ماه، حکم اعدام یک کودک-مجرم که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی یزد به اجرا درآمد. همچنین روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه نیز یک زندانی دیگر که پیش از این از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان بیرجند اعدام شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سازمان حقوق بشر ایران، سحرگاه روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی یزد به اجرا درآمد.

 هویت این زندانی محراب صالحی، ۲۰ ساله عنوان شده است.

در این گزارش به نقل از نزدیکان این زندانی آمده است: ” محراب صالحی متولد اسفندماه ۱۳۸۱ بود و در دی ماه ۱۳۹۸ زمانی که ۱۶ سال و ده ماه داشت با اتهام قتل بازداشت شده بود”.

گفته می‌شود این متهم پیش از این دو بار پای چوبه دار رفته بود و هر بار با اخذ مهلت از اولیای دم به سلول خود بازگشته بود. شاکیان این پرونده طلب خون بهای یک‌میلیارد و پانصد میلیون تومانی کرده بودند که خانواده وی موفق به تهیه آن نشدند.

در خبری دیگر، به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، یک زندانی با هویت قباد نارویی فرزند امان الله و اهل زابل در زندان بیرجند اعدام شد.

بر اساس این گزارش، این زندانی سه سال پیش بازداشت و از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود.

تا لحظه تنظیم این خبر، اعدام این زندانیان از سوی رسانه‌های داخل ایران و یا منابع رسمی اعلام نشده است.

بر اساس گزارش سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در بازه زمانی (اول ژانویه ۲۰۲۱ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۱) دستکم ۲۹۹ شهروند اعدام شدند و ۸۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ کودک-مجرم اشاره کرد.

بنا بر همین گزارش بیش از ۸۸ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

 

تصاویر جدید ضرب و شتم یک دانش‌آموز توسط معلم ؛ این بار در استان اصفهان

تصاویر جدید ضرب و شتم یک دانش‌آموز توسط معلم ؛ این بار در استان اصفهان

 

پس از گذشت کمتر از ۲ ماه از بازگشایی حضوری مدارس، امروز باز هم فیلمی از کتک زدن یک دانش‌آموز توسط معلم منتشر شد.

به گزارش همشهری‌آنلاین، با گذشت کمتر از ۲ ماه از بازگشایی حضوری مدارس شاهد اتفاقات ناگواری در محیط‌های آموزشی بوده‌ایم. متخصصان و کارشناسان حوزه آموزش هشدار داده بودند که به دلیل وفقه ۲ ساله در امر آموزش حضوری حتما با ناهنجاری‌ها و مشکلاتی روبه‌رو خواهیم بود.

بیشتر بخوانید؛

از زمان بازگشایی حضوری مدارس تا به امروز چندین خبر مبنی بر کتک زدن دانش‌آموزان توسط معلمان در کلاس درس منتشر شده است. امروز باز هم فیلمی از کتک زدن یک دانش‌آموز توسط معلم منتشر شد. این اتفاق این بار در شهرستان هرند واقع در اصفهان رخ داده است.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

بیش از ۵۰ درصد دانش آموزان کاشمری در مدارس تخریبی تحصیل می‌کنند

بیش از ۵۰ درصد دانش آموزان کاشمری در مدارس تخریبی تحصیل می‌کنند

ایسنا/خراسان رضوی معاونت پشتیبانی و توسعه مدیریت آموزش و پرورش کاشمر گفت: بیش از ۵۰ درصد دانش آموزان کاشمری در مدارس تخریبی تحصیل می‌کنند.

علی زنده جانی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه هر چند مدارس فرسوده بسیاری در شهرستان داریم که باید تخریب و بازسازی شوند و بسیاری از آن‌ها در بافت‌های قدیمی شهر هستند، بیان کرد: بر اساس اعلام اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مدارس تخریبی اجازه نداریم ساخت و ساز جدیدی انجام دهیم و باید تخریب شوند.

وی عنوان کرد: در حال حاضر در شهرستان کاشمر ۱۸۰ فضای آموزشی داریم که ۱۶۰ باب آن را مدارس تشکیل می‌دهند که از این تعداد ۵۰ درصد آن حدود ۴۵ تا ۵۰ مدرسه فرسوده هستند و باید تخریب شوند.

معاونت پشتیبانی و توسعه مدیریت آموزش و پرورش کاشمر مطرح کرد: در حال حاضر با کمبود فضای شدید فضای آموزشی مواجه هستیم به طوری که ظرفیت تمامی مدارس مقطع متوسطه در غرب شهر به طور کامل تکمیل شده و حتی امکان ثبت‌نام یک دانش‌آموز جدید هم وجود ندارد.

وی گفت: کمبود فضای آموزشی موجب شده که ۲۷ مدرسه دو شیفته شوند که ۴ مدرسه در مقطع متوسط اول و باقی در مقطع ابتدایی هستند، اگر هم‌اکنون ۲۷ مدرسه احداث کنیم فقط دو شیفته‌ها حذف می‌شوند.

زنده جانی در ادامه با بیان اینکه اکنون ۲۱ پروژه آموزشی و سالن ورزشی در حال احداث هستند، تصریح کرد: پیشرفت این پروژه‌ها از ۱۰ تا ۹۰ درصد متفاوت بوده که در شهر و روستا با همکاری خیران در حال احداث است.

وی بیان کرد: مرکز نجوم کاشمر با ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی، استخر با ظرفیت ۳۲ میلیون لیتر و چندین کلاس درس، مدرسه و پژوهش سرا از جمله پروژه‌های در دست انجام است.

 

خودکشی دختر نوجوان قربانی کودک همسری

خودکشی دختر نوجوان قربانی کودک همسری

 

اخیراً یک دختر نوجوان در کرمانشاه که قربانی کودک همسری و مادر یک فرزند خردسال نیز بوده با هویت سیتا شیخ‌مرادی ۱۷ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی اقدام به خودسوزی و به زندگی خود پایان داده است.
منابع مطلع به هه‌نگاو اعلام کرده‌اند که سیتا شیخ‌مرادی که ساکن محله “دره‌ دریژ” (شهرک مهدی) بوده روز سه‌شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ به دلیل اختلافات خانوادگی با ریختن الکل بر بدن اقدام به خودسوزی کرده و به دلیل بالا بودن درصد سوختگی (۹۵٪)، پس از انتقال به مراکز درمانی جانش را از دست داده است.
یک منبع نزدیک به خانواده شیخ‌مرادی در این خصوص به هه‌نگاو گفت: “سیتا شیخ‌مرادی در سن ۱۵ سالگی ازدواج کرده و مادر یک کودک ۴ ماهه نیز بوده است”.

 

فیلم های سیاه عامل قتل مهرسا کوچولو توسط پسرهمسایه !

فیلم های سیاه عامل قتل مهرسا کوچولو توسط پسرهمسایه !

ساعت 15 عصر بیستم اردیبهشت، دختر بچه 3 ساله ای به نام «مهرسا» در خیابان شهید شیری نژاد (کوی مهدی آباد) به طور ناگهانی گم شد. خانواده این دختر خردسال برای یافتن او به جست و جو پرداختند و با نگرانی به هر کوی و برزنی سرزدند اما هیچ اثری از «مهرسا» نبود. همزمان با ورود پلیس به ماجرای گم شدن دختربچه مذکور، اهالی محل نیز به یاری این خانواده آمدند و با انتشار تصاویری در فضای مجازی و محل سکونت وی، به تلاش برای یافتن سرنخی از این دختر ادامه دادند. یکی از همسایگان این خانواده نیز تصویری از او را به شیشه عقب تاکسی چسباند تا او نیز سهمی در کمک به همسایه درمانده داشته باشد.

اما همه این جست وجوها بی فایده بود تا این که بیست و دوم اردیبهشت، پرونده «مهرسا کوچولو» در پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد بررسی های تخصصی قرار گرفت. گزارش خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت موضوع و با دستور و راهنمایی سرهنگ کارآگاه «جواد شفیع زاده» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) این پرونده برای پیگیری های پلیسی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت چرا که احتمال ربایش یا قتل کودک بیشتر از فرضیه های وقوع حوادث ناخواسته و اتفاقی مطرح بود. به همین دلیل گروهی از کارآگاهان دایره مبارزه با آدم ربایی با نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و در حالی به بازبینی دوربین های مدار بسته پرداختند که هیچ سرنخی از کودک مذکور دیده نشد. در حالی که خانواده «مهرسا» هنگام بازدید از یکی از دوربین های مدار بسته مدرسه ای در همان اطراف به ربودن دخترشان توسط دو نوجوان دوچرخه سوار مشکوک بودند اما بررسی ها در این باره نیز نشان داد که دوچرخه سواران پسر بچه 6 ساله ای را با خود همراه کرده اند و این موضوع ارتباطی به گم شدن «مهرسا» ندارد.

در حالی که تحقیقات برای ردیابی دختر گم شده همچنان با فرضیه های متفاوت ادامه داشت، ساعت 12:15 ظهر روز گذشته، یکی از اهالی خیابان شهید شیری نژاد که در حال احداث ساختمانی پس از تخریب منزل کلنگی بود، جوشکاری را برای ادامه ساخت و ساز به داخل ساختمان برد اما ناگهان با کیسه سفیدرنگ مشکوکی روبه رو شد که درون ساختمان افتاده بود. وقتی آن را گشود، صحنه وحشتناکی مقابل چشمانش نمایان شد؛ جسد دختر خردسالی درون کیسه قرار داشت.

مالک ساختمان سراسیمه و هراسان با پلیس 110 تماس گرفت و ماجرا را اطلاع داد: طولی نکشید که نیروهای کلانتری محل عازم خیابان شهید شیری نژاد شدند و با مشاهده جسد دختربچه ای با پیراهن سفید و شلوار قرمز رنگ مراتب را به بازپرس ویژه قتل عمد اطلاع دادند. مدتی بعد با حضور مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل کشف جسد، مشخص شد که او همان «مهرسا» دختربچه گم شده است که از حدود چهار روز قبل جست وجوها برای یافتن وی آغاز شده بود. گزارش خراسان حاکی است، پزشک قانونی که در محل ساختمان در حال احداث حضور داشت به دستور بازپرس «عارفی راد» جسد را معاینه کرد و علت مرگ را انسداد راه تنفسی (خفگی) تشخیص داد. بدین ترتیب با روشن شدن ماجرای قتل دختر 3 ساله، تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه یافت. بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که جسد از یکی از منازل اطراف به داخل ساختمان مذکور پرت شده است. پس از آن که کارآگاهان در حضور مقام قضایی، منازل اطراف را مورد کنکاش قرار دادند، به منزلی رسیدند که کیسه های دیگری شبیه کیسه ای که جسد درون آن قرار داشت در گوشه ای افتاده بود. وقتی مشخص شد که صاحبخانه پسر مجرد 25 ساله ای به نام «ایمان» دارد، فرضیه ارتکاب جنایت توسط این تک فرزند خانواده قوت گرفت چرا که پدر خانواده گفت: در روز گم شدن «مهرسا» به همراه همسرش به شهرستان رفته بودند و پسرشان به تنهایی در خانه بود. او ادامه داد: وقتی از شهرستان بازگشتم و موضوع را از اهالی محل فهمیدم برای پیدا کردن دختربچه، تصویر او را پشت شیشه خودروی تاکسی خودم نصب کردم تا به خانواده اش برای یافتن او کمک کنم!…

با انتقال متهم 25 ساله به پلیس آگاهی، بازجویی های تخصصی از وی آغاز شد تا این که او لب به اعتراف گشود و به قتل دختر بچه 3 ساله اقرار کرد. او در اظهاراتی تکان دهنده گفت: در یک کارگاه کولرسازی کار می کنم. آن روز عصر وقتی برای صرف ناهار به خانه بازمی گشتم درون گوشی تلفن همراهم فیلم های کوتاه و تصاویر مستهجن را تماشا کردم. زمانی که به در منزل رسیدم دختربچه را داخل کوچه دیدم و وسوسه های شیطانی به سراغم آمد. او را به قصد تعرض و به بهانه ای به داخل خانه بردم ولی همچنان سروصدا می کرد. تصمیم گرفتم او را در کوچه رها کنم اما وقتی به داخل کوچه نگاه کردم، رهگذرانی حضور داشتند که می ترسیدم با سروصدای دختربچه متوجه ماجرا شوند، به همین دلیل دخترک را به پشت بام بردم. او هنوز جیغ می کشید و سروصدا به راه انداخته بود که ناچار شدم برای جلوگیری از فریادهایش گلویش را فشار بدهم. در این هنگام بود که فهمیدم او دیگر نفس نمی کشد. خیلی ترسیده بودم، برای آن که کسی متوجه این ماجرا نشود یکی از کیسه های سفید را از پشت بام برداشتم و جسد دختر خردسال را درون آن گذاشتم و سپس کیسه حاوی جسد را به داخل ساختمانی انداختم که همسایه در حال ساخت آن بود.

«ایمان- ت» (متهم این پرونده جنایی) در حالی با دستور قاضی «عارفی راد» برای تشخیص سلامت روانی به پزشکی قانونی معرفی شد که هیچ گونه آثار ظاهری از تجاوز روی پیکر دختر بچه وجود نداشت . شایان ذکر است، پدر و مادر متهم که در همسایگی خانواده مقتول سکونت دارند هنگامی که متوجه شدند تک فرزند آنان به اتهام قتل دختربچه همسایه دستگیر شده است، از شدت ناراحتی و شرمندگی فقط اشک می ریختند. تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای متهم و همچنین زوایای پنهان این جنایت دردناک ادامه دارد و گروه تخصصی از کارآگاهان بازجویی ها را به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) آغاز کرده اند.

دستور آموزش و پرورش برای پخش سرود سلام فرمانده در صبحگاه مدارس

دستور آموزش و پرورش برای پخش سرود سلام فرمانده در صبحگاه مدارس
کلیپ سلام فرمانده

رویداد۲۴ فروردین ماه امسال همزمان با نیمه شعبان ویدئو کلیپی با عنوان «سلام فرمانده» در صحن مسجد جمکران و با حضور ۳۱۳ کودک دهه نودی منتشر شد. انتخاب عدد ۳۱۳ به تعداد یاران امام عصر بر اساس برخی روایات اشاره دارد. به گفته ابوذر روحی خواننده گروه ماح و تهیه‌کننده این نماهنگ، هدف از ساخت چنین محصولی «آشتی بچه‌های انقلابی با انقلاب و نظام» بوده است.

یک ماه بعد از انتشار اولیه این نماهنگ، تلاش شد تا به صورت گسترده بازنشر شود. اولین بودجه توسط شهرداری تهران هزینه شد. همچنین همزمان با ۱۲ فروردین و روز جمهوری اسلامی، سرود سلام فرمانده در برج میلاد اجرا شد. کم‌کم ویدئو‌های مختلفی از مدارس تهران و سایر شهر‌های ایران و حتی مدرسه‌ای در کارگیل کشمیر در هندوستان منتشر شد که نشان می‌داد کودکان مقطع ابتدایی سر صف مشغول خواندن سرود «سلام فرمانده» هستند.

سندی به دست رویداد۲۴ رسیده رسیده که نشان می‌دهد اداره آموزش و پرورش یکی از مناطق تهران طی بخشنامه‌ای به مدارس دولتی مقطع ابتدایی، متوسطه اول، متوسطه دوم و هنرستان فنی حرفه‌ای دستور داده دانش آموزا قبل از ورود به کلاس این سرود را سر صف همخوانی کنند.

سرود سلام فرمانده

در این بخشنامه خطاب به مدیران، معاونین پرورشی و مربیان پروشی مدارس گفته شده به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان اقدام به برگزاری سرود همگانی «سلام فرمانده» کنند. در ادامه تاکید شده معاونین و مربیان پرورشی مدارس باید «زمینه ترغیب و تشویق دانش آموزان» برای هرچه بهتر برگزار کردن این سرود همگانی را فراهم کنند.

این بخشنامه در واقع بخشی از یک مسابقه میان مدارس است که در نهایت به انتخاب سه مدرسه برتر بر اساس مقطع تحصیلی و جنسیت منتهی خواهد شد و به پرسنل مدارس برگزیده «تقدیرنامه» خواهند داد. در این بخشنامه گفته شده برای «سهولت امر برگزاری سرود» بهتر است فایل صوتی آن هر روز در برنامه صبحگاه و زنگ‌های تفریح پخش شود.

آنچه در مورد این بخشنامه و بخشنامه‌های مشابه مورد انتقاد است، نحوه آموزش باورهای ایدئولوژیک به کودکان است. به طور عام، والدین کودکان منتقد آموزش سیاسی و ایدئولوژیک در مدارس هستند و حتی در برخی کشورهای توسعه‌یافته طبق قانون رسمی آن کشور اجازه آموزش‌های حتی مذهبی هم در سنین خردسالی داده نمی‌شود. علیرضا حاجیان زاده، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در گفت‌وگویی که با خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی کرده، گفته در تربیت کودک باید فضایی ایجاد شود که هر نوع آموزش به صورت نامحسوس انجام شود «کودک نمی‌داند که تحت تعلیم قرار گرفته، اما تحت تأثیر رفتار والدین و اطرافیان، با صداقت و راست گویی مأنوس می‌شود و یاد می‌گیرد که از دروغ و خلاف واقع گفتن پرهیز کند و این امر باید در جان او بنشیند. همچنین تربیت دینی برای کودک باید نامحسوس انجام شود.»

اصول آموزش مذهبی به کودکان

در مقاله‌ای که علی مقدسی‌پور در نشریه مذهبی معرفت منتشر کرده است، چنین آمده است: «آنچه باید بدان توجه داشت، این است که درک و برداشت کودک از مفاهیم دینى با بزرگسالان یکسان نیست؛ آنان در حد ظرفیت ذهنى خود مطالب دینى را می‌فهمند و برآن اساس، جهان‏بینى خود را می‌سازند. با توجه به سخن رسول گرامى اسلام (ص) که فرمود «ما پیامبران موظفیم با هرکس مطابق درک و فهم او صحبت کنیم» اگر آموزش مفاهیم دینى براى دانش‌‏آموزان دوره ابتدایى به گونه‌‏اى حساب‌شده صورت نگیرد، نه تنها از تأثیرات سازنده‌‏اى برخوردار نمی‌شود، بلکه می‌تواند پیامدهاى زیانبارى به دنبال داشته باشد.»

سایت حوزه‌نیوز که به صورت تخصصی مسائل مذهبی را دنبال می‌کند، درباره آموزش کودکان مطلبی منتشر کرده و روایتی از پیامبر نقل کرده که در آن گفته شده «بچه‌ای که در بچه‌گی مشغول بازی باشد، همین بازی باعث می‌شود تا در بزرگسالی اهل تعقل شود.»

تحقیقاتی در سال ۱۹۶۱ تحت عنوان آزمایش «عروسک بوبو» توسط دانشگاه استنفورد انجام شده که نشان می‌دهد کودکان رفتار‌های اجتماعی را از طریق فرآیند یادگیری مشاهده‌ای می‌آموزند. این کار از طریق تماشای رفتار دیگر بزرگسالان صورت می‌پذیرد. به همین دلیل والدین سعی میکنند فرزندانشان را در محیطی قرار دهند که دلشان می‌خواهد عینا به اعضای آن تبدیل شوند و قرار دادن آن‌ها در محیطی با یک رویکرد سیاسی مشخص هم با هدف نزدیک شدن آن‌ها به ایدئولوژی مطلوبشان انجام می‌شود. اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد اگر کودکان از سنین پایین در معرض آموزش‌های سیاسی قرار بگیرند، احتمال عصیان آنها در آینده بالاتر است.

نشریه آمریکایی آتلانتیک نتایج تحقیقات اخیر را منتشر کرده و نوشته «اینکه والدین بخواهند فرزندانشان با ارزش‌ها و باور‌های مطلوب آن‌ها بزرگ شوند، قابل درک است، اما تحقیقات نشان داده تلاش بیش از حد برای انتقال این ارزش‌ها اشتباه است.»

مجله علوم سیاسی بریتیش اخیرا داده‌هایی از آمریکا و انگلیس منتشر کرده که نشان می‌دهد والدینی که اصرار داشتند فرزندانشان نقطه نظرات سیاسی آن‌ها را اتخاذ کنند ناخواسته فرزندانشان را به سمت ترک آن عقاید سوق می‌دهند.

این نشریه در ادامه نوشته «مکانیسم این تحول شاید شگفت‌انگیز باشد: کودکانی که از خانه‌هایی می‌آیند که در آن سیاست موضوع محوری مباحث روزمره است احتمالا افراد سیاسی‌تری خواهند شد و همین مساله هم آن‌ها را در معرض دیدگاه‌های جدید قرار می‌دهد و احتمالا منجر به تغییر عقیده آن‌ها خواهد شد.»

این تحقیقات نشان می‌دهد تحولات فوق احتمالا در سال‌های نخست دانشگاه اتفاق می‌افتد. به گزارش آتلانتیک سال‌هاست که جریان‌های محافظه‌کار فرهنگی نسبت به تبدیل شدن دانشگاه به پایگاهی برای القای ارزش‌های لیبرال هشدار داده‌اند.

کارل پیکهارت روانشناس کودک و نویسنده کتاب‌هایی در این زمینه به نشریه آتلانتیک گفته القای دیدگاه‌های سفت و سخت درباره حق و باطل، قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد، عشق و نفرت می‌تواند به صورت یک شمشیر دو لبه عمل کند.

با این حساب می‌توان گفت نه در ایران بلکه در تمام کشورها، حاکمان علاقمندند شرایطی رخ دهد که نسل‌های آینده نسبت به دیدگاه‌های کلی یک نظام سیاسی نگاهی خوشبینانه داشته باشند؛ کما آنکه در صنعت هالیوود نیز به نوعی آموزش‌هایی داده می‌شود و کارتون‌ها نیز گاه چنین کارکردی دارند، اما در آن موضوع نیز آموزش‌ها کاملا غیرملموس است.

 

طرح تغذیه رایگان دانش آموزی را آغاز کردیم

طرح تغذیه رایگان دانش آموزی را آغاز کردیم

صادق ستاری فرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش گفت: در روز‌های گذشته مادر دانش آموزی در استان اصفهان دچار حادثه می‌شود و این دانش آموز که سفیر سلامت بود به واسطه آموزش‌هایی که از اورژانس دریافت کرده بود جان مادر را نجات می‌دهد.

او افزود: یکی از ساحت‌های تربیتی، ساحت زیستی و تربیت بدنی است. رهبری هفته گذشته در دیدار با معلمان به علم نافع اشاره فرمودند، علمی که هم استعداد دانش آموزان را شکوفا و هم به زندگی بهتر وی در آینده کمک کند. بالغ بر ۵۸۰۰ مراقب بهداشت و سلامت در مدارس داریم و ۵ میلیون دانش آموز دسترسی مستقیم به مراقبین بهداشت دارند.

سخنگوی آموزش و پرورش با اشاره به همه گیری ویروس کرونا گفت: سه سالِ پرمخاطره با کرونا داشتیم که امروز به واسطه اقدامات انجام شده از بحران کرونا عبور کرده‌ایم. نگران بودیم که آموزش حضوری ممکن است موجب موج هفتم کرونا شود که به همت تلاش همکاران موفقیت چشمگیری در آموزش‌های حضوری داشتیم و مرهون دانش آموزان، معلمان و خانواده‌ها هستیم.

وی با بیان اینکه پس از سال‌ها وقفه، طرح تغذیه رایگان دانش آموزی را آغاز کردیم گفت: در حال حاضر میانگین سرانه مصرف شیر در دانش آموزان هر سه روز یک لیوان است، اما در دنیا هر روزیک لیوان است. طرح تغذیه رایگان از البزر و سیستان و بلوچستان شروع شده و ۷۵ هزار دانش آموز تاکنون تحت پوشش پایلوت طرح تغذیه رایگان در مناطق محروم قرار گرفته‌اند.

ستاری فرد گفت: برای تحرک، نشاط و شادابی در مدرسه برنامه‌های جدی داریم. ناهنجاری قامتی از چالش‌های جدی ماست که بهبود آن را در قالب برنامه مشترکی با ستاد اجرایی فرمان امام دنبال می‌کنیم. مکمل یاری آهن، ویتامین دی و بهداشت دندان را در دستورکار داریم و امید است بتوانیم آن را بسط دهیم و همچنین اکنون ۱۳۲۳ اتاق بهداشت ایجاد و تجهیز ۵۰۰۰ مدرسه به اقلام بهداشتی انجام شده است.

 

فرزندمان را در کدام مدرسه ثبت‌نام کنیم؛ دولتی یا غیرانتفاعی | تربیت گلخانه‌ای در غیرانتفاعی‌ها؛ دولتی‌ها واقعا بد هستند؟

فرزندمان را در کدام مدرسه ثبت‌نام کنیم؛ دولتی یا غیرانتفاعی | تربیت گلخانه‌ای در غیرانتفاعی‌ها؛ دولتی‌ها واقعا بد هستند؟
مدرسه

همشهری آنلاین – لاله غزالی: بازگشایی مدارس پس از ۲ سال تعطیلی باز هم والدین دانش‌آموزان را به این فکر واداشته است که فرزندان خود را در سال آینده تحصیلی به چه مدرسه‌ای بفرستند. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که تجربه آموزش آنلاین در زمان شیوع کرونا بعضی را به این نظر رسانده است که مدارس غیرانتفاعی به دلیل کم بودن تعداد دانش‌آموزان‌شان و پاسخگویی مسئولان آنها به والدین برای آموزش کودکان و نوجوانان مناسب‌ترند.

اما اکنون با حضوری شدن مدارس بعضی از کارشناسان می‌گویند که بهتر است دانش‌آموزان، به‌ویژه در مقطع ابتدایی، در مدارس دولتی ثبت‌نام شوند زیرا حضور در این مدارس باعث اجتماعی بار آمدن آنها می‌شود؛ چیزی که گفته می‌شود در مدارس غیرانتفاعی برعکس آنها رخ می‌دهد؛ اینکه دانش‌آموزان این مدارس بعدها در تعاملات اجتماعی با مشکل مواجه می‌شوند.

دکتر تقی ابوطالبی احمدی دکترای تخصصی در رشته روان‌شناسی تربیتی و عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان می‌گوید: نگاه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش به رشد همه‌جانبه براساس ساحت‌های شش‌گانه است. بر اساس این سند، مدرسه مکلف است شرایط را برای رشد متعادل کودکان و نوجوانان فراهم کند تا اینکه آنها بتوانند شهروندان موفق جامعه آینده شوند.

عضو هیات مدیره انجمن مطالعات کودکان پیش از دبستان ایران ادامه می‌دهد: مدرسه دانش‌آموز را از خانواده به عنوان فرزند آن تحویل می‌گیرد که او را تحت تعلیم و تربیت قرار دهد و به عنوان شهروند موفق به جامعه تحویل دهد. دقت کنید که منظور شهروند است نه شهرنشین. ما در مدرسه باید کودک را در ساحت‌های شش‌گانه رشد تربیت و برای زندگی اجتماعی آماده کنیم. این کار باید در فضای حیات طیبه صورت بگیرد، یعنی مدرسه را ـ چه دولتی و چه غیردولتی ـ به گونه‌ای طراحی کنیم که شرایط را به سمت تربیت همه‌جانبه کودکان ببرد.

مواجهه بچه‌ها در مدارس با چالش‌های اجتماعی

ابوطالبی با بیان اینکه در کنار همه این فاکتورها بنای آموزش و پرورش بر این است که به‌ویژه در حوزه اجتماعی روی تعاملات کودکان کار شود، اظهار می‌کند: بچه‌ها در مدرسه با چالش‌های مختلفی مواجه می‌شوند که از طریق آنها می‌توانند واقعیت‌های زندگی آینده را یاد بگیرند. به عبارتی، این چالش‌ها کودکان را برای زندگی اجتماعی آماده می‌کنند.

وی می‌افزاید: برای ما که در حوزه آموزش کار می‌کنیم، از نظر قانونی، در این زمینه تفاوتی بین مدرسه دولتی و غیرانتفاعی قائل نیستیم. مدرسه ماموریتی دارد که باید آن را تمام و کمال انجام دهد و در این زمینه بین مدرسه دولتی و غیردولتی تفاوتی وجود ندارد. البته در مدرسه غیرانتفاعی به لحاظ حقی که دریافت شهریه برای والدین ایجاد می‌کند، ممکن است انتظار بالاتر باشد.

آشنایی کودک با انواع رفتارها و شخصیت‌ها در مدرسه

این روان‌شناسی تربیتی درخصوص یادگیری تعامل اجتماعی در مدرسه توضیح می‌دهد: بچه‌ها در مدرسه با هم‌سالان خود در یک گروه قرار می‌گیرند، یعنی کلاس‌اولی با کلاس‌اولی‌ها و کلاس‌دومی با کلاس‌دومی‌ها و… . به عبارت دیگر، در مدارس گروه‌ها بر پایه سن و پایه تحصیلی دیده می‌شوند که با هم تعامل اجتماعی دارند.

وی با تاکید بر اینکه این تعامل در مدارس دولتی که از مدارس غیرانتفاعی شلوغ‌ترند بهتر صورت می‌گیرد، تاکید می‌کند: کودک در مدرسه دولتی یا هر مدرسه شلوغی ـ به دلیل زیاد بودن تعداد بچه‌ها ـ انواع رفتارها را می‌بیند. در این مدارس رفتارها یکدست و تحت مراقبت شدید نیست و تفاوت‌های رفتاری و شخصیتی را با توجه به تعداد کثیر دانش‌آموزان شاهدیم. این مسئله مثل تفاوت وارد شدن ماهی به رودخانه یا دریاست. ماهی در دریا با انواع ماهی‌ها و موجودات مواجه است و محدودیت ندارد اما در رودخانه از این نظر محدودیت دارد.

ابوطالبی ادامه می‌دهد: وقتی دانش‌آموز در فضایی باشد که تعداد زیادی دانش‌آموز دیگر در آن هستند، تجربه ارتباط با انواع منش‌ها، روش‌ها و شخصیت‌ها را پیدا می‌کند و در واقع آماده می‌شود که فردا در جامعه و در مواجهه با انواع رفتارها بداند چه واکنشی نشان دهد. او یاد می‌گیرد کجا و چگونه «نه» بگوید، کجا و چگونه «بله» بگوید و چطور با بچه‌های مختلف ارتباط متفاوت برقرار کند. فراوانی و تنوع آدم‌ها و رفتارها در مدرسه، مخصوصا در دوره ابتدایی، بسیار به این قضیه کمک می‌کند.

شرط مهم یادگیری تعامل اجتماعی در مدرسه

ابوطالبی با بیان اینکه یادگیری تعامل اجتماعی در مدرسه از سوی کودکان یک شرط دارد، اظهار می‌کند: دانش‌آموز باید راهنما و مشاور هم داشته باشد، از معلم دلسوز و مشاور تربیتی تا پدر و مادر آگاه. منظور کسانی است که بتوانند به سوالات مختلف او پاسخ‌های مناسب بدهند.

وی با بیان یک مثال می‌گوید: مثلا دانش‌آموز می‌پرسد جلوی یک مغازه خوراکی بود و دوستم گفت صاحبش نیست بیا خوراکی برداریم، آیا می‌توانم این کار را انجام بدهم؟ این سوال نشان می‌دهد که دانش‌آموز توسط هم‌سال خود به دزدی تشویق شده است و باید با پاسخ متناسب، اشتباه بودن این کار را به او یاد بدهیم. یک راهنمای دلسوز و مطلع که روان‌شناسی کودک و نحوه برقراری ارتباط با او را بداند، می‌تواند در این شرایط به بچه بگوید که چرا در چنین شرایطی باید «نه» بگوید و چگونه این کار را انجام دهد.

این استاد دانشگاه تاکید می‌کند: ممکن است چنین شرایطی در یک مدرسه خاص که دانش‌آموزانش گزینش‌شده‌اند، برای بچه فراهم نباشد تا چنین چیزی را بیاموزد.

وجود تضاد بین عملکرد مدرسه و والدین

ابوطالبی در پاسخ به این سوال که آموزش و پرورش چقدر در پاسخ دادن به سوالاتی که در مدرسه برای بچه‌ها پیش می‌آید موفق بوده است، می‌گوید: ببینید، ما تضاد نسلی داریم، تضاد عصری داریم، تضاد بین عملکرد مدرسه و والدین داریم، تضاد بین عملکرد معلم‌های مختلف داریم و استانداردسازی در این زمینه متاسفانه صورت نگرفته است. این در حالی است که باید برخورد معلم، مربی تربیتی، مشاور و والدین با دانش‌آموز یکدست باشد. اگر بین این آدم‌ها هماهنگی وجود داشته باشد، چه در مدرسه دولتی چه غیردولتی، موفق می‌شویم.

وی ادامه می‌دهد: بعضی کشورها برای این مسئله کارگروهی متشکل از افراد مختلف ازجمله والدین دانش‌آموزان، روان‌شناس، مددکار، مشاور، معلم و مربی و حتی پزشک دارند. در واقع این تیم است که تصمیم می‌گیرد چه سبکی برای تربیت مطلوب بچه‌ها لحاظ شود و چه کسی به چه سوالاتی جواب بدهد.

این استاد دانشگاه بیان می‌کند: من اعتقادم این است که در آموزش و پرورش مطلوب باید چنین تیمی وجود داشته باشد که پاسخگوی سوالات مختلف دانش‌آموزان باشد. در این صورت است که می‌توانیم بچه‌ها را در مدارس برای ورود به جامعه آماده کنیم.

دانش‌آموزان را در کدام مدرسه ثبت‌نام کنیم؛ دولتی یا غیرانتفاعی؟ | شیوه تربیت گلخانه‌ای دانش‌آموزان در مدارس غیرانتفاعی | مدارس دولتی واقعا بد هستند؟

آموختن درس زندگی با تعاملات غیررسمی

این روان‌شناس تربیتی با بیان اینکه بچه‌ها باید در مدرسه درس زندگی بیاموزند، نه فقط ریاضی و شیمی و غیره می‌گوید: البته این درس‌ها هم در فرایند رشد شناختی لازم‌اند اما در وهله اول باید بچه‌ها را آماده کنیم که به عنوان شهروند به جامعه وارد شوند. آنها باید برای مواجه شدن با حقایق و مسائل زندگی شخصی و اجتماعی آماده شوند؛ مناسبات شهروندی را یاد بگیرند و مسئولیت‌پذیر شوند.

وی می‌افزاید: آنها همچنین باید اعتمادبه‌نفس، عزت نفس و خودباوری پیدا کنند که در تعاملات اجتماعی بتوانند حق خود را به شکل منطقی بگیرند، احساسات و عواطفشان را کنترل کنند و تصمیم‌گیرنده خوبی باشند. خب بچه اینها را کجا باید به دست بیاورد؟ او باید اینها را با حضور در میان آدم‌ها یاد بگیرد، نه محیط بسته و محدود. من با تربیت گلخانه‌ای واقعا مخالفم.

ابوطالبی تاکید می‌کند: اینها هم بیشتر در تعاملات غیررسمی بچه‌ها با یکدیگر ـ مثل بازی کردن ـ به دست می‌آید. با همین مشارکت‌هاست که اینها شکل می‌گیرد. هرچه دامنه مشارکت بچه‌ها را در تعاملات بیشتر کنیم، فضا را بازتر کنیم و محیط آنها را حتی از مدارس به اجتماعات بیرون ببریم و آنها را با حقایق روزگار مواجه کنیم، برای آنچه قرار است در آینده با آن مواجه شوند ـ از مدیریت روابط تا کار و غیره ـ آماده‌تر می‌شوند. آنها کار و تلاش، پشتکار، برقراری روابط با دیگران، مدیریت روابط، نظم، ثبات شخصیت، روحیه همکاری، احترام گذاشت به دیگران، صبر و حوصله، انعطاف‌پذیری معقول، عضویت در گروه و تبعیت از آن و… را یاد می‌گیرند.

وی ادامه می‌دهد: اگر این موارد از طریق همان کارگروهی که گفتم به بچه آموزش داده شود، دیگر لازم نیست برای او بترسیم. اگر کسی شنا کردن را یاد گرفته باشد، نمی‌ترسیم که او را در استخر بیندازیم اما اگر تکنیک‌های شنا را یاد نگرفته باشد یا ضعیف یاد گرفته باشد، قطعا نگران او خواهیم بود.

مضرات تربیت گلخانه‌ای دانش‌آموزان در مدارس غیرانتفاعی

ابوطالبی در پاسخ به این سوال که آیا مدارس غیرانتفاعی به دلیل کم بودن تعداد دانش‌آموزانشان و نیز روش‌های تربیتی خاص خودشان و همچنین هم‌سطح بودن تقریبی دانش‌آموزان از نظر فرهنگی و اقتصادی باعث همین تربیت گلخانه‌ای نمی‌شوند، می‌گوید: ببینید، کلی نمی‌توان گفت چنین چیزی هست؛ اینکه آن را به همه مدارس غیرانتفاعی تعمیم بدهیم و بگوییم همه‌شان باعث آن می‌شوند. ممکن است یک مدرسه غیرانتفاعی به اندازه مدارس دولتی دانش‌آموز داشته باشد.

وی می‌افزاید: مدارس غیرانتفاعی هم اگر قشری عمل کنند و فقط از یک قشر خاص ـ مثلا فقط بچه‌پولدارها یا بچه‌مثبت‌ها ـ دانش‌آموز بپذیرند طبیعتا عرصه عمل برای دست‌ورزی رفتارها و آماده شدن برای بیرون از مدرسه فراهم نمی‌شود. وقتی بچه‌ از چنین مدرسه‌ای بیرون می‌رود، اگر به یک رفتار بزهکارانه دعوت شود، نمی‌تواند به آن «نه» بگوید. چرا؟ چون این عرصه در مدرسه برای او فراهم نشده است. اگر مدرسه بچه‌ را به ارتباط با یک یا دو قشر خاص محدود کند، فردا که به جامعه وارد شود و با اقشار مختلف مواجه شود، دست و پایش را گم می‌کند. اما اگر عرصه فراهم شود، بچه‌ها با واقعیت‌های اجتماعی که قرار است در آن زندگی کنند، مواجه می‌شوند.

وجود فاصله و تضاد تربیتی بین والدین و اولیای مدرسه

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چقدر بین وضعیت ایده‌آل و وضعیت موجود در خصوص میزان آماده شدن بچه ها در مدرسه برای زندگی اجتماعی اظهار می‌کند: واقعیت این است که والدین و اولیای مدرسه از هم فاصله گرفته‌اند و بین آنها هماهنگی وجود ندارد و همین هم تضاد در عملکرد را در پی دارد.

وی ادامه می‌دهد: در این شرایط، مدرسه یک چیز به بچه می‌گوید و خانواده‌اش آن را رد می‌کند چیز دیگری می‌گوید و برعکس. این ارتباط الان ضعیف است و باید قوی شود. باید تعاملات اینها با هم بیشتر شود، هم‌خوانی اندیشه و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها صورت بگیرد. می‌طلبد که ما به این بخش ورود قوی‌تر داشته باشیم.

ابوطالبی درباره دلیل به وجود آمدن این فاصله می‌گوید: دلایل آن زیاد است. یکی وضعیت اقتصادی و مشغله فکری والدین است. دیگری عدم تشخیص و آگاهی والدین درخصوص اهمیت مدرسه است. مدرسه هم باید ضرورت حضور والدین و هماهنگی با آنها را بپذیرد.

ایجاد حلقه ارتباطی بین والدین و اولیای مدرسه توسط انجمن اولیا و مربیان

این روان‌شناس تربیتی با بیان اینکه من بر نقش انجمن اولیا و مربیان تاکید می‌کنم و اینکه باید تقویت شود، می‌گوید: حلقه ارتباطی بین والدین دانش‌آموزان و اولیای مدرسه را انجمن اولیا و مربیان به عنوان یک ان‌جی‌اُ می‌تواند، برقرار کند. آموزش و پرورش هم باید برای این انجمن بهای ویژه قائل شود.

وی با انتقاد از اینکه انجمن اولیا و مربیان قبلا در وزارت آموزش و پرورش در جایگاه قائم‌مقامی وزیر آموزش و پرورش بود اما اکنون بسیار ضعیف شده است، اظهار می‌کند: این انجمن باید تقویت شود. انجمن باید وارد صحنه شود و کارهای جنبی را که الان دارد انرژی مسئولان مدارس و کارشناسان را می‌گیرد ـ مثل مدیریت سرویس مدرسه و… ـ از دوش آنها بردارد تا آنها کارهای حرفه‌ای و تخصصی را انجام دهند و به این ترتیب به وضعیت مطلوب برسیم.

 

تکرار اقدام غیرقانونی شرکت آبفای تهران در قطع اشتراک آب مدارس با وجود حضور دانش‌آموزان در مدرسه!

تکرار اقدام غیرقانونی شرکت آبفای تهران در قطع اشتراک آب مدارس با وجود حضور دانش‌آموزان در مدرسه!

تکرار اقدام غیرقانونی شرکت آبفای تهران در قطع اشتراک آب مدارس با وجود حضور دانش‌آموزان در مدرسه!

اخیراً مدارس پس از دو سال تعطیلی، از ۱۴ فروردین آموزش حضوری را آغاز کرده‌اند اما در همین مدت، شرکت آب و فاضلاب تهران به قطع آب برخی مدارس به بهانه بدهی اقدام کرده است! اقدامی که هیچ مبنای قانونی ندارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ وزرای آموزش و پرورش در ادوار مختلف به کرات اعلام کرده‌اند که طی مذاکره با وزارت نیرو، آب و برق هیچ مدرسه‌ای به دلیل بدهی یا به هر بهانه دیگری قطع نخواهد شد؛ این موضوع اما در تمام این سال‌ها، هیچگام به مرحله اجرا نرسید و در حد همان وعده‌ باقی ماند و  مدیران مدارس و دانش‌آموزان بارها، قطع آب و برق مدرسه را شاهد بوده‌اند!

اگر چه طبق قانون بودجه هزینه‌های آب، برق و گاز مدارس البته تا سقف الگوی مصرف تعیین شده، رایگان است اما مدیران مدارس معتقدند به دلیل تعداد بالای جمعیت دانش‌آموزان و فرسودگی مدرسه قادر به رعایت الگوی مصرف نیستند و همین موضوع باعث شده که مازاد بر الگوی تعیین شده آب، برق و گاز مصرف کرده و هزینه پرداخت کنند و در صورت عدم پرداخت هزینه و بدهی مدرسه، شاهد قطع اشتراک آب و برق مدرسه خود بوده‌اند.

اخیراً مدارس پس از دو سال تعطیلی، از 14 فروردین امسال آموزش حضوری را آغاز کردند اما در همین مدت نیز شرکت آب و فاضلاب به قطع غیرقانونی آب برخی مدارس با وجود حضور دانش‌آموزان در مدارس اقدام کرده است! چند  مدرسه در شهر تهران و یک مدرسه در شهر قم در همین ایام، قطع انشعاب آب مدرسه از سوی “آبفا” را تجربه کردند.

در نمونه اخیر چنین اقدام غیرقانونی از سوی سازمان آب، والدین دبیرستان امیرالمونین منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران اعلام کردند: «امروز آب مدرسه خیرساز امیرالمومنین را دقیقاً زمان حضور دانش‌آموزان در مدرسه قطع کردند! مامور شرکت آب در ساعت فعالیت آموزشی با ورود غیرقانونی به مدرسه، اشتراک آب را به دلیل بدهی فاضلاب قطع کرد به گونه‌ای که دانش‌آموزان حتی برای رفتن به سرویس بهداشتی نیز با مشکل مواجه شدند.»

قطع اشتراک آب مدرسه آن هم به دلیل بدهی فاضلاب! در شرایطی انجام می‌شود که طبق بند یک تبصره 6 بودجه 1401، تمام مدارسی که توسط خیرین یا با مشارکت آنها ساخته می‌شوند از پرداخت حق انشعاب، توسعه شبکه، حق وصل کنتور آب، گاز و فاضلاب و حق انشعاب، افزایش آمپراژ و حق وصل کنتور برق معاف هستند!

همچنین بر اساس خبر دیگری، در شهر  قم نیز اشتراک آب مدرسه‌ای به دلیل بدهی 5 میلیون تومانی قطع شده است و 200 دانش‌آموز مدرسه حتی نمی‌توانند از سرویس بهداشتی مدرسه استفاده کنند (البته با مساعدت خیران، بدهی این مدرسه پرداخت شد!)

تراژدی قطع آب و برق مدارس علی‌رغم اعلام چندباره مسئولان آموزش وپرورش مبنی بر پایان این موضوع همچنان پرونده‌ای باز دارد و مدارس دولتی عادی را که بدون احتساب این موضوع با انواع و اقسام مشکلات  مواجه هستند، بیش از پیش دچار چالش کرده است.

در همین رابطه این پرسش مطرح است؛ وزارت نیرو و وزارت آموزش و پرورش به عنوان دو روی سکه ماجرای قطع آب مدارس چه نقشی در حل مشکل دارند؟ مأموران شرکت آب با کدام مجوز در ساعت فعالیت آموزشی و حضور دانش‌آموزان به مدرسه مراجعه کرده و به قطع اشتراک آب اقدام می‌کنند و چرا مسئولان وزارت آموزش و پرورش، وضعیت بدهی‌های معوق مدارس دولتی و اجرای قوانین را پیگیری نکرده و تفاهمی با شرکت‌های آب، برق و گاز نداشته‌اند؟ آیا مدارس دولتی به حال خود رها شده‌اند؟

برای پیگیری موضوع قطع اشتراک آب مدارس و تهمیدات و رایزنی‌های احتمالی آموزش و پرورش با وزارت نیرو به منظور جلوگیری از تکرار این ماجرا، تماس‌هایی را با مسئولان وزارت آموزش و پرورش و شهر تهران داشتیم اما متأسفانه تا به امروز پاسخ روشنی در پاسخ به این سؤالات دریافت نکردیم.