ماهنامه خط صلح – دوران کودکی از نظر پیریزی شخصیت و بینش کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است. کودکی حساسترین و تأثیرگذارترین دوران رشد در زندگی هر فردی است؛ از اینرو حفظ و تضمین رشد و سلامت جسمی و روانی کودک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و توجه به حقوق طبیعی و اجتماعی کودکان و صیانت از حقوق آنها و احترام به حریم شخصی و خصوصی کودکان ــبه عنوان آسیبپذیرترین و بیدفاعترین قشر جامعه که نیازمند حمایتهای ویژهی قانونی و اجتماعیاندــ تأثیر بهسزایی در رشد و شکلگیری جامعهای دارد که افراد آن از حداقل استانداردهای سلامت روانی برخوردارند.
آموزش و پرورش تحت عنوان مهمترین و بنیادیترین حق از حقوق انسانی کودکان بازتاب و نمودار توسعهی جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی است. بدون تردید فضاهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوب جهت افزایش سلامت جسمی و روانی کودکان در فراگیری علم و دانش و تعلیم و تربیت و همچنین تحقق پرورش اصولی آنان برخوردار باشد.
حقوق کودک در قوانین ایران
در ایران وضع قوانین در جهت حمایت از کودکان و همچنین اجرای قوانین در این خصوص همواره با چالشهایی اساسی مواجه بوده و در نتیجه علیرغم تصویب قوانین حمایت از اطفال و نوجوانان ابتدا در سال ۱۳۸۱ و متعاقباً در سال ۱۳۹۹ مواردی همچون سوءاستفادههای سیاسی از کودکان و آموزش ایدئولوژیک آنها، نهادینهکردن هویت جهادی در آنها و تربیت کودک-سرباز هرچند یکی از صریحترین موارد نقض حقوق کودک بوده که همواره مورد توجه جامعهی بینالمللی قرار دارد، از نظر قانونگذار مغفول مانده.
سوءاستفادهی سیاسی از کودکان و آموزش ایدئولوژیک آنها از مسائل جدی جهان امروز است که متأسفانه بیشتر در کشورهای خاورمیانه و جهان سوم رایج است و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. با نگاهی گذرا به آنچه در مدارس کشور ما میگذرد، جدیترین آسیبهایی که معطوف به این عملکرد است، از مراسم صبحگاهی و به تعبیر برخی از فعالان حقوق بشر، جامعهشناسان و روانشناسان کودک، آموزش مخاصمه به کودکان با آرزوی مرگ برای جهانیان، آشنایی با مسئلهی جهاد و شهادتطلبی و ایجاد روحیهی کشتار در کودکان، حتی بین دانشآموزان دبستانی به روشنی مشهود است.
هرچند طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمهی روحی و روانی وارد شود و سلامت روانی آنان را به مخاطره اندازد، ممنوع است و نادیدهگرفتن بهداشت روانی کودکان جرمانگاری شده؛ همچنین در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ نیز برای نخستین بار وضعیت مخاطرهآمیز کودکان مورد توجه جدی قانونگذار قرار گرفته. در بندهای چهاردهگانهی مادهی ۳ این قانون که به تصریح شرایط مخاطرهآمیز پرداخته و موارد آن را احصا کرده، اشارهی مستقیمی به سوءاستفاده از کودکان و کشاندن آنها به فضاهای سیاسی و بازیچه و سوژهقراردادن آنها برای مقاصد سیاسی و آموزش ایدئولوژیک و تقویت روحیهی جنگجویی در کودکان نکرده و به آن پرداخته نشده.
جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲ به «کنوانسیون حقوق کودک» مصوب بیستم نوامبر ۱۹۸۹ ملحق شد. این کنوانسیون سه پروتکل اختیاری دارد که دولت ایران در سال ۱۳۸۶ به «پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک دربارهی فروش، فحشا و هرزهنگاری کودکان» مصوب ۲۵ می سال ۲۰۰۰ پیوست.
پروتکل دیگری با عنوان «پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک در مورد مداخلهی کودکان در منازعات مسلحانه»، مصوب ۲۵ می سال ۲۰۰۰ در سال ۱۳۸۹ در حاشیهی اجلاس سازمان ملل متحد به امضای وزیر امور خارجهی وقت ایران رسید.
طبق تعریف سازمان ملل استفادهی نظامی از کودکان به سه شکل است:
۱- بهکارگیری کودکان به عنوان کودکــسرباز در جنگ؛
۲- استفاده در فعالیتهای حمایت از جنگ مانند نگهبانی، جاسوسی و بردگی جنسی؛
۳- استفاده از کودکان برای تبلیغات در جنگ.
علیرغم اینکه استفاده از کودکان برای تبلیغات در جنگ و آموزش ایدئولوژیک آنها در معاهدات حقوق بشری منع شده، هیچ ضمانت اجراییای برای قصور کشورها و تخطی آنها مشخص نشده.
سرود «سلام فرمانده»
این روزها سرود پرحاشیهی «سلام فرمانده» با مضمون انتظار ظهور امام زمان و تقویت و تثبیت جایگاه رهبری در ذهن نسل کودک و نوجوان «دههی نودی» بسیار بحثبرانگیز شده و موجبات اعتراض فعالان حقوق بشر و حقوق کودکان که آموزش و اجراهای متعدد این سرود را تجمع تبلیغاتی و سوءاستفاده از کودکان با اهداف بهرهکشی سیاسی و نقض حقوق کودکانه و به نوعی آزار روانی کودک میدانند، فراهم آورده.
به اعتقاد بسیاری از فعالان حقوق بشر واژگان و جملاتی که در مضمون این سرود آورده شده، برای کودکان نامفهوم و ناشناخته است و کودکان معصوم بدون توجه به معانی و مفاهیم آنچه بیان میکنند، آموزش میبینند که با انرژی فراوان در مقابل لنز دوربینهایی که به آنها خیره شده، بایستند و در حالی که فشار روحی و روانی مخربی را تجربه میکنند، سرودی را بخوانند که معنا و مفهوم آن را نمیدانند و شاید روشنترین مفهومی که در ذهن کودکانهی آنها متبادر میشود، پیام مرگ و نیستی ناشی از واژههای «قیام» و «سرباز گمنام» در جنگ است.
در مقابل عدهای معتقدند آنچه در محتوای این سرود یافت میشود، بیشتر از جنس فرهنگ است تا ایدئولوژی؛ با این توضیح که مفهوم «امام زمان» در فرهنگ ایرانی به عنوان یک ملجأ مقدس شناخته شده و سرود مرتبط با انتظار ظهور است و ربط چندانی به سیاست ندارد؛ اما آنچه که عیان است، چه بپذیریم و چه نه، در کنار محتوای غالب فرهنگی بهکاربردن برخی واژگان و عبارات از قبیل «سربازان گمنام» و «پای کار نظامبودن» در متن شعر و نحوهی اجرای سرود شامل نمایش فرمانبرداری نظامی و پوشش چادر برای همهی دختران به محتوای سرود رنگوبوی سیاسی بخشیده که قابلانکار نیست.
اما به اعتقاد روانشناسان آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که درک و برداشت ذهنی کودکان از کلمات و مفاهیم دینى با بزرگسالان در یک راستا نیست و کاملاً متفاوت است. کودکان در چهارچوب ظرفیت ذهنى خود مفاهیم مذهبی را درک میکنند و نگرش و جهانبینى آنان بر اساس آن شکل میگیرد. اگر آموزش مفاهیم براى دانشآموزان به طریق اصولی صورت نگیرد، نهتنها از تأثیرات سازندهاى برخوردار نخواهد بود، بلکه میتواند پیآمدهاى بسیار زیانبارى در پی داشته باشد.
اروین دی یالوم، روانشناس نامدار و انسانگرای معاصر که دستآورد دهههای متمادی پژوهش و نگارش خود را در کتابی به نام رواندرمانی اگزیستانسیال گردآوری کرده و به رشتهی تحریر درآورده، در کتاب خود به طور مفصل در خصوص آثار زیانبار و آسیبزنندهی اضطراب مرگ و نیستی بر روان کودکان سخن گفته. نتایج تحقیقات او در این کتاب که حاصل صدها پژوهش روی کودکان در اقصینقاط جهان است، پرده از این راز مخوف برمیدارد که دلیل و منشاء بسیاری از رواننژندیها و اختلالات روانی در انسانها ریشه در اضطراب مرگ دارد؛ اضطرابی که پایههای آن در انتشار بیرویه، بیملاحظه و بیپردهی مفهوم مرگ در زندگی کودکان است. او معتقد است که ظرفیت روانی کودکان تا پایان سالهای دورهی دوم کودکی تحمل هضم و درک مفهوم مرگ را ندارد و باید برای انتقال این مفهوم به ذهن کودکان تمهیدات و ملاحظات بسیاری اندیشید و شیوههای ظریف و بسیار دقیقی در امور تربیتی به کار برد.
سخن آخر اینکه با وجود تمام فشارها و اثرات مخرب و آسیبزای آموزشهای ایدئولوژیک آیا چنین سرودی که با مضامین نهچندان کودکانه، کودکان کمتر از یازده سال را هدف قرار میدهد، میتواند اهداف طراحان آن را محقق کند و مخاطب را با خود همراه سازد؟ به نظر میرسد پاسخ سوال را زمان مشخص خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر