۱۴۰۰ اسفند ۱۳, جمعه

چرا کودک همسری یک ازدواج موفق نیست؟

چرا کودک همسری یک ازدواج موفق نیست؟

ایسنا/گیلان یک روانشناس، با بیان اینکه کودک همسری مولفه های قدرت در خانواده را به هم می ریزد، عنوان کرد: در خانواده سالم توزیع قدرت وجود دارد. همچنین اگر دختر یا پسر برای مسئولیت های زندگی آماده نباشند، دچار اضطراب، خشم یا افسردگی می شوند.

با تمام توصیه‌ها و تشویق‌هایی که به ازدواج و تشکیل خانواده به خصوص به جوانان می‌شود، همیشه کودک همسری مورد نکوهش اکثریت جامعه بوده است. این مسئله فقط یک تصمیم و اختیار خانواده‌ها برای فرزندان کم سن و سالشان نیست بلکه یک معضل اجتماعی است که نه فقط در سال‌های اولیه زندگی کودکان مشکل‌ساز است بلکه در آینده زوجین کم سن و سال و فرزندانشان نیز اثر دارد.

ازدواج در سنین پایین مشکلات بسیاری را برای کودک و جامعه ایجاد خواهد کرد و با افزایش آسیب‌های جسمی و روانی همراه خواهد بود. آسیب های وارده بر کودک در اتفاق تلخ کودک همسری می تواند آینده او را کاملا تحت الشعاع قرار داده و دنیای کودکانه او را به تلخی های واقعیت هایی که متناسب با سن کودک نیستند پیوند بزند.

درباره پیامدهای کودک همسری و دلایل منطقی برای عدم ازدواج در سنین نوجوانی به گفت وگو با یک کارشناس و مشاور خانواده پرداختیم.

دکتر مژده بقایی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه ازدواج نیاز به آمادگی دارد و یکی از مهمترین آمادگی ها برای ازدواج بلوغ است، اظهار کرد: بلوغ فیزیولوژی توان باروری و تولید مثل را نشان می دهد، اما بلوغ فیزیولوژی بدون بلوغ عاطفی برای زندگی مشترک کافی نیست. متاسفانه در مسئله کودک همسری فقط به بلوغ فیزیولوژی توجه می شود.

وی بلوغ عاطفی را توانایی دسترسی، ابراز و مدیریت هیجانات دانست و افزود: یک فرد همچنین برای اینکه آماده ازدواج شود باید به بلوغ اقتصادی رسیده باشد و بلوغ اقتصادی غیر از درآمد مالی است، بلکه فرد دارای بلوغ اقتصادی احساس خودکارآمدی و مدیریت معاش می کند و می تواند برای آینده تصمیم بگیرد.

این روانشناس، با بیان اینکه بلوغ اجتماعی به انسان توانایی مسئولیت پذیری و برنامه ریزی و مدیریت زندگی می دهد، گفت: فردی که به بلوغ اجتماعی رسیده اعتماد به نفس دارد، خواسته های خود را در جامعه ابراز می کند و می تواند با دیگران ارتباط برابر داشته باشد.

بقایی، شکل گیری هویت را در پاسخ به سوال «من کیستم؟» دانست و اضافه کرد: هویت انسان در پایان نوجوانی و بعد از رسیدن به بلوغ های چهارگانه شکل می گیرد، اما وقتی ازدواج در سنین پایین و نوجوانی انجام می شود، این هویت شکل نمی گیرد. امروز شاهد جوانانی هستیم که فارغ التحصیل دانشگاهی هستند، اما رشته تحصیلی خود را دوست ندارند، زیرا هنوز نوجوانی را تمام نکرده اند و یک بخشی از هویت آنان شکل نگرفته و قدرت تصمیم و انتخاب ندارند؛ چنین افرادی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند نیز از این بی هویتی رنج می برند و قطعا نمی توانند برای فرزندان هویت ساز و هویت بخش باشند.

عدم توازن قدرت در زندگی مشترک؛ از پیامدهای کودک همسری

وی تعامل اجتماعی را یکی از روش ها برای هویت سازی دانست و عنوان کرد: براساس نظریه مراحل رشد اخلاقی لارنس کلبرگ، نوجوانان قبل از بلوغ در شرایط قراردادی قرار دارند و به دنبال تایید شدن هستند، اما بعد از بلوغ هویت خود را به کار می گیرند و قدرت انتخاب دارند.

این مشاور خانواده، مهمترین اصل در ازدواج را ارتباط دو طرفه دانست و خاطرنشان کرد: اگر رابطه دو طرفه در ازدواج، سالم نباشد، پدر و مادر خوبی برای فرزندان هم نخواهیم بود و احتمال مشاجره و درگیری و سبک های ناسالم و ناایمن و سردرگمی و… در زندگی مشترک وجود دارد و برخورد با فرزندان هم ناایمن خواهد بود و لذا شاهد تاثیرپذیری نسل بعد از یک ازدواج نامناسب هستیم.

وی یکی از پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی را شکست های عشقی دانست و بیان کرد: افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج می کنند(اغلب دختران) هنوز بالغ نیستند و احساساتشان متغیر است و عشق و نفرت را با هم دارند. در واقع عشق در نوجوانان معنی ندارد و لذا زندگی مشترک مخدوش می شود.

بقایی، عدم توازن قدرت در زندگی مشترک را از دیگر پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی یا کودک همسری دانست و گفت: رابطه زن و شوهر، دختر و پدری می شود، یعنی شوهر نقش پدر را برای همسرش دارد و لذا می تواند حمایتگر یا مستبد باشد. پژوهش های علمی نشان می دهد هرچقدر سن ازدواج کاهش پیدا می کند شاهد افزایش طلاق هستیم. براساس این پژوهش ها آمار طلاق در ازدواج های ۲۵ سالگی ۵۰ درصد کمتر از ازدواج های ۲۰ سالگی است، زیرا فرد تا به شناخت بیشتر و تصویری واضح تر از خود نرسد، نمی تواند طرف مقابل را بشناسد.

این روانشناس، با بیان اینکه کودک همسری مولفه های قدرت در خانواده را به هم می ریزد، عنوان کرد: در خانواده سالم توزیع قدرت وجود دارد. همچنین اگر دختر یا پسر برای مسئولیت های زندگی آماده نباشند، دچار اضطراب، خشم یا افسردگی می شوند.

وی نوجوانی را پنجره دوم زندگی بعد از هزار روز اول تولد دانست و اضافه کرد: مغز در دوران نوجوانی هنوز آمادگی استدلال و قضاوت را ندارد، اما بعد از گذر از نوجوانی، توان استدلال و منطق و برنامه ریزی و قضاوت و همدلی را پیدا می کند. این در حالی است که ازدواج در سنین نوجوانی این توانایی ها را تحت تاثیر قرار می دهد.

مهمترین مهارت در زندگی مشترک شنوایی موثر است

بقایی، با بیان اینکه در کودک همسری کارکردهای اجرایی مغز به ویژه آغازگری، تمرکز و توجه شکل پیدا نمی کند، افزود: وقتی مغز در سنین نوجوانی به واسطه ناتوانی در انجام مسئولیت ها با فشار زیادی رو به رو می شود، نمی تواند تکانه ها را کنترل کند و واکنش های غریزی پیدا می کند و عمل بدون فکر انجام می دهد.

این مشاور خانواده، بلوغ را بسته شدن پنجره دوم زندگی انسان دانست و اظهار کرد: کودک همسری برای جامعه بسیار مضر است، زیرا فرزندپروری یکی از شاخص های سلامت برای جامعه است و افرادی که تحت فشار هستند نمی توانند پدر و مادر سالمی باشند و فرزندپروری سالم داشته باشند که برای نسل بعد فاجعه آمیز می شود.

وی اختلاف و تعارض و مشکل و کمبود و خشونت و… در زندگی را نشان دهنده عدم تکامل کارکردهای اجرایی مغز دانست و بیان کرد: فرد ناقص نمی تواند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرد و لذا فردی می تواند ازدواج خوبی داشته باشد که از نظر ارتباط اجتماعی نرمال باشد، یعنی بتواند یک رابطه سالم با دیگران برقرار کند.

این روانشناس، با بیان اینکه فرد برای ازدواج باید هم خودش و هم روابطش نرمال باشد، گفت: برقراری رابطه اجتماعی در حد رفع نیاز نشان دهنده طبیعی بودن فرد است و اگر کسی بتواند با خود، خانواده و جامعه ارتباط خوب و مناسبی داشته باشد، در زندگی مشترک هم می تواند ارتباط پذیر باشد.

وی لازمه ازدواج موفق را رسیدن به بلوغ کامل دانست و متذکر شد: فرد در یک ازدواج موفق دنبال رابطه نابرابر نیست و مسئولیت پذیری دارد و مهارت های زندگی را آموخته است.

بقایی، مهمترین مهارت در زندگی مشترک را شنوایی موثر دانست و اضافه کرد: فرد در زندگی مشترک باید پکیجی از افکار و هیجانات و رفتارهای سالم باشد و توانایی حل تعارض، همدلی، جرات ورزی و… را داشته باشد و تصمیم و انتخابش با هیجان و موقعیتی که دارد، همخوانی داشته باشد. در واقع افرادی که می توانند خودشان را مدیریت کنند و از مهارت های زندگی برخوردار هستند و روابط اجتماعی سالم دارند در ازدواج هم موفق هستند.

وی با بیان اینکه در زندگی مشترک فقط «من» وجود ندارد و باید بخشی را به «ما» اختصاص دهیم، عنوان کرد: زندگی مشترک نیازمند بلوغ، تعهد، صمیمیت، عشق، مسئولیت پذیری و همدلی است و قطعا رابطه سالم تولید سالم دارد و نسل بعد را می سازد.

 

بازماندگی از تحصیل بیش از ۵۳۵ هزار دانش آموز در کشور

بازماندگی از تحصیل بیش از ۵۳۵ هزار دانش آموز در کشور

خبرگزاری هرانا – معاون پیشین سازمان برنامه و بودجه کشور از بازماندگی ۵۳۵ هزار و ۳۸۰ دانش آموز از تحصیل در کشور خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، معاون پیشین سازمان برنامه و بودجه کشور گفت: ۵۳۵ هزار و ۳۸۰ دانش‌آموز در کشور هم اکنون باید سر کلاس درس باشند اما حضور ندارند.

محمدرضا واعظ مهدوی با اعلام این خبر نخستین گام برای جلوگیری از بازماندگی از تحصیل کودکان ایجاد فضای فیزیکی متناسب با جمعیت و استخدام معلم عنوان کرد.

وی ادامه داد: براساس قانون اساسی دولت موظف است تا اهداف تحقق آموزش و پرورش و تربیت بدنی را برای همگان محقق کند، همچنین براساس اصل ۴۳ قانون اساسی دولت مکلف به تأمین نیازهای اساسی مسکن خوراک پوشاک بهداشت و درمان و آموزش و پرورش است.

 

شیوع ۲۳ درصدی اختلالات روانپزشکی در بین کودکان و نوجوانان ایرانی

شیوع ۲۳ درصدی اختلالات روانپزشکی در بین کودکان و نوجوانان ایرانی

ایسنا/اصفهان متخصص بهداشت کودک و مادر با اشاره به اینکه یکی از هر پنج تا هفت کودک در دنیا مبتلا به نوعی از مشکلات سلامت روان است، گفت: بر اساس گزارش وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روانپزشکی در بین کودکان و نوجوانان ایرانی ۲۲ تا ۲۳ درصد گزارش شده است.

غلامرضا گرمارودی، مدیر گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران در وبینار «سواد و سلامت در کشورهای فارسی زبان، با موضوع بهداشت روان مدارس» که امروز (پنجشنبه، ۱۳ اسفند) برگزار شد، با اشاره به اهمیت، ضرورت و موانع سلامت روان مدارس، اظهار کرد: کودکان و نوجوانان مهارت‌های شناختی و عاطفی – اجتماعی که شکل دهنده وضعیت سلامت روان آتی است و نقشی را که به‌عنوان بزرگسال در جامعه ایفا خواهند کرد، طی این دوره کسب می‌کنند. تجاربی که کودک در کودکی بدست آورد، همان شخصیت آینده وی می‌شود.

وی افزود: وقتی از سلامت روان صحبت می‌کنیم، یعنی یک شخص بتواند کارکرد مغزی و ذهنی‌اش را به شکل موفقیت‌آمیزی در محیط زندگی‌اش حفظ و اجرا کند.

وی با طرح این سوال که چگونه می‌توان تا حدی از سلامت روان متعادل اطمینان حاصل کرد؟ گفت: ارائه تعریف دقیق و مورد اجماع برای «سلامت روان» ساده نیست، اما مجموعه شاخص‌های عینی برای ارزیابی وجود دارند؛ از جمله انجام ثمربخش فعالیت‌های روزمره، برقراری ارتباط مطلوب با دیگران (سازگاری خوب)، توانایی تغییر برای تطابق و یا رویارویی با استرس و شکوفایی و به منصه ظهور رساندن استعدادها.

این متخصص بهداشت کودک و مادر با اشاره به تعریف دوران کودکی، تصریح کرد: کودکی و نوجوانی، یعنی دوره‌ای که رشد و تکامل مغز بسیار سریع است، مراحل حیاتی زندگی برای سلامت روان هستند.

وی افزود: کودکان و نوجوانان مهارت‌های شناختی و عاطفی – اجتماعی که شکل دهنده وضعیت سلامت روان آتی است و نقشی را که به‌عنوان بزرگسال در جامعه ایفا خواهند کرد، طی دوره کودکی و نوجوانی کسب می‌کنند. تجاربی که کودک در کودکی بدست آورد، همان شخصیت آینده وی می‌شود.

جایگاه مدرسه در سلامت روان و شخصیت کودک کجاست؟

مدیر گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه کیفیت محیط و بستری که کودکان و نوجوانان در آن می‌بالند، تعیین کننده نحوه تکامل و امکان شکوفایی پتانسیل‌های بالقوه است، تصریح کرد: هرگونه تجربه ناخوشایند در خانه، مدرسه و یا فضای دیجیتال مثل مواجهه با خشونت، بیماری روانی والدین، خانواده آشفته، قلدری در مدرسه و فقر خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان را افزایش می‌دهد.

گرمارودی به یکی از مشکلات رایج در بین دانش آموزان و مدارس اشاره و اظهار کرد: قلدری یکی از رایج‌ترین مشکلات است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته می‌شود. از آنجایی که بیشتر معلمان اشراف کامل بر بحث سلامت روان ندارند، اهمیت مسئله چند برابر می‌شود.

وی با بیان اینکه قلدری رفتاری است که حتما مداخله یک بزرگسال را می‌طلبد، افزود: اگر حل آن به خود کودکان واگذار شود، هیچ زمانی رفع نخواهد شد و آن دانش آموز دچار عوافبی می‌شود که تا بزرگسالی با آن درگیر خواهد بود.

شیوع اختلالات روان پزشکی بین کودک و نوجوان ایرانی

این متخصص بهداشت کودک و مادر با اشاره به اینکه یکی از هر پنج تا هفت کودک در دنیا مبتلا به نوعی از مشکلات سلامت روان است، گفت: براساس گزارش وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روانپزشکی در بین کودکان و نوجوانان ایرانی ۲۲ تا ۲۳ درصد گزارش شده است.

وی با تأکید بر اینکه وقتی از سلامت روان صحبت می‌کنیم صرفاً منظور اختلالات روانپزشکی نیست، گفت: بسیاری از عواملی که سلامت روان دانش اموزان را تهدید می‌کنند در قالب یک اختلالات روان پزشکی قرار نمی‌گیرند، یعنی روانپزشک آن را یک و اختلال تشخیص نمی‌دهد، در حالی که در حیطه آسیب‌های روان است.

گرمارودی با اشاره به شروع اختلالات روانی و نیز خودکشی، گفت: بازه سنی سنی ۱۵ تا ۲۵ سال یک دوره بسیار آسیب‌پذیر و است که عمده اختلالات روان در این دوره سنی قرار دارند، در عین حال که این بازه سنی بهترین زمان انجام مداخلات، آموزش و … است.

عواقب رایج مشکلات سلامت روان در دانش آموزان

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با توجه به ارتباط مستقیم سلامت روان دانش‌آموز با عملکرد تحصیلی وی و مشکلات آن، گفت: اختلالات یادگیری، مشکلات رفتاری، افت تحصیلی، غیبت‌های مکرر از مدرسه، ترک تحصیل و در نهایت گرفتاری در گروه‌های بزه‌کاری، جرم و جنایت از جمله این عواقب است.

وی با اشاره به اینکه هزینه‌های ارائه خدمات سلامت روان در مدارس در  برابر  هزینه‌های عوارض و نپرداختن به این معضل بسیار ناچیز است، گفت: در مدارس یک گروه جمعیتی با تعداد معلوم و مشخص وجود دارد، اگر مدعیان سلامت و ارائه دهنده خدمات، ‌به این جمعیت متمرکز نپردازیم، کفران نعمت کرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه هر خدمتی به دانش آموزان سرمایه‌گذاری برای آینده است، گفت: برای سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰، ۱۵ میلیون ۶۰۰ هزار نفر دانش آموز داریم، از هر زمان این کار را آغاز کنیم برای ۲۰ سال آینده نتیجه می‌گیریم.

وی بار دیگر یادآور شد: در مقایسه با تبعات درازمدت و ماندگار مشکلات سلامت روان و در صورت عدم تشخیص و رسیدگی لازم، ارائه خدمات سلامت روان در مدارس به طور شگفت‌انگیزی هزینه ناچیزی دارد.

این استاد دانشگاه عدم توجه و یا نادیده گرفتن مسئله بسیار مهم سلامت روان کودکان و نوجوانان به‌صورت اساسی و راهبردی را یک فرصت سوزی غیرقابل جبران برای سلامت عمومی، پیشرفت و توسعه جامعه دانست که منجر به بازتولید و تحویل شخصیت‌های بزرگسالی به جامعه خواهد شد که توانایی لازم برای پیشبرد و مدیریت مسائل پیچیده انسانی نخواهند داشت.

این متخصص بهداشت و مادر با اشاره به فقدان نگرش همه جانبه «سلامت عمومی» و پیوستار «ارتقا سلامت» در سیاستگذاری‌های کلان، ‌توضیح داد: این امر آسیب جدی به «اعتماد عمومی» جامعه زده و ممانعت از مشارکت و عدم همراهی عمومی را به دنبال دارد.

وی افزود: ناتوانی تأمین معیشت حداقلی اکثریت جامعه که بدون تردید مقولات مهمی نظیر «سلامت روان» را در انظار عمومی از اولویت و اهمیت ساقط خواهد کرد. ما نمی‌توانیم از سلامت روان صحبت کنیم وقتی افراد در تأمین نیازهای اولیه خود درمانده‌اند.

گمارودی با اشاره به مفهوم ارتقاء سلامت گفت: محیط و جامعه باید در راستای تحقق سلامت یکدیگر را حمایت کنند. هر مداخله‌ای برای سلامت جامعه انجام دهید، اما وقتی اجتماع حمایت نکند و افراد امنیت شغلی، عدم ‌امید آینده و استرس وجود داشته باشند، نتیجه‌ای نیز حاصل نمی‌شود و نمی‌توان از سلامت روان برخوردار بود.

مدیریت دوگانه در تولیت سلامت در مدارس

این متخصص بهداشت مادر و کودک اظهار کرد: یک دوگانگی در تولیت «سلامت در مدارس» بین دو وزارتخانه وجود دارد و تا زمانی که حل نشود یکی از موانع بسیار بزرگ خواهد بود. همچنین آموزش و پرورش انعطاف کمی در برابر پرورش نسبت به آموزش دارد. آموزش و پرورش ما بیشتر یک سیستم آموزشی و کمتر به بعد پرورش آن توجه شده است.

به گزارش ایسنا، وی خاطرنشان کرد: نیاز است تا متولیان سلامت، اولیا و معلمان آموزش ببینند و اقدامات بهداشت عمومی را بیشتر بشناسند تا بتوانند اختلالات روان بهتر شناسایی  و درمان کنند.

گرمارودی در پایان با یادآوری اینکه یک‌جانبه‌نگری در متولیان وزارت آموزش و پرورش که موجب انسداد در آشنایی و اشراف معلمان زحمتکش با مسائل سلامت روان کودکان و نوجوانان شده است، تصریح کرد: همچنین لازم است تا از یک سو ارائه آموزش‌ها و خدمات سلامت به‌ویژه سلامت روان به شکل مؤثر به دانش آموزان می‌شود.

 

۱۴۰۰ اسفند ۱۲, پنجشنبه

مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان: تنها ۲۵ مدرسه در زنجان آموزش را به صورت مجازی انجام می دهند

مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان: تنها ۲۵ مدرسه در زنجان آموزش را به صورت مجازی انجام می دهند

زنجان-مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان گفت: ۲۵ مدرسه از دو هزار و ۲۰۰ مدرسه در استان زنجان آموزش را به صورت مجازی انجام می دهند.
علی اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه طی دو سال گذشته با شیوع ویروس کرونا آموزش دانش آموزان غیر حضوری شده است، گفت: دانش آموزان در فضای شاد فعالیت می‌کنند.

وی با بیان اینکه ۲۰۰ هزار دانش آموز در مدارس استان تحصیل می‌کنند، اظهار داشت: متاسفانه برگزاری کلاس‌ها به صورت مجازی باعث افت تحصیلی دانش آموزان شده است.

مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان با اشاره به اینکه در حال حاضر تنها ۲۵ مدرسه از دو هزار و ۲۰۰ مدرسه، آموزش را به صورت مجازی انجام می‌دهند، گفت: بقیه کلاس‌ها ترکیبی برگزار می‌شود.

اسماعیلی بر لزوم تسریع در تزریق واکسن برای دانش آموزان تاکید کرد و ابراز داشت: از خانواده‌ها درخواست داریم نسبت به تزریق واکسن فرزندان خود اقدام کنند.

وی افزود: با اولیاء دانش آموزان کمک کنند تا فضا برای تقویت آموزش دانش آموزان فراهم شود و تمام کلاس‌ها به حضوری برگزار شود و بنیه علمی دانش آموزان تقویت شود.

مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان تصریح کرد: امیدواریم با کاهش بیماری کرونا و امیکرون، شاهد برگزاری کلاس‌ها به صورت حضوری باشیم.

“دانش‌آموزان قلدر” چه کسانی هستند؟!/ قلدری در مدارس را جدی بگیریم!

“دانش‌آموزان قلدر” چه کسانی هستند؟!/ قلدری در مدارس را جدی بگیریم!

قلدری موضوعی است که در مدارس به آن توجه نمی‌شود اما بر روی تمام ابعاد زندگی یک کودک و نوجوان تأثیر می‌گذارد؛ هم‌اکنون در کنار قلدری سنتی، قلدری سایبری هم وجود دارد چون ارتباطات در فضای مجازی رخ می‌دهد!

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ آسیب‌های اجتماعی در مدارس در شکل‌های مختلفی نمود دارد، شاید بارزترین آن که در ابتدا به ذهن هر فردی می‌رسد، اعتیاد یا مصرف سیگار باشد اما تمام ماجرا این نیست و شاید آسیب‌های دیگر سهم پررنگ‌تری را در مدارس کشور داشته باشند.

طبق آمار منتشر شده از سوی آموزش و پرورش آن هم بر اساس داده‌های سامانه پایش آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان، در 6 سال گذشته شاهد رشد حدود 10 برابری میزان خطرپذیری دانش‌آموزان (با رشد سالانه حدود 1.5 درصد) هستیم و در سه سال گذشته، خشونت رتبه اول را در بین خطرپذیری دانش‌آموزان و خودکشی نیز همواره یکی از سه خطر اول تهدیدکننده دانش‌آموزان در زمینه رفتارهای پرخطر بوده است.

از سوی دیگر با نزدیک شدن به سومین سال تعطیلی مدارس و مجازی شدن آموزش‌ها، جنس آسیب‌ها هم متفاوت شده است؛ اگر تا پیش از این خشونت و قلدری برخی دانش‌آموزان علیه سایر همکلاسی‌های خود به عنوان یکی از جدی‌ترین جنبه‌های آسیب‌های اجتماعی مدارس به حساب می‌آمد اما امروز خانواده‌ها از حضور بدون ضابطه فرزندان خود در فضای مجازی و تهدید سلامت روان و امنیت اخلاقی آنها نگرانند.

تأثیر قلدری بر دلزدگی از مدرسه

ضرورت تمرکز مسئولان آموزش و پرورش برای مشارکت با سایر بخش‌های متولی از جمله سازمان بهزیستی بر روی آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان زمانی دو چندان می‌شود که نتایج آزمون‌های بین المللی همچون تیمز از افت تحصیلی و عملکرد درسی ضعیف‌تر دانش‌آموزانی حکایت دارد که در مدارس مورد اذیت و آزار و قلدری سایر همسالان خود قرار می‌گیرند؛ این موضوع حتی بر روی تصویر ذهنی این دانش‌آموزان از مدرسه و تمایل آنها برای ادامه ندادن تحصیل تأثیر دارد.

براساس نتایج آزمون بین‌المللی تیمز، میانگین پیشرفت بالاتر با دانش‌آموزانی همراه بود که شرایط قلدری کم یا بدون قلدری را تجربه می‌کنند اما دانش‌آموزانی که گزارش دادند هر هفته مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند، میانگین پیشرفت پایین‌تری داشتند.

61 درصد دانش آموزان پایه چهارم ایران گفته‌اند هیچ وقت در مدرسه مورد قلدری و آزار قرار نگرفته‌اند، 7 درصد دانش‌آموزان شرکت‌کننده در این آزمون اعلام کرده‌اند هر هفته و 32 درصد اعلام کرده‌اند تقریباً هر ماه مواجه با قلدری و زورگویی (bullying) در مدرسه هستند.

اما آموزش و پرورش در آموزش‌های ضمن خدمت معلمان، مشاوران و مدیران مدارس برای فراهم کردن محیطی دوستانه و کنترل رفتارهای خشونت‌آمیز برخی دانش‌آموزان علیه سایر همسالان چه برنامه‌ریزی‌هایی انجام داده است؟ آیا اساساً این موضوع در اولویت‌های برنامه‌ریزی معاونت‌های ابتدایی، متوسطه و پرورشی و فرهنگی قرار دارد؟

قلدری سایبری در کنار قلدری سنتی

زهرا زمانی؛ دکترای پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران که با همکاران خود پژوهشی با عنوان «قلدری کردن و قربانی قلدری شدن در بین دانش آموزان با جنسیت و مشکلات عاطفی و رفتاری ارتباط دارد» را انجام داده‌اند در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی تسنیم با اشاره به اینکه این پژوهش در راستای یک مطالعه بین المللی انجام شد، اظهار کرد: این مطالعه بر روی یک هزار و 456 دانش‌آموز دختر و پسر مدارس دولتی و غیر دولتی دوره اول متوسطه در پایه‌های هفتم، هشتم و نهم انجام شد چرا که در سن نوجوانی، دانش‌آموزان مهارت‌های ارتباطی را می‌آموزند و به دنبال هیجانات خود هستند.

وی افزود: قلدری موضوعی است که در مدارس به آن توجه نمی‌شود اما بر روی تمام ابعاد زندگی یک کودک و نوجوان تأثیر می‌گذارد؛ هم‌اکنون در کنار قلدری سنتی، قلدری سایبری هم وجود دارد چون ارتباطات در فضای مجازی رخ می‌دهد.

زمانی گفت: قلدری نوعی رفتار پرخاشگرانه به قصد آسیب زدن و ایجاد ناراحتی فیزیکی و کلامی است و دانش‌آموز قربانی قلدری فردی است که نمی‌تواند از خود دفاع کند و مکرر در معرض پرخاشگری و آزار قرار می‌گیرد و شاهد عدم تعادل قدرت بین دو طرف هستیم.

30 درصد قلدری در مدارس

این دکترای پزشکی اجتماعی متذکر شد: براساس نتایج این پژوهش، 17.4 درصد دانش‌آموزان قلدری می‌کنند و 25.7 درصد قربانی قلدری می‌شوند همچنین قلدری کردن 3.4 درصد در میان پسرها شایع‌تر است؛ عاداتی را بررسی کردیم به عنوان مثال مصرف سیگار و الکل منجر به افزایش میزان قلدری می‌شود.

وی با اشاره به اینکه چاقی با قلدری کردن و حتی قربانی قلدری شدن ارتباط داشت، متذکر شد: مسائلی مانند بیش‌فعالی، مشکلات ارتباط اجتماعی و عاطفی با قلدری کردن ارتباط داشت از سوی دیگر دانش‌آموزان دارای بیماری، ضعف مشکلات ارتباطی که نمی‌توانند با همسالان خود ارتباط برقرار کنند، دارای مشکلات تحصیلی و افرادی که با خانواده خود زندگی نمی‌کنند بیشتر قربانی قلدری می‌شوند.

زمانی درباره تأثیر بالای آموزش کادر مدارس در پیشگیری از قلدری یادآور شد: دوران نوجوانی سن مهمی است بنابراین معلمان و مشاوران مدارس باید درباره نحوه رفتار با دانش‌آموزان آموزش ببینند تا اگر دانش‌آموزی در مدرسه مورد اذیت و آزار قرار گرفت بتواند مشکلات خود را بیان کرده و از آنها کمک بگیرد.

وی تصریح کرد: طی مطالعه‌ای در عربستان، 90 درصد دانش‌آموزان قلدری در مدارس را گزارش کرده بودند و بیشتر آسیب‌ها هم در بحث خشونت کلامی بود و مطالعه‌ای را مشاهده نکرده‌ام که میزان قلدری در مدارس کمتر از 15 تا 10 درصد باشد و معمولاً در سن نوجوانی بین 20 تا 30 درصد آمار قلدری در مدارس را داریم.

جزییات تصاحب مرکز آموزشی کودکان کار و بدسرپرست توسط اوقاف

جزییات تصاحب مرکز آموزشی کودکان کار و بدسرپرست توسط اوقاف

ویدیویی در فضای مجازی از تصاحب مدرسه‌ای توسط اداره اوقاف استان کرمان دست به دست می‌شود، اما این مجموعه تحت نظر بهزیستی و مرکز آموزشی کودکان کار و ایتام است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، اخیراً فیلمی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که از تخلیه مدرسه‌ای توسط سازمان اوقاف حکایت دارد.

برای بررسی این موضوع با آموزش و پرورش استان کرمان تماس گرفتیم که آنها گفتند مجموعه‌ بچه‌های آفتاب، مدرسه نبوده و مرکز آموزشی زیر نظر اداره بهزیستی استان کرمان برای آموزش کودکان کار، ایتام و کودکان بد سرپرست است.

چنین اتفاقاتی پیش از این برای برخی مدارس کشور رخ داده بود و در اختلاف با سازمان اوقاف یا بنیاد شهید برخی مدارس کشور تخلیه شده‌اند؛ به عنوان مثال چند سال قبل در اقدامی مشابه، اوقاف بخش‌هایی از تنها هنرستان کشاورزی غرب استان تهران را به بهانه موقوفه بودن در اختیار گرفت!

در همین رابطه سلاجقه رئیس دایره حقوقی اداره کل بهزیستی استان کرمان به تسنیم گفت: 205 کودک کار، بدسرپرست و ایتام در این مرکز آموزشی تحت آموزش بودند و در مجاورت آن مرکز شبانه‌روزی نگهداری از کودکان بی‌سرپرست قرار دارد.

وی افزود: سنگ بنای این مجموعه در سال 1312 به عنوان پرورشگاه مشتاق گذاشته شد و در سال 1326 توسط دولت وقت افتتاح و مدیریت آن به دست شهرداری بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به بهزیستی واگذار شد تا اینکه در سال 1373 اداره اوقاف دادخواست وقفیت و خلع ید سازمان بهزیستی را ارائه کرد.

رئیس دایره حقوقی اداره کل بهزیستی استان کرمان گفت: تمام مدارک قانونی مبنی بر ملک بودن، تحت اختیار استانداری بودن و حتی تعیین بودجه دولتی برای آن وجود دارد و تا سال 1373 طبق مصوبه هیئت وزیران در اختیار سازمان بهزیستی بود.

سلاجقه ادامه داد: اداره اوقاف می‌گوید به استناد یک گواهی ثبتی به دعوای تولیت که تعیین حدود انجام شده و سند مالکیت صادر نشده است و برای این رای می‌گیرد، در این زمان هر چقدر نماینده حقوقی وقت سازمان بهزیستی اصل مدارک و وقف‌نامه را مطالبه می‌کند تا مشخص شود واقف چه کسی است، این درخواست پذیرفته نمی‌شود و رای صادر می‌شود.

رئیس دایره حقوقی اداره کل بهزیستی استان کرمان مطرح کرد: سال 98 با استناد به اسنادی که از سازمان اسناد ملی ایران به دست آوردیم تقاضای اعمال ماده 477 را به دادگستری کرمان ارائه می‌دهیم و رئیس کل دادگستری کرمان برای معاون خود می‌نویسد که اظهار نظر کند و او می‌نویسد “رای خلاف بین شرع است” و باید رئیس دادگستری بر روی آن نظر می‌نوشت و به قوه قضاییه ارسال می‌کردند که این کار انجام نشد تا اینکه 12 بهمن 1400 جلسه‌ای را در دفتر خود گذاشته و می‌گویند بهزیستی ملک را تحویل و اوقاف دهد و هر چه گفتیم چگونه ملک دولت را تحویل دهیم و سرانجام امضا شد گفتند ظرف 10 روز تفاهم کنیم و اگر انجام نشد به رئیس دادگستری برای اجرای حکم اعلام می‌شود.

وی بیان کرد: در این فاصله برای پیگیری ماجرا به قوه قضاییه و دیوان عالی کشور رفتیم که گفتند رای خلاف بین شرع است و جهت اعمال ماده 477 پرونده به دادگستری کرمان برای اقدام مقتضی بازگردد، همچنین به آقای ابراهیمی رئیس دادگستری شهرستان کرمان نامه زدیم و گفتیم، ایام عید نزدیک است، بچه‌ها را آواره نکنید و تا پایان فروردین ماه به فرصت بدهید، رئیس بهزیستی نیز با رئیس اوقاف شهرستان صحبت کرد اما یک‌باره روز یکشنبه برای تخلیه مرکز آموزشی کودکان کار و بدسرپرست اقدام کردند و گفته‌اند تا 5 روز دیگر مرکز شبانه‌روزی کودکان بی‌سرپرست را می‌گیرند.

مدیرکل آموزش و پرورش استان همدان خبر داد؛ عدم دسترسی بیش از ۹۲ هزار دانش آموز همدانی به شبکه شاد

مدیرکل آموزش و پرورش استان همدان خبر داد؛ عدم دسترسی بیش از ۹۲ هزار دانش آموز همدانی به شبکه شاد

همدان- مدیرکل آموزش و پرورش استان همدان با بیان اینکه بیش از ۹۲ هزار دانش‌آموز همدانی در شبکه شاد نیستند، از عدم دسترسی ۳۳ درصد دانش آموزان این استان به شبکه شاد خبر داد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمود نقوی چهارشنبه در جمع اصحاب رسانه استان همدان به بیانیه گام دوم انقلاب و نقش نیروی انسانی به عنوان سرمایه‌های مهم کشور اشاره کرد و گفت: این سرمایه‌ها در آموزش و پرورش رشد می‌کنند و آینده جامعه را رقم می‌زنند بدین ترتیب باید بتوانیم در عرصه تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش به نحوی مناسب قدم برداریم.

وی با بیان اینکه استان همدان باید با هماهنگی‌ها و تلاش‌های صورت گرفته بر اساس شاخص‌ها پیش رود، گفت: تلاش ما بر این است که در زمینه‌های مختلف جز ۱۰ استان برتر کشور باشیم بدین ترتیب، باید شاخص‌ها احصا و بر اساس آنها پیش رفت.

مدیرکل آموزش‌و پرورش استان همدان به وضعیت استان همدان در برخی از شاخص‌ها اشاره کرد و افزود: متأسفانه در حال حاضر، استان همدان رتبه ۲۲ کنکور سراسری در درس زبان انگلیسی را در ۱۲ سال گذشته داشته و درصد قبولی امتحانات نهایی در استان همدان، پایین‌تر از میانگین کشوری است.

رتبه ۱۷ کشوری همدان در قبولی‌های کنکور سراسری

این مسئول با تصریح بر اینکه در قبولی‌های کنکور سراسری نیز استان همدان رتبه هفدهم کشور را دارد، اظهار کرد: شیوع ویروس کرونا از یک سو، جاماندن برخی از دانش آموزان همدانی از تحصیل نیز از سویی دیگر موجب شد تا آمار بازماندگان از تحصیل و هم چنین افرادی که باید پایه تحصیلی شأن تکرار شود، بالا رود.

نقوی در تشریح این موضوع گفت: آمار دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل استان همدان طی دو سال اخیر نامطلوب و پس از راستی آزمایی و بررسی مجدد، اعلام خواهد شد..

وی خاطرنشان کرد: در این زمینه طی بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که سه هزار و ۵۰۰ نفر تکرار پایه در مقطع اول ابتدایی داشته ایم و برخی افراد نیز در سال گذشته برای کلاس اول ثبت نام نکرده بودند و امسال به مدرسه آمده اند که باید برای همه این مسائل برنامه ریزی شود.

نقوی با تاکید بر اینکه باید در عرصه هوشمندسازی و در اختیار قرارگرفتن زیرساخت‌های مربوطه بین دانش آموزان به نحو مناسبی وارد کار شد؛ اظهار کرد: بیش از ۹۲ هزار دانش‌آموز همدانی در شبکه شاد نیستند.

۷۶ روستای همدان اینترنت ندارد

مدیرکل آموزش‌و پرورش استان همدان ضمن ابراز تأسفاز این روند از عدم دسترسی ۳۳ درصد دانش آموزان این استان به شبکه شاد خبر داد و گفت :۷۶ روستای همدان اینترنت ندارد و آموزش دانش‌آموزان آن‌ها به صورت حضوری یا با بسته‌های آموزشی پیش می‌رود و به نوعی، ۹ هزار و ۲۰۰ دانش آموز در استان همدان، فاقد موبایل و تبلت هستند.

وی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر عدم نظارت بر شهریه‌های مهدهای کودک در استان همدان نیز گفت: باید بر این موضوع نظارت و وضعیت تعیین تکلیف شود؛ چرا باید زمانی که نرخ مهدهای کودک ۳۵۰ هزار تومان بوده است، با هزینه‌های مازاد تحمیل شده به والدین مانند خرید وسایل و غیره این میزان تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم برسد؟ این وضعیت باید پیگیری و نظارت‌ها بر آن در آینده نزدیک قوت گیرد.

این مسئول در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه چهار میلیارد تومان اعتبار برای مدارس استان پیش‌بینی شده است، ادامه داد: در حال حاضر مدارس با کمک خیرین و والدین معلمان اداره می‌شود اما خوشبختانه بر اساس پیگیری‌ها، اعتباراتی در این زمینه نیز پیش‌بینی شده است.

نقوی به تعطیلات نوروز و ستاد اسکان فرهنگیان همدان نیز اشاره کرد و گفت: در این زمینه ستاد اسکان در آماده باشد و تعداد ۱۹۹ کلاس ویژه را در نواحی یک و دو آموزش و پرورش همدان مهیّا ساخته ایم؛ هم چنین تعداد ۷۰۰ کلاس نیز برای ستاد اسکان فرهنگیان استان همدان نیز پیش بینی شده است.

مدیرکل آموزش‌و پرورش استان همدان به وضعیت دانشگاه فرهنگیان و غفلت از ظرفیت آن نیز اشاره کرد و گفت: در سند تحول بنیادین، آن چیزی که قله است، دانشگاه فرهنگیان است و از بهترین‌های کنکور سراسری باید وارد این دانشگاه شوند، از سویی نباید شاهد باشیم که برخی از افراد به امید آنکه روزی معلم می‌شوند در پیش دبستانی‌ها فعالیت و با حقوق‌های بسیار پایین وارد کار می‌شوند.

وی از جذب ۴۵۷ نفر از طریق آزمون استخدامی به آموزش و پرورش استان همدان نیز خبر داد و گفت: هم اکنون، ر استان همدان بالغ بر ۳۰۷ هزار دانش‌آموز، ۲۵۰ مجموعه آموزشی، ۲۲ هزار معلم شاغل و ۱۸ هزار فرهنگی بازنشسته وجود دارند که این میزان با نیروی‌های خدماتی به ۴۱ هزار نفر پرسنل در استان همدان می‌رسد.

محاکمه نامادری به اتهام قتل پسر ۶ ساله با قرص متادون

محاکمه نامادری به اتهام قتل پسر ۶ ساله با قرص متادون

زن جوانی که سال گذشته به اتهام قتل فرزند شش ساله شوهرش با قرص متادون بازداشت شده بود، در جلسه محاکمه جرمش را انکار کرد.

تابستان سال‌۹۹ مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک پسر خردسالی در یکی از بیمارستان‌های شهر با خبر و راهی محل شدند. شواهد اولیه نشان می‌داد پسر شش‌ساله به نام سپهر که همراه نامادری‌اش زندگی کرده بر اثر مصرف قرص متادون بیهوش شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. به این ترتیب پرونده با شکایت مادر سپهر به جریان افتاد و نامادری او به نام سمیرا بازداشت شد.

متهم که معلم بود ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در بازجویی‌های بعدی گفت: قرص متادون را برای خودکشی خودم خریدم و داخل شیشه نوشابه‌ای ریختم، اما در نبود من سپهر آن را خورده بود.

با اقرار‌های زن جوان پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت.

ابتدای جلسه مادر سپهر درخواست قصاص کرد. در ادامه پدر او به نام سهیل به جایگاه رفت و گفت از همسر دومش شکایتی ندارد. او در ادامه گفت: سمیرا زن مهربانی است. زمانی که با او ازدواج کردم دو پسرم به نام‌های سپهر و نادر رابطه خوبی با او داشتند. نمی‌توانم قبول کنم او قاتل فرزندم است.

در ادامه زن جوان در جایگاه ایستاد و گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. وی گفت: خانواده‌ام با ازدواجم با سهیل مخالف بودند، اما من عاشق او بودم به همین خاطر با او ازدواج کردم. با بچه‌های او رابطه خوبی داشتم به طوری‌که آن‌ها مرا مامان صدا می‌زدند. این مسئله باعث شده بود مادر آن‌ها حساس شود و گاهی به من حسودی کند.

متهم گفت: بعد از مدتی متوجه شدم پسران سهیل آسیب روحی و جسمی شدیدی به خاطر طلاق مادرشان دیده‌اند. به همین خاطر در ماه یک‌میلیون‌تومان هزینه بازی درمانی بچه‌ها را پرداخت می‌کردم. من شوهرم و فرزندانش را خیلی دوست داشتم پس دلیلی وجود نداشت بخواهم به آن‌ها آسیب برسانم.

متهم در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره اعتراف در دادسرا گفت: تحت فشار‌های بازجویی آن حرف‌ها را زدم، چون مأموری که مرا بازجویی می‌کرد گفت شوهرم مرا طلاق داده و می‌خواهند خواهرم را نیز بازداشت کنند به همین خاطر این حرف‌ها را زدم. باور کنید نمی‌دانم متادون چیست و چگونه می‌شود تهیه کرد.

او در ادامه گفت: مادر سپهر بعد از ازدواجم مدام پیام می‌فرستاد و می‌گفت «سهیل تو را برای پرستاری بچه‌ها گرفته و یکسال دیگر طلاقت می‌دهد.» او می‌گفت حالش خوب شود دوباره رجوع می‌کند. او به بچه‌ها یاد داده بود خودکشی کنند. چون یک روز نادر وقتی از خانه مادرش آمد گفت اگر به حرفش گوش ندهم قرص می‌خورد. گفتم چه کسی این حرف را به تو یاد داده که گفت مادرش گفته است.

مادر بچه‌ها که از طلاقش پشیمان شده بود به همین خاطر قصد داشت زندگی ما را بهم بزند. حالا هم با این شکایت یکسال و نیم است، مرا فقط به اتهام نامادری به زندان انداخته است.

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

فراخوان مجمع عمومی ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران یکشنبه ۶ مارچ ۲۰۲۲

فراخوان مجمع عمومی ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران یکشنبه ۶ مارچ ۲۰۲۲

فراخوان مجمع عمومی ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 

یکشنبه ۶ مارچ ۲۰۲۲ ساعت  ۱۴:۰۰

اعضا و مسئولین محترم کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

با سلام و درودهای صمیمانه

جلسه مجمع عمومی ماهیانه کانون در روز یکشنبه ۶ مارچ ۲۰۲۲ ساعت ۱۴:۰۰ به وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی زووم اتاق کانون دفاع از حقوق بشردر ایران برگزار خواهد شد.

گزارش مسئولین و بررسی وضعیت اداری کانون توسط اعضا در ماه فوریه ۲۰۲۲

خوش آمدگویی و گزارش عملکرد کمیته روابط عمومی توسط خانم ایراندخت کیا (۵ دقیقه)

۱ . گزارش مسئول کمیته آموزش بررسی عملکرد آن توسط اعضاءخانم لیدا اشجعی اسالمی (۵ دقیقه)

۲ . گزارش مسئول کمیته پژوهش بررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای مازیار پرویزی (۵ دقیقه) 

۳ . گزارش سه مسئول کمیته و بررسی عملکرد آنان توسط اعضاء (هر یک ۵ دقیقه)

۴ . گزارش سردبیر نشریه و بررسی عملکرد آن توسط اعضاء / خانم شبنم رضاوند (۵ دقیقه) 

۵ . گزارش مسئول کتابخانه اینترنتی کانون وبررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای مهدی گلسفیدی (۵ دقیقه) 

۶ . گزارش مسئول امور رسانه و بررسی عملکرد آن توسط اعضاءخانم مریم افتخار ( ۵ دقیقه ) 

۷ . گزارش مسئول صدا و تصویر و بررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای حمید رضائی آذریانی(۵ دقیقه) 

۸ . گزارش مسئول برنامه نویسی و طراحی امور اینترنتی کانونآقای صمد رضائی (هر یک ۵ دقیقه 

۹ . گزارش هیئت رئیسه و بررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای مازیار پرویزی (۱۵ دقیقه)

۱۰گزارش مسئول اپلیکیشن کانون و معرفی آن توسط اعضاءآقای علیرضا جهان بین (۵ دقیقه)

۱۱گزارش سه مسئول کمیته و بررسی عملکرد آنان توسط اعضاء (هر یک ۵ دقیقه) 

۱۲گزارش مسئول امورمالی و بررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای محمدعلی محمودزاده  (۵ دقیقه) 

۱۳گزارش مسئول اموراداری و بررسی عملکرد آن توسط اعضاءآقای علیرضا حجتی (۵ دقیقه)

۱۴گزارش مسئولین نمایندگی ها و بررسی عملکرد آنان توسط اعضاء (هر یک ۵ دقیقه) 

۱۵گزارش مسئول امور نمایندگی ها آقای علیرضا حجتی (۵ دقیقه)

۱۶گزارش سه مسئول کمیته و بررسی عملکرد آنان توسط اعضاء (هر یک ۵ دقیقه) 

۱۷گزارش مسئول امورکمیته ها خانم شبنم رضاوند (۵ دقیقه 

۱۸گزارش رادیو اینترنتی ورادیوهای۲۴ ساعته و بررسی عملکرد آن توسط اعضاء/آقای ناصر نوروزی(۱۰ دقیقه)

۱۹گزارش مسئول سایت فارسی و بررسی عملکرد آن توسط اعضا،آقای ناصر نوروزی بارکوسرایی (۵ دقیقه)

۲۰گزارش عملکرد آکادمی بشریت کانون توسط اعضاءخانم شهلا شاهسونی (۵ دقیقه)

۲۱گزارش مسئول امور اینترنتی و بررسی عملکرد آن توسط اعضاآقای بیداروند(۵ دقیقه) 

۲۲گزارش مسئول سایت انگلیسی و بررسی عملکرد آن توسط اعضا،آقای علیرضا جهان بین (۵ دقیقه)

۲۳گزارش مسئول سایت آلمانی و بررسی عملکرد آن توسط اعضا،آقای احمد حاجی قادر مرحومی (۵ دقیقه)   

۲۴پیشنهادات همکاران، بحث و گفتگو و نتیجه گیری درخصوص آن ها (۴۰ دقیقه) 

مکانفضای مجازی زووم 

 https://zoom.us/j/8057930858?pwd=OTB2U2xEYkd3UlgxRUY5WG43ZlM5dz09

یادآوری: 

۱حضور مسئولان و اعضاء کانون به موقع و در طول جلسه ضروری و مهم است.

۲در صورت وجود مشکل و عدم امکان حضور مسئولین و اعضا ضرورت دارد که حداکثر ۲۴ ساعت قبل از آغاز جلسه از طریق ایمیل با معرفی وکیل به هیئت رئیسه و یا روابط عمومی اطلاع رسانی شود .

۳حضور بموقع شما باعث برگزاری منظم جلسه خواهد گردید و بنا داریم که با همکاری شما جلسه در زمان تعیین شده آغاز و پایان یابد.

۴همکاران محترم پیشنهادات و انتقادات خود را در زمان لازم بیان کرده تا زمان جلسه طبق روال پیش بینی شده برگزار شود .

مسئول کمیته روابط عمومی

 ایراندخت کیا

 

۱۴۰۰ اسفند ۱۱, چهارشنبه

نقض حقوق کودکان در صفحه‌های اینستاگرامی/ گریه کن تبلیغ بگیرم

نقض حقوق کودکان در صفحه‌های اینستاگرامی/ گریه کن تبلیغ بگیرم

پسر بچه ۱۰ ساله در مدت کوتاهی توانسته تعداد زیادی فالوئر جذب کند. پدرش صفحه‌اش را اداره می‌کند و پسر به‌عنوان فودبلاگر معرفی شده است.

به گزارش شریان نیوز،«لطفاً از دختر عزیز ما حمایت کنید.» منظورش از حمایت، فالو کردنصفحه اینستاگرامی است که برای دخترش درست کرده و البته پیشنهاد دادن آن به دیگران.

دختر ۸ ساله با آن قیافه شیرین و دوست داشتنی توی ویدئو‌هایی که مادر از او ضبط کرده دارد درباره مسائل به ظاهر مهمی صحبت می‌کند، چیز‌هایی که مردم دوست دارند بشنوند، چون بهشان انرژی مثبت می‌دهد.

بعید است اصلاً معنی جمله‌هایی را که می‌گوید بداند، ولی لابد مهم نیست. مادر تصمیم گرفته از دخترش یک بلاگر بسازد و مهم‌ترین مسأله فعلاً برایش همین است. یکسری جمله به زعم خودش آموزنده از سایت‌ها و کانال‌های روانشناسی پیدا می‌کند و بچه را وا می‌دارد آن‌ها را جلوی دوربین دکلمه کند.

می‌گوید اولش خودم می‌خواستم ویدئو پر کنم، اما دیدم بچه بیشتر به چشم می‌آید و فالوئر بیشتری جمع می‌شود. مادر خیال دارد صفحه را دست یک آدم حرفه‌ای بدهد تا جذب فالوئرش بالا برود و زودتر به هدفش که گرفتن تبلیغات است برسد. حالا اینکه جمله‌های کلیشه‌ای موفقیت و تفکر مثبت قرار است چه دردی از کسی دوا کند، بماند، اما آیا لحظه‌ای پیش خودش فکر کرده با این کار دارد حقوق دختر عزیزش را نادیده می‌گیرد؟

پسر بچه ۱۰ ساله در مدت کوتاهی توانسته تعداد زیادی فالوئر جذب کند. پدرش صفحه‌اش را اداره می‌کند و پسر به‌عنوان فودبلاگر معرفی شده است. صفحه‌اش پر از فیلم‌های غذا خوردن او در رستوران‌های مختلف است. حجم زیادی از غذا هر روز روانه معده کودک می‌شود.

پسربچه حین غذا خوردن جملاتی می‌گوید که معلوم است به او دیکته شده. تکه‌های پرملات پیتزا را به دهان می‌برد و با آب و تاب از آن تعریف می‌کند. خیلی‌ها نظر می‌دهند که چقدر بامزه غذا می‌خورد و اشتهای آدم را باز می‌کند. بعضی‌ها هم نصیحتش می‌کنند که دیگر خیلی چاق شده و باید فکری برای خودش بکند.

این یکی از نوزادی برای خودش صفحه دارد، حتی قبل از به دنیا آمدنش. مادر تمام جزئیات زندگی‌اش را با فالوئر‌ها در میان می‌گذارد. صفحه پر است از عکس‌های کودک در همه حال حتی حمام کردن. بچه حالا سه ساله شده و دیگر برای خودش سری بین شاخ‌های اینستاگرام درآورده است.

دیگر تقریباً تمام پست‌های صفحه تبلیغاتی است. اولش یک متن به زبان کودکانه نوشته شده، مثلاً اینکه «سلام دوستای گلم. امروز با مامانم اومدم قنادی فلان که شیرینی‌های خیلی خوشمزه داره. اینم کیک‌های تولدش که خیلی خوبه.»

بچه به این کوچکی برای پدر و مادرش کلی درآمد کسب می‌کند و البته مادر به خودش می‌بالد که چنین فکر اقتصادی داشته و وقتش را بی خود تلف نکرده است. در یکی از پست‌ها بچه دارد گریه می‌کند و مادر می‌پرسد چی می‌خواهی؟ و بچه لابه لای گریه می‌گوید برویم فلان جا که اسم یک فروشگاه لباس کودک است و آدرسش زیر پست منشن شده. گریه ترفند خوبی برای تأثیرگذاری است.

مادر این یکی بلاگر کوچک به گفته خودش در ایام کرونا چنین فکر بکری به سرش زده است. ایده‌اش از همان وقتی به ذهنش رسید که ویدئو‌های سوتی‌های دانش‌آموزان در کلاس‌های مجازی را دید و پیش خودش گفت چرا بچه من این کار را نکند و مشهور نشود؟! وقت خوبی هم هست، چون مدرسه نمی‌رود و در خانه است و هر وقت بخواهد می‌تواند ویدئو ضبط کند. چه ویدئویی؟ دابسمش سر کلاس درس.

پسربچه به ظاهر سر کلاس مجازی است، اما ناگهان شروع می‌کند به دابسمش. جلوی دوربین آهنگ‌های مختلف یا دیالوگ فیلم‌های کمدی را دابسمش می‌کند و گاهی هم خودش جوک تعریف می‌کند. گاهی به توصیه یک کاربلد اینستاگرام مسابقه هم برگزار می‌کند و جایزه می‌گذارد.

مسابقه معمولاً جواب می‌دهد، ترفند خوبی برای فالوئرگیری است. اصلاً همین که بنویسید این پست جایزه دارد دیگر تمام است. البته جایزه‌ای در کار نیست و بچه خودش هم این را خوب می‌داند. مادر دارد از همین سن او را با ریاکاری آشنا می‌کند و البته خودش هیچ اعتقادی به این حرف‌ها ندارد و حواسش بیشتر به تعداد ویدئو‌ها و کامنت‌هایی ست که نشان می‌دهد فالوئر‌ها واقعی هستند. خدا را شکر می‌کند که بدون خریدن فالوئر توانسته اینقدر در مدت کوتاهی پیشرفت کند.

رایحه مظفریان، فعال حقوق کودکان و دانشجوی دکترای جامعه شناسی، در این رابطه این‌طور می‌گوید: «سال‌ها زمان و انرژی برده و مطالعه انجام شده تا بالاخره جامعه جهانی توانسته کنوانسیون حقوق کودکان را تصویب کند. هرگونه سوء‌استفاده ابزاری و تبلیغاتی از کودکان طبق کنوانسیون حقوق کودکان ممنوع است. حالا با ورود تکنولوژی به جامعه مدرن این اشکال ایجاد شده که با پدیده‌ای مواجه هستیم مثل کودکانی که برای تبلیغات استفاده می‌شوند در حالی که قبلاً این شکل از تبلیغات وجود نداشت. ممکن است این کار مزایایی مثل درآمدزایی و رسیدن به شهرت را به همراه داشته باشد، اما ممکن است با یک سری عوارض نیز همراه باشد. سؤال این است که آیا ما حق داریم کودکمان را بر اساس ایده و سلیقه خودمان آرایش کنیم یا به او فرمان بدهیم که کار‌هایی را که ما دوست داریم و برای تبلیغاتمان مفید است انجام دهد؟ آیا این کار واقعاً برای سرنوشت و آینده کودک مشکل ساز نمی‌شود؟ آیا انتخاب آن کودک واقعاً این است؟ چون کنوانسیون هم همیشه این را تأکید می‌کند که باید کودکان کودکی کنند. در روند اتمام کودکی، آن‌ها به یک فضایی وارد می‌شوند که می‌توانند انتخاب کنند که در آینده چه کاره شوند و چه رشته‌ای را برای تحصیل انتخاب کنند یا اینکه چه سلایق و علایقی را برای پوشش خودشان بتوانند لحاظ کنند، ولی تمام این‌ها دارد از قبل تحت کنترل والدین قرار می‌گیرد. در این شرایط دیگر نمی‌توانیم بگوییم والدین فقط تربیت کننده هستند، چون اینجا دیگر والدین کنترل‌کننده هستند یعنی آزادی عمل را به کودک نمی‌دهند. کودک دنیای دیگری را ندیده و فکر می‌کند آن دنیایی که دارد در آن تربیت می‌شود، همان دنیایی است که بقیه بچه‌ها هم دارند در آن تربیت می‌شوند. وقتی نگاه می‌کنید به والدینی که نسبت به موضوعات حقوق کودک حساس هستند، می‌بینید که حتی از انتشار تصاویر کودکانشان امتناع می‌کنند و می‌گویند شاید فرزند ما در آینده تمایلی نداشته باشد که عکسی از خودش منتشر کند پس ما این حق را نداریم که برای او پیش از رسیدن به سن ۱۸ سال تصمیم بگیریم. به هرحال در کنار مزایایی که والدین از این قبیل کار‌های تبلیغاتی می‌برند، معایب بسیاری وجود دارد که نادیده گرفته می‌شود و به آن توجهی نمی‌شود و آن‌ها همچنان به این کار ادامه می‌دهند و فکر می‌کنند که دارند در کنار درآمدزایی، شهرتی هم برای فرزندشان کسب می‌کنند.»

دنبال کننده‌های چنین صفحه‌های کودکانه‌ای شاید خیال می‌کنند دارند کمک می‌کنند کودکی به شهرت برسد و دیده شود یا اینکه تنها به خاطر اینکه آن بچه بامزه و شیرین است دوست دارند دنبالش کنند. آن‌ها شاید چندان به این نکته توجه نکنند که با این کار دارند در نقض حقوق کودک با والدینش شریک می‌شوند. والدین به اتکای همین دنبال کننده‌ها در این کار پیش می‌روند و کودک را در مسیر درآمدزایی ابزار تبلیغاتی می‌کنند. هروقت بخواهند کودکشان را می‌خندانند و هر وقت لازم باشد به گریه وادارش می‌کنند تا تبلیغ بیشتری بگیرند.