ماهنامه
سیاسی و اجتماعی
حق ما
انسان ها
نشریه مستقل هواداران حقوق بشر
سال سوم شماره بیست و پنجم – آذر 1400 / دسامبر 2021
ما هواداران مستقل حقوق بشر، خواهان احترام به حقوق ذاتی (حقوقی که در زمان زایش همراه ماست چون نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، رشد، احساسات و ... ) و شهروندی (وظیفه جامعه برای امکان رشد حقوق ذاتی چون امنیت زندگی، رفاه، بهداشت، آموزش، پرورش و...) انسان ها هستیم.
برای آگاهی در زیر کنوانسیون
حقوق کودک(مصوب نوامبر ۱۹۸۹)
را اعلام می کنیم
بخش ۱
ماده ۱۹
کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامات قانونی، اجرایی،
اجتماعی و آموزشی را در جهت حمایت از کودک در برابر تمام اشکال خشونت های
جسمی و روحی، آسیب رسانی یا سوءاستفاده، بی توجهی یا سهل انگاری، بد
رفتاری یا استثمار منجمله سوءاستفاده جنسی در حینی که کودک تحت مراقبت
والدین یا قیم قانونی یا هر شخص دیگری قرار دارد، به عمل خواهند آورد.
این گونه اقدامات حمایتی در موارد مقتضی باید شامل اقدامات
مؤثر برای ایجاد برنامه های اجتماعی در جهت فراهم آوردن حمایتهای لازمه
از کودک و کسانی که مسئول مراقبت از وی می باشند و نیز حمایت در برابر
سایر اشکال محدودیتها و نیز برای پیشگیری، شناسایی، گزارش دهی، ارجاع، تحقیق، درمان و پیگیری
موارد بد رفتاری های که قبلاً ذکر شد و نیز بر حسب مورد پشتیبانی از پیگرد
قضائی باشد.
ماده ۲۰
کودک نباید به طور موقت یا دائم از محیط خانواده و از منافع
خویش محروم باشد و باید از طرف دولت تحت مراقبت و مورد مساعدت قرار گیرد.
کشورهای طرف کنوانسیون می بایست طبق قوانین ملی خود
مراقبتهای جایگزین دیگری را برای این گونه کودکان تضمین نمایند.
این گونه مراقبتها شامل موارد زیادی می شود، از جمله تعیین
سرپرست و کفیل در قوانین اسلامی، فرزند خواند گی و یا در صورت لزوم اعزام
کودک به مؤسسات مناسب مراقبت از کودکان باشد. به هنگام بررسی راه حل ها
باید به استمرار مطلوب در تربیت کودک، قومیت، مذهب، فرهنگ و زبان کودک
توجه خاص شود.
معرفی ناقضان حقوق بشر
تهیه وتنظیم : آذر ارحمی
نام و نام خانوادگی:
علیاکبر حیدریفر
زندگینامه:
علیاکبر حیدریفر ۱ آذرماه ۱۳۵۸ در شهر «مرودشت» استان فارس
متولد شده است. او دکترای حقوق خصوصی از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد
دارد.
مسئولیتها:
-دادیار
دادسرا عمومی و انقلاب اردبیل به مدت دو ماه
–دادیار
شعبه اول و جانشین دادستان فسا در استان فارس
–
رییس ستاد حفاظت اجتماعی شهر فسا با حفظ سمت دادیاری تا سال ۱۳۸۶
-رییس
هیئت تخلفات صنفی شهر فسا تا سال ۱۳۸۶
-قاضی
اظهار نظر دادسرای ناحیه ٢۲ به مدت دو ماه
– معاون
امنیت دادستانی تهران در شعبه اول دادسرای امنیت
-قاضی
دادگاه انقلاب تهران
-دادیار
شعبه اول دادسرای امنیت تهران در سال ۸۸
-مشاور
سعید مرتضوی در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سال ۱۳۹۱
موارد نقض حقوق بشر:
سرکوب دانشجویان در تیرماه ۱۳۷۸:
علیاکبر حیدریفر در زمان حمله به کوی دانشگاه در
تیرماه ۱۳۷۸ در بسیج دانشگاه تهران فعالیت میکرده است. او در مهرماه
۱۳۹۶ در مصاحبه با روزنامه شرق میگوید: « ١٨ تیر ٧٨ من از افرادی بودم
که با دانشجویان دانشگاه تهران مقابله کردم. در ٢١ تیر آن سال علیه دانشجویان
اغتشاشگر فعالیت میکردم.»
در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، پس از اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه
«سلام»، ماموران نیروی انتظامی و لباس شخصیها با حمله به خوابگاه دانشجویان در
کوی دانشگاه تهران، دانشجویان را ضرب و شتم کردند. این سرکوب و بازداشت
دانشجویان تا ۲۳ تیر ۱۳۷۸ ادامه یافت. طی این حادثه، عزت ابراهیمنژاد، افسر
وظیفه که برای دیدار همکلاسیهای سابقاش به کوی دانشگاه رفته بود، در شب ۱۸ تیر
کشته شد.
نقض حقوق بشر در مقام معاون امنیت دادستانی تهران
علیاکبر حیدریفر به عنوان معاون امنیت دادستانی تهران
در نقض حقوق بازداشتشدگان نقش داشته است. او در باره دورهای که در دادسرای
امنیت فعالیت میکرد میگوید: «پروندههای برخورد با عناصر سازمان منافقین
خلق، حادثه تروریستی حسینیه رهپویان شیراز، پرونده پروژه نفوذ برادران اعلایی،
فعالان حقوق زنان از جمله خانم شیرین عبادی، پرونده هیئت مدیره یاران یا همان
بهائیان ایران، پروندههای مربوط به فرقههای ضاله و گروههای عرفانی رامالله و
انجمن پادشاهی ایران را بررسی کردم.»
سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸
علیاکبر حیدریفر به عنوان قاضی دادگاه انقلاب تهران در
برگزاری دادگاههای معترضان پس از انتخابات ۱۳۸۸ نقش داشته است. بسیاری از کسانی
که پرونده آنها بعد از انتخابات ۱۳۸۸ در اختیار علیاکبر حیدریفر بود،
خاطرات بسیار تلخی را از رفتارهای او با دستگیرشدگان نقل میکنند. رفتارهایی که
دامنه آنها، از برخوردهای تحقیرآمیز با دستگیرشدگان تا زیر فشار گذاشتنشان برای
پذیرش اتهامات ساختگی را در بر میگیرد.
او در باره حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ گفته بود:
«در بعد از ظهر ٢٣ خرداد ٨٨ به اتفاق مجتبی علمالهدی که از دوستان بنده است و
روحانی، در حال عبور از حوالی میدان ونک بودیم که مشاهده کردم همه مغازهها و
تاسیسات عمومی توسط عدهای نزدیک به هزار نفر در حال تخریب است. برحسب وظیفه به
عنوان قاضی کشیک وقت و دادیار شعبه اول دادسرای امنیت در کنار ماموران سعی در آرام
کردن فضا کردم؛ چون از علت وقوع درگیری بیخبر بودم. در نهایت حدود ۵٠ نفر دستگیر
شدند که بلافاصله پس از آرامش آن منطقه آنها را آزاد کردیم…در ٢۴ خرداد ٨٨ درگیریها
شروع شد و حکم دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی را بنا بر درخواست مراجع امنیتی
صادر کردیم. … سال ٨٨ پس از سخنرانی ٢٣ خرداد احمدینژاد، افراد غیر دانشجو
در دانشگاه تهران تجمع و با سوءاستفاده از وضعیت خوابگاه اقدام به طرح شعارهای
ضدنظام و کتککاری چند نفر از پرسنل ناجا کرده بودند… متاسفانه حدود یکصد نفر
از دانشجویان که در خوابگاه مشغول مطالعه بودند و عموما هم شهرستانی بودند به
اشتباه کتک خوردند و دستگیر شدند. همه هم خونین بودند. برای آنکه با آن وضع
به خوابگاه نروند و علیه نظام تبلیغ نشود، برای همه آنها لباس، آب معدنی و ساندویچ
کالباس خریدیم. همه لباسها تکه پاره بود. آب و غذا دادیم و با دو اتوبوس، از زیر
قرآن آنها را رد کردیم… برای حفظ آبروی نظام از همه آنها خواهش کردم به هیچ کسی
چیزی نگویید.»
فاجعه کهریزک:
علیاکبر حیدریفر به همراه سعید مرتضوی (دادستان سابق تهران)
و حسن زارع دهنوی معروف به قاضی حداد (معاون سابق امنیت دادستان) نقش اصلی را در
انتقال دهها نفر از بازداشتشدگان اعتراضات انتخاباتی ۱۳۸۸ به بازداشتگاه
کهریزک بر عهده داشتند. فقط چند روز پس از انتقال این بازداشتشدگان به کهریزک،
محسن روح الامینی، امیر جوادیفر و محمد کامرانی بر اثر ضرب و جرح و بدرفتاری جان
دادند. رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر نیز، به فاصله کوتاهی پس از آزادی از
کهریزک، بر اثر جراحات دوران بازداشت در گذشتند.
در تاریخ ۵ آذر ۱۳۸۸ و در قرار نهایی بازپرس دادسرای نظامی،
به موارد شکنجه در کهریزک اشاره شده است، مواردی از جمله اینکه متهمان در بدو ورود
به بازداشتگاه لخت مادرزاد شده و با زندانیان اراذل و اوباش در یک بند قرار میگرفتهاند،
برخی از آنان به صورت عکس آویزان شدهاند یا مانند حالت سنگسار در خاک دفن و ساعتها
بدون آب و غذا به حال خود رها شدهاند. ضرب و شتم با لوله آب، نگهداری ۱۶۰ نفر در
یک فضای ۶۵ متری، در حالی که ۳۷ نفر از آنان متهمان موسوم به اراذل و اوباش بودند
که خود در آزار سایرین نقش داشتهاند، فضای بستهای که تنها سه دریچه کوچک منبع
ورود هوا به آن بوده است، وجود دو دستشویی برای کلیه زندانیان که یکی خراب و دیگری
فاقد در بوده، نبود حمام، غذای اندک و نبود بهداشت از دیگر شرایط این بازداشتگاه
بوده است.
حیدریفر در باره وقایع کهریزک میگوید: «بنده تا
ساعت ١٢ شب حدود ۴٠٠ نفر را پس از پالایش اولیه آزاد کردم و در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر
باقی مانده بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری
آنها موجود نبود، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب، ١۴٠ نفر به
بازداشتگاه کهریزک و ١۴٠ نفر را به اوین اعزام کردم که متاسفانه پس از پنج روز سه
نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاریهای انجامشده فوت کردند.»
در پی این فاجعه، علیاکبر حیدریفر، سعید مرتضوی و حسن زارع
دهنوی از سمتهای قضایی خود معلق شدند. آنها سپس در ۱۱ جلسه محاکمه
شدند. حیدریفر در اسفند ۱۳۹۱ و در جریان سومین جلسه دادگاه کهریزک، اعلام
کرد که که شخص وی دستور اعزام متهمان به کهریزک را صادر کرده است. هرچند بعدها،
اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی، تصمیمگیر اصلی در اعزام بازداشتشدگان
به کهریزک را سعید مرتضوی معرفی کرد. در پایان دادگاه در خرداد ۱۳۹۲، هر سه به
انفصال دائم از خدمات قضایی و پنج سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شدند. این در
حالی بود که خانوادههای قربانیان، این مجازات را کمتر از استحقاق این سه مقام
سابق قضایی میدانستند.
علیاکبر حیدریفر هرگز از اقدامات خود پس از انتخابات ۱۳۸۸
ابراز پشیمانی نکرد. او حتی دو سال بعد از کشته شدن تعدادی از بازداشتشدگان در
کهریزک، با نوشتن نامهای به مطبوعات، همه زندانیان این بازداشتگاه را «اراذل و
اوباش» نامید و برخورد با آنها را شایسته تقدیر دانست.
قرار گرفتن در لیست تحریمهای حقوق بشری اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا در ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ (۱۳ آوریل
۲۰۱۱)، ۳۲ مقام ایرانی از جمله علیاکبر حیدریفر را به دلیل نقشی که در نقض
گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشتهاند از ورود به کشورهای این اتحادیه
محروم کرد. کلیه داراییهای این مقامات نیز در اروپا توقیف خواهد شد. بر اساس
بیانیه اتحادیه اروپا علیاکبر حیدریفر در مقام قاضی دادگاه انقلاب تهران در
برگزاری دادگاههای معترضان به انتخابات ۱۳۸۸ نقش داشته است و از سوی قوه قضاییه
در باره وقایع بازداشتگاه کهریزک بازجویی شده است. او از جمله کسانی بود که حکم
بازداشت و انتقال بازداشتشدگان به کهریزک را صادر کرد.
نام و نام خانوادگی:
سیدامیر مرتضوی
زندگینامه:
از پیشینه و سوابق او اطلاعی در دست نیست
مسئولیتها:
معاون دادستان مشهد احتمالا از سال ۱۳۸۵ تا
اردیبهشتماه ۱۳۹۶
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان
خراسان رضوی از خردادماه ۱۳۹۰ تا کنون
موارد نقض حقوق بشر:
امیر مرتضوی به عنوان معاون دادستان مشهد در سرکوب و نقض حقوق
زندانیان نقش موثر داشته است. دادگاههای او پشت درهای بسته، در زمانی کوتاه و
بدون رعایت حقوق اولیه متهمان برگزار میشده است. در این دادگاهها حکم اعدام به
صورت گسترده و بدون طی شدن روند قانونی صادر میشود.
در دورانی که وی عهدهدار سمت معاونت دادستانی مشهد
بوده است اعدامهای گسترده، مخفیانه و دستهجمعی زندانیان مرتبط با جرائم
مواد مخدر در زندان وکیلآباد مشهد روی داده است. به گفته منابع موثق
محلی، تنها در تاریخ بیست و هفتم مرداد هشتاد ونه، ۶۷ زندانی به صورت
دستهجمعی و پنهانی در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدهاند .هفته قبل از آن و در
تاریخ نوزدهم مرداد نیز ۶۳ زندانی دیگر به همین شیوه اعدام شدهاند. این منابع
معتقدند که از تابستان سال هشتاد و هشت تا انتهای سال هشتاد و نه صدها
زندانی بدون اعلام رسمی مقام های قضایی و دولتی ایران به صورت دستهجمعی اعدام شدهاند
و بیشترین میزان اعدامها در مردادماه سال هشتاد ونه همزمان با ماه رمضان بوده
است که در چهار نوبت و هر نوبت بیشتر از ۶۰ زندانی اعدام شدهاند.
طی نیمه دوم اسفند ۸۹ و فروردین و اردیبهشتماه
۱۳۹۰ نزدیک به ۷۰ تن در این زندان اعدام شدهاند. این اعدامها به صورت هفتگی
و به صورت دستهجمعی صورت گرفته است. اعدامهای صورتگرفته در رابطه با زندانیانی
بوده که در ابطه با حمل، نگهداری و خرید و فروش مواد مخدر به اعدام محکوم شده
بودند. این اعدام ها بدون اطلاع و حضور خانواده و وکلای محکومان به اعدام و
حتی بدون اطلاع قبلی خود اعدامشدگان اجرا شده است. اعدامهای گروهی یادشده
بدون ابلاغ تاییدیه حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دیوان عالی کشور به وکلا و متهمان
اجرا شده است. به این ترتیب دادستان مشهد به تنهایی به اجرای احکام اعدام در این
زندان مبادرت کرده است.
علاوه بر این شاهدان عینی و متهمان بازداشت شده در بازداشتگاه
های اداره آگاهی و اطلاعات ناجا از ضرب و شتم و شکنجه شدید زندانیان عادی جهت اخذ
اعتراف و پذیرفتن اتهام های وارده در این بازداشتگاه ها خبر می دهند. یک
فعال حقوق بشر مشهدی در این زمینه به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «بسیاری
از احکام اعدام صادر شده در دادگاه انقلاب مشهد برای متهمان صرفا بر مبنی اقاریر
اخذ شده از متهمان زیر شکنجه ها شدید میباشد. روند شتابزده و مخفیانه صدور و اجرای
احکام گسترده اعدام در زندان وکیل آباد مشهد حاکی از ناعادلانه بودن بسیاری از این
احکام میباشد. بسیاری از اعدام شده ها خود مرتکب جرمی نشده اند و به صرف ارتکالب
جرم از سوی بستگان و یا دوستانشان به اعدام محکوم شده اند و حکم انها اجرا شده
است.»
برخی زندانیان مربوط به جرایم مواد مخدر گفتهاند که از حق
دادرسی عادلانه محروم بودهاند و در بسیاری از موارد احکام اعدام توسط قضات دادگاه
انقلاب مشهد
برخی از زندانیان سابق و چند تن از خانواده اعدامشدگان زندان
مشهد از روند شتابزده و غیرعادلانه تشکیل دادگاه، صدور و تایید حکم خبر داده
بودند. برادرزاده یکی از اعدامشدگان در روز ۲۷ مرداد هشتاد و نه به کمپین بینالمللی
حقوق بشر در ایران گفت که از زمان بازداشت تا اجرای حکم اعدام عمویش تنها دو ماه
طول کشیده و وی از حق دادرسی عادلانه محروم بوده است. وی همچنین گفت که
مبنای صدور حکم اعدام برای وی صرفا پیدا کردن ۳۰۰ گرم مواد مخدر در خانه این
زندانی اعدامشده بوده و علیرغم اینکه متهم ادعا کرده بوده مواد مخدر متعلق به
فرد دیگری بوده که فرار کرده است ، به صرف اینکه مواد مخدر در خانه این فرد پیدا
شده است در روندی کاملا شتابزده و غیر قانونی برای وی حکم اعدام صادر و اجرا شده
است و صحت وسقم ادعاهای وی مورد بررسی قرار نگرفت. بدون مستندات کافی و تنها مبتنی
بر اقرارهای اخذشده از متهم تحت فشار و شکنجه، صادر شده است.
قرار گرفتن در لیست تحریمهای حقوق بشری اتحادیه
اروپا
اتحادیه اروپا در ۲۳ فروردین ۱۳۹۰، ۳۲ مقام
ایرانی از جمله امیر مرتضوی را به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق
شهروندان ایرانی داشتهاند، از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کرد. کلیه
داراییهای این مقامات نیز در اروپا توقیف شده است. بر اساس بیانیه اتحادیه
اروپا، دادگاههای سیدامیر مرتضوی پشت درهای بسته، در زمانی کوتاه و بدون رعایت
حقوق اولیه متهمان برگزار میشده است. در این دادگاهها حکم اعدام به صورت گسترده
و بدون طی شدن روند قانونی صادر میشود.
فقر و مولفه های ایجاد
فقر در جامعه
اسفندیار سنگری
تورم یکی از دلایل اصلی گسترش فقر در جوامع میباشد زمانی که
نرخ مسکن ، ارز، مواد غذایی ، دارو و دیگر اقلام مصرفی در کشور افزایش پیدا میکند،
جمعیت فقرا نیز بالتبع آن افزایش پیدا میکند . اما نحوه شکل گیری فقر و تبعات آن
بر اقتصاد جوامع چگونه است ؟ فقر عموما در جوامع جهانی در کشورهای در حال توسعه و
توسعه یافته وجود دارد و همه کشورهای جهان به نوعی درگیر این موضوع و مسئله هستند،
در دنیای جدید و اقتصاد مدرن یک شکاف و دوگانگی بین فقیر و غنی ایجاد شده است. در
حال حاضر درآمد حدود ۵۰ درصد مردم جهان با ثروت حدود ۱۰۰ نفر برابری میکند، این
مسائل موجب میشود با افزایش تعداد فقرا مواجه باشیم ، اما وجود فقر در جهان
توجیهی برای عادی سازی این پدیده نیست و نباید از کنار این مسئله به راحتی عبور
کنیم. عمدتا در تعریف واژه فقر مسئله مشقت و سختی در تأمین معیشت مدنظر است ،
یقینا افرادی فقیر محسوب میشوند که در تامین حداقلهای زندگی با مشکل مواجه هستند
و در این رابطه به سهم موادغذایی توجه بیشتری صورت گرفته است . به طور مثال برای
شناسایی فقرا بررسی میکنند چند درصد درآمد خانوار به مایحتاج خوراکی اختصاص پیدا
میکند، هر اندازه سهم درآمد یک خانوار به مواد غذایی اختصاص پیدا کند این جامعه
فقیرتر است. در واقع فقر به دو دسته فقر ” نسبی ” و فقر ” مطلق ” تقسیم بندی میشود
:
در فقر نسبی هر فرد در جامعه درآمد خود را با درآمد فرد دیگر
، شهر دیگر و کلان شهرها مقایسه میکند ، اگر درآمد این فرد پایینتر از افراد
دیگرجامعه باشد، میگوییم فقر نسبی بر جامعه حاکم است و معمولا در همه جوامع به
علت یکسان نبودن درآمد بین افراد جامعه فقر نسبی حاکم و مشهود است.
اما امروزه موضوع اصلی، فقر مطلق است، یعنی افراد آن جامعه از
منابع ضروری و نیازهای اولیه مانند خوراک ، پوشاک ، مسکن ، دارو، بهداشت و … برای
ادامه زندگی محروم هستند ، اگر افرادی در تأمین این مایحتاج با مشکل مواجه باشند
در فقر مطلق به سر میبرند و میگوییم
این خانوارها زیر خط فقر هستند. آمارها معمولا با واقعیتهای جامعه همخوانی
ندارند ، عموما در جوامع شهری به خانوارهایی که درآمد آنها کمتر از یک میزان خاص
باشد ، خانوارهای زیر خط فقر اطلاق میگردد.
تورم را یکی از دلایل و عوامل اصلی گسترش فقر در جوامع میتوان
عنوان کرد : زمانی که نرخ مسکن ، ارز، موادغذایی ، دارو و … در کشور افزایش پیدا کند،
جمعیت فقرا نیز بالتبع آن افزایش پیدا میکند ، طبق آمارها تورم در حال حاضر در
ایران حدود ۴۰ درصد است ( آمار مربوط به سال 1398 ). برخی سیاستهای نادرست یکی از
دلایل افزایش تورم در کشور است، تعدادی از مسئولان برای خیرخواهی دست به برخی
اقدامات غیرکارشناسی در کشور میزنند که
برای اجرای این برنامهها هیچ کارعلمی و تجزیه و تحلیل صورت نگرفته است و نتیجه
معکوس نشان میدهد.
بهطور مثال تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی
باعث به وجود آمدن رانت واثرات سوء بر بازار شده و تورم در کشور بالا می رود. از
دیگر عوامل موثر در افزایش تعداد فقرا در جامعه توزیع نامناسب ثروت و درآمد را
میتوان عنوان کرد. دولتها برای گسترش عدالت در جامعه باید توزیع ثروت را به صورت
مناسب انجام بدهند، ضریب جینی یک معیار سنجش، برای شکاف بین فقرا و ثروتمندان در
جامعه است، در سالیان اخیر به خصوص در سال ۹۹ شاخص و ضریب جینی در کشور افزایش
پیدا کرده و فاصله فقیر و غنی بسیار افزایش داشته است .
تبعات فقر در کشور بر کسی پوشیده نیست وقتی تعداد فقرا در
جامعه افزایش پیدا میکند، جرم و جنایت و بزهکاری بطبع نیز افزایش پیدا میکند و
زمانی که فساد در حوزههای مختلف شکل میگیرد
تبعات اجتماعی و اقتصادی بسیاری بر جامعه میگذارد. تبعات این
اتفاقات نه تنها رشد فقر را در کشور بدنبال دارد ، بلکه باعث ناتوانتر شدن قشری
میشود که بیشترین تاثیر را در چرخش چرخ اقتصادی دارند، طبقه کارگری بیشترین بخش
هرم تولید هستند که با ادامه این وضعیت و روند افزایش فشار مضاعف اقتصادی، بخش
مولد با از دست دادن مهمترین مهرههای خود دچار مشکل میشود.و پر واضح است وقتی
بخش مولد جامعه که همان جوانان هستند انگیزه خود را بر اثر افزایش فقر از دست
بدهند در بلندمدت رشد اقتصادی در کشورنیز کاهش پیدا میکند و فقر در کشور تشدید میشود
و یک دور باطل در اقتصاد کشور به وجود میآید. ضمن اینکه تحریمهای بینالمللی
کشورو روند سعودی نرخ ارز نیز در افزایش هزینههای خانوار و افزایش فقر در جامعه
تاثیرگذار است.
سرانه مطالعه در ایران
رزا جهان بین
از وضعیت نابسامان مطالعه در ایران باخبر هستیم. در نیمه اول
سال 1398 بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد تنها ۵۸ درصد مردم ایران
مطالعه غیردرسی دارند و میزان مطالعه این بخش از جامعه بهطور میانگین ۷ ساعت و ۴۱
دقیقه در ماه است که ۳ ساعت و ۷ دقیقه آن صرف خواندن قرآن و ادعیه میشود و طبق
نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹، سرانه مطالعه ایرانیهای ۱۵ سال به
بالا در روز حدود ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه برآورد شد و امسال (سال 1400) عدد ۵/ ۱۲
دقیقه بهعنوان سرانه مطالعه در ایران اعلام شده است که بیشترین میزان مطالعه به
ترتیب مربوط به استانهای یزد، قم و قزوین بوده و کمترین میزان مطالعه در استانهای
کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر ثبت شده است و این در حالیست که
سرانه مطالعه در کشوری مثل فنلاند 44 دقیقه در یک روز است و بعد از فنلاند،
کشورهای استونی، آلمان، هلند و نروژ با سرانه مطالعه بیش از نیم ساعت در
روز پیشتاز در مطالعه هستند.
اما چرا میزان مطالعه در ایران پایین است؟ چرا با وجود
برگزاری همایش و سمینارهای مختلف، راه اندازی کتابخانه های حضوری و غیرحضوری
(مجازی) و توجه و تلاش دولتمردان ایرانی برای افزایش سرانه مطالعه در ایران،
نتوانسته ایم در این زمینه موفق باشیم؟ به نظر کارشناسان دلایل متفاوتی برای این
معضل وجود دارد. مسائلی مثل گرایش و عادت تاریخی ایرانیان به ادبیات و فرهنگ
شفاهی، سانسور گسترده و سیستماتیک دولتی و حکومتی، نفوذ اینترنت و استفاده
روزافزون از گوشیهای هوشمند، ضعف آموزش در مدارس، افزایش قیمت کاغذ و در پیرو آن
کتاب در کنار نابسامانی اوضاع اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم همواره در بحث پایین
بودن میزان مطالعه ایرانیها مطرح میشود. مطالعه از موثرترین راه های افزایش
آگاهی و درک انسان به شمار می آید و جامعه ای که سرانه مطالعه بالایی داشته باشد
می تواند پیشتاز در علم و پیشرفت و ترقی باشد.
نقض حقوق زنان آیا
ریشه اسطوره ای دارد؟
مینا آقابیگی
(یک
اصل خوب وجود داردکه نظم و روشنایی که مرد را آفریده است و یک اصل بد که بی نظمی و
ظلمات و زن را آفریده است). فیثاغورث تاریخ به ما نشان داده که همواره مردان تمام
قدرت واقعی را در اختیار گرفته اند. از نخستین ایام پدر سالاری، مردان مفید واقع
شده اندو زنان را در نوعی وابستگی نگه داشته اند و بدین سبب است که زن به مثابه آن
(دیگری )است، و مورد انکارش قرار می دهند. ریشه اسطوره ای این نگاه از طبیعت الهام
می گیرد مرد خود را چیره بر طبیعت می یابد و برآن چیره می شودو می کوشد آن را به
خود اختصاص دهد اما چون قابل تصاحب نیست مرد خود راشبیه طبیعت می کند. هر اسطوره
مستلزم نفسی است که امید ها و بیم های خودرا متوجه آسمانی متعالی کندزنان چون خود
را به مثابه نفس مطرح نکرده اند، اسطوره مردانه ای که در آن طرح هایشان انعکاس
یابد نیافریده اند زنان نه مذهبی دارند که به آن به طور اختصاصی به آنان تعلق
داشته باشد و نه شعری:آنان هنوز در خلال رویاهای مردان به رویا می پردازند. هنوز
خدایانی را که به دست مردان خلق شده اندکی پرستیدند. (هرکول، پرومته، پارسیفال. .
) در این مقدرات این قهرمانان زن سهمی ثانوی دارد. همیشه در طول تاریخ جانب عدالت
رعایت نشده است.
مطمئنا زن نیز مانند مردموجودی انسانی است اما
این گونه تاکید امری انتزاعی است تاکید بر نگاه اسطوره ای، جدا سازی و تعلقات جنسی
که بیشتر با خشونت و تبعیض همراه بوده و این یادگار تاریخی در روح بشری ماندگار
شده است و تا اکنون ادامه یافته، خشونت
علیه زنان از جمله مسائل نقض حقوق بشر است که در جوامع کنونی، در جهت تضییع حقوق
زن مشاهده می گردد. حال امروزه در عصر مدرن گام های بلند برای یافته ها و داشته
های حقوق زنان برداشته شده. جوامع مدرن برای زنان حیثیت و منزلت انسانی قائل بوده
و لذا با هرگونه خشونت و تحقیر زنان در جوامع و نسبیت های فرهنگی گوناگون مخالف
بوده است. باتوجه به سیر تفکر در باب حقوق زن، آگاهی افراد جامعه از مبنای آن،
غالبا افکار را به سمت انسان سالاری سوق می دهند. باشد که با تفکرات انسانی نگاه
های دو گانه و جنسیتی را پاک کنند.
خشونت علیه زنان و دختران یکی از رایج ترین موارد نقض حقوق
بشر در جهان است که هر روز بارها و بارها در اقصی نقاط جهان رخ می دهد. این مسئله
عواقب جدی کوتاه مدت و بلند مدت جسمی، اقتصادی و روانی بر زنان و دختران دارد و از
مشارکت کامل و برابر آنان در جامعه جلوگیری می کند. میزان تأثیرگذاری آن، چه در
زندگی افراد و خانواده ها و چه در کل جامعه، غیر قابل اندازه گیری است. با نگرش
جهانی شدن حقوق زنان، تغییرات قابل انکار به وجود آمده، تاثیر جهانی شدن، بر مسائل
زنان، از قبیل میزان مشارکت آنان در امور سیاسی و اقتصادی و سطح تحصیلات شان در
تعامل یا تقابل آن ها با این فرآیند، ارتباط مستقیم دارد. در گذار از اسطوره و
حقوق زنان تا جهانی شدن کامل حقوق زنان از کشورهای پیشرفته و مدرن غرب تا زن شرقی
و اسطوره ای بسیار سخت و چالش برانگیز است. با جهانی شدن هرچند بر فعالیت های
اقتصادی ـ سطح دستمزد، اشتغال و استقلال مالی ـ تاثیر مثبتی دارد، اما نقش عمده ای
بر آزادی های مدنی زنان ندارد. جهانی شدن یک انقلاب است. با چالش ها و دگرگونی های
متفاوت در اعصار مختلف را در برگرفته، با تغییر نگرش در جوامع مختلف پیامدهای با
خود داشته است، و جغرافیایی انسانی و اندیشه ادمی را با گشودن دریچه های بدیع و
خلاقانه، به نحو عمیقی غنی گرداند. با انکه زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل
داده و نیمی دیگر را نیز آنان تربیت و بزرگ می کنند. به عقیده دانشمندان و
محققان، وضعیت سلامتی زنان به طور کلی نسبت به مردان ضعیف تر بوده و احتمال ابتلا
به اختلالات روانی نظیر اضطراب، افسردگی و . . . در آنها بیشتر از مردان است.
خشونت امری است کـه مـوافق طـبع انسان نیست. خشونت علیه زنان اغلب بهخاطر قوانین
ناکافی، موانع بر سر راه دستیابی به عدالت و بیعملی مسؤولان دولتی که این خشونت
را تحمل میکنند، رخ میدهد. نبودِ مجازاتهای کافی به فضای معافیت از مجازات کمک
میکند و این فضا در تکرار این جرایم نقش دارد. با وجود این، زنان تنها قربانی
نیستند. زنان در همه جا عاملان اصلی مبارزه در راه رهایی هستند. در طول تاریخ،
حوادث تلخ و خشونتآمیز همراه با مصائب بسیاری به وقوع پیوسته است و امروزه در
اوایل قرن بیست ویکم م علیرغم پیشرفتهای علمی، هنوز معضل خشونت، وجدانهای بیدار را
میآزارد. با گذشتزمان نه تنها، خشونت بعنوان یک مسئله حاد اجتماعی باقی است، بلکه
خشونت مدرن، با مصادیق جدیدی مطرح گردیده است. امید است با پیشرفت جوامع گام های
بلندی در جهت حقوق انسانی زنان، حقوقی فارغ از جنسیت بر کل جهان امروز مستولی گرد.
تنش های اخیر میان
ایران و آذربایجان
دیانا بیگلری
از سال گذشته که بر سر منطقه ی مورد مناقشه قره باغ، بین
جمهوری آذربایجان و ارمنستان جدال صورت گرفت، بویژه با پیوستن ترکیه به آذربایجان
و شعری که آقای اردوغان در رابطه با رود ارس در روز رژه ی پیروزی آذربایجان خواند،
به حاشیه رانده شدن جمهوری اسلامی در منطقه ی قفقاز(جهت منافعی که دارد) روشن بود.
در شهریور 1400 که در کشور آذربایجان مانور نظامی سه کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان
و پاکستان تحت عنوان مانور سه برادر انجام گرفت، حساسیت این موضوع را بیشتر کرد.
جمهوری اسلامی که در ابتدا صحبت های الهام علی اف را یاوه گویی و حرفهای بچه گانه
تلقی میکرد، اکنون ادوات نظامی و نیروهای ارتش و سپاه را در شمال غرب کشور جهت
مقابله با تهدید های آذربایجان و ترکیه مستقر کرده است. ولی قبل از آن پاکستان و
ترکیه هم تعداد زیادی از ادوات نظامی و یگان های زرهی و توپخانه ای خود را به
مرزهای ایران فرستادند و به این وسیله سپاه و ارتش توسط نیروهای نظامی کشورهای سه
برادر محاصره شدند. با کمال تاسف باید بگویم باتوجه به اینکه جمهوری اسلامی همواره
مصالح و اقتدار غیر دموکراتیک خود را به منافع ملی کشورمان ترجیح داده و هزینه های
میلیارد دلاری که باید خرج مردم ستمدیده و غارت شده ی ایران و سازندگی کشور شود،
به کشورهای اسلامی همسایه در جهت پرورش تروریست و جنگهای نیابتی و کشتارهای دسته
جمعی می کند واکنون که انتظار حمایت از آن ها را داشت، آنها را بسان مگسان دور
شیرینی می بیند. آیت الله سیستانی از سیاست کثیف خامنهای بخاطر نفوذ به حشدالشعبی
و تبدیل این گروه که در اصل بخاطر مبارزه با داعش ساخته شده بود، به یک گروه
شناخته شده تروریستی به شدت عصبانی است و سربازان شیعه را از حشدالشعبی جدا کرده
است. حزب الله و حسن نصرالله هم تاکنون واکنشی نشان ندادند و سکوت اختیار کرده
اند. بهر روی با آوردن نیروهای سپاه به منطقهٔ صفر مرزی-پلدشت و صحبت های انتقادی
تند علی اف و اختلالات ایجاد شده برای کامیون هایی که از ایران به ارمنستان می
رفتند، جمهوری اسلامی در این واکنش، پیغامی برای جمهوری آذربایجان دارد. پیغامی که
بخشی از آن در محورش اسرائیل مطرح است. از یک سو اسرائیل در حاشیه خلیج فارس درحال
بازسازی روابطش با امارات متحده عربی و بحرین است و از سوی دیگر با جمهوری
آذربایجان پیمان امنیتی دارد. بالارفتن سطح تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و
جمهوری آذربایجان نشان می دهد که محوریت این کار به دیپلماسی غلط جمهوری اسلامی
برمی گردد که این فرصت را به برخی از رقبای منطقه ای داده است. سه محور اصلی این
تنش ها را می توان به این صورت تشریح کرد:1- جاده گوریس-کاپان که بخشی از این جاده
مسیر اصلی ترانزیت کامیون های ایران به ارمنستان است که بعد از توافق آتش بس سال
گذشته در کنترل آذربایجان درآمد که اکنون برای عبور از این جاده باید به آذربایجان
مالیات بدهند.
که این قضیه برای جمهوری اسلامی قابل قبول نیست. چون ایران
تمایل دارد ارتباط با ارمنستان حفظ شود چراکه ارمنستان را مرتبط استراتژیک خودش می
داند و یک مسیر رفت و آمد بدون مزاحمت می خواهد. 2-برگزاری مانور نظامی سه
برادر(ترکیه، پاکستان و آذربایجان). پاکستان یکی از قدرتهای اتمی منطقه بشمار می
آید. ترکیه هم بعد از آمریکا بیشترین نیروهای ارتشی را در ناتو دارد. و آذربایجان
هم که یکی از مهمترین شرکای اقتصادی اسرائیل است که با تامین 40 درصد نفت اسرائیل
بزرگترین صادر کننده ی نفت به این کشور است و اسرائیل هم متقابلا 60 درصد ادوات
نظامی آذربایجان را تامین می کند. بنابراین از عدم دعوت جمهوری اسلامی به این
مانور بعنوان برادر چهارم میتوان به حصر نمادین ایران در معادلات منطقه تعبیر کرد.
-مانور نظامی ایران در نزدیکی مرزهای آذربایجان که در واقع هشداری است به
آذربایجان بخاطر روابط نزدیکش با اسرائیل. روابط ایران با آذربایجان تاکنون فراز و
نشیب های بسیاری داشته است ولی درعین حال همواره با شک و تردید به همدیگر نگاه می
کنند. جمهوری اسلامی تصور میکند که آذربایجان در تنش های داخلی ایران تکیه کرده و
نغمه ی جدایی سازی را در میان آذربایجانی های ایران می پراکند و جمهوری آذربایجان
هم گمان دارد که تبلیغات شیعه گستری جمهوری اسلامی ایران سر پایان نداردو همین
هراس آذربایجان شاید باعث شد که دنبال یاران تازه ای بیفتد. ولی واقعیت این است که
بجز جمهوری اسلامی که هیچگاه بر اساس عقلانیت و منافع ملی برنامه ای نداشته، تمامی
کشورهای منطقه بعنوان بازیگران فرامنطقهای برای منطقه و برای دولت و کشورشان
برنامه دارند. بعنوان مثال بنظر میرسد که ترکیه در درازمدت درصدد ایجاد یک محور
ژئواستراتژیک از اوکراین تا غرب چین است که هدف این محور دسترسی خیلی مستقیم و
راحت به جاده ابریشم می باشد. این محور از دو کریدور تشکیل شده:کریدور شمال که از
اوکراین شروع شده و تا دریای مدیترانه، منطقه قفقاز جنوبی تا آسیای میانه و بعد به
سمت غرب چین. که از این راه می تواند روسیه را بالانس کند و ایران را منزوی. و در
کریدور جنوب که از اوکراین شروع شده و تا سوریه و منطقه شمال عراق، که در جنوب با
وجود پیمان ابراهیم(توافق صلح بین اسرائیل و امارات متحده عربی و بحرین) بنظر می
رسد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی او را وادار به یک نوع انزوای دیپلماتیک کرده
که نتواند در منطقه حضور مؤثروجدی داشته باشد. به ویژه وقتی پای بحث امنیتی در
میان باشد و بخصوص که در یکسال اخیر شاهد ضربه های امنیتی اسرائیل به جمهوری
اسلامی هم بودیم.
رابطه دوستانه ی اسرائیل با جمهوری آذربایجان از بعد از
فروپاشی شوروی تاکنون بوده و سابقه ی زیادی دارد که در این سالها اسرائیل میلیون
ها دلار اسلحه به آذربایجان فروخته است و به لحاظ امنیتی، کشور آذربایجان به دلیل
هم مرز بودن با ایران برای اسرائیل بسیار مهم است. و در این میان هم مسئله بحران
برجام و شاید بالارفتن احتمال حمله نظامی اسرائیل مستقل از سیاست خارجی آمریکا
دررابطه با برجام، طبیعتاً جمهوری اسلامی راحساس ترواین رابطه را بیشتر زیرذره بین
قرار داده است. اما خصومتی که الان جمهوری اسلامی نسبت به آذربایجان از خود نشان
می دهد فقط مربوط به رابطه اسرائیل با آذربایجان نیست. بلکه تحولاتی است که بعد از
جنگ 44 روزه ی قره باغ رخ داده است.مثل ارتباط بین نخجوان و خاک اصلی آذربایجان از
طریق بخشی از خاک ارمنستان، دسترسی ایران را از گرجستان و روسیه مختل می کند و حتی
در بحث اقتصادی با توجه به اینکه راه لوله های گازی از آذربایجان به ایران و از
ایران به نخجوان را با مشکل مواجه خواهد کرد، باعث به حاشیه رانده شدن جمهوری اسلامی
ایران می شود. همچنین مسئله ژئوپلیتیکی است که پای ترکیه درقفقاز و آسیای میانه
بازمی شود و اگر بخشی از این ارتباط خاکی در آن منطقه به کنترل آذربایجان در
بیاید، رابطه بین ایران و روسیه به لحاظ ژئوپلیتیک مشکل تر خواهد شد. بنابراین در
حال حاضر توازن قوا کاملا در منطقه به ضرر جمهوری اسلامی تمام شده است. نقش
آذربایجان برای اسرائیل همان نقشی است که حزب الله لبنان برای جمهوری اسلامی دارد
و جمهوری اسلامی و اسرائیل دریک تقابل ژئوپلیتیک هستند و از نظر ژئوپلیتیک و
استراتژیک باهم رقابت می کنند و اگر جمهوری اسلامی دسترسی به بمب اتم پیدا کند،
توازن قوا از طرف اسرائیل تبدیل به نفع جمهوری اسلامی می شود و بهمین خاطر اسرائیل
بهیچ وجه تمایل ندارد که جمهوری اسلامی توازن قوا در منطقه ی خاورمیانه را با
دسترسی به بمب اتم پیدا کند. بنابراین اگر جمهوری اسلامی همچنان از میز مذاکرات
برجام دوری کند، کشورهای بزرگ و کشورهای قوی منطقه به غیر از طرح حمله به ایران،
از طریق جنگهای نیابتی و از طریق آذربایجان و همینطور از طریق طالبان می توانند به
وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران خدشه وارد کنند. چه در زمینه ی هسته ای وچه درزمینه
خصومت ایدئولوژیکی که با اسرائیل دارد. یک خصومت ایدئولوژیک که نه مبنای مادی
واقعی دارد ونه هنوزدلیلی قانع کننده برای مردم این دوکشور، بخصوص مردم ایران که
هست ونیست شان بر سردعوای مافیای رژیم سوخته شد. بااین مسائل مردم را سرگرم کرده
ومنافع ملی کشورمان را در حساب های میلیارد دلاری شان دراروپا وکانادا انتقال
دادند وکشور عزیزمان را به سرزمینی سوخته تبدیل کردند. پرسش اینجاست که آیاجنگ
ازهروقتی به کشورمان نزدیک تر است؟که اگر چنین باشد و مردم ایران درجهت سرنگونی
رژیم مافیای حاکم زودتر برنخیزند، با وجود رکود و فروپاشی اقتصادی که به چشم میخورد،
خامنهای به وعده ی ناگفته اش یعنی ویران کردن ایران جامه ی عمل می پوشاند. لذا به
باور من مردم ایران دراقصی نقاط کشور به مبارزان آزادیخواه درون ایران دست یاری و
اعتماد بدهند و امیدی به اپوزیسیون های بیمار خارج نشین نداشته باشند که چهل و دو
سال است فقط درصدد درست کردن تشکیلاتی هستند که در راس این تشکیلات خودستایی و در
نتیجه ی آن فقط یک پیام برای مردم دارند : ما هم برای مردم ایران آرزوی موفقیت می
کنیم.
اخلال درنظام
سلامت مجازاتی درحد افساد فی الارض دارد
حمید رضائی آذریانی
نایب رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز ضمن اشاره به موج پنجم
کرونا و اظهارات اخیر علیرضا زالی، گفت: اخلال در نظام سلامت مردم و اقدامات
مجرمانه در راستای جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد نه تنها جرم محسوب میشود بلکه
مجازاتی در حد مجازات افساد فی الارض دارد.
به گزارش ایلنا، عبدالله سمامی گفت: قطعاً در کشورهای دیگر
هم خشکسالی و سیل و زلزله و بیماری و …. اتفاق میافتد اما با تدبیر و مدیریت به
آسانی و با کمترین آسیب حل میشود کشورهایی که حتی منابع طبیعی ندارند کشورهایی
که حتی وسعتشان به یک استان کشور ما نیز نمیرسد کشورهایی که در طول سال شاید تنها
یک فصل دارند لیکن با دلسوزی مقامات و مدیریت درست حاکمان، مشکلات را با کمترین
آسیب گذرانده و مردم با سلامت روان و به دور از استرس زندگی میکنند.این حقوقدان
تصریح کرد: در کشورمان اما، با وجود خیل جمعیت جوان و آماده کار با وجود منابع
طبیعی مناسب، اقلیم متنوع و هزاران موهبت دیگر باز شاهد بیآبی و قطعی برق و سیل و
آتشسوزی جنگلها و انقراض گونههای جانوری و گیاهی و هزاران اتفاق نامیمون دیگر
هستیم.
وی اضافه کرد: در شرایط فعلی و با وجود تمامی کمبودها امروز
روی صحبتم در خصوص بیماری کروناست، کرونایی که در مواجهه با آن با بیکفایتی هر چه
بیشتر مسئولین ذیربط مواجه هستیم اتفاقی که همه جهان با آن درگیر شد.
سمامی بیان کرد: درست زمانی که اکثر کشورها با واکسیناسیون
سریع و سراسری به روزهای عادی خود بازگشتهاند، مسابقات ورزشی و المپیک از سر
گرفته شد، ترددها و سفرها به حالت قبلی برگشته و هر روز از محدودیتها کاسته میشود
و حتی در بسیاری از اماکن مردم مجازند از ماسک هم استفاده نکنند، حال ایران خوب
نیست و همچنان شاهد پیک پنجم و ششم این بیماری منحوس هستیم و هربار مرگبارتر با
واگیر بیشتر از گذشته و این قیاسها غم ما را در سوءمدیریت دولتمردان دوچندان کرده
است.این وکیل دادگستری اظهار کرد: در حالیکه خانوادههای زیادی در سوگ عزیزانشان
هستند، شاهد این هستیم که دولتمردان و خانوادههایشان پیش از همه واکسنهای مورد
تأیید سازمان بهداشت جهانی را تزریق کرده و بدون اضطراب از تریبون اعلام میکنند
که حال ایران خوب است و مانع ورود واکسنهای تأییدی سازمانهای جهانی شدند آن هم
فقط به دلیل کشورهای سازنده آن و اما چند هفته بعد شاهد سخنان دردناک آقایان هستیم
که با وقاحت اعلام کردند «به بازرسان سازمان جهانی در خصوص مرگ و میر آمار درستی
ارائه نشده و کمکهای جهانی را هم نپذیرفته اند» این یعنی تنها موضوعی که برای
دستگاههای دولتی مهم نبوده، جان و سلامت مردم است که به راحتی قربانی مقاصد
نامعلومشان میشود.وی افزود: در نهایت با نگاهی به قوانین و مرور مجازاتها به
عنوان یک حقوقدان میتوان گفت که اخلال در نظام سلامت مردم و اقدامات مجرمانه در
راستای جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد نه تنها جرم محسوب میشود بلکه مجازاتی در
حد مجازات افساد فی الارض دارد.روزنامه مردمسالاری در این باره نوشته است: ایران
تنها کشـوری اســت که از دوره آغاز اپیدمی کرونا تــا امروز، برخلاف وعدهها،
برنامه مشــخصی برای تولید یا واردات واکسـن ندارد. روند بی توجهی مسئولان به شیوع
کرونا در کنار دیگر سومدیریتها تبعات جیران ناپذیری به دنبال داشته و این بار به
بازی مرگباری با جان مردم تبدیل شده است.
پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری هم به
وضعیت بحرانی کرونا از جمله به دلیل واکسینه نکردن مردم اشاره کرد و گفت که روند
بسیار کندی را در واکسیناسیون شاهد بودیم و همین مسأله، اسباب شرایط فعلی اپیدمی
را در کشور فراهم کرده است.
وی گفت: متأسفانه زمان طلایی واکسیناسیون مردم را از دست
دادیم و در حال حاضر متأسفانه وضعیت بغرنجی را در مراکز درمانی و بیمارستانها شاهد
هستیم.
صدای فروپاشی جامعه را
نمیشنوید؟
آذر ارحمی
🟢 یک طلاق به ازای هر دو ازدواج؛ صدای فروپاشی جامعه را
نمی شنوید؟براساس آمار اعلامی سازمان ثبت احوال کشور، در استانهای تهران، البرز و
مازندران به ازای هر دو ازدواج، یک طلاق صورت میگیرد، به طوری که نسبت ازدواج به
طلاق در دو استان تهران و البرز پایینترین تعداد در سطح کشور است.
🟢 یک فقیر مطلق به ازای هر سه ایرانی؛ صدای فروپاشی جامعه
را نمی شنوید؟ گزارش پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان نشان میدهد؛ در سال های اخیر،
مساحت زیر خط فقر به شدت افزایش یافته تا جایی که از هر سه نفر در ایران، یک نفر
فقیر است؛ تازه باید در نظر داشته باشیم که در این پایش، شاغلان فقیر را در نظر
نگرفتهاند؛ که اگر در نظر گرفته شود، از آن دو نفر، یک نفر دیگر نیز قطعاً فقیر
واقعی است.
🟢 یک ترک تحصیل از هر سه دانش آموز؛ صدای فروپاشی جامعه
را نمی شنوید؟ تا آغاز سال تحصیلی جدید یعنی ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ فقط یک هفته باقیست، اما
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور اعلام کرد “هنوز ۲ میلیون و ۱۱۰ هزار دانشآموز
نسبت به خرید اینترنتی کتابهای خود اقدام نکردهاند.”
🟢 امروز این سه آسیب و بحران، خانواده های ایرانی
را به صورت جدی و فراگیر تهدید می کند. خانواده کوچک ترین ومهم ترین نهاد هر جامعه
ای به شمار می رود که علیرغم همه بحران ها و دگرگونی هایی که با آن روبرو هست،
اگرچه به قول آنتونی گیدنز “نمی توان گفت که در آستانه زوال وفروپاشی کامل قرار
دارد” اما به شدت در معرض آسیب است و صدای فروپاشی آن از برخی جوامع به گوش می
رسد.
🟢 بر اساس آمارها، یک سوم خانوارهای ایرانی، زیر خط فقر
قرار دارند. برآورد خط فقر متوسط کشوری برای سال ۱۳۹۹، یک میلیون و ۲۵۴ هزار تومان
به صورت سرانه بوده که نسبت به خط فقر سال ۱۳۹۸ رشد ۳۸ درصدی داشته است. افرادی که
کمتر از میزان خط فقر درآمد داشتهاند، حدود یکسوم جمعیت را تشکیل دادهاند واین
یعنی از هر سه نفر، یک نفر زیر خط فقر، درآمد داشته است.
🟢 کشوری که همین چند ماه پیش رئیس سازمان برنامه و بودجهاش
ادعا میکرد هجدمین اقتصاد دنیاست، حالا در رتبه ۵۱ جهان قرار گرفته است. اکنون
ایران جزو کشورهایی با درآمد سرانه پایین است. این یعنی اندازه اقتصاد ایران با
حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت، نصف امارات، یک چهارم ترکیه و یک صدم آمریکاست!
🟢 کارشناسان علت این “آب رفتن” اقتصاد را افت شدید تولید
ناخالص داخلی، تورم بالا، عدم سرمایهگذاری خارجی، افت جریان صادرات و واردات و
قطع جریان سرمایه عنوان می کنند.
🟢 حال پرسش اساسی این است که آیا همه این آمارها و
هشدارهایی که نسبت به فروپاشی جامعه داده می شود، همچنان سیاه نمایی ست؟ همه
آمارهای آمده در متن این یادداشت، یا از منابع رسمی داخلی ویا مراجع معتبر جهانی
است. آیا ما میتوانیم چشم وگوش خود را بر حقیقت وضعیت موجود جامعه ایران ببندیم
وصدای این تَرکها را نشنویم که هشداری به از هم پاشی است؟
دانشجوی نخبه در کنار
قاچاقچی و مفسد مالی در یک سلول
امیرحسین کریمی
علی یونسی، دانشجوی نخبه زندانی با یک قاچاقچی و یک مفسد مالی
در یک سلول کوچک نگهداری میشود.
همزمان با برگزاری دومین جلسه رسیدگی به اتهامات امیرحسین
مرادی و علی یونسی، دانشجویان نخبه زندانی، وکیل علی یونسی گفت که موکلش در یک
سلول کوچک به همراه یک قاچاقچی مواد مخدر و یک متهم به فساد مالی نگهداری میشود.
به گزارش رادیو فردا، مصطفی نیلی، حقوقدان، در گفتوگو با
سایت «امتداد» درباره جزئیات شرایط نگهداری آقای یونسی در زندان افزود که او در
حال حاضر به همراه دو متهم دیگر در یک سلول ۲ در ۴.۵ متر زندگی میکند و تنها سه
روز در هفته، آن هم به مدت ۲۰ دقیقه اجازه هواخوری دارد و استفاده از چشمبند
برخلاف قانون برای او اجباری است.این در حالی است که بنا بر اعلام این وکیل
دادگستری بر اساس آییننامه سازمان زندانها، هر زندانی روزانه حداقل باید به یک
ساعت هواخوری، فروشگاه و کتابخانه دسترسی داشته باشد.
به گفته آقای نیلی، موکل او از ۲۲ ماه حبس، دو ماه را به صورت
کامل در انفرادی سپری کرده و مدتی نیز در بند امنیتی ۲۴۰ بوده و سپس به بند امنیتی
اخیر منتقل شده است.
این وکیل دادگستری افزوده است که در این مدت بارها درباره
نحوه نگهداری و شرایط سخت آقای یونسی به دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی و عقیدتی
تذکر داده و تقاضای جابهجایی علی یونسی و امیرحسین مرادی را مطرح کرده است، اما
«دادیار ناظر با توجه به تقاضای نیروهای امنیتی، مبنی بر نگهداری دو موکل ما تا
زمان صدور حکم نهایی در بند امنیتی به این خواسته قانونی توجه نمیکند».آقای نیلی
درباره دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده امیرحسین مرادی و علی یونسی در روز سهشنبه،
۵ بهمن، گفته است که در این جلسه هیچ یک از ایرادات و نواقص مشخصشده در پرونده که
در جلسه اول دادگاه مطرح شده بود، رفع نشده و پرونده بدون رفع نواقص، مجددا به
دادگاه عودت داده شده بود.
وکیل آقای یونسی در ادامه با اشاره به اقداماتی که نیروهای
امنیتی فراتر از پروندههای مشابه برای این دو دانشجوی زندانی داشتهاند گفت: «به
عنوان نمونه یکی از مواردی که در این پرونده اتفاق افتاده، این است که فردی به
عنوان نماینده وزارت علوم با موکلم در حالتی که در انفرادی بوده دیدار داشته و با
تهدید و تطمیع، خواسته که حرفهای ضابطین را تکرار کند.»
در همین حال پخش فیلم «اعترافات اجباری» علی یونسی و امیرحسین
مرادی در اواسط آذر امسال با واکنش فعالان و برخی نهادهای حقوق بشری از جمله هشدار
سازمان عفو بینالملل روبهرو شده بود.علی یونسی، برنده مدال نقره المپیاد نجوم
کشوری در سال ۱۳۹۵ و همچنین مدال طلای المپیاد جهانی نجوم در سال ۹۶ است. او در ۲۲
فروردین ۹۹ بدون اعلام دلیل دستگیری، «پس از ضرب و شتم شدید توسط ماموران لباس
شخصی سپاه» بازداشت شد.امیرحسین مرادی، دانشجوی فیزیک و برنده مدال نقره المپیاد
نجوم کشوری نیز همان روز بازداشت شد. مدتی پس از بازداشت آنها، غلامحسین
اسماعیلی، سخنگوی وقت قوه قضاییه، این دو دانشجو را متهم کرد که با گروههای «ضد
انقلاب» و «بهویژه» سازمان مجاهدین خلق ایران ارتباط گرفته و «تحت تعلیمات»
مجاهدین خلق «به دنبال انجام اقدامات خرابکارانه در کشور بودند».
دهها تن از استادان دانشگاه صنعتی شریف در اردیبهشت امسال
در نامهای از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواسته بودند این دو دانشجو را آزاد
کنند.جمعی از برندگان جایزه نوبل و محققان دانشگاهی نیز ۲۸ دی در نامهای مشترک
خطاب به مقامات ارشد سازمان ملل متحد بازداشت آقایان یونسی و مرادی را «خودسرانه»
اعلام کردند و خواستار هرگونه «تلاش عملی و ممکن» این سازمان برای آزادی این دو
دانشجوی زندانی شدند.
مالیات پنهان
شهلا شاهسونی
زمانی لنین به صراحت نوشت: مؤثرترین راه درهم کوبیدن طبقه
متوسط این است که آنها را بین دو سنگ آسیاب «تورم» و «مالیات» قرار دهند. طبقه
متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمیماند تا
کتاب به دست بگیرد، سفر کند، یاد بگیرد، یاد بدهد یا اینکه حامل ارزش های
دموکراتیک و فرهنگ باشد.اکنون جامعه ایران میرود که تقسیم شود، بین دو طبقه:
فرادستان و فرودستان.
دو جبهه مشخص و مطلقأ متخاصم! منازعه قطعی است، این بسیار
خطرناک است. اوّلی را غرور کور کرده است، دوّمی را کینه و عقده.طبقه فرادستان میترسند
و روز به روز محافظه کارتر میشوند و پشت سنت و دین پناه میگیرند. طبقه فرودستان
هم خشمگین شعله انتقام در دلش زبانه میکشد و مترصد حمله است.سونامی که بیاید،
دیگر کشتی هر چقدر هم غول پیکر باشد، عاقبتی جز واژگونی نخواهد داشت.
تورم نام دیگرش «مالیات پنهان» است. طبق آمارهای رسمی خودِ
نظام، تورم بالای ۴۰٪ است. یعنی به اِزای هر ۱۰۰ تومان درآمد مردم، ۴۰ تومانش
مستقیم روانه جیب نظام (یا همان کسی که برای جبران ناکارآمدیش پول چاپ میکند) میشود.
این را بیفزایید به «مالیات رسمی» که با شروع دولتِ جدید
چندین برابر شده است و اثر تورمی آن نیز به زودی بر تورم فعلی افزوده خواهد شد!در
واقع مردم ایران فقط کار میکنند و هر چه زحمت بکشند، باید به صورت مالیات پنهان
(تورم) و مالیات مستقیم، دو دستی تقدیم نظام کنند.
میلتون فریدمن معتقد بود تورم، یا همان «مالیات پنهان»، غیر
مشروع و غیرقانونی است که اخذ میشود! و دقیقأ باج گیری به حساب میآید که خرج بیکفایتیهای
حاکمان میشود، برداشتِ از درآمد مردم پیش از اینکه درآمد مردم بدستشان برسد.
در این شرایط نظام عملا جیب بُری میکند و سر گردنه ایستاده
است و در حال غارت مردم است!
عوام نیز متوجه نمیشوند از کجا خوردهاند و به جان یکدیگر میافتند
و این در حالی است که دزد اصلی این طور نشان میدهدکه در صدد است که مشکل آنها را
حل نماید! چنین مجموعهای را هر نامی میتوان داد جز نام دولتِ مردمی…
موسسین و هیئت
تحریریه:
آذر ارحمی - حمید رضائی آذریانی
مدیر مسئول:
حمید رضائی آذریانی
سردبیر:
آذر ارحمی
تماس با ما:
حمید رضائی آذریانی
Tel.: +49 1781476984
Email: Hamidaria2019@gmail.com
Website: https://hoghoghebaschar.blogspot.com/
آذر ارحمی
Tel.: +49 15788102973
Email Azarerhamie2019@gmail.com
Website: https://haghandishan.blogspot.com/
آدرس پستی:
Haus-Knipp-Straße
.35
47139 Duisburg
Deutschland
ارزش
هر شماره یک یورو
یادآوری:
- نشر هرگونه اثر،
سخنرانی و اطلاعیه به معنی تائید نبوده و فقط بدلیل اعتقاد و ایمان راسخ به آزادی
بیان و انتقال اندیشه می باشد.
- این نشریه با اعتقاد
کامل به انتقال و گسترش افکار، استفاده و انتشار آثار چاپ شده در این نشریه را
بدون هیچ محدودیتی آزاد می داند.
حق ما انسان ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر