۱۴۰۱ مرداد ۲۹, شنبه

مرگ هولناک یک زن و کودک در بزرگراه همدانی تهران

مرگ هولناک یک زن و کودک در بزرگراه همدانی تهران

زن جوان و دختر 5 ساله اش بر اثر تصادف خودروی پرشیا با پایه‌های یک پل در حال ساخت در بزرگراه همدانی تهران جان باختند.

 زن جوان و دختر 5 ساله اش بر اثر تصادف خودروی پرشیا با پایه‌های یک پل در حال ساخت در بزرگراه همدانی تهران جان باختند.

سید جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران در تشریح این حادثه گفت: ساعت ٢١:١١ یکشنبه یک مورد حادثه تصادف در مسیر شرق به غرب بزرگراه شهید همدانی، بعد از بزرگراه آزادگان به سامانه ١٢۵ سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران اطلاع داده شد که بلافاصله پس از آن دو ایستگاه به محل حادثه اعزام شدند. آتش نشانان در مدت زمان 4 دقیقه به محل رسیده و مشاهده کردند یک دستگاه خودرو سواری پرشیا با 3 سرنشین، به دلیل نامشخصی هنگام حرکت از مسیر اصلی خارج شده و پس از برخورد شدید با پایه‌های یک پل در حال ساخت، آسیب شدیدی دیده است.

ملکی اظهار کرد: از سه نفری که داخل خودرو بودند راننده که مردی جوان بود دچار مصدومیت شدید شده و پیش از رسیدن آتش نشانان توسط شهروندان از داخل خودرو خارج شده بود. یک خانم جوان حدوداً ٢۵ ساله و یک دختر کوچک حدوداً پنج ساله نیز در قسمت صندلی عقب محبوس بودند. آتش نشانان عملیات رهاسازی را آغاز کرده و خانم جوان و کودک محبوس را از خودرو خارج کردند و به عوامل اورژانس تحویل دادند اما مشخص شد هر دو نفر جان خود را از دست داده‌اند.

به گفته ملکی، خودرو به محل امن منتقل شده و محل برای بررسی علت حادثه به عوامل پلیس راهور تحویل داده شد.

مرگ وحشتناک سامان کوچولو در بهمئی با نیش عقرب

مرگ وحشتناک سامان کوچولو در بهمئی با نیش عقرب

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در خصوص مرگ کودک ۴ ساله عقرب زده در شهرستان بهمئی توضیحاتی ارائه کرده است.

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در خصوص مرگ کودک ۴ ساله عقرب زده در شهرستان بهمئی توضیحاتی ارائه کرده است.

در توضیح مرگ کودک ۴ ساله عقرب زده در شهرستان بهمئی علوم پزشکی یاسوج عنوان کرده است:

با سلام و احترام خدمت مردم شریف شهرستان بهمئی و مردم استان کهگیلویه و بویراحمد و عرض تسلیت خدمت خانواده مرحوم غفوری، بیمار سامان غفوری کودک ۴ ساله که در روستای سید صالح رودتلخ شهرستان بهمئی مورد گزش عقرب قرار گرفتند (ساعت تقریبی گزش به گزارش بهورز منطقه ۲۱:۴۲ دقیقه بوده است).

بیمار ساعت ۲۲:۱۰ دقیقه به مرکز جامع سلامت «ممبی» که در فاصله ۱۸ کیلومتری این روستا قرار دارد، انتقال یافته اند.

به گزارش پزشک مرکز علائم حیاتی بیمار در بدو ورود ناپایدار بوده و برای بیمار سرم ضد عقرب به همراه آمپول هیدروکرتیزون و کلرفنیرامین جهت پیشگیری از ایجاد حساسیت و آنافیلاکسی تزریق شد و پس حدود ۱۵ دقیقه بیمار همراه با دو نفر از پرسنل درمانگاه (مسئول مرکز و مامای شیفت) به مرکز بستر رمانی لیکک اعزام شد.

در بین راه با توجه به شرایط بیمار که پیش بینی می‌گردید دچار ایست قلبی شد، با پایگاه اورژانس «ماغر» جهت امداد و کمک رسانی اورژانسی (فوریت‌های پزشکی مجهزتر) هماهنگ شد که در ساعت ۲۳:۱۰ دقیقه بیمار به آمبولانس ۱۱۵ منتقل شد و چند دقیقه بعد در آمبولانس فوریت‌ها دچار ایست قلبی و تنفسی شد و حدود ۲۵ دقیقه احیا برای بیمار انجام شد و علائم حیاتی بیمار دوباره برگشت و احیا موفق بود.

 

بیمار در ساعت ۲۳:۴۷ دقیقه به مرکز بستر درمانی شهر لیکک، مرکز شهرستان بهمئی رسید که در آنجا توسط متخصص اطفال ویزیت شد و ۵ دقیقه بعد مجددا بیمار دچار ایست قلبی و تنفسی شد و به مدت ۳۰ دقیقه عملیات احیا برای بیمار انجام شد و علائم حیاتی بیمار مجددا برگشت و احیا مجدد نیز موفق بوده است.

بیمار ساعت ۰۰:۵۷ دقیقه بامداد از مرکز بستر رمانی لیکک به بهبهان اعزام شد و در ساعت ۱:۲۰ دقیقه به بهبهان رسید که متاسفانه به دلیل خالی نبودن تخت icu اطفال در بیمارستان، ولی عصر بهبهان، بیمار به ناچار به اتفاقات بیمارستان شهیدزاده بهبهان فرستاده شد و در اتفاقات بستری شد و در آنجا مجددا چند دقیقه بعد دچار ایست قلبی و تنفسی شد و این بار احیا ناموفق بود و با کمال تاسف بیمار فوت کردند.

اگرچه در شیفت عصر و شب پزشک در مرکز «رودتلخ» نبوده است واین مشکل کمبود پزشک در برخی مناطق استان وجود دارد البته تمام مراحل درمانی و احیا در کمترین زمان ممکن انجام شده است، اما عقرب گزیدگی از اورژانس‌های پزشکی بخصوص در کودکان می‌باشد و حتی در بهترین مراکز درمانی دنیا عوارض و مرگ ومیر بالایی دارد و در موارد شدید نیاز به بستری در ICU نیز می‌باشد.

بیمارستان ۳۲ تختخوابی نیز مطالبه عمومی شهرستان مذکور می‌باشد که در چند ماه اخیر جهش بزرگی در تکمیل سازه بیمارستانی صورت گرفته و ان‌شاءالله به زودی فیزیک بیمارستان قابل افتتاح خواهد بود.

به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد در پایان ضمن پذیرفتن نواقص و زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی ضعیف در شهرستان بهمئی و با تشکر از کادر زحمتکش بهداشتی و درمانی، مصیبت وارده رابه خانواده محترم آن مرحوم تسلیت عرض نموده و از خدای سبحان برای آن مرحوم علو درجات و برای بازماندگان صبر بر مصیبت مسئلت می‌نماییم.

گفتنی است که در برخی رسانه‌های استان و فضای مجاری مطرح شد که شنبه شب کودک ۴ساله از اهالی روستای سیدصالح از توابع شهرستان بهمئی در استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل عقرب گزیدگی (عقرب سیاه) به درمانگاه نرمون رودتلخ منتقل شد به دلیل نبود پزشک و امکانات اولیه به درمانگاه ممبی و در ادامه به شهر بهبهان در استان خوزستان ارجاع داده شد و متاسفانه این کودک خردسال در بهبهان فوت کرد. نبود پزشک و آمپول ضد عقرب گزیدگی در درمانگاه نرمون رودتلخ بعنوان یک منطقه محروم و روستایی گلایه مردم را در پی داشت که انتظار می‌رود با توجه دورافتادگی دهستان رودتلخی ممبی از شهر لیکک، مرکز شهرستان و بافت عشایری و روستایی این دهستان امکانات اولیه حیاتی در حوزه درمان به مرکز این دهستان اختصاص داده شود.

تکمیل و تجهیز نشدن بیمارستان ۳۲ تختخوابی شهر لیکک، مرکز شهرستان بهمئی از انتظارات مردم این شهرستان است.

۱۴۰۱ مرداد ۲۸, جمعه

خودکشی دو کارگر به دلیل مشکلات اقتصادی در چوار

خودکشی دو کارگر به دلیل مشکلات اقتصادی در چوار

دو کارگر جوان در شهرستان «چوار»استان ایلام اقدام به خودکشی کردند.

دو کارگر جوان در شهرستان «چوار»استان ایلام اقدام به خودکشی کردند.

یک منبع کارگری در شهرستان چوار استان ایلام با تایید خبر درگذشت دو کارگر جوان گفت: کارگران یاده شده با نام «محمد منصوری» و «علی محمدکریمی» از اهالی روستای آبزا و شهر چوار بودند که به دلیل مشکلات خانوادگی و اقتصادی جان خود را از دست دادند.

او گفت: «محمد منصوری» با ۳۲ سال سن و دو فرزند روز ۱۶ مرداد ماه خود را در محل سکونتش حلق آویز کرد و علی محمدکریمی نیز بعد از گذشت ۲۴ ساعت از حادثه اول خود را به ضرب گلوله از پای درآورد.

طبق اظهارت وی؛ مراسم خاکسپاری «محمد منصوری» روز یکشنبه (۱۶ مردادماه) و «علی محمدکریمی» روز دوشنبه (۱۷ مرداد ماه) در آرامستان بهشت معصومه چوار برگزار شد.

نجات ۳۱ نوجوان فوتبالیست پس از 2 ماه اسارت از چنگال گروگان گیران

نجات ۳۱ نوجوان فوتبالیست پس از 2 ماه اسارت از چنگال گروگان گیران

31 نوجوان که از نقاط مختلف کشور که با رؤیای حضور در اردوی نوجوانان یکی از تیم‌های فوتبال لیگ برتر وارد کمپ قلابی این تیم شد‌ه بودند، با تلاش پلیس آگاهی استان البرز پس از ۲ ماه به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

  31 نوجوان که از نقاط مختلف کشور که با رؤیای حضور در اردوی نوجوانان یکی از تیم‌های فوتبال لیگ برتر وارد کمپ قلابی این تیم شد‌ه بودند، با تلاش پلیس آگاهی استان البرز پس از ۲ ماه به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

با فرار یک نوجوان ۱۷ ساله کرمانی به نام «‌امیر‌رضا» از کمپ قلابی یک تیم فوتبال لیگ برتری در شهرستان کرج بیش از ۳۰ خانواده از نقاط مختلف کشور در جریان گروگان‌گیری هرمی فرزندانشان قرار گرفتند. فرزندان این خانواده‌ها پس از حضور در اردوی این تیم به ظاهر لیگ برتری به شکل بسیار مرموزی مفقود و تلفن‌هایشان از دسترس خارج شد. بر اساس گفتگوی چند خانواده کرمانی و مازندرانی با فراز‌، پس از فرار نوجوان ۱۷ ساله‌ای به نام «‌امیر‌رضا» از محل کمپ قلابی تیم لیگ برتری‌ ۳۱ خانواده در جریان گروگان‌گیری فرزندانشان توسط گروهی از کلاهبرداران شرکت‌های هرمی قرار گرفتند.

  پدر یکی از نوجوانان که پسرش از شهرستان سیرجان استان کرمان به قصد شرکت در اردوی فوتبالی  راهی استان البرز شده بود‌، در خصوص نحوه اغفال فرزند ۱۶ ساله‌اش در گفتگو با فراز گفت: پسرم که عاشق فوتبال است از طریق دوستان و آشنایان متوجه عضو‌گیری یک تیم فوتبال مطرح در لیگ برتر شد و به ما اطلاع داد. آن‌ها در ابتدا با وعده حضور فرزندمان در تیم نوجوانان این تیم درخواست ۱۵۰ میلیون تومان به عنوان شهریه کردند. به خاطر سنگین بودن مبلغ شهریه در ابتدا با این موضوع مخالفت کردم‌، اما پس از آنکه با اصرار‌های پسرم مواجه شدم با گرفتن وام و قرض این مبلغ را تهیه و به کارت پسرم انتقال دادم.

پدر این نوجوان فوتبال‌دوست در ادامه صحبت‌های خود گفت: متاسفانه با توجه به اینکه تعداد زیادی از همشهریانم که انها را می‌شناختم فرزندان خود را راهی این اردوی فوتبالی کرده بودند‌. من هم تحقیق چندانی در خصوص تیم فوتبال مورد نظر نکردم و مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان که بیشتر آن را با قرض و وام جور کرده بودم را به کارت پسرم انتقال دادم و او را به همراه نوجوانان دیگر راهی کمپ ورزشی تیم مورد نظر کردم. یک روز پس از آن‌که پسرم خبر داد که به محل کمپ باشگاه رسیده است‌، تلفن او و سایر بچه‌ها خاموش و از دسترس خارج  شدند.

این هموطن کرمانی در ادامه توضیح داد: ابتدا فکر می‌کردیم که بنا به شرایط کمپ و قوانین اردو تلفن آن‌ها خاموش شده است‌، تا اینکه پس از چند روز پسر یکی از آشنایان از کمپ فرار کرد و به سیرجان برگشت. او خبر از زندانی شدن بچه ها داد. پس از آن به همراه خانواده‌های دیگر با طرح شکایت در مراجع قانونی در سیرجان موضوع را پیگیری کردیم و به پلیس آگاهی سیرجان رفتیم؛ اما کار ما گره خورد.

پدر این نوجوان سیرجانی که ظاهرا فرزندش به همراه سایر دوستانش به گروگان افراد کلاهبردار درآمده بود در خصوص طول کشیدن زمان آزادی فرزندانشان به فراز گفت: با توجه به اینکه ما در سیرجان طرح شکایت کرده‌ بودیم و فرزندان ما ابتدا به تهران و بعد به کرج و از آنجا به بابلسر در استان مازندران رفته بودند‌، کار ما به مشکل اساسی برخورد‌، چون ما به ناچار برای پیگیری پرونده فرزندانمان باید از کرمان به کرج و از آنجا به استان مازندران نیابت قضایی می‌گرفتیم. بدبختانه ما  خیلی دیر متوجه زندانی شدن بچه هایمان شدیم و اصلا فکرش را نمی کردیم که بچه‌ها گرفتار دام شرکت‌های هرمی شده‌اند تا اینکه امیر‌رضا که از آشنایان ما بود از محلی که زندانی شده بود فرار کرد و خبر از شرایط وخیم بچه‌ها و زندانی شدن ۳۱ نفر از آ‌ن‌ها را داد. این طور بود که فهمیدیم که بچه‌ها اصلا در تمرینات تیم فوتبالی نیستند.

پدر نوجوان گرفتار شده در دام باند شرکت هرمی در ادامه افزود: پس از گرفتن نیابت قضایی به شهرستان کرج رفتیم که مقصد بچه‌ها بود. اما متاسفانه با ردگیری‌های پلیس آگاهی متوجه شدیم که بچه‌ها را به شهرستان بابلسر در استان مازندران برده‌اند. پس از گرفتن نیابت قضایی اینبار به شهرستان بابلسر در استان مازندران رفتیم. با ردگیری‌های پلیس آگاهی بابلسر فهمیدیم که بچه‌ها دوباره به کرج منتقل شده اند و این موضوع ۵۰ روز وقت ما را تلف و همه خانواده‌ها را خسته و نا‌امید کرد.

این پدر در خصوص اینکه آیا فرزندانشان در طول مدت ۲ ماهی که به کرج رفته بودند با آنها تماس داشتند یا نه‌، به فراز توضیح داد: در ابتدا پسرم شبی یک‌بار با من تماس می‌گرفت‌، اما پس از فرار امیر‌رضا این تماس‌ها قطع شد و بچه‌ها در تماس‌هایشان درخواست گروگانگیر‌ها را به ما اطلاع می‌داند که برای آزادی‌ بچه‌ها مبلغ ۱۵۰ میلیون از ما می‌خواستند. پس از آنکه فهمیدند پای پلیس به قضیه باز شده است دیگر اجازه نمی دادند بچه‌ها با ما تماس بگیرند و ترس تمام وجود ما را گرفت.این پدر در ادامه در خصوص همکاری نیروی انتظامی استان البرز و رئیس پلیس اداره آگاهی استان البرز به فراز گفت: خوشبختانه جناب سرهنگ نادر بیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز و معاون ایشان سرهنگ خدابنده زحمات زیادی کشیدند و محدوده محل اسکان بچه ها در محله «‌حسن‌آباد‌» شهرستان کرج شناسایی و تحت نظر گرفتند‌، تا اینکه عاقبت محل اختفای بچه‌ها شناسایی و بچه‌ها را از محل مورد نظر نجات  دادند.

با توجه به اهمیت موضوع مفقود شدن ۳۰ نوجوان از همان اوایل طرح شکایت خانواده‌ها پیگیری خبر مربوط به این حادثه در اولویت روزنامه اینترنتی فراز قرار گرفت. با تماس خبرنگار فراز با پلیس آگاهی استان البرز‌، با توصیه سرهنگ «‌محمد نادر‌بیگی‌» رئیس پلیس  آگاهی این استان و و تاکید او به احتمال به مخاطره افتادن جان نوجوانان مفقود شده با انتشار خبر آن‌، انتشار گزارش مربوط به این گروگان‌گیری هرمی‌،  به پس از آزادی نوجوانان موکول شد‌‌.

کنترل هورمون های چاقی تنها بایک دمنوش گیاهی+تضمینی

کنترل هورمون های چاقی تنها بایک دمنوش گیاهی+تضمینی

مشاوره رایگان

تبلیغ

رئیس پلیس اداره آگاهی استان البرز‌، از همان روز‌های ابتدایی مفقود شدن نوجوانان به فراز گفت: احتمال گروگانگیری سازمان یافته این نوجوانان بسیار ضعیف است و احتمال می‌رود که این نوجوانان درگیر کلاهبرداری باند‌های شرکت های هرمی قرار گرفته باشند.

  امیر رضا‌، نوجوان ۱۷ ساله‌ای که ۱۵ تیر‌ماه از دام اعضای شرکت هرمی فرار کرده بود در گفتگو با فراز گفت: همان ابتدا که به کرج رسیدیم متوجه شدیم که به اردوی تیم فوتبال لیگ برتر نیامده‌ایم. اعضای باند از همان ابتدا سیگار و انواع مواد مخدر را روی میز گذاشتند و گفتند هر کس تمایل دارد برای خودش استفاده کند. از همان ابتدای ورود گوشی‌های موبایل و کارت‌های بانکی که شهریه ما در آن بود را از ما گرفتند و اجازه تماس با خانواده‌ها را به ما نمی دادند. ما را با خود بیرون می‌بردند و به بهانه اینکه ما را به تمرینات تیم های خارجی ببرند‌، با کارت‌های بانکی ما دلار و سکه می‌خریدند و به این شکل پول‌های ما را از حسابمان بیرون کشیدند.

 این نوجوان در خصوص نحوه فرار خود به فراز گفت: اعضای باند همیشه هنگام خروج از محل اقامت در خروجی را قفل می‌کردند‌، اما روزی که من فرار کردم دیدم که در را قفل نکردند. من هم همان لحظه با عجله از خانه فرار کردم و با ته مانده کارتم خودم را به سیرجان رساندم.

با ردیابی‌های پلیس آگاهی استان البرز سرانجام محل اختفای نوجوانان مفقود شده شناسایی و طی یک عملیات ضربتی پنجشنبه گذشته ۲ باند از شرکت‌های هرمی که اقدام به حبس نوجوانان و اخاذی از خانواده‌های آنها کرده بودند‌، در حسن‌آباد کرج شناسایی و اعضای این ۲ باند دستگیر و تحویل مراجع قضایی استان البرز شدند. همچنین ۳۱ نفر در این رابطه دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفتند.

۱۴۰۱ مرداد ۲۷, پنجشنبه

12 ساعت وحشت کودک سه و نیم ساله در بیابان های خاتون‌آباد

12 ساعت وحشت کودک سه و نیم ساله در بیابان های خاتون‌آباد

رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان شهربابک از تلاش ۱۲ ساعته نیروهای امدادی این جمعیت برای جستجوی کودک سه سال و نیمه مفقود شده در خاتون آباد خبر داد.

 رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان شهربابک از تلاش ۱۲ ساعته نیروهای امدادی این جمعیت برای جستجوی کودک سه سال و نیمه مفقود شده در خاتون آباد خبر داد.

سید محمدامین یعقوبی امروز ۱۸ مردادماه با اعلام این خبر بیان کرد: طی تماس تلفنی با جمعیت هلال احمر مبنی بر مفقود شدن کودک ۳ سال و نیمه در روستای آغل یحیی از توابع شهر خاتون آباد، بلافاصله نیروهای امدادی این جمعیت به روستای مذکور اعزام شدند.

 وی با اشاره به تلاش ۱۲ ساعته امدادگران و نجاتگران در این عملیات افزود: این کودک از ساعت ۱۶ روز دوشنبه مورخ ۱۷ مردادماه از منزل واقع در روستای آغل یحیی خارج شده بود که نهایتا در ساعت ۶ صبح امروز سه‌شنبه توسط نیروهای مردمی و امدادی جمعیت هلال احمر در روستای آغل یحیی پیدا شد.

یعقوبی بیان کرد: این کودک که در بیابان‌های اطراف روستایی نزدیک به شهر خاتون‌آباد پیدا شد شب گذشته را در بیابان بوده است.

وی گفت: نیروهای امدادی جمعیت هلال احمر با ۱۷ کیلومتر پیمایش در این عملیات جستجو و نجات، کودک مفقود شده را زنده پیدا کردند، تحویل مرکز درمانی شده و حال عمومی وی مساعد است.

مرگ تلخ کارگر ۱۸ ساله در حوضچه قیر

مرگ تلخ کارگر ۱۸ ساله در حوضچه قیر

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از جانباختن یک کارگر جوان در پی وقوع آتش سوزی در کارگاه ذوب قیر خبرداد.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از جانباختن یک کارگر جوان در پی وقوع آتش سوزی در کارگاه ذوب قیر خبرداد.

سید جلال ملکی در این‌باره اظهارکرد: در ساعت ٢١:٢۶ شب گذشته یک مورد حادثه آتش‌سوزی در یک کارگاه ذوب قبر در جاده اسلامشهر، خیابان گلدسته، بعد از زیرگذر به سامانه ١٢۵ سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران اطلاع داده شد که درپی آن ستاد فرماندهی آتش‌نشانان ایستگاه شماره ١٢ را به محل حادثه اعزام کرد.

وی با اشاره به حضور عوامل آتش‌نشانی در محل حادثه گفت:‌ آتش‌نشانان پس از حضور در محل مشاهده کردند  که محل حادثه یک گاراژ است و کارگاهی در آن دچار آتش‌سوزی شده است. در همین راستا نیز بلافاصله عملیات خود برای اطفای حریق را آغاز کردند.

 ملکی با بیان اینکه در یک بخش از این گاراژ یک کارگاه ذوب قیر جامد قرار داشت، گفت:‌در این کارگاه دو مخزن ایستاده وجود داشت که محل نگهداری قیر جامد بوده و هر کدام از مخازن تقریبا هشت هزار لیتر گنجایش داشت. این قیرها به مایع تبدیل می شدند و از طریق یک حوضچه زمینی وارد بشکه و بسته‌های کوچک‌تر شده و تقسیم می‌شدند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران ادامه داد: ظاهراً انفجاری در این قسمت رخ داده بود و موجب آتش‌سوزی هر دو مخزن شده بود. یکی از مخازن به علت شدت حرارت نیمه واژگون شده بود و قیر مذاب به داخل حوضچه وارد شده بود. بر اثر پاشیده شدن قیر شعله‌ور شده و سقف کارگاه مجاور نیز دچار آتش‌سوزی شده بود. آتش‌نشانان بلافاصله عملیات خود را آغاز کردند و آتش را به سرعت خاموش کردند.

وی افزود: به گفته مالک در همان بخش حوضچه قیر یک کارگر جوان ١٨ ساله با تابعیت کشور افغانستان در حال کار بوده که ناگهان انفجار و آتش‌سوزی رخ داده است، در همین راستا نیز همزمان عملیات جستجو نیز در دستورکار آتش‌نشانان قرار گرفت و آنان پس از اطفای حریق، جسد این کارگر جوان را از داخل همان حوضچه که قیر داغ به آن وارد شده بود، پیدا کردند. متاسفانه به تایید عوامل اورژانس مشخص شد که این فرد جان خود را از دست داده است.

به گفته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران این عملیات ساعت ٢٨ دقیقه بامداد به پایان رسید و محل به عوامل انتظامی تحویل داده شد. همچنین اقدامات برای یافتن علت وقوع این حریق نیز آغاز شده است.

پلیس مانع خودسوزی شهروند 21 ساله رشتی شد

پلیس مانع خودسوزی شهروند 21 ساله رشتی شد

فرمانده انتظامی شهرستان رشت گفت: ماموران کلانتری 14 با حضور و اقدام به موقع مانع از خودکشی شهروند 21 ساله شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان رشت گفت: ماموران کلانتری 14 با حضور و اقدام به موقع مانع از خودکشی شهروند 21 ساله شدند.

سرهنگ محمود حافظی در گفت‌وگو یی در تشریح این خبر اظهار کرد: برابر اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر قصد خودکشی فردی در منطقه چهار راه دیلمان شهرستان رشت، بلافاصله ماموران کلانتری 14 در محل حاضر شدند.

وی با بیان اینکه پس از حضور پلیس در آدرس مورد نظر مشاهده شد یک پسر جوان در خیابان با ریختن بنزین بر روی خود قصد خودسوزی و خودکشی دارد افزود: اقدام به موقع و تلاش‌های پلیس، مانع از خودکشی این شهروند 21 ساله شد.

فرمانده انتظامی شهرستان رشت خاطرنشان کرد: طبق بررسی‌های صورت گرفته علت و انگیزه این فرد از اقدام به خودکشی، مشکلات روحی و روانی بوده است.

این مقام انتظامی در پایان با اشاره به اینکه یاس و ناامیدی، نداشتن اعتماد به نفس در مبارزه با مشکلات زندگی و یک تصمیم آنی باعث بروز چنین مشکلاتی می‌شود و بیان داشت: مشاوران پلیس در مقرهای انتظامی آمادگی ارائه خدمات مشاوره‌ای و رفع مشکلات شخصی و خانوادگی شهروندان را دارند.

۱۴۰۱ مرداد ۲۶, چهارشنبه

آخرین خبر از وضعیت نوزاد رهاشده در بندرگز

آخرین خبر از وضعیت نوزاد رهاشده در بندرگز

سرپرست بهزیستی گلستان گفت: نوزاد رهاشده در بندرگز به مرکز درمانی منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.

سرپرست بهزیستی گلستان گفت: نوزاد رهاشده در بندرگز به مرکز درمانی منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.

بر اساس اعلام روابط عمومی اداره کل بهزیستی گلستان؛ عارف کیائی با اعلام این خبر افزود: نوزادی چندروزه مقابل اورژانس اجتماعی شهرستان بندرگز مشاهده و با هماهنگی دادستانی به بیمارستان منتقل شد.

وی افزود: این نوزاد دختر هم‌اکنون برای طی مراحل قانونی و پزشکی بدلیل ایکتر نوزادی (زردی) در مرکز درمانی، تحت مراقبت است.

کیائی خاطرنشان کرد: حال عمومی نوزاد خوب است و تا چندروز آینده با دستور قضایی به شیرخوارگاه بهزیستی منتقل خواهد شد.

وی اضافه کرد: مردم استان می‌توانند با شماره گیری ۱۲۳ از خدمات اورژانس اجتماعی بهره‌مند شوند.

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

 حادثه 24 –  نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

این جنایت شامگاه یکی از روزهای اسفند سال گذشته رخ داد. آن شب پسری کم سن و سال در یکی از خیابان‌های باقرشهر تهران با مردی جوان گلاویز شد تا گوشی او را سرقت کند. او زمانی که با مقاومت مرد جوان روبه‌رو شد باچاقو ضربه‌ای به قلب او زد و پس از سرقت گوشی وی پا به فرار گذاشت.

شاهدان با دیدن این صحنه پلیس و اورژانس را خبر کردند و مرد جوان به بیمارستان منتقل شد اما جانش را از دست داد. به این ترتیب تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز شد.

بررسی‌ها حکایت از این داشت که مقتول مردی 31ساله بود که شب حادثه پس از آنکه محل کارش را ترک کرده و در حال بازگشت به خانه بوده در دام سارق جنایتکار گرفتار شده است. بازبینی تصاویردوربین مداربسته‌ای که در اطراف محل درگیری بود نشان می‌داد که مقتول در حال صحبت با موبایلش بوده که ناگهان پسری کم سن و سال به سمت وی هجوم برده تا گوشی موبایل او را سرقت کند و در جریان این سرقت وی را به قتل رسانده است. سارق کم سن و سال کلاه به سر و ماسک بهداشتی به‌صورت داشت و تلاش کرده بود هیچ سرنخی از خودش به‌جا نگذارد اما کارآگاهان جنایی که به محل درگیری رفته بودند در آنجا یک فیش مچاله شده بانکی پیدا کردند که احتمال می‌رفت متعلق به قاتل بوده و هنگام درگیری با مقتول از جیبش افتاده است.

تیم جنایی به این امید که فیش بانکی متعلق به قاتل باشد به استعلام آن پرداخت و همین موضوع سرنخی شد برای شناسایی عامل جنایت. به این ترتیب او که نوجوانی 17ساله و اهل روستایی در یکی از استان‌های مرکزی بود پس از ماه‌ها فرار دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به قتل مرد جوان اعتراف کرد. او حالا با دستور قاضی جنایی بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.

گفت‌و‌گو

سفر پردردسر

متهم به قتل 17ساله است و دو ماه دیگر وارد 18سالگی می‌شود. او مدعی است که تا قبل از دستگیری از کشته شدن جوانی که از وی سرقت کرده بود خبر نداشته است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

برای چه کاری به تهران آمده بودی؟

برای دیدن دختر موردعلاقه‌ام که مدتی قبل در اینستاگرام با او آشنا شده بودم. او ساکن تهران بود و من در روستا زندگی می‌‌کردم. برای همین وقتی قرار ملاقات گذاشتیم، راهی پایتخت شدم. موقع سفر کارت عابربانکی که پدرم به من داده بود و مقداری پول داخل کیف پولم بود. حتی کارت ملی و مدارک دیگر هم داخل کیف پولم بود که اصلا متوجه نشدم چه زمانی و توسط چه‌کسی کیفم به سرقت رفت.

چه زمانی متوجه سرقت شدی؟

وقتی به تهران رسیدم، از عابربانک پول گرفتم و کیفم را داخل جیب کاپشنم گذاشتم. بعد سوار مترو و اتوبوس شدم و در نهایت تصمیم گرفتم برای دوروز اتاقی در مسافرخانه اجاره کنم و روز بعد با دختر موردعلاقه‌ام قرار بگذارم. اما همان لحظه بود که فهمیدم کیف پولم نیست. دست خالی بودم و یک هزارتومانی هم نداشتم. از طرفی هیچ‌کس را هم در تهران نداشتم. سردرگم بودم و بی‌هدف در خیابان‌های پایتخت پرسه می‌زدم که ناگهان فکری به سرم زد؛ فکر سرقت. تنها راهی بود که می‌توانستم به پول برسم و بعد به دیدن دختر موردعلاقه‌ام بروم و با هم راهی تفریح شویم. نمی‌خواستم در برابر او کم بیاورم که فکر کند بی‌پولم.

چندمین سرقتت بود که دست به جنایت زدی؟

اولین. واقعا نمی‌خواستم دست به جنایت بزنم. نمی‌دانید چقدر پشیمانم و عذاب وجدان دارم. وقتی دستگیرم کردند و متوجه شدم مالباخته فوت شده آنقدر حالم بد شد که ساعت‌ها گریه کردم.

از شب حادثه بگو ؟

ن شب در خیابان پرسه می‌زدم و به‌دنبال سوژه‌ای بودم برای زورگیری. ناگهان چشمم به مقتول افتاد که در حال صحبت با موبایلش بود. گوشی‌اش مدل بالا بود و اگر مشتری خوب پیدا می‌کردم پول خوبی هم گیرم می‌آمد. همین شد که به سمت نخستین سوژه حرکت کردم و با خود گفتم از چند نفر سرقت می‌کنم و بعد از دیدن دخترموردعلاقه‌ام و تفریح با او به شهرمان بازمی گردم اما قرار بود اتفاق تلخی رقم بخورد.آن شب مرد جوان مقاومت کرد و اجازه نداد گوشی‌اش را سرقت کنم. من هم از ترس اینکه مردم برسند ودستگیرم کنند با چاقو ضربه‌ای به مقتول زدم و همان شب به شهرمان بازگشتم.

چرا چاقو همراهت بود؟

این هم بدشانسی دیگرم است. انگار همه‌‌چیز دست به‌دست هم داده بود تا در این سفر من تبدیل به قاتل شوم. چاقو را به محض ورود به تهران خریدم. به‌نظرم چاقوی قشنگی بود و آن را خریدم اما خبر نداشتم قرار است چند ساعت دیگر با آن جان یک انسان را بگیرم.

با گوشی موبایل مقتول چه کردی؟

از آن شبی که دست به جنایت زدم و گوشی را سرقت کردم، آن را داخل کشوی میزم قرار دادم و در این 5ماه هرگز آن را از داخل کشو بیرون نیاوردم و روشن نکردم. می‌ترسیدم و وحشت داشتم که اگر آن را روشن کنم دستگیر شوم. در تمام این 5ماه عذاب وجدان داشتم و نمی‌دانستم فردی که با چاقو به او ضربه زدم زنده است یا فوت شده. بعد از دستگیری متوجه مرگ او شدم و عذاب وجدانم بیشتر شده است.

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

حادثه 24 –  رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

جهانبخش وحدت نژاد رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از پانزدهمین غرق‌شدگی در سال جاری خبر داد و  در تشریح این حادثه گفت: گزارش غرق شدگی کودکی ۷ساله در ساعت ۱۰ و ۶ دقیقه امروز ۲۱ مرداد ماه سال جاری به مرکز پیام کهگیلویه اعلام شده و در حال انتقال با خودروی وانت پیکان به سمت مراکز درمانی بودند.

وی ضمن اشاره به اعزام سریع پایگاه قلعه دختر به محل حادثه واقع در پل سه گدار از توابع بخش قلعه دختر افزود: متاسفانه به علت گذشت زمان زیادی از غرق شدن کودک تلاشهای اورژانس و بیمارستان جهت احیاء بی نتیجه مانده و فوت کرد.