همشهریآنلاین ـ سارا کلهر: حضور کودکان در خیابان برای کسب درآمد معضلی است که از طرف نهادها و فعالان اجتماعی مطرح میشود فارغ از نتیجهبخش بودن یا نبودن طرح این مسئله و اقداماتی که در این زمینه انجام میشود، در این میان به کودکانی که در فضای مجازی فعالیت دارند کمتر پرداخته میشود شاید به این دلیل که در نگاه اول به نظر میرسد آسیب چندانی متوجه آنها نیست و شاید کمتر به نظر برسد پشت پرده عکسها و ویدئوهای جذاب و رنگارنگ ممکن است به این کودکان به دلیل بهرهکشی، کار اجباری و استفاده ابزاری آسیبهای فراوانی وارد شود.
با جستوجوی اندکی در اینستاگرام صفحات زیادی را میبینیم که کودکان معصومی در آنها غالبا از سوی والدینشان به کار گرفته شدهاند و در بسیاری از موارد این والدین متوجه این نیستند که ممکن است فرزندشان دچار آسیبهای جبرانناپذیری شود. جای تامل و البته تاسف دارد که سالهاست با وجود هشدارهای کارشناسان و فعالان در حوزه سواد رسانهای بهرهکشی از این کودکان مغفول مانده است. هم مسئولان و قانونگذاران آنطور که باید به این معضل نپرداختهاند هم مردم به قدر کفایت در برخورد با این صفحات مسئولانه عمل نمیکنند که البته همین امر هم نشاندهنده نبود آموزش مناسب در این زمینه است.
مسئلهای که مطرح است و باید درباره آن آگاهیبخشی کرد آسیبهایی است که همه کودکان فعال در فضای مجازی را تهدید میکند و باید پدر و مادرها را از این آسیبها مطلع کرد.
در این باره با حورا طهرانی پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
او درباره اینکه چرا باید کودکان فعال در فضای مجازی را در زمره کودکان کار به شمار آوریم، گفت: کودک کار در کشور ما و به طور کلی در دنیا پدیدهای جدید نیست. بچههایی که به هر دلیلی مجبور میشوند برای امرار معاش خودشان و خانوادهشان کودکیشان را زیر پا بگذارند و مثل یک بزرگسال دغدغه به دست آوردن درآمد داشته باشند کودک کار هستند.
کودک کار مدرن
طهرانی بیان کرد: بچههایی هم که در فضای مجازی از آنها استفاده میشود به اختیار خودشان فعالیت ندارند چون توانایی، ابزار و پشتوانه مالی این فعالیت را ندارند و درواقع در بهترین حالت پدر و مادرها این بچهها را هدایت میکنند که ابزاری باشند برای جلب توجه، جلب تایید، کسب شهرت و در نهایت کسب درآمد.
این پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای افزود: در این شیوه نوین نیز کودکی بچه نادیده گرفته میشود و به ابزاری تبدیل میشود برای کسب درآمد. این کودک همه کودکیاش را زیر پا میگذارد و تلاش میکند برای گرفتن تایید و جلب توجه و درنهایت قربانی افرادی میشود که از آن سوءاستفاده میکنند. پس این کودک کار مدرن است حالا چرا مدرن؟ چون ابزار این کودک شیشهپاککنی و فروش فال و آدامس نیست ابزار این کودک موبایل و اینترنت است. درواقع این کودک هم ابزاری است برای کسب اعتبار و درآمد او هم مثل همان کودکی که در خیابان کار میکند حق کودکی کردنش سلب شده است. کودک فعال در شبکههای اجتماعی همان کودک کار است اما در بستر نوین و ما به این بچهها میگوییم «کودک کار مدرن».
او گفت: در ایران برای پدر و مادری که فرزندشان را زیر سنین قانونی وارد فعالیتهای فضای مجازی میکنند قانون بازدارنده با ضمانت اجرایی نداریم. اینکه چرا همه در مورد این کلیپی که اخیرا در فضای مجازی منتشر شد واکنش نشان دادند این است که مطالبی که از سوی این بچهها مطرح شد مسائلی است که بیشتر افراد جامعه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در مورد آنها حساسیت دارند یعنی اگر ماجرای حضور غیرقانونی و نابهنجار کودکان در فضای مجازی را یک بیماری در نظر بگیریم، این صفحه اینستاگرام که اخیر خبرساز شد و گفته شده برخورد قضایی هم با آنها میشود آن قسمت از بیماری است که آدمها دردش را بیشتر حس میکنند درحالیکه در سرتاسر فعالیتهایی از این دست خطر وجود دارد.
کسب درآمد و ناآگاهی والدین؛ دلایل اصلی سوءاستفاده از کودکان در فضای مجازی
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: پدر و مادرها برای اینکه اعتبار کسب کنند، شهرت کسب کنند، بیشتر دیده شوند، برای اینکه در رقابتهای مصرفگرایانه امروزی عقب نمانند و با مصرف بیشتر خودشان را به طبقه بالاتر نسبت دهند بچهشان را وارد فعالیتهای فضای مجازی میکنند. به دلیل اینکه حضور زنان در فضای مجازی کشور ما ممکن است محدودیتهایی داشته باشد و آنقدر تاثیرگذار نیست از بچهها بیشتر استفاده میشود. حضور بچهها جذابیتها و شیرینیهای خاص خود را دارد و مسلما پستهای بچهها لایک بیشتری میگیرد و همین به پدر و مادر اعتبار بیشتری میدهد و بیشتر دیده میشوند.
او افزود: پدر و مادرهای ما بسیاربسیار در خصوص استفاده از فضای مجازی هم در مورد خودشان هم فرزندانشان ناآگاهند. حتی جریانهای غالب آموزش رسانهای در ایران رویکرد اشتباهی دارند. پدر و مادرها بیشتر به این سمت هدایت میشوند که زمان استفاده فرزندانشان را از فضای مجازی مدیریت کنند؛ اینکه فرزندشان از چه برنامههایی استفاده کند، در روز چند ساعت بازی کند، با چه کسانی در ارتباط باشد، اما مهمتر از اینها چرا و چطور استفاده کردن است. اما این مورد از سوی آموزگاران و مربیان سواد رسانه تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است. آن چیزی که مهم است این است که فرزندان ما یاد بگیرند زندگیشان مفاهیمی مهم دارد، حفظ حریم خصوصی و امنیتشان جزو این مفاهیم بسیار مهم است و برای تحقق اینها باید طوری از شبکه مجازی استفاده کنند که این موضاعات مهم در زندگیشان به خطر نیفتد. اما پدر و مادرهای ما از این موضوع آگاهی ندارند پس ما نیازمند تغییر رویکرد عمومی در آموزش سواد رسانهای هستیم.
طهرانی گفت: باید به پدر و مادرها و بچهها یاد بدهیم که ما باید خودمان افسار استفاده از ابزار ارتباطی را به دست بگیریم نه اینکه افسار زندگیمان را به دست شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین بدهیم. همه آموزشها باید به این منتهی شود که ما نباید مصلوبالاختیار این ابزار شویم و اختیارمان باید در دست خودمان باشد.
آسیبهای فعالیت کودکان در فضای مجازی
این مدرس حوزه سواد رسانهای درباره آسیبهایی که در کمین کودکان فعال در فضای مجازی است توضیح داد: حتی در صفحههای شخصی هم پدر و مادرها از طریق پستهایی که از بچههایشان میگذارند لایکهای زیادی دریافت میکنند و اعتبار زیادی به دست میآورند و این برایشان خوشایند است و درواقع ابزار قرار دادن کودک برای کسب درآمد است حالا نه به صورت مادی، اما به صورت معنوی، اعتباری یا اجتماعی کسب درآمد میکنند. گاهی همین فعالیتها کمکم گسترش پیدا میکند تا اینکه تمام وقت کودک صرف آماده شدن و عکس گرفتن و… میشود درنتیجه زمانی برای کودکی کردن این بچه وجود ندارد مثلا پسر معروف فضای مجازی که بدنسازی کار میکرد درواقع کودکیاش از او گرفته شده و بچگی نمیکند همه زمان این کودک صرف دغدغهای میشود که مختص این سن نیست و این آسیب است.
او افزود: آسیب دیگر این است که زوجی از زمانی که متوجه میشوند فرزندی در راه دارند یا از بدو تولد پیجی میسازند بچه بزرگ میشود و به ۶ تا ۷ سالگی میرسد و به آرشیوی که برایش ساخته شده نگاه میکند و متوجه میشود تمام مراحل زندگیاش به شکل اغراقآمیزی مورد توجه قرار گرفته مثلا امری عادی مثل رویش اولین دندان به جشنی خاص و مجلل تبدیل شده و عکسها و فیلمهای متعددی از این فرایند کاملا عادی و طبیعی ثبت شده و به اشتراک گذاشته شده و بسیار هم مورد استقبال و تایید و تمجید دنبالکنندهها قرار گرفته است نتیجه این است که به این بچه القا میشود حتما تافته جدا بافته و خاصی است که یک اتفاق کوچک در زندگیاش اینقدر مورد توجه قرار گرفته است و دچار خودشیفتگی میشود.
طهرانی ادامه داد: این بچه تصور میکند آنچه را که باید به دست آورده است و دیگر به خودش به عنوان یک انسان عادی نیازمند به هدف داشتن و نیازمند به تلاش کردن نگاه نمیکند. ما با بچههایی برخورد داریم که مطالبه توجه و تایید مبالغهآمیزی دارند و قطعا این آسیب به دوران کودکی محدود نمیشود و در بزرگسالی هم همراه آنها خواهد بود. همانقدر که کودکی نکردن تا آخر عمر گریبان انسان را میگیرد، مطالبه بیش از حد توجه و تایید هم مشکلاتی را به همراه دارد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فعالیت کودکان در فضای مجازی مانع رشد آنها میشود، گفت: از طرف دیگر بچه به این نتیجه میرسد من باید همه وقت و انرژی منابع معنوی و مالیام را خرج این بکنم خودم را در یک قاب عکس به افراد ارائه کنم و آنها برای من کف بزنند یعنی پدر و مادر سدی محکم جلوی رشد و شکوفایی بچه خودشان ساختهاند.
نبود قوانین کارآمد در حوزه رسانه
این پژوهشگر حوزه سواد رسانهای در خصوص قوانین وضعشده در حوزه رسانه بیان کرد: در کشور ما غالبا این طور است که وقتی جرمی اتفاق میافتد اگر حساسیتهای زیادی در جامعه در این زمینه وجود داشته باشد، قانون آن را پیگیری میکند اما آیا همه پدر و مادرهایی که از کودکانشان در فضای مجازی به عنوان منبع درآمد استفاده میکنند مجرم شناخته میشوند و جریمه میشوند؟ خیر، اینطور نیست و ما هیچ جریمهای برای این پدر و مادرها نداریم.
او با اشاره به کلیپ پسربچه و دختران کمسن و سال که اخیرا در فضای مجازی منتشر شد، گفت: در این مورد، مقصر اصلی پدر و مادرها هستند و بچهها تقصیری ندارند. تا سنین زیر ۱۵ سال باید به صورت مستقیم بر استفاده بچهها از اینترنت نظارت شود پس در مورد اخیر پدر و مادرها مجرماند به این دلیل که وقتی بچههای شما این محتواها را تولید میکردند شما کجا بودید؟ وقتی از بچههایتان سوءاستفاده میشد کجا بودید؟ و اساسا چرا این بچهها باید طوری تربیت شده باشند که به تولید چنین محتوایی تن بدهند؟ اگر بخواهیم این قضیه را ریشهای نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم این بچهها مجرم نیستند، این بچهها قربانی بزرگترها هستند؛ قربانی پدر و مادر هستند ــ چه آنها در تولید این فیلمها نقش داشته باشند چه نداشته باشند چراکه با سهلانگاری و عدم نظارت بستری را برای حضور بچههایشان در این موقعیت فراهم آوردند.
او افزود: این اتفاق برآیند عواملی مثل ناآگاهی، خلأ قانونی، رویکرد غلط و… است و من فکر میکنم در آینده بیشتر شاهد این موارد خواهیم بود.
طهرانی توضیح داد: دختربچهها چون سن بالاتری داشتند دستگیر و تفهیم اتهام شدند درحالیکه این بچهها در پایان مراحل کودکی قرار دارند و با اغماض میتوان گفت در رده نوجوانی قرار دارند و باید به این نکته توجه کنیم که این بچهها هم به نوعی ابزار قرار گرفتند. نکته مهم گفتمانی است که بر روابط این بچهها حاکم است وقتی گفتوگوی این پسربچه را با دخترها یا مخاطبانش خوب گوش میدهید اصلا رویکرد گفتمانی کودکانه و حتی نوجوانانه نیست. دلیل این اتفاق اینترنت یله و رها و بیقاعده و قانون است که از طرف خانواده هم کنترل و مدیریتی در استفاده بچه وجود ندارد و وارد فضایی میشود که مختص سن او نیست و در نتیجه گفتمان کودکانه و نوجوانانه خودش را فراموش میکند و وارد گفتمان خاصی از گروه خاصی از جامعه میشود.
فیلترشکن و خطر دسترسی کودکان به فضاهای ناامن
این پژوهشگر ادامه داد: اینکه میگویم اینترنت یله و رها اصلا منظورم این نیست راهحلش آن چیزی است که طرفداران طرح صیانت مدنظرشان است. وقتی سایتهای مخصوص کودکان که در ایران هست وقتی به لحاظ کیفی و تنوع قابلیت رقابت با سایتهای خارجی را ندارند مسلما کودکان به سمت سایتهای خارجی سوق پیدا میکنند اما متاسفانه برای استفاده از آنها نیازمند فیلترشکن هستند و وقتی روی سیستمی Vpn نصب شده باشد، دسترسی کودک به فضایی که مال او نیست بسیار راحت میشود و اگر بگوییم بچه من دسترسی به این فضاها ندارد بسیار سادهانگارانه است.
او در پاسخ به اینکه راهکار مناسب برای حل این مشکل چیست، گفت: شاید راهحل در اختیار گذاشتن گسترده و ارزانقیمت اینترنت مخصوص کودکان باشد. علاوه بر این بچههای ما باید یاد بگیرند تصویر خوب، موزیک خوب، فیلم خوب و محتوای خوب چیست. باور کنید بچههایی که ما از سنین پایین آموزش دادهایم الان که به سنین ۶ تا ۷ سالگی رسیدهاند خودشان به تماشای برنامههایی که مختص سنشان نیست تمایلی ندارند پس اگر آموزش درست باشد، بچهها در مسیر درست قرار میگیرند.
معضل فعالیت کودکان در فضای مجازی در کشورهای پیشرفته
طهرانی در گفت و گو با همشهری آنلاین و در پاسخ به اینکه آیا معضل فعالیت غیرقانونی کودکان در فضای مجازی در جوامع پیشرفته نیز وجود دارد یا خیر، توضیح داد: در غرب هم این مسائل وجود دارد. فشن کودکان و به طور کلی استفاده ابزاری از کودکان حتما در این جوامع هم وجود دارد. ما نمیتوانیم بگوییم اگر در غرب آگاهیبخشی بیشتر از اینجاست پس جرم هم کمتر است اما مشکل ما این است که ما از لحاظ قانونی از آنها عقبتریم در بسیاری از کشورها اگر پدر و مادری صفحهای عمومی داشته باشند و مدام تصویر کودکشان را به اشتراک بگذارند این قابلیت وجود دارد که از آنها شکایت شود و برخورد قضایی با آنها میشود. در مورد پورنوگرافی کودک قانون به شدت قوی عمل میکند اما در ایران این قوانین را نداریم یا اگر هم داریم تا به جای حادی نرسد، ضمانت اجرایی خاصی ندارد. در کشورهای پیشرفته اگر میبینیم جرمهایی از این دست کاهش مییابد به دلیل این است که قانونهای دقیقتری وضع میکنند که ضمانت اجرایی بالایی دارد.