طی چند ماه گذشته، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به طور فزایندهای ناامید به نظر رسیده است. او سرکوب منتقدان و مخالفان سیاسی را تشدید کرده اما با کاهش محبوبیت در داخل ترکیه، او طی آزمایشی بی پروا اقدام به کاستن از نرخ بهره در میان تورمی بالا زده است؛ سیاستی که این کشور را وارد آشفتگی اقتصادی کرده است. در همین حال، او با اپوزیسیونی جسور شده و هر چه متحدتر روبرو است که برای نخستین بار تهدیدی مستقیم برای حاکمیت او به شمار میروند.
اردوغان در بخش عمده مدت زمان دو دهه گذشته، ابتدا به عنوان نخست وزیر بین سالهای 2003 تا 2014 و سپس به عنوان رئیس جمهور از سال 2014 به بعد، شکست ناپذیر به نظر رسیده است. تمایل فزاینده او برای مداخله در انتخابات – از جمله تلاش ناشیانه چند وقت قبل او برای لغو کردن نتیجه انتخابات شهرداری استانبول در سال 2019 – مخالفانش را تحریک کرده است. با این حال، در سالهای اخیر، پوپولیسم اقتدارگرای اردوغان جادوی خود را از دست داده است.
اکنون با کاهش شدید حمایتها از او، 18 ماه دیگر ترکیه انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد کرد در حالی که احتمال پیروزی اردوغان در آن بسیار کم است. همچنین با توجه به میراث طولانی اردوغان در فساد و سوء استفاده از قدرت، او در صورت برکناری از ریاست جمهوری میتواند محاکمه شود. واضح است که اردوغان تلاش خواهد کرد تا هر کاری که میتواند برای ماندن در قدرت انجام دهد، از جمله تضعیف برگزاری عادلانه انتخابات، نادیده گرفتن نتیجه آن، یا حتی دامن زدن به شورشی مانند اتفاقات 6 ژانویه گذشته در آمریکا.
در حال حاضر بزرگترین عامل آسیب پذیر ساختن جایگاه اردوغان علاوه بر نظام جدید انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، مساله اقتصاد است. در سال 2018 اقتصاد ترکیه دچار نخستین رکودش از زمان رسیدن اردوغان به قدرت شده و در مدت بعد از آن نیز این رکود باعث تضعیف حمایتها از حزب عدالت و توسعه در دو شهر مهم استانبول و آنکارا شد.
اگر اردوغان دست به یک چرخش چشمگیر حوادث، مانند ممنوع کردن فعالیت احزاب اصلی اپوزیسیون و زندانی کردن رهبران آنها یا به تعویق انداختن انتخابات برای مدت نامحدود نزند، محتملترین نتیجه برای اردوغان در سال 2023، شکست بزرگی خواهد بود که او و حامیانش هر کاری که بتوانند برای جلوگیری از آن انجام خواهند داد.
دستیابی به یک معامله بزرگ دشوار خواهد بود. بسیاری از گروههای اپوزیسیون چپ تمایلی به حمایت از هیچ نوع عفوی برای او ندارند. و خود اردوغان هم ممکن است صرف نظر از هرگونه شرایط آهنینی به نشان دادن شاخه زیتون بی میل باشد. بسیاری از حامیان او هم سازشکار نبوده و از هرگونه گفتگو با مخالفان خودداری میکنند.
یک گزینه جایگزین این است که نیروهای مسلح ترکیه، که به طور سنتی مورد احترامترین نهاد در این کشور هستند، به عنوان ضامن توافق اردوغان و مخالفان عمل کنند. البته با توجه به سابقه مداخلات نظامیان ترکیه ممکن است دعوت از ژنرالها به سیاست ایده خوبی نباشد. با این حال، ارتش ترکیه یکی از تنها نهادهای باقیمانده این کشور است که در آن ترکیهایهای طرفدار و مخالف اردوغان، از جمله زنانی که در آن به عنوان افسر خدمت میکنند، گرد هم جمع شدهاند.
در سالهای اخیر، رهبری ارتش ترکیه سیاست بیطرف بودن را در رابطه با سیاست داخلی این کشور در پیش گرفته است و آن را به یکی از معدود بازوهای باقیمانده در این کشور که هویتی عمدتاً غیرحزبی را حفظ کرده تبدیل کرده است. آمریکا و اتحادیه اروپا هم به عنوان متحدان ترکیه میتوانند به انتقال سریع قدرت کمک کرده و افرادی را که به دنبال تضعیف آن روند هستند، تحریم کنند. تاثیر چنین استراتژی تضمین شده نیست – به خصوص اگر ارتش وسوسه شود که خود را دوباره در زمره رهبری سیاسی کشور قرار دهد – اما ممکن است بهترین گزینه برای جلوگیری از فروپاشی گستردهتر و فوری دموکراسی ترکیه باشد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر