۱۴۰۰ آذر ۱۱, پنجشنبه

فیلم؛ سرنوشت ایران چه خواهد شد؟ گفتگو با دکتر تقی زاده

فیلم؛ سرنوشت ایران چه خواهد شد؟ گفتگو با دکتر تقی زاده
رادیو پیام اسرائیل: ایران به کجا می رود و تا چه هنگام این مصیبت ملت ایران ادامه خواهد یافت. اکنون همگان به این باور رسیده اند که رژیم کنونی در آستانه فروپاشی قرار دارد و ممکن است ناگهان فرو پاشد. ولی برخی دیگر نیز می گویند که حاکمان کنونی به آسانی تسلیم خواست مردم نخواهند شد و صحنه را ترک نخواهند گفت زیرا اگر قدرت را از دست بدهند، مکانی خارج از ایران وجود ندارد آن ها را در خود به صورت مطمئن پناه دهد و سقوط رژیم ممکن است مرگ آنان را حتمی سازد. این یکی از عللی است که روشن میسازد چرا سران حکومت برای خاموش کردن خشم مردم و صدای آنان، از هیچ جنایتی رویگردان نیستند و حتی با گلوله های سربی مردمان اصفهان را که به نبود آب اعتراض می کنند، هدف قرار می دهند. ایران چه سرنوشتی خواهد داشت و آیا خواهد توانست از حکومت کنونی رهایی یابد؟ چگونه رسیدن به این هدف میسر خواهد شد و چه آینده ای در انتظار ملت ایران است؟

این ها پرسش هایی بود که با دکتر رضا تقی زاده در میان گذاشتیم که پاسخ های وی می تواند برای علاقمندان جالب باشد:

New Title

سرنگونی؛ اشتباه شاه را بکنیم باید از کشور برویم+فیلم

سرنگونی؛ اشتباه شاه را بکنیم باید از کشور برویم+فیلم


فیلم زیر: تا قبل از خیزش اصفهان شاید صحبت از تعیین زمان سرنگونی جمهوری اسلامی غیرواقعی و خوش‌بینی بود اما اکنون اینطور نیست

روزنامه ئاخلی مستقل بازتاب وضع موجود در ایران را در مطلبی با عنوان «باز هم شرط بلاغ» انعکاس داده و نوشته است: فائزه رفسنجانی به‌نقل از پدرش گفته که در جریان حوادث مربوط به انتخابات سال۸۸ وقتی پدر در مذاکره با مقامات عالی نظام خواستار دلجویی از مردم و آشتی ملی می‌شود پاسخ عجیبی دریافت می‌کند و آن این‌که ما اشتباه شاه را تکرار نمی‌کنیم! که اگر بخواهیم پی دل مردم بالا برویم آن وقت هر روز باید عقب‌نشینی کنیم و در نهایت هم بگذاریم از کشور برویم…

این روزنامه در ادامه به نظام گوشزد کرده: این تلقی نادرست از مماشات کردن با مردم نه تنها نتیجه بخش نیست بلکه (نظام) را رحیل دیار خسران کرده، پشیمانی سنگین به بار می‌آورد.

New Title

آخرین وضعیت بازداشتی‌ها و مجروحین اصفهان+فیلم

آخرین وضعیت بازداشتی‌ها و مجروحین اصفهان+فیلم


فیلم زیر: جمع‌آوری پوکه تفنگ ساچمه‌ای و پوکه گاز اشک‌آور توسط شهروندی که در اعتراضات اصفهان حضور داشته است

از دست رفتن بینایی ۴۰ تن و بازداشت ۳۰۰ تن در اعتراضات اصفهان

سازمان حقوق بشر ایران، بیش از ۳۰۰ نفر در پی حمله نیروهای امنیتی به تجمع مسالمت‌آمیز کشاورزان اصفهان که در اعتراض به سوءمدیریت حکومت در مهار بحران آب برگزار شده بود، بازداشت شده‌اند. همچنین به گفته منابع مطلع، حدود ۴۰ نفر درطی سرکوب این تجمع مسالمت آمیز، بینایی حداقل یک چشم خود را از دست داده‌اند.

سازمان حقوق بشر ایران استفاده از سلاح ساچمه‌ای علیه معترضان را نوعی جنایت می‌داند و خواهان توقف استفاده از این سلاح علیه معترضان است. محمود امیری‌مقدم، مدیر این سازمان در این خصوص گفت: «شواهد نشان می‌دهند که نیروهای امنیتی با هدف آسیب رساندن جدی به معترضان از سلاح گرم استفاده کرده‌اند. عاملان و آمران این جنایات باید مورد پاسخگویی قرار بگیرند».

بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، درپی اعتراض مسالمت‌آمیز کشاورزان اصفهانی که از روز ۱۷ آبان‌ در اعتراض به سوءمدیریت حکومت در کنترل بحران آب و بی‌توجهی به خواسته‌هایشان در بستر خشکیده زاینده‌رود و کنار پل خواجو شکل گرفت، روز جمعه ۵ آذر ماه، نیروهایی نظامی و شبه نظامی با بی‌رحمانه ترین شکل ممکن اقدام به پراکنده کردن کشاورزان معترض کردند.

درپی سرکوب کشاورزان، ده‌ها تن بازداشت و به بازداشت‌گاه زندان دستگرد اصفهان منتقل شدند که بسیاری از ایشان هنوز در بازداشت هستند. طبق برآورد سازمان حقوق بشر ایران، تعداد بازداشت شدگان بیش از ۳۰۰ نفر بوده است.

سازمان حقوق بشر ایران همچنان ضمن ابراز نگرانی شدید در مورد وضعیت بازداشت شدگان خواهان آزادی بدون قید و شرط آنها شده است.

مقامات خانواده بسیاری از بازداشت شدگان را تهدید کرده‌اند که درخصوص بازداشت ایشان هیچ‌گونه خبر رسانی صورت نگیرد.

یک منبع مطلع درخصوص وضعیت مجروحان به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «بسیاری از مجروحان با وجودی که تعداد زیادی ساچمه در بدن دارند، از ترس بازداشت به مراکز درمانی مراجعه نمی‌کنند و زخم‌هایشان ممکن است عفونت کند. در درمانگاه کاشانی و الزهرا حدود ۴۰ نفر هستند که از ناحیه چشم چپ یا راست، متاسفانه کور شده‌اند. مامورانی که در بیمارستان هستند، خانواده‌ها را تهدید کرده‌اند که اگر جایی بگویید، هم خودش [فرد مجروح] و هم شما را بازداشت می‌کنیم».

این منبع در ادامه گفت: «در بین کسانی که چشمشان کور شده، یک کودک ۱۶ ساله به‌نام ع. م [نام کامل نزد سازمان حقوق بشر ایران محفوظ است] نیز حضور دارد. ماموران از فاصله خیلی نزدیک با تفنگ ساچمه‌ای به او شلیک کردند و علاوه بر کور شدن یک چشمش، سینه‌اش نیز پر از ساچمه است که پزشکان تاکنون موفق به خارج کردن آنها نشده‌اند. ع. م پدر ندارد، تراشکار است و با نامادری خود زندگی می‌کند. یک فرد دیگر به‌نام م. س [نام کامل نزد سازمان حقوق بشر ایران محفوظ است] نیز چشم چپش کور شده. او را پیش از انتقال به بیمارستان آنقدر کتک زده‌اند که در ادرارش خون وجود دارد».

ح. ح، م. ب، ح.ب و ع. ر [اسامی کامل نزد سازمان حقوق بشر ایران محفوظ است] نام چهار تن دیگری است که بینایی یک چشم خود را از دست داده‌اند و هم‌اکنون در بیمارستان هستند.

آسیب دیدن چشم تعداد زیادی از کشاورزان معترض باعث واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی و فعالان مدنی در داخل ایران شده است. فعالان مدنی در عکس‌هایی که از خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند، یک چشم خود را به‌صورت نمادین بستند تا به این سرکوب خونبار اعتراض کنند.

در جریان این درگیری‌ها، ماموران نظامی و شبهه نظامی برای سرکوب معترضان از فاصله نزدیک و با تفنگ‌هایی که حاوی ساچمه‌های سربی بودند، به سوی معترضان شلیک کردند.

New Title

سفر ولیعهد عربستان به کشور عربی دوست رژیم ایران

سفر ولیعهد عربستان به کشور عربی دوست رژیم ایران
خبرگزاری بلومبرگ آمریکا به نقل از منابع خود نوشت: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان برای انجام اولین سفر خود به عمان در هفته های آتی در حال برنامه ریزی است؛ موضوعی که از گرمی روابط میان طرفین حکایت دارد.

بلومبرگ ادامه داد: عربستان سعودی، رابطه خوبی با عمان به دلیل رابطه دوستانه این کشور با حکومت ایران، نداشت اما این روابط از سال گذشته تقویت شده است.

این خبرگزاری با اشاره به اینکه تقویت روابط بین دو کشور به مثابه یک نعمت اقتصادی برای عمان است که برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود جدای از نفت، در حال مبارزه است، افزود: وفات قابوس بن سعید سلطان فقید عمان در سال گذشته پس از پنج دهه حکمرانی، فرصتی را برای تغییر فراهم کرده است.

گفتنی است سلطان هیثم بن طارق اوایل سال جاری در اولین سفر خارجی رسمی خود، به عربستان سعودی رفته بود.

New Title

چیستی خشونت روانی در محیط کار برای زنان ایرانی

چیستی خشونت روانی در محیط کار برای زنان ایرانی
چیستی خشونت روانی در محیط کار برای زنان ایرانی/ مهدی عنبری

ماهنامه خط صلح – وقوع خشونت علیه زنان در جامعه نشـان از یـک پیـام دارد و آن چیـزی نیست جز رشد خشونت در سطح جامعه؛ بنابراین تفاوت نمی‌کند که قربانی خشونت چه کسی است؛ زن، کودک، کارگر، معلم، دانشجو یا کسی که برای معاش خود اعتراض می‌کند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) خشونت را استفاده عمدی از نیروی فیزیکی، اعمال قدرت، تهدید یا اقدام علیه خود و دیگران یا علیه یک گروه و جامعه که احتمالاً منجر به جراحت، صدمه، مرگ، آسیب روانی و ممانعت از توسعه‌ی فردی و میان فردی می‌شود، تعریف می‌کند. با این تعریف می‌توانیم خود را جزو ملت‌هایی بدانیم که بندبند این تعریف را به گونه‌ای لمس و مشاهده کرده‌ایم.

در رویکردهای نوین علمی و خصوصاً در حوزه‌ی علوم انسانی سال‌هاست که نظریه‌های تلفیقی و میان‌رشته‌ای گوی سبقت را از نظریات سنتی ربوده‌اند. به عنوان مثال دیگر کم‌تر روان‌شناسی پیدا می‌شود که قائل به برتری نقش محیط یا وراثت در رشد و تربیت انسان باشد؛ البته این تازه اول کار است و امروزه دیگر بافت یا زمینه (Context) و ریزمؤلفه‌های زیستی و ژنتیکی و بیوشیمیایی‌اند که با کارایی بیش‌تر در تبیین انسان امروز مورد بحث و پژوهشند. به نظر گریزی از تکرار این جمله نیست که اگر کسی در هر سن و شرایطی در جامعه‌ای مورد خشونت قرار می‌گیرد، پس آن جامعه بستری برای ابراز خشونت فراهم آورده.

در جوامعی کـه خشـونت مـورد چشـم‌پوشـی و اغماض قرار می‌گیرد، این قربانیان خشونت‌اند که همیشه سرزنش و متهم به ایجاد زمینه‌ی مناسب برای خشونت می‌شوند. این دقیقاً همان طرز فکری است که در کشور ما جاری و ساری است: حجابت را رعایت کن تا به تو نگاه نکنند! دقیقاً در همین بزنگاه تاریخی است که نظریه‌ی اعجاب‌انگیز مرغ و تخم مرغ برای ساختاری که فاقد رشدیافتگی، جامع‌نگری و انعطاف است، نمود پیدا می‌کند؛ به این معنی که هنوز در کشور ما یک روی‌کرد جامع و فارغ از تنگ‌نظری برای بررسی و مداقه هر موضوعی و اختصاصاً موضوع خشونت و در نهایت خشونت علیه زنان، وجود ندارد؛ چراکه یا زن به مثابه‌ی زن مقصر است یا جامعه. جامعه که اسلامی و تحت لوای حکومت و قوانین دینی است و مو لای درز قوانین کشور هم که نمی رود؛ پس مقصر زن است. اوست که حجابش را رعایت نمی‌کند، اوست که باید تمکین کند، اوست که با گذشت باید کانون خانواده را گرم نگاه دارد، اوست که جنس دوم است و ضعیفه، اوست که باید برای استقلال اقتصادی کار کند، اوست که گاهی نان‌آور است و اوست که وجودش در بهترین حالت نیازمند تنبیه و تأدیب است.

خشـونت در همـه‌ی جوامـع، حتـی در غـرب در اشـکال مختلـف وجـود داشـته و آمارهـای سازمان‌های رسمی نشان‌گر افزایش این پدیده است. تعریف و مصادیق خشونت علیه زنان اگرچه در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه و عقب‌مانده با توجه به تمایزات فرهنگ‌هـا و قوانین متفاوت است، اما ماهیت و نفس رفتار خشونت‌آمیز با زنان و آسیب‌پذیری جامعه تا حد زیادی در همه‌ی جوامع مشابه است.

خشونت‌هایی که زنان در معرض آن قرار دارند، از منظر رشته‌های علمی و دیدگاه‌های مختلفی مانند پزشکی، علوم اجتماعی، روان‌شناسی، حقوق و… قابل بررسی است. دیدگاه سنت‌گرا جرایمی مانند تجـاوز و تهدیـد زنـان را نـادر مـی‌داند و تصـور می‌شود بسیاری از زنان و البته نه همه‌ی آنان خود مسبب رفتـار خشـونت‌آمیزنـد؛ یعنـی در مورد قربانی تجاوز جنسی می‌گویند که متجاوز را وسوسه کرده و سـبب شـده مـرد مهـار امیـال جنسی خود را از کف بدهد. ظاهراً زن با رفتار خـود در امـاکن عمـومی یـا با «از راه بـه‌دربـردن» و تشویق مرد به توقع رابطه‌ی جنسی مسبب چنین خشونتی شده (آبوث و والاس، ۱۳۸۰).

از چشم‌انداز دیدگاه لیبرال-روانی خشونت نسبت بـه زنـان مشـکلی اجتمـاعی بـه حسـاب می‌آید، اما چندان اهمیتی برای آن قائل نمی‌شوند. دو حالت وجـود دارد: یـا مـرد مهـاجم بیمـار و پریشان است یا زن قربانی سرش برای خشونت درد می‌کرده؛ پس درباره‌ی تجـاوز جنسـی مرد متجاوز را بیمار روانی و یا بی‌کفایت می‌انگارند یا این‌که می‌گویند زن قربـانی مبـتلا بـه خـودآزاری است. به همین ترتیب درباره‌ی مردانی که زن خود را کتک می‌زنند، گفتـه مـی‌شـود کـه در دوران کودکی در خانه کتک می‌خورده‌اند یا از روی مستی زن خود را می‌زنند یا این‌که زن ایشان خود می‌خواهد که کتک بخورد.

در زمینه‌ی خشونت دیدگاه فمنیستی واحدی وجود نـدارد، ولـی همـه‌ی رویکردهای فمنیستی خشونت نسبت به زنان را در متن وسیع‌تری بررسـی مـی‌کننـد کـه همـان جایگاه فرودست زنان نسبت به مردان است. در دهه‌ی هفتاد میلادی فمنیست‌ها کوشیدند تجاوز جنسی و کتک‌زدن همسر را علایم جدی خشونت مردان به زنان معرفی کنند، اما این رویکرد به تازگی مورد اعتراض واقع شده و فمنیست‌ها گفته‌اند هرچه را که موجب وحشت و ارعاب زنان می‌شود، باید در بستر کنترلی که مردان بر رفتار زنان دارند، بررسی کرد.

سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را عبارت از هر گونه اقدام خشونت‌آمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب و رنج فیزیکی، جنسی و روانی به زنان شود یا ممکن است منجر به آن شود، حمله و تهدید به انجام چنین اعمالی به صورت اجباری یا محرومیت از اختیار و خواسته‌ی قلبی که در زندگی خصوصی یا عمومی اتفاق می‌افتد، تعریف می‌کند.

در ایران بحث خشونت نسبت به زنان تا مدت‌ها مسکوت گذاشته شده بود و درباره‌ی آن بحثی نمی‌شد، اما به دلایلی چون فعالیت افراد متخصص و کارشناسان حوزه‌های مرتبط، برگزاری چهارمین کنفرانس جهانی زنان در سال ۱۹۹۵ در پکن بر محور خشونت علیه زنان، آغاز فعالیت سازمان‌های بشردوستانه و غیردولتی و افزایش خشونت‌های خانگی و انعکاس آن در رسانه‌های ارتباط جمعی می‌توان چنین در نظر گرفت که از سال ۱۳۷۶ اولین اقدامات و پژوهش‌های علمی و بحث و بررسی درباره‌ی خشونت علیه زنان مورد توجه قرار گرفت. نهاد‌های دولتی سعی در ایجاد امکاناتی برای زنانِ در معرض خشونت کردند، دانشجویان پایان‌نامه‌های خود را به آن اختصاص دادند و افراد مختلف در حوزه‌های مختلف علمی و حتی نیروی انتظامی دست به پژوهش و بررسی زدند.

علی‌رغم تمام فعالیت‌های انجام‌شده خشونت علیه زنان هنوز گسترده‌ترین نقض حقوق بشر در سراسر جهان اسـت کـه بر زندگی حدود یک‌-سوم زنان تأثیر می‌گـذارد؛ خصوصاً مسئله‌ی خشونت در محـیط کار که ابعادی پیچیده‌تر از سایر انواع خشونت نظیر خشونت خانگی دارد. شاید دلیل این پیچیدگی گره‌خوردن آن با مسایل اقتصادی باشد که وقایع و جریانات ثانویه‌ای را بر موضوع خشونت مترتب می‌کند. جایی که زن در آن‌جا برای کسب استقلال، هویت فردی و اجتماعی و درآمد حضور دارد، اما می‌تواند برزخی باشد میان استقلال و وابستگی، اشتغال مولد و اشتغال جنسی و ماندن و تحمل یا رفتن و… مسئله‌ی خشونت در محیط کار تا آن‌جا مهم است که می‌توان از عبارت «بحران تمدن» برای آن استفاده کرد (جاتفورس، ۱۳۹۷).

مسئله‌ای که دیگر فقط اثبات برتری جنس مذکر نیست، بلکه یک تراژدی غم‌بار است، از حضور زن در طیفی که یک سوی آن رسیدن به جایگاه اجتماعی و خودشکوفایی است و سوی دیگر نیاز به کار و درآمد. بخش اسف‌بارتر آن جایی است که زن تن به تن‌فروشی و هر کار آسان‌تری نداده و با عزمی پولادین پای در مسیر کار و کسب درآمد گذاشته، اما مجبور است برای حفظ و نگه‌داشت آن انواع هزینه‌های جسمی، جنسی و روانی را بپردازد.

همان‌طور که خشونت علیه زنان در خانواده در محیط بسته باقی می‌ماند و به بیرون درز پیدا نمی‌کند، خشونت در محیط کار به احتمال بیشتری سربسته باقی خواهد ماند؛ چراکه زن دیگر از خانه خارج شده؛ حال به جبر زمان و شرایط یا به میل و رغبت. اگر اجبار باشد که باید کار و شغل خود را به هر قیمتی که شده، حفظ کند؛ اگر هم از روی میل قلبی انتخاب کرده باشد، برای آن‌که راه بازگشت را پرتلاطم می‌بیند و نمی‌خواهد زیر بار شکست برود، باز سکوت می‌کند. مگر می‌شود زنی که سرپرست خانواده است، از معیشت خود بگذرد؟ خوش‌بینانه‌ترین حالت داشتن شغل و درآمد است و او هر طور شده باید آن را حفظ کند؛ اما از سوی دیگر زنی که تجربه‌ی کار و اشتغال در خارج از خانه را دارد، مگر می‌تواند به راحتی به کنج خانه بازگردد؟ درآمدش، استقلالش، روابطش، سرمایه‌ی اجتماعی و عزت نفسش خدشه‌دار خواهد شد. این‌گونه است که انواع پی‌آمدها و عواقب کشنده خشونت علیه زنان نظیر تنهایی، افسردگی، اضطراب، اختلال در خواب، سرزنش‌کردن خود و هم‌چنین مشکلات فیزیکی مانند شکستگی‌ها، آسیب اندام‌های داخلی، عفونت‌ها، آسم، ایدز، خودکشی و دیگرکشی از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شود.

با این اوصاف دو نقص اساسی در ساختار کشور به چشم می‌خورد که باعث می‌شود آن‌طور که باید به مسئله‌ی خشونت علیه زنان به طور کل و خشونت در محیط کار علیه آنان به طور اخص مورد بحث و پی‌گیری قرار نگیرد. اول فقدان یا موثق‌نبودن آمار میزان، انواع و تبعات خشونت در محیط کار و دوم نقص قوانین حقوقی و کیفری، به نوعی که جرم‌انگاری در قانون تصریح نشده و قوانین غیرمستقیم نیز پاسخ‌گوی آن‌چه وقوع می‌یابد، نیست. در سال ۹۷ دولت لایحه‌ی منع خشونت علیه زنان را تدوین کرد، اما قوه‌ی قضاییه تا مدت‌ها نظر خود را درباره‌ی آن اعلام نکرد و به گفته‌ی معاون زنان رئیس جمهور لایحه به قم فرستاده شد تا علما در خصوص آن اعلام نظر کنند.

برخی آمارها می‌گویند در ایران شصت‌وشش‌درصد از زنان حداقل یک بار مورد خشونت خانگی واقع شده‌اند. یا مطالعه‌ای نشان داده که سی‌درصد از زنان متأهل حداقل یک بار خشونت فیزیکی و شدید منجر به آسیب‌های جدی را تجربه کرده‌اند. در پژوهشی دیگر در سال ٩۴ این چنینن گزارش شده که شیوع خشونت خانگی در زنان باردار چهل‌وهشت‌درصد، خشونت فیزیکی هفده‌درصد، خشونت روانی چهل‌ویک‌درصد و خشونت جنسی بیست‌ویک‌درصد بوده. مطالعه‌ای در حوزه‌ی خشونت در محیط کار گزارش کرده که هفتادودو‌درصد پرستاران در زمان اشتغال خود خشونت را تجربه کرده‌اند؛ اما عضو هیئت رئیسه‌ی شورای شهر تهران در آذر ۹۹ به خبرگزاری ایسنا گفته که آمار دقیقی درباره‌ی میزان واقعی خشونت علیه زنان در ایران وجود ندارد و تعداد زنانی که به خود جرئت شکایت علیه خشونت را می‌دهند، چندان قابل‌ملاحظه نیست.

در غرب بررسی تخصصی خشونت، اقدامات پیش‌گیرانه و قانون‌گذاری و… از حدود سال ۱۹۷۰ شروع شده و انواع مختلفی از خشونت علیه زنان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته، اما به نظر می‌رسد تمام پژوهش‌گران بر این نکته اجماع دارند که بررسی خشونت یکی از سخت‌ترین انواع پژوهش‌ها است. مشکلات و موانعی چون عدم ارائه‌ی تعریف دقیق از خشونت، ترس و خجالت در پاسخ‌گویی کسانی که مورد خشونت واقع شده‌اند، محدود‌شدن آمارها به مراکز دولتی و شبه‌دولتی و تنوع و تعدد در دیدگاه‌هایی که به این مسئله پرداخته‌اند، باعث شده که چیستی، چرایی و ابعاد خشونت آن‌طور که باید و شاید واضح و شفاف نباشد.

اضافه بر دلایل پژوهشیِ ذکرشده در ایران نیز بحران‌های فراگیر اجتماعی، عدم منابع کافی برای اطلاع‌رسانی عمومی از طریق رسانه‌ها درباره‌ی مسئله‌ی خشونت، ناکارآمدی قوانین، سخت‌گیری دولت‌ها در خصوص فعالیت سازمان‌های غیردولتی، در اولویت‌نبودن زنان قربانی خشونت به همراه بسیاری از عوامل دیگر موجب شده تا مبحث کاهش خشونت علیه زنان در ایران نتواند به اندازه‌ی کافی مورد توجه قرار گیرد و زمینه‌ی تدوین قوانین حمایتی را فراهم کند. وقایع دردناک از اسیدپاشی در شهر اصفهان، کشته‌شدن رومینا به دست پدرش و… موضوعاتی‌اند که در شبکه‌های مجازی انعکاس یافتند، اما خدا می‌داند چه داغ‌هایی بر دل زنانمان نشسته و چه مهرهای سکوتی که بر دهانشان زده شده.

متأسفانه زنان قربانی خشونت در ایران از امکانات حاکمیتی و اجتماعی برخوردار نیستند و در بسیاری از موارد به دلیل عدم حمایت‌های قانونی بسیاری از ایشان مجبور به تحمل انواع خشونت‌های خانگی و محیط کارند. در عین حال بسیاری از زنان و مردان در ایران آموزش کافی در خصوص مواجهه با خشونت را ندیده‌اند و بسیاری از مصادیق خشونت‌های خانگی، کاری، جنسی و روانی در فرهنگ ایرانی تعریف‌شده نیست.

بنابراین شاید بتوان چنین گفت که یکی از علل خشونت در آموزش و یـادگیری و ابتـدا در خـانواده و سـپس در مدرسـه و گـروه هم‌سالان و رسانه‌ها است؛ به طوری که فـرد با دیدن و مشاهده و به کارگیری خشـونت قصـد دارد طـرف مقابـل را بـه اجابـت‌کـردن خواسته‌های خود وادار کند؛ پس خشونت، خشونت می‌آفریند و در یک رابطه‌ی متقابل ابعاد و اشکال پیچیده‌تری می‌یابد (برت گر، ۱۳۷۹). طیف وسیعی از اقدامات آشکار و پنهان در محیط کار در یک فرآیند اجتماعی، آموزشی و فرهنگی به هنجار تبدیل شده و طبق تعریف کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل از خشونت و انواع آزار و اذیت جسمی و روانی به عنوان ابزاری برای ابراز قدرت و کنترل توسط کارفرمایان و سرپرستان و همکاران و سایر اشخاص استفاده می‌شود.

آزارهای جسمی در محیط کار بـه اذیـت و آزارهـای جزئی محدود نیست و در برخی موارد به ضرب‌وشتم و حتی قتل نیز منجر می‌شود. یکی از متداول‌ترین موارد طرز رفتار و گفتار نامطلوب اغلـب کارفرمایـان بـا کارکنـان خـویش، علی‌الخصوص در محیط‌های کاری خصوصی یا کارگاه‌های کوچک است که کـارگران بـه جهت تأمین مایحتاج زندگی خویش نیاز مبرمی به کار دارند و بعضاً پشتوانه‌ی دولتی و تـأمین مالی مناسبی ندارند و این رفتارها، چه لفظی و چـه فیزیکـی منجـر بـه آزار شـدید کـارگر و کارمند زن شده.

آزار جنسـی در محل کار می‌تواند به عنوان استفاده از اقتدار شغلی یا قدرت به منظور تحمیـل خواسـته‌هـای جنسی تعریف شود. این کار ممکن است شکل‌های خشنی به خود بگیرد؛ مانند هنگامی که به یک کارمند زن گفته می‌شود که یا بـه یـک برخـورد جنسـی رضـایت دهـد یـا از کـار اخراج شود. بیشتر انواع آزار جنسی تا حدودی زیرکانـه‌تـر اسـت؛ بـرای مثـال ایـن نـوع خشونت شامل فهماندن این مطلب است که پذیرفتن خواهش‌هـای جنسـی پـاداش‌هـای دیگری به همراه خواهد آورد یا چنان‌چه این‌گونه خواهش‌ها برآورده نشود، نوعی مجـازات مانند جلوگیری از ترفیع به دنبال خواهد داشت.

کم‌تربودن فرصت‌های شغلی، نابرابری در دست‌مزد و تحقیر و تعرض جنسی به زنان از جمله مصـادیق خشـونت علیـه آنـان در محـیط کـار اسـت کـه جنـبش‌هـای فراوانـی را در سراسـر جهـان بـرای مقابلـه بـا ایـن پدیـده به وجود آورده.

در قـانون کـار مصـوب ۲۹ آبـان ۱۳۶۹ جمهوری اسلامی ایران که مشتمل بر دوازده فصل است، اشاره‌ای به موضوع خشونت در محـل کـار علیه کارگران زن نشده. هرچند در فصل چهارم این قانون با عنوان «حفاظت فنی و بهداشتی کار» به التزام کارفرمایان برای در نظرگرفتن تدابیر و اقداماتی جهت حفاظت فنـی و بهداشتی کارگران و محیط کار آن‌ها اشاره شده، لیکن اشاره‌ای به خشونت در محیط کار و نیز تعریف آن، انواع و اقسام آن و راه‌های جلـوگیری از آن قیـد نشده. در مواد ۷۵ تا ۷۸ قانون کار که اختصاص به شرایط کار زنان دارد نیز کم‌ترین جنبه‌ی حمایتی از زنان در مقابل خشونت علیه ایشان در محیط کار را نمی‌توان سراغ گرفت.

بنابراین مثل همیشه باید دست همت بر کمر گذاشته و با اتکا بر ظرفیت‌های فردی و اجتماعی به سوی شناسایی، تبیین و اصلاح این وضعیت نیز مبادرت کرد. برای کم‌رنگ‌کردن این مشکل زنان باید از سطوح مختلف اجتماعی در تشـکل‌هـای زنـان شرکت کنند؛ به این ترتیب آن‌ها می‌تواننـد با بیـان تجـارب و مسائلشـان راه‌هـای مقابلـه را نیز یافته و به سایرین بیاموزند و با فعال‌کردن سایر زنان به روش‌های اعتراضـی علیـه کـار مضاعف و بهره‌کشی جنسیتی دست یابند. زنان کارگر به مدد هم و یاری فعالان جنبش‌های زنان مـی‌تواننـد در بسترسـازی فرهنگـی در جهـت ایجـاد محـیط امـن بـرای کـار زنـان نقش تعیین‌کننده‌ای را در جامعه داشته باشند؛ به شرط آن‌که از صحنه خارج نشوند و تا آن‌جـا که می‌توانند به خشونت‌های جاری اعتراض کنند. این اعتراضات در نهایت می‌تواند به جایی بیانجامد که قانون‌گذار را متوجه نقش تعیین‌کننده‌ی خـود کنـد و بـا تعیـین جـرائم سـنگین کارفرمایان را مجبور به تأمین امنیت جنسی و روانی زنان کارگر خود در محیط کار کند.

New Title

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی هیراد پیربداقی در بند ۲۰۹ اوین

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی هیراد پیربداقی در بند ۲۰۹ اوین
هیراد پیربداقی، فعال کارگری علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شود. تداوم بازداشت آقای پیربداقی در حالی است که وی در آخرین تماس تلفنی با خانواده خود از پایان روند بازجویی‌ها خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۰، هیراد پیربداقی، فعال کارگری به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شود.

تداوم بازداشت آقای پیربداقی در حالی است که وی در آخرین تماس تلفنی با خانواده خود از پایان روند بازجویی‌ها خبر داده و به نقل از نیروهای امنیتی گفته بود که به زودی قرار وثیقه برای او تعیین خواهد شد. علیرغم مراجعه چندباره خانواده این فعال کارگری به دادسرای اوین طی روزهای اخیر تاکنون پیگیری‌های آنان بدون نتیجه مانده است.

پیشتر یک منبع مطلع در خصوص وضعیت آقای بداقی به هرانا گفته بود: «با وجود سرد شدن هوا تنها یک دست لباس به این شهروند بازداشتی داده شده که باید همان را شسته و خیس به تن کند؛ همچنین اجازه خرید مایحتاج نیز به او داده نمی‌شود.»

هیراد پیربداقی به همراه عسل محمدی در تاریخ ۱۵ آبان‌ماه با ضرب و شتم بازداشت شده و منزل آنان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت.

آقای پیربداقی در تاریخ ۱۶ آبان‌ماه در خصوص اتهام اجتماع و تبانی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. علیرغم پیگیری‌های خانواده تاکنون از مصادیق اتهام این شهروند اطلاعی در دست نیست. در تاریخ ۲۰ آبان‌ماه نیز عسل محمدی به یکی از سلول‌های عمومی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۱ آذرماه با تودیع قرار کفالت از زندان اوین آزاد شد.

هیراد پیربداقی و عسل محمدی در تاریخ ۱۴ آبان‌ماه به همراه ۸ تن از فعالین مدنی دیگر با حضور در دفتر قضایی نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی اعلام شکایت کردند.

تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت این شهروند اطلاعی در دست نیست.

هیراد پیربداغی پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته‌ است.

New Title

حمله سایبری به سامانه یادگیری الکترونیکی دانشگاه تهران

حمله سایبری به سامانه یادگیری الکترونیکی دانشگاه تهران
مرکز فناوری اطلاعات دانشگاه تهران، حمله سایبری به سامانه یادگیری الکترونیکی این دانشگاه را تایید کرد.

به گزارش مهر، مرکز فناوری اطلاعات دانشگاه تهران در ایمیلی به دانشجویان و اساتید این دانشگاه کندی و اختلال سامانه یادگیری الکترونیکی دانشگاه تهران در هفته گذشته را به دلیل حمله سایبری اعلام کرد.

در متن این ایمیل آمده است: متاسفانه در این هفته به دلیل کمبود منابع پردازش و حملات سایبری هم زمان در سامانه elern (یادگیری الکترونیکی) با کندی و اختلال رو به رو بودیم. همین جا از تمامی دانشجویان و اساتید از این بابت عذرخواهی کرده و تلاش میکنیم در هفته آتی مشکلات را به تدریج کاهش دهیم.

New Title

آیا خامنه ای و فرزندانش حاضرند لباس‌های پاره بپوشند؟

آیا خامنه ای و فرزندانش حاضرند لباس‌های پاره بپوشند؟


با بالا‌گرفتن گرانی و تورم و کاهش شدید قدرت خرید مردم، رسانه‌های رسمی مدام مردم را به کم‌خوردن و کم‌پوشیدن و … توصیه می‌کنند.همین چند روز پیش بود که توصیه تبلیغاتی رامبد جوان، مجری صداوسیما، در اینستاگرامش به مردم برای رژیم گرفتن به عنوان راه‌حل مقابله با گرانی خوراک جنجالی شد، حالا دوباره در یک برنامه تلویزیونی، مادرها را دور هم جمع کرده‌اند تا درباره شیوه پوشاندن لباس‌های مندرس و پاره به فرزندان حرف می‌زنند. این برنامه، خاطر کاربران شبکه‌های اجتماعی را مکدر ساخته و واکنش‌های آن‌ها را در پی داشته است.

روزنامه آفتاب یزد در این باره نوشت: فقر و نداری مردم، انگار سوژه مناسبی برای صدا و سیمایی‌ها شده است که به خود این اجازه را می‌دهند زخم زبان بزنند ومردم را با حرف‌هایشان برنجانند. یک بار یک بازیگر، بی‌دست و پا خطابشان می‌کند و بار دیگر فرد دیگری می‌گوید هزینه‌ها چون گران است رژیم بگیرید حالا هم که به مردم آموزش می‌دهند لباس‌های کهنه‌شان را وصله پینه کنند تا دوباره مورد استفاده قرار بگیرد.

ماجرا از این قرار است که در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه سه سیما پخش شده است، مادرها را دور هم جمع کرده‌اند تا درباره شیوه پوشاندن لباس‌های مندرس و پاره به فرزندان حرف بزنند. در واقع می‌خواهند بگویند حالا که گرانی و تورم است و قدرت خرید مردم کاهش یافته کم بخورید و کم بپوشید. اما باعث و بانی این شرایط، همین مسئولانی هستند که دغدغه‌شان مردم نبودند و با مدیریت غلط، گرانی و در پی آن فقرو نداری را برای مردم به ارمغان آوردند.

یکی از کاربران در این باره می‌نویسد: «جالب بود، مسئولین کشور یواش یواش دارند طریق پشم ریسی و شیر دوشی از شتر را هم به مردم یاد می‌دهند تا هر خانواده در حیاط یک شتر داشته باشد».

دیگری نوشت: «فقط مبلمان و دیزاین این اتاقه توی فیلم چند صد میلیون می‌ارزه. آنوقت به مردم آموزش پوشیدن لباس کهنه میده».

یکی دیگر از کاربران گفته است: «چرا هرچی میگید فقط برای مردمه، و شامل خودتون نمیشه؟»

دیگری نوشت: چند زن با لباسهای اشرافی و گران قیمت در صداوسیما نشسته اند و از فواید پوشیدن لباس های پاره و کهنه میگویند.این است سطح درک مدیران این سازمان از مدیریت افکار عمومی!

کاربر دیگر نوشته است: مردم دارن به گدایی رو میارن مسئولینم عین خیالشون نیست و فقط شعاردادن بلدن

دیگری نوشت: به دنبال این هستن که فقر و نداری رو عادی جلوه بدن منظورشان اینه اگه پول ندارید بخرید لازم نیست اعتراض کنید، کافیه با سوزن جاهای پاره پوره زندگیتون رو بدوزید…

New Title

رسوایی میکروفون باز در کمیته بررسی “طرح صیانت”

رسوایی میکروفون باز در کمیته بررسی “طرح صیانت”


میکروفون رییس و یکی، دو عضو هیات رییسه کمیسیون مشترک درست زمانی برخلاف خواست هیات رییسه این کمیسیون روشن ماند و حرف‌های درگوشی آنان را ضبط کرد.

روزنامه اعتماد نوشت: چند ماه پیش در نخستین جلسات شورای شهر ششم و در جریان انتخاب شهردار جدید پایتخت باز بودن میکروفون و پخش سخنان چمران حاشیه آفرید. سه‌شنبه همین هفته نیز در جریان برگزاری دهمین نشست کمیسیون مشترک رسیدگی به طرح صیانت از فضای مجازی در مجلس تکرار شد.

میکروفون رییس و یکی، دو عضو هیات رییسه کمیسیون مشترک درست زمانی برخلاف خواست هیات رییسه این کمیسیون روشن ماند و حرف‌های درگوشی آنان را ضبط کرد که نوبت به رای‌گیری نهایی کمیسیون درباره دو پیشنهادی رسیده بود که ازسوی دو عضو این کمیسیون و به منظور تعیین‌تکلیف این طرح جنجالی مطرح شده بود.

آن‌هم در حالی که این نشست همزمان تصویربرداری نیز می‌شده و اساسا ماجرای انتشار صحبت‌های ناخواسته دو، سه عضو هیات رییسه کمیسیون مشترک رسیدگی به طرح صیانت وقتی به فضای عمومی رسید که ویدیویی کوتاه از نشست اخیر این کمیسیون مشترک ازسوی کاربران شبکه‌های اجتماعی منتشر و خیلی زود به یکی از بحث‌های داغ کاربران تبدیل شد.

ویدیویی که اگرچه تصویر آن، حاوی اتفاق و رویداد خاصی نیست، اما صدای آن – که به صحبت‌های رییس و یکی، دو نفر از اعضای هیات رییسه کمیسیون مشترک رسیدگی به طرح صیانت، آن‌هم در شرایطی که نسبت‌به روشن ماندن میکروفون‌شان بی‌اطلاعند، اختصاص دارد.

علاوه بر آنکه ازسوی برخی ناظران به عنوان نشانه‌ای از ناآشنایی بعضی نمایندگان با روند و سازوکار پیشبرد امور در پارلمان مطرح شده، در عین حال شاهدی است بر این مدعا که هیات رییسه کمیسیون مشترک در رای‌گیری مهم روز گذشته این کمیسیون اعمال‌نظر کرده و به این تعبیر، مرتکب تخلف از آیین‌نامه داخلی مجلس شده است.

بر این اساس بنابر آنچه در گفتگو‌های یکی، دو عضو هیات رییسه کمیسیون مشترک با رییس این کمیسیون به گوش می‌رسد، این نمایندگان که ظاهرا از طیف حامیان طرح صیانت نیز هستند، از رییس کمیسیون می‌خواهند دو پیشنهادی که باید به رای گذاشته شود، به‌نحو و با ترتیبی به رای بگذارد که خواست‌شان محقق شود.

آنجا که ابتدا صدایی خطاب به رییس جلسه می‌گوید: «ابتدا پیشنهاد دوم را به رای بگذارید؛ چون رای نمی‌آورد!» همزمان در حالی که صدای فرد دیگری نیز به گوش می‌رسد که به صدایی آرام، آنچه را که نفر نخست خطاب به رییس کمیسیون می‌گوید، تایید می‌کند، صدای نخست در توضیحات تکمیلی با بیان اینکه «۲ پیشنهاد بیشتر نیست»، خطاب به رییس جلسه می‌گوید: «اگر پیشنهاد دوم رای نیاورد، پیشنهاد اول هم رای نخواهد آورد.»

جالب آنکه در ادامه وقتی صدایی که ظاهرا از آن رییس جلسه است، از این می‌پرسد که «کدام‌یک از دو پیشنهاد به نفع ماست»، صدای نفر سوم به گوش می‌رسد که ضمن تایید آنچه ازسوی نفر نخست مطرح شده، می‌گوید: «همین خوب است! دیگر حرفی از ماده ۱۴۲ هم نمی‌زنیم؛ این‌طور نظر خودمان تصویب می‌شود.»

New Title

سقوط ارزش لیره ترکیه؛ یک اقدام اشتباره دیگر اردوغان

سقوط ارزش لیره ترکیه؛ یک اقدام اشتباره دیگر اردوغان


در بحبوحه کاهش شدید ارزش لیره ترکیه، اردوغان وزیر دارایی را تغییر داد

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در پی افزایش نگرانی‌ها در مورد کاهش شدید ارزش لیره، بطور ناگهانی وزیر دارایی جدیدی انتخاب کرد.

لطفی الوان، وزیر سابق تنها به مدت یه یک سال در این سمت بود و ظاهرا با سیاست آقای اردوغان در مورد کاهش شدید نرخ سود بانکی مخالف بود.

بانک مرکزی ترکیه در دو ماه گذشته سه بار نرخ بهره را کاهش داد که به گفته اقتصاددانان باعث افزایش تورم و تضعیف پول ملی این کشور شد.

آقای اردوغان اخیرا از تصمیم به کاهش نرخ سود بانکی دفاع کرده و گفت کشورش با وجود همه انتقادها در “جنگ اقتصادی” برنده خواهد شد.

از ابتدای سال جاری میلادی (٢٠٢١) پول ملی ترکیه حدود ۴۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است.

لیره ترکیه در مقایسه با پول سایر اقتصادهای نوظهور بدترین عملکرد را از ابتدای امسال داشته است که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی آن را به سیاست‌های “ناپخته” پولی دولت این کشور نسبت می‌دهند.

افزایش چشمگیر مناقشه‌های بین‌المللی دولت آقای اردوغان با سایر کشورها و نگرانی بازار از تبعات آن، از جمله دلایل سقوط لیر ترکیه عنوان شده است.

به گزارش بی بی سی، تنش در روابط ترکیه و آمریکا و بحران در روابط با فرانسه و منازعه ترکیه و یونان بر سر مدیترانه شرقی و درگیری در قره باغ، از دلایل نگرانی سرمایه‌گذاران خوانده شده است.

ادامه افت ارزش لیره باعث شد که در اخیرا راهپیمایی های اعتراض آمیزی در شهرهای آنکارا و استانبول برگزار شود.

New Title