حق ما
انسان ها
نشریه مستقل هواداران حقوق بشر
سال سوم شماره بیست و هفتم – بهمن 1400 / فوریه 2022
ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان
احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن،
شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون
امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.
برای آگاهی در زیر کنوانسیون
حقوق کودک(مصوب نوامبر ۱۹۸۹)
را اعلام می کنیم
بخش ۱
ماده ۲۲
کشورهای طرف کنوانسیون اقدام لازم را جهت تضمین برخورداری
کودکی که خواهان پناهندگی است و یا پناهنده تلقی میشود، چه همراه والدین
خود باشد یا شخص دیگری، مطابق با قوانین و مقررات محلی و بینالمللی، از
حمایتها و مساعدتهای بشردوستانه لازم و از حقوق مربوطه که در این کنوانسیون
یا سایر اسناد بشردوستانه یا حقوق بشر مقرر شده و کشورهای فوقالذکر نسبت به
آنها متعهد میباشند، به عمل خواهند آورد.
بدین منظور، کشورهای طرف کنوانسیون بنا به صلاحدید خود با
سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی یا غیردولتی ذیصلاح که با سازمان
ملل کار میکنند در جهت حمایت و مساعدت از این گونه کودکان و ردیابی والدین
یا سایر اعضای خانواده کودکان پناهنده و برای کسب اطلاعات لازم برای به
هم پیوستن مجدد اعضای خانواده همکاری خواهند کرد. در صورتی که موفق به یافتن
والدین یا سایر اعضای خانواده نشوند، با کودک همان گونه که در این کنوانسیون
اظهار شده، درست مانند کودکی که به طور موقت یا دائم از محیط خانوادگی به
هر دلیل محروم شده، رفتار خواهد شد.
معرفی ناقضان
حقوق بشر
تهیه وتنظیم : آذر ارحمی
نام
و نام خانوادگی:
غلامحسین محسنی اژهای
زندگینامه:
غلامحسین
محسنی اژهای متولد ۱۳۳۵
شهره اژه (از توابع اصفهان)، دارای تحصیلات حوزوی است.
مسئولیتها:
ـ
مسئول گزینش وزارت اطلاعات از سال ۱۳۶۳
تا ۱۳۶۴
ـ نمایندهٔ
قوهٔ قضاییه در وزارت اطلاعات از نیمهٔ دوم سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷
ـ
مسئول دادسرای امور اقتصادی تهران از ۱۳۶۸ تا ۱۳۶۹
ـ
نماینده قوه قضائیه در وزارت اطلاعات از ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳
ـ
دادستان ویژه روحانیت تهران از ۱۳۷۴
تا ۱۳۷۶
ـ
دادستان کل ویژه روحانیت از آذر سال ۱۳۷۷ تا مهر ۱۳۸۴
ـ
مسئول مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت از ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱
ـ
نماینده قوه قضائیه در هیات نظارت بر مطبوعات از سال ۱۳۷۷ تا احتمالا ۱۳۸۴
ـ
حضور و فعالیت در شعب دادسرا و دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر استان تهران
ـ
وزیر اطلاعات از مرداد ۱۳۸۴
تا مرداد ۱۳۸۸
ـ
دادستان کل کشور از ۳
شهریور ۱۳۸۸ تا ۲۹مرداد ۱۳۹۳
ـ سخنگوی
قوه قضائیه از شهریور ۱۳۸۹ تا ۱۹ فروردین ۹۸
ـ معاون
اول قوه قضائیه از۳۰ مرداد ۱۳۹۳ تا کنون
ـ رئیس
شورای نظارت بر صدا و سیما از خرداد ۱۳۹۵ تا
کنون
موارد
نقض حقوق بشر(به ترتیب زمان وقوع):
ــ
صدور احکام زندان برای روحانیونِ منتقد در دادگاه ویژه روحانیت
غلامحسین محسنی اژهای
بهعنوان دادستان «دادگاه ویژه روحانیت» در صدور احکام زندان برای
روحانیون منتقد جمهوری اسلامی مسئول بوده است؛ صدور حکم زندان برای حسن یوسفی
اشکوری ( ۵ سال
زندان) و محسن کدیور( یک سال و نیم) از جمله این احکام هستند .
حسن
یوسفی اشکوری در دادگاه ویژه روحانیت ابتدا به اعدام محکوم شد. پس از آن دادگاه
تجدیدنظر این حکم را به دوسال زندان کاهش داد. حکم دادگاه تجدیدنظر با اعتراض
محسنی اژهای، دادستان وقت دادگاه ویژه روحانیت به ۵ سال زندان تبدیل شد.
ـ مشارکت در کشتار نویسندگان، روشنفکران و منتقدان (قتلهای سیاسی)
غلامحسین
محسنی اژهای از جمله مقامات امنیتی ـ قضائی است که نام او بهعنوان آمر در قتل پیروز دوانی، فعال سیاسی و مجید شریف، نویسنده و
مترجم که جزء «قتلهای
زنجیرهای»بهشمار
میآید، برده شدهاست.
در
آبان ۱۳۷۷ داریوش
وپروانه فروهر ازفعالان پرسابقه سیاسی و رهبران حزب ملت ایران، محمد مختاری و
محمدجعفر پوینده، از اعضای کانون نویسندگان ایران، مجید شریف و پیروز دوانی با
فاصله کوتاهی به قتل رسیدند. پس از آن، وزارت اطلاعات طی بیانیهای در ۱۵
دی ۱۳۷۷، اجرای این
قتلها را به عوامل «خودسر» این وزارتخانه
نسبت داد. ۱۸ نفر به
اتهام دستداشتن
در این قتلها
بازداشت شدند و نهایتا دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح اعلام کرد که مغز متفکر
پشت این قتل ها یکی از مسئولین عالیرتبه
وزارت اطلاعات به نام سعید امامی است و امامی نیز درحبس خودکشی کرده است.
پیروز
دوانی روز سوم شهریور ۱۳۷۷
به قصد رفتن به منزل خواهرش از خانه خارج شد و به خانهبازنگشت.
سه ماه پس از این حادثه، مجید شریف نیز پس از خروج از خانه برای ورزش به منزل
برنگشت وشش روز بعد پیکر او توسط نزدیکانش در پزشک قانونی شناسایی شد.
حسین
دوانی، برادر پیروز دوانی درباره نقش محسنی اژهای
در قتل مجید شریف و برادرش میگوید:
«نام
پیروز و مجید شریف را از پرونده بیرون کشیدند و پرونده قتلهای
زنجیرهای را در ۴
قتل خلاصه کردند. همان موقع آقای زرافشان که یکی از وکلای خانوادهها بود مصاحبه کرد و این مسئله را عنوان کرد و پرسید پرونده این دو
نفر کجاست؟ او گفت حکم دوانی را دری نجف آبادی با فتوای محسنی اژهای داده. نه تنها جوابی ندادند که آقای زرافشان (وکیل خانواده های
قربانیان قتل های زنجیره ای) را هم که پیگیر
این دو پرونده بود بازداشت کردند، اما بعدها قسمتی از پرونده در خارج از کشور
منتشر شد و آقای لاهیجی، این پرونده را شکافت و توضیح داد که دری نجف آبادی گفته
اینها کمونیست هستند و باید کشته شوند و محسنی اژه ای فتوای قتل را صادر کرده.»
ـ توقیف
نشریات و سرکوب روزنامهنگاران
غلامحسین
محسنی اژهای بهعنوان
نماینده قوه قضائیه در هیات نظارت بر مطبوعات، بهخصوص
طی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹، در توقیف نشریات ودستگیری روزنامهنگاران مشارکت جدی و موثری داشتهاست.
محسنی
اژهای طی مصاحبهای
با خبرگزاری فارس، با تایید برخورد امنیتی با مطبوعات در اینباره گفتهاست:«در
اواسط سال ۷۷ فضای حاکم بر
مطبوعات شرایطی را پیش آورد که بسیاری از دلسوزان جامعه و مسئولین در قوای مقننه،
مجریه و قضائیه ، به این نتیجه رسیدند که در مطبوعات در بسیاری مواقع منافع و
مصالح نظام زیرپا گذاشته میشود
و برخلاف امنیت ملی حرکت میشود.»
ـ
سرکوب، شکنجه و اعدام معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و حصر رهبرانِ معترضان
غلامحسین
محسنی اژهای هم به عنوان وزیر اطلاعات( تا ۳ مرداد ۱۳۸۸) و هم بهعنوان
دادستان کل کشور(از ۳
شهریور ۱۳۸۸) در
سرکوب، شکنجه و اخذ اعترافات اجباری از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری
سال ۱۳۸۸ مشارکت موثری
داشتهاست.
پس
از اعتراضات به نتایج انتخابات، وزارت اطلاعات، تحت هدایت محسنی اژهای، وظیفه دستگیری، بازجویی و اخذ اعترافاتِ اجباری از معترضان را بر
عهده داشت. غلامحسین محسنی اژهای،
۲۴ تیر ۱۳۸۸ در جمع خبرنگاران درباره پخش
اعترافات تلویزیونی دستگیرشدگان در صدا و سیما گفت: «
این موضوع بستگی به نظر قاضی دارد و دستگاه های قضایی تشخیص و تصمیم می گیرند که
آیا اعتراف ها از صدا و سیما و رسانه ها پخش شود یا نه.»
غلامحسین
محسنی اژهای بعد از آن نیز به عنوان دادستان کل کشور در صدور احکام سنگین حبس
برای دستگیرشدگانِ پس از انتخابات و حتی محاکمه غیابی معترضان به
نتایج انتخابات را نیز مشارکت موثری داشتهاست.
در
۷ مرداد ۱۳۸۸ مهدی کروبی یکی از رهبران معترضان
به نتایج انتخابات با مطرح کردنِ تعرض جنسی به برخی از بازداشتشدگان پس از انتخابات ۱۳۸۸، خواستار رسیدگی مقامات قضائی به این موارد شد .
پس
از آن قوه قضائیه با تعیین هیاتی متشکل از ابراهیم رئیسی(معاون وقت قوه قضائیه)،
غلامحسین محسنی اژهای(دادستان
وقت کشور) و علی خلفی(رئیس وقت حوزه ریاست قوه قضائیه)، آنان را مسئول رسیدگی به
این موارد کرد. در ۲۱
شهریور ۱۳۸۸، این هیات طی
نامهای به رئیس قوه قضائیه با رد هرگونه تعرض جنسی به بازداشت
شدگان، نوشتند:«
هیات به این جمعبندی
رسید که نه تنها هیچگونه
مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای آقای کروبی وجود نداشته و ادعاهای
مطرح شده بدون مستند و عاری از حقیقت میباشد
بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظیم شده
که مراتب ازطریق مراجع قضایی و امنیتی برای ریشهیابی
موضوع در دست بررسی بوده که نتیجه نهایی آن متعاقباً جهت تنویر افکار عمومی اعلام
خواهد شد.»
انکار
هیئت قوه قضائیه مبنی بر تعرض جنسی به بازداشتشدگان،
در حالی صورت گرفت که قربانیان این تجاوزات جنسی، توسط نمایندگان قوه قضائیه
برای تکذیب شهادتهایشان تحت فشارهای شدیدیقرار گرفته بودند.
غلامحسین
محسنی اژهای چه بهعنوان
دادستان کل کشور و چه بهعنوان
معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه، بهطور
پیوسته بر حصر مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، رهبرانِ معترضان به نتایج
انتخابات ۸۸ اصرار داشتهاست.
در
۵ مرداد ۱۳۹۵، محسنی اژهای
دادستان وقت کل کشور طی گفتگویی با خبرگزاری تسنیم در مورد رفع حصر گفت:«
سران فتنه نهتنها
نباید رفع حصر شوند بلکه باید ترتیباتی اتخاذ شود تا آنها تاوان جرم و گناه بزرگی
را که مرتکب شدهاند،
بدهند.» همچنین
در شهریور ۱۳۹۶ ، او بهعنوان معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه با تاکید بر قانونی و لازمالاجرا بودن حصر تصریح کرد که هیچکس
حق مخالفت با آن را ندارد.
ـ حمله
به زندانیان بند ۳۵۰
اوین
در
۲۸ فروردین ۱۳۹۳ دهها
تن از ماموران زندان اوین با همراهی ماموران امنیتی به بهانه تفتیش وسایل شخصی
زندانیان به بند ۳۵۰ که محل
نگهداری زندانیان سیاسی است حمله کردند و شمار زیادی از زندانیان این بند را مورد
ضرب و شتم شدید قرار دادند.
پس
از آن با ممانعت از درمان و انتقال مصدومان به بیمارستان، ۳۲ تن از زندانیان که اغلب آنها به
شدت آسیب دیده بودند به سلولهای
انفرادی منتقل شدند.
پس
از این واقعه، غلامحسین محسنی اژهای
بهعنوان سخنگوی قوه قضائیه افزون بر تکذیب این رخداد، ضمن حمایت از
مسئولان زندان، زندانیان و خانوادههای
آنان را بهدلیل
اطلاع رسانی تهدید به تعقیب قضائی کرد و اظهار داشت:«کسانی که هم غائلهآفریدند، چه در داخل و چه در خارج زندان حرفهای
خلاف زدند، حتما تعقیب میشوند
و برای آنها پرونده تشکیل خواهد شد.»
ـ تداومِ
مشارکت در نقض مستمرِ حقوق بشر
غلامحسین
محسنی اژهای به عنوان سخنگو و معاون اول قوه قضائیه همچنان
در انواع نقض حقوق بشر که توسط دستگاه قضائی بهطور
پیوسته اعمال میشود،
مشارکت موثری دارد.
قرار
گرفتن در لیست تحریمهای
حقوق بشری اتحادیه اروپا و وزارت خزانهداری
ایالات متحده آمریکا
اتحادیه
اروپا طی تصمیم مورخ ۲۳
فروردین ۱۳۹۰ (۱۳
آوریل ۲۰۱۱)،
۳۲ مقام
ایرانی از جمله غلامحسین محسنی اژهای
را به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشته اند، از ورود
به کشورهای این اتحادیه محروم کرد. کلیه دارایی های این مقامات نیز در اروپا توقیف
خواهد شد.
بر
اساس بیانیه اتحادیه اروپا، غلامحسین محسنی اژهای
وزیر وقتِ اطلاعات به دلیلِ بازداشت، شکنجه و گرفتن اعترافات
اجباری از صدها فعال سیاسی، روزنامه نگار، مخالف و سیاستمدارِ اصلاح طلب تحریم شدهاست.
وزارت
خزانهداری ایالات متحده آمریکا، نیز در مهر ۱۳۸۹، با اشاره به نقش محسنی اژهای به عنوان وزیر اطلاعات در «دستگیری معترضان به نتایج انتخابات
بدون اتهام رسمی»،«ضرب و شتم دستگیرشدگان»،
«نگهداری آنان در سلولهای
انفرادی» و « تحت فشار قرار دادنِ دستگیرشدگان برای گرفتنِ اعترافات
اجباری»، او را در لیست تحریمهای
حقوق بشری خود قرار داد.
بر اساس این تحریم، داراییهای احتمالی غلامحسین محسنی اژهای در آمریکا توقیف و از ورود او به این کشور جلوگیری میشود. همچنین شهروندان ایالات متحده، حق هیچگونه معاملهای با او نخواهند داشت.
نام
و نام خانوادگی:
رضا
جعفری
زندگینامه:
رضا
جعفری، متولد ۱۳۴۶ است. او
کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی
دارد.
مسئولیتها:
-دادستان
عمومی و انقلاب اردبیل از تیرماه ۱۳۸۲ تا دیماه
۱۳۸۳
-معاون
قضایی دادگستری استان اردبیل
-سرپرست
بازرسی دادگستری استان اردبیل
-مدیر
کل کارگزینی قوه قضاییه
-مامور
دادسرای انتظامی قضات در دادسرای عمومی و انقلاب تهران از ۱۳۸۴ تا آذرماه ۱۳۹۰
-سرپرست
دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم رایانهای
(ناحیه ۳۱) دادسرای
انتظامی قضات از آذرماه ۱۳۸۷
تا ۱۲ آذرماه ۱۳۹۰
–مشغول
به کار در دادسرای انتظامی قضات با سمت نامعلوم از آذرماه ۱۳۹۰ تا کنون
موارد
نقض حقوق بشر: رضا جعفری به عنوان سرپرست دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم
رایانهای در سرکوب و بازداشت فعالان فضای مجازی نقش موثر داشته است.
در
پاییز ۱۳۸۶، سعید
مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم رایانهای را ایجاد کرد و رضا جعفری را به عنوان نخستین سرپرست آن به کار
گمارد. رضا جعفری تا سه سال بعد از آن در این سمت باقی ماند. ایجاد دادسرای ویژه
رسیدگی به جرائم رایانهای
همزمان با دستگیری تعداد زیادی از شهروندان به اتهام راهاندازی،
مدیریت و تولید محتوای وبسایتهای پورنوی فارسی (پروژه گرداب) از سوی اطلاعات سپاه پاسداران بود.
این دادسرا بلافاصله پس از تشکیل، امور قضایی مربوط به پروژه گرداب را که شامل
صدور احکام بازداشت موقت و تمدید آنها گاهی تا چندین ماه بعد از بازداشت، بازپرسی
و تحقیق از متهمان و صدور کیفرخواست برای آنان میشد
به عهده گرفت.
هرچند
سپاه پاسداران هیچگاه تعداد کامل بازداشتشدگان
پروژه گرداب را اعلام نکرد اما در برخی از منابع، تعداد آنها بیش از ۶۵ نفر ذکر شده است. رضا جعفری در
مصاحبهای تلویزیونی، تعداد بازداشتشدگان
را بیش از ۵۰ نفر در قالب ۳۰ پرونده اعلام میکند. بر اساس آنچه در وبسایت
گرداب آمده است، در نهایت از سوی بازپرسان تحت نظر رضا جعفری در دادسرای ویژه
رسیدگی به جرائم رایانهای
برای ۴۵ نفر، به
عنوان متهم، کیفرخواست (قرار مجرمیت) صادر شده و گفته میشود
حداقل برای ۷ نفر از این
افراد، اشد مجازات (حکم اعدام) از دادگاه انقلاب درخواست شده است.
یکی
از مدیران وبسایتهای “آویزون” و “ایکس پرشیا” که در پروژه گرداب دستگیر شد و یک هفته
بعد، به دلیل یافت نشدن مدرکی علیه او، با قید وثیقه آزاد شد درباره دادسرای
رسیدگی به جرائم رایانهای
در آن زمان نزد عدالت برای ایران چنین شهادت میدهد:
«در طول مدت بازداشت دوبار از بند ۲الف
به دادسرای جرائم رایانهای
برده شدم. دفعه اول مرا به طبقه دوم دادسرا بردند. آنجا اتاقی بود که در دو ردیف
کامپیوتر گذاشته بودند و افرادی که پشتش کار میکردند.
در هر ردیف ۷-۸ تا کامپیوتر
بود. سایت ما داون شده بود اما در آنجا به من صفحاتی از آرشیو پستهایی از سایت را نشان دادند و میخواستند
اسامی واقعی افرادی را که در بحثها
شرکت کرده بودند نام ببرم.» وی در بازجوییها
برای اعلام اسامی یادشده، در فشار روانی قرار گرفته و تهدید و ضرب و شتم شده
است.
بر
اساس شهادتهای
کتبی برخی از زندانیان پروژه گرداب، مقامات قضایی مشغول به کار در دادسرای جرائم
رایانهای، به کرات معیارهای دادرسی منصفانه را نقض کردهاند. به عنوان مثال، قرار بازداشت موقت برخی از متهمان تا چندین ماه
یا چند سال پس از بازداشت از سوی آنها تمدید شده است و بازپرسان دادسرای یادشده،
به خصوص محمد مهدی موسوی، بازپرس شعبه اول این دادسرا که رسیدگی به بسیاری از
پروندههای یادشده را بر عهده داشته، علیرغم
درخواستهای مکرر بازداشتشدگان
و خانوادههای آنان، با تبدیل قراربازداشت به وثیقه یا کفالت موافقت نکرده است.
برخی از زندانیان همچنین مدعی هستند که بازپرس پرونده در جریان شکنجهها و اعترافگیری
اجباری حضور داشته است.
وحید
اصغری، یکی از متهمان این پرونده از محمد مهدی موسوی به عنوان بازپرس که با شکنجهگران همکار بوده و به آنها دستور میداده شکایت
کرده است. اما از نتیجه این شکایت اثری در دست نیست. سعید ملکپور، متهم دیگر این پرونده نیز در نامه خود می نویسد: «در طول
بازداشت موقت، مخصوصا ماههای
ابتدایی توسط گروه پدافند سایبری سپاه تحت انواع شکنجههای
روحی روانی و جسمی قرار گرفتهام
که برخی از این شکنجهها
در حضور بازپرس پرونده، آقای موسوی صورت گرفته است. بخش زیادی از اقاریر
من، در اثر فشار، شکنجه روحی، روانی و جسمی ، تهدید خود و خانواده ام و وعده آزادی
سریع در صورت اقرار به مطالب خلاف واقع، مطابق خواسته و دیکته بازجوها انجام گرفته
است. توضیح این که اقرارها در حضور بازپرس نیز با حضور بازجوها و تهدید به وخیمتر شدن شدت شکنجهها، جهت
جلوگیری از اعلام اقرار تحت فشار به بازپرس صورت میگرفت.»
نه
فقط مقامات قضایی تحت سرپرستی رضا جعفری در نقض حقوق متهمان نقش داشتهاند، خود وی نیز در مصاحبههای
تلویزیونی متعدد که در روزهای اول سال ۱۳۸۸ از شبکههای
مختلف تلویزیون دولتی جمهور اسلامی پخش شده، ضمن توضیح اقدامات دادسرای ویژه جرائم
رایانهای، اعلام میکند
که برای مدیران سایتهای
پورنو، به عنوان فساد فیالارض،
درخواست مجازات اعدام خواهند کرد: «فردی که تعداد زیادی سایت دارد مدیریت میکند. با ۲۵۰
سایت مستهجن و غیر اخلاقی دنیا ارتباط داره، میآد
اونجا روابط نامشروع با محارم رو ترویج میده،
میآد عمل خلاف با کودکان را ترویح میدهد،
و طی با بهائم را دارد ترویج میدهد،
میآید به مقدسات دین ما اهانت میکنه،
به پیامبر خودمون، به پیامبران الهی داره توهین میکنه،
دستجات عزاداری رو زیر سوال میبره،
و اون چیزی که در شان خودشون هست نثار میکنه
به مقدسات ما، به نظر من اگر این عنوان افساد فیالارض
نداشته باشد دیگر هیچ چیزی در دنیا به عنوان افساد فیالارض
نخواهیم داشت. وقتی ما موضوع را مشخص کردیم خب حکمش هم مشخص است. افساد فیالارض حکم و مجازاتش اعدام است…درخواست ما هم همین است. یعنی اگر
برای اینها چنین مجازاتی اعمال نشه قطعا یک جای کار ما اشکال دارد یا اشکال از
قانون ماست و قطعا ما پیگیر کار اینها هستیم…ما بدون هیچگونه ترحمی با اینها
برخورد خواهیم کرد چون اینها به حریم خصوصی مردم وارد شدند، با اعتقادات مردم بازی
کردند و موجبات افساد فیالارض
را در جوامع فراهم کردند.»
در
نهایت گفته میشود
۷ نفر از
متهمان پرونده[۱] یادشده دقیقا با همین عنوان اتهامی فساد فیالارض،
به اعدام محکوم شدند. ما توانستیم از صدور حکم اعدام بر مبنای کیفرخواست اولیه،
برای ۵ نفر اطمینان
حاصل کنیم که تا لحظه نوشتن این گزارش، حکم اعدام حداقل سه نفر از آنها قطعی شده
است. اما اسامی دو نفر دیگر علیرغم
تلاش فراوان، همچنان بر ما پوشیده است.
جعفری
همچنین در یک مصاحبه تلویزیونی که در ۳۰ فروردین ۱۳۸۸ پخش
شده گفته است: «تمام متهمان به ارتباط با عوامل بیگانه اعتراف کردهاند و حتی چکها
و پولهایی که این افراد از عوامل خارجی دریافت کردهاند،
به صورت مستند در پروندههای
آنها موجود است. علاوه بر این، مکالمات و مکاتباتی هم که از طریق اینترنت با عوامل
بیگانه داشتهاند،
به عنوان مدرک در پروندههایشان
وجود دارد.» او همچنین در این مصاحبه میگوید
که با متهمان این پرونده بدون هیچ ترحمی برخورد خواهند کرد.
وحید
اصغری، یکی از متهمان این پرونده در شکواییه خود مینویسد
که تحت شکنجههای
بسیار شدید وادار شده که به دروغ اعتراف کند ماهیانه ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار از دولت آمریکا برای جنگ نرم
دستمزد دریافت میکرده
است. او مینویسد:
«به خاطر دریافت عکسهای
تمسخر رهبر و سران نظام وامامان شیعه در ایمیلم،
به اجبار و اتفاقی، اتهامات توهین به امامان و توهین به رهبری و تشویش اذهان عمومی
در بازجوییها
به من بستند در حالی که دریافت آن ایمیلها به اختیار خودم نبوده است. به خاطر آگهیهای
گوگل و استراتژیست گوگل بودن و دریافت پول از آن موسسهٔ عظیم فناوری جستوجو، اتهام تحصیل مال نامشروع
به بنده زدهاند!…
شدیدا اصرار دارند که من عضو منافقین [سازمان مجاهدین خلق] هستم و در شاخهٔ فرهنگی
آنان فعالیت میکنم
و اتهام بزرگم به کذب همین است! در حالی که هیچ ارتباطی با آنها نداشتهام
و هیچ یک از آنها
را ملاقات نکردهام
وشناختی از آنان ندارم!»
پس
از تصویب قانون جرائم رایانهای
در تیرماه ۱۳۸۸، دادستانی کل
کشور طبق وظیفهای
که این قانون بر عهدهاش
گذاشته بود، کارگروهی را برای تعیین مصادیق مجرمانه در وبسایتها و فضای مجازی تشکیل داد. این کارگروه در بهمنماه ۸۸، محتواهای
اینترنتی را که در جمهوری اسلامی، جرم و مشمول مجازات شناخته می شود تصویب
کرد. براساس این فهرست، بیش از ۴۰
عنوان عمل مجرمانه در فضای اینترنتی شناخته شده که شامل تولید محتوا علیه عفت و
اخلاق عمومی، محتوا علیه مقدسات اسلامی، محتوا علیه مقامات و نهادهای دولتی و
عمومی و نیز محتوا علیه امنیت ملی میشود.
اعمالی مثل تشکیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی (سایبر) با هدف برهم زدن امنیت
کشور، محتوایی که به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد کند، انتشار محتوا علیه
اصول قانون اساسی، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، اخلال در وحدت ملی و
ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی، تبلیع به
نفع گروهها و سازمانهای
مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمانهای حکومتی و عمومی میشود.
به
عنوان مثال، در این مصوبه انتشار فیلترشکنها
و آموزش روشهای
عبور از سامانههای
فیلترینگ، بازانتشار و ارتباط (لینک) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانیهای اینترنتی مسدودشده، نشریات توقیفشده
و رسانههای وابسته به گروهها
و جریانات منحرف و غیر قانونی از جمله مصادیق تولید محتوای علیه امنیت ملی و
مقامات و نهادهای دولتی شناخته شده است.
در
پی تصویب این مصوبه، رضا جعفری اعلام میکند
که دادسرای تحت نظارت او برای اجرای آن در حال رصد کردن تمامی وبسایتها
با ابزار و نرم فزارهایی
بسیار پیشرفته است. او در این مصاحبه نبود تجهیزات و نرمافزارهای لازم را دلیل عدم برخورد مناسب با سایتهایی که در جریان
اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸
از نظر وی اخبار کذب منتشر می کردند می داند.
قرار
گرفتن در لیست تحریمهای
حقوق بشری اتحادیه اروپا
اتحادیه
اروپا در ۴ فروردینماه ۱۳۹۱ در بروکسل، ۱۷ مقام ایرانی از جمله رضا جعفری را
به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشتهاند از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کرد. کلیه داراییهای این مقامات نیز در اروپا توقیف شده است. بر اساس بیانیه
اتحادیه اروپا، رضا جعفری مسئول بازداشت و بازجویی از وبلاگنویسان
و روزنامهنگاران پس از انتخابات مناقشهبرانگیز
ریاست جمهوری سال ۸۸ است.
اسامی
پنج تن از این هفت نفر مشخص و به شرح زیر است: احمدرضا هاشمپور،
سعید ملکپور، وحید اصغری، مهدی علیزاده و حسن سیسختی
اما اسامی دو نفر دیگر علیغم
تلاش فراوان، همچنان بر ما پوشیده است.
نگاهی به
ازدواج کودکان در ایران
لیلا ابوطالبی
بعضی
حرف ها را نباید گفت باید زد،تا که جمله ها بشکنند و نای راست کردن کلماتشان را هم
نداشته باشند حتی در ذهن خوشونت از همان کودکی توفیق اجباری بود.
ازدواج
کودکان،بیماری مضمنی زیر پوست جامعه است کە گاهی فکر میکنیم این موضوع بخشی از
اداب و سنن گذشته بوده و دیگر وجود ندارد، اما در
نقاط ایران در حال اثبات شدن است، سازمان ملل به هر نوع ازدواج زیر ١٨سال
ازدواج کودکان اطلاق میکند، ولی خیلی از کشورها بخصوص ایران از این قانون تبعیت
نمیکنند. ازدواج کودکان از جمله معضلات امروز جامعه ایران است که اخبار مربوط به
این موضوع کمتر شنیده میشود، داستان غمانگیز کودکانی که بجای مدرسه رفتن و کودکی
کردن یکشبه از دنیای بچگی به دنیای بزرگسالی پرتاب میشوند.ازدواج کودکان را به هر
نوع ازدواج در زیر سن 18 سال قبل از اینکه دختر به لحاظ جسمی و روانی آمادگی پذیرش
مسئولیت های زناشویی و بچه داری را داشته باشد، اطلاق می کند. بر همین مبنا در
مواردی که کودک در زیر این سن ازدواج کند، ازدواج زودهنگام کودکان رخ داده است؛
ازدواجی که توسط پدر یا پدربزرگ کودک از جانب وی شکل گرفته و در آن توجهی به حداقل
سن قانونی ازدواج نشده است . ازدواج کودکان شکلی از زناشویی است که در آن حداقل
یکی از طرفین کمتر از 18 سال سن دارد. در بیشتر موارد این دختر است که هنوز یک
کودک میباشد. همانطور که پیش از این بحث آن رفت، در ایران رسیدن به یک آستانه
بیولوژیکی و جسمی بدون در نظر گرفتن سن، صلاحیت برای ازدواج است از منظر جنسی و
حقوق بشری عمل ازدواج زودهنگام کودکان پیامد بدیهی سرکوب جنسی و اعمال مخرب سنتی
است که به نگه داشت نابرابریهای جنسیتی و سرکوب بیشتر می انجامد. در جهان درحال
توسعه، مساله ی بغرنج ازدواج زودهنگام کودکان با بالا رفتن جمعیت جوانان رو به افزایش
است و عامل اصلی مسئول دراین قضیه افزایش سطح فقر، فقدان دانش و تحصیلات و تبعیت
از الزامات فرهنگ مردسالارانه و باورهایی است که به اشتباه واداشتن دختران به
ازدواج های ناخواسته و زودهنگام را عاملی برای حمایت و محافظت از آنها می دانند
.متاسفانه باوجود پیامدهای جسمانی و تبعیض نسبت به دختران جوان، قدمهای اندکی برای
خاتمه عمل ازدواج زودهنگام کودکان در ایران برداشته شده است.
نگاه مرد
سالارانه در تفکر سنتی حاکم بر بخشی از جامعه یکی دیگر از دلایل رواج ازدواج
دختران کم سن و سال میباشد که آنها را بشدت آسیب پذیر میند، البته این نگاه مرد
سالارانه و تفکر سنتی بغیر از مذهب و قوانین شریعت، متاثر از عوامل محیطی هم هست.
در بخشهایی از ایران مثل آذربایجانشرقی
در نواحی روستایی و فقیر نشین ازدواج زود هنگام بیشتر رواج دارد، در بعضی از
روستاهای سراب دختران حتی در سن ١یا ٢ سالگی نامزد میشوند یا حتی گاهی دختر در
رحم مادرش نامزد شده و تقریبا هیچ بچه مجردی بالای ۵ سال در این روستا وجود ندارد. خونبس
هم نوع دیگهای از ازدواج کودکان است که در نواحی از خوزستان به چشم میخورد، این
نوع ازدواج برای پایان دادن به یک نزاع به واسطه تصمیم بزرگان دعوا صورت میگیرد،
بدین صورت که یکی از دختران طرفین نزاع بدون در نظر گرفتن سن و شرایط جسمانی دختر
بعنوان عروس به خانواده مقابل داده میشود. در دنیا هرساله بیش از ١٢ میلیون دختر
زیر ١٨ سال ازدواج میکنند و در حال حاضر بیشتراز چند میلیون زن در دنیا وجود
دارند که در زمان کودکی ازدواج کردند. حتی بسیاری از ازدواجها ثبت رسمی نمی
شوند، مثل کودکانی که مادرانشان فاقد شناسنامه هستند و یا دختر بچههایی که به
ازدواج موقت یا صیغه اشخاص در میآیند و یا کودکانی که فروخته میشوند. ازدواج زود
هنگام دارای پیامدهای اجتماعی، روحی، روانی و جسمی میباشد. یکی از پیامدهای آن،
طلاق و بیوه شدن این دختر بچههاست،برخی روحانیون براین باورند که ازدواج در سنین
پایین موجب استحکام خانواده میشوند درحالیکه بیشتر طلاقها حاصل این ازدواجهاست.
پیامدهای ازدواج در کودکان و نوجوانان نسبت به بزرگسالان به مراتب شرایط سخت تری
را به دنبال دارد، چون ازدواج در سن پایین موجب میشود کودکان فرصت ادامه تحصیل را
نداشته باشند، در نتیجه شانس کمتری برای کسب درآمد دارند،فرزندان آنها بیشتر در
فقر و تنگدستی بزرگ میشوند و چرخه فقر بازتولید میشود. خشونت خانگی هم یکی دیگر
از آسیبهاییست که متوجه کودکانی که به ازدواج زودهنگام تن دادهاند میشود.همه
حرفام شده بایدهای اجباری یه تکلیفی که خود میدونم همش آه تو اون جاری همه دنیام
شده شاید یه شایدهای پر تردید یه تردیدی که میدونم گرفته کودکیم رو نادید خیالم
داره میخوابه مثل خواب زمستونی همه حرفام شده باید به باید های اجباری یه حرف هایی
که می دونی شده قانون اجباری.باید گفت نه به ازدواج اجباری
اعتراف
به عدم مشروعیت نظام نزد مردم از فساد سیستماتیک
حلیمه حسن سوری
فساد
اقتصادی در جمهوری اسلامی چنان گسترده شده که مقامات حکومتی هم مدام به آن اعتراف
میکنند. غلامرضا تاجگردون از تریبون مجلس شورای اسلامی از فساد سیستماتیک در
جمهوری اسلامی سخن میگوید و احمد توکلی نیز گفته «مردم میفهمند که ما اسلام را
پله قرار دادهایم
غلامرضا
تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه،
هشتم امرداد ۱۳۹۸، در نشست
علنی مجلس شورای اسلامی گفته «در شرایط کنونی فساد اداری و اقتصادی در حال تبدیل
شدن به فساد سیستماتیک است.» وی از وارد کردن اتهام فساد توسط مسئولان به مسئولان
قبل از خود هم انتقاد کرده است.غلامرضا تاجگردون در بخشی از سخنان خود گفته است:
«شعار هستهای حق مسلم ماست ورد زبان همه ما بود، بعد برجام را مینگاریم و به
تصویب میرسانیم و به بهانه برجام به گروهی میتازیم و گروه دیگر آن را افتخار میدانیم،
چند صباحی نگذشته بود که برگه برجام که کف مطالبات ما بود توسط دشمن دیرینه ما
پاره شد و به دست خود ما کف خواستههایمان یعنی برجام به سقف مطالبات یعنی بازگشت
آمریکا به پذیرش برجام تبدیل میشود، تحریم جدی میشود و برجام فراموش میشود.
تورم لجامگسیخته بر گُرده مردم سوار میشود و به ناگه همه دزد میشوند، دزدی هم چپ
و راست نمیشناسد، هر کسی تلاش میکند دولت رقیبش را دزدتر نشان داده و دولت خودش
را منزهتر.»
این
نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی با انتقاد از افشاگریهای جناحهای درون
حکومت علیه یکدیگر، خطاب به نمایندگان گفته: «البته که شما بهتر از من میدانید
مردم گیج شدهاند و میگویند اینکه مجلس است و عصاره فضائل و در رأس امور، آن هم
دولت است و منتخب خودمان و این هم قوه قضائیه آمده است تا سختگیری کند و قوه پاکی
را نمایش دهد، این یعنی چه؟ یعنی که قبل از آن فاسد بودهاند، پس این ملت به چه
امیدی، به چه چیزی امیدوار بودهاند؟ مردم میگویند اینها همه نمایش است.»
که
«این را میدانم که فساد اداری و اقتصادی در حال تبدیل شدن به فساد سیستماتیک است
و عمده عوامل سرعت این اتفاق را بیش کرده است، اما همواره راه بازگشت است، چرا که
به رغم سختیها، شواهد نشان میدهد ملت فهیم ایران باز هم انتخابشان چه رفراندومی
باشد و چه نباشد همین است و بس!»
او
همچنین گفته که «بدون تعارف، مردم از ما نگران هستند و این نگرانی چپ و راست و
اصلاح طلب و اصولگرا نمیشناسد، آنان میگویند هر چه خواستید در اختیارتان گذاشتیم
و هر نوع حمایتی که خواستید بر شما عرضه کردیم، دولت، مجلس، قوه قضائیه و مردم همه
در یک کشتی نشستهایم و متأسفانه هر کس میخی بر کف این کشتی کوبیده تا خود را
مستحکم کند و نادانسته جامعه را به انحراف میکشاند.»
این
نماینده مجلس نیز مانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی حالا که به سختی و بدبختی
رسیده، پای مردم را پیش کشیده و نتیجه گرفته است: «بالا بودن نرخ تورم و رسیدن این
نرخ به عدد افسانهای ۵۰
همراه با رکود و بیکاری بالا و شکننده به جز با عشق به میهن و دین و انقلاب قابل
تحمل نیست. باید بپذیریم این مسیر یک انتخابی بود که همه با هم کردیم، برنامههایی
داده شد، اتفاقی در آن حاصل شد، مقاومتی صورت گرفت و به واسطه این مقاومت ایستادگی
و دشمنیها فزون گشت و بدون تعارف شرق و غرب هر یک نقشهای برای این وضعیت کشیدند.»
تاجگردون
همچنین از فرصت استفاده کرده تا در میان این سخنان، بهرهای هم برای اصلاحطلبان و
انتخابات پیشِ روی مجلس شورای اسلامی ببرد. او گفته که «نیاییم جامعه را به دو
قطب تبدیل کنیم و بگوییم اصلاحطلب یعنی ضد انقلاب و ضد ولایت و دیگری یعنی عین
ولایت و انقلاب. هیچگاه این جمله را فراموش نکنیم صندوقهای رأی که هر یک میخ
استحکام انقلاب است، چپ و راست نمیشناسد. و مردم هم آنچه را که بیشتر میپسندند،
خدمت است. امروز وقت اختلاف و ایجاد نگرانی برای مردم نیست، دیگران آمدند و رفتند،
ما هم بخواهیم و نخواهیم، میرویم و آنچه باقی میماند، خاطرات خوب و بد است. و چه
بهتر که نیک نامی بر ذهن مردم چیره شود، امیدوارم که همه با هم بر مسیر انقلاب و
مردم برگردیم، یعنی مسیری که منافع مردم و نه جناح خودمان باشد!»
این
نماینده اصلاحطلب در حالی به وضعیت جمهوری اسلامی در زمینه گسترش فساد و نداشتن
پایگاه اجتماعی در میان مردم اشاره کرده که مقامات دیگری، از جمله در میان
اصولگرایان، نیز هستند که این موضوعات را پیش میکشند.
احمد
توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس سازمان «دیدهبان شفافیت و عدالت» که یک
سازمان ظاهرا مردمنهاد (NGO) است
روز دوشنبه هفتم امرداد در گفتگو با روزنامه ایران گفته که «مردم میفهمند که ما
اسلام را پله کردیم!»
این
جمله احمد توکلی اشاره به شعار «اسلامو پله کردند، مردم رو ذله کردند» است که در
دو سال گذشته بارها و بارها در تجمعات اعتراضی کارگران، آموزگاران، بازنشستگان،
کشاورزان و مالباختگان فریاد زده شد.احمد توکلی در گفتگو با روزنامه ایران همچنین
گفته است: «همانقدر که شکم مردم باید سیر باشد، احساس آزادی و بهرهمندی از حقوق
شهروندی آنها هم باید تأمین شود. شکم سیر بدون آزادی باز هم منجر به نارضایتی میشود.
کما اینکه خیلیها معتقدند و اعتقاد درستی هم هست که به خطر انداختن آزادیهای
مشروع در نهایت معیشت را هم در جامعه به خطر میاندازند.»
این
فعال اصولگرا افزوده است: «بیاعتمادی از آنجا شروع شد که مردم احساس خیرخواهی
دولت و حاکمیت را نسبت به خودشان در حال تضعیف دیدند. رقابتهای سیاسی ما تبدیل به
جنگ شد. هی میگفتیم رفاقت بعد از رقابت، اما کجا؟ مردم مگر نمونهای از این رفاقت
بعد از رقابت را دیدند؟ هی همه گفتند مبارزه با فساد، اما از تمام دولتها و
سازمانها و جناحهای سیاسی انواع و اقسام پروندههای فساد و اختلاس بیرون آمد. من
میخواهم بگویم اگر مردم به ما اعتماد ندارند مشکل خودمان است. اگر درست کار کرده
بودیم، اگر فساد نشده بود به خدا رسانههای بیگانه ده برابر این هم علیه حکومت
تبلیغ میکردند کسی باور نمیکرد. چون مصداقی نداشت که باور کنند. اما الان مردم
چرا نباید باور کنند که اینها راست میگویند؟ سرتان را هر طرف بچرخانید پرونده
فساد و آقازادهها و رانت را میبینید.»احمد توکلی گفته که «شرایط امروز ما از
زمان جنگ بدتر است. زمان جنگ مردم پشت جبههایها بودند، اما امروز مردم به دلیل
همین شکاف اعتماد پشت سربازان جنگ اقتصادی نیستند یا به اندازه کافی حمایت نمیکنند.»
این
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزوده است: «در بالادست و در حاکمیت این احساس
خطر ایجاد نشده و رفتارها با شرایط تطبیق داده نشده. خیلی از مسئولان ما هنوز
طوری حرف میزنند و رفتار میکنند که انگار هیچ مشکلی در کشور نیست. متأسفم بگویم
که میهندوستیای که در زمان جنگ در کشور میدیدیم الان حداقل در بخشی از جامعه
نمیبینیم.»همانگونه که از این دو نمونه اعترافات چهرههای شاخص نظام در دو جناح
اصولگرا و اصلاحطلب درباره شرایط کنونی دیده میشود، در نهایت هر دو به یکدیگر
توصیه میکنند که باید بر اختلافات خود چیره شده و اجازه ندهند که نارضایتی مردم و
روی گرداندن آنها از جمهوری اسلامی به کل نظام ضربه بزند.
گروه های نیابتی ایران در سوریه و عراق
حمید رضائی آذریانی
«مدافعان حرم اهل بیت» یا «مدافعان حرم» به گروهی از اعضای سپاه٬
بسیج٬ نیروهای مذهبی حامی آیتالله خامنهای و برخی مراجع تقلید شیعه و ۱۵
گروه از شبهنظامیان شیعه گفته میشود که با عنوان «دفاع» از آرامگاههای امامان
شیعه و نوادگان آنها در سوریه و عراق مشغول جنگ هستند. اعضای این گروه شبهنظامی
که نیروی «قدس» سپاه پاسداران با همکاری حزبالله لبنان در آموزش و ساماندهی آنها
نقش دارد را ترکیبی از شیعیان ایران٬ افغان٬ پاکستان٬ عراق٬ سوریه و لبنان تشکیل
دادهاند.
در ایران از مجموعهای به نام قرارگاه مرکزی «امام حسین» وابسته به
سپاه پاسداران که حسین همدانی جانشین آن است به عنوان مهمترین مرکز سازماندهی و
هدایت نیروهای «مدافعان حرم» نام برده میشود.
از قرارگاه مرکزی «امام حسین» اطلاعات چندانی در دست نیست٬ اما به
نظر میرسد این قرارگاه با هدف هدایت جنگ در سوریه و عراق راهاندازی شده باشد.
حسین همدانی فرمانده سابق سپاه تهران٬ شناختهشدهترین عضو ارشد
این قرارگاه است که در دو سال اخیر بارها درباره تحولات سوریه و چگونگی راهاندازی
واحدهای «بسیج» و سایر گروههای مسلح در این کشور سخنرانی کرده است.
آقای همدانی در سخنرانیها و گفتوگوهای رسانهای خود جزییات
زیادی درباره عملکرد ایران در سوریه بیان کرده و گفته در حال حاضر۷۰
هزار جوان «علوی»٬ «سنی» و «شیعی» در سوریه توسط سپاه برای جنگ سازماندهی شدهاند.
همدانی افزوده این جوانان در قالب ۴۲
گروه و ۱۲۸ گردان در سوریه در حال جنگ بوده و ۱۳۰ هزار بسیجی آموزشدیده ایران نیز به منظور جنگ منتظر ورود به
سوریه هستند.
محمد اسکندری٬ فرمانده سپاه «ملایر» یکی دیگر از فرماندهان سپاه است که اعلام کرده این سازمان نظامی ۴۲ تیپ و ۱۳۸ گردان مجهز را برای جنگ با مخالفان بشار اسد در داخل خاک سوریه آماده کرده است.
محمدعلی جعفری٬ فرمانده کل سپاه پاسداران، نیز تعداد نیرویهای
مبارز در عراق و سوریه را در مجموعه ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرده که در قالب نیروهای «مسلح
مردمی» مشغول جنگ هستند.
همه این نیروها در قالب سپاه بینالمللی «مدافعان حرم» در سوریه و
عراق میجنگند.
سپاه بینالمللی «مدافعان حرم»
«مدافعان حرم» با عضوت غیررسمی نیروهای «قدس» سپاه پاسداران و دستکم
۱۵ گروه نظامی مشهور تشکیل شده که در حال حاضر در سوریه و عراق در
حال جنگ با گروه «داعش» هستند.
هسته اولیه گروه «مدافعان حرم» را آنطور که رسانههای ایران گزارش
کردهاند گردان «ابوالفضل العباس» به رهبری فردی به نام «عبدالامیر الربیعی» تشکیل
داده است.
اعضای گردان «ابوالفضل العباس» که در شهر نجف و با فتوای «شیخ قاسم
الطائی» یکی از علمای شیعه عراق در سال ۲۰۰۵ میلادی پایهگذاری
شده٬ شامل «گردانهای حزبالله» شیعه و برخی دیگر از نیروهای شبهنظامی شیعی این
کشور هستند که سابقه فعالیت بعضی از آنها به دوران صدام حسین میرسد.
گردان «ابوالفضل العباس» یکی از نخستین گروههای شیعه عراقی بود که
با آغاز درگیریها در سوریه راهی این کشور شد و در اول فوریه ۲۰۱۳ میلادی رهبری چندین گروه دیگر جنگجویان شیعی در سوریه را برعهده
گرفت و با انتشار بیانیهای رسمی اعلام موجودیت کرد.
در این بیانیه به تشکیل گروهی جدید و بینالمللی با همین نام اشاره
شده که هدف آن «ایمان به اسلام و مقاومت در برابر گروههای تکفیری» اعلام شده بود.
مهمترین گروههایی که در حال حاضر در سوریه و عراق مشغول جنگ با
گروه «داعش» هستند را نیروهای زیر تشکیل میدهند:
۱- نیروی «قدس» سپاه پاسداران:
از این نیرو بعد از نیروی زمینی٬ هوایی٬ دریایی و بسیج به عنوان
پنجمین نیروی سپاه پاسداران نام برده میشود که ماموریتهای «برونمرزی» این نهاد
را برعهده دارد. نیروی «قدس» در جریان جنگ ایران و عراق راهاندازی شد و هدف آن
انجام ماموریتهای شناسایی و نظامی در خاک عراق بود.
پس از آغاز ناآرامیها در سوریه در سال ۲۰۱۱ دور جدیدی از ماموریتهای نیروی «قدس» سپاه در منطقه به خصوص سوریه
آغاز شد٬ ضمن این که این ماموریت با حمله گروه «داعش» به عراق٬ گستردهتر از قبل
نیز شده است.
نیروی «قدس» سپاه پس از دستگیری و آزادی چندین فرمانده ارشد خود در
ماههای نخستین درگیری سوریه٬ به آرامی رویکردش در اعزام نیرو را تغییر داد و به
حزبالله لبنان در زمینه اعزام٬ آموزش و سازماندهی این نیروها نقش بیشتری داد.
در این تغییر رویکرد٬ فرماندهان این نیرو تصمیم به راهاندازی
«ستاد مردمی مدافعان حرم» در ایران گرفتند تا از این طریق بتوانند نیروهای داوطلب
جنگ در سوریه را سازماندهی و به این کشور اعزام کنند.
این ستاد تاکنون بیش از ۱۰ تجمع با عنوان
«مدافعان حرم» در تهران و تجمعات فراوان دیگری در سایر شهرهای ایران به منظور
تشویق جوانان مذهبی برای پیوستن به جنگ سوریه برگزار کرده است.
مسئولیت برگزاری این تجمع را هیاتی در تهران به نام «هیاتالرضا»
برعهده دارد که مداح آن یعنی عبدالرضا هلالی یکی از کارمندان سپاه تهران است.
این ستاد طی سه سال گذشته توانسته دهها تن از جوانان مذهبی فعال
در مساجد٬ حسینیهها٬ پایگاههای بسیج و حتی برخی اعضای سپاه شهرستانها را از
ایران برای جنگ به سوریه اعزام کند.
پیکر دهها تن از اعضای این گروه تاکنون در شهرهای مختلف ایران
تشییع و به خاک سپرده شده و از تعداد دقیق این کشتهها اطلاع دقیقی در دست نیست.
سپاه پاسداران با وجود تشدید درگیریها در سوریه و عراق و حضور
رسمی قاسم سلیمانی در میادین جنگی عراق٬ همچنان از طریق گروه «مدافعان حرم» اقدام
به اعزام نیرو به این دو کشور میکند تا هزینههای منطقهای و بینالمللی دخالتهای
خود در امور داخلی برخی کشورهای منطقه را کاهش دهد.
۲- حزبالله لبنان
حزبالله لبنان شناختشدهترین گروه در جنگ شیعیان با گروه «داعش»
در سوریه و عراق است که حسن نصرالله٬ دبیرکل آن بارها حضور نظامی نیروهای این
گروه در سوریه را تاییدکرده است.
حزبالله لبنان از اواخر سال ۲۰۱۲ در درگیریهای سوریه مشارکت داشته و شمار کشتههای آن تا بیش از ۲۵۰ نفر اعلام شده است.
این گروه به عنوان مهمترین مرجع آموزش و طراح جنگ شهری در عراق و سوریه
محسوب میشود که به خواست ایران وارد درگیریها در این دو کشور شده است. بسیاری از
شبهنظامیان شیعی در این دو کشور از سوی فرماندهان زبده حزبالله لبنان آموزش داده
میشوند.
علت واگذاری این ماموریت به حزبالله لبنان از سوی نیروی «قدس»
سپاه٬ تجربه بالای این گروه در جنگ چندین ساله با اسرائیل است؛ سالها جنگ شهری و
منطقهای٬ فرماندهان این نیرو در جنگ شهری را زبده کرده است.
«حزبالله لبنان» با الهام گرفتن از الگوی همکاری خود با نیروی
«قدس» سپاه٬ دستکم از دو گروه «کتائب حزبالله» و «عصائب اهل الحق» در عراق برای
تعلیم و تجهیز چند گروه شبهنظامی شیعی دیگر استفاده میکند.
بسیاری از نیروهای این گروه در حال حاضر در مناطقی از سوریه و
عراق با گروه «داعش» مشغول جنگ هستند.
در سایت رسمی آیتالله خامنهای صفحه ویژهای به نام «مقاومت» راهاندازی
شده که محتوای بسیاری از آن مربوط به حسن نصرالله٬ فعالیتهای حزبالله لبنان و
سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره تحولات این مناطق است.
در این صفحه نقشهای وجود دارد که کشورهای ایران٬ بحرین٬ سوریه٬
عراق٬ یمن٬ لبنان٬ پاکستان٬ میانمار٬ هندوستان٬ فلسطین٬ مصر٬ لیبی و تونس را با
رنگهای متفاوتی ترسیم کرده و این کشورها را محور «مقاومت اسلامی» معرفی کرده
است.
مدیریت اصلی اجرای این پروژه آنطور که سردارعلی شادمانی٬ معاون
عملیات ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده از سوی آیتالله خامنهای به سپاه
پاسداران واگذار شده است.
این نقشه نشانه دقیق و روشنی از سیاستهای جمهوری اسلامی برای
گسترش نفوذ خود در این کشورها است که در حال حاضر با عاملیت حزبالله لبنان دنبال
میشود.
در این سیاست٬ حزبالله لبنان ماموریت یافته در کشورهای مذکور
اقدام به راهاندازی «هستههای مقاومت» به نام «حزبالله» کند.
حزبالله لبنان براساس این نقشه و با همکاری نیروی «قدس» سپاه
پاسداران تاکنون توانسته در سوریه٬ عراق٬ پاکستان٬ یمن٬ فلسطین و تونس اقدام به
راهاندازی تشکیلات «حزبالله» کند.
حزبالله لبنان در سالهای اخیر همسو با جمهوری اسلامی درباره
تحولات داخلی این کشورها موضعگیری روشنی داشته و از تخولات این کشورها همسو با
منافع ایران دفاع کرده است.
۳- حزبالله سوریه
حزبالله سوریه شاخه دوم حزبالله لبنان در کشور سوریه است که حسین
همدانی٬ جانشین قرارگاه مرکزی «امام حسین» تشکیل این مجموعه از سوی جمهوری اسلامی
را تایید کرده است.
این گروه شامل جنگجویان حامی بشار اسد در سوریه است و به صورت
محدود به ارتش این کشور در پیکار با مخالفان اسد کمک میکند.
حزبالله سوریه در آوریل ۲۰۱۴ میلادی ضمن اعلام
کشته شدن هشت تن از اعضای خود با صدور بیانیهای اعلام موجودیت کرد.
طبق گزارشها اعضای حزبالله از شیعیان ۱۲
امامی سوریه تشکیل شده و آموزش آنها بر عهده فرماندهان حزبالله لبنان و سپاه
پاسداران است.
تعداد نیروهای این گروه ۱۵ هزار نفر برآورد میشود و اعضای آن در فیلمی که منتشر شده٬ اعلام کردهاند راه روحالله خمینی را ادامه خواهند داد و به دفاع از آرامگاه «حضرت زینب» خواهند پرداخت.
۴- سپاه «بدر»
سپاه «بدر» مشهورترین عضو «مدافعان حرم» در عراق است که رابطه
بسیار نزدیکی با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در ایران دارد. این سپاه جزء ۴۲
گروه شبهنظامی فعال در عراق است که به همراه ۲۸
گروه شبهنظامی دیگر «مستقیما مورد حمایت ایران» قرار دارند.
سپاه «بدر» شاخه نظامی مجلس اعلای اسلامی عراق بوده که در سال ۱۹۸۰ میلادی توسط محمدباقر حکیم رئیس وقت این تشکل سیاسی - نظامی و با
عضویت گروهی از اسرا و پناهندگان عراقی در ایران تاسیس شد.
اعضای این سپاه خود را از فداییان روحالله خمینی٬ بنیانگذار
جمهوری اسلامی، میدانند و در زمان صدام حسین٬ مبارزه با رژیم وی را «جهاد فیسبیلالله»
عنوان میکردند.
فرماندهی سپاه «بدر» را در حال حاضر هادی عامری بر عهده دارد که
پیشتر نماینده مجلس و وزیر حمل و نقل دولت عراق بوده و شخصیت مهمی در «بسیج مردمی»
عراق علیه گروه «داعش» است.
هادی عامری ارتباط بسیار نزدیکی با قاسم سلیمانی٬ فرمانده نیروی
«قدس» سپاه دارد و تاکنون تصاویر متعددی از این دو فرمانده نظامی در عراق منتشر
شده است.
پنجم نوامبر سال ۲۰۱۴ نیز تصویری از عامری و سلیمانی در خانه رهبرجمهوری
اسلامی منتشر شد که در آن زمان بازتابهای فراوانی به همراه داشت و نشانه نزدیکی
این فرمانده سپاه عراق به رهبر جمهوری اسلامی بود.
این سپاه چندی پیش ویدیویی در تعریف و تمجید از آیتالله خامنهای
ساخته و پخش کرده است.
مقر کنونی این سپاه در عراق٬ پادگان «اشرف» مقر سابق اعضای سازمان
مجاهدین خلق ایران است که در جولای سال ۲۰۱۴ در اختیار این
سازمان نظامی قرار گرفت.
سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی به
شمار میرود که تشکیلات نظامی نیز دارد؛ مقر نظامی این سازمان در عراق و مقر سیاسی
آن در پاریس است.
۵- گردان «ابوالفضلالعباس» یا «لواء ابوالفضل العباس»
گردان «لواء ابوالفضل العباس» که متشکل از چند گروه نظامی شیعی
عراقی است٬ به طور رسمی در اول فوریه سال ۲۰۱۳ با هدف حفاظت از آرامگاه
حضرت زینب٬ دختر امام اول شیعیان در سوریه اعلام موجودیت کرد.
اعضای این گردان را علاوه بر گروه «الیوم الموعود» وابسته به
«جریان صدر» به رهبری «مقتدى الصدر» و گروه «عصائب أهل الحق» به رهبری «شیخ قیس
الخزعلی» وابسته به «جیش المهدی»٬ گروهی از اعضای حزبالله لبنان و اتباع عراقی
ساکن دمشق تشکیل میدهند.
تاکنون چندین فیلم از گردان «ابوالفضل العباس» در سایتهای مختلف
اینترنتی پخش شده که در یکی از آنها اعضای این گردان تاکید میکنند تنها با هدف
دفاع از آرامگاه «حضرت زینب» وارد دمشق شدهاند.
برخی اعضای این گردان پس از حمله گروه «داعش» به خاک عراق به جمع
سایر شیعیانی پیوستهاند که با هدف مقابله با گروه «داعش» در این کشور سلاح به دست
گرفتهاند.
«علاء الکعبی»٬ مسئول نظامی گردان «ابوالفضل العباس» تعداد نیروهای
فعلی این گردان در خاک عراق را ۵۰۰ نفر اعلام کرده است.
برخی خبرگزاریهای رسمی در ایران تشکیل این گردان در سوریه را
اقدامی از سوی حزبالله لبنان و شخص حسن نصرالله اعلام کردهاند.
فرماندهی این گردان را فردی به نام حسین ابوعجیب از شیعیان عراقی
ساکن سوریه برعهده دارد که دارای ارتباط نزدیکی با نیروی «قدس» سپاه پاسداران است.
۶- گردان «فاطمیون»
گردان «فاطمیون» یکی دیگر از گروه جنگجویان شیعه حاضر در سوریه است
که بسیاری اعضای آن را شماری از افغانهای مقیم ایران تشکیل میدهند؛ آنها پس از
جذب٬ آموزش و سازماندهی در پادگانهای سپاه به این کشور اعزام میشوند.
این گردان آنطور که رسانههای ایران اعلام کردهاند ابتدا از سوی ۱۷
نفر از افغانهای شیعه مقیم دمشق تشکیل شد و پس از گسترده شدن جنگ در سوریه٬ به یک
گردان نظامی تبدیل شد.
براساس برخی گزارشها در حال حاضر بیش از دو هزار و ۵۰۰ عضو این گردان که از شیعیان افغان مقیم کابل٬ ایران و سوریه هستند
در مناطق مختلفی از خاک سوریه به جنگ مشغولند.
این گزارشها تعداد افغانهای کشته شده عضو این گردان در درگیریهای
سوریه را حدود ۲۰۰ نفر اعلام کردهاند.
پیکر تعداد قابل توجهی از اعضای کشته شده این گردان در دو سال
گذشته در شهرهای مختلف ایران به خصوص قم و مشهد تشییع و به خاک سپرده شده است.
افغانهای شیعه مهاجر بسیاری سالهاست که در دو شهر مذهبی قم و
مشهد زندگی میکنند.
بسیاری از اعضای گردان «فاطمیون» ساکن این دو شهر بوده و کار
سازماندهی و اعزام آنها را سپاه استانی قم و خراسان رضوی برعهده دارند.
فرماندهی اصلی این گردان را فردی به نام عليرضا توسلی معروف به
«ابوحامد» برعهده داشت که ۲۸ فوریه سال ۲۰۱۵ در «درعا»ی سوریه
کشته و پیکر وی چند روز بعد در مشهد به خاک سپرده شد.
پس از مرگ توسلی که گزارش شده در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته
است٬ تصاویر قابل توجهی از وی با قاسم سلیمانی منتشر شد.
در شبکههای تلویزیونی ایران چندین فیلم از گردان «فاطمیون» و
اعضای کشته شده آن تهیه و پخش شده است.
۷- گردان «زینبیون»
گردان نوپای «زینبیون» سومین گروه نظامی سازماندهی شده از داخل
ایران برای جنگ در سوریه است که اعضای آن را شیعیان پاکستانی مقیم ایران تشکیل
دادهاند.
این گردان پس از حمله گروه «داعش» به عراق و با حمایت نیروی «قدس»
سپاه راهاندازی شده و ماموریت اصلی آن در عراق تعریف شده است. پایگاه اصلی این
گردان در شهر مذهبی قم و اسلامآباد پاکستان قرار دارد. تاکنون پیکر چندین عضو
کشته شده این گردان در قم تشییع و به خاک سپرده شده است.
گفته میشود این گردان ارتباط نزدیکی با «حزبالله پاکستان» دارد و
دبیر کلی آن را فردی به نام «هادی نقوی» عهدهدار است. نقوی به صراحت اعلام کرده
که این گروه زیر مجموعه حزبالله لبنان است.
حزبالله لبنان علاوه بر پاکستان چندین شاخه نظامی دیگر در سوریه و
عراق راهاندازی کرده که این گروهها هدف خود را مقابله با نیروهای «تکفیری»
اعلام کردهاند.
۸- گردان « لواء ذوالفقار»
این گردان بعد از گردان «ابوالفضل العباس» دومین گروه مسلح شیعی
عراقی در دمشق است که اعضای آن اعلام کردهاند مشغول «دفاع» از آرامگاه دختر امام
اول شیعیان هستند.
فرماندهی این گردان را «ابوشهد الجبوری» برعهده داشت که وی نیز
فوریه سال ۲۰۱۴ در درگیریهای دمشق جان خود را از دست داد.«الجبوری» پیش از مرگ
ارتباط نزدیکی با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران داشت و تصاویر متعددی از وی در
ایران منتشر شده که نشانهای از میزان ارتباط وی با جمهوری اسلامی است.
جانشین «الجبوری» فردی به نام «فاضل صبحی» معروف به «ابوهاجر» از
اعضای گروه «عصائبالحق» عراق بود که در درگیریهای سوریه کشته شد و از سفرهای وی
به ایران نیز تصاویر متعددی منتشر شده است.
از این گردان اطلاعات زیادی در دست نیست٬ اما دو فرمانده آن یعنی
«ابوشهد الجبوری» و «فاضل صبحی» از شناختهشدهترین اعضای «مدافع حرم» در ایران به
شمار میروند.
۹- گروه عصائب اهل حق
مجوز فعالیت نظامی گروه «عصائب اهل حق» عراق به دبیر کلی «شیخ قیس
خزعلی» را محمود هاشمی شاهرودی صادر کرده است.محمود هاشمی شاهرودی٬ رئیس سابق قوه
قضاییه ایران و عضو کنونی هیات رئیسه مجلس خبرگان و متولد عراق است.
«عصائب اهل حق» اعلام کرده حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق به
نام «ائتلاف» در برابر «داعش» را به منزله اشغال خاک این کشور میداند و با این
نیروها وارد جنگ خواهد شد.
آگوست و اکتبر سال ۲۰۱۴ دو گروه از اعضای «عصائب اهل حق» برای تمرینهای
نظامی و دیدار با برخی روحانیون بلندپایه قم به ایران سفر کردند که در آن زمان
انتشار تصاویری از آنها بازتابهای زیادی در رسانهها به همراه داشت.
اعضای این گروه جزء نخستین افرادی بودند که با آغاز درگیریها در
سوریه وارد این کشور شده و علیه مخالفان بشار اسد مشغول جنگ شدند و در حال حاضر
نیز در عراق مشغول جنگ هستند.
جوانی به نام مهدی بختیاری٬ نماینده گروه «عصائب اهل حق» در ایران
است.
«عصائب اهل حق» از جمله گروههای شیعه عراقی است که معتقد به
«ولایت فقیه» و ولایت آیتالله علی خامنهای است.
این گروه که «حزبالله لبنان» را از الگوهای خود معرفی میکند٬ قبل
از حمله گروه «داعش» به عراق حدود سه هزار نفر عضو داشت و در حال حاضر تعداد نیروهایش
را بیش از ۵۰ هزار نفر اعلام کرده است.
۱۰- «سرایا السلام»
نام قبلی این گروه «جیشالمهدی» بود و مقتدی صدر٬ روحانی تندروی
شیعه در عراق رهبری آن را بر عهده دارد. «لواء الیوم» نام دیگر گروه «سرایا
السلام» است.
سرایا السلام یکی از گروههای نظامی در عراق است که پس از سقوط شهر
موصل به دست داعش، توسط مقتدی صدر راهاندازی شد.
نام مقتدی صدر در سال ۲۰۰۳ پس از سقوط رژیم صدام بر سر زبانها افتاد. وی که
فرزند آیتالله محمد محمدصادق صدر از مراجع عظام تقلید عراق بود، پس از اشغال این
کشور در سال ۲۰۰۳ توسط آمریکا، گروهی به نام «جیش المهدی» تشکیل داد.
مقتدی صدر هدف از تشکیل این گروه مسلح را مبارزه با «اشغالگران»
اعلام کرد و نیروهای «جیشالمهدی» بارها با نیروهای آمریکا در شهرهای مختلف عراق
به خصوص در شهر نجف درگیر شدند.
صدر به دلایلی در سال ۲۰۰۹ نام این گروه را به «لواء الیوم الموعود» تغییر داد٬
اما هدف اصلی آن که مبارزه با نیروهای آمریکایی بود، همچنان به قوت خود باقی مانده
است.
مقتدی صدر پس از اشغال شهر موصل به دست داعش و صدور فتوای جهاد
کفایی از سوی آیتالله علی سیستانی، گروه «سرایاالسلام» را تشکیل داد.
بسیاری از اعضای این گروه در گذشته عضو «جیش المهدی» و«لواء الیوم
الموعود» بودند.
در ابتدا هدف گروه «سرایا السلام» تنها حفاظت از مساجد و اماکن مقدس شیعیان و اهل سنت عراق بود، اما بعدا اعضای این گروه در درگیریهای متعدد با «داعش» در مناطق مختلفی همچون سامراء، دیالی، آمرلی و جرف الصخر شرکت کردند.
۱۱- «سرایا الخراسانی»
اعضای گردان «سرایا خراسانی» را بیشتر شیعیان جنوب و مرکز عراق
تشکیل دادهاند و هدف اصلی آن مبارزه با گروه «داعش» است.
فرماندهی این گردان شیعی را فردی به نام «سیدعلی الیاسری» بر عهده
دارد و در گفتوگویی به صراحت خواستار تشکیل سپاه پاسداران در عراق شده است.
یکی از ویژگیهایی که گردان نظامی «سرایا خراسانی» را از دیگر گروههای
نظامی در عراق و سوریه متمایز میکند لوگو و نشانی است که این گروه برای خود
انتخاب کرده که مانند نشان سپاه پاسداران ایران است.
این گروه به علت وابستگیهای مستقیم به تهران از دیگر گروههای
شیعه پیشی گرفته و به خوبی از لحاظ نظامی و لجستیکی پشتیبانی میشود. در یکی از
ویدیوکلیپهایی که از سوی گروه «سرایا الخراسانی» تولید و منتشر شده از حمید
تقوی٬ یکی از فرماندهان کشته شده سپاه در عراق به عنوان موسس این گروه نام برده
شده است.
حمید تقوی یکی از فرماندهان نیروی «قدس» سپاه بود که در دسامبر سال
۲۰۱۴ در سامرا کشته شد و تصاویری از وی در برخی خیابانهای شهر عراق
نصب شده است.
تلویزیون نوپای «افق» وابسته به سپاه پاسداران نیز هفت آوریل سال ۲۰۱۵ مستندی از یکی از عملیات این گروه در آزادی شهر «بلد» را پخش
کرده که برخی از اعضای آن بر روی لباسهای خود تصاویری از آیتالله علی خامنهای
حمل میکنند.
۱۲- «کتائب حزبالله»
گردانهای حزبالله عراق (کتائب حزبالله فیالعراق) یکی دیگر از
گروههای جنگجوی شیعه در عراق است که بیشتر اعضای آن را مقلدان آیتالله محمدباقر
صدر و آیتالله خمینی دو تن از مراجع تقلید شیعه تشکیل دادهاند.
«کتائب حزبالله» در سال ۲۰۰۳ میلادی راهاندازی
شد. این گروه با اینکه جزء مخالفان سرسخت صدام حسین بود، اما به شدت اشغال کشور به
دست نیروهای خارجی را رد میکرد.
«کتائب حزبالله» پس از سقوط صدام٬ نخستین عملیات ضد آمریکایی خود
را در تاریخ ۲۳ اکتبر سال ۲۰۰۳ در منطقه «بلدیات» شهر بغداد انجام داد و تا سال ۲۰۱۱ به انجام این نوع عملیات مبادرت میکرد.
«گردانهای حزبالله عراق» تنها گروه شبه ظامی شیعه عراقی است که
در لیست سیاه تروریستی ایالات متحده قرار دارد.
پس از آغاز بحران سوریه، نیروهای «کتائب حزبالله» برای دفاع از
حکومت بشار اسد وارد سوریه شدند که این حضور همچنین ادامه دارد.اعضای «گردانهای
حزبالله عراق» در حال حاضر در عراق و سوریه مشغول جنگ با گروه «داعش» هستند.
این گروه از توانایی بالای امنیتی و عملیاتی برخوردار است، زیرا
هدف آنها از ابتدا نفوذ به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا یا عراق بود.
«رحمان الجزائری»، دبیرکل «گردانهای حزبالله» عراق اعلام کرده که
این تشکیلات در حال حاضر بیش از پنج هزار نیرو در قالب سه گردان در عراق دارد.
۱۳- حزبالله عراق
«حزبالله عراق» در واقع بخشی از «حزبالله لبنان» به رهبری حسن
نصرالله است که از سوی «واثق البطاط» بنیان گذاشته شد.
واثق البطاط متولد سال ۱۹۷۳ میلادی در استان
«میسان» عراق بود که از سال ۱۹۹۳ میلادی به همراه گروهی از مخالفان صدام حسین به ایران
مهاجرت کرد.
البطاط که سالهای زیادی در ایران زندگی کرده بود و سابقه عضویت در
سپاه «بدر» را داشت در سال ۲۰۰۲ اقدام به راهاندازی تشکیلاتی به نام «ثارالله» کرد
و به گروه «جبشالمهدی» پیوست.
البطاط در سال ۲۰۰۶ در لبنان نام تشکیلات «ثارالله» را به «حزبالله»
تغییر داد و بنای کار آن را بر «مقاومت اسلامی» گذاشت و بعد از خروج آمریکا از
عراق عنوان «مقاومت» را به «نهضت» تغییر داد.شمار اعضای «حزبالله عراق» آنطور که
مسئولان آن اعلام کردهاند بیش از ۳۸۰ هزار نفر است که همگی آنها مسلح بوده و در مجموع بیش
از ۱۰ هزار موشک نیز در اختیار دارند.
۱۴- کتائب امام علی
گروهی از شبهنظامیان شیعی مقیم عراق را اعضای این گروه تشکیل دادهاند
و فرماندهی آنها را «محمد شبل الزیدی» برعهده دارد.
این گروه یک ماه پس از اشغال شهر موصل از سوی گروه «داعش» تشکیل
شد.
علی موسوی با کنیه «ابوحسنین» جانشین «شبل الزیدی» در این گروه بود
که ششم مارس سال ۲۰۱۵ در جریان آزادسازی شهر «تکریت» کشته شد.
«کتائب امام علی» همچون سایر گروههای شیعی با حمایت جمهوری اسلامی
ایران و با هدف از مقابله با گروه «داعش» تشکیل شده است.
تصاویر بسیاری از فرماندهان این گروه در کنار قاسم سلیمانی در شبکههای
اجتماعی و سایتهای خبری منتشر شده که نشان از ارتباط نزدیک موسسان آن با نیروی
«قدس» سپاه دارد.
۱۵- کتائب سیدالشهداء
«کتائب سیدالشهداء» یکی از گردانهایی است که از سال ۲۰۰۳ با نیروهای آمریکا در عراق میجنگید و از سال ۲۰۱۱ نقش موثری در جنگ سوریه ایفا کرده است.
اعضای این گردان را شیعیان عراقی تشکیل دادهاند و هدف خود از حضور
در سوریه را محافظت از آرامگاه «حضرت زینب» اعلام کردهاند.
براساس برخی گزارشها تاکنون ۳۰
تن از اعضای این گروه در درگیریهای سوریه جان خود را از دست دادهاند.
از ابومصطفی خزعلی به عنوان فرمانده این گردان و از «ابو الاء
الولائی» به عنوان دبیرکل این گروه نام برده میشود که تصاویر و اطلاعات چندانی
درباره آنها در دسترس نیست.
تلویزیون رسمی ایران نیز مستندی درباره این گروه ساخته و پخش کرده
است.
۱۶- «حرکة النجباء»
«جنبش مقاومت اسلامی حرکت حزبالله النجباء» که به اختصار گردان
«النجباء» نامیده میشود را گروهی از شیعیان نزدیک به جمهوری اسلامی تشکیل دادهاند.
گردان «حزبالله نجباء» همانند گردان «اباالفضلالعباس» از زیرشاخههای
گروه «عصائب اهل الحق» بوده که فرماندهی آن را «شیخ اکرم الکعبی» از مشاوران و
معاونان سابق «مقتدی صدر» برعهده دارد.
این گروه رابطه بسیاری نزدیکی هم با حزبالله لبنان دارد و در سایتهای
اینترنتی تصاویری از فرمانده آن با حسن نصرالله در سفری که به لبنان داشته٬ وجود
دارد.
«ابوعیسی اقلیم» از فرماندهان نظامی حزبالله لبنان مسئولیت اصلی
آموزش نظامی این گروه در عراق را برعهده داشته است.
از این فرمانده حزبالله نیز تصویری در کنار «الاکرم الکعبی» در
سایتهای خبری منتشر شده است.
«ابوعیسی اقلیم» در پی حمله بالگردهای اسرائیل به یک کاروان نظامی
حزبالله لبنان در استان «قنیطره» سوریه به همراه جهاد مغنیه٬ یکی از فرمانده سپاه
پاسداران و چند عضو دیگر حزبالله کشته شد.
از «حرکة النجباء» اطلاعات زیادی در دست نیست٬ اما این گروه در
تمجید از قاسم سلیمانی ویدیویی منتشر کرده است.
از «شیخ اکرم الکعبی» تصاویر مشترکی با قاسم سلیمانی منتشر شده
است.
«حرکة النجباء» تنها گروهی است که در جریان جنگ با گروه «داعش» در
عراق ادعا کرده پهپادی به نام «یسیر» به منظور شناسایی مناطق عملیاتی ساخته و به
پرواز درآورده است.
از «یحیی الشبری» به عنوان نماینده «جنبش حزبالله النجباء» در
ایران نام برده میشود که ۱۷ مارس سال ۲۰۱۵ در مراسمی که سفارت
عراق در تهران برگزار کرد٬ حضور داشت.
موسسین و هیئت
تحریریه:
آذر ارحمی - حمید رضائی آذریانی
مدیر مسئول:
حمید رضائی آذریانی
سردبیر:
آذر ارحمی
تماس با ما:
حمید رضائی آذریانی
Tel.: +49 1781476984
Email: Hamidaria2019@gmail.com
Website: https://hoghoghebaschar.blogspot.com/
آذر ارحمی
Tel.: +49 15788102973
Email Azarerhamie2019@gmail.com
Website: https://haghandishan.blogspot.com/
آدرس پستی:
Haus-Knipp-Straße
.35
47139 Duisburg
Deutschland
ارزش
هر شماره یک یورو
یادآوری:
- نشر هرگونه اثر،
سخنرانی و اطلاعیه به معنی تائید نبوده و فقط بدلیل اعتقاد و ایمان راسخ به آزادی
بیان و انتقال اندیشه می باشد.
- این نشریه با اعتقاد
کامل به انتقال و گسترش افکار، استفاده و انتشار آثار چاپ شده در این نشریه را
بدون هیچ محدودیتی آزاد می داند.
حق ما انسان ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر