سن سرقت در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی به ۶ تا ٧سال رسیده است. بسیاری از این کودکان به خانوادههایی تعلق دارند که از نظر مالی شرایط مناسبی ندارند، بنابراین، این کودکان روانه خیابان میشوند برای سرقت….
روزنامه شهروند نوشت: سرقت دریچههای فاضلاب و کابلدزدی هم کمی تکراری است، اما گویی این روزها سارقان چشم به لباسهایی که روی بندها تاب میخورند هم دارند. کفشهای خسته لَم داده در جاکفشیها هم آسایش ندارند. این روزها گویی تضمینی به ماندگار شدن آیفونها، دوربینهای مداربسته و حتی میلههای محافظ ساختمانها نیست. داستان فقر و نداری به اینجا ختم نمیشود و روایتها حتی به خریدوفروش نوزادان هم میرسد. نوزادانی که گاهی تصاویرشان در فضای مجازی دستبهدست میشود برای پیدا کردن خریدار. هرچند زمانی هم این خریدوفروش شوم به لایههای پنهانی شهر میکشد، بیهیچ هیاهویی.
کاهش سن سارقان به ۶ تا ٧ سال!
اینجا خانهها تاب ایستادن ندارند. کوچههای باریک، خانههای پیر را در خود جای دادهاند. خانهها هم تنگ دل هم صف کشیدهاند به درازای کوچه باریک. ماشینها لِکلِککنان میان خیابانها تاب میخورند و دود میخورانند به جان شهر. دفتر بقالیها، سیاه شده از لیست نسیهها. سقف آرزوها اینجا کوتاه است؛ کفشی نو برای زمستان، سقفی که نچکد زیر برفوباران، لقمهای نان گرم برای شب بچهها. مردهای کمرخم کرده زیر بار شرمساری اهلوعیال قصه هر روز این کوچههاست. اینجا تهران است، وصله شده به خیابانهای عریض و خانههای لاکچری. شهری که در سال ١٢٠٠ه. ق آغامحمدخان قاجار، آن را با ٢١کیلومتر وسعت و ٢۵٠ تا ٣٠٠ هزار نفر دارالخلافه نامید. طهران شهری محصور شده با خندقها که اهالیاش نیازی به شناسنامه نداشتند. حالا پایتخت مینامندش، کلانشهری که در سال ١٣٩٩معاون شهرسازی و معماری شهرداریاش از دوقطبی شدنش خبر داد. «تهران به سمت دوقطبی شدن در حال پیش رفتن است. در نتیجه محلات فقرا، در یک سو و محلات داراها در سوی دیگر در حال پیش رفتن است.» حالا در سال ١۴٠٠ یکی از پژوهشگران حوزه آسیبهای اجتماعی از کاهش سن سرقت در کشور خبر میدهد. به گفته محمدرضا محبوبفر سن سرقت به ۶ تا ٧سال رسیده است. «بسیاری از این کودکان به خانوادههایی تعلق دارند که از نظر مالی شرایط مناسبی ندارند، بنابراین، این کودکان روانه خیابان میشوند برای سرقت.»
افزایش آمار سرقتها؛ پدیدهای بیسابقه در کشور
«تعداد سارقان بار اولی با سارقان سابقهدار مساوی شده است.» این خبر را ٣١تیرماه ٩٩ رئیس پلیس آگاهی تهران داد. علیرضا لطفی گفته بود در سهماهه اخیر بیش از ۵٠درصد بازداشتشدگان در حوزه سرقت برای بار اول مرتکب جرم شده بودند. لطفی موثر نبودن شرایط اقتصادی بر میزان جرموجنایت را حرفی بیهوده خوانده بود. «سرقت از منازل ١۴درصد کاهش یافته، اما سرقتهای خرد افزایش داشتهاند.»
علیرضا محبوبفر، سرقت را پدیده نویی برای جوامع نمیداند. این پژوهشگر، اما معتقد است بالا رفتن آمار سرقتها پدیده بیسابقهای است که دلالت بر بحران اجتماعی در کشور دارد. «جامعه ایران قبل از بحران اجتماعی، بحران اقتصادی را پشتسر گذاشته است.»
۶٠میلیون نفر نیازمند به دریافت یارانه!
«در حال حاضر ۶٠میلیون ایرانی زیر خط فقر قرار دارند. البته ۴٠میلیون در خط فقر مطلقاند.» محبوبفر با گفتن از این آمار، افزایش سرقت و جرائم را ناشی از رشد خزنده فقر در جامعه میداند. او معتقد است با وجود آمار ۴٠میلیونی خط فقر مطلق تعجبی نیست کودکان و نوجوانان دست به سرقت بزنند. «این کودکان ناچار به درآمدزایی برای خانوادههایشان هستند آن هم با سرقتهای خرد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر