۱۴۰۰ مهر ۱۹, دوشنبه

درخواست آمریکا و انگلیس از اتباع خود در هتل‌‌های کابل

درخواست آمریکا و انگلیس از اتباع خود در هتل‌‌های کابل
آمریکا و انگلیس از اتباع خود خواستند هرچه سریع‌تر از هتل‌های کابل به ویژه هتل «سرینا» فاصله بگیرند.

به گزارش ایلنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، آمریکا و انگلیس از اتباع خود خواستند هرچه سریع‌تر از هتل‌های کابل به ویژه هتل «سرینا» فاصله بگیرند.

دلیل این امر، برخی تهدیدهای امنیتی عنوان شده است.

وزارت خارجه آمریکا با اشاره به این تهدیدهای امنیتی، طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «شهروندان آمریکایی که در هتل سرینا یا نزدیکی آن هستند، هرچه سریع‌تر این مکان را ترک کنند».

وزارت خارجه بریتانیا نیز در به روزرسانی هشدار قبلی خود در خصوص سفر اتباع این کشور به افغانستان، اعلام کرد که با توجه به گسترش تهدیدهای امنیتی، توصیه می‌شود در هتل‌ها به ویژه در کابل (ازجمله هتل سرینا) اقامت نداشته باشید.

New Title

مسابقه فوتبال بدون تماشاگر؛ روایت آنها و روایت جامعه

مسابقه فوتبال بدون تماشاگر؛ روایت آنها و روایت جامعه


مسابقه فوتبال ایران و کره بدون تماشاگر برگزار می‌شود. این خبر در حالی مطرح می‌شود که مدتی پیش وزیر ورزش و جوانان حضور زنان در استادیوم آزادی هنگام برگزاری این مسابقه را تایید کرده بود.

روزنامه همدلی نوشت: این موضوع در طی روز‌های گذشته واکنش‌های زیادی را دنبال داشته است؛ بسیاری افراد معتقدند آن‌طور که گفته می‌شود نیست که یک اشتباه سهوی باعث برگزاری بدون تماشاگر بازی ایران و کره شده باشد؛ بلکه این اتفاق تعمدی و بسیار سیاستمدارانه انجام شده تا زنان نتوانند به استادیوم راه پیدا کنند. هرچند که نمی‌توان نیت‌خوانی کرد و سندی برای متهم کردن کسی وجود ندارد، اما افکار عمومی روایت خود را از این موضوع باور می‌کند.

ورود زنان ایرانی به استادیوم ممنوع
پس از انقلاب، امکان حضور زنان در استادیوم آزادی و تماشای از نزدیک مسابقات فوتبال دیگر فراهم نبود. از دهه ۷۰ مطالبه حضور زنان در استادیوم مطرح شد. اما در این کشاکش باز هم زنان بودند که باید عقب‌نشینی می‌کردند. در همه این سال‌ها وقتی مسابقه‌ای بین تیم‌های ملی ایران و سایر کشور‌ها برگزار می‌شد زنان خارجی امکان نشستن بر صندلی‌های ورزشگاه آزادی را پیدا می‌کردند و زنان ایران برای حمایت از تیم ملی کشورشان باید در خانه می‌ماندند.

بسته بودن در‌ها به روی زنان همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت نهم یک سال پس از روی کار آمدن خود، خطاب به محمد علی‌آبادی، رئیس سازمان تربیت بدنی از او خواست «بخشی از مرغوب‌ترین مکان‌های تماشاگران در ورزشگاه‌هایی که مسابقات فوتبال ملی و مهم برگزار می‌شود، به طور ویژه به بانوان و خانواده‌ها اختصاص پیدا کند.»، اما با مخالفت مراجع موضوع منتفی شد. شهریور سال ۸۷ نیز خبر‌هایی مبنی بر این که زنان می‌توانند بازی‌های زیر نظر ای. اف. سی را تماشا کنند منتشر شد، اما به هفت دختری که برای دیدن بازی سایپا و بنیادکار به ورزشگاه آزادی رفته بودند اجازه ورود داده نشد.

استادیوم‌هایی که زنانه نشد و زنانی که استادیومی شدند
در همه این سال‌ها مسئولان از حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی برای تماشای مسابقات فوتبال طفره رفتند، اما دختران و زنانی که می‌خواستند به استادیوم‌ها راه پیدا کنند هیچ چیز جلودارشان نبود. در همه این سال‌ها دخترانی در بخشیدن رنگ زنانه به استادیوم در برابر مسئولان ناکام مانده بودند، رخت تماشاچیان آزادی را به تن کردند و همه جور خطر را به جان خریدند تا بتوانند در استادیوم حاضر شوند. مسئولانی هم که با توجیه نگرانی علما و رعایت نشدن شئون زنان بر مسئله استادیوم‌ها سرپوش می‌گذاشتند، هیچ گاه به این سوال پاسخ ندادند که شئونات زنان با پوشیدن لباس مردانه بیشتر به خطر می‌افتد یا به قائل شدن حق ورود به استادیوم برای آنان.

ماجرای دختر موسوم به آبی
این‌که دختران موفق به تماشای فوتبال در استادیوم در میان جمعیت مردانه می‌شدند یا نه فقط به شانس آن‌ها بستگی داشت. بسیاری از آنان شناسایی می‌شدند و گاهی نیز کارشان به بازداشت می‌کشید. از جمله این دختران می‌توان به سحر خدایاری، که به دختر آبی شهرت پیدا کرد، اشاره کرد. سحر خدایاری اهل قم بود، جایی که خیلی از ما تصور آن را نداریم که زنان یا دخترانش مایل به حضور در استادیوم‌های ورزشی باشند. سحر اسفند ۱۳۹۷ برای تماشای بازی بین استقلال تهران و العین امارات به ورزشگاه رفته و بازداشت شده بود و شهریور ماه در مقابل دادگاه اقدام به خودسوزی کرد.

منابع قضایی می‌گفتند علت بازداشت سحر خدایاری نه حضور در استادیوم بلکه پوشش غیرمناسب او و درگیری با ماموران بود. کمی بعد از این ماجرا، برخی اتفاقات باعث شد زنان بتوانند برای نخستین بار به ورزشگاه آزادی بروند و مسابقه بازی ایران و کامبوج را از نزدیک تماشا کنند؛ مسابقه‌ای که ایران توانست با همراه داشتن زنان در کنار خود کامبوج را گلباران کند. تا پیش از این دیدار، زنان فقط یک بار در دوران جام جهانی قبلی فوتبال توانسته بودند به استادیوم بروند و مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. با این حال مسابقه ایران و کامبوج دیگر تکرار نشد. شاید پاندمی کرونا در باز نشدن پای زنان برای بار دیگر به استادیوم نقش داشته باشد، اما بسیاری معتقدند این نقش کمرنگ‌تر از نقش مسئولان بوده است.

روش سیاستمدارانه با هدف حذف زنان از استادیوم؟
هفته گذشته خبری منتشر شد که بازی ایران و کره جنوبی در ورزشگاه آزادی با حضور زنان انجام خواهد شد. اما پس از انتشار این مطلب، خبر‌ها حاکی از آن بود که احتمالا این مسابقه بدون تماشاگر برگزار شود؛ در حالی که در شرایط کرونایی، تیم‌های میزبان باید برای حضور تماشاگر در استادیوم تا ۱۴ روز قبل از برگزاری مسابقه به کنفدراسیون آسیا، این موضوع را اعلام کنند این درخواست تا چهارشنبه گذشته ارسال نشده بود. بسیاری از رسانه‌ها از احتمال ضعیف برای حضور تماشاگر در استادیوم سخن گفته بودند تا آنکه خبرگزاری مهر کار را تمام شده اعلام کرد. به این ترتیب این مسابقه نه تنها رنگ زنانه بلکه رنگ تماشاچی مرد را هم به خود نخواهد دید.

واکنش کاربران
اما این موضوع چند روزی است که واکنش کاربران در شبکه‌های اجتماعی را به همراه داشته است. بسیاری از آن‌ها معتقدند ارسال نشدن نامه به کنفدراسیون فوتبال آسیا از سر تعمد بوده و برگزار کنندگان این بار به دنبال بازی یک نفش سیاسی برای راه ندادن زنان به استادیوم بوده‌اند. کاربری نوشته: «برای همین گفتن زن‌ها بیان پس، از اونور هم اطلاع ندادن به فیفا که بیفته گردن اونا، احسنت»، دیگری نوشته: «اینا واسه این‌که خانم‌ها رو راه ندن، حاضرن سکو‌های استادیوم رو از جاش بکنن. بازی بدون تماشاگر که چیز خاصی نیست.» کاربری می‌گوید: «دلیل اصلیش اینه که نمی‌خواستند زنان هم در ورزشگاه باشند!» کاربر دیگری نیز معتقد است: «ما هم باور کردیم که در این ناآگاهی عمدی در کار نبود!» فرد دیگری معتقد است: «کل داستان این بود که زن‌هارو راه ندن و این ندونستن تاریخ و اینا هم بهانه است.»

روایت آنها؛ روایت جامعه
اثبات این‌که تعمدی در نفرستادن نامه به کنفدراسیون فیفا در کار باشد یا آنکه کاملا سهوی انجام شده باشد، خیلی آسان نیست. البته شاید بعد‌ها این موضوع شدنی باشد، اما جامعه فعلا روایت و استدلال خود را صادقانه می‌داند.

New Title

رزمایش نظامی تازه جمهوری آذربایجان در دریای خزر

رزمایش نظامی تازه جمهوری آذربایجان در دریای خزر


وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد از روز دوشنبه یک رزمایش نظامی در مناطق متعلق به این کشور در دریای خزر با مشارکت فرماندهی کل و ستاد نیرو‌های دریایی خود برگزار خواهد کرد.

بر اساس اعلام وزارت دفاع جمهوری آذربایجان در این رزمایش از کشتی‌های جنگی و نیرو‌های ویژه دریایی برای حفاظت و دفاع از زیرساخت‌های انرژی خود در دریای خزر استفاده خواهد شد.

چندی پیش نیز جمهوری آذربایجان اعلام کرده بود به همراه متحد دیرین خود ترکیه یک رزمایش نظامی در منطقه نخجوان برگزار می‌کند.

مقامات این کشور هدف از این رزمایش را مین‌روبی مناطقی که تازه از ارمنستان جدا شده است، عنوان کرده بودند.

این چندمین رزمایش نظامی جمهوری آذربایجان در هفته‌های اخیر است. پیش از این، این کشور با همکاری پاکستان، ترکیه و گرجستان چندین رزمایش نظامی در مناطق متعلق به خود انجام داده بود.

این در حالیست که به تازگی تنش میان تهران و باکو حول سه موضوع افزایش یافته است: رزمایش نظامی مشترک که نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان در کنار نظامیان ترکیه و پاکستان در فاصله ۵۰۰ کیلومتری از مرز ایران برگزار کردند، محدودیت‌هایی که آذربایجان برای دسترسی رانندگان کامیون ایرانی به ارمنستان قائل شده و به بازداشت دو راننده ایرانی منجر شده است، و مناسبات آذربایجان با اسرائیل، که دشمن جمهوری اسلامی است.

برگزاری رزمایش «فاتحان خیبر» از سوی ارتش جمهوری اسلامی در مرزهای شمال غرب ایران به دنبال روزها نقل و انتقالات تجهیزات نظامی در منطقه نیز تنش را تشدید کرد.

New Title

بی‌علت نیست که رئیسی لقب جلاد تهران را گرفته است

بی‌علت نیست که رئیسی لقب جلاد تهران را گرفته است


روزنامه انگلیسی دیلی رکورد نوشت: ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور رژیم ایران، بیهوده عنوان جلاد تهران را از آن خود نکرده. وی متهم است که در جریان پاکسازی وحشیانه در زندان های ایران، هزاران مخالف سیاسی را به‌ قتل رسانده است.

این منبع نوشت: گزارش‌شده است که کودکان و زنان باردار به‌طور معمول شکنجه می‌شدند، مورد تیراندازی قرار می‌گرفتند و تنها به اتهام مخالفت با رژیم حاکم به دار آویخته می شدند.

New Title

بی‌ اعتمادی شهروندان روسی به واکسن “اسپوتنیک”

بی‌ اعتمادی شهروندان روسی به واکسن “اسپوتنیک”


با وجود عدم تائید نهادهای معتبر بین‌المللی، واکسن روسی اسپوتنیک وی به کشورهای مختلف صادر می‌شود

واکسن اسپوتنیک از اولین واکسن‌های کرونا بود که در روسیه مجوز ملی گرفت اما هنوز داده‌های آن به مراجع بین‌المللی ارائه نشده است. این مسئله و ابهام‌های دیگر از علت‌های اصلی عدم صدور مجوز برای این واکسن در اتحادیه اروپاست.

به گزارش دویچه وله، واکسن موسوم به “اسپوتنیک وی” در ماه اوت ۲۰۲۰ در روسیه مجوز ملی دریافت کرد. آن زمان واکسن‌های شرکت‌های معتبر بین‌المللی داروسازی مراحل نهایی آزمایش را می‌گذراندند و اعطای مجوز ملی به یک واکسن روسی در محافل علمی دنیا با تردیدهای جدی روبرو شد.

برای این تردیدها به مرور دلایل قانع کننده‌ای پیدا شد و همین مسئله باعث شد که واکسن روسی هنوز موفق به دریافت مجوز نهادهای معتبر بین‌المللی مانند آژانس دارویی اروپا نشده است.

شبکه خبری ntv روز یک‌شنبه دهم اکتبر در گزارشی به بررسی مهم‌ترین علت‌های تائید نشدن واکسن روسی کرونا پرداخته و می‌نویسد در خود روسیه نیز تردید درباره واکسینه شدن در میان شهروندان بسیار گسترده است.

در حال حاضر شمار قربانیان بیماری کووید۱۹ در روسیه به فراتر از ۹۰۰ نفر می‌رسد و تعداد مبتلایان شناسایی شده در روز ده‌ها هزار نفر است.

دمیتری پسکف، سخنگوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه اعتراف می‌کند که آمار افراد واکسینه شده در روسیه “بسیار بد” است و این موضوع را نگران‌کننده می‌خواند.

بی‌اعتمادی و بی‌رغبتی شهروندان روسی به واکسن و واکسینه شدن می‌تواند علت‌های مختلفی داشته باشد اما ناکامی روسیه برای دریافت مجوزهای بین‌المللی برای واکسن اسپوتنیک وی علت‌های آشکاری دارد.

تعلل و تاخیر در ارائه داده‌های لازم

تا کنون اسپوتنیک وی در موارد معدودی از طریق مسیرهای خاص موفق به دریافت مجوز اضطراری در کشورهایی مانند بلغارستان شده اما آژانس دارویی اروپا آن را تائید نکرده است.

مقام‌های حکومتی روسیه علت این امر را سیاسی عنوان می‌کنند در حالی که آژانس دارویی اروپا و سازمان بهداشت جهانی می‌گویند شرکت سازنده واکسن اسپوتنیک هنوز داده‌ها و اطلاعات درخواست شده را ارائه نکرده است.

افزون بر این مسکو به تازگی برنامه سفر کارشناسان آژانس دارویی اروپا به روسیه برای بررسی‌های لازم که قرار بود ماه اکتبر انجام شود را لغو کرده است.

بی‌پاسخ ماندن پرسش، دامن زدن به بی‌اعتمادی

به گزارش ntv شرکت دولتی روسی که پخش بین‌المللی واکسن اسپونیک را بر عهده دارد می‌گوید کارشناسان آژانس دارویی اروپا پائیز امسال به مسکو سفر خواهند کرد اما پرسش‌ها درباره تاخیرهای مکرر را بی‌پاسخ گذاشته است.

واکسیناسیون در ایران ۲۱ بهمن ماه سال پیش با تعداد واکسن روسی اسپوتنیک وی آغاز شد. همان زمان بسیاری از کارشناسان ایرانی، از جمله ۹۸ عضو سازمان نظام پزشکی نسبت به استفاده از این واکسن که از هیچ منبع معتبر جهانی تائیدیه نگرفته هشدار دادند.

این که واکسن اسپوتنیک وی نیز بتواند تائیدیه نهادهای بین‌المللی را دریافت کند دور از انتظار نیست اما عدم شفافیت سازندگان آن و دولت روسیه در بیش از یک سال گذشته کمکی به افزایش اعتماد عمومی نسبت به واکسیناسیون نکرده است.

New Title

نبود داوطلب آزمایش واکسن، چالش جدید دکان برکت

نبود داوطلب آزمایش واکسن، چالش جدید دکان برکت


ماه‌هاست که وعده تولید و تحویل انبوه واکسن برکت شنیده می‌شود اما هنوز میزان تحویل آن به وعده‌های داده شده، نرسیده است.

به گزارش همشهری، براساس اعلام مسئولان این شرکت در این مطالعه داوطلبان به‌صورت تصادفی یکی از واکسن‌های فخرا و سینوفارم را دریافت خواهند کرد، امکان دریافت واکسن به‌صورت غیرتصادفی (انتخاب یکی از دو واکسن فخرا یا سینوفارم) هم برای آنها فراهم شده است. هر چند به‌نظر می‌رسد کارآزمایی‌های بالینی این واکسن کندتر از حد انتظار پیش می‌رود و آنها یکی از شرکت‌هایی هستند که احتمالا برای تکمیل جامعه هدف داوطلب ۴۶ هزار نفری برای تزریق واکسن با مشکل کمبود مراجعه‌کنندگان مواجه باشند.

اتفاقی که درباره واکسن کووپارس رازی هم در فاز سوم کارآزمایی بالینی افتاد؛ واکسنی که اکنون در تهران و البرز در حال تزریق است اما بخش عمده آن در البرز تزریق شده است. گفته می‌شود، آمار واکسن‌های تزریق شده کووپارس رازی در مرحله فاز سوم کارآزمایی بالینی به بیش از ۱۴ هزار دوز رسیده است. هر چند براساس پروتکل‌های کارآزمایی این عدد باید به ۴۰ هزار نفر برسد اما به‌گفته یکی از مسئولان این شرکت براساس وعده وزیر بهداشت دولت دوازدهم با توجه به مشابه بودن پلتفرم این واکسن با دیگر واکسن‌های ویروس ضعیف شده قرار بود با عبور تزریق از مرز ۱۰ هزار نفر مجوز مصرف اضطراری برای کووپارس هم مانند دیگر واکسن‌ها صادر شود. اما این اتفاق تاکنون رخ نداده است.

حالا با تأخیر در صدور مجوز مصرف اضطراری احتمالا تداوم کارآزمایی‌ها هم با چالش کمبود داوطلبان مواجه باشد . اواخر هفته گذشته علی اسحاقی، رئیس مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم‌سازی رازی از توقف تولید این واکسن خبر داد و گفت: «تاکنون بیش از ۲ میلیون دوز واکسن کرونای رازی تولید شده اما این واکسن هنوز مجوز مصرف اضطراری را دریافت نکرده به همین دلیل فعلاً روند تولید آن متوقف شده است.»

New Title

وزیر: قطع اینستاگرام در اختیار وزارتخانه ما نیست

وزیر: قطع اینستاگرام در اختیار وزارتخانه ما نیست
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پاسخ به احتمال قطع دسترسی به اینستاگرام گفت که این جزو تصمیماتی نیست که در اختیار این وزارتخانه باشد.

عیسی زارع‌پور در گفت و گو با ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا قصدی برای مسدودسازی دسترسی کاربران به برخی از شبکه های اجتماعی و پیام رسان های غیربومی وجود دارد یا خیر، گفت: ما حتما باید در فضای مجازی شرایطی را فراهم کنیم که از حقوق مردم در این فضا حمایت کنیم. وقتی تمام زندگی مردم با فضای مجازی گره خورده حتما و قطعا باید دولت زیرساخت هایی را در این زمینه فراهم کند که از حقوق مردم حمایت کند، این به هیچ وجه به معنای مسدودسازی نیست بلکه به معنای قانومند کردن و نظام مند کردن است.

وی با تاکید بر اینکه نگاه ما به فناوری اطلاعات نگاهی فرصت محور است، گفت: ما از این ابزار می‌توانیم برای حل مشکلات کشور استفاده کنیم، ارتقای کارآمدی، سرعت دادن به کارها، استقرار دولت هوشمند، حذف امضاهای طلایی و … همگی جزو ظرفیت هایی است که این ابزار برای ما فراهم کرده است و می توان از آن برای ارائه خدمات به مردم استفاده کرد. ما حتما و قطعا حداکثر استفاده را از این فناوری برای حل مشکلات مردم خواهیم کرد.

زارع پور درباره اینکه آیا این سخنان شما به این معناست که مردم و صاحبان کسب و کارها نگرانی بابت قطع اینستاگرام و … نداشته باشند، به ایسنا گفت: این ها تصمیماتی نیست که وزارت ارتباطات بگیرد و به هرحال نهادهای تصمیم گیر در این حوزه باید تصمیم گیری کنند. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ادامه داد: نگاه ما این است که حداکثر استفاده را از این ابزار برای حل مشکلات کشور داشته باشیم. در عین حال فضا باید قانونمند باشد تا اگر حقی از کسی ضایع شد، بتواند آن را پیگیری کند. اما تصمیمات درباره اینکه چه پلتفرمی استفاده بشود یا نشود، در اختیار وزارت ارتباطات نیست.

New Title

وکلای زندانی:۳۳ روز در سلول‌های امنیتی تحت فشار

وکلای زندانی:۳۳ روز در سلول‌های امنیتی تحت فشار


مصطفی نیلی، آرش کیخسروی دو وکیل دادگستری و مهدی محمودیان فعال مدنی بازداشت شده طی نامه‌ای خطاب به “هیات نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون و احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی”، از رفتارهای صورت گرفته با خود شکایت کردند.

سایت امتداد که متن این نامه را منتشر کرده در ابتدا آن آورده است “به عنوان جمعی از شهروندان ایرانی می‌خواستیم از سخنرانی‌های غیرکارشناسی، ساده انگاری ها، بی مبالاتی ها … سخن بگوئیم؛ از جلوگیری از خرید به موقع واکسن کرونا تا تاخیر در واردات واکسن کرونا، به خاطر انگیزه های سیاسی؛ از تشکیل فراقانونی ستاد ملی کرونا تا واریز میلیاردها از پول بی‌حساب در وجه شرکت ها و موسسات غیر تخصصی، نهاد های خاص به جای موسسات معتبر از قتل و مرگ دردناک ده‌ها هزار نفر از هموطنانمان تا مرگ صدها مدافع سلامت”.

نویسندگان این نامه سپس گفته‌اند که قصد داشتند تا “با ثبت شکوائیه” علیه رهبر جمهوری اسلامی، رئیس جمهور و وزیر بهداشت سابق و همین طور کلیه اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا از جمله دادستان کل ایران که “با بی‌تدبیری، مجیزگویی، بی عملی و مقدم دانستن منافع جناحی و سیاسی و اقتصادی به سلامت مردم، میلیون ها نفر از هموطنانمان را عزادار کرده ویا با مشکلات عدیده مالی و جانی روبه‌رو کرده‌اند، به اتهام تسبیب در قتل غیر عمد و عناوین مجرمانه دیگری اعلام شکایت کنیم اما بجای عدالتخانه‌ای که بیش از یکصد سال است که انتظار آن را میکشیم با ‘استبداد قضایی’ روبرو شدیم”.

آقایان نیلی، کیخسروی و محمودیان سپس نوشته‌اند که “قبل از آنکه فرصت کنیم شکایتمان را تکمیل و آنرا به ثبت برسانیم ۱۵ نفر از مامورین حفاظت اطلاعات قوه قضائیه با خشونت و بدون مجوز قانونی به طرز ناشایستی وارد دفتر کارمان شده و بعد از حدود سه ساعت جدال بی حاصل برای جلوگیری از طرح شکایت و اخذ تعهد و همینطور رسیدن دستور قضایی ورود، بازداشتمان کردند”.

این سه زندانی در نامه خود نوشته‌اند که “نگهداری به مدت ۳۳ روز در بند ۲۴۱ متعلق به حفاظت اطلاعات قوه قضائیه با شرایط خاص امنیتی همراه با نقض حقوق تماس و ملاقات با خانواده و وکیل که ۲۳ روز از آن نیز در سلول انفرادی که مصداق بارز شکنجه و نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصل ۳۸ قانون اساسی است”.

در این نامه همچنین آمده است که “تحقیقات مقدماتی در روز شانزدهم بازداشت به پایان رسیده و ادامه نگهداری در شرایط خاص و غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر ما و ایجاد رعب و وحشت در جامعه بوده است”.

مهدی محمودیان، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، محمدهادی عرفانیان کاسب، لیلا حیدری و مصطفی نیلی از وکلای دادگستری و همچنین خانم مریم فراافراز، عضو جمعیت امام علی روز شنبه ۲۳ مرداد در تهران و در دفتر انجمن حقوق شهروندی، بازداشت شد.

انجمن ترویج حقوق شهروندی در ۲۵ شهریور در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که برای “استیفای حقوق جانباختگان کرونا” از وزارت بهداشت ایران و ستاد ملی مبارزه با کرونا شکایتی را ثبت کرده‌ است.

New Title

نامه قدیمی‌ ترین محکوم امنیتی موسوم به “دوتابعیتی”

نامه قدیمی‌ ترین محکوم امنیتی موسوم به “دوتابعیتی”
زندان اوین؛ نامه سیامک نمازی، شهروند دوتابعیتی به محسنی اژه‌ای

خبرگزاری هرانا – سیامک نمازی، شهروند دوتابعیتی ایرانی – آمریکایی محبوس در زندان اوین طی نامه‌ای خطاب به محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه ضمن توضیح مشکلات خود، درخواست اعزام به مرخصی کرده است. آقای نمازی از سال ۹۴ تاکنون بدون یک روز مرخصی دوران محکومیت ۱۰ ساله خود را سپری می‌کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سیامک نمازی، شهروند دوتابعیتی ایرانی – آمریکایی محبوس در زندان اوین طی نامه‌ای خطاب به محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه ضمن توضیح مشکلات خود، درخواست اعزام به مرخصی کرده است.

این زندانی دوتابعیتی در بخشی از نامه خود نوشته است: «امروز، اگر بعد از شش سال بردباری به این شدت تقلا می‌کنم تا بلکه صدایم به گوش عالی‌ترین مقام قضایی کشورم برسد، به این خاطر است که می‌ترسم دیر شود؛ دیر شود و هرگز خود را نبخشم که چرا بیشتر تلاش نکردم تا پدر ۸۵ ساله‌ام را که در شرایط جسمی خطرناکی بسر می‌برد و مادر خسته‌ام، که ایستادگی در برابر فشارهای کمرشکن این سال‌ها چشمانش را پرخون کرده و نفسش را بریده است. بار دیگر در آغوش بگیرم، دیر شود و عاقبت ایرانم را از من بگیرند و حتی فرصت خداحافظی را هم ندهند.»

متن این نامه، که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می آید:
«جناب حجت الاسلام محسنی اژه‌ای، ریاست محترم دستگاه عدلیه!

سلام علیکم!

احتراما اینجانب سیامک نمازی، فرزند محمدباقر و شهروند دلباخته ایران زمین هستم که ۶ سال از حبس ۱۰ ساله‌ام را بدون حتی یک روز مرخصی در اوین سرکرده‌ام و ناباورانه امروز قدیمی‌ترین محکوم امنیتی موسوم به «دوتابعیتی» به حساب می‌آیم.

جناب محسنی اژه‌ای! گفتن «۶ سال حبس بدون وقفه» آسان است ولی تجربه آن، آن هم همراه با برخی بی‌مهری‌ها جسم و روان انسان را خرد و وضعیت خانوادگی او را مانند آینده‌اش تباه می‌کند. ۶ سال! در طی این مدت ۳ رئیس قوه قضائیه، ۳ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۳ دولت و ۳ مجلس روی کار بوده‌اند. هر دو وکیل مدافعم و حتی قاضی دادگاه تجدیدنظرم فوت کردند. کشورمان دچار زلزله، سیل و خشکسالی شد. کیارستمی، شجریان و انتظامی جاودانه شدند. پلاسکو و سانچی سوختند. کرونا آمد! ولیکن من هنوز زندانم!

به زندان که افتادم دلار زیر ۳۰۰۰ تومان و پراید ۱۴ میلیون تومان بود. برجام اجرا شد و جیسون رضائیان و دوتابعیتی‌های دیگری مبادله شدند. ترامپ جای اوباما را گرفت و از برجام خارج شد. بایدن آمد و دوباره برگشتیم وین. داعش افول کرد و دوباره ظهور کرد.شیخ عیسی و زاکزاکی بازداشت و و آزاد شدند. بیروت منفجر شد.انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شد. دو المپیک برگزار شد! و من هنوز زندانم!

در اینجا دیده‌ام برادر رئیس جمهور وقت نیامده به زندان، فورا به مرخصی برود و اینکه در بندمان دوستان مزاح کنند که ایشان و دیگر «از ما بهتران» ما بین مرخصی‌هایشان گاهم هم به ماه سر می‌زنند. بازداشت شهردار تهران و به مرخصی رفتن‌هایش را شاهد بودم. شروع دادگاه‌های ویژه اقتصادی اینجا بودم و «اخلالگرانی» دیده‌ام که به محض دریافت حکم‌ها ۲۰ و ۳۰ ساله به مرخصی‌های چند ماهه رفتند و من هنوز اینجا هستم.

دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیز همینجا بودم. بازداشتی‌های از آن دوران دیده‌ام که امروز به آغوش خانواده بر می‌گردند. در این ۶ سال شاهد بودم به محکومین امنیتی و حتی داعشی مرتب مرخصی اعطا شود. بسیاری از دوتابعیتی‌های دیگر و کسانی با اتهامات و شرایط کاملا مشابه با بنده به کرات به مرخصی رفتند. ولی با اینکه زندان حدود ۲۰ بار تایید کرده است، اینجانب کلیه شرایط لازم را دارم و ریاست زندان هم شخصا خواستار اعطای مرخصی به بنده شد، من کماکان در اوین هستم.

موهایم که هیچ، ابروهایم نیز در آسیاب این حبس سنگین سفید شده‌اند و اگرچه بنده صادقانه به بی‌گناهی‌ام اعتقاد دارم، امیدم به استیفای حقم دیگر مانند چشم‌هایم کم سو شده است. احساس می‌کنم که مام وطن در حقم نامادری می‌کند و صدای دل‌شکسته فرزندی را نمی‌شوند که استدعا می‌کند:

دست بردار از این در وطن خویش غریب!

امروز، اگر بعد از شش سال بردباری به این شدت تقلا می‌کنم تا بلکه صدایم به گوش عالی‌ترین مقام قضایی کشورم برسد، به این خاطر است که می‌ترسم دیر شود؛ دیر شود و هرگز خود را نبخشم که چرا بیشتر تلاش نکردم تا پدر ۸۵ ساله‌ام را که در شرایط جسمی خطرناکی بسر می‌برد و مادر خسته‌ام، که ایستادگی در برابر فشارهای کمرشکن این سال‌ها چشمانش را پرخون کرده و نفسش را بریده است. بار دیگر در آغوش بگیرم، دیر شود و عاقبت ایرانم را از من بگیرند و حتی فرصت خداحافظی را هم ندهند.

جناب محسنی اژه‌ای! امیدوارم این فریاد تظلم‌خواهی را بشنوید و با همان حساسیتی که نسبت به تبعیض و پایمال شدن حق، به محکومین امنیتی دیگر نشان داده‌اید، با اعطای یک ماه مرخصی بنده را نیز از رافت اسلامی بهره‌مند کنید.

قاضی القضات؛

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

با احترام

سیامک نمازی / مهرماه ۱۴۰۰/ زندان اوین.»

در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است؛ سیامک نمازی، در مهرماه ۱۳۹۴، در جریان سفری به ایران بازداشت شد. پدر او محمدباقر نمازی از مقامات سابق یونیسف و استاندار خوزستان در پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران بود. او که برای پیگیری وضعیت فرزندش به تهران رفته بود نیز در اسفند ۱۳۹۴ بازداشت شد. هر دوی آنها سپس در دادگاه به اتهام “همکاری با دولت متخاصم آمریکا” به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.

پیشتر وکیل مدافع این شهروندان در خصوص آخرین وضعیت پرونده محمد باقر نمازی، گفته بود که وی با نظر کمیسیون پزشکی در بیرون از زندان و تحت درمان بسر می‌برد.

New Title

اعلامیه؛ روز جهانی و … جنبش بزرگِ “نه به اعدام”

اعلامیه؛ روز جهانی و … جنبش بزرگِ “نه به اعدام”
علیه مجازات اعدام

امروز، دهم اکتبر برابر با ۱۸ مهر، روز جنبش بزرگ «علیه مجازات اعدام» است. پس از کشتار تصور ناپذیر جوانان و کودکان در دههٔ ۶۰، اینک یکی از بزرگترین خواسته های مردم ایران و نیز، مردم کشورهایی که هنوز مجازات اعدام را قانونی اجرا می کنند، لغو این حکم انسان سیتزانه است.

در جمهوری اسلامی، اعدام انسان ها نخست به خاطر رعایت و اجرای فقه اسلامی صورت می گیرد؛ جرم هایی که در دیگر کشورهایی که در آنجاها مجازات اعدام هنوز قانونی ست، در اساس جرم محسوب نمی شود؛ سب النبی، محاربه با الله، کودک کشی، اسید پاشی و زن کشی به بهانه های واهی، همجنسگرایی، روزه خواری، باده نوشی و… از اینگونه اتهام ها برای اجرای حکم اعدام است.

و دیگر اعدام ها که به درستی جنایت دولتی نامیده می شوند، گویا برای درس عبرت گرفتن دیگران است که بیشتر نیز، همراه است با هزار نیرنگ و خدعهٔ حکومتی؛ نمونه وار، اعتراف های اجباری که پیوند چندانی با واقعیتِ امر ندارند.

روشن است که جمهوری اسلامی برای فرار از مسئولیتِ حل مشکل های اجتماعی که خود به وجود آورده است، به چماق و فریب و کشتار روی آورده است و می پندارد که با سرکوب روزافزون می تواند جامعه را به مهار خود درآورد. بر همگان اما روشن است که تعزیر اجتماعی و کشت و کشتارهای حکومتی، تنها به بحران فراگیر اجتماعی و سقوط ارزش های انسانی انجامیده که آتش آن، دیر یا زود تار و پود این حکومت نابهنگام را خواهد سوخت.

کانون نویسندگان ایران «در تبعید» در راستای پشتیبانی و مبارزه با حق آزادی بی حصر و استثنای اندیشه و بیان، مجازات اعدام را به هر بهانه ای که صورت بگیرد،‌ محکوم کرده و آنرا بزرگترین عامل افسردگی و سقوطِ ارزش های فردی واجتماعی به شمار می آورد و از همهٔ انسان های آزاده می خواهد که به جنبش بزرگِ «نه به اعدام» بپیوندند و هر کجا که می توانند، صدای اعتراض خود را علیه این جنایت دولتی بلند کنند.

کانون نویسندگان ایران (در تبعید)
۱۰ اکتبر ۲۰۲۱

New Title