۱۴۰۰ آبان ۱۳, پنجشنبه

سهراب: من از جهنم برگشتم؛.. با یک بند انگشت گمشده

سهراب: من از جهنم برگشتم؛.. با یک بند انگشت گمشده


ضربه‌ای که حین «جمع‌آوری معتادان» با پاشنه کفش روی دست او که نرده را سفت چسبیده بود، فرود آمد؛ آن‌قدر محکم که همان جا جلوی چشم همه یک بند آن قاچ خورد و از انگشت جدا شد.

فرض کنید در حال سوارشدن در بی‌آرتی هستید که یک‌دفعه دورتان را می‌گیرند، سوار اتوبوس می‌کنند، کتکتان می‌زنند و می‌گویند باید ترک کنید، باید زیر دستان ما تحقیر شوید و دیگر سمت مواد نروید.

به گزارش شرق؛ این خلاصه اتفاقی است که آخرین روز‌های اردیبهشت برای سهراب افتاد؛ نه‌فقط همین، بلکه در یکی از همین کتک‌کاری‌ها انگشت دستش را هم از دست داد.

اتفاقا همه چیز از آن ضربه شروع شد؛ ضربه‌ای که حین «جمع‌آوری معتادان» با پاشنه کفش روی دست او که نرده را سفت چسبیده بود، فرود آمد؛ آن‌قدر محکم که همان جا جلوی چشم همه یک بند آن قاچ خورد و از انگشت جدا شد.

حالا که به روز حادثه برمی‌گردد، نمی‌خواهد انتقام انگشتش را بگیرد یا حداقل اینکه اولویت اصلی‌اش این نیست. بیشتر می‌خواهد از آن جهنم حرف بزند.

جهنمی که خودش ۶۰ روز آنجا مانده، اما آدم‌هایی را می‌شناسد که از مدت حضورشان دارد شش ماه می‌گذرد و هر شب که می‌خوابند، نمی‌دانند فردا از این مهلکه جان سالم به سر می‌برند یا نه.

آن روز اسناد و دفتر‌دستک‌های قانونی، سهراب را هم یک معتاد متجاهر تعریف می‌کرد. او و همه آن‌هایی که آن روز ساعت ۱۲ ظهر از بدشانسی‌شان داخل ایستگاه اتوبوس میدان شوش بودند، معتاد متجاهر شمرده می‌شدند.

معتاد متجاهر یعنی همان‌هایی که قانون مبارزه با مواد مخدر می‌گوید باید آن‌ها را بازداشت کرد و اجباری ترکشان داد؛ مثل سهراب که آن روز لا‌به‌لای همین قانون و سند و ماده و تبصره آن، انگشتش را جا گذاشت.

داشت سوار بی‌آر‌تی می‌شد که پلیس ریخت. دورشان را گرفتند و گفتند قرار است ازشان تست کرونا بگیرند، ولی در واقع قرار بود آن‌ها را تا دروازه‌های جهنم بدرقه کنند.

برای همین هم هر‌کسی که داخل ایستگاه بود و نبود، داخل ون کردند و بردند غربالگری فشافویه. سهراب گفته بود «بابا ما هم هم‌نوع شماییم»، ضارب که مأمور شده بود او را به غربالگری ببرد، از این جمله کفرش درآمد.

همه با چشم‌های از حدقه بیرون‌آمده دیدند که بعد از گفتن این حرف، انگشت وسط سهراب چطور در آن ظهر بهاری یک بند آب رفت و از بقیه انگشت‌ها کوتاه‌تر شد.

همین یکدست‌نبودن انگشت‌های دستش، قد‌و‌نیم‌قد‌شدن انگشت میانی در کنار سبابه و حلقه، حالا باعث شده بود به محض بیرون‌آمدن از آن جهنم، فقط یک مأموریت در خودش ببیند؛ اینکه پیامرسان آنجا باشد و برای شنونده‌ها تعریف کند دوزخ چطور جایی است.

خودش این‌طور توصیف می‌کند: «اول بردنمان فشافویه. به من شربت متادون دادند و من آن را ریختم بیرون. بعد از فشافویه یک گروه را می‌بردند مرکز اخوان و یک گروه را احسان.

از اخوان به‌تازگی چند نفر فرار کرده بودند. من هم، چون زخم داشتم، فرستادند ورامین در مرکز احسان». احسان را اواخر سال ۱۳۹۹ افتتاح کرده بودند.

قرار بود معتادانی را که در طرح‌های جمع‌آوری زخم‌های باز دارند، به اینجا بفرستند تا بعد از درمان به کمپ ارجاع داده شوند. ولی حالا از همین احسان هم روایت‌های هولناکی تعریف می‌شود.

مثل روایت سهراب که می‌گوید: «ساختمانش تر‌و‌تمیز بود، ولی پر از شپش. زخمی و غیر‌زخمی، هپاتیتی و غیرهپاتیتی کنار هم بودیم. صبح‌ها اندازه یک سیم‌کارت پنیر می‌دادند و یک نان.

هر‌کسی اعتراض می‌کرد، کتک می‌زدند. ظهر‌ها همان نان و یک کاسه آب». وضع غذا از بهداشت بدتر و بهداشت از غذا بدتر. می‌گوید هر ۴۰۰ نفر لباس‌هایشان را در یک تشت و نصف لیوان تاید می‌شستند.

ساختمان حمام داشت؛ از آن حمام‌های تمیزی که وقتی مقام‌ها بازدید می‌کردند، حظ می‌بردند، اما در‌ها را به رویشان باز نمی‌کردند.

با اینکه حتی در ماده ۱۶ هم قواعدی برای حمام آن‌ها تعیین شده، داخل حیاط ۲۰ نفر، ۲۰ نفر آن‌ها را به صف می‌کشیدند، برهنه مادرزاد می‌کردند و با شلنگ رویشان آب سرد می‌پاشیدند.

بعد ظل آفتاب باید آن‌قدر جلوی نور خورشید راه می‌رفتند که خودشان و لباس‌هایی که شسته بودند، خشک شود. تا کی هی راه برو، راه برو، راه برو تا خشک شوی؟ گاهی این وسط کسی می‌افتاد و جلوی نور تیز خورشید تشنج می‌کرد.

شب‌ها باز فقط یک نان می‌دادند تا سیر شوند. با اینکه اینجا را ساخته بودند تا بیماران قبل از ترک اعتیاد، زخم‌هایشان بهبود یابد، سهراب می‌گوید که فقط یک بار دستش را پانسمان کردند و تمام.

«اگر می‌گفتیم خانواده برایمان پول فرستاده کتک می‌زدند. به خانواده می‌گفتند برای خرید از سوپرمارکت پول بریزید، اما ما هیچ سوپری ندیدیم.

تازه اگر می‌گفتیم می‌خواهیم خرید کنیم، کتکمان هم می‌زدند. وقتی از بهداری کسی سر می‌زد، جرئت نداشتیم جلو برویم که اگر این کار را می‌کردیم، نتیجه‌اش ضربه‌های لوله‌پولیکا بود که کبودمان می‌کرد».

او کمپ دوم، یعنی کمپ یاران رضوان را این‌طور توصیف می‌کند: «شبیه یک ویلا بود. فکر کردم قرار است داخل ویلا ترک کنیم، اما بعد اصطبل را نشانمان دادند که داخل آنجا شویم…

New Title

فیلم؛ تصاویر دلخراش یک رسانه بین‌المللی از سیل مهاباد

فیلم؛ تصاویر دلخراش یک رسانه بین‌المللی از سیل مهاباد


سرپرست شهرداری مهاباد گفته: بارش شدید باران از بعدازظهر روز چهارشنبه موجب جاری شدن سیل در چند نقطه از شهر از جمله “مکریان” ، شهرک صنفی”، شهرک کارمندان” و جاده “پسوه” در حاشیه سد این شهر شده است.

او افزود: بیشترین حجم سیلاب ها که حاوی گل و لای زیادی است در منطقه مکریان بوده است به طوری که در سه نقطه از این محل موجب جاری شدن شدید سیلاب شده است.

عزیزنژاد تصریح کرد: شدت سیل در برخی نقاط به حدی است که تعدادی از خودروها (و افراد) را نیز با خود برده است.

New Title

فیلم؛ صحبت‌های تکان‌دهنده یک هموطن قربانی بورس

فیلم؛ صحبت‌های تکان‌دهنده یک هموطن قربانی بورس


سایت داخلی بولتن نیوز با انتشار صحبت‌های تکاندهندهٔ یک خانم هموطن که مانند میلیونها ایرانی دیگر اندوختهٔ زندگی‌اش با فریب بورس خامنه‌ای و پاسدارنش چپاول شده، نوشت: باید بدانید آه مظلومی که در این فایل صوتی از نهاد یک زن مسلمان برآمده، امروز متوجه نظام ما شده است. به‌خاطر داشته باشید که قدرت اشک (مردم) چندین برابر حملات سایبری اخیر قدرت تخریب دارد

New Title

نامه اعتراضی زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ

نامه اعتراضی زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ
۹ زندانی سیاسی محبوس در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ با نگارش نامه‌ای نسبت به انتقال تنبیهی خود به این بند و محرومیت های جدید اعتراض کردند. امضاکنندگان در بخشی از این نامه نوشته‌اند «ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند.»

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۹ تن از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ با نوشتن نامه‌ای نسبت به انتقال تنبیهی خود به این بند، سلب امتیازات و ایجاد محدودیت ها اعتراض کرده‌اند.

امضاکنندگان این نامه ضمن دعوت از نهادهای حقوق بشری برای دیدار از این بند در ادامه افزوده‌اند: «۱۴ نفر از محکومین سیاسی مجروح و مضروب و تهدید شده را به بند ۱ فاقد شرایط قابل سکونت منتقل می‌کنند. با اینکه گمان می‌کردیم انتقال محکومان سیاسی از بند ۱۰ به بند ۱ برای امنیت جانی خودمان است اما بعد از ۳ هفته صبر و سکوت برای تجهیز و تدارک امکانات اولیه در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ به تازگی متوجه شده‌ایم که ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست آقای میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب علیه ما، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند. با این حال با عدم تامین آب گرم برای استحمام و تامین سایر امکانات لازم برای تحمل شرایط به آزار و اذیت ما می‌پردازند.»

متن این نامه، که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می آید:
«اخیرا با خبر شدیم که مدیر زندان تهران بزرگ طی گزارشی کذب به سرپرست دایره نظارت بر متهمان و محکومان امنیتی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، آقای امین وزیری افراد مضروب و مجروح و تهدید به ضرب و جرح شده بند سیاسی زندان تهران بزرگ که به بند ۱ تیپ ۲ زندان منتقل شده‌اند را اغتشاشگر معرفی کرده و تنی چند از آنان را به عنوان لیدر اغتشاش قلمداد کرده و با این گزارش کذب مانع امتیازهایی همچون مرخصی و آزادی مشروط به آنان شده است. به عبارتی به آزار و اذیت و تنبیه مضروبان مبادرت شده است. مضروبینی که با منتقل شدن به بندی امکانات محیطی لازم برای زندانیان با حبس‌های طولانی مدت، تحت شکنجه سفید قرار گرفته‌ و مجبور به سکونت در بندی شده‌اند که برای ایزوله موقت زندانیان استفاده می‌شود و حال و هوای بازداشتگاه‌هایی همچون ۲۰۹ زندان اوین را دارد، با اتاق‌هایی ۱۲ متری و دریچه‌های فنس‌کشی شده که فاقد هوا و روشنایی کافی است.

ماجرای انتقال این محکومین به این قرار است که در اواخر تابستان امسال چند تن از زندانیان ساکن بند محل نگهداری سیاسی در سایه فقدان مدیریت مناسب در زندان و عدم تفکیک زندانیان توسط مسئولان به بهانه‌های واهی در تاریخ ۱۶ مهر در اتاق ۲ محکومان سیاسی اقدام به ایجاد تنش و ضرب و شتم زندانیان دیگر با چاقو و فلاسک آب جوش و غیره می‌کنند. این امر باعث مجروح شدن چند تن از آنان از ناحیه سر و بدن می‌شود. نهایتا با فریاد امدادطلبی مظلومین، دخالت افسرهای نگهبان وقت این قائله خاتمه می‌یابد. سپس ۹ نفر از افراد مضروب و تهدید شده و افرادی که هیچ نقشی در این میان نداشتند را با وعده انتقال آنها به تیپ ۵ زندان، با خدعه و نیرنگ و دروغ به حسینیه بند ۹ تیپ ۲ منتقل می‌کنند.

متعاقب این انتقال در فقدان امنیت جانی و به خاطر تهدیدهای ادامه دار و ضرب و جرح شدن سایر ساکنین بند، با انتقال خود خواسته ۶ تن دیگر از محکومان سیاسی ساکن بند موافقت می‌شود و آنها را پس از انتقال موقت به حسینیه تیپ ۲ نهایتا با کلیه لوازم به بندی که ظرفیت آن ۲۰ نفر است منتقل می‌کنند. فردای روز انتقال این ۶ نفر، ۹ نفر باقی مانده را با زور گارد ویژه و تشکیل تونل انسانی به این بند منتقل می‌کنند.

در حالی که برخی از ساکنین بند ۱۰ بخاطر تهدیدهایی همچون لغو مرخصی و عدم اعطای امتیازهایی همچون آزادی مشروط از درخواست انتقال خود صرف نظر کرده‌اند، مجبورا به سکونت در بند ۱۰ ادامه می‌دهند.

خلاصه کلام آنکه ۱۴ نفر از محکومین سیاسی مجروح و مضروب و تهدید شده را به بند ۱ فاقد شرایط قابل سکونت منتقل می‌کنند. با اینکه گمان می‌کردیم انتقال محکومان سیاسی از بند ۱۰ به بند ۱ برای امنیت جانی خودمان است اما بعد از ۳ هفته صبر و سکوت برای تجهیز و تدارک امکانات اولیه در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ به تازگی متوجه شده‌ایم که ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست آقای میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب علیه ما، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند. با این حال با عدم تامین آب گرم برای استحمام و تامین سایر امکانات لازم برای تحمل شرایط به آزار و اذیت ما می‌پردازند.

ما امضاکنندگان این نامه رفتار مزورانه، مغرضانه و پر از دروغ نیرنگ مسئولین زندان را محکوم کرده و خواستار توقف شکنجه سفید خود توسط این افراد هستیم و نهادهای حقوق بشری را به بازدید از بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ و شنیدن درد دل و مشاهده وضعیت اینجا فرامی‌خوانیم.

مرتضی اولنگی، مهران دلفان آذری، حجت الله رافعی، شهاب سلطانیان، رضا صلواتی، میثم غلامی، اکبر فرهادی، علیرضا فرشی، حسین قشقایی / آبان‌ماه ۱۴۰۰/ زندان تهران بزرگ.»

در پی بروز درگیری و ضرب و شتم شماری از زندانیان سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، حسین قشقایی، مهران دلفان آذری، میثم غلامی، حجت الله رافعی، رضا صلواتی، مرتضی اولنگی، شهاب سلطانیان، داوود عبدالهی، شاپور احسانی راد، پویا قبادی، اسماعیل گرامی، اکبر باقری، علیرضا فرشی و اکبر فراجی به سالن ۱ تیپ دو این زندان منتقل شدند. انتقال این زندانیان به سالن ۱ که با عنوان بند دربسته نیز شناخته می‌شود، با حضور شماری از مقامات زندان به صورت اجباری و علیرغم شرایط غیراستاندارد و نامناسب این سالن صورت گرفته بود.

یک روز بعد از بروز درگیری در زندان تهران بزرگ و ضرب و شتم زندانیان، محمد مهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندان‌ها در واکنش به اخبار منتشر شده ضمن تایید اخبار در حساب شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی مدعی شد: «درخصوص خبر غیردقیق درگیری در زندان تهران بزرگ همین بس که؛ زندان محفل فرهیختگان نیست بلکه محفل مجرمان است. با وجود کنترلها؛ اختلاف و تنش بین آنها دور از انتظار نیست. در بند مجرمین امنیتی، برای مراقبت و رعایت بهتر تفکیک و طبقه بندی، بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خالی و زندانی دیگری حضور ندارد.»

New Title

خودسوزی یک شهروند در مقابل دادگستری استان فارس

خودسوزی یک شهروند در مقابل دادگستری استان فارس
یک شهروند در مقابل ساختمان دادگستری استان فارس در اعتراض به عدم احقاق حق در یک پرونده مالی به عنوان شاکی اقدام به خودسوزی کرد. او جهت مداوا به یکی از بیمارستان های این استان منتقل شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدا و سیما، وز چهارشنبه ۱۲ آبان‌ ۱۴۰۰، یک شهروند در مقابل ساختمان دادگستری استان فارس اقدام به خودسوزی کرد. وی جهت مداوا به یکی از بیمارستان های این استان منتقل شده است.

روابط عمومی دادگستری فارس در این خصوص گفت: این شهروند شاکی یک پرونده کلاهبرداری بوده که یکی از متهمین آن پرونده به هفت سال حبس محکوم و متهم دیگر نیز پس از طی فرایند رسیدگی از اتهام وارده تبرئه شده است.

معاون قضایی و سرپرست دادگاه های تجدید نظر استان فارس نیز در این رابطه گفت: در ادامه روند رسیدگی، رأی دادگاه نسبت به یکی از متهمین پرونده قطعی شده و در مرحله اجرای حکم است. وی همچنین مدعی شد که برائت متهم دوم پرونده، نافی حقوق شاکی نبوده است.

New Title

بازداشت مسئول یک صفحه مدلینگ لباس در مرودشت

بازداشت مسئول یک صفحه مدلینگ لباس در مرودشت
فرمانده انتظامی مرودشت از بازداشت یک شهروند در این شهرستان به دلیل انتشار تصاویر مدلینگ لباس در فضای مجازی، خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرگزاری مهر، یک شهروند در شهرستان مرودشت بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، بازداشت این شهروند به دلیل انتشار تصاویر مدلینگ لباس در یک صفحه اینستاگرامی صورت گرفته است.

فرشید زینلی فرمانده انتظامی مرودشت با ادعای اینکه این شهروند اقدام به راه اندازی صفحه و انتشار عکس های مدلینگ در صفحه اینستاگرامی می کرد، تصاویر منتشر شده را تصاویر “زنانی با پوشش‌های نامناسب” عنوان کرده است.

در این گزارش به هویت فرد بازداشت شده اشاره ای نشده است.

New Title

یورش وحشیانه ماموران و بازداشت خانواده ستار بهشتی

یورش وحشیانه ماموران و بازداشت خانواده ستار بهشتی


در آستانه سالروز جان باختن ستار بهشتی ساعاتی پیش وحوش خامنه‌ای اعضای خانواده او را با ضرب و شتم بازداشت کردند. مأموران امنیتی با یورش به منزل خاننواده بهشتی ضمن بازرسی و جمع‌آوری لوازم ارتباطی آنان همه اعضای خانواده را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.

به گزارش «بنیاد ستار بهشتی»، ساعاتی پیش هنگام یورش ماموران امنیتی به منزل سحر بهشتی، خواهر ستار ‌ضمن بازرسی و جمع آوری لوازم ارتباطی این افراد، مصطفی اسلامی همسر سحر بهشتی که به رفتار ماموران با همسر و مادر همسرش اعتراض کرده بود، توسط نیروهای امنیتی مورد «ضرب و‌شتم شدید» قرارگرفته و بازداشت شده است.

این گزارش می‌افزاید: «در زمان یورش ماموران و ایجاد رعب و وحشت، گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، دچار حمله قلبی شد و برای لحظاتی قادر به تنفس نبود. همچنین ماموران از رساندن دارو به گوهر عشقی توسط دخترش، سحر بهشتی، جلوگیری کرده و با هتاکی و فحاشی او را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»

یادآوری می شود روز ۱۳آبان ۱۳۹۱، ماموران خامنه‌ای، ستار بهشتی کارگر آزاده و شجاع را که به جرم انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی دستگیر کرده بودند زیر شکنجه به قتل رساندند.

مادر ستار چند روز پیش در آستانه سالروز جان باختن فرندش در ویدئویی خطاب به خامنه‌ای گفت: از روزی که سرکار آمده «مملکت» را «ویران» کرده و نفرین می کند: خامنه‌ای، الهی به داغ فرزندانت بنشینی…

New Title

ملاهای طالبان هم مثل رئیسی بزودی “آقای دکتر” می‌شوند

ملاهای طالبان هم مثل رئیسی بزودی “آقای دکتر” می‌شوند


;زارت تحصیلات عالی طالبان هیئتی را موظف کرده است که به اعضای این گروه، بر اساس فعالیت جهادی‌ آنان در ۲۰ سال گذشته و اسنادی که از مدارس غیررسمی دینی دارند، رتبه علمی بدهد.

به گزارش ایندیپندنت، شیخ عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات طالبان، در راس این هیئت است و شیخ نورالحق، معاون وزارت تحصیلات، شیخ نورالله، وزیر معارف، و مولوی نورالله، مدیرکل وزارت عدلیه طالبان، از اعضای این هیئت‌اند. نخستین جلسه کاری‌ این هیئت روز سه‌شنبه برگزار شد و در آن، درباره نحوه ارزیابی و معادل‌‌سازی فعالیت‌های ۲۰ ساله جهادی و مدارک مدرسه‌های غیررسمی دینی با رتبه‌های علمی بحث شد. به گفته شیخ عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات عالی طالبان، فرماندهان و مبلغان طالبان به دلیل ۲۰ سال فعالیت در عرصه جهاد و تبلیغ دین، از تحصیلات رسمی محروم مانده‌اند و باید در ازای فعالیت‌های جهادی ۲۰ ساله‌ خود، رتبه‌ علمی دریافت کنند. طرح ارائه رتبه‌ علمی به کسانی که در ۲۰ سال گذشته فعالیت جهادی داشته‌اند، در تاریخ ۲۶ اکتبر، در جلسه شورای وزیران به ریاست ملامحمد آخوند، نخست‌وزیر طالبان، تصویب شد.

به نظر می‌رسد وزارت تحصیلات طالبان با صدور اسناد تحصیلی برای فرماندهان جنگی و افرادی که دانشی به جز آموزه‎‌های دینی ندارند، راه را برای ورود این افراد به نهادهای علمی، آموزشی و بقیه ساختارهای دولت فراهم می‌کند. در این مرحله ممکن است عالی‌ترین رتبه علمی به کسانی داده شود که در تصرف روستاها و شهرها بیشترین سهم را داشته‌اند؛ چون بر اساس سخنان وزیر تحصیلات طالبان، یکی از معیارها در توزیع رتبه‌ علمی، «میزان فعالیت جهادی در ۲۰ سال گذشته» است. روش طالبان برای توزیع رتبه‌های علمی به ملاها و فرماندهان میدان‌های جنگ نیت آنان از برخورد با نهادهای علمی و آموزشی را آشکار می‌کند. ملا امیر خان متقی، وزیر خارجه طالبان، در بیش از دو ماه اخیر و در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های متعدد در حضور دیپلمات‌های خارجی تاکید کرده است که طالبان در هیچ یک از ساختارهای دولت مداخله نکرده و چیزی را بر اساس میل خود تغییر نداده‌ است. متقی بارها گفته است که پس از فروپاشی دولت پیشین افغانستان، افراد جدید طالبان تنها در سمت‌های سیاسی منصوب شده‌اند و سایر ساختارها همچنان که بودند، باقی مانده‌اند؛ اما برخلاف این ادعاهای وزیر خارجه طالبان، آنچه در افغانستان جریان دارد و آنچه مسئولان جدید ادارات با ساختارهای آموزشی و بقیه نهادها انجام می‌دهند، تکان‌دهنده است.

وزارتخانه‌های تحصیلات عالی و آموزش‌وپرورش نهادهایی سیاسی نیستند اما بیشترین تمرکز طالبان برای اعمال قوانین سختگیرانه و تبعیض‌آمیز بر همین دو نهاد بوده است. شیخ عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات طالبان، در نخستین روزهای آغاز به کار خود، رتبه‌های علمی و میزان تحصیلات افراد در مقطع کارشناسی‌ارشد و دکترا را در برابر فعالیت جهادی افراد طالبان بی‌ارزش خواند؛ چون به باور او، «عزت و جایگاهی که یک طالب در سطح جهان دارد، هیچ مستر و دکتری ندارد.» هرچند مدارک تحصیلی نهادهای آموزشی افغانستان در بیرون از این کشور ارزش و اعتبار چندانی نداشت و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های افغانستان بیرون از کشور خود با سرخوردگی و سرگردانی مواجه می‌شدند، در ۲۰ سال اخیر، در این زمینه تغییرات چشمگیری رخ داد و این وضعیت اندکی بهبود یافت. نهادهای آموزشی افغانستان در تعامل و همکاری با نهادهای آموزشی کشورهای مختلف، اعتبار اندکی کسب کردند اما اکنون در روند معادل‌سازی فعالیت جهادی با رتبه‌های علمی، همه در صفر ضرب خواهند شد.

اکنون که طالبان دفتری برای توزیع رتبه‌های علمی بین فرماندهان و ملاها بر اساس میزان فعالیت جهادی در ۲۰ سال گذشته ایجاد کرده‌، واضح است که همان اعتبار اندک نیز از بین می‌رود و دیگر هیچ کشور و نهادی چیزی به نام مدرک علمی و اسناد رسمی صادره از افغانستان را نمی‌پذیرد. حرص طالبان برای تصاحب همه‌چیز و از میان برداشتن هر نشانه و دستاوردی که از تلاش‌های ۲۰ سال گذشته باقی مانده است، افغانستان را بار دیگر به انزوا خواهد کشاند. صدور رتبه‌های علمی و مدارک رسمی بر اساس فعالیت جهادی در هیچ جای جهان سابقه ندارد. اقدام طالبان برای معادل‌سازی «فعالیت‌های جهادی ۲۰ ساله» با مدارک علمی، آخرین میخ بر تابوت فعالیت‌های دانشگاهی در افغانستان است. در ۲۰ سال اخیر، صدها مرکز خصوصی آموزشی از جمله ده‌دها دانشگاه خصوصی در افغانستان ایجاد شدند و برای بهبود کیفیت آموزشی باهم رقابت کردند. برخی از این دانشگاه‌ها با دانشگاه‌های کشورهای منطقه بهترین تعامل و همکاری را داشتند و استادانی را از کشورهای مختلف از جمله هند، پاکستان، ایران و کشورهای آسیای میانه جذب کردند تا کیفیت آموزشی در این مراکز رشد کند.

با مسیری که طالبان برای آموزش‌وپرورش، تحصیلات عالی و مدارک علمی در افغانستان تعیین کرده‌ است، دیگری برای کسب دانش جایی وجود ندارد، چون طالبان در تلاش برای همسان‌سازی دانشگاه‌های افغانستان با مدارس دینی مانند «مدرسه حقانیه اکوره ختک»‌اند؛ جایی که مرکز تولید ایده‌های افراطی دینی و محل آموزش بسیاری از سران طالبان از جمله شیخ عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات، و ملا نوری، وزیر آموزش و پرورش، این گروه بوده است. اعضای طالبان تصور می‌کنند که سیستم آموزشی و محتوای درسی دانشگاه‌های افغانستان در ۲۰ سال گذشته، بر ایده‌های سکولاریستی (جدایی دین از سیاست) متکی بوده است و با همین دیدگاه، قصابی دستاوردهای ۲۰ سال گذشته در نهادهای آموزشی را آغاز کرده‌اند.

New Title

توقیف یک نفتکش؛ واکنش پنتاگون به ادعای دروغ سپاه

توقیف یک نفتکش؛ واکنش پنتاگون به ادعای دروغ سپاه


سخنگوی وزارت دفاع آمریکا ادعای سپاه پاسداران مبنی بر تلاش نیروهای آمریکایی برای سرقت نفت صادراتی ایران از طریق توقیف یک فروند نفتکش را تکذیب کرد.

جان کربی در این خصوص به خبرنگاران گفت: «ادعا‌های ایرانی‌ها کاملاً نادرست است. هرگز چنین تلاشی [برای سرقت نفت ایران]انجام نشده است. نیرو‌های ایالات متحده هرگز تلاش نکرده‌اند که آن نفتکش را بازپس بگیرند یا توقیف کنند.»

وی ادامه داد: «آن‌ها یک کشتی تجاری را توقیف کردند و نیرو‌های ما فقط نظاره‌گر بودند. ما برخلاف ایرانی‌ها قانونی رفتار کردیم.»

سخنگوی پنتاگون در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه نفتکش توقیف شده متعلق به کدام کشور بوده است، اظهار داشت: «ما می‌دانیم که آن نفتکش متعلق به کدام کشور است، اما به ما ارتباطی ندارد. این موضوع به آن کشور مربوط می‌شود. آن کشور می‌تواند واکنش نشان دهد.»

سپاه پاسداران روز چهارشنبه در اطلاعیه‌ای ادعا کرد که با اقدام به موقع و و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه، عملیات نیروی دریایی ارتش تروریست امریکا برای سرقت نفت جمهوری‌اسلامی ایران در دریای عمان ناکام ماند.

این در حالیست که پیش تر مقام‌های آمریکایی گفته بودند که نیروهای سپاه پاسداران حدود دو هفته پیش، یک نفتکش با پرچم ویتنام را در خلیج عمان توقیف کرده و این کشتی همچنان در نزدیکی بندرعباس در توقیف است.

سخنگوی وزارت دفاع تصریح کرد اقدامات ایران، نقض آشکار قوانین بین المللی است و آزادی کشتیرانی و جریان آزاد تجارت را تضعیف می کند. تنها اقدام و تصرف (یک کشتی تجاری) که انجام شده توسط ایران بود.

New Title

۱۴۰۰ آبان ۱۲, چهارشنبه

صیانت در رختخواب؛ “سکس بدون کاندوم” در مجلس انقلابی!

صیانت در رختخواب؛ “سکس بدون کاندوم” در مجلس انقلابی!
دبیر کمیته خانواده کمیسیون فرهنگی مجلس ولایت درباره طرح جوانی جمعیت مورد نظر خامنه ای در یک برنامه تلویزیونی گفته: فرزند دوم بیاورید خودرو با قیمت کارخانه بگیرید!

طرح جوانی جمعیت، این‌بار صیانت در رختخواب!

محمدرضا اصنافی، فعال توییتری اصولگرا، در یادداشتی نوشت: طرح جوانی جمعیت هم مثل صیانت اصل ۸۵ شده و جزئیاتش را مجلس از یک سال پیش از مردم مخفی کرد و حالا دیروز به تصویب شورای نگهبان رسیده است.

مواد موثر قانون ۳ دسته هستند که هر دسته را جداگانه نقد میکنم تا به دسته مهم سوم برسم:

یکی دو‌ ماده هستند مانند اعطای مسکن که می‌تواند تا حدودی در تشویق فرزند آوری مؤثر باشد که با توجه به کسری بودجه دولت، بیشتر شبیه رؤیاپردازی مجلس است.

دسته دوم مانند تسهیلات استخدامی، تخفیفات و … بیشتر تشویقِ فرزند آورده‌ها است تا تشویق به فرزند آوری و جمعیت را بیشتر نمی‌کند

دسته سوم مواد صیانتی هستند که پیش‌فرضشان این است که مردم صغیرند و باید حاکمیت برای آن‌ها تصمیم‌گیری کند. در واقع این قانون به‌طور بی‌سابقه‌ای سطح دخالت و قانون‌گذاری جمهوری اسلامی را به رختخواب و سکس مردم پایین آورده و عملاً هیچ حوزه‌ی شخصی‌ای برای شهروندان باقی نمی‌گذارد.

ماده ۵۱ قانون توزیع رایگان و یارانه‌ای وسایل جلوگیری در شبکه بهداشت را ممنوع می‌کند؛ یعنی آنها که پول ندارند وسایل بخرند بچه ناخواسته می‌آورند و پولدارها جلوگیری میکنند. حتی نمی‌فهمند بخشی از کارکرد این وسایل رایگان، بهداشتی بود و اجرای این طرح تبعاتی در بیماری‌های مقاربتی دارد.

جالب‌تر اینکه در تبصره این ماده، فروش داروی جلوگیری در داروخانه‌ها هم منوط به دستور پزشک شده است. ماده ۵۲ نیز عقیم سازی موقت و دائم را جرم انگاری می‌کند.

ماده ۵۴ این قانون در واقع یک گشتاپوی پزشکی را طراحی می‌کند که در آن تمام آزمایشگاه‌ها باید به‌صورت آنلاین اطلاعات مراجعه‌کنندگان را ثبت کند؛ اگر زنی برای تشخیص بارداری اقدام کند اطلاعاتش ثبت و تا زمان زایمان ردیابی می شود و تا زمانی که فرزندی به دنیا نیاورد متهم به سقط است!

گویی روح استالین در مواد ۵۰ به بعد متبلور شده؛ این آقایان افزایش جمعیت با “افزایش خواست بچه” را با افزایش “جمعیت از طریق افزایش بچه ناخواسته” اشتباه گرفته‌اند.

بالا بردن عدد جمعیت بدون توجه به آمادگی والدین و نگاه مکانیکی به فرآیند فرزندآوری و تقلیل و ابتذال فرزندآوری به سکس بدون کاندوم! حماقت و بلایی است که فقط یک مجلس اصولگرا می‌تواند بر سر یک بحث مهم و علمی مانند کاهش جمعیت در کشور بیاورد.

New Title