۱۳۹۹ تیر ۱۷, سه‌شنبه

هر ۹ دقیقه یک ایرانی بر اثر کرونا فوت می‌ کند


رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: در شرایط فعلی آمار‌ها نشان می‌دهد که میزان فوت هر ایرانی به ازای هر ۱۳ دقیقه به هر فوتی در ۹ دقیقه کاهش یافته است و این موضوع یعنی کرونا از ما خیلی جلوتر است. در حال حاضر از ۳۱ استان کشور تقریبا ۱۵ استان از نظر میزان شیوع در وضعیت هشدار یا قرمز قرار گرفته و برخی از محدودیت‌های کرونایی در بعضی از مناطق دوباره به اجرا درآمده است.

رئیس شورای شهر تهران هم امروز گفت: روز گذشته ۷۰نفر دفنی ناشی از ویروس کرونا در بهشت زهرا داشتیم و آمار‌ها رشد کرده است، زیرا این عدد تا ۱۹نفر کاهش پیدا کرده بود، اما دیروز به ۷۰نفر افزایش پیدا کرد.

وی در واکنش به تعطیلی کرج و برخی از مشاغل پر خطر با توجه به افزایش ابتلا شهروندان به کرونا گفت: دیروز شنیدم که کرج را به‌دلیل افزایش ابتلا به کرونا می‌خواهند تعطیل کنند و درباره تهران اظهارنظر نمی‌کنم.

شایان ذکر است که ۳.۵برابر شدن آمار بخشی از واقعیتی است که در حال وقوع است و هم‌چنان مقامات حکومتی از ارائه آمار کامل جان‌باختگان خودداری می‌کنند.



source https://www.azadegy.de/?p=20100

میزان فوت به ازای هر دقیقه در ایران بر اثر کرونا


هر ۹ دقیقه یک ایرانی بر اثر کرونا فوت می‌کند

رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: در شرایط فعلی آمار‌ها نشان می‌دهد که میزان فوت هر ایرانی به ازای هر ۱۳ دقیقه به هر فوتی در ۹ دقیقه کاهش یافته است و این موضوع یعنی کرونا از ما خیلی جلوتر است. در حال حاضر از ۳۱ استان کشور تقریبا ۱۵ استان از نظر میزان شیوع در وضعیت هشدار یا قرمز قرار گرفته و برخی از محدودیت‌های کرونایی در بعضی از مناطق دوباره به اجرا درآمده است.

رئیس شورای شهر تهران هم امروز گفت: روز گذشته ۷۰نفر دفنی ناشی از ویروس کرونا در بهشت زهرا داشتیم و آمار‌ها رشد کرده است، زیرا این عدد تا ۱۹نفر کاهش پیدا کرده بود، اما دیروز به ۷۰نفر افزایش پیدا کرد.

وی در واکنش به تعطیلی کرج و برخی از مشاغل پر خطر با توجه به افزایش ابتلا شهروندان به کرونا گفت: دیروز شنیدم که کرج را به‌دلیل افزایش ابتلا به کرونا می‌خواهند تعطیل کنند و درباره تهران اظهارنظر نمی‌کنم.

شایان ذکر است که ۳.۵برابر شدن آمار بخشی از واقعیتی است که در حال وقوع است و هم‌چنان مقامات حکومتی از ارائه آمار کامل جان‌باختگان خودداری می‌کنند.



source https://www.azadegy.de/?p=20101

نوازندگی زنان؛ بازداشت اعضای گروه موسیقی محلی


دادستان ایلام از بازداشت اعضای یک گروه موسیقی محلی خیابانی که نوازنده دهل آن یک دختر جوان بود، خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، روز گذشته ۱۶ تیر ۹۹، ویدیو کوتاه در فضای مجازی پخش شد که در آن یک گروه موسیقی محلی که نوازنده دهل آنها یک دختر جوان بود، در خیابان سعدی شهر ایلام اجرای خیابانی داشتند.

پس از انتشار این ویدیو در فضای مجازی، ستاد امر به معروف و نهی از منکر بیانیه ای صادر کرد و ضمن اینکه اجرای موسیقی خیابانی و نوازندگی زنان را هنجارشکنی خوانده است خواستار بازداشت این افراد شد.

سپس دادستان ایلام از بازداشت عوامل اجرای موسیقی خیابانی در میدان ۲۲ بهمن ایلام خبر داد.

افشار خسروی زاده با اعلام این خبر گفت: “این افراد پس از بازداشت تحویل مرجع قضایی شدند”.

شب در پارک روبروی تالار خوابیدیم

مهدیس ابراهیمیان، نوجوان تکنواز دوتار در گفت‌وگو با ایلنا گفت، بخاطر دختر بودنش در خیلی مواقع مانع نوازندگی‌اش شده‌اند.

او می‌گوید: «خیلی مواقع با من برای اجرای برنامه از قبل هماهنگ کرده بودند که در مراسمی دوتار بزنم و دو سه روز وقت گذاشتم و تمرین کردم اما قبل مراسم به من اطلاع دادند که اجرای‌تان کنسل است و به خاطر اینکه دختر هستم، اجازه اجرا نمی‌دهند.»

به گفته او، طی شش سالی که دوتار را شروع کرده اگرچه هر ساله در مسابقات و جشنواره‌های مختلف از سطح شهرستانی گرفته تا بین‌المللی مقام کسب کرده اما “تابه‌حال حتی یک مسئول کوچک‌ترین تقدیری” از او نکرده است.

او گلایه می‌کند: «در جشنواره ملی جوان که نام تربت جام را پرآوازه کردیم هیچ مسئول شهرستانی و استانی از ما حمایت نکرد و هزینه ایاب و ذهاب و اسکان با خودمان بود و شب در پارک روبروی تالار وحدت خوابیدیم.



source https://www.azadegy.de/?p=20102

تصویر بی‌جان زنان را هم در ورزشگاه بر نمی‌ تابند!


فقط حضور فیزیکی زنان ایران در ورزشگاه‌ها منع نشده است، بلکه حتی به ماکت‌های آنان‌نیز اجازه ورود به ورزشگاه‌ها را نمی‌دهند تا همگان باور کنند که مسئولان ورزشی جمهوری اسلامی حتی در مسابقه‌ای که هواداران مرد غایبند، تصویر بی‌جان زنان علاقه‌مند به فوتبال را بر روی سکو‌های ورزشگاه برنمی‌تابند.

به گزارش روزنامه همدلی، شیوع ویروس کرونا در دنیا و خطر تجمعات باعث شد برخی از باشگاه‌های اروپایی در یک ایده خلاقانه برای پر کردن سکو‌های خالی از تماشاگر ورزشگاه‌ها، از ماکت هواداران خود استفاده کنند. برخی باشگاه‌ها در لیگ برتر فوتبال ایران نیز به تبعیت از باشگاه‌های اروپایی تصمیم گرفتند از این ایده استفاده کنند و سکو‌های خالی ورزشگاه را با تصاویر طرفدارانشان پر کنند. تیم فوتبال پرسپولیس اولین تیمی بود که بعد از شیوع کرونا و تعطیلی اجباری لیگ برتر ایران، نخستین بازی رسمی را در ورزشگاه آزادی برگزار کرد.

پرسپولیس تصمیم گرفت مانند برخی از باشگاه‌های اروپایی بخشی از سکو‌های ورزشگاه را به تصاویر هوادارانش اختصاص دهد. متقاضیان برای حضور مجازی در ورزشگاه، ضمن ارسال عکس خندان خود باید ۳۰هزار تومان پرداخت می‌کردند. اما مانند حضور فیزیکی زنان در ورزشگاه، از حضور مجازی آن‌ها نیز جلوگیری شد و فقط مردان توانستند برای خرید ماکت اقدام کنند. نهایتا ۵۰۰ماکت مرد در روز بازی پرسپولیس مقابل شاهین بوشهر از نزدیک شاهد این بازی بودند.

حذف تصاویر بانوان هوادار فوتبال از بین ماکت‌هایی که در ورزشگاه قرار گرفت عملا نشان داد که انگار حضور تصاویر هواداران زن با حجاب کامل و آن هم روی ماکت در ورزشگاه‌های کشور ایراد دارد و نیمی از جمعیت کشور اجازه ندارند حتی تصاویر بی‌جانشان به ورزشگاه‌ها برود. نادیده گرفتن زنان در بازی پرسپولیس انتقادات زیادی را متوجه مسئولان باشگاه پرسپولیس و اسپانسر آن کرد. البته در خصوص ماکت‌ها روزنامه پیروزی اعلام کرده است که باشگاه پرسپولیس، کانون هواداران، کارگزار باشگاه و سازمان لیگ نقشی در این ممنوعیت نداشته‌اند و تصمیم‌ها جایی دیگر گرفته می‌شود.

قصه منع ورود زنان به ورزشگاه‌ها قصه دیروز و امروز نیست، بیش از ۴دهه است که زنان علاقه‌مند به فوتبال در ایران برای ورود به ورزشگاه‌ها تلاش می‌کنند، اما جز یک مورد آن هم با فشار فیفا در ورزشگاه‌های ایران به سوی زنان باز نشد. تعیین مهلت از سوی فیفا و خطر محرومیت از میزبانی باعث شد در بازی ایران مقابل کامبوج، طلسم حضور زنان ایرانی در ورزشگاهی که چهل سال در سیطره مردان قرار داشت، شکسته شود و سکو‌های محدودی به زنان اختصاص یابد، اما در رقابت‌های داخلی چنین اتفاقی هرگز تکرار نشد و اکنون حتی اجازه قرار گرفتن ماکت سر و گردن زنان با حجاب اسلامی را نیز ندادند.



source https://www.azadegy.de/?p=20103

چین؛ هشدار آمریکا به ایرانیان در مورد ترکمانچای دوم


وزارت خارجه آمریکا در صفحه خود در توییتر توافقنامه ۲۵ ساله چین با رژیم ملاها را با قرارداد ترکمانچای که در دوره قاجار میان ایران و روسیه بسته شده بود قیاس کرد و نوشت: همان طور که در آن قرارداد نیز هزینه را مردم ایران پرداختند در مورد این قرارداد نیز چنین است.

در توییت وزارت خارجه آمریکا آمده است: …در این توافقنامه یک‌جانبه، جمهوری خلق چین از حق امتناع در بستن هر نوع قرارداد نفتی، گازی و یا پتروشیمی برخوردار بوده و بر اساس آن قادر است پیش از اعلان مناقصه‌ها در مورد پذیرش و یا رد قراردادها تصمیم‌گیری کند. حزب کمونیست چین تنها خواستار استفاده از منابع طبیعی ایران برای پیشبرد اهداف سلطه‌گرایانه خود در دریای جنوبی چین و قلدری برای کشورهای دیگر در منطقه است. طبعا، تهران مخالفتی نخواهد داشت زیرا رژیم از همان ارزش‌های استبدادی پکن پیروی می‌کند. ظریف وزیر خارجه رژیم اصرار میورزد که هیچ موضوع مخفی در مورد قرارداد با چین وجود ندارد. هیچ موضوع مخفی در مورد عهدنامه ترکمنچای نیز وجود نداشت، بجز اینکه هزینه آن را مردم ایران پرداختند. قراداد ایران و چین، یا همان ترکمنچای دوم ، به همان قیمت تمام می شود…

حمایت رهبر جمهوری اسلامی از ترکمانچای دوم

از جمله احتمال واگذاری جزیره کیش به چین در این سند مطرح شده است. با آن که هنوز جزئیات این سند ننگین نهایی نشده، ولی این نگرانی وجود دارد که حکومت ملایان به علت انزوای جهانی و خطر ورشکستگی اقتصادی، ناچار به دادن امتیازاتی به چین بشود که امتیازهای دارسی و رویتر را نیز پشت سر بگذارد. امضای این سند که به چین اجازه می دهد اقتصاد ایران را به اسارت بگیرد، یک بار دیگر از ریاکاری های آخوندهای ضد ایرانی پرده بر می دارد. همه به خاطر دارند که خمینی چگونه با شعار “نه شرقی، نه غربی” به میدان آمد، ولی اکنون جمهوری اسلامی به طور کامل به شرق، یعنی چین و روسیه وابسته شده است.

علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از مشاوران رهبر جمهوری اسلامی ضمن حمایت از سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین که پیش‌نویس آن دو هفته پیش در هیئت دولت تصویب شد، اولویت همکاری‌های اقتصادی را نگاه به شرق خواند و آن را مسئله‌ای راهبردی توصیف کرد.

آقامحمدی با اعتراف به این که کشورهای غربی “حتی روزنه‌ای برای تبادلات تجاری باز نگذاشتند” نتیجه می‌گیرد که حتی اگر غرب روی خوش هم به ایران نشان دهد، نگاه جمهوری اسلامی برای رشد اقتصادی باید به شرق باشد.

مشاور خامنه‌ای با تاکید بر این که “غربی‌ها و انگلیسی‌ها و برخی هم در داخل بسیار فعالند که این میدان باز نشود” گفته است: «اکنون همه متوجه شده‌اند ضعف روابط با شرق کار اشتباهی بوده است و به این نتیجه رسیده‌اند که باید با کشورهای این منطقه کار جدی انجام دهیم.»

بر پایه آنچه وب‌سایت رسمی مجمع تشخیص درباره سوابق و مسئولیت‌های آقامحمدی منتشر کرده، او از سال ۱۳۶۸ رئیس گروه اقتصادی دفتر علی خامنه‌ای بوده و به این ترتیب از مشاوران او به شمار می‌رود.

رهبر جمهوری اسلامی سوم بهمن ۹۴ در دیدار با شی جین‌پینگ، رئیس جمهوری چین گفته بود: «دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت‌آمیز است.»

چین و خامنه‌ای چه نقشه ای برای ایران کشیده‌اند؟

احمدزیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: رسانه‌ها از تصویب پیش‌نویس “سند همکاری راهبردی ۲۵ سالۀ ایران و چین” در هیئت دولت خبر داده‌اند.این در حالی است که نه هنوز عنوان رسمی سند مذکور اعلام شده و نه از محتوای آن خبری به بیرون درز کرده است.

اگر سند همکاری به واقع یک “توافق استراتژیک” باشد و به مرحلۀ امضا و عمل هم برسد، آن را باید مهمترین رویداد در تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانست.

برخی رسانه‌ها چنین توافقی را انتخاب نهایی جمهوری اسلامی برای “چرخش به شرق” قلمداد کرده‌اند، اما از نگاه من، در صورت امضای این توافق باید آن را ورود جمهوری اسلامی به قواعد بازی نظام بین‌الملل و خداحافظی با سیاست ۴۰ سال گذشته دانست!

واقعیت این است که در شرایط کنونی روابط بین‌الملل چیزی به عنوان “شرق” در مقابل “غرب” وجود ندارد که بتوان از چرخش به شرق و غرب در سیاست خارجی یک کشور از آن یاد کرد. به عبارت بهتر، چین و روسیه که بعضاً از آنان به عنوان “شرق” یاد می‌شود، نگاهی دو قطبی به نظام بین‌الملل ندارند و کشور‌های جهان نیز در چنین چارچوبی روابط خود را با آن‌ها تنظیم نمی‌کنند.

در حقیقت، روابط چین با آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی‌اش، ترکیبی از همکاری و رقابت است و تمایلی به تبدیل این روابط به دشمنی و خصومت در آن دیده نمی‌شود. بنابراین، پکن در حوزه‌های حساس منطقه‌ای و بین‌المللی معمولاً محتاطانه گام برمی‌دارد و عمدتاً به دنبال نظم و ثباتی است که امکان سرمایه‌گذاری و مبادلات اقتصادی را برای این کشور تسهیل کند.

برای نمونه، در خاورمیانه چین می‌کوشد تا با همۀ کشور‌های منطقه بخصوص اسرائیل و عربستان و ایران، روابط گرم و متوازنی برقرار کند و نزدیکی به یکی را به بهای دوری از دیگری با منافع خود سازگار نمی‌بیند. بر این پایه، چین بیش از هر چیز خواهان ثبات در خاورمیانه است، ثباتی که اسرائیل هم یکی از بازیگران اصلی آن باشد.

این در حالی است که نگاه جمهوری اسلامی به خاورمیانه معطوف به حذف اسرائیل است و اساساً همین سیاست منطقه‌ای ایران به ریشۀ تمام اختلافات و درگیری‌های آن با آمریکا و متحدان آن تبدیل شده است!

اکنون پرسش این است که آیا توافق ۲۵ ساله با چین می‌تواند سبب استمرار سیاست منطقه‌ای ایران در خاورمیانه شود، یا اینکه به عکس، چنین توافقی می‌تواند اساس این سیاست را دگرگون کند؟

از نگاه من، توافق استراتژیک با چین کل سیاست خارجی و بخصوص سیاست منطقه‌ای ایران را تغییر خواهد داد و آن را به صورت تابعی از سیاست پکن در خواهد آورد. از این رو می‌توان گفت؛ کاری را که آمریکا تاکنون با فشار حداکثری خود به نتیجه نرسانده است، از طریق توافق استراتژیک با چین به انجام خواهد رسید!

شاید گفته شود که جمهوری اسلامی به رغم توافق استراتژیک با چین، می‌تواند موضع خاص خود را در مورد خاورمیانه حفظ کند و در این زمینه از چینی‌ها پیروی نکند، اما اگر توافق دو طرف به واقع “استراتژیک” و مستلزم سرمایه‌گذاری چند صد میلیاردی چین در اقتصاد ایران باشد، در عمل این نوع نافرمانی ممکن نیست و پافشاری بر آن می‌تواند کل توافق احتمالی را به مخاطره اندازد.

با این حساب، این پرسش قابل طرح است که چرا کارگزاران نظام به چنین گزینه‌ای رسیده‌اند؟

آیا جنس رابطۀ چین و آمریکا را مصادرۀ به مطلوب کرده و با ترسیم چشم‌اندازی خیالی از آیندۀ رابطۀ آنها، به زعم خود می‌خواهند جانب “قطب شرق” را بگیرند و پشتیبان جهانی قدرتمندی برای خود دست و پا کنند؟

یا با مطرح کردن توافق استراتژیک با چین در صدد به ترس و هراس انداختن آمریکا و اروپا برآمده‌اند تا بدین وسیله مواضع آن‌ها را در مورد تحریم‌ها نرمتر کنند؟

و یا اینکه، تغییر سیاست منطقه‌ای خود را اجتناب‌ناپذیر دانسته، اما عملی کردن آن را تحت لوای توافق استراتژیک با چین، راه کم هزینه‌تری بخصوص از جهت حفظ پرستیژ، نسبت به توافق با آمریکا می‌دانند؟

*******************************************

فیلم زیر: غارت بی‌رحمانه‌ ذخایر طبیعی ایران توسط چین با کمک سپاه پاسداران: به اندازه پنج هزار سال غارت شدیم



source https://www.azadegy.de/?p=20104

کرونا در تهران؛ اوضاع از کنترل خارج شده است


در حالی که مردم در برخی نقاط ایران با ویروس کشنده کرونا دست و پنجه نرم میکنند، برخی منابع بیمارستانی در کشور می گویند که در حال حاضر اوضاع از کنترل مقامات وزارت بهداشت خارج شده است.

رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری گفته: در حال حاضر در این بیمارستان تخت خالی برای بیماران کرونایی موجود نیست. طبیعی است که با زیاد شدن تعداد بیماران، تعداد تخت‌‌های بیمارستان کفاف نمی‌‌دهد.

دکتر پیام طبرسی در توضیح تصاویر منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر حضور بیماران کرونایی در پارکینگ بیمارستان مسیح دانشوری افزود: از آنجا که به دلیل سرایت ویروس کرونا به دیگران، نمی‌‌توان بیمار مبتلا به کرونا را به فضای بسته منتقل کرد برای همین در فضای آزاد این سایه‌‌بان‌‌ها زده شده است تا پس از خالی شدن تخت‌‌ها، بیماران به بخش‌‌ها منتقل شوند.

وی افزود: وقتی تعداد بیماران از یک سطحی فراتر می‌‌رود طبیعتاً نمی‌‌توان آن را کنترل کرد.

در همین حال معاون فنی سلامت محیط وزارت بهداشت گفته است که با روند افزایش مبتلایان به ویروس کرونا در شهر تهران پیش‌بینی می‌شود برخی از محدودیت‌ها مجددا بازگردد.

مدیرعامل سازمان بهشت زهرا هم با اشاره به شیوع مجدد بیماری کرونا و افزایش آمار فوتی‌ها در پایتخت گفته: حتی اعداد و ارقامی که شاهدیم در ۷۵ روز گذشته بی‌سابقه است و اگر رعایت نشود تهران به شرایط سخت بازخواهد گشت.



source https://www.azadegy.de/?p=20099

۱۳۹۹ تیر ۱۶, دوشنبه

اعتراض به سرکوب؛ احضار هاشم آقاجری به اوین

خبرگزاری هرانا – هاشم آقاجری، استاد دانشگاه و فعال سیاسی طی احضاریه ای به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین احضار شد. گفته می‌شود احضار این استاد دانشگاه به دلیل نوشتن نامه‌ای در آبان ماه ۹۸ در اعتراض به سرکوب معترضان در ایران است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هاشم آقاجری، استاد دانشگاه و فعال سیاسی طی ابلاغیه‌ای به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین احضار شد.

براساس این ابلاغیه هاشم آقاجری باید در تاریخ ۲۱ تیرماه ۹۹ در شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین به ریاست قاضی حاجی مرادی حاضر شود.
گفته می‌شود که احضار این استاد دانشگاه به دلیل نوشتن نامه‌ای در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۹۸ در اعتراض به سرکوب معترضان در ایران است.
یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا توضح داد: “طی ماه های اخیر نهادهای امنیتی فشار زیادی به ایشان وارد کردند و حتی برخی به هیات انتظامی دانشگاه تربیت مدرس به همین دلیل شکایت کردند”.

هاشم آقاجری پیش از این نیز به دلیل فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را دارد. وی در سال ۱۳۹۳ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد.

هاشم آقاجری پیشتر در سال ۱۳۸۱ نیز به دنبال یک سخنرانی در دانشگاه همدان به اتهام “توهین به مقدسات و پیامبر اسلام” زندانی شد. حکم اولیه آقای آقاجری در این پرونده اعدام بود که دادگاه تجدیدنظر نیز آن را تایید کرد، این حکم سرانجام در دیوان عالی کشور نقض و به حبس تقلیل یافت.

هاشم آقاجری، استاد تاریخ در دانشگاه تربیت مدرس تهران است.



source https://www.azadegy.de/?p=20095

فرار از دست ماموران؛ کولبر بیست سالە غرق شد


یک کولبر جوان در حین کولبری در مرزهای نوسود برای فرار از دست نیروهای حکومتی خود را بە داخل رودخانە سیروان انداخت و جانباخت.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، عصر روز دوشنبە ١۶ تیر ٩٩ (۶ ژوئیە ٢٠٢٠)، گروهی از کولبران کرد در مرزهای نوسود وارد کمین نیروهای حکومتی شدە و پس از آنکە از سوی آنان مورد تعقیب قرار گرفتەاند، چند نفر از آنها خود را بە داخل رودخانە سیروان انداختەاند و یکی از آنها جانش را از دست دادە است.

خبرنگار هەنگاو در نودشە هویت کولبر جانباختە را ”آیت یوسفی“ ٢٠ سالە و اهل روستای زمکان، از توابع بخش مرکزی شهرستان ثلاث باباجانی اعلام کردە است.

یکی از کولبران در اینبارە بە خبرنگار هەنگاو اعلام کرد کە، نیروهای انتظامی نزدیکی پل زلتە برای آنها کمین گذاشتە و پس از آنکە بە سوی کولبران آمدند، چند نفر از کولبران کول های خود را رها و خود را بە داخل رودخانە سیروان انداختەاند.

برای دست ها و صورت یخ زده فرهاد

حسین علیپور: مگر میشود دید، اما ندید و مگر می‌شود شنید، اما نشنید نان هایی که بهایشان جان است و جانهایی که به قیمت ِ بدست آوردن نان فنا می‌شوند را. نمی‌شود ندید زنده هایی که زندگی نکردند اما مردند تا بمانند، نمی‌شود دو برادر 17و 14 ساله یعنی” آزاد و فرهاد” را ندید که درس ِ انسانیت می‌دهند آنگاه که برای کمک به پدر و مادر ِ معلول شان برف و سرمای سوزان ِ کوههای سخت را به مبارزه طلبیدند. نمی‌شود ندید مشتان ِ گره کرده ی فرهاد را که به جای کوههای بیستون، کوههای غرب را می‌شکافد تا به شیرین ش برسد. نمی‌شود نشنید داستان فرهاد نوجوان را که در جستجوی نان، در سرما یخ زد و جان داد. نمی‌شود نشنید داستان دو برادر ِ کرد ِ کولبر را که دویدند اما “آنان و نان” به هم نرسیدند.
اینک ما مقصریم!
آنگاه که درد را دیدیم و دَم بر نیاوردیم، آنگاه که غم را شنیدیم و سر در گریبان فرونیاوردیم، آنگاه که گرگ ِ فقر را رها کردیم و مصلحت را در سیاست دیدیم و حقیقت را قربانی کردیم. اینک ما مقصریم، در سانسور ِ مرگ فرهادها و در لحظه های سخت ِ یخ زدنش، در رنجی که بُرد و در نانی که به بهای جان داد.
اما فرهاد!
قسم به نوجوانی ات، قسم به مهر ِ برادری ات، قسم به جنس ِ دوست داشتن ات، قسم به دستان کوچک ِ گره کرده ات، قسم به صورت ِ یخ زده ات، که روزی آفتاب ِ انسانیت بیشتر از امروز طلوع خواهد کرد اما چه حیف که نیستی تا ببینی…!



source https://www.azadegy.de/?p=20096

هلاکت سلیمانی؛ احتمال اعدام متهم در ساعات آینده


خبرگزاری هرانا – سید محمود موسوی مجد، زندانی امنیتی که متهم به ارائه اطلاعات در رابطه با قاسم سلیمانی به نهادهای جاسوسی کشورهای دیگر است، شب گذشته از زندان رجایی شهر کرج به مکان نامعلومی منتقل شد. پیش از انتقال به زندان رجایی شهر آقای مجد به بند ۲ الف وابسته به سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل و مورد ضرب و شتم و تهدید به اجرای حکم قرار گرفت. انتقال ناگهانی این زندانی محکوم به اعدام در کنار عدم پاسخ‌دهی روشن مسئولین باعث افزایش نگرانی‌ها در خصوص احتمال اجرای حکم وی شده است.

آقای موسوی مجد در سال ۱۳۹۷ توسط حزب الله لبنان در کشور سوریه بازداشت و به ایران منتقل شد. او پس از مدتی توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام “جاسوسی” به اعدام محکوم شد. این حکم نهایتا در دیوان عالی کشور نیز تایید شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب یکشنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۹، سید محمود موسوی مجد، زندانی امنیتی محکوم به اعدام ساعتی پس از انتقال به بند عمومی در زندان رجایی شهر کرج، از این مکان به محل نامعلومی منتقل شد.

تا لحظه تنظیم این گزارش کماکان اطلاعات تایید نشده گوناگونی توسط هرانا در دست بررسی است از جمله انتقال آقای موسوی مجد به بند سپاه پاسداران در زندان رجایی شهر و یا حضور وی در بند دارالقرآن این زندان.

انتقال ناگهانی این زندانی محکوم به اعدام در کنار عدم پاسخ‌دهی روشن مسئولین باعث افزایش نگرانی‌ها در خصوص احتمال اجرای حکم وی شده است.
هرانا روز یکشنبه ۱۵ تیرماه در گزارشی از انتقال آقای موسوی مجد از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج خبر داده بود.

گفته می‌شود آقای موسوی مجد پیش از انتقال به زندان رجایی شهر کرج چند ساعت به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲-الف زندان اوین منتقل و در آنجا به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در آنجا به وی گفته شد به زودی اعدام خواهد شد. ضرب و شتم آقای مجد به حدی بوده که در نواحی کمر، پا، دست و گردن خود دچار سیاهی، کبودی و خون‌مردگی شده است. از سوی دیگر روی سر این زندانی از چند جا شکستگی یا جراحت جدی ایجاد شده است.

با توجه به شرایط حاکم بر پرونده و صحبت‌های پیشین سخنگوی قوه قضاییه مبنی بر اینکه حکم او به زودی حکم اجرا خواهد شد، بیم آن می‌رود که حکم اعدام این زندانی امنیتی در شرف اجرا باشد و انتقال او به این زندان که برخلاف زندان اوین دارای محلی برای اجرای حکم اعدام است به همین مسئله مربوط باشد.

روز گذشته نقل قولی از محمد نیازی وکیل مدافع سید محمود موسوی مجد در سایت انصاف نیوز منتشر شد که وی در آن اظهار کرده بود: «شخصاً معتقدم چون افشای جزییات پرونده مصداق ماده ۶۴۸ ق تعزیرات ۷۵ و جرمی با ماهیت خصوصی است، لذا در صورت رضایت موکل، افشای اسرار پرونده هیچ وصف مجرمانه‌ای نخواهد داشت اما چه می‌شود کرد که حساسیت‌هایی همیشه در گوشه و کنار ما هست. در این پرونده بدون تردید ماده ۲۸۶ قابل استناد نیست و پناه می‌بریم به خدا از بی احتیاطی‌های بهت آوری که شاهدش هستیم. تنها راه کشف حقیقت در چنین پرونده‌هایی، جدا کردن اقرار متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی، از سایر دلایل است. کمینه باید احتمال داد که اقرارهای متهم نزد ضابط مقرون به واقع نبوده است و اگر قرار است چنین اقرارهایی مستند رأی باشند، لازم است مطابق با تبصره ۲ ماده ۲۱۸ ق.م.ا و تبصره ۲ ماده ۱۱۹ ق.آ.د.ک این اقرارها در مرحله دادگاه تکرار شوند”.



source https://www.azadegy.de/?p=20097

برجام؛ نباید بهانه دست آمریکا بدهیم، خطرناک است


معاون وزیر خارجه رژیم ملاها با بیان اینکه احتمال ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد، گفت: نباید اجازه دهیم آمریکا مجددا جمهوری اسلامی را به عنوان یک تهدید امنیتی معرفی کند.

عباس عراقچی با هشدار در باره خروج احتمالی از برجام گفت: هر حرکتی که جمهوری اسلامی را در عرصه بین‌المللی به عنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکا است.

وی در ادامه هشدارهای خود سیاست آمریکا را فعال کردن مکانیزم ماشه و تمدید تحریم‌های تسلیحاتی اعلانم کرد و افزود: آمریکایی‌ها اخیرا فشار حداکثری خود را به حد اعلای خود رسانده‌اند؛ در حال حاضر مهمترین هدف آمریکا، بردن مجدد پرونده ما به شورای امنیت است؛ در این راستا همه ظرفیت‌ و توان خود را بسیج کردند و این یک بازی خطرناکی است و اگر ما در این بازی گرفتار شویم، خسارات راهبردی برای جمهوری اسلامی به همراه خواهد داشت.

عراقچی با اشاره به وخامت اوضاع جمهوری اسلامی گفت: امیدواریم ماه‌های آتی را هم به‌سلامت پشت سر بگذاریم که نیازمند دقت و مراقبت بسیار زیادی است.

در همین حال سفیر رژیم ایران در روسیه گفت: تمدید تحریم تسلیحاتی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، به معنای مرگ برجام خواهد بود.

به گزارش اسپوتنیک، کاظم جلالی، گفت: اگر ایالات متحده بر تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل اصرار ورزد، برجام شانسی برای بقا نخواهد داشت.

گفتین است شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دو هفته پیش با صدور قطعنامه‌ ای از رژیم ایران خواست که بی‌درنگ امکان دسترسی بازرسان سازمان ملل به مراکز مشکوک به فعالیت هسته‌ای را فراهم آورد.

یک روزنامه حامی دولت روحانی در این رابطه نوشت: سیاستمدارانی که خود را تحت حمایت چین و روسیه می‌دانستند از رفتارهای عملی آنان در صحنه درس نگرفتند و در حال حاضر یا باید به خواسته‌های شورای حکام تن دهند یا برای راه ‌حل نهایی آماده باشند که قطعا معنی خوبی ندارد.

مُلاها در راه شورای امنیت، جامعه در برابر انتخاب

منصور امان: رژیم ولایت فقیه گام به گام در حال عقبگرد به دوره “حق مُسلم” و “کاغذ پاره” است؛ یک فصل سیاه برای مردم و کشور ایران که رویکرد بیهوده و شرارت بار آقای خامنه ای و گُماشته اش بر منصب ریاست جمهوری، آقای محمود احمدی نژاد، آن را رقم زد.

قطعنامه شورای حُکام آژانس بین المللی انرژی اتُمی پیرامون پرونده هسته ای مُلاها، تبدیل دوباره فعالیتهای ماجراجویانه آنها به یک چالش بین المللی را مُهر و امضا کرده است. ۲۵ کشور از ۳۵ عضو این نهاد از رژیم ج.ا خواستار پایان دادن به رفتار مخرب خود شده اند. تنها چین و روسیه گفته اند که با این خواسته مُخالفند.

این بار نیز همچون گذشته مراکز اعلام نشده هسته ای، فعالیتهای پنهانی و پایمالی مُکرر تعهدات موضوع بحث و رایزنی بین المللی است. رژیم ولایت فقیه به ظاهر در واکُنش به “دور نزدن” تحریمهای آمریکا از سوی طرفهای اُروپایی اش، به گونه سیستماتیک در حال گُسترش توان هسته ای خود به سطح استفاده نظامی است. همزمان، آقای خامنه ای و همدستانش سرسختانه از بازرسی آژانس از دو مرکز هسته ای اعلام نشده جلوگیری می کنند.

آخرین باری که رژیم ج.ا با چنین اتهاماتی روبرو گردید، “تحریمهای فلج کننده”، ارجاع پرونده آن به شورای امنیت سازمان ملل و خسارتی سنگین و جُبران ناپذیر را برای اقتصاد کشور، کار و زندگی مردُم و آینده نسلی که می رویید پیامد داشت. قطعنامه روز پنجشنبه آژانس نشان می دهد که رژیم ولایت فقیه از یک بُحران به بُحران دیگر غلتیده و به جُز تحریمهایی که از دور پیشین با خود به دور کنونی بُحران مُنتقل کرده، در حال آن است که تمامی ویژگیهای خطرناک و خسارت بارش را نیز بدان بازگرداند.

واکُنش شورای حُکام همزمان به معنای به جریان افتادن پروسه ای است که ایستگاه بعدی آن می تواند شورای امنیت سازمان ملل باشد. رژیم ولایت فقیه به این ترتیب چشم انداز کاهش یا پایان تحریمها را باز هم اندکی بیشتر کمرنگ کرده و به گونه غیرمسوولانه ای تداوم وضعیت دُشوار و تحمُل ناپذیر اکثریت مردُم ایران را در حساب تنش آفرینی خود منظور کرده است.

این واقعیت تکان دهنده که حاکمان کشور در یکی از تیره ترین دوره های زیستی و معیشتی مردُم، با خونسردی کامل تمام توان خود را در جهت تداوم این وضعیت صرف می کنند، حتی جای توهُم را هم به بهبود شرایط با ادامه حُکمرانی نظام ج.ا باقی نمی گذارد. بیگانگی کامل گردانندگان رژیم ولایت فقیه از درد و رنج توده ی در فشار و کُرونا زده، جامعه را در برابر انتخاب نهایی گذاشته است: بقای خود یا بقای آنها!



source https://www.azadegy.de/?p=20098