۱۴۰۰ اسفند ۵, پنجشنبه

یک مسئول: ۱۷ هزار دانش آموز خراسان شمالی اینترنت ندارند

یک مسئول: ۱۷ هزار دانش آموز خراسان شمالی اینترنت ندارند


ایسنا/خراسان شمالی رئیس اداره فناوری اطلاعات اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی گفت: در حال حاضر ۱۷ هزار دانش آموز در این استان در مدارس اینترنت ندارند.

فرامز صدقی در گفت و گو با ایسنا، اظهارکرد: البته تعدادی از دانش آموزان نیز هستند که در منازل به دلایل مختلف همچون وجود مودم های بی کیفیت و… فاقد اینترنت هستند.

وی با اشاره به اینکه پروژه ایجاد دسترسی مدارس به اینترنت با همکاری این اداره کل، فناوری اطلاعات و ارتباطات و شرکت مخابرات در حال انجام است، افزود: با پیگیری و تلاش های انجام شده در حال حاضر ۸۵ درصد از نقاطی که فاقد اینترنت بودند به این امکان متصل شده اند.

صدقی ادامه داد: بیشتر دانش آموزانی که فاقد اینترنت هستند در شهرستان های راز و جرگلان، مانه سملقان و بخش بام و صفی آباد اسفراین ساکن می باشند.

وی در ارتباط با دانش آموزان عشایری نیز توضیح داد: دانش آموزان عشایری که در مدارس شبانه روزی در حال تحصیل هستند از امکان اینترنت برخوردار هسند.

به گفته این مقام مسئول دانش آموزانی که در مدارس سیار تحصیل نمی کنند فاقد اینترنت هستند و به علت اینکه در حال جابجایی هستند امکان دسترسی اینترنت این مدارس فراهم نیست.

گفتنی است در حال حاضر ۱۸۶ هزار دانش آموز در خراسان شمالی در حال تحصیل است.

انتهای پیام

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان خبر داد؛ رکوردشکنی جدید امیکرون در کرمان با ۱۹ فوتی/کودک ۱۴ ساله جان باخت

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان خبر داد؛ رکوردشکنی جدید امیکرون در کرمان با ۱۹ فوتی/کودک ۱۴ ساله جان باخت

کرمان – سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان از فوت ۱۹ نفر بیمار مبتلا به امیکرون در کرمان طی ۲۴ ساعت گذشته خبر داد.

سعید صحبتی در گفتگو با مهر اظهار داشت: متأسفانه سن فوتی‌های کرونا در استان کرمان کاهش یافته است و پس از فوت یک نوزاد ۵ ماهه که دیروز رخ داد امروز یک کودک ۱۴ ساله هم فوت کرد.

وی از مردم خواست هر چه زودتر برای تزریق واکسن به کودکان ۵ تا ۱۲ سال اقدام کنند.

وی افزود: ۱۹ نفر طی ۲۴ ساعت گذشته در کرمان جان باختند که در موج ششم بیشترین میزان فوتی‌های کرونایی را در کرمان شاهد بودیم که شامل همه حوزه‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی استان می‌شود.

صحبتی ادامه داد: ۴۷۲ نفر نیز در استان کرمان با تست مثبت کرونا در بیمارستانها بستری هستند و این در حالی ست که تعداد افراد بستری مشکوک به کرونا بیشتر است.

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت: ۱۷۴ نفر طی ۲۴ ساعت اخیر در کرمان بستری شده‌اند.

وی از مردم خواست در مکان‌های شلوغ حضور نیابند و حتماً از ماسک استفاده کنند.

ایلنا گزارش می‌دهد: سه کیلومتر پای پیاده تا مدرسه/ دانش‌آموز پسرِ متاهل در دوره دوم ابتدایی

ایلنا گزارش می‌دهد: سه کیلومتر پای پیاده تا مدرسه/ دانش‌آموز پسرِ متاهل در دوره دوم ابتدایی

در استان سیستان و بلوچستان مدرسه‌ای داشتیم که در آن پنج دانش‌آموز از یک خانواده در کلاس اول درس می‌خواندند؛ یک نفر نه ساله، یک نفر هشت‌ساله و یک نفر هفت‌ساله بودند. اینها فاقد شناسنامه بودند و به همین خاطر وضعیت تحصیلی‌شان با چالش رو به رو شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، منطقه حاجی در حاشیه شهر زاهدان در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد، این محله فاصله چندانی با مرکز شهر ندارد، اما به لحاظ امکانات زندگی و آموزشی دارای تفاوت فاحشی است. منطقه حاجی آباد دارای جمعیت قابل توجهی است که بخش عمده آن‌ها دانش آموزان، کودکان و نوجوان هستند به گونه‌ای که به گفته مسئولان آموزش و پرورش شهر زاهدان تعداد جمعیت دانش آموزی در این شهر به ویژه در حواشی آن هرساله رو به افزایش است.

مدرسه ابتدایی پسرانه حاجی آباد مدرسه‌ای جدید است که به همت سازمان نوسازی مدارس در این منطقه ساخته شده است، با ساخت این مدرسه تعدادی از دانش آموزان که در مناطق دورتری تحصیل می‌کردند وارد این مدرسه شدند. به گونه‌ای که طبق گفته مدیر مدرسه طی یک سال ۳۰۰ نفر به جمعیت دانش آموزی مدرسه اضافه شده است.

“عبدالله سالار زهی” مدیر مدرسه پسرانه ابتدایی حاجی آباد درباره وضعیت آموزشی در این مدرسه گفت: این مدرسه در مقطع ابتدایی برای دانش آموزان پسر است که طی یک سال اخیر نزدیک به ۳۰۰ دانش آموز بازمانده از تحصیل، با ساخت این مدرسه به چرخه آموزش بازگشته‌اند. در این مدت که با کرونا درگیر بودیم سعی کردیم آموزش تلفیقی داشته باشیم و دانش آموزان را به دو گروه تقسیم‌بندی کنیم.

+

دانش آموزان ما اصلا موبایل و تبلت ندارند

دانش آموزان اصلا گوشی موبایل یا تبلت ندارند که از طریق آن بتوانند درس بخوانند. شاید تعداد محدودی از والدین گوشی موبایل داشته باشند، اما سواد استفاده از آن را ندارند.
وی با اشاره به وضعیت امکانات دانش آموزان با توجه به اینکه بخشی از آموزش مجازی بوده است، گفت: این دانش آموزان اصلا گوشی موبایل یا تبلت ندارند که از طریق آن بتوانند درس بخوانند. شاید تعداد محدودی از والدین گوشی موبایل داشته باشند اما سواد استفاده از آن را ندارند. البته اینجا دانش آموزان سطح یادگیری خوبی دارند و بسیاری از بچه‌ها حافظ قرآن هستند.

این مدیر مدرسه درباره دانش آموزانی که از نقاط دورتر به این مدرسه می‌آیند، گفت: ما دانش آموزانی داریم که از پشت کوه خاش می‌آیند آن هم به این خاطر که سطح جذب مدرسه ما با سایر مدارس فرق می‌کند؛ یعنی میزان جذب مدرسه ما بیشتر است.

مدیر در حالی که با دستش به کوه‌ها اشاره کرد، گفت: دانش آموزانی دارم که از پشت آن کوه‌ها تا به اینجا می‌آیند. به آنجا می‌گویند ریگ آباد! تقریبا دانش آموزان دو تا سه کیلومتر پیاده طی می‌کنند تا به این مدرسه بیایند.

وی اضافه کرد: ما دانش آموزی داریم که از ابتدا درس نخوانده و برای شروع تحصیل به مدرسه ما می‌آید، در آزمون تعیین سطح شرکت می‌کند و سپس به کلاس درس می‌رود. در اینجا دانش آموز بخاطر اینکه بتواند به مدرسه بیاید و نزدیک مدرسه باشد، مجبور است که در خانه خاله، عمه بی‌بی و یا سایر اقوام خود بماند.

مدیر مدرسه ادامه داد: تازه سه سال است که ما در این مدرسه پایه ششم را آموزش می‌دهیم، قبلا پایه ششم را نداشتیم. قبلا دانش آموزان پایه ششم به مدرسه دیگری می‌رفتند که از اینجا خیلی دورتر بود، بعد که این مدرسه ساخته شد کمی فاصله آن‌ها کمتر شد. الان برای پایه هفتم باز این مشکل را داریم و دانش آموزان مسیرهای بسیار طولانی را می‌روند تا به مدرسه برسند.

+ (2)

دانش آموز پسر متاهل در دوره دوم ابتدایی

مدیریت شیفت دوره دوم ابتدایی یعنی چهارم، پنجم و ششم با من است که تعداد دو تا سه دانش‌آموز در این دوره متاهل هستند.
سالار زهی درباره کلاس‌های چندپایه گفت: در اینجا کلاس‌های چند پایه نداریم البته در شیفت دوره دوم ابتدایی یعنی چهارم، پنجم و ششم دو تا سه نفر از دانش‌آموزان هم متاهل هستند.

وی افزود: در سال ۸۱ که من به مدرسه شهید سالاری شیفت الف رفتم، پنج دانش آموز از یک خانواده در کلاس اول درس می‌خواندند. یعنی یک نفر ۹ ساله، یک نفر هشت‌ساله و یک نفر هفت‌ساله بودند. اینها مشکل شناسنامه داشتند و در واقع فاقد شناسنامه بودند به همین خاطر وضعیت تحصیلی‌شان با چالش رو به رو شد.

نداشتن شناسنامه عامل اصلی بازماندگی از تحصیل

تقریبا از کل دانش آموزان این مدرسه ۱۵۰ نفر فاقد شناسنامه هستند که ۲۰ دانش‌آموز نیز از اتباع هستند.
سالارزهی گفت: به عنوان مثال یک دانش آموز داشتیم که اسمش سعید بود، اما ثبت احوال اسم او را سعیده ثبت کرده بود. این دانش آموز تا بخواهد با پیگیری‌های اداری نام خود را در شناسنامه اصلاح کند ۱۱ ساله شده بود و تازه آن موقع برای کلاس اول ابتدایی ثبت نام می‌کند.

این مدیر مدرسه درباره آمار دانش آموزان فاقد شناسنامه گفت: تقریبا از میزان کل دانش‌آموزان این مدرسه ۱۵۰ نفر فاقد شناسنامه هستند که ۲۰ نفر از آنها نیز از اتباع هستند.

وی درباره کمبود معلم در این مدرسه گفت: ما در اینجا کمبود معلم داریم و گاهی مجبوریم یکی از معاونان را به کلاس درس بفرستیم.

مدیر مدرسه درباره ادامه تحصیل دانش‌آموزان گفت: اکثر دانش آموزان در این منطقه تا پایه ششم ادامه تحصیل می‌دهند. دخترها هم تا وقتی درس می‌خوانند که شناسنامه‌شان عکس‌دار شود. البته دانش آموزانی هم هستند که تا دیپلم و دانشگاه ادامه تحصیل می‌دهند.دانش آموزان مستعد زیادی داریم که از نظر ذهنی و استعداد قوی هستند، اما برخی از آن‌ها بی‌سرپرست یا بد سرپرست بوده و خانواده‌های بی‌سواد دارند. برخی هم وضعیت مالی بسیار ضعیفی دارند.

+ (7)

وقتی کرونا شد یک روز به مدرسه می‌رفتیم و ده روز نمی‌رفتیم، اینجا هیچ کداممان هم گوشی موبایل نداریم.
منطقه بعدی که وارد آن می‌شویم بخش همت آباد از حاشیه شهر زاهدان است که وضعیت به مراتب نامطلوب‍تری نسبت به حاجی آباد دارد. در اینجا یک مدرسه به کمک سپاه پاسداران در حال ساخت بوده ولی هنوز تکمیل نشده است. در این روستا خانه‌های زیادی ساخته شده اما توسط شهرداری تخریب شده‌اند، زیرا ساکنین پیش از ساخت مجوز ساخت و ساز نگرفته‌اند.

محمد نارویی از دانش آموزان همت آباد است که به دیوار مدرسه تکیه زده، او گفت: تا این مدرسه آماده شود ما به مدرسه دیگری می‌رویم. حتی زمانی که کرونا شد ماسک‌هایمان را زدیم و به مدرسه رفتیم.

یکی دیگر از دانش آموزان به نام قاسم گفت: آن موقع که کرونا شروع شد من به مدرسه نرفتم فقط رفتم کتاب‌هایم را گرفتم ولی امسال از ابتدای سال هر روز به مدرسه رفتم.

همزمان که با قاسم و محمد صحبت می کردم دو پسر نوجوان دیگر هم آمدند، قاسم گفت اینها مدرسه نمی‌روند یکی از آن‌ها کلاس دوم و یکی هم کلاس چهارم بود. خالد نارویی دانش آموز کلاس دومی است او گفت: وقتی کرونا شد یک روز به مدرسه میرفتیم و ده روز نمی‌رفتیم.

+ (6)

هم درس می‌خوانیم هم کار می‌کنیم

ما در کنار درس خواندن کار هم می‌کنیم اما کار کردن، درس خواندن را با مشکل مواجه می‌کند.
قاسم گفت: هیچ کداممان گوشی موبایل نداریم در زمان کرونا گاهی اگر می شد به مدرسه می‌رفتیم یک روز هم مریض شدم، اما نمیدانم کرونا بود یا نه اما الان همه ما دو دز واکسن را زده‌ایم.

خالد برادر زاده محمد است؛ محمد به پشت کوه هایی که اطراف روستا است اشاره می‌کند و می‌گوید که خانه خالد نزدیک کوه‌هاست.

قاسم افزود: من دوست دارم هم درس بخوانم و هم کار کنم الان که مدرسه باز است هم به مدرسه می روم و هم کار می‌کنم. محمد هم در ادامه صحبت‌های قاسم می‌گوید که در کنار درس خواندن کار هم می کند اما کار کردن باعث مشکل در درس خواندن ما می‌شود.

محله دایی آباد منطقه دیگری از حاشیه شهر زاهدان است، دایی آباد به نسبت دو منطقه قبلی شرایط مناسبت‌تری دارد، اما هرگز نمی‌توان به لحاظ امکانات کافی برای زندگی و همچنین آموزش به آن عنوان استاندارد را اطلاق کرد. دبستان دخترانه حضرت آسیه (شهدای ایران خودرو) در دایی آباد قرار دارد.

جاماندن از آموزش مجازی به خاطر نداشتن گوشی اندروید

بعضی خانواده‌ها هستند که به یادگیری فرزندانشان خیلی اهمیت نمی‌دهند و می‌گویند همین که دخترمان تا پنجم و ششم درس بخواند کافی است.
خانم اسدبیگی معاون مدرسه حضرت آسیه است، او درباره وضعیت دانش آموزان این مدرسه گفت: در اینجا اغلب خانواده‌ها سطح مالی ضعیفی دارند و بیشتر آن‌ها گوشی موبایل نداشتند که فرزندانشان بتوانند در آموزش‌های مجازی شرکت کنند و به همین دلیل از درس‌ها جاماندند.

وی گفت: این دانش آموزان به لحاظ یادگیری درس‌هایشان خوب هستند، بطوری که برخی از آن‌ها با توجه به اینکه سطح سواد خانواده‌شان پایین است، خودشان خیلی زرنگ هستند. بعضی خانواده‌ها هم هستند که به یادگیری فرزندانشان خیلی اهمیت نمی‌دهند و می‌گویند همین که دخترمان تا پنجم و ششم درس بخواند کافی است. درس خواندن برای خانواده‌ها خیلی مهم نیست.

+ (8)

دانش آموز ۱۴ ساله به خاطر نداشتن شناسنامه همچنان در مقطع ابتدایی است

ما در این مدرسه که پایه ابتدایی است دانش آموز ۱۴ساله هم داریم درحالی که دانش آموز ۱۴ ساله باید سال آخر در متوسطه اول باشد.
معاون مدرسه درباره مشکلات تحصیلی دانش آموزان دختر در این استان گفت: همین امسال ده نفر دانش آموز باز مانده از تحصیل در مدرسه داشتیم اما دانش آموز متاهل اصلا نداریم. همچنین از وقتی این مدرسه ساخته شده دیگر کلاس چند پایه نداریم و همه کلاس‌ها تک پایه هستند. مشکل کمبود معلم نداریم و سعی شده با دو شیفته کردن برخی کلاس‌های درس موضوع کمبود معلم رفع شود.

اسدبیگی گفت: ما دانش آموزانی داشتیم که شناسنامه نداشتند؛ همچنین دانش آموزانی داشتیم که تقریبا دو سال زمان برده تا شناسنامه تهیه کنند و با تاخیر چندساله به مدرسه آمده اند. ما در این مدرسه که پایه ابتدایی است دانش آموز ۱۴ساله هم داریم درحالی که دانش آموز ۱۴ساله باید سال آخر در متوسطه اول باشد.

اسماء دانش آموز ۱۴ساله‌ای که کلاس پنجم ابتدایی است، او گفت: من شناسنامه نداشتم و تا آن را تهیه کنم زمان برد، البته اینجا به دانش آموزانی که شناسنامه ندارند هم درس می‌دهند ولی من این را نمی‌دانستم. بعد ازاینکه شناسنامه گرفتم به این مدرسه آمدم و تعیین سطح شدم.

+ (9)

۹۳ دانش آموز فاقد شناسنامه در یک مدرسه

در حال حاضر دانش آموز فاقد شناسنامه در این مدرسه ۹۳ نفر است و ۲۳ نفر هم اتباع افغانستانی هستند.
معاون مدرسه در ادامه گفت: برخی از دانش آموزان ما مدرک نداشتند و تصور خانواده‌هایشان این بود که چون مدرک ندارند پس مدرسه آن‌ها را پذیرش نمی‌کند، به همین خاطر فرزندشان را به مدرسه نمی‌فرستادند و همین باعث وقفه تحصیلی آن‌ها می‌شد. حتی برخی‌ها در سن ۱۰ سالگی تازه به کلاس اول آمده‌اند.

وی درباره آمار دانش آموزان فاقد شناسنامه گفت: در حال حاضر دانش آموز فاقد شناسنامه در این مدرسه ۹۳ نفر است و ۲۳ نفر هم اتباع افغانستانی هستند. به تازگی شناسنامه دو نفر از دانش آموزان نیز صادر شده است.

شهرستان میرجاوه یکی از شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان است، رسیدن به شهرستان میرجاوه با راهی که نشان از بی‌توجهی به این منطقه است، کار ساده‌ای نیست و قطعا یکی از دلایل کم برخوردار ماندن این منطقه‌ عدم رسیدگی به جاده‌ها است. میرجاوه تنها مرز قانونی در جنوب شرق کشور است که رفت و آمد مسافران خارجی و داخلی از این معبر صورت می‌گیرد.

تقریبا یک ساعت می‌شود که از زاهدان فاصله گرفتیم، تمام مسیر پر از پستی و بلندی است که جز با خودروهای مناسب نمی‌توان به آنجا رفت. در حین مسیر ریل راه آهن را می‌بینیم که زمان زیادی از افتتاح آن توسط دولت قبلی نمی‌گذرد، ریل راه آهنی که مسیر ارتباطی ایران و پاکستان است.

وارد مدرسه شهید مسعود علی محمدی در روستای مشاع امان الله ریگی از بخش میرجاوه می‌شویم. کودکان این خطه تفاوت خلق و خوی فراوانی با کودکان شهر دارند. با شرم به ما نگاه می‌کنند، جواب سوالم را فقط با بله و خیر می‌دهند و فقط تعداد کمی از آن‌ها با ما گفتگو می‌کنند. محمد علی دانش آموز کلاس چهارم است، می‌گوید قبل از اینکه مدرسه ما ساخته شود به مکتب می‌رفتیم. با دست به پشت مدرسه اشاره می‌کند و می‌گوید مکتب آنجا بود.

محمد علی با برادر کوچک خود به نام فاروغ که حدود دوساله است به مدرسه آمده، ظاهرا هم مدرسه مشکلی با اینکه محمد علی برادرش را به آنجا بیاورد نداشت. محمد علی گفت: وقتی کرونا شد ما در مکتب درس خواندیم من اما دوست دارم هم به مکتب بروم هم به مدرسه، من دوست دارم درسم را تا آخر بخوانم و معلم شوم.

خواندن دوباره کتاب‌های درسی در اوقات فراغت‌

ما کتاب‌های درسی خود را دوباره می‌خوانیم و گاهی در خانه سوزن دوزی می‌کنیم، گاهی هم مکتب می‌رویم. در مکتب به ما قرآن یاد می‌دهند.
پریناز دانش آموز کلاس سوم همین مدرسه است؛ او گفت: خانواده‌ام کاری به درس خواندن ما نداشتند، من خودم دوست داشتم درس بخوانم و بعد از اینکه خودم همه درس‌ها را یاد گرفتم آن را به خواهر و برادر خودم هم یاد بدهم. زهرا همکلاسی پریناز است، می‌گوید نمره‌های ما همه عالی است معلم‌مان هم خوب است. اما مدرسه قبلی ما دورتر از این جا بود. این مدرسه را ساختند و ما به اینجا آمدیم.

دانش‌آموزان در پاسخ به این که بعد از تمام شدن فصل مدرسه چطور وقت خودشان را می‌گذرانند گفتند: ما کتاب‌های درسی خود را دوباره می‌خوانیم و گاهی در خانه سوزن دوزی می‌کنیم. گاهی هم مکتب می‌رویم در مکتب به ما قرآن یاد می‌دهند. پدر و مادرهای ما درس نخواندند اما حالا دوست دارند که ما درس بخوانیم.

محمود ریگی مدیر مدرسه شهید علی محمدی است. او توضیح داد: این مدرسه را تازه امسال به ما تحویل دادند؛ ما شش پایه داریم که توسط سه معلم اداره می‌شود یعنی هر معلم دو پایه درس می‌دهد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا در این مدرسه کلاس‌هایی که تعدد پایه داشته باشند دارید؟ گفت: بله، در این مدرسه هر دو پایه در یک کلاس قرار دارند. اینجا دو کلاس بیشتر ندارد. بیشتر دانش آموزان ما از همین روستاهای اطراف هستند اما در این میان دانش آموزانی هم هستند که از روستاهای خیلی دورتر و پای پیاده به اینجا می‌آیند.

+ (10)

برخی کلاس‌ها را در زیر سایه درخت برگزار می‌کنیم

ما اینجا امکانات آموزشی نداریم حتی در اینجا فضای آموزشی کم است طوری که بعضی کلاس‌ها را زیر درخت برگزار می‌کنیم.
مدیر این مدرسه درباره سطح یادگیری دانش آموزان گفت: سطح یادگیری دانش آموزان ما خیلی بالاست آن‌ها به راحتی مطالب درسی یاد می‌گیرند، اما متاسفانه به این مناطق رسیدگی نمی‌شود و امکانات آموزشی نداریم حتی در اینجا فضای آموزشی کم است، طوری که بعضی کلاس‌ها را زیر درخت برگزار می‌کنیم.

وی ادامه داد: بعضی از دانش آموزان اتباع ما خانه‌هایشان پاکستان است و چون این طرف هم خانه دارند از این طریق به مدرسه می‌آیند.دانش آموزان اتباع و همچنین دانش آموزانی که شناسنامه ندارند، اگر از طریق قانونی به فرمانداری بروند و نامه بگیرند، می‌توانند در مدرسه درس بخوانند.

ریگی گفت: اغلب دانش آموزان اینجا شناسنامه ندارند، چون اینجا روستایی است و پدران و پدربزرگانشان پیگیر شناسنامه نبودند و از روستا هم بیرون نمی‌رفتند که شناسنامه نیازشان شود و همینجا کشاورزی می‌کردند. اصلا سطح سوادی نداشتند که بخواهند دنبال شناسنامه بروند به همین خاطر دانش آموزان ما بدون مدرک ماندند.

مشکل کمبود معلم در شهرستان میرجاوه

معلمان این منطقه، روزانه ۱۱۰ کیلومتر تا اینجا می‌آیند و بر می‌گردند. بخشی هم از شهرستان میرجاوه می‌آیند اما نیروی بومی که در همین بخش هستند انگشت شمار و محدودند.
رخشانی‌فر سرپرست اداره آموزش و پرورش شهرستان میرجاوه در گفت‌وگو با ایلنا درباره وضعیت مدارس این منطقه و کمبود معلم بیان کرد: معلمان بومی ما محدود هستند. معلمان ما بیشتر از مرکز استان زاهدان به اینجا می‌آیند. آن‌ها اغلب روزانه ۱۱۰ کیلومتر تا اینجا می‌آیند و بر می‌گردند. بخشی هم از شهرستان میرجاوه می‌آیند اما نیروی بومی که در همین بخش هستند، انگشت شمار و محدودند.

او افزود: این معلمان تفاوتی از نظر سختی کار ندارند فقط مبلغی را با عنوان نوار مرزی می‌گیرند که این هم محدود است. ۶۰ درصد نیروهای ما رسمی و پیمانی هستند برخی نیروها هم افرادی هستند که با عنوان نیروهای خرید خدمات کار می‌کنند. از هزار نفر در این منطقه، ۱۷۵ نفرشان به صورت طرح خرید خدماتی کار می‌کنند.

سرپرست اداره آموزش و پرورش شهرستان میرجاوه گفت: حدود ۴۴ سرباز معلم داریم و مابقی هم معلمان حق التدریس هستند. کمبود نیرو در همه کشور وجود دارد و ما از این قاعده مستثنی نیستیم، اما با توجه با اتباع خارجی و فاقدین شناسنامه، بحث کمبود نیرو و کمبود فضا در اینجا محسوس‌تر است.

وی در پایان گفت: این دانش آموزان واقعا مستعد هستند و در مقطع متوسطه اول میانگین معدل آن‌ها ۱۵، ۱۶ است. زمانی که من اینجا تدریس می‌کردم و معلم بودم با وجود اینکه دانش آموزان برای امتحانات نهایی به مرکز شهرستان می‌رفتند شاید در آن کلاس فقط یک نفر تجدید می‌آورد بعضی وقت‌ها حتی یک نفر هم تجدید نمی‌آورد و همه‌دانش آموزان ما همان خرداد ماه قبول می‌شدند. این نشان دهنده آن بود که دانش آموزان هم علاقه‌مند به تحصیل بودند و هم سطح یادگیری خوبی دارند.

گزارش: اکرم رضایی ثانی

انتهای پیام/

رئیس بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر مشهد خبر داد افزایش ۲ تا ۳ برابری مراجعه سرپایی و بستری کودکان مبتلا به کرونا در مشهد

رئیس بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر مشهد خبر داد افزایش ۲ تا ۳ برابری مراجعه سرپایی و بستری کودکان مبتلا به کرونا در مشهد


ایسنا/خراسان رضوی رئیس بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر مشهد با بیان اینکه ویروس امیکرون بیشتر از سویه‌های قبلی کودکان را درگیر می‌کند، گفت: بر اساس بررسی‌های انجام شده طی بهمن ماه امسال تعداد کودکان مراجعه کننده به مراکز درمانی برای دریافت درمان‌های سرپایی و بستری نسبت به ماه قبل افزایشی ۲ تا سه برابری داشته است.

دکتر علی جعفری با بیان اینکه علائم ابتلا به امیکرون در کودکان بیشتر مربوط به درگیری راه‌های تنفسی فوقانی و شامل گلودرد، سرفه‌های شدید، احتقان و گرفتگی بینی و سرفه‌های خروسکی است، اظهار کرد: باریک بودن راه‌های هوایی کودکان مهمترین عامل شدت بیماری در این گروه سنی است و در بیشتر موارد با اختلال حس بویایی و چشایی نیز همراه است.

رئیس بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر مشهد اضافه کرد: در حال حاضر گروه سنی یک تا پنج سال بیشترین موارد ابتلا در بخش‌های سرپایی و بستری را شامل می‌شود. تعداد بیماران سرپایی مراجعه‌کننده به درمانگاه، موارد مثبت تست PCR، بستری در بخش‌های عادی و مراقبت‌های ویژه در این مرکز نسبت به یک ماه گذشته ۲ تا سه برابر افزایش یافته و از همین رو تعداد تخت‌های بستری و مراقبت‌های ویژه بیماران مبتلا به کرونا در این مراکز نیز در حال افزایش است.

جعفری با بیان اینکه باریک بودن راه‌های هوایی کودکان به ویژه در گروه سنی یک تا پنج سال و عدم واکسیناسیون از مهمترین عوامل درگیری کودکان محسوب می‌شود، گفت: واکسیناسیون هیچگونه تضمینی برای عدم ابتلا به بیماری ایجاد نمی‌کند و تنها می‌تواند از شدت بیماری یا نیاز به بستری در گروه‌های مختلف جلوگیری نماید.

رئیس بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر خاطرنشان کرد: امیکرون نسبت به سویه دلتا از قدرت سرایت‌پذیری بسیار بالایی برخوردار است و در برخی از منابع تا ۷۰ برابر قابلیت تکثیر بیشتری دارد. هر چند که ممکن است سویه امیکرون به دلیل درگیری راه‌های هوایی فوقاتی نسبت به گونه دلتا مرگ و میر کمتری داشته باشد اما در مجموع به دلیل انتشار سریع و درگیری بیشتر افراد به همان نسبت تعداد افراد با شدت بیماری نیز افزایش می‌یابد.

به گزارش وبدا وی عامل اصلی ابتلای کودکان به این ویروس را حضور در دورهمی‌های خانوادگی عنوان و بیان کرد: در محیط خانواده به دلیل ایجاد امنیت کاذب، رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی حفظ فاصله اجتماعی و استفاده از ماسک نادیده گرفته ‌می‌شود که این موضوع از اصلی‌ترین عوامل ابتلا کودکان به ویژه در گروه سنی یک تا پنج سال و سایر اعضای خانواده است.

انتهای پیام

تغذیه ناکافی، شایع ترین علل توقف رشد کودک

تغذیه ناکافی، شایع ترین علل توقف رشد کودک


ایسنا/خراسان شمالی مدیرگروه بهبود تغذیه دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی با بیان اینکه یکی از معیارهای مهم در سلامت کودکان، ارزیابی رشد آن ها است، علل توقف شد در کودکان را برشمرد و گفت: داشتن وزن و قد مطلوب برای کودکان به ویژه در دو سال اول زندگی بسیار حائز اهمیت است.

نسرین علیزاده در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به اینکه شایع ترین علل توقف رشد، تغذیه ناکافی است، افزود: غذا خوردن ناکافی یا خوردن غذاهایی که فاقد مواد مغذی محرک رشد هستند، عفونت های مکرر یا مزمن یا بیماری هایی که باعث کاهش دریافت یا جذب ضعیف مواد مغذی می شوند از عوامل توقف رشد کودک است.

وی با اشاره به اینکه مراقبت ناکافی از کودک نیز در رشد کودک تاثیرگذار است، شایع ترین علل رشد نامطلوب در کودکان را عوامل مربوط به خانواده، غذای ناکافی، شیردهی نامناسب و بیماری و عفونت برشمرد.

مدیرگروه بهبود تغذیه دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی تصریح کرد: در عوامل خانوادگی، مواردی که مربوط به مادر می‌شود از جمله تغذیه نامناسب در زمان قبل از بارداری، بارداری و شیردهی، کوتاه قدی مادرزادی و عفونت و بیماری تاثیر گذار است.

وی با بیان اینکه بارداری در نوجوانی به دلیل نیازهای مراقبتی رشد مادر، باعث اختلال در دسترسی به مواد مغذی برای جنین می شود، گفت: همچنین فاصله کم تولد دو کودک پیامدهای منفی برای مادر و کودک دارد؛ چرا که فاصله کم بین دو بارداری خطر کمبود ذخایر مادر را در بارداری های بعدی افزایش می دهد.

وی با اشاره به اینکه محیط خانه نیز در علل توقف رشد کودکان نقش دارد، افزود: فعالیت ناکافی کودک، تامین نامناسب آب و سرویس بهداشتی، تنوع غذایی پایین و دریافت ناکافی غذاهایی با منبع حیوانی، دادن غذای رقیق به طور مداوم به خاطر ترس از خفگی نوزاد، دریافت پایین انرژی از مواد غذایی و… از جمله این عوامل هستند.

علیزاده در خصوص شیردهی نامناسب اظهار کرد: شروع با تاخیر شیردهی، عدم شیردهی انحصاری با شیر مادر و توقف زودهنگام شیردهی و همچنین بیماری و عفونت کودک از جمله عفونت روده ای، اسهال، انتروپاتی محیطی، انگل، عفونت تنفسی، مالاریا، کاهش اشتها در اثر بیماری و التهاب در توقف رشد کودکان موثر است.

وی تأکید کرد: والدین گرامی می‌توانید با مراجعه به نزدیک‌ترین مرکز بهداشتی به محل سکونت خود وضعیت رشد فرزند خود را بررسی نمایید و در صورتی که کودک دچار کوتاه قدی یا کم وزنی بود با مراجعه به پزشک و کارشناس تغذیه آموزش‌ها و درمان های لازم را جهت بهبود رشد کودک خود دریافت کنند.

انتهای پیام

حکیم زاده مطرح کرد؛ ۷۲ هزار کودک بازمانده از تحصیل در پایه اول ابتدایی

حکیم زاده مطرح کرد؛ ۷۲ هزار کودک بازمانده از تحصیل در پایه اول ابتدایی

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: از خیرین مدرسه ساز دعوت می‌کنیم در زمینه همیاری و مدیریت و اداره مدارس ما را یاری کنند.

‌به گزارش خبرنگار مهر، رضوان حکیم زاده، در نشست تخصصی تبیین بازماندگی از تحصیل با بیان اینکه پوشش ظاهری تحصیلی در سال جاری بیش از میزان پیش بینی ما بوده است، اظهار داشت: در حالی که در دوره ابتدایی ما پیش بینی کرده بودیم حدود ۸ میلیون و ۷۶۰ هزار دانش آموز داشته باشیم تعداد ۸ میلیون و ۷۹۰ هزار دانش آموز ثبت نام کردند. علت اصلی بیشتر بودن میزان ثبت نام نسبت به پیش بینی‌ها در سال جدید خانواده‌هایی بودند که سال گذشته به دلیل شیوع کرونا از ثبت نام فرزند خود در پایه اول ابتدایی خودداری کرده و امسال فرزند خود را در مدرسه ثبت نام کردند.

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش افزود: پیش از کرونا ۳۹ هزار و ۷۸۸ کودک بازمانده از تحصیل در پایه اول ابتدایی در کشور داشتیم که در کرونا این آمار ناگهان به ۸۷ هزار تن رسید. امسال با اندکی کاهش در حال حاضر ۷۲ هزار کودک از تحصیل در دوره اول ابتدایی بازماندند.

وی در تشریح دلایل بازماندگی کودکان از تحصیل در گروه سنی دوره ابتدایی، گفت: فقر فرهنگی و امتناع والدین از تحصیل فرزندان، فقر مالی خانواده‌ها، کودکان کار خیابانی، کودکان استثنایی و دارای معلولیت، پدیده مهاجرت از روستا به شهر، کودکان فاقد مدارک هویتی و ازدواج زودرس دختران از جمله دلایل بازماندگی کودکان از تحصیل هستند. ما در شناسایی دلایل مشکلی نداریم اما متأسفانه پوشش صددرصدی کودکان به تحصیل نیازمند عزم همه دستگاه‌ها است.

حکیم زاده با بیان اینکه بودجه مناسب برای کودکان کار به تحصیل نداریم، افزود: باید برای تحصیل کودکان کار به سمت برنامه‌های درسی منعطف برویم؛ معضلاتی مانند عدم امکان برنامه ریزی برای تحصیل کودکان کار و نبود آدرس منزل برای ارتباط این کودکان با مدرسه وجود دارد. جذب کودک کار نیازمند طرح و برنامه‌ای است که بتواند کودک را تشویق به تحصیل کند. کودک کاری که لب مرز اقدام به قاچاق سوخت می‌کند به دلیل امرار معاش طبیعی است که مایل به تحصیل نیست. باید از ظرفیت بسیج و نیروهای جهادی برای شناسایی و جذب کودکان بازمانده از تحصیل استفاده کنیم.

معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در خصوص لزوم همیاری نهادهای گوناگون در موضوع حل بازماندگی از تحصیل گفت: مدرسه سازی آخرین اقدام ما نیست. ما امروز نیازمند مدرسه یاری هستیم. ما نیازمند اقدامات متمرکز و وحدت رویه نهادهای گوناگون هستیم از خیرین مدرسه ساز دعوت می‌کنیم در زمینه همیاری و مدیریت و اداره مدارس نیز ما را یاری کنند.

۱۴۰۰ اسفند ۴, چهارشنبه

یادداشت و تامل؛ اینفلوئنسرها روزبه‌روز کوچکتر می‌شوند/بردگی کودکان در فضای مجازی

یادداشت و تامل؛ اینفلوئنسرها روزبه‌روز کوچکتر می‌شوند/بردگی کودکان در فضای مجازی

کودکان کار اینستاگرامی به پدیده‌ای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته می‌شوند تا از طریق به نمایش گذاشتن جنبه‌های مختلف حیات زیستی‌شان، سودآور باشند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: محمد مهدی سیدناصری، مدرس و پژوهشگر حوزه حقوق و روابط بین‌الملل در یادداشتی به به موضوع کودکان اینفلوئنسر پرداخته است. این کودکان پدیده‌ای نوظهور هستند و مصداق نگاه نادرست و غیرفرهنگی برخی والدین به فضای مجازی.

نویسنده این‌مطلب، کتاب‌هایی چون «مقررات حاکم بر معاملات اوراق بهادار در ایران و امارات»، «سازمان ملل متحد را بهتر بشناسیم: ۹۳ پرسش و پاسخ درباره‌ی سازمان ملل متحد به انضمام متن منشور سازمان ملل متحد»، «قتل ناشی از اشتباه در حقوق کیفری: ماهیت و ضمانت اجرای قتل ناشی از اشتباه در حقوق کیفری ایران»، «گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را بهتر بشناسیم: ۴۸ پرسش و پاسخ درباره گروه ویژه اقدام مالی به زبان ساده» و «دیوان بین‌المللی دادگستری را بهتر بشناسیم: ۴۸ پرسش و پاسخ درباره دیوان بین‌المللی دادگستری به انضمام متن اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری» و مولف و مترجم چندین کتاب درباره حقوق کودک و… را در کارنامه دارد.

مشروح این‌یادداشت را که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است در ادامه بخوانید:

بدیهی است که اینفلوئنسرهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی وجود دارند که به اقدامات تاثیرگذارانه در جهت رسیدن به مقصود خود مشغولند. اساساً این افراد عاقل و بالغ به اختیار و میل خود ابزاری را برای به دست آوردن هدف خود از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی برگزیده‌ و به کار گرفته‌اند. با این حال شاهد حضور کودکان اینفلوئنسر هم در فضای مجازی هستیم. کودکانی که زندگی آنها علی رغم اختیارشان (یعنی رسیدن به سنی که در مورد تاثیر آنچه که از زندگی آنان برای میلیون‌ها مخاطب در سراسر جهان به نمایش گذاشته می‌شود، آگاهی داشته باشند.) توسط والدین‌شان در انظار عموم قرار می‌گیرد.

این روزها کودکان از لحظه‌‍‌ای که چشم به این جهان باز می‌کنند، از لحظه‌ای که اولین قدم‌های خود را آرام‌آرام بر می‌دارند، از اولین صحبت‌ها و خنده‌های شیرین‌شان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربین‌های والدین و چشمان هزاران هزار دنبال کننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند. ما از کودکان اینفلوئنسر و بلاگری می‌گوییم که طی سال‌های اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آنها را به وفور دیده‌ایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پست‌های صفحات آنها را لایک کرده‌ایم.

بشر اکنون در عصری زندگی می‌کند که فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آنها در تمام ابعاد زندگی، جامعه‌ی بشری را با تغییراتی بی‌سابقه مواجه کرده است. پیشرفت فناوری در فضای مجازی، از جهات مختلف موجبات تسهیل تبادل اطلاعات و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خصوصاً در عرصه بین‌المللی شده است. روند جهانی‌شدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و به‌خصوص خانواده‌های با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیب‌های نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم. کودک کار مجازی نمونه بارز جامعه‌ای باوجود گسل‌های اجتماعی متعدد است، جامعه‌ای که در آن عنصری‌ترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرارگرفته‌اند، جامعه‌ای که از وضعیت اجتماعی و عدالت اجتماعی حال حاضر راضی نیست و به دنبال راه فراری از این وضعیت است، جامعه‌ای که ناامیدی اجتماعی به‌قدری در آن بالا رفته که تنها راه برون‌رفت از مشکلات را فرزندان بالأخص کودکان خود می‌دانند. با وجود این سوء‌استفاده و بهره برداری نامناسب از این تکنولوژی‌های مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجارهای اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروه‌ها از جمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروه‌های آسیب پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیب‌های جسمی و روانی قرار دارند.

به گفته‌ بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می‌گیرد و آنها با انواع و اقسام آسیب‌های روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد. این روزها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان‌ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می‌شوندکودکان کار را احتمالا بیشتر در خیابان‌ها یا مترو و اتوبوس دیده‌ایم اما آنها به شکل‌های مختلف به کار گرفته می‌شوند؛ از کار در کارگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی و کوره‌پزخانه‌ها گرفته تا کولبری در کوه‌های صعب‌العبور و… براساس تعریف‌های معتبر جهانی کودکان کار، کودکان کارگری هستند که به صورت مستمر به خدمت گرفته می‌شوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد. طبق همین تعریف بسیاری از کارشناسانِ حقوق کودک معتقدند امروزه با شکل جدیدی از کار کودکان نیز مواجه هستیم که اگر چه در این نوع، خبری از تصویرِ کودکِ فقیر با لباس‌های کهنه و صورت‌های غمگین نیست اما می‌توان آنها را نیز در زمره‌ کودکان کار قرار داد. با پیشرفت تکنولوژی و تحولات ارتباطی، افراد ابعاد مختلفی از دنیای مجازی را کشف کرده‌اند که بخشی از این فضای نوین به فعالیت‌های والدینی اختصاص داده شده‌اند که به نوعی دلبری‌های فرزندان‌شان را در معرض نمایش می‌گذارند و از آن کسب درآمد می‌کنند. «کودک – اینفلوئنسرها» یعنی کودکانی که روزمرگی‌هایشان با هدف کسب درآمد، در فضای مجازی به نمایش گذاشته می‌شود و از قضا طرفداران بسیاری هم دارند. کودکانی که درآمدهای کلانی برای خانواده‌هایشان می‌آفرینند اما خود دچار بحران‌های بسیاری می‌شوند.

به گفته‌ بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می‌گیرد و آنها با انواع و اقسام آسیب‌های روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد. این روزها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان‌ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می‌شوند.

کودک کار کیست؟

کودک کار به کودکی اطلاق می‌شود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی و مستمر به کار گرفته می‌شود. کودکان کار معمولاً در معرض آسیب‌های جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمی‌شود. همچنین خطرات زیادی آنها را تهدید می‌کند.

حمایت از کودکان و حقوق کودکان واژه‌هایی هستند که خیلی از عمر کاربرد آنها نمی‌گذرد. درگذشته هیچ‌کس به این ‌که حمایت ویژه‌ای را به کودکان اختصاص دهد، نمی‌اندیشید و کودکان همچون بزرگسالانی کوچک به حساب می‌آمدند. برای همین بود که به کار گماشته شدن کودکان در مشاغل دشوار نیز همچنان که در آثار چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی به چشم می‌خورد، در جوامع و به‌خصوص در کشورهای صنعتی غربی رواج داشت. کودکانی که با این مشاغل سخت سرو کار داشتند اغلب به این دلیل که توانایی حمایت از خود را در برابر کارفرمایانشان نداشتند، از شرایط کاری دشوارتر و ناعادلانه‌تری نسبت به بزرگسالان برخوردار بودند و آسیب‌های فراوانی زندگی آنان را تهدید می‌کرد.

سال‌های بسیار زیادی است که سازمان‌های بین‌المللی در تلاش هستند تا بتوانند از کودکانی که برخلاف توان فیزیکی و روحی خود، مجبور به انجام کارهای سخت هستند دفاع کنند و قوانین جهانی و بشر دوستانه را در حمایت از آنها تدوین کنند، نمونه این تلاش‌ها دو کنوانسیون «حداقل سن کار» و «بدترین شکل‌های کار کودکان» است. به سبب این دو کنوانسیون، کودکان از کار کردن در شرایط سخت و دشوار منع می‌شوند.

قدرت ارتباطی رسانه‌ها می‌تواند مفهوم کودکی را برساخت کرده و حق بر حیات کودکی را در راستای منافع شرکت‌های تجاری یا اقتصاد خانواده تضعیف کند. اینفلوئنسرها روز به روز کوچک‌تر می‌شوند«کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک» و توصیه نامه مکمل آن در سال ۱۳۸۰ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تائید شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران رسیده و متن این قانون نیز در سایت سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کشور قرار گرفته؛ بنابر ماده ۳ این مصوبه، سه مورد از بدترین اشکال کار کودک عبارتند از:

۱. کلیه اشکال بردگی یا شیوه‌های مانند بردگی.

۲. استفاده، فراهم کردن یا عرضه کودک برای روسپی‌گری، تولید زشت‌ انگاری یا اجراهای زشت‌ انگارانه.

۳.کاری که به دلیل ماهیت آن یا شرایطی که در آن انجام می‌شود، احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد.

امروزه، در حالی که فعالان و سازمان‌های مردم نهاد و بهزیستی در حال مددکاری کودکان سطح شهر هستند، کودکان زیادی در فضاهای مجازی از توجه باز مانده‌اند؛ کودکانی که از مصادیق ماده قانونی نامبرده هستند و با بی‌تفاوتی والدینشان گاهی حتی در معرض خطرهای جانی «مثل رانندگی کردن همراه پدر» قرار می‌گیرند.

اینفلوئنسر کیست؟

فعل Influence به معنای تأثیرگذاری است و طبیعتاً ساده‌ترین معادل واژه‌ Influencer، تأثیرگذار است. هر کس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب می‌شود. البته طبیعی است که وقتی در مقیاس تجاری و در فضای کسب و کار اصطلاح اینفلوئنسر به کار برده شود، به کسانی توجه دارد که می‌توانند بر روی تصمیم و رفتارِ تعداد افراد بیشتری تأثیر بگذارند.

آیا می‌دانید کودک اینفلوئنسر (Kidfluencer) کیست؟

ادبیات بازاریابی، کودک اینفلوئنسر را شخصی کم‌سن و سال تعریف می‌کند که در رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب تاثیرگذار است و مخاطب و فالوورهای بسیاری زیادی دارد. این کودکان در زمینه‌های مختلفی مانند ورزش، موسیقی، بازی‌های ویدئویی و… فعالیت می‌کنند. البته گروه دیگری از این کودکان نیز هستند که فعالیت خاصی ندارند و تنها با ‌به‌اشتراک‌گذاشتن زندگی روزمره‌شان، مشهور شده‌اند.

آیا می‌توان فعالیت کودکان اینفلوئنسر را مصداق کار کودک تلقی کرد؟

مطابق ماده ۳۲ پیمان نامه جهانی حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ میلادی (سال ۱۳۶۸ هجری شمسی) به عنوان قابل قبول‌ترین سند حقوق بشری در سراسر جهان، کشورهای طرف کنواسیون منجمله جمهوری اسلامی ایران، موظف هستند حق کودک را برای تحت حمایت قرار گرفتن در چهار مورد به رسمیت بشناسند و این چهار مورد به قرار زیر است:

۱.استثمار اقتصادی

۲.انجام هر گونه کار زیان بار

۳.انجام هر کاری که باعث ایجاد وقفه در آموزش کودک شود.

۴.انجام هر کاری که برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد.

چهارمین مورد را می‌توان در ارتباط مستقیم با موضوع نقض حریم خصوصی کودک دانست. اینکه نادانسته خصوصیات ظاهری و رفتاری، عادات و مشکلاتش با میلیون‌ها انسان به اشتراک گذاشته شده و به این ترتیب هم امنیت خودش را از دست می‌دهد، سلامت روحی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی‌اش تحت تاثیر شکل‌گیری این شهرت و دوربینی که مدام بر روی او زوم شده، از بین رفته است.

اینستاگرام یکی از بسترهای رسانه‌های نوین است که امکان حضور کاربران، از جمله والدین و کودکان را در فضای مجازی فراهم کرده است. کودکان کار اینستاگرامی به پدیده‌ای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته می‌شوند تا از طریق به نمایش گذاشتن جنبه‌های مختلف حیات زیستی‌شان، سودآور باشند. این بین، قدرت ارتباطی رسانه‌ها می‌تواند مفهوم کودکی را برساخت کرده و حق بر حیات کودکی را در راستای منافع شرکت‌های تجاری یا اقتصاد خانواده تضعیف کند. اینفلوئنسرها روز به روز کوچک‌تر می‌شوند. زمانی رسیده که ما کودکان اینفلوئنسر را بیشتر از فرزند بستگانمان می‌شناسیم. این بچه‌های بانمک که یک‌شبه ستاره شدند، نماینده یک تجارت خانوادگی‌اند. والدین بسیاری پشت صحنه در تلاشند تا محصول‌ها فروخته و پول‌ها اندوخته شود. اما چه کسی می‌تواند این خانواده‌ها را سرزنش کند؟ خانواده‌هایی که دریافته‌اند برای آینده فرزندانشان، یک کسب‌وکار دیجیتال می‌تواند سودمندتر از یک مدرک دانشگاهی بی‌اعتبار باشد.

در اینجا می‌توان پرسشی را مطرح کرد که مسئولیت محافظت از کودکان در فضای مجازی با چه نهادی است؟

شرکت‌ها و ارائه کنندگان خدمات اینترنتی و میزبانی در کنار دولت‌ها نسبت به محافظت از کودکان در برابر محتواها و کنترل رفتارهای مضر در فضای سایبر از یکسو و تقویت مشارکت فعال آنها در محیط جدید اطلاعات و ارتباطات مسئولیت خطیری بر عهده دارند. آنها مسئولیت فراهم آوردن زمینه ارتقای دانش، مهارت، درک، نگرش، ارزش‌های حقوق بشری و رفتارهای لازم برای شرکت فعالانه کودکان در عرصه زندگی اجتماعی و عمومی و مسئولیت‌پذیری آنان با محفوظ داشتن رعایت حقوق دیگران را بر عهده دارند. با توجه به موضوع محتوای غیر قانونی و یا مضر و همچنین خطراتی که در فضای مجازی برای کودکان وجود دارد، ارائه دهندگان خدمات اینترنتی باید اطلاعات مربوط به خطرات مواجهه با کمک به انتشار مطالب غیر قانونی در اینترنت و همچنین خطرات در معرض آسیب کودکان را هنگام آنلاین بودن فراهم کنند که بتوان محتوای در دسترس و رفتار آنها را کنترل کرد. جامعه بین‌المللی نیز همواره با مشکلات کنترل اطلاعات و توزیع مطالب زیان آور در اینترنت دست به گریبان است. در این میان بازیگران مختلفی، شامل دولت‌ها، سازمان‌ها در جامعه مدنی و نهادهای بین‌المللی و صنعتی که می‌توانند از گسترش مطالب غیرقانونی جلوگیری به عمل آورده و بر محتوای زیان آور کنترل داشته باشند. همه آنها باید هم زمان و به طور مشترک بر امر کنترل و حفاظت از حقوق کودکان نظارت و حامی آنها باشند.

از منظر قانونی و در قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی که حقوق کودکان به رسمیت شناخته شده است و در سطح جهان، کودکان زمانی که به سن قانونی برسند می‌توانند از والدینشان به دلیل نقض حریم خصوصی شکایت کنند. از جمله می‌توان به ماده‌ ۳۲ کنوانسیون حقوق کودک اشاره کرد که حق کودکان را محترم شمرده و بر حفظ حریم شخصی کودک در برابر تمام‌ اشکال‌ استثمار که‌ هر یک‌ از جنبه‌های‌ رفاه‌ کودک‌ را به‌ مخاطره‌ بیندازد، تأکید دارد. در قانون ایران نیز قوانینی چون قانون حمایت از کودک و نوجوان، از حقوق کودکان حمایت می‌کند و اگر سوءاستفاده از کودکان به حدی باشد که مصداق کودک‌آزاری باشد و منجر به صدمات روحی، روانی و اخلاقی او شود جرم تلقی شده و مورد حمایت قانون قرار می‌گیرد. سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی یکی از مهم‌ترین سندهایی است که در راستای تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد رها بودن فضای مجازی تدوین شده چرا که بر آسیب پذیرترین بخش جامعه که کودکان هستند تاکید داشته و برای کاهش آسیب پذیری در این حوزه موثر است. در این سند، سیاست‌های کلان، اقدامات کلان و تقسیم کار ملی در حوزه مدیریت و راهبری، ایجاد محیط صیانت شده، توسعه محتوا و خدمات رده بندی شده، حمایت و مراقبت، فرهنگ سازی و ارتقای سواد فضای مجازی و تعاملات بین الملل تبیین شده است.

آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که نقش ما در این میان چیست؟ شاید ما متوجه نباشیم که به‌صورت غیر ارادی در حال حمایت از این چرخه هستیم. بسیاری از ما مطمئن هستیم که تنها از تماشای کودک لذت می‌بریم و هیچ قصد دیگری نداریم. همین حمایت کردن ما، باعث بازدید بیشتر محتوا می‌شود و اعتبار اینفلوئنسر را نزد برند بالا می‌برد. ما متوجه نیستیم که به عنوان ضلعی از مثلث برند، اینفلوئنسر و مخاطب، در حال کمک به این چرخه هستیم. تا تقاضا هست، عرضه نیز وجود خواهد داشت. پیش از دنبال کردن صفحه یک کودک اینفلوئنسر… بیایید چشم‌هایمان را ببندیم، بیایید به کودک بیاندیشیم، و بیایید از خودمان بپرسیم با فشردن دکمه Follow چه تاثیری در زندگی آن کودک می‌گذاریم؟

کودکان آسیب‌پذیرترین گروه در هر جامعه‌ای هستند، بنابراین نباید از نیازهای آنها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایه‌های آینده جامعه به شمار می‌آیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیق‌تر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. با توجه به نقش بی بدیل خانواده در بالندگی شخصیت کودک، پیش از همه، خانواده و سپس جامعه باید این حقوق را به خوبی بشناسند و خود را مکلف به پاس داشت آن بدانند. با شیوع ویروس منحوس کرونا و افزایش استفاده از فضای مجازی که نقش مؤثری در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات داشته است، سطح دسترسی به محتوای آنلاین را برای اقشار مختلف جامعه از جمله کودکان افزایش داده است. در عین حال این شرایط بستری برای محدود شدن یا نقض حقوق افراد ایجاد کرده است. این میان حقوق کودکان به عنوان آسیب‌پذیرترین قشر جامعه بیشتر در معرض تعرض و سوءاستفاده است. کودکان امروز زمان زیادی را برای فعالیت‌های آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و دنیای دیجیتال سپری می‌کنند و در معرض خطرات و تهدیدات بسیاری نیز قرار می‌گیرند. در این فضا که آسیب‌های متعددی کودکان را در فضای مجازی تهدید می‌کند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در فضای مجازی، مسئله‌ای مهم و در خور توجه است که باید از سوی دولت‌ها و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت ویژه قرار گیرد. حالا هر چند که این پدیده اجتماعی و اقتصادی یعنی صنعت تبلیغ توسط کودک اینفلوئنسرها با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده مهدوم همه جوامع به این شکل باشد اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثر گذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود.«آینده» را انسآنهایی می‌سازند که «امروز» کودک‌اند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوق‌شان برسند.

یادداشتی از محمدمهدی سیدناصری؛ چرا ممنوعیت کار کودک ضرورت دارد؟

یادداشتی از محمدمهدی سیدناصری؛ چرا ممنوعیت کار کودک ضرورت دارد؟

محمدمهدی سیدناصری (نویسنده و پژوهشگر حقوق و روابط بین الملل) در یادداشتی در خصوص کار کودک نوشت: کار کودک موضوعی کاملاً گره خورده با آینده هر کشور است. کودکان امروز، سازندگان فردای هر جامعه هستند. لذا برخورداری آن از دوران کودکیِ خوشایند، جهت آماده کردن آن‌ها برای به دست گرفتن امور و ساختن جامعه‌ای شایسته در بزرگسالی بسیار حائز اهمیت است.

هر چند گفته می‌شود، تاریخ استفاده از کودکان به دوران صنعتی شدن بازمی‌گردد، به گواه محققان می‌توان نتیجه گرفت که استفاده از کودکان کار برای به دست آوردن لقمه‌ای نان به زمانی فراتر از صنعتی شدن تعلق دارد و در زمان‌های بسیار قدیم از کودکان برای انجام کارهای مختلف بهره می‌بردند که می‌توان به دوران برده داری نیز اشاره کرد. کار کودک در جهان امروز قابل‌پذیرش نیست، آنهم بدان دلیل که کار کودک، کودکان را از دوران کودکی‌شان از پتانسیل و جایگاه انسانی‌شان محروم می‌سازد و برای رشد فیزیکی و روانی آن زیان‌آور است. کار کودک اغلب در بخش‌هایی نظیر کشاورزی، محیط‌های شهری، کارهای ساختمانی، ماهیگیری، کارهای صنعتی و تولید و مستخدمین خانگی رخ می‌دهد. عوامل گوناگونی همچون فقر و خلاء‌های قانونی منجر به کار کودک می‌گردد. کار کودکان پیامدهای مختلفی همچون پیامدهای منفی فیزیکی، روانی و اجتماعی با خود به همراه دارد. اولین و مهمترین حق هر کودک، حق بقاست که به معنای برطرف کردن نیازهای اولیه کودک است. کودکان نیازمند حفاظت شدن در مقابل صدمات و آزارهای جسمی و روحی هستند. این حق کودکان است که علاوه بر نیازهای اساسی خود از امنیت و حقوقی که امکان کودکیِ شاد و غنی را برای آن‌ها فراهم می‌آورد برخوردار باشند تا بتوانند به بزرگ‌سالانی قدرتمند، مستقل، مسئول بدل شوند.

کار کودک چگونه تعریف می‌شود؟

عبارت کار کودک تصور ویژه‌ای را مجسم می‌سازد: ما کودکان را زنجیر شده به چرخ‌های بافندگی در کارگاه‌های تاریک و در شرایط نامناسب می‌بینیم، گویی که در خطی طولانی و کابوس‌گونه جای دارند که از لنکشایر در دهه ۱۸۳۰ تا جنوب آسیای دهه ۱۹۹۰ ادامه می‌یابد. به طور کلی تعریف عموما پذیرفته شده‌ای از کار کودک وجود ندارد. تعاریف متنوعی از این واژه توسط سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های غیردولتی، اتحادیه‌های کارگری و غیره استفاده می‌گردد و اغلب مشخص نمی‌گردد چه تعریفی از این واژه به کار برده می‌شود. هرچند، به طور معمول واژه «کار کودک» زمانی به کار برده می‌شود که منظور بهره‌کشی از آن‌ها باشد.

علل کار کودکان چیست؟

از دید کارشناسان اقتصادی، بررسی علل پدیده کار کودکان، زیربنایی و بنیادی و بیشتر متوجه مباحث اقتصادی و بعضا سیاسی هستند.

به طور کلی علل متعدد و به هم پیوسته‌ای وجود دارند که منجر به ورود یک کودک به بازار کار می‌گردد. بنابراین یک علت واحد وجود ندارد که بتوان آن را عامل کار کودکان دانست و با جلوگیری از آن مانع ورود کودکان به دنیای کار شد. نحوه‌ای که علل مختلف در سطوح مختلف با یکدیگر تعامل نشان می‌دهند در نهایت باعث می‌شوند یک کودک تبدیل به یک کودک کارگر شود. به عللی همچون: ۱- سنت‌ها و فرهنگ‌های خانوادگی. ۲- فقر۳- مهاجرت ۴- فقدان یاعدم اجرای قوانین و مقررات ۵- فقدان کنترل در محیط‌های کاری کوچک‌تر و…، می‌توان اشاره نمود.

پیامدهای کار کودک چیست؟

تقریبا هر محیط کاری شامل یک یا چند خطر مربوط به سلامتی می‌شود. خطرات شغلی می‌توانند پیامدهای مختلفی برای سلامتی تمام کارگران داشته باشند. خطرات شیمیایی، فیزیکی، بیولوژیکی و استرس اغلب در محیط کار مشاهده می‌شوند و تاثیرات منفی‌شان منجر به بیماری‌ها و تصادفات شغلی می‌شوند.

چرا ممنوعیت کار کودک ضرورت دارد؟

کودک به عنوان یک انسان دارای حقوق اساسی و مشترک با سایر انسان‌ها به نام حقوق بشر است. حتی ضرورت حمایت از کودکان نظر به ناتوانی آن‌ها در محافظت از خود، حساسیت و لطافت روحی، ناتوانی در تمیز مصلحت خود، آسیب‌پذیری و وابستگی شدید به بزرگسالان دو چندان جلوه می‌کند و این درحالی است که کار کردن کودکان نقض آشکار حقوق مسلم آن‌ها است.

علاوه بر این، کار کودک موضوعی کاملاً گره خورده با آینده هر کشور است. کودکان امروز، سازندگان فردای هر جامعه هستند. لذا برخورداری آن از دوران کودکیِ خوشایند، جهت آماده کردن آن‌ها برای به دست گرفتن امور و ساختن جامعه‌ای شایسته در بزرگسالی بسیار حائز اهمیت است. به کارگیری آن‌ها در شرایط نفرت‌انگیزی که به سلامت، کرامت، روان، تربیت و تحصیل آن‌ها آسیب می‌رساند، به شدت کارآیی اقتصادی، یکپارچگی و توسعه پایدار جامعه را در آینده به خطر انداخته و آن را در معرض خطر انتقام این افراد قرار می‌دهد.

زمانی که صرفاً به کارگران بزرگسال توجه می‌شود، واژه خطرات شغلی معمولاً به خطرات محسوس برای سلامت و ایمنی فیزیکی اشاره دارد. بنابراین، فعالیت‌هایی که هدفشان کاهش خطرات در محیط کار است عمدتاً به دنبال جلوگیری از تصادفات و بیماری‌ها هستند. برای مثال، لازم است که کارگران ساختمانی لباس‌های مناسب بپوشند، کارگران کارخانه‌ها از تجهیزات ایمن استفاده کرده و برای انجام اقدامات احتیاطی تجویزی آموزش کافی را دریافت کنند و همچنین کارگران در معادن باید به طور دوره‌ای برای علائم بیماری‌های شغلی معاینه شوند. برخی از موارد کارهای خطرناک برای کودکان آسان‌تر قابل‌شناسایی هستند، مخصوصاً زمانی که این شرایط کاری مشابه برای کارگران بزرگسال هم خطرناک در نظر گرفته می‌شود. اما آیا مشاغلی که برای کارگران بزرگسال مطابق با استانداردهای ایمنی کار هستند، ضرورتاً برای کودکان هم استاندارد در نظر گرفته می‌شوند؟

اندازه و سایز تنها تفاوتی نیست که بدن کودکان و بزرگسالان را از هم متمایز می‌سازد. در واقع، در هر مرحله از رشد کودکان، عوامل محیطی می‌توانند خطرات متفاوتی برای سلامت بلند مدت یک کودک داشته باشند.

کودکان کارگر، مستعد تمام خطراتی هستند که کارگران بزرگسال با آن‌ها مواجه‌اند. اما کارهای خطرناک و خطراتی که بر کارگران بزرگسال تاثیر می‌گذارند می‌توانند تاثیرات منفی بیشتری بر کودکان کارگر داشته باشند. پیامدهای فقدان حمایت‌های امنیتی و سلامتی می‌تواند برای کودکان کارگر مخرب‌تر و بلندمدت‌تر باشند و منجر به ناتوانی‌های دائمی و همیشگی آن‌ها گردند. کودکان کارگر همچنین ممکن است از صدمات روانی ناشی از کار و زندگی در محیط‌های نامناسب رنج ببرند و خشونت و آزار و اذیت را تجربه کنند. هنگام صحبت در مورد کودکان کارگر لازم است که به مفاهیمی فراتر از خطرات شغلی مربوط به کارگران بزرگسال توجه شود. به این خاطر که کودکان در حال رشد می‌باشند و دارای ویژگی‌ها و نیازهای ویژه‌ای می‌باشند که باید هنگام تعیین خطرات محیط کار و پیامدهای مرتبط با آن‌ها برحسب تاثیرات محیط بر پیشرفت رفتاری، فیزیکی و شناختی و رشد عاطفی آن‌ها مد نظر قرار داده شوند. تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت کودک در برگیرنده رفاه و بهزیستی کامل فیزیکی، ذهنی و اجتماعی یک کودک می‌باشد نه صرفاعدم وجود بیماری یا ناتوانی.

باید توجه داشت که برخی از پیامدهای کار برای سلامتی و ایمنی تا زمانی که یک کودک تبدیل به فرد بالغ نشود ناتوان‌کننده نمی‌شوند. مثال‌هایی از چنین پیامدهایی مشکلات اسکلتی ماهیچه‌ای بلند مدت می‌باشند که از حمل بارهای سنگین ناشی می‌شوند، یا سرطان یا مشکلات تناسلی که در نتیجه قرارگیری در معرض آفت کش‌ها، مواد شیمیایی صنعتی یا فلزات سنگین در بزرگسالی پدیدار می‌گردند. بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم کودکان کارگر قادر به اجتناب از تصادفات کاری و مشکلات سلامتی هستند. بسیاری از خطرات و ریسک‌هایی که کودکان کارگر با آن‌ها مواجه می‌شوند مشابه با مشکلاتی است که کارگران بزرگسال با آن‌ها روبه رو می‌گردند، بنابراین هر کودک کارگر در محیط کار یک بیماری مزمن را تجربه خواهد کرد.

امروزه بشر در عصری زندگی می‌کند که فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن‌ها در تمام ابعاد زندگی، جامعه‌ی بشری را با تغییراتی بی‌سابقه مواجه کرده است. پیشرفت فناوری در فضای مجازی، از جهات مختلف موجبات تسهیل تبادل اطلاعات و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خصوصاً در عرصه بین‌المللی گردیده است. روند جهانی‌شدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و به‌خصوص خانواده‌های با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیب‌های نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم. کودک کار مجازی نمونه بارز جامعه‌ای باوجود گسل‌های اجتماعی متعدد است، جامعه‌ای که در آن عنصری‌ترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرارگرفته‌اند، جامعه‌ای که از وضعیت اجتماعی و عدالت اجتماعی حال حاضر راضی نیست و به دنبال راه فراری از این وضعیت است، جامعه‌ای که ناامیدی اجتماعی به قدری در آن بالا رفته که تنها راه برون‌رفت از مشکلات را فرزندان بالأخص کودکان خود می‌دانند. با وجود این سوء‌استفاده و بهره برداری نامناسب از این تکنولوژی‌های مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجارهای اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروه‌ها از جمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروه‌های آسیب‌پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیب‌های جسمی و روانی قرار دارند. کودکان کار را احتمالا بیشتر در خیابان‌ها یا مترو و اتوبوس دیده‌ایم اما آن‌ها به شکل‌های مختلف به کار گرفته می‌شوند؛ از کار در کارگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی و کوره‌پزخانه‌ها گرفته تا کولبری در کوه‌های صعب‌العبور و…. براساس تعریف‌های معتبر جهانی کودکان کار، کودکان کارگری هستند که به صورت مستمر به خدمت گرفته می‌شوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. طبق همین تعریف بسیاری از کارشناسانِ حقوق کودک معتقدند امروزه با شکل جدیدی از کار کودکان نیز مواجه هستیم که اگر چه در این نوع، خبری از تصویرِ کودکِ فقیر با لباس‌های کهنه و صورت‌های غمگین نیست اما می‌توان آن‌ها را نیز در زمره‌ی کودکان کار قرار داد. با پیشرفت تکنولوژی و تحولات ارتباطی، افراد ابعاد مختلفی از دنیای مجازی را کشف کرده‌اند که بخشی از این فضای نوین به فعالیت‌های والدینی اختصاص داده شده‌اند که به نوعی دلبری‌های فرزندان‌شان را در معرض نمایش می‌گذارند و از آن کسب درآمد می‌کنند. «کودک – اینفلوئنسرها» یعنی کودکانی که روزمرگی‌هایشان با هدف کسب درآمد، در فضای مجازی به نمایش گذاشته می‌شود و از قضا طرفداران بسیاری هم دارند. کودکانی که درآمدهای کلانی برای خانواده‌هایشان می‌آفرینند اما خود دچار بحران‌های بسیاری می‌شوند. به گفته‌ی بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می‌گیرد و آن‌ها با انواع و اقسام آسیب‌های روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد. این روزها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان‌ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می‌شوند. در عین حال این شرایط بستری برای محدود شدن یا نقض حقوق افراد ایجاد کرده است. در این میان حقوق کودکان به عنوان آسیب‌پذیرترین قشر جامعه بیشتر در معرض تعرض و سوءاستفاده است. کودکان امروز زمان زیادی را برای فعالیت‌های آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و دنیای دیجیتال سپری می‌کنند و در معرض خطرات و تهدیدات بسیاری نیز قرار می‌گیرند. در این فضا که آسیب‌های متعددی کودکان را در فضای مجازی تهدید می‌کند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در فضای مجازی، مسئله‌ای مهم و در خور توجه است که باید از سوی دولت‌ها و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت ویژه قرار گیرد. حالا هر چند که این پدیده اجتماعی و اقتصادی یعنی صنعت تبلیغ توسط کودک اینفلوئنسرها با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده مهدوم همه جوامع به این شکل باشد اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثرگذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود. «آینده» را انسان‌هایی می‌سازند که «امروز» کودک‌اند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوق‌شان برسند.

تعهد حقوقی و سیاسی ملی می‌تواند یکی از مهمترین کلیدهای حذف موثر کار کودکان باشد. در نبود تعهد حقوقی و سیاسی جدی از سوی دولت‌ها، تلاش‌های دیگر شرکا در مبارزه علیه کار کودک عملاً تاثیر چندانی نخواهد داشت. بنابراین، دولت‌ها متعهد به قانون گذاری، اجرای قوانین و نظارت بر اجرای قوانین هستند. به هر شکل حمایت از ممنوعیت کار کودک ضرورت دارد و باید بسیار جدی به آن پرداخت زیرا در حال حاضربا توجه به وضعیت اقتصادی بد حاکم بر کشورهای جهان بدلیل تاثیرات بیماری منحوس کرونا باید امیدوار بود تا کشورهای جهان با تعهد حقوقی و سیاسی جدی و تلاش‌های دیگر شرکا همچون سازمان‌های بین المللی و سازمان‌های مردم نهاد در مبارزه علیه کار کودک گام‌های خوبی برای حذف کار کودکان که می‌توان با صراحت گفت یکی از رویاهای عصر حاضر بشر است، بردارند.

انتهای پیام/

مدیر طرح و برنامه هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران تاکید کرد عدم تخصیص بودجه‌ های کاشت حلزون شنوایی/خطر اختلال در تامین این پروتزها در سال آتی

مدیر طرح و برنامه هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران تاکید کرد عدم تخصیص بودجه‌ های کاشت حلزون شنوایی/خطر اختلال در تامین این پروتزها در سال آتی

مدیر طرح و برنامه هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران گفت: اگر در یک ماه باقیمانده سال جاری با توجه به اینکه خریدها در حوزه کاشت پروتز حلزون شنوایی کامل نشده است، نتوانیم بودجه مربوطه را دریافت و سپس پروتزهای مورد نیاز را خریداری کنیم برای تامین پروتز در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱ دچار مشکل خواهیم شد.

به گزارش ایسنا، دکتر هومن نریمانی، درخصوص عدم تخصیص بودجه مربوط به پروتز حلزون شنوایی، اظهار کرد: در قانون بودجه کشور، هر ساله بودجه‌ ای برای کاشت پروتز حلزون شنوایی جهت حمایت از کودکان ناشنوا برای هیات امنای صرفه جویی ارزی درنظر گرفته می‌ شود. اما طی ۶ سال گذشته با توجه به محدودیت ‌های به وجود آمده در زمینه تامین منابع بودجه‌ ای، این ردیف بودجه تخصیص نیافته یا می‌ توان گفت میزان تخصیص بودجه مربوطه بسیار جزیی و ‌محدود بوده است.

وی تصریح کرد: هزینه کاشت پروتز حلزون شنوایی ۵۰ میلیون تومان است که شامل هزینه‌ های خرید پروتز، هتلینگ بیمارستانی، حق العمل تیم جراحی و هزینه برگزاری جلسات گفتار درمانی، باز توانایی و شنوایی طی یک سال اول بعد از کاشت پروتز حلزون است.

مدیر طرح و برنامه هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران گفت: طی ۶ سال گذشته در مجموع ۳ هزار و ۴۹۱ میلیارد ریال اعتبار در قوانین بودجه سالانه برای عمل کاشت حلزون مصوب شده بوده که از این مقدار تنها ۳۴۴ میلیارد ریال و به عبارتی مبلغی کمتر از ۱۰ درصد اعتبارات مصوب، به هیات امنا تخصیص یافته است.

نریمانی خاطر نشان کرد: با توجه به عزم بنیانگذار هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران دکتر عباس شیبانی برای فراهم سازی انجام هرگونه درمان برای آحاد ملت در داخل کشور و مذاکرات پایه گذاران انجام کاشت حلزون، از ابتدای شروع این اعمال در ایران، حمایت از کاشت حلزون شنوایی در دستور کار هیات امنای صرفه جویی ارزی قرار گرفت.

وی افزود: در ادامه روند این حمایت‌ ها و با در نظر گرفتن سن طلایی کاشت حلزون که حداکثر ۴ سال است، هیات امنا برای جلوگیری از بروز وقفه و اختلال در روند درمان کودکان ناشنوای کاندید عمل کاشت حلزون، ناگزیر از استفاده از منابع داخلی خود شده است.

مدیر طرح و برنامه هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران ادامه داد: در مجموع ۶ هزار و ۵۲۰ عمل کاشت حلزون شنوایی طی ۶ سال گذشته انجام شده که هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران از اعتبارات داخلی خود حدود ۲ هزار و۳۶۰ میلیارد ریال صرف حمایت از اعمال کاشت حلزون شنوایی کرده است و این موضوع منجر به کاهش قابل توجه منابع داخلی هیات امنا شده است.

بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، وی تاکید کرد: اگر در یک ماه باقیمانده سال جاری با توجه این که خریدها در حوزه کاشت پروتز حلزون شنوایی کامل نشده است، نتوانیم بودجه مربوطه را دریافت و سپس پروتزهای مورد نیاز را خریداری کنیم برای تامین پروتز در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱ دچار مشکل خواهیم شد.

دکتر نریمانی یاد آور شد: پیگیری‌ های متعددی از جانب هیات امنای صرفه جویی ارزی برای تخصص بودجه مربوطه صورت گرفته است و جلسات متعددی با سازمان برنامه و بودجه کشور داشته ‌ایم و حتی مکاتباتی از طریق مقام عالی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با ریاست سازمان برنامه و بودجه کشور صورت گرفته است که در این مکاتبات بر اهمیت تخصیص بودجه ‌های کاشت حلزون تاکید شده است، اما هنوز نتیجه‌ مطلوب حاصل نشده است.

انتهای پیام

در نشست تخصصی تبیین بازماندگی از تحصیل مطرح شد؛ وضعیت فضای آموزشی در کشور/ ضرورت ساخت ۲۰۰۰ کلاس درس

در نشست تخصصی تبیین بازماندگی از تحصیل مطرح شد؛ وضعیت فضای آموزشی در کشور/ ضرورت ساخت ۲۰۰۰ کلاس درس

عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد گفت: اگر بخواهیم در شاخص‌های برخورداری دانش آموزان از فضای آموزشی، وضعیت کشور از این شرایط بدتر نشود باید حداقل ۲ هزار کلاس درس در سال ساخته شود.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی تبیین بازماندگی از تحصیل و راهکارهای علمی کاهش آن در دوران پساکرونا صبح سه شنبه سوم اسفند ۱۴۰۰ در مرکز آموزش جهاد دانشگاهی برگزار شد.

محمدرضا واعظ مهدوی عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد در این نشست با بررسی آماری مسئله بازماندگان از تحصیل، میزان دسترسی دانش آموزان به فضای آموزشی را نامناسب و ناعادلانه دانست و گفت: اگر بخواهیم در شاخص‌های برخورداری دانش آموزان از فضای آموزشی، وضعیت کشور از این شرایط بدتر نشود باید حداقل ۲ هزار کلاس درس در سال ساخته شود.

وی با بیان اینکه در بسیاری از استان‌ها همچون استان سیستان و بلوچستان وضع فضای آموزشی به ازای هر دانش آموزی مناسب نیست، گفت: ۳۹ هزار بازمانده از تحصیل داریم که این عدد منهای کودکانی است که مهاجر افغانستانی بوده و یا شناسنامه ندارند. با افزودن این تعداد، بازماندگان از تحصیل فراتر از عدد ۳۹ هزار تن خواهد شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد افزود: در مرحله اول برای کاهش سریع نرخ بازماندگی از تحصیل باید ساخت مدرسه و استخدام معلم در مناطق کم برخوردار در اولویت قرار گیرد.

در محله هرندی از هر ۱۸ کودک، موفق به جذب یک کودک برای تحصیل می‌شویم

محمدحسن داوودی از فعالان اجتماعی و مدیرعامل صبح رویش در این نشست با بیان اینکه در مناطق آسیب پذیر مانند محله هرندی از هر ۱۸ کودک موفق به جذب یک کودک برای تحصیل می‌شویم؛ گفت: باید برای جذب کودکان کار به تحصیل اقدامات متفاوتی در پیش گرفت. مدارس جابزی (مدارس سیار) یک راه حل برای کاهش میزان بازماندگی از تحصیل است. در حالی که طرح‌های جمع آوری کودکان کار بارها به شکل غیرانسانی رخ داده است؛ ما با مدارس سیار کودکان کار را سوار می‌کنیم تا علاوه بر مهارت خواندن و نوشتن، مهارت‌های اجتماعی نیز به آنان بیاموزیم.

فاطمه قاسم زاده روان شناس کودک و مشاور شبکه یاری کودک در خصوص نقش سمن‌ها در کاهش اثرات بازماندگی از تحصیل به نقش سمن‌ها در کاهش مشکلات پساکرونایی مدارس تاکید کرد و گفت: باید با تلاش سازمان‌های دولتی آزمون سطح در درون مدارس صورت گیرد.

وی با تاکید بر این مطلب که کرونا متأسفانه در رشد کودکان بازمانده از تحصیل اثرگذار بوده است؛ گفت: باید روش‌هایی اعمال کنیم که هماهنگی نهادها با یکدیگر بیشتر شود تا آموزش‌ها با کیفیت بیشتری به کودکان بازمانده ارائه شود.

کمبود مدارس نباید دغدغه وزارت آموزش و پرورش باشد

حسین شریفی رئیس هیئت عامل مرکز تحقیقات قوانین و مقررات ایران در این نشست در خصوص پدیده بازماندگی از تحصیل با بیان اینکه بازماندگی از تحصیل معضلی ملی و فرابخشی است؛ گفت: کمبود مدارس و در پی آن بازماندگی از تحصیل در سراسر دنیا یک دغدغه حکومتی است و فرمانداران و شهرداری‌ها به حل آن می‌پردازند. در کشور ما نیز این مشکل باید توسط حاکمیت برطرف گردد و وزارت آموزش و پرورش باید تنها دغدغه تحصیل و تعلیم و تربیت دانش آموزان را داشته باشد.

علی زرافشان معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز در این نشست با بیان این مطلب که پوشش تحصیلی ملاک مهمی در نظام آموزش و پرورش کشور است گفت: با تعقیب شاخص‌ها امروزه به جای مراجعه کودک به مدارس، نظام آموزشی باید به سمت کودک برای تحصیل برود.

آمار دقیقی از تعداد بازماندگان از تحصیل نداریم

معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش افزود: برای حل معضل بازماندگی از تحصیل دیگر نمی‌توان به توصیه‌های عمومی اکتفا کرد بلکه باید با اقدامات ضروری نرخ بازماندگان از تحصیل را کاهش دهیم.

زرافشان با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد بازماندگان از تحصیل نداریم خاطرنشان کرد: هنوز وزارت آموزش و پرورش تعریف دقیقی از بازمانده از تحصیل ندارد. از روی شاخص یونسکو می‌توان ناخالصی و فقدان دقت در میزان بازماندگان را مشخص کرد. این پیشنهاد را به شورای عالی آموزش و پرورش دادیم که با فرمولی مشابه فرمول شاخص یونسکو، عدد بازماندگان از تحصیل مشخص شود.