۱۴۰۰ دی ۲۸, سه‌شنبه

چه شده که گرین‌کارتی دیروز، آمریکاستیز شده آقای رئیسی؟!

چه شده که گرین‌کارتی دیروز، آمریکاستیز شده آقای رئیسی؟!


داستان پس دادن گرین کارت علیرضا دبیر این روزها در شرایطی برجسته شده که او تصمیم گرفته تیم ملی کشتی آزاد را برای انجام دیداری تدارکاتی در آمریکا همراهی کند.

روزنامه شرق نوشت: نگاه به مسئله آمریکا در بین تعدادی از مسئولان کشور شکل و رنگ متفاوتی دارد؛ آنها گاهی بسته به مشاغل و سمتی که داشته‌اند، شعارهای تندتری در این زمینه سر داده ولی بعضا رفتارشان با شعاری که سر داده و سر می‌دهند همخوانی زیادی ندارد.

نمونه‌های بسیاری در بین مسئولان ‌هست که با وجود شعارهای تندی که علیه آمریکا سر داده‌اند، تلاش کرده و می‌کنند که فرزندان و اقوام نزدیک‌ خود را برای تحصیل و چه‌بسا زندگی آن‌هم در رفاه کامل‌تر، به آمریکا بفرستند. این موضوع پیش‌تر و با توجه به نبودن فضای مجازی چندان پررنگ نبود، ولی با گسترش این فضا، مشخص شده حداقل کلام و رفتار این عده با یکدیگر همخوانی ندارد.

این مقوله اگر تا پیش از این در بین چهره‌های سیاسی وجود داشت، حالا ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده و به چهره‌های ورزشی نیز رسیده است؛ به‌ویژه چهره‌های مطرحی که زمانی در زمره مدال‌آوران جهان و المپیک بوده‌اند. درست مثل دنیای سیاست، این مقوله نیز شامل تمامی چهره‌ها نمی‌شود و عده‌ای از آنها با وجود آمریکاستیزی‌ای که به‌تازگی نمایش می‌دهند، پیش‌تر در پی داشتن گرین‌کارت این کشور بوده‌اند.

مثال روشنی که این روزها می‌شود درباره‌اش در عرصه ورزش صحبت کرد، مربوط به علیرضا دبیر، رئیس کنونی فدراسیون کشتی و قهرمان پرآوازه دیروز است. قهرمان المپیک سیدنی که روزگاری گرین‌کارت آمریکا را داشته، حالا تبدیل به یکی از چهره‌های آمریکاستیز آن‌هم از نوع تندوتیزش شده است.

دبیر مثل بسیاری دیگر از چهره‌های مطرح ورزش ایران، سراغ داشتن گرین‌کارت در دوران پرافتخار ورزش رفته و از این موضوع بهره برده است. فارغ از شرایطی که یک فرد باید برای داشتن گرین‌کارت سپری کند، او این روزها شعارهای تندی علیه آمریکا سر می‌دهد. موضوع جبهه‌گرفتن علیه آمریکا چندان تازه نیست و به شعار بسیار پرتکرار بین چهره‌های مطرح سیاسی و بعضا ورزشی تبدیل شده است و بسیاری از همین چهره‌ها واقعا به شعاری که علیه آمریکا سر می‌دهند، باور قلبی دارند. با‌این‌حال، مثال‌های نقضی هم در این زمینه وجود دارد که چند سطر بالا می‌تواند نمونه‌های کوچکی برای آن باشد.

داستان علیرضا دبیر اما این روزها در شرایطی برجسته شده که رئیس فدراسیون کشتی ایران تصمیم گرفته تیم ملی کشتی آزاد را برای انجام دیداری تدارکاتی در آمریکا همراهی کند. دبیر اما در آستانه این سفر در گفت‌وگویی تصویری از این گفته که شعار مرگ بر آمریکا به تنهایی کافی نیست و باید این مورد را در عمل نشان داد. فارغ از اینکه چنین اظهاراتی از سوی یک چهره کاملا ورزشی که اعتقادش بر این است که دنیای سیاست از دنیای ورزش جداست، تا چه حد می‌تواند در تعارض باشد، این جملات سوژه‌ای برای «فاکس‌نیوز» آمریکا شد تا به رئیس فدراسیون کشتی ایران بتازد. فاکس‌نیوز در گزارشی نوشته چرا آمریکا باید به فردی که رسما شعار مرگ بر آمریکا می‌دهد و می‌خواهد فراتر از این شعار عمل کند، ویزا دهد تا به صورت آزادانه به آمریکا سفر کند. فاکس‌نیوز در بخش دیگری از گزارش خود به این مورد اشاره کرده که چنین صحبت‌هایی از سوی دبیر در شرایطی مطرح می‌شود که او گرین‌کارت آمریکا را هم داشته است.

همین تضاد در صحبت‌ها باعث شده تا حالا علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی ایران، در آستانه اعزام تیم ملی کشتی آزاد به آمریکا زیر ذره‌بین برود. علیرضا دبیر اما در مقام پاسخ برآمده و به‌تازگی عنوان کرده گرین‌کارت آمریکا را پس داده، چون از این کشور خوشش نمی‌آید. او همین روز گذشته اعلام کرده رسما به مسئولان آمریکایی گفته از کشورتان خوشم نمی‌آید.

اینکه چه اتفاقی افتاده که علیرضا دبیری که روزگاری برای گرین‌کارت آمریکا تلاش کرده و آن را به دست آورده، حالا تبدیل به چهره‌ای آمریکاستیز شده است که از این کشور خوشش نمی‌آید، مسئله‌ای پیچیده است و احتمالا می‌تواند برگرفته از تغییر عقاید افراد باشد. در عین حال، حتی در همین صحبت‌های روز گذشته علیرضا دبیر نیز باز تناقض وجود دارد. دبیر می‌گوید دعوت دوستانه به آمریکا را پذیرفته، چون مقابله با تیم ملی این کشور برای کشتی‌گیران ایرانی خوب است؛ با‌این‌حال او در واکنش به این موضوع که اگر آمریکا به او ویزا ندهد، چه می‌کند؟ می‌گوید از اعزام تیم به آمریکا انصراف می‌دهد. اینجا همان تناقضی است که درباره‌اش صحبت شد.

اگر علیرضا دبیر پذیرفته که مسابقه با آمریکا به سود کشتی‌گیران ایرانی است، چرا می‌گوید اگر آمریکا به خودش ویزا ندهد تیم را اعزام نمی‌کند؟ او قرار است فردیت را به صلاح تیم ترجیح دهد؟ از طرفی، دبیر می‌گوید از کشور آمریکا خوشش نمی‌آید، ولی سؤال اینجاست چطور کسی که از آمریکا خوشش نمی‌آید ساعت‌ها در دوبی، در صف ایستاده تا ویزای این کشور را بگیرد و به آنجا سفر کند؟ داشتن گرین‌کارت، اظهارات ضد‌آمریکایی، واردکردن امور سیاسی به یک رخداد ورزشی، بیان حرف‌های عامه‌پسند و در نهایت اظهارنظرات ضدونقیض از فردی که خودش را دلسوز ورزش می‌داند، موضوعاتی است که علیرضا دبیر را بیش از هر زمان دیگری زیر ذره‌بین برده است.

او درست در روزهایی این اظهارات و اعتقادات را با صدای بلند جار می‌زند که ورزش ایران گرفتار اتفاق‌های ریز و درشتی است که بسیاری از آنها حاصل همین اظهارات بحث‌برانگیز است؛ داستان جودو، سختی‌های موجود سر راه شطرنج و البته نگرانی‌های روزافزون مبنی بر تنگ‌شدن عرصه بر رشته کشتی، همگی حاصل صحبت‌های تند از تریبون‌های رسمی توسط چهره‌های رسمی است. بیان چنین اعتقاداتی ایرادی ندارد و نمی‌شود بر اظهارکننده خرده‌ای گرفت، ولی به شرط آنکه حرف با عمل چنین افرادی همخوانی داشته باشد و از سوی دیگر پای این اظهاراتشان در مجامع بین‌المللی بمانند و مواضع را به صورت رسمی بیان کنند.

New Title

دعوا برسر فیلمبرداری از خانه سیمین دانشور/جلال آل احمد

دعوا برسر فیلمبرداری از خانه سیمین دانشور/جلال آل احمد
بنیاد میراث پاسارگاد

دعوایی بر سر فیلمبرداری از خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد و مقایسه اهمیت خانه ی آن ها، با کاخ های گلستان و سعدآباد

اخیرا بر سر تهیه ی مستندی از زندگی سیمین دانشو و جلال آل احمد، دعوایی بین گروه فیلم سازی و مدیر موزه ی این دو شخصیت درگرفته است. رضا توسلی مدیر موزه با اشاره به درخواست خارج از ضابطه ی یک گروه‌ فیلم‌ساز و «جو سازی های این گروه» در گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا می گوید: یک گروه فیلم‌ساز از صدا و سیما که قصد ساخت فیلمی داستانی درباره سیمین و جلال را داشت به این مجموعه مراجعه کرد و درخواست داشت در فضای داخلی این خانه، فیلمش را بسازد. تاکید شد با توجه به ضوابط و مقررات موجود، این اقدام ممنوع بوده؛ چرا که سبب تعطیلی موزه و آسیب‌رسانی خواهد شد، بنابراین با حضور آن‌ها در فضای داخلی خانه مخالفت کردیم».

گویا پس از این ماجرا عده ای به این ممنوعیت معترض شده و گفته اند چرا بارها به فیلم سازان اجازه داده اید در کاخ های گلستان و سعدآباد فیلمبرداری کنند. آیا خانه آل احمد مهم تر از این دو کاخ است

احمد محیط طباطبایی ـ رییس ایکوم ایران (کمیته ملی موزه‌ها) که با این نوع فیلمبرداری ها مخالف است درباره ماجرای گروه فیلم‌سازی در خانه‌موزه سیمین و جلال به خبرگزاری ایسنا گفته است که:« این مجموعه یک خانه‌موزه است که اتفاقا یکی از بهترین خانه‌موزه‌های ایران به شمار می‌آید، همه آن‌چه در این خانه وجود داشته به همان شکل حفظ شده و در جای خود قرار گرفته است، بنابراین حضور بازدیدکننده زیاد و یا گروه‌های فیلم‌ساز آسیب‌رسانی زیادی دارد. حالا برخی جوسازی می‌کنند و یا بهانه می‌آورد که «در کاخ گلستان و سعدآباد هم گروه‌های فیلم‌سازی مستقر می‌شوند و این‌جا که خانه سیمین و جلال است. ‌ به هیچ وجه حرف و قیاس درستی نیست. ارزش یک کتاب در خانه سیمین و جلال کمتر از اشیای موجود در کاخ سعدآباد و گلستان نیست»

درست یا غلط بسیاری جلال آل احمد را از تئوریسین های انقلاب اسلامی می دانند. و البته رهبران و علاقمندان انقلاب اسلامی ، از خمینی و خامنه ای گرفته تا صادق زیباکلام، در تمام این سال های پس از انقلاب او را تحسین کرده و سعی در حفظ نام و جایگاه او در بوجود آوردن انقلاب اسلامی داشته اند و همانطور که رییس ایکوم ایران گفته خانه اش را تبدیل به یکی از «بهترین خانه موزه های ایران» کرده اند. سیمین دانشور نیز پس از انقلاب از مدافعین انقلاب اسلامی بود، و حتی در یکی از گفتگوهایش حجاب اسلامی را به غلط پوششی از دوران باستان ایران نامید و از آن دفاع کرد البته روشن نیست که اگر سیمین خانم تا کنون زنده مانده بود؛ همچنان مدافع انقلاب و یا حکومت اسلامی بود یا نه.

New Title

بزودی جنبش قابلمه های خالی به ایران خواهد رسید+فیلم

بزودی جنبش قابلمه های خالی به ایران خواهد رسید+فیلم


فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه هشدار داد: در سال 1390 کل خانوارهای زیر خط فقر حدود 3.7 میلیون نفر بوده است اما در سال 1398 از 7.8 میلیون عبور کرده و در از 1399 تا کنون در استانه 10 میلیون خانوار و فراتر از آن قرار گرفته است.

وی گفت: بی اعتنایی به بنیه کارشناسی کشور جزو بدترین مصیبت ها محسوب می شود اما به جای ترک کارهای خود از کارشناسان دعوت میکنند که سکوت کنند. اگر حرف نزدن گره گشایی می کرد که اقتصاد کشورمان به این وضع دچار نمی شد.

فیلم زیر: بزودی جنبش قابلمه های خالی به ایران هم خواهد رسید

New Title

منبع داخلی: بازی را شش هیچ به فضای مجازی باخته ایم!

منبع داخلی: بازی را شش هیچ به فضای مجازی باخته ایم!


فضای‌مجازی بر‌ خیمه‌ رسانه‌های رسمی می‌کوبد!…روزنامه ابتکار نوشت: گهی تند و گهی خسته رفتن را عقلا مذمت کرده اند و آهسته و پیوسته رفتن را ستوده و ضرب المثل کرده اند تا به روزگاران، پیران جوانان را پندی چنین دهند که پسرم! قدم به قاعده باید برداشت. من هم قبول دارم این را که در میدانی آرام جز این نباید کرد، اما وقتی دشمن دارد به تاخت به سوی شما می‌آید و تیغ آخته در هوا می‌چرخاند و فرق سرشما را هدف گرفته است، قاعده هم تغییر می‌کند و با همه توان و سرعت به دفاع برخاستن را اقتضا می‌کند.

به ویژه که می‌دانیم اگر به ما برسد، به ضربتی ما را خواهد انداخت. اصلا قدرت رفتن را از ما خواهد گرفت و به خاک مذلت خواهد نشاند. آن وقت نه فرصت آهسته رفتن هم نخواهد ماند چه رسد به پیوسته رفتن! مطالعه فضای موجود رسانه‌ای و تامل در ایلغار فضای مجازیِ غیر خودی و آلوده که بوی آلبانی و انگلیس و آمریکا می‌دهد و لهجه عبری- عربی دارد، به ما می‌گوید، رسانه‌های رسمی، باید رسمِ آهسته و پیوسته رفتن را به شیوه دقیق و صریح و صادق و روایت اول تبدیل کنند.

گاه هم به شتاب هرچه تمامتر بر دشمن بتازند. به قول بچه‌های جنگ، فقط برای” پاتک” طراحی نکنند که اول دیگران بزنند و اینان به دفاع برخیزند. برای “تک” هم حتما برنامه بریزند که تجربه ثابت کرده است، بهترین دفاع، حمله است. برای حمله هم آهستگی قطعا معنا ندارد هرچند پیوستگی را باید متناسب با شرایط از نو تعریف کرد. در این تعریف، پیوستگی در سلسله عملیات‌های رسانه‌ای خود را نشان خواهد داد که رمق دشمن را می‌گیرد. با شتابی دقیق و سازمان یافته که امکان سازمان‌دهی و تجدید قوا را از او بگیرد.

فضای رسانه‌های رسمی اصلا با این نگاه همسو نیست بماند که به دوران قبل از اینترنت و فضای مجازی می‌ماند. خیلی آهسته و گاه حتی بدور از پیوستگی دارند تک نگاری می‌کنند. هنوز گرفتاری هرم تاریخی و هرم وارونه اند. در گزارش‌ها اتو کشیده می‌نویسند تا اتوی کلمات شان به هم نخورد. به دروازه بانی خبر چنان دقت دارند که گاه خبری که باید و همه دیده اند، به صفحات راه نمی‌یابد. می‌پندارند نگفتن به معنای نبودن است در نگاه جامعه. حال آنکه مردم در همان لحظه تولد خبر از آن باخبر می‌شوند.

واقعیت این است که درشت پلک‌های بسته رسانه‌های رسمی، فضای مجازی نه به پشت که به درون خیمه رسانه‌های رسمی رسیده است. اگر برای خیمه و خرگاه خودشان هم که شده تکانی به خود ندهند، فضای مجازی با این شتاب که می‌آید، نه تنها خیام شان را فتح خواهد کرد که گلیم پاره باقی مانده از دوران اوج شان را هم از زیر پایشان خواهد کشید، همین!

New Title

ماجرای دلخراش فرار و یخ زدن دو پناهجوی ایرانی+فیلم

ماجرای دلخراش فرار و یخ زدن دو پناهجوی ایرانی+فیلم


دو پناهجوی ایرانی هنگام عبور از مرز بین ایران و ترکیه بر اثر سرما و گرفتار شدن در کولاک جان خود را از دست داده‌اند. (فیلم زیر)

زهرا مغینمی ۳۲ ساله و نادر بریهی ۵۰ ساله از شهروندان عرب در اهواز هستند.

جادر بریهی همسر خانم مغنیمی و برادر آقای بریهی که ساکن هلند است خبر مرگ همسر و برادرش را تایید کرد.

او در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی گفت که همسرش قرار بوده روز چهارشنبه تهران را به مقصد آمستردام هلند ترک کند. اما یک ساعت قبل از پرواز سه مامور لباس شخصی از او بازجویی کرده‌اند و پس از تهدید و «گفتن حرفهای رکیک پاسپورتش را ضبط کرده‌اند.»

او میگوید که مامورها گفته‌اند که خانم مغینمی باید به شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب اهواز مراجعه کند. مدارک ارسالی این خانواده به بی‌بی‌سی نشان میدهند که پاسپورت خانم مغینمی ۱۵ دی ماه در فرودگاه امام‌خمینی تهران ضبط شده.

آقای بریهی میگوید پس از مراجعه به اداره مهاجرت هلند توانسته ویزای جدیدی برای همسرش بگیرد که میتوانسته از استانبول به آمستردام پرواز کند.

روز پنجشنبه شب خانم مغینمی بهمراه برادر همسرش خود را به شهر خوی در استان آذربایجان غربی می‌رساند تا بطور غیرقانونی به ترکیه برود.

آنها شب پنجشنبه بهمراه ۶۵ پناهجوی دیگر از مرز عبور می‌کنند. اما گفته می‌شود آنها توسط ماموران مرزی ترکیه بازداشت و همان شب برفی بطور غیر رسمی به ایران برگردانده می‌شوند. جادر بریهی می‌گوید شب جمعه قاچاق‌بر با او تماس گرفته و خبر مرگ همسر و برادرش بر اثر سرمازدگی را به او داده است.

او به بی‌بی‌سی فارسی گفت که همسر و برادرش قربانی «سیاست تبعیض آمیز جمهوری اسلامی» شده‌اند. آقای بریهی خود را «یک مخالف جمهوری اسلامی می‌خواند » و می‌گوید عضو هیچ حزب سیاسی نیست. خانم مغینمی یک فرزند ۱۳ ساله دارد و نادر بریهی پدر چهار فرزند بوده.

New Title

۱۴۰۰ دی ۲۷, دوشنبه

برجام؛ مشاور امنیت ملی آمریکا: سه سناریوی کوتاه مدت

برجام؛ مشاور امنیت ملی آمریکا: سه سناریوی کوتاه مدت


مشاور امنیت ملی آمریکا گفت که در جریان سفر اخیرش به اسرائیل با مقامات عالی این کشور درباره سناریوهای جایگزین در صورت شکست دیپلماسی با رژیم ایران رایزنی کرده است.

به گزارش العربیه، جک سالیوان اعلام کرد که واشینگتن بر عدم دستیابی تهران به سلاح اتمی اصرار دارد و افزود، زمان حل دیپلماتیک بحران برجام به سرعت در حال اتمام است.

وبگاه آمریکایی«اکسیوس» به نقل از چهار مقام اسرائیلی که با سالیوان در تل آویو دیدار کردند، گزارش داد، «اسرائیل از برخورد جدی آمریکا با ایران در صورت شکست مذاکرات جاری اتمی وین اطمینان یافته است.»

این مقامات اسرائیلی به وبگاه اکسیوس گفتند که «سالیوان سه سناریوی کوتاه مدت درباره پرونده اتمی ایران پیشنهاد داده است.»

سناریوی اول بازگشت کامل به توافق «برجام» طی چند هفته آینده است. به گفته مقامات اسرائیلی، مشاور امنیت ملی آمریکا نسبت به عملی‌شدن این سناریو خوشبین نیست.

سناریوی دوم امضای یک توافق موقت یا «توقف در مقابل توقف» است تا از ادامه توسعه برنامه اتمی ایران ممانعت به عمل آید.

مقامات اسرائیلی سناریوی سوم را عدم توافق و شکست مذاکرات عنوان کردند و گفتند که در این حالت آمریکا فشار بر ایران از طریق افزایش تحریم‌ها را در پیش خواهد گرفت.

اکسیوس نوشت که با ادامه گفت‌وگوهای اتمی وین، نخست‌وزیر اسرائیل از احتمال امضای توافق موقت میان دولت بایدن با ایران با هدف کاهش تحریم‌ها بدون توقف برنامه اتمی تهران ابراز نگرانی کرده بود.

به گزارش اکسیوس نفتالی بنت، نخست‌وزیر، یائیر لاپید، وزیر خارجه و بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل در دیدار با سالیوان ایده «توقف در مقابل توقف» را رد کردند.

مقامات اسرائیلی به مشاور امنیت ملی آمریکا گفتند که چنین ایده‌ای موقتی است و تنها برای زمان اندکی باعث ممانعت رژیم ایران از غنی‌سازی تا سطح تولید بمب اتم می‌شود.

لاپید به سالیوان گفته، اسرائیل با فرض داشتن اورانیوم غنی‌شده 90 درصدی با ایران رفتار می‌کند.

تمرین‌ مشترک هوایی اسرائیل و آمریکا

در همین حال ارتش اسرائیل روز یکشنبه ۲۶ دی اعلام کرد که نیروی هوایی این کشور دوشادوش تیمی از خلبانان شماری از اسکادران‌های نیروی هوایی آمریکا سلسله تمرین‌هایی را برای «پاسخ مشترک به تهدیدات هوایی» و «حملات به اهداف مورد نظر از طریق آموزش، همکاری و رشد متقابل، شبیه‌سازی کردند».

این تمرینات هفته گذشته با نام «شاهین صحرا» در اسرائیل برگزار شد ولی این کشور در پایان این رزمایش، آن را رسانه‌ای کرده است.

ارتش اسرائیل روز یکشنبه ۲۶ دی در بیانیه‌ای گفت این رزمایش یک «نقطه عطف مهم در تقویت همکاری‌های راهبردی بین‌المللی با نیروی هوایی آمریکا است و به آمادگی نیروهای اسرائیل کمک می‌کند».

به گزارش رادیو فردا، روزنامه اسرائیلی «ماکور ریشون» این رزمایش را «پیامی روشن» به ایران خواند و نوشت که این کشور ائتلاف بین‌المللی «در برابر تهدیدهای فزاینده، به‌ویژه از ناحیه رژیم ایران» را تقویت می‌کند.

New Title

فیلم؛ سرکرده طالبان: زنان معترض در کابل روسپی هستند

فیلم؛ سرکرده طالبان: زنان معترض در کابل روسپی هستند
عبدالحمید خراسانی آمر امنیت تروریست های طالبان برای پنجشیر از رهبری طالبان می‌خواهد تا در برابر زنان معترض سکوت نکرده فورأ سرکوب کنند. او می‌افزاید که این زنان به دستور استخبارات خارجی به خیابان ها می‌آیند.
New Title

بخش کوچکی از بحرانی که در انتظار ورزش ایران است

بخش کوچکی از بحرانی که در انتظار ورزش ایران است
روزنامه اعتماد نوشت: تعلیق حضور تیم‌های فوتبال ایرانی در مسابقات باشگاه‌های آسیا، بخش کوچکی از بحرانی است که در انتظار ورزش ایران است. این بخش حتی کوچک‌تر از بخش پیدای کوه یخی است که درون اقیانوس غوطه‌ور است. این بحران از جنس مشکل فوتبال نیست، ولی فوتبال را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد.

در حقیقت هر دو مشکل ناشی از نگاه ما به مقررات و نظام بین‌الملل است. ورزش‌ها تحت نظر فدراسیون‌های ورزشی جهانی و مستقل از دولت‌ها هستند. با دخالت دولت‌ها، ورزش آن کشور را تعلیق می‌کنند. فدراسیون‌های جهانی می‌کوشند مستقل از دولت‌ها باشند و از سیاست پرهیز کنند و همه اعضای فدراسیون خود را در ذیل اعضای شناخته شده سازمان ملل متحد به رسمیت می‌شناسند.

اجرای هر دو گزاره درباره ورزش (استقلال از دولت و پرهیز از سیاست) در ایران با چالش مواجه است. البته گزاره اول به صورت دیگری حل می‌شود، زیرا بعید است در ایران کسی بتواند مستقل از حکومت عهده‌دار مسوولیت یک فدراسیون شود. بنابراین به لحاظ صوری فدراسیون‌ها مستقل هستند و به لحاظ واقعی چنین استقلالی محل سوال است. ولی در موضوع شناسایی همه اعضای فدراسیون‌ها مشکل جدی‌تر است، زیرا به‌طور نانوشته و غیررسمی ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسراییلی مسابقه نمی‌دهند و این اتفاق تاکنون و طی ۴۲ سال اخیر ده‌ها بار رخ داده است.

البته این تصمیم بیش از آنکه از جانب ورزشکاران باشد، تصمیم مدیریت ورزش است و تاکنون عوارض زیادی داشته و حتی چند ورزشکار ایرانی به همین دلیل ترک تابعیت کرده‌اند. مهم‌ترین نمونه‌اش علی‌ر‌ضا فیروزجا شطرنج‌باز جوان ایرانی است که به همین علت تغییر تابعیت داد، زیرا برای رسیدن به مقام‌های بالا چاره‌ای جز بازی با حریف اسراییلی نداشت. البته اسراییل در ورزش چندان قوی نیست ولی برای ایجاد مشکل با ایران حتی حاضر هستند از ورزشکاران دو تابعیتی استفاده کنند تا برای ورزشکاران ایران مشکل ایجاد کنند.

بدترین بخش این مساله عدم بیان صادقانه ماجرا است. به‌طور معمول توجیهات غیرواقعی می‌آورند یا اقدام به باخت می‌کنند تا مبادا با ورزشکار اسراییلی مواجه شوند. این اتفاق برای ورزش‌های گروهی کمتر رخ داده است ولی در آینده، رخ دادن آن چندان دور از انتظار نیست. چگونه؟ اسراییل در منطقه آسیاست. طبعا ورزش آن نیز باید در فدراسیون‌های آسیایی عضو باشد ولی در دهه ۷۰ قرن بیستم و با حمایت اعراب و کشور‌های اسلامی اسراییل عملا مجبور شد که تغییر فدراسیون دهد و به‌طور مشخص فوتبال آن به یوفا پیوست. ضعف فوتبال این کشور در اروپا روشن است در حالی که در آسیا قهرمان شده بود یا به فینال می‌رسید.

اکنون و با بهبود روابط اعراب و اسراییل اقداماتی برای تغییر حوزه ورزشی اسراییل در دستور کار است و بعید نیست که طی یکی، دو سال آینده به آسیا بیاید. این اتفاق معادل حذف کلی ورزش ایران از فدراسیون‌های آسیایی و جهانی خواهد بود.

مساله مهم‌تر دیگری هم که مطرح است، تاثیر این امر بر اقتصاد و اشتغال ورزش است. در همین چند ماه گذشته برای پرهیز از این رودررویی ورزشی برخی از تیم‌های ورزشی به مسابقات جهانی اعزام نشده‌اند، مسابقات اسپانیا و امارات از این جمله‌اند. شاید راحت باشد که بگوییم ورزشکاران اعزام نشوند، ولی مساله این است که بسیاری از ورزشکاران دنبال کسب مدال و ورود به اقتصاد ورزش و گذران زندگی از این راه هستند و لغو اعزام تیم‌ها، کل این فرآیند را مختل می‌کند.

اقتصاد ورزش ابعاد بزرگی دارد، هم‌اکنون حدود ۸/۳ میلیون نفر بیمه ورزش هستند که به نوعی فعالیت حرفه‌ای در این حوزه دارند، پیش از کرونا به ۶ میلیون نفر هم رسیده بود. شاید صد هزار نفر در ورزش‌های رزمی فعال هستند و حدود هزار نفر اعضای تیم‌های ملی هستند که همه نسبت به آینده خود نگران هستند.

از سوی دیگر حوزه ورزش بسیار گسترده و پیشرفته شده است. موفقیت‌های ورزشی به نوعی هویت‌بخش و امیددهنده به جوانان است. علی‌رغم همه محدودیت‌ها، ورزش زنان تحول چشمگیری یافته است. آخرین آن‌ها ورود یک دختر جوان به بخش جوانان مسابقات تنیس ملبورن است که برای اولین‌بار رخ می‌دهد، یا پیش‌تر در هاکی روی یخ زنان شاهد اتفاقات مهمی بودیم. ورزش معلولین اهمیت ویژه‌ای در افزایش اعتماد به نفس جامعه ایرانی دارد که در سطح جهانی نیز جایگاه ارزشمندی دارند. والیبال ایران یک جهش بزرگ داشته است. ظرفیت فوتبال بسیار بیش از این است که می‌بینیم.

هنگامی که در شمشیربازی، ورزش‌های رزمی، بوکس و از همه مهم‌تر کشتی و وزنه‌برداری این اندازه پیشرفت داریم، به وجود آمدن چنان وضعی می‌تواند موجب سرخوردگی بزرگی برای جوانان و ورزشکاران و اقتصاد ورزش شود. پناهندگی‌های ورزشکاران سیاسی نیست بلکه اقتصادی و حرفه‌ای است.
راه‌حل چیست؟ قطعا ماجرا پیچیده است و نمی‌توان در یک جمله نظر داد. آنچه که قطعی است اینکه مقامات رسمی باید در این زمینه موضع روشن داشته و جامعه و مردم را نسبت به مساله و آینده ورزش کشور آگاه کرده و همراهی عمومی را نیز کسب کنند. این یادداشت فقط یک یادآوری و تذکر است که باید درباره آن فکر کرد.

New Title

مهمانی مختلط و بازداشت دهها نفر در یک ویلای لاکچری

مهمانی مختلط و بازداشت دهها نفر در یک ویلای لاکچری
دادستان عمومی و انقلاب محمودآباد از پلمب یک واحد ویلایی لاکچری در شهرستان به علت پارتی شبانه خبر داد و گفت: ۳۰ نفر در این پارتی دستگیر شدند.

به گزارش مهر، قاسم نبی‌زاده اظهار کرد: پیرو گزارشات در خصوص اجاره ویلاهای استخر دار و لاکچری در شهرک امیر سالار محمود آباد، با دستور قضائی تعداد دو اکیپ عملیاتی استان به صورت عملیاتی ویژه ورود پیدا کرده که در این خصوص تعداد ۳۰ نفر دستگیر شدند.

وی اظهار کرد: تعدادی ازاین افراد که در حال برگزاری جشن مختلط و سرو مشروبات الکلی در وضعیتی بسیار نامناسب بودند برابر دستور قضائی دستگیر شدند و دستور پلمب مکان نیز صادر شد.

بازداشت ۳۰ شهروند در یک مهمانی خصوصی در محمودآباد

خبرگزاری هرانا – دادستان عمومی و انقلاب محمودآباد از بازداشت ۳۰ شهروند در یک مهمانی خصوصی در این شهرستان و پلمب محل برگزاری خبر داد. ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرگزاری مهر، ۳۰ شهروند در یک مهمانی خصوصی در شهرستان محمودآباد استان مازندران بازداشت شدند.

دادستان عمومی و انقلاب محمودآباد با اشاره به اینکه با دستور قضائی ۳۰ زن و مرد در یکی از ویلاهای شهرک امیر سالار محمود آباد، دستگیر شدند، مدعی شد: “این افراد در حال برگزاری جشن مختلط و سرو مشروبات الکلی در وضعیتی بسیار نامناسب بودند.”

قاسم نبی‌زاده اعلام کرد، محل برگزاری این مراسم نیز پلمب شده است.

در این گزارش به هویت شهروندان بازداشتی، اشاره‌ای نشده است.

لازم به ذکر است که ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.

New Title

۱۴۰۰ دی ۲۶, یکشنبه

ایران؛ قتل دستکم ۱۰ زندانی کُرد زیر شکنجه‌های وحشیانه

ایران؛ قتل دستکم ۱۰ زندانی کُرد زیر شکنجه‌های وحشیانه


وب‌سایت هه‌نگاو که خبرهای مربوط به نقض حقوق بشر در مناطق کردنشین ایران را پوشش می‌دهد، در گزارشی نوشته است که در طول سال ۲۰۲۱، دست‌کم ۱۷ زندانی کرد در زندان‌های جمهوری اسلامی جان خود را از دست داده‌اند که علت مرگ حداقل ده نفر از آنها شکنجه بوده است.

این وب‌سایت اسامی ۱۷ نفر زندانی را منتشر کرده و نوشته است که سه نفر از زندانیانی که «زیر شکنجه نهادهای امنیتی جان باخته‌اند» زندانی سیاسی بوده‌اند و « اجساد این سه زندانی کماکان به خانواده‌هایشان تحویل داده نشده است».

بر اساس این گزارش مرگ این افراد در زندان‌های ارومیه، کرمانشاه، کردستان و ایلام رخ داده است. در این گزارش علت ۴ نفر از زندانیان سهل‌انگاری پزشکی اعلام شده، یک نفر خودکشی کرده است، یک نفر در درگیری با سایر زندانیان کشته شده و علت مرگ یک نفر دیگر مشخص نیست.

در ماه‌های گذشته، نهادهای حقوق بشری گزارش‌هایی در این زمینه منتشر کرده بودند. از جمله اواخر شهریور امسال گزارش شد که اسعد رامین و داوود رحیمی در حین بازداشت با شلیک گلوله زخمی شده و پس از انتقال به بازداشتگاه، زیر شکنجه نیروهای اطلاعات سپاه ارومیه جان باخته‌اند.

آبان امسال نیز شبکه حقوق بشر کردستان گزارش مفصلی درباره زندان‌های «مخفی» تحت نظر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در شهرهای ارومیه، سنندج و کرمانشاه منتشر کرد و از رایج بودن شکنجه‌های شدید و تجاوز در این زندان‌ها خبر داد. رادیو فردا

New Title