درباره من

عکس من
فعال مذهبی/ فعال سیاسی / فعال حقوق بشر / فعال حقوق کودکان ونوجوانان /فعال حقوق زنان / فعال حقوق ادیان/ فعال حقوق زندانیان /

۱۴۰۲ بهمن ۲۶, پنجشنبه

ماهنامه حق ما انسانها چاپ 51 بهمن 1402

 

ماهنامه سیاسی و اجتماعی

حق ما انسان ها

 

نشریه مستقل هواداران حقوق بشر

 

سال پنجم شماره پنجاه یکم – بهمن 1402 / فوریه 2024

ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.

برای آگاهی در زیرمنشور سازمان ملل متحد مصوبه 26 ژوئن 1945

مقدمه
بند سوم ماده 109 که مربوط به امکان تشکیل کنفرانسی برای تجدید نظر در منشور ملل متحد در دهمین دوره اجلاسیه عادی مجمع عمومی است به همان صورت باقی مانده و در اشاره‌ای که “رای هر یک از 7 عضو شورای امنیت” رفته تغییری داده نشده زیرا سال 1955 در دهمین دوره اجلاسیه عادی مجمع عمومی و در شورای امنیت براساس بند مزبور اقدام شده است.ما مردم ملل متحد با تصمیم به محفوظ داشتن نسلهای آینده از بلای جنگ که دوبار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصائب غیر قابل بیان نموده و با اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و به تساوی حقوق مرد و زن و همچنین بین ملت‌ها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایط لازم برای حفظ عداتل و احترام الزامات ناشی از عهد‌نامه‌ها و سایر منابع حقوق بین‌المللی و کمک به ترقی اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر،و برای نیل به این هدفها به رفق و مدارا کردن و زیستن در حال صلح با یکدیگر با یک روحیه حسن همجواری و به متحد ساختن قوای خود برای نگاهداری صلح و امنیت بین‌المللی و به قبول اصول و ایجاد روشهایی که عدم استفاده از نیروهای مسلح را جز در راه منافع مشترک تضمین نماید و به توسل به وسائل و مجاری بین‌المللی برای پیشبرد ترقی اقتصادی و اجتماعی تمام ملل مصمم شده‌ایم که برای تحقق این مقاصد تشریک مساعی نمایی.و در نتیجه دولت‌های متبوع ما توسط نمایندگان خود که در شهر سانفرانسیسکو گرد آمده‌اند و اختیارات تامه آنان ابراز و صحت و اعتبار آن محرز شناخته شده است نسبت به این منشور ملل متحد موافقت حاصل نموده‌اند و بدینوسیله یک سازمان بین‌المللی که موسوم به ملل متحد خواهد بود تاسیس می‌نمایند.


معرفی ناقضان حقوق بشر

تهیه وتنظیم : آذر ارحمی


محمد ایمانی یامچی

قاضی شعبه ششم تجدید نظر استان آذربایجان شرقی

در حوزه علمیه درس خوانده است و از

اوایل انقلاب وارد دادگستري شده است.

مسئولیت ها

حاکم شرع در استان آذربایجان غربی در سال هاي اولیه پس از انقلاب 1357 

برخی از موارد نقض حقوق بشر

محمد ایمانی یامچی به عنوان قاضی دادگاه تجدیدنظر با ندیده گرفتن استقلال قضاوت، آراي صادرشده علیه فعالان مدنی، اجتماعی و هویت طلب و همچنین وکلاي دادگستري را عیناً تأیید کرده است.

او به خصوص در پرونده هاي امنیتی هیچ تغییري در حکم صادرشده در دادگاه بدوي نمی دهد، به گونه اي که موسی برزین خلیفه لو، وکیل پایه یک دادگستري که سابقه وکالت فعالان مدنی و اجتماعی آذربایجان را دارد، در مصاحبه با عدالت براي ایران گفته است: »ایمانی در پرونده هاي امنیتی اجازه صحبت نمی داد و می گفت ما این پرونده ها را در پله تأیید می کنیم.

یعنی پرونده امنیتی جلدش باز نمی شود و [حکم بدوي اش] تأیید می شود.« سکینه محمدي آشتیانی، زنی که به جرم »رابطه جنسی خارج از ازدواج« به سنگسار محکوم شده بود، جاوید هوتن کیان و موسی برزین خلیفه لو، وکلاي دادگستري و افسانه توقیر، فعال دانشجویی، از جمله کسانی هستند که قاضی ایمانی یامچی دادگاه تجدیدنظر آن ها را بر عهده داشت و حکم دادگاه بدوي را بدون تغییر و درنظرگرفتن تخلفات انجام شده در مرحله بدوي، عیناً تأیید کرد. 

 مصاحبه عدالت براي ایران با موسی برزین خلیفه لو، وکیل پایه یک دادگستري.

به گفته موسی برزین خلیفه لو، »محمد ایمانی برخورد بسیار نامناسب و زشتی با متهمان سیاسی و وکلاي آن ها دارد و حتی از توهین آشکار به آن ها هیچ ابایی ندارد 

1پرونده سکینه محمدي آشتیانی ، حکم بدوي سکینه محمدي آشتیانی، زنی که به جرم »رابطه جنسی خارج از ازدواج« به سنگسار محکوم شده بود، از سوي قاضی ایمانی یامچی در شعبه شش دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی تأیید شد.

این در حالی است که در مرحله تجدید نظر نه فقط به پیچیدگی هاي حقوقی این پرونده که در مرحله ي بدوي نادیده گرفته شده بود رسیدگی نشد، درخواست هاي جامعه بین المللی و فرزند سکینه محمدي آشتیانی و وکلاي او مبنی بر بازبینی در روند رسیدگی پرونده هم بی پاسخ ماند.

محمد ایمانی یامچی بدون درنظرگرفتن ایرادات حقوقی مطروحه از سوي وکیل او حکم غیرانسانی سنگسار سکینه محمدي آشتیانی را تأیید کرد. 

2پرونده جاوید هوتن کیان و موسی برزین خلیفه لو محمد ایمانی یامچی در پرونده هایی که علیه وکلایی که وکالت فعالان سیاسی و مدنی را به عهده می گرفتند تشکیل شده بود، عیناً احکام بدوي را تاًیًید کرده است.

این وکلا صرفاً به دلیل انجام حرفه خود و دفاع از موکلان شان و مصاحبه با رسانه ها براي اطلاع رسانی درباره موکلان شان، که اغلب از فعالان مدنی، اجتماعی و سیاسی بودند، از سوي نهادهاي امنیتی تهدید شدند، پروانه شان ابطال شده است یا علیه شان پرونده هاي قضائی تشکیل شده است. احکام صادرشده علیه آن ها اغلب با نفوذ نهادهاي امنیتی بوده است.

جاوید هوتن کیان  و موسی برزین خلیفه لو دو وکیلی هستند که حکم بدوي آن ها عیناً در دادگاه تجدیدنظر از سوي قاضی ایمانی یامچی تایید شد. جاوید هوتن کیان همراه با سجاد قادرزاده (پسر سکینه محمدي آشتیانی) و دو خبرنگار آلمانی در تاریخ 10 اکتبر 2010 (6 آبان 1389) در دفترش در تبریز، در حین یک مصاحبه مطبوعاتی، دستگیر شد.

او در دوران بازداشت به شدت شکنجه شد. طبق گفته هوتن کیان، بیضه ها و پاهاي او را با آتش سیگار می سوزانده اند، بدن او را خیس می کردند و او را ساعت ها در هواي سرد نگه می داشتند و دندان هایش را هم شکسته اند. جاوید هوتن کیان ابتدا به یازده سال حبس، ابطال پروانه وکالت و ده سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. پس از آن و در دادگاه تجدید نظر، فقط محکومیت حبس او به شش سال تقلیل یافت ولی مجازات هاي دیگر عیناً تأیید شد.

3. پرونده افسانه توقیر، دانشجوي رشته کشاورزي دانشگاه تبریز و عضو شوراي مرکزي کانون آذربایجان شناسی این دانشگاه، اول خرداد 1391 در تبریز بازداشت شد و 23 روز در بازداشت بود. شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی رحیم حملبر او را به یک سال حبس تعلیقی محکوم کرد.حکم صادره پس از تجدید نظرخواهی نامبرده در شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی بررسی شد و حکم بدوي عیناً تأیید شد.

افسانه توقیر صرفاً به دلیل فعالیت هاي اجتماعی و دانشجویی اش به یک سال حبس محکوم شد.


عبدالعلی عسگري

رئیس سازمان صدا و سیما

متولد سال 1337 است؛ مدرك

دکتراي مهندسی صنایع دارد

مسئولیت ها

مشاور در دبیرخانه شوراي عالی انقلاب فرهنگی از سال 1362 تا 1370

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان

مراکز ایرانگردي و جهانگردي از سال 1370 تا 1373

بنیانگذار شرکت فروشگاه هاي رفاه و مشاور رئیس جمهور از سال 1373 تا 1380

رئیس بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی از سال 1380 تا 1383

مشاور رئیس صدا و سیماي جمهوري اسلامی و معاون آموزشی سازمان و ریاست

دانشکده صداوسیما در سال 1383

معاون توسعه و فن آوري رسانه در سازمان صداوسیما از سال 1383 تا 1393

رئیس سازمان صدا و سیما از 22 اردیبهشت 1395 تا کنون

برخی از موارد نقض حقوق بشر

عبدالعلی عسگري به عنوان رئیس صدا و سیماي جمهوري اسلامی مسئول پخش

اعترافات اجباري زندانیان سیاسی و فعالان مدنی است. یکی از این موارد، مصاحبه اي

با محمد قهرمانی، پدر سارو قهرمانی بوده است.

رئیس جدید رسانه ملی کیست زندگی نامه، خبرگزاري فارس، 22 اردیبهشت 1395

آشنایی با رئیس جدید صداوسیما/ عبدالعلی علی عسگري کیست، خبرگزاري مهر، 22 اردیبهشت

سارو قهرمانی، 24 ساله در 12 دي 1396 در جریان اعتراضات سراسري دي ماه

1396 در سنندج توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و در بازداشت گاه وزارت

اطلاعات جان سپرد. پیکر او 11 روز بعد در 23 دي ماه 1396 به خانواد هاش تحویل

داده شد.

فقط یک روز پس از انتشار خبر کشته شدن سارو قهرمانی، پدر او محمد قهرمانی،

در ویدئویی که از صدا و سیماي جمهوري اسلامی پخش شد با رد کشته شدن

« حزب کومه له » سارو در بازداشتگاه وزارت اطلاعات گفت که سارو از اعضاي مسلح

بوده و در یک درگیري مسلحانه کشته شده است.

یک روز پیش از جلوي دوربین رفتن محمد قهرمانی ( 24 دي 1396 )، پدر سارو،

محمدابراهیم زارعی، فرماندار، در سخنانی مشابه به خبرگزاري ایرنا (خبرگزاري

رسمی جمهوري اسلامی) گفت که کشته شدن سارو قهرمانی ربطی به اعتراضات

این فرد [سارو » : دي ماه 1396 نداشته است و درباره جزئیات مرگ سارو گفت

قهرمانی] وقتی به همراه یکی از مرتبطین خود تحت تعقیب مأموران قرار داشت

بدون توجه به فرمان ایست ماموران از محل گریخته و سپس به سمت ماموران

«. تیراندازي کردند که در درگیري کشته شدند

پدر سارو، در شرایطی به طور کامل تأیید ، اظهارات تلویزیونی محمد قهرمانی

کننده گفته هاي محمدابراهیم زارعی، فرماندار سنندج بود که بر اساس شهادت

یکی از نزدیکان سارو، محمد قهرمانی تحت فشار شدید مأموران وزارت اطلاعات

جلوي دوربین رفته است؛ فشارهایی که همچنان محمد قهرمانی را از انجام مصاحبه

با رسانه ها باز می دار.


محمدحسین زیبایی نژاد  (حسین نجات) 

جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران  

محمدحسین زیبایی نژاد، معروف به حسین نجات متولد 1334 در شهر شیراز است. او از ابتداي انقلاب در سمت هاي مختلف اطلاعاتی و امنیتی اشتغال داشته است. 

مسئولیت ها

فعالیت در امنیت داخلی [سپاه پاسدارن]

فعالیت در حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران

مسئولیت در حفاظت قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسدارن تا پایان جنگ ایران و عراق

مسئولیت در ستاد کل نیروهاي مسلح

معاونت پارلمانی وزارت دفاع

مسئول بازرسی سپاه پاسدارن

مسئول طرح و برنامه سپاه پاسداران 2 سال

معاون هماهنگ کننده ستاد مشترك سپاه از سال 1373 تا دي 1375

جانشین ستاد مشترك سپاه از دي 1375 به مدت 2 سال

فرمانده قرارگاه ثاراﷲ احتمالا از سال 1377 تا مهر 1379

فرمانده سپاه ولی امر؛ سپاه حفاظت از علی خامنه اي از سال 1379 تا 1389

مسئول سیاسی- اجتماعی دبیرخانه شوراي عالی امنیت ملی

خاطرات سردار نجات از دفاع مقدس، خبرگزاري تسنیم، 31 شهریور 1396،

مراسم معارفه فرمانده جدید قرارگاه ثاراﷲ تهران برگزار شد، ایسنا، 17 مهر 1379،

معاون فرهنگی و اجتماعی فرمانده سپاه پاسداران

جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران از دي 1395 تا کنون

برخی از موارد نقض حقوق بشر  

1. مشارکت در سرکوب اعتراضات دانشجویی

حسین نجات به عنوان فرمانده قرارگاه ثاراﷲ سپاه پاسداران در برخوردهاي  خشونتآمیز با اعتراضات دانشجویان در سال ١٣٧٨نقش مهمی داشته است.

در 18 تیر 1378، پس از اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه »سلام«، ماموران نیروي انتظامی جمهوري اسلامی و لباس  شخصیها با حمله به خوابگاه دانشجویان در کوي دانشگاه تهران، دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

این خشونت ها و بازداشت دانشجویان تا 23 تیر 1378 ادامه یافت.

طی این حادثه، عزت ابراهیم نژاد، افسر وظیفه که براي دیدار هم کلاسی هاي  سابقاش به کوي دانشگاه رفته بود، در شب 18 تیر کشته شد.

دو سال پس از این وقایع قوه قضائیه با تبرئه تمامی  لباس شخصیها و عوامل نیروي انتظامی، یک سرباز وظیفه به نام اروجعلی ببرزاده را به اتهام » دزدیدن  ریشتراش« به 91 روز حبس محکوم کرد. 

2. مشارکت در سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوري   سال 1388 و حصر میرحسین موسوي، زهرا رهنورد و مهدي کروبی از سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوري سال 1388 تا طراحی و اجراي حصر میرحسین موسوي، زهرا رهنورد و مهدي کروبی، حسین نجات به عنوان یک تصمیم گیرنده مهم در شوراي امنیت ملی حضور داشته است.

او در شهریورماه 1396 طی یک سخنرانی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی کشور حسین نجات به سمت جانشینی رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد، رادیو فردا ،7 دي 1395،  سردار نجات قائم مقام رئیس سازمان اطلاعات سپاه شد، دویچه وله، 7 دي 1395، محکومیت »اروجعلی ببرزاده« در حادثه 18تیر!، آفتاب، 21 تیر 1393 درباره حصر رهبران اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوري سال 1388 گفت: »این موضوع [حصر] در دبیرخانه بررسی و در شوراي عالی امنیت ملی مطرح شد و حتی یک نفر هم مخالفت نکرد در حالی که افرادي مانند آقاي روحانی که آن روز نماینده رهبري بودند، رؤساي قوا، وزیر خارجه، وزیر کشور، رئیس ستاد کل و... عضو بودند همه بدون حتی یک نفر مخالف، همان طور که دبیرخانه شوراي عالی امنیت ملی اعلام کرد، اصل مجرم بودن این ها را تأیید کردند، محاکمه را به مصحلت ندانستند (با این که محاکمه حق قوه قضائیه بود) و حصر را تأیید کردند

3. مشارکت در بازداشت و شکنجه فعالان سیاسی- مدنی سازمان اطلاعات سپاه به سرپرستی حسین نجات، مسئول بازداشت و شکنجه صدها روزنامه نگار، فعال سیاسی- مدنی، اقلیت مذهبی و اتنیکی و فعال فضاي مجازي مسئولیت داشته است.

انقلاب استوار

علي مسيبي

 

توماج صالحی خواننده رپ اهل اصفهان است. آهنگ‌های او عمدتا اعتراضی و درباره جامعه ایران است؛ از جمله آهنگ‌های «ترکمنچای» و «سوراخ موش» و «نرمال» که نام او با آن‌ها شنیده شد. توماج صالحی یک بار دیگر هم در تاریخ یک شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ در اصفهان به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شده بود.


توماج خواننده زیرزمینی رپ است که امروز خبر بازداشت و دستگیری او در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. توماج صالحی، خواننده رپ زیرزمینی در دهه هفتاد ۷۰ در اصفهان متولد شد.

خواننده رپ ایرانی است و در کارگاه فلزکاری کار میکند. او به خواندن ترانهها و آهنگ‌های سیاسی معروف است و با قطعه سوراخ موش با متن شعر جنجالی سر و صدای زیادی در شبکه‌های مجازی راه انداخت که همین موضوع منجر به بازداشت او در شهریور سال 1400 شد.

توماج صالحی که روز یکشنبه، ۲۱ شهریورماه ساعت ۹ شب، بازداشت شده بود، در ابتدای بازداشتش اطلاعی از اتهامات او در دسترس نبود. تنها امیر رئیسیان از قول پدرش گفته بود که گویا تبلیغ علیه نظام یکی از اتهامات او است. اگرچه اتهامات او بیش از این بود.

به هر حال اطلاعات اولیه نشان می داد پرونده توماج صالحی در دادسرای شاهین شهر اصفهان در حال پیگیری بوده است. چندی بعد مشخص شد توماج صالحی به افساد فی‌الارض از طریق نشر اکاذیب به‌صورت گسترده به‌نحوی که موجب خسارات عمده شده است، فعالیت تبلیغی علیه نظام، تشکیل و اداره دسته‌جات غیرقانونی به‌قصد برهم زدن امنیت کشور، همکاری با دولت متخاصم علیه جمهوری اسلامی و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق فضای مجازی و تحریک و ترغیب افراد به اعمال خشونت‌آمیز متهم است. 28

 آبان ماه 1402 وکیل توماج صالحی، خواننده بازداشتی در جریان اعتراضات ایران خبر از پذیرش درخواست فرجام‌خواهی و نقض حکم او در دیوان عالی کشور و متعاقبا آزادی این خواننده با قرار وثیقه داد. توماج صالحی که در پی آزادی از زندان یک ویدئوی چند دقیقهای درباره وضعیتش در زندان منتشر شده بود، چندی بعد مجدداً بازداشت شد. در پی این بازداشت سخنگوی قوه قضاییه توضیحاتی درباره پرونده وی داد: «توماج صالحی بعد از آزادی با قرار وثیقه در یکی از شهرستان های شمالی نکاتی را اظهار داشت و پرونده قبلی که هنوز در حال رسیدگی است. در حال حاضر با قرار بازداشت موقت در بازداشت به سر می‌برد. متاسفیم کسانی که اینگونه مورد رافت اسلامی قرار می‌گیرند، باز هم متنبه نمی شوند.». امیر رئیسیان وکیل توماج صالحی نیز اعلام کرد، بابت بازداشت دوم توماج صالحی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان، دو سال ابطال گذرنامه و شرکت در دوره مدیریت رفتار محکوم شده استیک تفاوت مهم محاربه با جرایم سیاسی، طبق تعریف جرم سیاسی در قانون جرایم سیاسی مصوب ۱۳۹۵، انگیزه جرم است».

توماج صالحی درباره‌ اعتراضات مردم ایران، اعتصابات کارگری، اعدام‌ و زندان، فساد اقتصادی و سیاسی، مواضع اصلاح‌طلبان، قرارداد ۲۵ ساله با چین، خودکشی کودکان، بی‌اعتنایی هنرمندان به وضعیت جامعه‌ و سکوت‌شان و در حمایت از دادخواهان ترانه‌های خوش قافیهو خوش ساختی در سبک موسیقی رپ اعتراضی ساخته و خوانده است. «فال»، آخرین اثری که از پیش از بازداشت منتشر شده، از مهم ترین آثار صالحی‌ست.

ویدئوی «اعترافی » از توماج چند ثانیه ای پخش شده است که نشان از هیچ چیزی نمی دهد ما بارها دیده ایم شخصی از مواضع خودش دفاع می کند و چند جمله که مثلا در فلان جا اشتبه کردم یا در فلان جا تحلیلم درست بود را با تفسیر پخش کننده به گونه ای نشان می دهند که طرف اعتراف کرده است البته توماج حتی اگر اعترافی هم کرده باشد از ارزشهایش کاسته نمی شود زیرا صحبتهای مردم آزاد است که بیان نظرات آنهاست نه افرادی که تحت شکنجه قرار دارند .

لذا هیچ اعتنائی به چنین اعترافاتی نداشته و همچنان خواهان آزادی توماج و تمام دستگیرشدگان و توقف پرونده سازی از مردم هستیم . زندانی سیاسی آزاد باید گردد همچنین مردم توجهی به خود خانواده ها که تحت فشار قرار دارند نداده و مراسم تشیع و 40 ام جانباختگان را خودشان راسا برگزار می کنند و این سبب شده است که فشارها بر خانواده ها هم دیگر موثر نیفتد و بزودی این بساط هم جمع خواهد شد . انقلاب همچنان استوار به راهش ادامه می دهد پیروزی قطعی ست

حقیقت و اهمیت حقوق زنان در ایران آینده

دکتر نادر زاهدی

هرگونه اظهار نظر- طرح وایده‌پردازی راجع به آینده ایران و ایران آینده، بدون مسئله زنان، طرح و نظری ناقص و ناکام است؛ خصوصا که در دو سال اخیر، دختران و زنان ایرانی، پیشاهنگ مبارزه با نظام خشن و ایدئولوژیک اسلامی و افکار و رفتارهای زن‌ستیزانه بوده و شاهدی از همبستگی ملی ایرانیان شده‌اند.

یادآور می‌شوم که جنبش حقوقی- فرهنگی و سیاسی زنان، اولین اعتراض ملی و مدنی بود که بعد از دو هفته از استقرار حکومت اسلامی، در هفده اسفند ۱۳۵۷ به مخالفت با احکام شرعی و تبعیض‌آمیز انقلابیون اسلامی برخاست؛ اعتراضی که از سوی گروه‌ها، احزاب و افراد سیاسی و فرهنگی، کمترین حمایت را دید و در ریگزار سرکوب و زندان و رکود، در پستوی رفتارهای شخصی و اجتماعی گم شد.

بطور کلی برای مشارکت زنان در آینده ایران و پایداری برابری جنسیتی می‌توان این موارد را در نظر گرفت:

۱. تدوین قوانین برابر در الف. حق طلاق. ب. حق حضانت. پ. حق اشتغال. در این زمینه‌ها، تغییرات فرهنگی و اخلاقی که در اثر ارتباطات رسانه‌ای و آشنایی و آگاهی از فرهنگ رفتاری نوین در کشورهای پیشرفته انجام گرفته است، از مبانی اصلی تدوین و تهیه قوانین مدنی و خانواده به شمار می‌رود. برابری حقوقی زنان و مردان در دستیابی به طلاق، حضانت فرزندان و اشتغال در امور اجرایی- خداماتی و… هدف اصلی قوانین برابری جنسیتی هستند.               
۲. بسترسازی آزادی اجتماعی زنان نظیر حق انتخاب پوشش. حق انتخاب حرفه و اشتغال. حقوق مالی و استقلال اقتصادی. حق سقط جنین. مشارکت اجتماعی زنان در ایران در دوران پهلوی سابقه دارد؛ در حضور آزادانه و برابر اجتماعی زنان ایرانی، نوآوری و نوپردازی در قوانین مربوطه، رکن اولیه بوده و پشتوانه‌های اجرایی برای امنیت اخلاقی و اجتماعی زنان، هدف اصلی برابری در این زمینه است.        
۳. آزادی‌ در فعالیت‌های فرهنگی. هنری. آموزشی. در این زمینه، آماده‌سازی حقوقی آزادی‌های اجتماعی و اخلاقی برای زنان، اهمیت دارد. زنان فعال در حوزه‌های فرهنگی، بایستی در امنیت کامل حقوقی و اخلاقی به ایده‌پردازی، کنشگری و ایفای نقش‌های هنری- ادبی و… در جامعه‌ای دمکراتیک پرداخته و بی‌شائبه از حمایت‌های حقوقی برخوردار باشند.
۴. حق آزادی سیاسی و حضور در مشارکت سیاسی. تشکیل احزاب. ایجاد نهادهای غیردولتی(ان.جی.او) زنان. حضور در نهادهای اجرایی نظیر ریاست دولت. قوه قضاییه. شوراهای اداره شهری و… مشارکت در احزاب و گروه‌ها در سمت‌‌های مؤسس و مدیریت و یا اجرای برنامه های تشکیلاتی  و حضور فعال و آزاد در انتخاب شدن و انتخاب کردن زنان، مبتنی بر قانون اساسی و قوانین موضوعه غیردینی و مدنی بوده و راه را برای انسجام شهروندی و بدون تبعیض زنان و مردان در تعیین سرنوشت خویش هموار می‌سازد.        
۵. آزادی اخلاقی و جنسیتی برابر با مردان در انتخاب شریک زندگی. انتخاب سبک شخصی زندگی. حق تغییر و… در بدن اهم از جنسی و جنسیتی. رهانیدن مقوله‌ها و مفاهیم جنسی و جنسیتی از باورهای اخلاقی و ارزش‌گذاری‌های اعتقادی، از ضروری‌ترین مسائلی هستند که در تدوین قوانین مدنی و خانوادگی، نشانه‌ای از حکومت لائیک و سکولار و دمکراتیک است؛ طرفه آنکه بدون حق نگهداری و اختیار بر بدن و ابراز آزادانه و مدنی انتخاب شریک و سبک زندگی شخصی، حق تغییر جنسیت و…، احقاق حقوق انسانی و مدنی و ملی زنان امکانپذیر نمی‌شود.
همانطور که از این عنوان‌ها معلوم است، حل مسائل زنان، مسئولیتی همگانی و چندبعدی بوده و اهتمام ملی و همبستگی ایرانیان را می‌طلبد. همتی که فراتر از توان و امکانات حزبی و گروهی (و با همیاری و ائتلاف آنان) بوده و با انسجام عملیاتی و نظری می‌توان آن را به اجرای حقوقی و دمکراتیک رساند.

سخنرانی در کنفرانس «همبستگی ملی برای ایران آینده» که شنبه و یکشنبه ۱۴ و ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ در هامبورگ به میزبانی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) برگزار شد.

گزارش از کنفرانس «همبستگی ملی برای ایران آینده»

اختر قاسمی

حزب مشروطه توانست در این کنفرانس جمعا پنج گروه و سازمان مختلف سیاسی ملی‌گرا در خارج کشر را گرد آورد : «شورای مدیریت گذار»، «شورای ملی تصمیم»، «جنبش وحدت ملی ایرانیان» و «جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران».
-
کنفرانس در روز دوم پس از نشست درون‌حزبی که از ساعت ۱۰ صبح آغاز شد، در ساعات نخستین بعد از ظهر روز یکشنبه ۱۵ بهمن  به امید تداوم اینگونه نشست‌ها  و تقویت همبستگی بین مخالفان میهن‌دوست و دموکراسی‌خواه جمهوری اسلامی به کار خود پایان داد.

 

– کنفرانس «همبستگی ملی برای آینده ایران» که به دعوت حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) روز شنبه سوم فوریه ۲۰۲۴ (۱۴ بهمن ۱۴۰۲) با سرود «ای ایران» در هامبورگ شروع شد، یکشنبه ۱۵ بهمن پس از یک نشست درون‌حزبی به کار خود پایان داد. شرکت‌کنندگان هنگام پخش سرود به احترام همه آسیب‌دیدگان چشمی در خیزش ملی اخیر، چشم‌بندی بر یک چشم خود بسته بودند.

حزب مشروطه توانست در این کنفرانس جمعا پنج گروه و سازمان مختلف سیاسی ملی‌گرا در خارج کشر را گرد آورد: «شورای مدیریت گذار»، «شورای ملی تصمیم»، «جنبش وحدت ملی ایرانیان» و «جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران».

گرچه جای برخی گروه‌های ملی‌گرا مانند «جبهه ۷ آبان» و «حزب ایران نوین» در این کنفرانس خالی بود، اما آقای فوأد پاشایی دبیرکل حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در پاسخ به پرسش من در همین ارتباط، نوید همکاری نه تنها با این گروه‌ها بلکه با همه گروه‌های ملی‌گرا از جمهوریخواه تا پادشاهی‌خواه و مشروطه‌خواه را در صورت تمایل آنها در آینده داد.

در روز نخست چهار پنل برگزار شد که در هر پنل چند سخنران از طیف‌ها و احزاب گوناگون  شرکت داشتند.

در پنل نخست، فروغ کنعانی از «جبهه ۷ آبان»، شهلا انتصاری از «شورای ملی تصمیم»، فهمیه ایلغمی از مسئولین و فعالین زنان در حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، شمیلا نژادهاشمی از «شورای مدیریت گذار» و دکتر نادر زاهدی از شورای مرکزی حزب مشروطه ایران حضور داشتند که در ارتباط با چگونگی دستیابی به برابری جنسیتی پایدار از طریق مشارکت سیاسی فعال سخن گفتند. فروغ کنعانی گرچه عضو «جبهه ۷ آبان» است ولی به شکل فردی در این کنفرانس شرکت داشت. این پنل توسط فروغ حسین پور از حزب مشروطه ایران گردانده شد.






فوأد پاشایی دبیرکل حزب مشروطه ایران و نادر زاهدی عضو شورای مرکز حزب مشروطه

فوأد پاشایی دبیرکل حزب مشروطه ایران / لیبرال دموکرات



دکتر نادر زاهدی عضو شورای مرکزی حزب مشروطه ایران



از راست: اکبر کشوری عضو حزب مشروطه ایران، نازنین انصاری، فریبرز صارمی، مهران براتی



از راست: رضا طالبی از جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران، دکتر بابک بهزادی، پرویز دستمالچی، کاوه موسوی و یزدان شهدایی



نازنین انصاری روزنامه‌نگار بین‌المللی و مدیرمسئول کیهان لندن و کیهان لایف



از چپ:‌ یزدان شهدایی از شورای مدیریت گذار و کاوه موسوی



فروغ کنعانی از جبهه ۷ آبان



فروغ حسین پور از حزب مشروطه ایران



فهیمه ایلغمی فعال زنان حزب مشروطه ایران



از راست: دکتر بابک بهزادی عضو شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، پرویز دستمالچی نویسنده و پژوهشگر علوم سیاسی



حمید بی‌آزار از شورای ملی تصمیم



شمیلا نژادهاشمی از شورای مدیریت گذار



فریدون احمدی از شورای مدیریت گذار





از چپ:‌ یزدان شهدایی از شورای مدیریت گذار و کاوه موسویفریبرز صارمی از جنبش وحدت ملی ایرانیان



از راست: بابک قطبی عضو شورای مرکزی حزب مشروطه ایران و مسئول شاخه برمن و دکتر بابک بهزادی







پنل دوم با موضوع خاورمیانه در چنگال تروریسم اسلامی و اینکه آیا خامنه‌ای ایران را به سوی جنگ می‌برد، با حضور  نازنین انصاری روزنامه‌نگار بین‌المللی و مدیر مسئول کیهان لندن و کیهان لایف، فریبرز صارمی از «جنبش وحدت ملی ایرانیان» و  مهران براتی از «شورای مدیریت گذار» برگزار شد.

دامون گلریز فعال سیاسی ساکن هلند هم یکی از مهمانان این کنفرانس بود که سخنان خود را به صورت ویدئو به کنفرانس فرستاد که حزب مشروطه ایران آن را در وبسایت خود منتشر می‌کند. این پنل توسط اکبر کشوری از حزب مشروطه ایران گردانده شد.

پنل سوم با حضور پرویز دستمالچی نویسنده و پژوهشگر علوم سیاسی، یزدان شهدایی از «شورای مدیریت گذار»، دکتر کاوه موسوی فعال سیاسی، رضا طالبی از «جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران»، دکتر بابک بهزادی عضو شورای مرکزی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) درباره‌ی مبانی حکمرانی مدرن در ایران آینده سخن گفتند. این پنل توسط عضو دیگری از حزب مشروطه، پروفسور حمید تفضلی، مدیریت شد.

آخرین پنل درباره‌ی پیمان همکاری و ضرورت همبستگی ملی برای گذار به دمکراسی در ایران بود که با حضور فریدون احمدی از «شورای مدیریت گذار»، حمید بی‌آزار از «شورای ملی تصمیم» و فوأد پاشایی دبیرکل حزب مشروطه ایران برگزار شد و توسط دکتر نادر زاهدی از شورای مرکزی حزب مشروطه گردانده شد.

کنفرانس در روز دوم پس از نشست درون‌حزبی که از ساعت ۱۰ صبح آغاز شد، در ساعات نخستین بعد از ظهر روز یکشنبه ۱۵ بهمن  به امید تداوم اینگونه نشست‌ها  و تقویت همبستگی بین مخالفان میهن‌دوست و دموکراسی‌خواه جمهوری اسلامی به کار خود پایان داد.

آرمیتا گراوند، قربانی دیگر مانند مهسا امینی

سپهر رضایی شایان


این جمله را آرمیتا گراوند در یکی از استوری‌های اینستاگرامش با عکسی از پنجره‌ای که هوای گرگ‌ومیش دم صبح را نشان می‌دهد، منتشر کرده است. حتی تاریک‌ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید… پنجره‌ای که احتمالا پنجره‌ اتاقش است و هر روز از آنجا به بیرون نگاه می‌کند و روزش آغاز می‌شود. آرمیتا گراوند، متولد ۱۳ فروردین ۱۳۸۵ و ۱۷ سال و ۶ ماه داشت. او روز یک‌شنبه ۹ مهر در حالی که بدون داشتن مقنعه به همراه دو نفر دیگر از دوستانش در مترو میدان شهدای تهران مانند هر روز به مدرسه می‌رفت، بیهوش و به کما رفت. حکومت سعی داشت بیهوش شدن آرمیتا را نتیجه افت فشار خون اعلام کند، اما این روایت به دلیل محدود کردن خانواده او برای عدم اطلاع‌رسانی و جلوگیری از ورود روزنامه‌نگاران مستقل برای پیگیری این موضوع، افکار عمومی را قانع نکرد. از سوی دیگر، تصاویر تقطیع شده دوربین‌های مداربسته مترو که توسط رسانه‌های حکومت به صورت قطره چکانی منتشر شد، همه حقیقت را نمی‌گویند. به ویژه که گفته شد واگن قطار دوربین مداربسته نداشته و به ادعای مقام‌های جمهوری اسلامی از لحظه اصلی که بیهوش شدن آرمیتا است، تصویری ثبت نشده است. ادعایی که تردیدهای زیادی نسبت به آن وجود دارد. برخی روایت‌ها حکایت از این داشت که آرمیتا گراوند در آن روز با حجاب‌بان‌ها در مترو درگیری پیدا کرد و آنها او هل دادند که در نتیجه آن سر آرمیتا به یک میله آهنی برخورد کرده و بیهوش می‌شود، آرمیتا تنها یک خواهر بزرگ‌تر داشت و خانواده‌اش اصالتا اهل روستای سرطرهان از توابع کوهدشت در استان لرستان هستند که به گفته یکی از نزدیکانش از ابتدای دهه ۸۰ خورشیدی ابتدا به کرمانشاه و سپس به تهران مهاجرت کردند. در مدتی که آرمیتا گراوند درکما به سر می‌برد، اخبار ضد و نقیض فراوانی درباره او منتشر شد. از قطعی شدن مرگ مغزی توسط خبرگزاری برنا وابسته به وزرات ورزش تا وخیم شدن و ناپایداری وضعیت جسمانی. اطلاعات ما از آرمیتا گراوند بسیار محدود است، دختری که پر از شور زندگی، عاشق گربه و تاریکی و نقاشی و بی‌تی‌اس و انیمه و طراحی لباس و تکواندو بود.


دختری که مانند دیگر هم‌نسلانش در چهارچوب‌های موجود فعلی جامعه ایران نمی‌گنجید. آرمیتا گراوند ورزشکار حرفه‌ای تکواندو بود و از سال ۱۳۹۲ به‌صورت حرفه این ورزش را آغاز کرد و به گواه یکی از دوستان هم‌باشگاهی‌اش تا قبل از حادثه مترو، مرتب به باشگاه می‌رفت. آرمیتا با اینکه تنها ۱۷ سال داشت، اما توانست دان ۳ این ورزش رزمی کره‌ای را بگیرد که نشان می‌دهد درخشش خوبی در این ورزش داشته بود. او عضو تیم تکواندوی آناهید رزم در تهران و بر اساس اطلاعاتی که درباره او وجود دارد، دارای کمربند پوم یک بود. پوم یک در تکواندو، کمربندی نیمه سیاه نیمه قرمز است که معادل کمربند سیاه است برای افرادی که سن آنها کمتر از ۱۵ است. بدان معناست که فرد تکواندوکار تمام دانش لازم را برای دریافت کمربند سیاه دارد و تنها از نظر سنی شرایط لازم برای بستن کمربند سیاه را ندارد. تکواندو ورزشی کره‌ای است و آرمیتا به فرهنگ، زبان و موسیقی کره‌ای علاقه‌ای زیادی داشت، تا جایی که برخی متن‌ها را به زبان کره‌ای می‌نوشت که نشان می‌دهد تا حد خوبی با این زبان آشنایی داشت. آرمیتا عاشق گروه موسیقی کره‌ای بی‌تی‌اس  BTSبود. او چهره پارک جیمین، یکی از اعضای اصلی بی‌تی‌اس را نقاشی کرده و با شیوه ابراز دوست داشتن کره‌ای‌ها که با انگشت اشاره و شست یک قلب کوچک را به هم‌دیگر نشان می‌دهد، نقاشی پارک جیمین را استوری کرده بود. ظاهرا آرمیتا شیفته مدل لباس پوشیدن و موهای پارک‌ جیمین و جونگ‌کوک از اعضای بی‌تی‌اس بود. او مدل موهایش را شبیه آنها کوتاه می‌کرد و حتی شبیه آنها لباس می‌پوشید. آرمیتا در زیر یکی از پست‌هایش به انگلیسی نوشته بود: انتخاب‌های من را قضاوت نکنید بدون این‌که دلیل آنها را بدانید… آرمیتای ۱۷ ساله در روز ۹ مهر انتخاب کرد بدون مقنعه از مسیر همیشگی به مدرسه برود، اما آن روز مانند همیشه نتوانست به مدرسه برسد و بر اثر زمین خوردنی که هنوز علتش مشخص نیست، بیهوش و به کمایی رفت که دیگر بیدار نشد. آرمیتا گراوند در هنرستان دخترانه عروه الوثقی درس می‌خواند و هر روز با مترو از ایستگاه شهدا به مدرسه می‌رفت.

داستان آرمیتا گراوند برای همه یادآور مهسا ژینا امینی است، کسی که به دلیل نوع انتخاب و پوشش اختیاری در بازداشت گشت ارشاد کشته شد. بعدها عکسی از آرمیتا گراوند در حالی که کادر پزشکی در مترو شهدا مشغول انجام عملیات احیاCPR  بودند، منتشر شد. در این عکس آرمیتا کفش‌های کتانی سیاه و سفید با آرم نایکی به پا داشت، کفش‌هایی که او آنها را دوست داشت و در یکی از استوری‌هایش وقتی از کتانی‌هایش عکس گرفت بود، نوشت: زمان مناسب من

رژیم دخترکش، آرمیتا گراوند

مینا آقابیگی


امروزه خشونت علیه زنان و دختران یکی از گسترده‌ترین، مستمرترین و ویرانگرترین موارد نقض حقوق بشر در جهان است. در بسیاری از جوامع از قبیل شرم و آبرو یا انگ خوردن باعث شده تا بسیاری از قربانیان گزینه سکوت را انتخاب کنند. این در حالیست که طبق ‌آمارهای جهانی ۱ زن از هر ۳ زن دنیا شاهد خشونت جسمی و یا جنسی بوده‌ است.

تداوم خشونت علیه زنان و دختران ایران، از جمله موارد قتل عمد و همچنین خشونت جنسی و فیزیکی، نگران‌کننده است. بعد از انقلاب مهسا جمهوری اسلامی ایران همچنان به سرکوب معترضان و دستگیری غیرقانونی فعالان حقوق بشر ادامه می‌دهد و در سطح نگران‌کننده‌ای مشغول اجرای احکام اعدام است. حوادث بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد از اکتبر ۲۰۲۲ تا امروز نشان‌دهنده نقض کامل حقوق بشرو خشونت علیه زنان ایران می‌باشد. خشونت علیه زنان و دختران، از جمله موارد قتل عمد و همچنین خشونت جنسی و فیزیکی، نگران‌کننده است.


به نظر می‌رسد این بازداشت‌ها و حملات با هدف تنبیه و خاموش کردن مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق مدنی به خصوص در رابطه با حقوق زنان می باشد. متأسفانه جمهوری اسلامی باردیگر دست به جنایت زد، آرمیتا گراوند، دانش‌آموز ۱۷ ساله‌ای بود که در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۲ در مسیر مدرسه و در ایستگاه متروی میدان شهدای تهران، به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، با برخورد مأموران حجاب‌بان مترو، آسیب دید و در بیمارستان فجر وابسته به ارتش ایران بستری شد، پس از مدتی اعلام شد که آرمیتا  گراوند دچار مرگ مغزی شده و در نهایت خبر جان باختن او توسط رسانه‌های ایران منتشر شد.

جمهوری اسلامی سالهاست که جنایت خود را پنهان می‌کند، برایم این سؤال پیش می‌آید که آیا سازمان حقوق بشری وجود دارد؟ اگر دارد چرا جمهوری اسلامی را تحت فشارقرار نمی‌دهد؟ تا کی باید دختران جوان ایران فقط برای چند تار مو کشته شوند، تا کی کمیته حقیقت‌یاب تصمیم می‌گیرد و این تصمیم چه نتیجه‌ای در برخواهد داشت، آیا کسی صدای ما را می‌شنود چگونه به رژیم ایران بگوییم ما بهشت شما را که همانا جنایات علیه بشریت است نمی‌خواهیم.

بگذارید ما در جهنم زندگی کنیم همانا بهتر از بهشت دروغین شماست که به زور حجاب، دختران را می‌کشید تا دین و بهشت دروغین را به آنان وعده دهید.

ننگ برشما، شرم بر شما که زندگی یک انسان را برای چند تار مو از او می‌گیرد، ما بارها گفتیم اما کسی صدایمان را نشید، در ایران هیچ کس از حقوق اولیه برخودار نیست ازطرفی رژیم برای ماندگاری خود دست به هر اقدام وحشیانه‌ای می زند و همچنان سازمان ملل در صدد تحقیق وحقیقت‌یابی می‌باشد، متأسفانه باید بگویم سازمان ملل دروغی بزرگ است برای مظلومان.






موسسین و هیئت تحریریه: 

 

آذر ارحمی - حمید رضائی آذریانی

 

مدیر مسئول:

        

حمید رضائی آذریانی

سردبیر:

 

آذر ارحمی

تماس با ما:

 

حمید رضائی آذریانی

Tel.: +49 1781476984

Email: Hamidaria2019@gmail.com

Website: https://hoghoghebaschar.blogspot.com/

آذر ارحمی

Tel.: +49 15788102973

Email  Azarerhamie2019@gmail.com    

Website: https://haghandishan.blogspot.com/

 

 

آدرس پستی:

 

Haus-Knipp-Straße .35 

47139 Duisburg

Deutschland

 

 

یادآوری:

 

- نشر هرگونه اثر، سخنرانی و اطلاعیه به معنی تائید نبوده و فقط بدلیل اعتقاد و ایمان راسخ به آزادی بیان و انتقال اندیشه می باشد.

- این نشریه با اعتقاد کامل به انتقال و گسترش افکار، استفاده و انتشار آثار چاپ شده در این نشریه را بدون هیچ محدودیتی  آزاد می داند.

 -مسئولیت هر اثری و مقاله بر عهده نویسنده آن اثر است و حق ما انسان ها صرفاً ناشر افکار می‌باشد.

حق ما انسان ها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر