ایسنا/گیلان یک روانشناس، با بیان اینکه کودک همسری مولفه های قدرت در خانواده را به هم می ریزد، عنوان کرد: در خانواده سالم توزیع قدرت وجود دارد. همچنین اگر دختر یا پسر برای مسئولیت های زندگی آماده نباشند، دچار اضطراب، خشم یا افسردگی می شوند.
با تمام توصیهها و تشویقهایی که به ازدواج و تشکیل خانواده به خصوص به جوانان میشود، همیشه کودک همسری مورد نکوهش اکثریت جامعه بوده است. این مسئله فقط یک تصمیم و اختیار خانوادهها برای فرزندان کم سن و سالشان نیست بلکه یک معضل اجتماعی است که نه فقط در سالهای اولیه زندگی کودکان مشکلساز است بلکه در آینده زوجین کم سن و سال و فرزندانشان نیز اثر دارد.
ازدواج در سنین پایین مشکلات بسیاری را برای کودک و جامعه ایجاد خواهد کرد و با افزایش آسیبهای جسمی و روانی همراه خواهد بود. آسیب های وارده بر کودک در اتفاق تلخ کودک همسری می تواند آینده او را کاملا تحت الشعاع قرار داده و دنیای کودکانه او را به تلخی های واقعیت هایی که متناسب با سن کودک نیستند پیوند بزند.
درباره پیامدهای کودک همسری و دلایل منطقی برای عدم ازدواج در سنین نوجوانی به گفت وگو با یک کارشناس و مشاور خانواده پرداختیم.
دکتر مژده بقایی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه ازدواج نیاز به آمادگی دارد و یکی از مهمترین آمادگی ها برای ازدواج بلوغ است، اظهار کرد: بلوغ فیزیولوژی توان باروری و تولید مثل را نشان می دهد، اما بلوغ فیزیولوژی بدون بلوغ عاطفی برای زندگی مشترک کافی نیست. متاسفانه در مسئله کودک همسری فقط به بلوغ فیزیولوژی توجه می شود.
وی بلوغ عاطفی را توانایی دسترسی، ابراز و مدیریت هیجانات دانست و افزود: یک فرد همچنین برای اینکه آماده ازدواج شود باید به بلوغ اقتصادی رسیده باشد و بلوغ اقتصادی غیر از درآمد مالی است، بلکه فرد دارای بلوغ اقتصادی احساس خودکارآمدی و مدیریت معاش می کند و می تواند برای آینده تصمیم بگیرد.
این روانشناس، با بیان اینکه بلوغ اجتماعی به انسان توانایی مسئولیت پذیری و برنامه ریزی و مدیریت زندگی می دهد، گفت: فردی که به بلوغ اجتماعی رسیده اعتماد به نفس دارد، خواسته های خود را در جامعه ابراز می کند و می تواند با دیگران ارتباط برابر داشته باشد.
بقایی، شکل گیری هویت را در پاسخ به سوال «من کیستم؟» دانست و اضافه کرد: هویت انسان در پایان نوجوانی و بعد از رسیدن به بلوغ های چهارگانه شکل می گیرد، اما وقتی ازدواج در سنین پایین و نوجوانی انجام می شود، این هویت شکل نمی گیرد. امروز شاهد جوانانی هستیم که فارغ التحصیل دانشگاهی هستند، اما رشته تحصیلی خود را دوست ندارند، زیرا هنوز نوجوانی را تمام نکرده اند و یک بخشی از هویت آنان شکل نگرفته و قدرت تصمیم و انتخاب ندارند؛ چنین افرادی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند نیز از این بی هویتی رنج می برند و قطعا نمی توانند برای فرزندان هویت ساز و هویت بخش باشند.
عدم توازن قدرت در زندگی مشترک؛ از پیامدهای کودک همسری
وی تعامل اجتماعی را یکی از روش ها برای هویت سازی دانست و عنوان کرد: براساس نظریه مراحل رشد اخلاقی لارنس کلبرگ، نوجوانان قبل از بلوغ در شرایط قراردادی قرار دارند و به دنبال تایید شدن هستند، اما بعد از بلوغ هویت خود را به کار می گیرند و قدرت انتخاب دارند.
این مشاور خانواده، مهمترین اصل در ازدواج را ارتباط دو طرفه دانست و خاطرنشان کرد: اگر رابطه دو طرفه در ازدواج، سالم نباشد، پدر و مادر خوبی برای فرزندان هم نخواهیم بود و احتمال مشاجره و درگیری و سبک های ناسالم و ناایمن و سردرگمی و… در زندگی مشترک وجود دارد و برخورد با فرزندان هم ناایمن خواهد بود و لذا شاهد تاثیرپذیری نسل بعد از یک ازدواج نامناسب هستیم.
وی یکی از پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی را شکست های عشقی دانست و بیان کرد: افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج می کنند(اغلب دختران) هنوز بالغ نیستند و احساساتشان متغیر است و عشق و نفرت را با هم دارند. در واقع عشق در نوجوانان معنی ندارد و لذا زندگی مشترک مخدوش می شود.
بقایی، عدم توازن قدرت در زندگی مشترک را از دیگر پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی یا کودک همسری دانست و گفت: رابطه زن و شوهر، دختر و پدری می شود، یعنی شوهر نقش پدر را برای همسرش دارد و لذا می تواند حمایتگر یا مستبد باشد. پژوهش های علمی نشان می دهد هرچقدر سن ازدواج کاهش پیدا می کند شاهد افزایش طلاق هستیم. براساس این پژوهش ها آمار طلاق در ازدواج های ۲۵ سالگی ۵۰ درصد کمتر از ازدواج های ۲۰ سالگی است، زیرا فرد تا به شناخت بیشتر و تصویری واضح تر از خود نرسد، نمی تواند طرف مقابل را بشناسد.
این روانشناس، با بیان اینکه کودک همسری مولفه های قدرت در خانواده را به هم می ریزد، عنوان کرد: در خانواده سالم توزیع قدرت وجود دارد. همچنین اگر دختر یا پسر برای مسئولیت های زندگی آماده نباشند، دچار اضطراب، خشم یا افسردگی می شوند.
وی نوجوانی را پنجره دوم زندگی بعد از هزار روز اول تولد دانست و اضافه کرد: مغز در دوران نوجوانی هنوز آمادگی استدلال و قضاوت را ندارد، اما بعد از گذر از نوجوانی، توان استدلال و منطق و برنامه ریزی و قضاوت و همدلی را پیدا می کند. این در حالی است که ازدواج در سنین نوجوانی این توانایی ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
مهمترین مهارت در زندگی مشترک شنوایی موثر است
بقایی، با بیان اینکه در کودک همسری کارکردهای اجرایی مغز به ویژه آغازگری، تمرکز و توجه شکل پیدا نمی کند، افزود: وقتی مغز در سنین نوجوانی به واسطه ناتوانی در انجام مسئولیت ها با فشار زیادی رو به رو می شود، نمی تواند تکانه ها را کنترل کند و واکنش های غریزی پیدا می کند و عمل بدون فکر انجام می دهد.
این مشاور خانواده، بلوغ را بسته شدن پنجره دوم زندگی انسان دانست و اظهار کرد: کودک همسری برای جامعه بسیار مضر است، زیرا فرزندپروری یکی از شاخص های سلامت برای جامعه است و افرادی که تحت فشار هستند نمی توانند پدر و مادر سالمی باشند و فرزندپروری سالم داشته باشند که برای نسل بعد فاجعه آمیز می شود.
وی اختلاف و تعارض و مشکل و کمبود و خشونت و… در زندگی را نشان دهنده عدم تکامل کارکردهای اجرایی مغز دانست و بیان کرد: فرد ناقص نمی تواند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرد و لذا فردی می تواند ازدواج خوبی داشته باشد که از نظر ارتباط اجتماعی نرمال باشد، یعنی بتواند یک رابطه سالم با دیگران برقرار کند.
این روانشناس، با بیان اینکه فرد برای ازدواج باید هم خودش و هم روابطش نرمال باشد، گفت: برقراری رابطه اجتماعی در حد رفع نیاز نشان دهنده طبیعی بودن فرد است و اگر کسی بتواند با خود، خانواده و جامعه ارتباط خوب و مناسبی داشته باشد، در زندگی مشترک هم می تواند ارتباط پذیر باشد.
وی لازمه ازدواج موفق را رسیدن به بلوغ کامل دانست و متذکر شد: فرد در یک ازدواج موفق دنبال رابطه نابرابر نیست و مسئولیت پذیری دارد و مهارت های زندگی را آموخته است.
بقایی، مهمترین مهارت در زندگی مشترک را شنوایی موثر دانست و اضافه کرد: فرد در زندگی مشترک باید پکیجی از افکار و هیجانات و رفتارهای سالم باشد و توانایی حل تعارض، همدلی، جرات ورزی و… را داشته باشد و تصمیم و انتخابش با هیجان و موقعیتی که دارد، همخوانی داشته باشد. در واقع افرادی که می توانند خودشان را مدیریت کنند و از مهارت های زندگی برخوردار هستند و روابط اجتماعی سالم دارند در ازدواج هم موفق هستند.
وی با بیان اینکه در زندگی مشترک فقط «من» وجود ندارد و باید بخشی را به «ما» اختصاص دهیم، عنوان کرد: زندگی مشترک نیازمند بلوغ، تعهد، صمیمیت، عشق، مسئولیت پذیری و همدلی است و قطعا رابطه سالم تولید سالم دارد و نسل بعد را می سازد.