برای جماعت سارقان فرقی نیست بین اثری هنری و گاردریل کنار خیابان. آنها هر آنچه بتوانند را در دل تاریکی شب یا در خلوت روز، میدزدند و آب میکنند. از دریچههای فاضلاب معابر گرفته تا مبلمان شهری، از شیرآلات سرویسهای بهداشتی در پارکها تا نرده پلهای هوایی و حتی تابلوهای راهنمایی و رانندگی. از کابلهای برق و مخابرات تا حتی آثار هنری شهری. آنها اگر بتوانند مجسمهای را هم که حتما نمادی برای شهروندان است و هزینه مادی و معنوی زیادی برای آن شده از بیخ میکنند.
به گزارش روزنامه توسعه ایرانی، نمونه اش خبری است که دیروز عبدالعلی قصرالدشتی، مجسمهساز شیرازی از سرقت سردیس برنزی ساخته خودش داد. سردیس استاد رحیم هودی، پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران که مدتها در مقابل تالار حافظ شیراز نصب بود.
البته این نخستین سرقت از مجسمههای شهری نیست و پیشتر مجسمههای زیادی، چون مجسمه ستارخان، باقرخان و … هم سرقت شده بود.
در آذر ماه سال ۱۳۸۷ با اعلام خبر سرقت تعدادی از مجسمههای پایتخت، تهدیدی به نام دزدیده شدن آثار هنری شهری مطرح شد. مجسمههایی که بسیاری از آنها پس از ناپدید شدن، هیچگاه سرنوشتشان مشخص نشد. مجسمههایی که وزن برخی از آنها حدود ۷۰۰ کیلوگرم بود.
فقر و نابرابری دلایل دزدی از اموال عمومی
بر اساس قانون سرقت از اموال عمومی جرم محسوب میشود. این در حالی است که به استناد به اخبار و اظهارات پراکنده برخی از مسئولان این بزه در سالهای اخیر در کشور به شکل چشمگیری رشد کرده است. رشدی که به اعتقاد آسیب شناسان در نتیجه افزایش فقر مادی در جامعه و احساس نابرابری هر روز شمایلی عادیتر به خود میگیرد.
پژوهشها و بررسیها در ابعاد مختلف جامعه شناختی نشان میدهد افزایش جمعیت، نرخ بالای بیکاری، تغییر در الگوهای مصرف و افزایش هزینههای زندگی و حاشیهنشینی از جمله عوامل شکلگیری برخی آسیبهای اجتماعی و بزهکاریها در جامعه است که سرقت یکی از این آسیبهاست.
مهران حسنوردی آسیبشناس میگوید: «افزایش بیکاری در سال اخیر به دلیل پاندمی کرونا سبب شد که برخی در مخارج روزمره خود هم دچار مشکل شوند. به همین دلیل عجیب نیست که برخی دست درازی به اموال عمومی را راحتترین راه برای تامین این مخارج بدانند».
به گفته او برخی حتی برداشت از این اموال را هم دزدی ندانسته و حق قانونی از جامعهای میدانند که در امورات مختلف آنها را از حقوق مختلفی، چون پیدا کردن شغل و داشتن درآمد کافی برای یک زندگی عادی محروم کرده است.
source https://www.azadegy.de/?p=25198
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر