۱۴۰۱ مرداد ۲۸, جمعه

نجات ۳۱ نوجوان فوتبالیست پس از 2 ماه اسارت از چنگال گروگان گیران

نجات ۳۱ نوجوان فوتبالیست پس از 2 ماه اسارت از چنگال گروگان گیران

31 نوجوان که از نقاط مختلف کشور که با رؤیای حضور در اردوی نوجوانان یکی از تیم‌های فوتبال لیگ برتر وارد کمپ قلابی این تیم شد‌ه بودند، با تلاش پلیس آگاهی استان البرز پس از ۲ ماه به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

  31 نوجوان که از نقاط مختلف کشور که با رؤیای حضور در اردوی نوجوانان یکی از تیم‌های فوتبال لیگ برتر وارد کمپ قلابی این تیم شد‌ه بودند، با تلاش پلیس آگاهی استان البرز پس از ۲ ماه به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

با فرار یک نوجوان ۱۷ ساله کرمانی به نام «‌امیر‌رضا» از کمپ قلابی یک تیم فوتبال لیگ برتری در شهرستان کرج بیش از ۳۰ خانواده از نقاط مختلف کشور در جریان گروگان‌گیری هرمی فرزندانشان قرار گرفتند. فرزندان این خانواده‌ها پس از حضور در اردوی این تیم به ظاهر لیگ برتری به شکل بسیار مرموزی مفقود و تلفن‌هایشان از دسترس خارج شد. بر اساس گفتگوی چند خانواده کرمانی و مازندرانی با فراز‌، پس از فرار نوجوان ۱۷ ساله‌ای به نام «‌امیر‌رضا» از محل کمپ قلابی تیم لیگ برتری‌ ۳۱ خانواده در جریان گروگان‌گیری فرزندانشان توسط گروهی از کلاهبرداران شرکت‌های هرمی قرار گرفتند.

  پدر یکی از نوجوانان که پسرش از شهرستان سیرجان استان کرمان به قصد شرکت در اردوی فوتبالی  راهی استان البرز شده بود‌، در خصوص نحوه اغفال فرزند ۱۶ ساله‌اش در گفتگو با فراز گفت: پسرم که عاشق فوتبال است از طریق دوستان و آشنایان متوجه عضو‌گیری یک تیم فوتبال مطرح در لیگ برتر شد و به ما اطلاع داد. آن‌ها در ابتدا با وعده حضور فرزندمان در تیم نوجوانان این تیم درخواست ۱۵۰ میلیون تومان به عنوان شهریه کردند. به خاطر سنگین بودن مبلغ شهریه در ابتدا با این موضوع مخالفت کردم‌، اما پس از آنکه با اصرار‌های پسرم مواجه شدم با گرفتن وام و قرض این مبلغ را تهیه و به کارت پسرم انتقال دادم.

پدر این نوجوان فوتبال‌دوست در ادامه صحبت‌های خود گفت: متاسفانه با توجه به اینکه تعداد زیادی از همشهریانم که انها را می‌شناختم فرزندان خود را راهی این اردوی فوتبالی کرده بودند‌. من هم تحقیق چندانی در خصوص تیم فوتبال مورد نظر نکردم و مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان که بیشتر آن را با قرض و وام جور کرده بودم را به کارت پسرم انتقال دادم و او را به همراه نوجوانان دیگر راهی کمپ ورزشی تیم مورد نظر کردم. یک روز پس از آن‌که پسرم خبر داد که به محل کمپ باشگاه رسیده است‌، تلفن او و سایر بچه‌ها خاموش و از دسترس خارج  شدند.

این هموطن کرمانی در ادامه توضیح داد: ابتدا فکر می‌کردیم که بنا به شرایط کمپ و قوانین اردو تلفن آن‌ها خاموش شده است‌، تا اینکه پس از چند روز پسر یکی از آشنایان از کمپ فرار کرد و به سیرجان برگشت. او خبر از زندانی شدن بچه ها داد. پس از آن به همراه خانواده‌های دیگر با طرح شکایت در مراجع قانونی در سیرجان موضوع را پیگیری کردیم و به پلیس آگاهی سیرجان رفتیم؛ اما کار ما گره خورد.

پدر این نوجوان سیرجانی که ظاهرا فرزندش به همراه سایر دوستانش به گروگان افراد کلاهبردار درآمده بود در خصوص طول کشیدن زمان آزادی فرزندانشان به فراز گفت: با توجه به اینکه ما در سیرجان طرح شکایت کرده‌ بودیم و فرزندان ما ابتدا به تهران و بعد به کرج و از آنجا به بابلسر در استان مازندران رفته بودند‌، کار ما به مشکل اساسی برخورد‌، چون ما به ناچار برای پیگیری پرونده فرزندانمان باید از کرمان به کرج و از آنجا به استان مازندران نیابت قضایی می‌گرفتیم. بدبختانه ما  خیلی دیر متوجه زندانی شدن بچه هایمان شدیم و اصلا فکرش را نمی کردیم که بچه‌ها گرفتار دام شرکت‌های هرمی شده‌اند تا اینکه امیر‌رضا که از آشنایان ما بود از محلی که زندانی شده بود فرار کرد و خبر از شرایط وخیم بچه‌ها و زندانی شدن ۳۱ نفر از آ‌ن‌ها را داد. این طور بود که فهمیدیم که بچه‌ها اصلا در تمرینات تیم فوتبالی نیستند.

پدر نوجوان گرفتار شده در دام باند شرکت هرمی در ادامه افزود: پس از گرفتن نیابت قضایی به شهرستان کرج رفتیم که مقصد بچه‌ها بود. اما متاسفانه با ردگیری‌های پلیس آگاهی متوجه شدیم که بچه‌ها را به شهرستان بابلسر در استان مازندران برده‌اند. پس از گرفتن نیابت قضایی اینبار به شهرستان بابلسر در استان مازندران رفتیم. با ردگیری‌های پلیس آگاهی بابلسر فهمیدیم که بچه‌ها دوباره به کرج منتقل شده اند و این موضوع ۵۰ روز وقت ما را تلف و همه خانواده‌ها را خسته و نا‌امید کرد.

این پدر در خصوص اینکه آیا فرزندانشان در طول مدت ۲ ماهی که به کرج رفته بودند با آنها تماس داشتند یا نه‌، به فراز توضیح داد: در ابتدا پسرم شبی یک‌بار با من تماس می‌گرفت‌، اما پس از فرار امیر‌رضا این تماس‌ها قطع شد و بچه‌ها در تماس‌هایشان درخواست گروگانگیر‌ها را به ما اطلاع می‌داند که برای آزادی‌ بچه‌ها مبلغ ۱۵۰ میلیون از ما می‌خواستند. پس از آنکه فهمیدند پای پلیس به قضیه باز شده است دیگر اجازه نمی دادند بچه‌ها با ما تماس بگیرند و ترس تمام وجود ما را گرفت.این پدر در ادامه در خصوص همکاری نیروی انتظامی استان البرز و رئیس پلیس اداره آگاهی استان البرز به فراز گفت: خوشبختانه جناب سرهنگ نادر بیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز و معاون ایشان سرهنگ خدابنده زحمات زیادی کشیدند و محدوده محل اسکان بچه ها در محله «‌حسن‌آباد‌» شهرستان کرج شناسایی و تحت نظر گرفتند‌، تا اینکه عاقبت محل اختفای بچه‌ها شناسایی و بچه‌ها را از محل مورد نظر نجات  دادند.

با توجه به اهمیت موضوع مفقود شدن ۳۰ نوجوان از همان اوایل طرح شکایت خانواده‌ها پیگیری خبر مربوط به این حادثه در اولویت روزنامه اینترنتی فراز قرار گرفت. با تماس خبرنگار فراز با پلیس آگاهی استان البرز‌، با توصیه سرهنگ «‌محمد نادر‌بیگی‌» رئیس پلیس  آگاهی این استان و و تاکید او به احتمال به مخاطره افتادن جان نوجوانان مفقود شده با انتشار خبر آن‌، انتشار گزارش مربوط به این گروگان‌گیری هرمی‌،  به پس از آزادی نوجوانان موکول شد‌‌.

کنترل هورمون های چاقی تنها بایک دمنوش گیاهی+تضمینی

کنترل هورمون های چاقی تنها بایک دمنوش گیاهی+تضمینی

مشاوره رایگان

تبلیغ

رئیس پلیس اداره آگاهی استان البرز‌، از همان روز‌های ابتدایی مفقود شدن نوجوانان به فراز گفت: احتمال گروگانگیری سازمان یافته این نوجوانان بسیار ضعیف است و احتمال می‌رود که این نوجوانان درگیر کلاهبرداری باند‌های شرکت های هرمی قرار گرفته باشند.

  امیر رضا‌، نوجوان ۱۷ ساله‌ای که ۱۵ تیر‌ماه از دام اعضای شرکت هرمی فرار کرده بود در گفتگو با فراز گفت: همان ابتدا که به کرج رسیدیم متوجه شدیم که به اردوی تیم فوتبال لیگ برتر نیامده‌ایم. اعضای باند از همان ابتدا سیگار و انواع مواد مخدر را روی میز گذاشتند و گفتند هر کس تمایل دارد برای خودش استفاده کند. از همان ابتدای ورود گوشی‌های موبایل و کارت‌های بانکی که شهریه ما در آن بود را از ما گرفتند و اجازه تماس با خانواده‌ها را به ما نمی دادند. ما را با خود بیرون می‌بردند و به بهانه اینکه ما را به تمرینات تیم های خارجی ببرند‌، با کارت‌های بانکی ما دلار و سکه می‌خریدند و به این شکل پول‌های ما را از حسابمان بیرون کشیدند.

 این نوجوان در خصوص نحوه فرار خود به فراز گفت: اعضای باند همیشه هنگام خروج از محل اقامت در خروجی را قفل می‌کردند‌، اما روزی که من فرار کردم دیدم که در را قفل نکردند. من هم همان لحظه با عجله از خانه فرار کردم و با ته مانده کارتم خودم را به سیرجان رساندم.

با ردیابی‌های پلیس آگاهی استان البرز سرانجام محل اختفای نوجوانان مفقود شده شناسایی و طی یک عملیات ضربتی پنجشنبه گذشته ۲ باند از شرکت‌های هرمی که اقدام به حبس نوجوانان و اخاذی از خانواده‌های آنها کرده بودند‌، در حسن‌آباد کرج شناسایی و اعضای این ۲ باند دستگیر و تحویل مراجع قضایی استان البرز شدند. همچنین ۳۱ نفر در این رابطه دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفتند.

۱۴۰۱ مرداد ۲۷, پنجشنبه

12 ساعت وحشت کودک سه و نیم ساله در بیابان های خاتون‌آباد

12 ساعت وحشت کودک سه و نیم ساله در بیابان های خاتون‌آباد

رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان شهربابک از تلاش ۱۲ ساعته نیروهای امدادی این جمعیت برای جستجوی کودک سه سال و نیمه مفقود شده در خاتون آباد خبر داد.

 رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان شهربابک از تلاش ۱۲ ساعته نیروهای امدادی این جمعیت برای جستجوی کودک سه سال و نیمه مفقود شده در خاتون آباد خبر داد.

سید محمدامین یعقوبی امروز ۱۸ مردادماه با اعلام این خبر بیان کرد: طی تماس تلفنی با جمعیت هلال احمر مبنی بر مفقود شدن کودک ۳ سال و نیمه در روستای آغل یحیی از توابع شهر خاتون آباد، بلافاصله نیروهای امدادی این جمعیت به روستای مذکور اعزام شدند.

 وی با اشاره به تلاش ۱۲ ساعته امدادگران و نجاتگران در این عملیات افزود: این کودک از ساعت ۱۶ روز دوشنبه مورخ ۱۷ مردادماه از منزل واقع در روستای آغل یحیی خارج شده بود که نهایتا در ساعت ۶ صبح امروز سه‌شنبه توسط نیروهای مردمی و امدادی جمعیت هلال احمر در روستای آغل یحیی پیدا شد.

یعقوبی بیان کرد: این کودک که در بیابان‌های اطراف روستایی نزدیک به شهر خاتون‌آباد پیدا شد شب گذشته را در بیابان بوده است.

وی گفت: نیروهای امدادی جمعیت هلال احمر با ۱۷ کیلومتر پیمایش در این عملیات جستجو و نجات، کودک مفقود شده را زنده پیدا کردند، تحویل مرکز درمانی شده و حال عمومی وی مساعد است.

مرگ تلخ کارگر ۱۸ ساله در حوضچه قیر

مرگ تلخ کارگر ۱۸ ساله در حوضچه قیر

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از جانباختن یک کارگر جوان در پی وقوع آتش سوزی در کارگاه ذوب قیر خبرداد.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از جانباختن یک کارگر جوان در پی وقوع آتش سوزی در کارگاه ذوب قیر خبرداد.

سید جلال ملکی در این‌باره اظهارکرد: در ساعت ٢١:٢۶ شب گذشته یک مورد حادثه آتش‌سوزی در یک کارگاه ذوب قبر در جاده اسلامشهر، خیابان گلدسته، بعد از زیرگذر به سامانه ١٢۵ سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران اطلاع داده شد که درپی آن ستاد فرماندهی آتش‌نشانان ایستگاه شماره ١٢ را به محل حادثه اعزام کرد.

وی با اشاره به حضور عوامل آتش‌نشانی در محل حادثه گفت:‌ آتش‌نشانان پس از حضور در محل مشاهده کردند  که محل حادثه یک گاراژ است و کارگاهی در آن دچار آتش‌سوزی شده است. در همین راستا نیز بلافاصله عملیات خود برای اطفای حریق را آغاز کردند.

 ملکی با بیان اینکه در یک بخش از این گاراژ یک کارگاه ذوب قیر جامد قرار داشت، گفت:‌در این کارگاه دو مخزن ایستاده وجود داشت که محل نگهداری قیر جامد بوده و هر کدام از مخازن تقریبا هشت هزار لیتر گنجایش داشت. این قیرها به مایع تبدیل می شدند و از طریق یک حوضچه زمینی وارد بشکه و بسته‌های کوچک‌تر شده و تقسیم می‌شدند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران ادامه داد: ظاهراً انفجاری در این قسمت رخ داده بود و موجب آتش‌سوزی هر دو مخزن شده بود. یکی از مخازن به علت شدت حرارت نیمه واژگون شده بود و قیر مذاب به داخل حوضچه وارد شده بود. بر اثر پاشیده شدن قیر شعله‌ور شده و سقف کارگاه مجاور نیز دچار آتش‌سوزی شده بود. آتش‌نشانان بلافاصله عملیات خود را آغاز کردند و آتش را به سرعت خاموش کردند.

وی افزود: به گفته مالک در همان بخش حوضچه قیر یک کارگر جوان ١٨ ساله با تابعیت کشور افغانستان در حال کار بوده که ناگهان انفجار و آتش‌سوزی رخ داده است، در همین راستا نیز همزمان عملیات جستجو نیز در دستورکار آتش‌نشانان قرار گرفت و آنان پس از اطفای حریق، جسد این کارگر جوان را از داخل همان حوضچه که قیر داغ به آن وارد شده بود، پیدا کردند. متاسفانه به تایید عوامل اورژانس مشخص شد که این فرد جان خود را از دست داده است.

به گفته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران این عملیات ساعت ٢٨ دقیقه بامداد به پایان رسید و محل به عوامل انتظامی تحویل داده شد. همچنین اقدامات برای یافتن علت وقوع این حریق نیز آغاز شده است.

پلیس مانع خودسوزی شهروند 21 ساله رشتی شد

پلیس مانع خودسوزی شهروند 21 ساله رشتی شد

فرمانده انتظامی شهرستان رشت گفت: ماموران کلانتری 14 با حضور و اقدام به موقع مانع از خودکشی شهروند 21 ساله شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان رشت گفت: ماموران کلانتری 14 با حضور و اقدام به موقع مانع از خودکشی شهروند 21 ساله شدند.

سرهنگ محمود حافظی در گفت‌وگو یی در تشریح این خبر اظهار کرد: برابر اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر قصد خودکشی فردی در منطقه چهار راه دیلمان شهرستان رشت، بلافاصله ماموران کلانتری 14 در محل حاضر شدند.

وی با بیان اینکه پس از حضور پلیس در آدرس مورد نظر مشاهده شد یک پسر جوان در خیابان با ریختن بنزین بر روی خود قصد خودسوزی و خودکشی دارد افزود: اقدام به موقع و تلاش‌های پلیس، مانع از خودکشی این شهروند 21 ساله شد.

فرمانده انتظامی شهرستان رشت خاطرنشان کرد: طبق بررسی‌های صورت گرفته علت و انگیزه این فرد از اقدام به خودکشی، مشکلات روحی و روانی بوده است.

این مقام انتظامی در پایان با اشاره به اینکه یاس و ناامیدی، نداشتن اعتماد به نفس در مبارزه با مشکلات زندگی و یک تصمیم آنی باعث بروز چنین مشکلاتی می‌شود و بیان داشت: مشاوران پلیس در مقرهای انتظامی آمادگی ارائه خدمات مشاوره‌ای و رفع مشکلات شخصی و خانوادگی شهروندان را دارند.

۱۴۰۱ مرداد ۲۶, چهارشنبه

آخرین خبر از وضعیت نوزاد رهاشده در بندرگز

آخرین خبر از وضعیت نوزاد رهاشده در بندرگز

سرپرست بهزیستی گلستان گفت: نوزاد رهاشده در بندرگز به مرکز درمانی منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.

سرپرست بهزیستی گلستان گفت: نوزاد رهاشده در بندرگز به مرکز درمانی منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.

بر اساس اعلام روابط عمومی اداره کل بهزیستی گلستان؛ عارف کیائی با اعلام این خبر افزود: نوزادی چندروزه مقابل اورژانس اجتماعی شهرستان بندرگز مشاهده و با هماهنگی دادستانی به بیمارستان منتقل شد.

وی افزود: این نوزاد دختر هم‌اکنون برای طی مراحل قانونی و پزشکی بدلیل ایکتر نوزادی (زردی) در مرکز درمانی، تحت مراقبت است.

کیائی خاطرنشان کرد: حال عمومی نوزاد خوب است و تا چندروز آینده با دستور قضایی به شیرخوارگاه بهزیستی منتقل خواهد شد.

وی اضافه کرد: مردم استان می‌توانند با شماره گیری ۱۲۳ از خدمات اورژانس اجتماعی بهره‌مند شوند.

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله در اولین سرقت قاتل شد

نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

 حادثه 24 –  نوجوان 17ساله که برای دیدن دوست اینستاگرامی خود به پایتخت سفر کرده بود به دام سارقی گرفتار شد و اموالش را از دست داد. همین باعث شد که برای جبران خسارت تصمیم به سرقت بگیرد اما نخستین سرقت او همراه با جنایتی هولناک بود.

این جنایت شامگاه یکی از روزهای اسفند سال گذشته رخ داد. آن شب پسری کم سن و سال در یکی از خیابان‌های باقرشهر تهران با مردی جوان گلاویز شد تا گوشی او را سرقت کند. او زمانی که با مقاومت مرد جوان روبه‌رو شد باچاقو ضربه‌ای به قلب او زد و پس از سرقت گوشی وی پا به فرار گذاشت.

شاهدان با دیدن این صحنه پلیس و اورژانس را خبر کردند و مرد جوان به بیمارستان منتقل شد اما جانش را از دست داد. به این ترتیب تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز شد.

بررسی‌ها حکایت از این داشت که مقتول مردی 31ساله بود که شب حادثه پس از آنکه محل کارش را ترک کرده و در حال بازگشت به خانه بوده در دام سارق جنایتکار گرفتار شده است. بازبینی تصاویردوربین مداربسته‌ای که در اطراف محل درگیری بود نشان می‌داد که مقتول در حال صحبت با موبایلش بوده که ناگهان پسری کم سن و سال به سمت وی هجوم برده تا گوشی موبایل او را سرقت کند و در جریان این سرقت وی را به قتل رسانده است. سارق کم سن و سال کلاه به سر و ماسک بهداشتی به‌صورت داشت و تلاش کرده بود هیچ سرنخی از خودش به‌جا نگذارد اما کارآگاهان جنایی که به محل درگیری رفته بودند در آنجا یک فیش مچاله شده بانکی پیدا کردند که احتمال می‌رفت متعلق به قاتل بوده و هنگام درگیری با مقتول از جیبش افتاده است.

تیم جنایی به این امید که فیش بانکی متعلق به قاتل باشد به استعلام آن پرداخت و همین موضوع سرنخی شد برای شناسایی عامل جنایت. به این ترتیب او که نوجوانی 17ساله و اهل روستایی در یکی از استان‌های مرکزی بود پس از ماه‌ها فرار دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به قتل مرد جوان اعتراف کرد. او حالا با دستور قاضی جنایی بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.

گفت‌و‌گو

سفر پردردسر

متهم به قتل 17ساله است و دو ماه دیگر وارد 18سالگی می‌شود. او مدعی است که تا قبل از دستگیری از کشته شدن جوانی که از وی سرقت کرده بود خبر نداشته است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

برای چه کاری به تهران آمده بودی؟

برای دیدن دختر موردعلاقه‌ام که مدتی قبل در اینستاگرام با او آشنا شده بودم. او ساکن تهران بود و من در روستا زندگی می‌‌کردم. برای همین وقتی قرار ملاقات گذاشتیم، راهی پایتخت شدم. موقع سفر کارت عابربانکی که پدرم به من داده بود و مقداری پول داخل کیف پولم بود. حتی کارت ملی و مدارک دیگر هم داخل کیف پولم بود که اصلا متوجه نشدم چه زمانی و توسط چه‌کسی کیفم به سرقت رفت.

چه زمانی متوجه سرقت شدی؟

وقتی به تهران رسیدم، از عابربانک پول گرفتم و کیفم را داخل جیب کاپشنم گذاشتم. بعد سوار مترو و اتوبوس شدم و در نهایت تصمیم گرفتم برای دوروز اتاقی در مسافرخانه اجاره کنم و روز بعد با دختر موردعلاقه‌ام قرار بگذارم. اما همان لحظه بود که فهمیدم کیف پولم نیست. دست خالی بودم و یک هزارتومانی هم نداشتم. از طرفی هیچ‌کس را هم در تهران نداشتم. سردرگم بودم و بی‌هدف در خیابان‌های پایتخت پرسه می‌زدم که ناگهان فکری به سرم زد؛ فکر سرقت. تنها راهی بود که می‌توانستم به پول برسم و بعد به دیدن دختر موردعلاقه‌ام بروم و با هم راهی تفریح شویم. نمی‌خواستم در برابر او کم بیاورم که فکر کند بی‌پولم.

چندمین سرقتت بود که دست به جنایت زدی؟

اولین. واقعا نمی‌خواستم دست به جنایت بزنم. نمی‌دانید چقدر پشیمانم و عذاب وجدان دارم. وقتی دستگیرم کردند و متوجه شدم مالباخته فوت شده آنقدر حالم بد شد که ساعت‌ها گریه کردم.

از شب حادثه بگو ؟

ن شب در خیابان پرسه می‌زدم و به‌دنبال سوژه‌ای بودم برای زورگیری. ناگهان چشمم به مقتول افتاد که در حال صحبت با موبایلش بود. گوشی‌اش مدل بالا بود و اگر مشتری خوب پیدا می‌کردم پول خوبی هم گیرم می‌آمد. همین شد که به سمت نخستین سوژه حرکت کردم و با خود گفتم از چند نفر سرقت می‌کنم و بعد از دیدن دخترموردعلاقه‌ام و تفریح با او به شهرمان بازمی گردم اما قرار بود اتفاق تلخی رقم بخورد.آن شب مرد جوان مقاومت کرد و اجازه نداد گوشی‌اش را سرقت کنم. من هم از ترس اینکه مردم برسند ودستگیرم کنند با چاقو ضربه‌ای به مقتول زدم و همان شب به شهرمان بازگشتم.

چرا چاقو همراهت بود؟

این هم بدشانسی دیگرم است. انگار همه‌‌چیز دست به‌دست هم داده بود تا در این سفر من تبدیل به قاتل شوم. چاقو را به محض ورود به تهران خریدم. به‌نظرم چاقوی قشنگی بود و آن را خریدم اما خبر نداشتم قرار است چند ساعت دیگر با آن جان یک انسان را بگیرم.

با گوشی موبایل مقتول چه کردی؟

از آن شبی که دست به جنایت زدم و گوشی را سرقت کردم، آن را داخل کشوی میزم قرار دادم و در این 5ماه هرگز آن را از داخل کشو بیرون نیاوردم و روشن نکردم. می‌ترسیدم و وحشت داشتم که اگر آن را روشن کنم دستگیر شوم. در تمام این 5ماه عذاب وجدان داشتم و نمی‌دانستم فردی که با چاقو به او ضربه زدم زنده است یا فوت شده. بعد از دستگیری متوجه مرگ او شدم و عذاب وجدانم بیشتر شده است.

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

مرگ تلخ کودک 7 ساله مقابل چشمان مردم در کهگیلویه و بویراحمد

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

حادثه 24 –  رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از غرق‌شدن کودک 7 ساله در شهرستان کهگیلویه خبر داد.

جهانبخش وحدت نژاد رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از پانزدهمین غرق‌شدگی در سال جاری خبر داد و  در تشریح این حادثه گفت: گزارش غرق شدگی کودکی ۷ساله در ساعت ۱۰ و ۶ دقیقه امروز ۲۱ مرداد ماه سال جاری به مرکز پیام کهگیلویه اعلام شده و در حال انتقال با خودروی وانت پیکان به سمت مراکز درمانی بودند.

وی ضمن اشاره به اعزام سریع پایگاه قلعه دختر به محل حادثه واقع در پل سه گدار از توابع بخش قلعه دختر افزود: متاسفانه به علت گذشت زمان زیادی از غرق شدن کودک تلاشهای اورژانس و بیمارستان جهت احیاء بی نتیجه مانده و فوت کرد.

مرگ سریالی 10 نفر در استخرهای کشاورزی/ 8 نفر برای نجات 2فرد غرق شده قربانی شدند

مرگ سریالی 10 نفر در استخرهای کشاورزی/ 8 نفر برای نجات 2فرد غرق شده قربانی شدند

در جریان 2حادثه دردناک که به فاصله 3روز در خراسان رضوی رخ داد، 10نفر در استخرهای کشاورزی غرق شدند. 8نفر از قربانیان افرادی بودند که برای نجات 2فرد غرق شده به داخل استخر پریده بودند، اما نه‌تنها موفق به نجات نشدند بلکه خودشان نیز به اعماق استخر فرو رفتند و جان باختند.

در جریان 2حادثه دردناک که به فاصله 3روز در خراسان رضوی رخ داد، 10نفر در استخرهای کشاورزی غرق شدند. 8نفر از قربانیان افرادی بودند که برای نجات 2فرد غرق شده به داخل استخر پریده بودند، اما نه‌تنها موفق به نجات نشدند بلکه خودشان نیز به اعماق استخر فرو رفتند و جان باختند.

 ظهر پنجشنبه مرد میانسالی به همراه 3پسر نوجوان و یکی از اقوامش برای تفریح به نزدیکی یک استخر کشاورزی در حوالی روستای حسینی شهرستان تایباد در خراسان‌رضوی رفته بود که یکی از پسران نوجوان تصمیم گرفت برای آب‌تنی وارد استخر شود. پسر 12ساله وارد استخر شد غافل از اینکه عمق آب بیشتر از 2متر است و ناگهان در آب غوطه‌ور شد. برادر بزرگ‌ترش با دیدن این صحنه به کمک او شتافت و بی‌آنکه شنا بلد باشد به داخل استخر پرید، اما او هم سرنوشتی جز برادرش نداشت. طولی نکشید که پدر و پسر دیگر خانواده به همراه یکی از اقوامشان که شاهد حادثه بودند یکی پس از دیگری برای نجات بقیه به داخل استخر پریدند و آنها نیز به همراه بقیه به اعماق استخر فرو رفتند و شاهدان هر چه کردند موفق به نجات آنها نشدند. آنهایی که شاهد این ماجرا بودند به کمک  حادثه‌دیدگان شتافتند و همزمان ماجرا به آتش‌نشانی تایباد هم گزارش شد و با حضور امدادگران، پیکر هر 5فرد غرق شده از آب بیرون کشیده شد. هیچ‌یک از قربانیان نفس نمی‌کشیدند و وقتی نیروهای اورژانس رسیدند، تلاش برای احیای قبلی آنها آغاز شد، اما متأسفانه این تلاش‌ها نتیجه نداشت و هر 5نفر جانشان را از دست داده بودند.

این حادثه در حالی مردم روستای حسینی را در شوک فرو برد که چند روز پیش از آن، یعنی در بعدازظهر دوشنبه حادثه‌ای مشابه در روستای عبدالله آباد شهرستان خوشاب در خراسان رضوی رخ داد. آن روز یکی از اهالی روستا که در مشهد زندگی می‌کند به همراه اعضای خانواده‌اش به روستا آمده بود تا مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا را در کنار آشنایان و هم‌ولایتی‌هایش باشد. بعدازظهر که شد، 2پسر نوجوان خانواده به همراه 2پسر عمو و یکی از بستگانشان که 18ساله بود تصمیم گرفتند سری به استخر کشاورزی که در نزدیکی روستا بود، بزنند. وقتی به آنجا رسیدند، یکی از پسرها که 10ساله بود برای آب‌تنی وارد استخر شد، اما درست همانند حادثه‌ای که در تایباد رخ داد، در آب غوطه‌ور شد. ابتدا برادرش و پس از آن 3پسر دیگری که همراه آنها بودند برای نجات، یکی پس از دیگری وارد استخر شدند، اما هیچ‌کدام از آنها به فن شنا آشنایی نداشتند و همین باعث شد که همگی در استخر غرق شوند. شاهدانی که متوجه این حادثه شده بودند به کمک آنها شتافتند و موفق شدند هر 5نفر را از آب بیرون کشیده و سوار بر خودروی یکی از افراد محلی به بیمارستان منتقل کنند اما متأسفانه 4نفر از این افراد بر اثر خفگی جانشان را از دست دادند و پزشکان تنها موفق شدند ضربان قلب یکی از پسربچه‌ها را بازگردانند و این در حالی است که ضریب هوشیاری مغزی او بسیار پایین است.

نجات خطرناک

وقوع این دو حادثه تلخ به فاصله 3روز، هر چند مباحث مربوط به استخرهای کشاورزی و وظیفه صاحبان استخرها برای ایمن کردن آنها را سر زبان‌ها انداخته، اما از یک جنبه دیگر نیز قابل بررسی است. اینکه قربانیان چه باید می‌کردند که چنین فاجعه‌ای به‌وجود نمی‌‌آمد. حسین درخشان، مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر می‌گوید: سؤال این است که اگر با فردی که در حال غرق شدن است مواجه شدیم باید چه کار کنیم؟ اگر واقعا اصول و فنون نجات غریق را نمی‌دانید هرگز به او نزدیک نشوید چون ممکن است او با دست و پا زدن بیش از حد، افراد دیگر را نیز دچار آسیب یا غرق‌شدگی کند. بهترین کار این است که سعی کنید از چوب یا طنابی برای بیرون کشیدن فرد غریق استفاده شود و اگر این وسایل در دسترس نیست به حالت زنجیره انسانی، چند نفر دست یکدیگر را بگیرید و به غریق نزدیک شوید تا او را نجات دهید. قطعا اگر این روش‌ها استفاده نشود خودتان هم ممکن است غرق شوید. هر وقت که می‌خواهید به غریق نزدیک شوید باید از سمت پشت نزدیک شوید تا در دید او نباشید و بتوانید به او امدادرسانی کنید. او ادامه می‌دهد: بیشترین غریق‌ها در مناطق خلوت و جاهایی که ناجیان غریق حضور ندارند جان خود را از دست می‌دهند و در این مکان‌ها احتمال نجات خیلی کم است. چون برای نجات جان فردی که غرق می‌شود و اکسیژن به بدنش نمی‌رسد بین 3تا 5دقیقه بیشتر فرصت باقی نیست.

غرق شدن ۴ عضو یک خانواده درشوشتر

وقتی دختر جوان در دریاچه در حال غرق شدن بود، 2 برادر و برادرزاده‌اش به آب زدند تا او را نجات دهند اما همگی جانشان را از دست دادند. این حادثه صبح دیروز (جمعه) در منطقه دشت بزرگ عقیلی شوشتر واقع در استان خوزستان اتفاق افتاد. اعضای یک خانواده 10نفری برای تفریح به دهنه معروف سور رفته بودند که یکی از آنها که دختری 18ساله بود وارد آب شد اما چون شناکردن بلد نبود، دچار مشکل شد. در این شرایط 2 برادر و برادرزاده‌اش که 20، 30و 34ساله بودند برای نجات او وارد آب شدند اما هر 3 نفر آنها همراه با دختر جوان غرق شدند. به گفته مهدی آب‌نژاد، سرپرست آتش‌نشانی شهرستان شوشتر، پیکر قربانیان با کمک آتش‌نشانان و سرنشین یک قایق از آب بیرون کشیده شد و پس از تایید مرگ آنها به پزشکی قانونی انتقال یافت.

۱۴۰۱ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

آدم ربایانی که برای آزادی پسر17ساله 30 میلیارد تومان پول طلب کردند، فقط چند ساعت دوام آوردند!

ساعت24-چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر 17 ساله‌اش خبر داد.او گفت: پسرم پدرام برای رفتن به آموزشگاه زبان سوار بر خودروی مدل بالایم خانه را ترک کرد، اما بعد از آن دیگر از او خبری نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود و در حالی که نگران سرنوشت پسرم بودم، شخصی ناشناس با تلفن همراهم به صورت اینترنتی تماس گرفت. او مدعی بود که پسرم نزد آنها است و برای آزادی او 30 میلیارد تومان باید پرداخت کنم.

چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر 17 ساله‌اش خبر داد.او گفت: پسرم پدرام برای رفتن به آموزشگاه زبان سوار بر خودروی مدل بالایم خانه را ترک کرد، اما بعد از آن دیگر از او خبری نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود و در حالی که نگران سرنوشت پسرم بودم، شخصی ناشناس با تلفن همراهم به صورت اینترنتی تماس گرفت. او مدعی بود که پسرم نزد آنها است و برای آزادی او 30 میلیارد تومان باید پرداخت کنم. صدای فریادهای پسرم را هم می‌شنیدم که کمک می‌خواست و التماس می‌کرد کتکش نزنند. مرد ناشناس مرا تهدید کرد که از این موضوع به پلیس حرفی نزنم اما من با اینکه می‌ترسم بلایی سر پسرم بیاورند، با این حال ترجیح دادم موضوع را به پلیس خبر دهم.
با شکایت مرد ثروتمند به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات پلیسی آغاز شد.درحالی که بررسی‌ها برای رازگشایی از این آدم‌ربایی ادامه داشت، مرد جوان همان شب همراه پسرش به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد که آدم‌ربایان پسرش را رها کرده‌اند.
پسر 17 ساله زمانی که در مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، از ماجرای آدم‌ربایی گفت: در بزرگراه امام علی در حال حرکت بودم و می‌خواستم به کلاس زبان بروم که ناگهان خودروی پژویی با چهار سرنشین مقابل ماشینم پیچید و تصادف کردیم. پیاده شدم و خواستم به پلیس زنگ بزنم که آنها مدعی شدند خودشان پلیس هستند. بعد به بهانه اینکه من گواهینامه ندارم و تخلف کرده‌ام، گفتند باید مرا به اداره پلیس ببرند. هرچه گفتم با پلیس 110 تماس می‌گیرم آنها اجازه ندادند و من همراه سه مرد سوار خودروی پژو شده و یکی از آنها سوار خودروی من شد. اما ناگهان سر مرا زیر صندلی کرده و به خانه‌ای که نمی‌دانم کجای تهران بود، بردند. در آنجا مرا شکنجه داده و کتک زدند و با پدرم تماس گرفته و درخواست 30 میلیارد تومان برای آزادی کردند. ساعاتی بعد از این آدم‌ربایی آنها متوجه شدند که پدرم به پلیس گزارش داده و پلیس در جست‌وجوی آنها است، به همین دلیل مرا سوار خودرویشان کرده و به محلی خلوت برده و کنار خودروام رها کردند.
به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات برای دستگیری آدم‌ربایان و روشن شدن واقعیت ماجرا ادامه دارد.

عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد

عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد
عملیات رهاسازی دست کودک ۲ ساله کرمانشاهی در کفشوی حمام انجام شد

فرهاد فرهودی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در اولین ساعات بامداد شنبه ۲۲ مرداد ماه تماس با مرکز اطلاع رسانی ۱۲۵ آتش نشانی کرمانشاه در خصوص گیر کردن دست کودک در داخل کف شوی حمام به ثبت رسید.

وی افزود: بلافاصله پس از اطلاع نیروهای امدادی از ایستگاه چهار آتش نشانی و ایستگاه نجات مرکزی به محل حادثه در شهرک زیباشهر اعزام شدند.

رئیس سازمان آتش نشانی کرمانشاه تصریح کرد: نیروهای امدادی در کمتر از چهار دقیقه به محل حادثه رسیده و گزارش کردند که پسر بچه ۲ ساله دست خود را تا آرنج داخل کف شوی حمام فرو کرده است.

فرهودی خاطرنشان کرد: این پسر بچه ۲ ساله به دلیل استرس و نگرانی نتوانسته بود که دست خود را از کف شوی حمام خارج کند.

وی ادامه داد: تلاش خانواده کودک برای رهاسازی دست این کودک ۲ ساله به دلیل کیپ شدن دست کودک داخل سوراخ کفشوی بی نتیجه مانده بود.

رئیس سازمان آتش نشانی کرمانشاه گفت: عملیات نجات و رها سازی دست این کودک با استفاده از تجهیزات مخصوص امدادی و آتش نشانی آغاز و پس از مدت کوتاهی دست کودک از کفشوی حمام خارج شد.

فرهودی با توصیه به والدین در خصوص کنجکاوی کودکان با سن پایین، گفت: فرزندان در سن‌های پایین کنجکاوی زیادی دارند بنابراین باید والدین آنها را نسبت به خطرات احتمالی آگاه کنند.