درباره قتلعام سریالی درختان در تاریکی شب در ایران
پیرمرد به پهنای صورت اشک میریزد و نگاهش به درختانی است که طبق یک رسم شوم، در نیمههای شب از ریشه زده میشوند، رسمی که این روزها در بسیاری از شهرهای کشور رواج پیدا کرده و درختان بهای کینه و نفرت انسانها را پرداخت میکنند.
به نوشته روزنامه آرمان، پس از گزارشهای سریالی با یک موضوع، درباره قتلعام سریالی درختان در تاریکی شب توسط عدهای ناشناس، تقریبا هر از چندگاهی یکباغدار با روزنامه تماس میگیرد و خبر حمله عدهای ناشناس را به باغش و نابودی آنچه که برای آنها سالها زحمت کشیده، میدهد.نمونههای آنچه که برای خدامراد زارعی در روستای گزنه سنندج رخ داده، موضوع تازهای نیست. در سال 93 درختان حاشیه جاده روستای خاندوز سادات آزادشهر، قطع شدند.
همچنین در شش سال گذشته مردم روستای چمانی از توابع شهرستان مینودشت استان گلستان نهالهایی که در باغاتشان میکارند بعد از گذشت یک یا دو سال توسط فرد یا افرادی ناشناس بریده شده و از بین میروند، اما تاکنون هیچ کس به آنها نشده و عامل نابودی درختان همچنان آزاد است. این ماجرا در در جنوب شرقی کشور نیز تکرار شده و روز 16 اردیبهشت امسال، زمانیکه اهالی روستای چهرن در شهرستان رابر، در مراسم شب قدر بیرون از روستا بودند، در زمان بازگشت، مشاهده کردند که گروهی شبانه، وارد روستا شده و صدها درخت را قطعه قطعه کردند. نتیجه این اتفاق نابودی نزدیک به هزار درخت بود، درختهای گردو، آلبالو… که به گفته محلیها برخی از آنها سال گذشته برایشان ثمر داده و ۱۵۰۰ متر لوله آبرسانی بود.
اما ماجرای قتلهای سریالی درختان به اینجا ختم نمیشود، و خدامراد زارعی که بیش از 2500 درخت آن یکشبه با تلنباری از چوب تبدیل شد، جدیدترین قربانی این اتفاق است. خودش درباره این حادثه به «آرمان ملی» میگوید:«یازدهم فروردینماه امسال بود که بههمراه خانوادهام به سنندج رفتم. یک روز بعد که به روستا بازگشتیم، دیدیم که شبانه عدهای به باغ ما آمدهاند و درختان را با تبر و خطوط انتقال آب را با شمشیر قطع کردهاند.»
مشاهده نابودی آنچه که سالها این فرد باغدار برای آن زحمت کشیده، منجر به شوک برای او و خانوادهاش شده است، طبق نظر کارشناس دادگستری، 500 میلیون تومان تا یک میلیارد تومان خسارت به درختان برآورد شده، همچنین آنها به استخر نیز رحم نکرده و آن را تخریب کردند. آنطور که برآورد شده، در کل 2678 درخت نابود شده است و دو هکتار از لولهکشی آبرسانی را با شمشیر و تبر قطعه قطعه کردهاند. حال این باغدار سنندجی، یک خواسته از مسئولان استان و کشور دارد و امیدوار است که هرچه زودتر، مسببان این اتفاق شناسایی شوند، تا بداند چه کسی و چه نیتی، ثمره سالها زحمت او و فرزندانش را نابود کرده است.
زارعی در ادامه صحبتهایش میافزاید: «من چهار نفر را به دادگاه معرفی کردم. یکی از آنها یک هفته قبل از این اتفاق، درب ورودی باغم را شکسته بودند وارد باغ شده بودند، برخی شهادت دادهاند و گفته بود که این زمین متعلق به اجداد پدری من است و جهادکشاورزی اشتباه کرده که این زمین را به شما داده است. در حالیکه این زمین در ابتدا کوه بود و بولدوزر حدود ۲۰۰۰ ساعت روی آن کار کرد تا توانستم آن را برای کاشت درخت آماده کنم. سال ۹۱ تازه درختکاری آن را شروع کردم و از آنجا که نزدیک به ۴ سال هم قدرت خرید لوله برای آبیاری را نداشتم، با دست به درختان آب میدادم تا اینکه در سال ۹۳ با فروش خانهام و کمک ۱۸ میلیون تومانی جهاد کشاورزی توانستم کار آبیاری قطرهای زمین را کامل کنم.»
انتخابات که تمام شد کسی جوابمان را نمیدهد
وی به بدقولی مسئولان استان اشارهای دارد و میافزاید: «آنها قول دادهاند در اسرع وقت باعث و بانی این کار را پیدا می کنیم. وزیر جهاد کشاورزی آمد و جلوی دوربین گفت که خسارت این باغدار باید بهطور کامل پرداخت شود. اما متاسفانه بهجز دفتر نماینده ولی فقیه استان، که وقتی به او مراجعه میکنیم، پیگیری میکند، هیچ کسی ما را به اتاقش راه نمیدهد.
همچنین برخی دیگر از مسئولان نزدیک به دو ماه است که به من اجازه ملاقات نمیدهند و میگویند کار شما، از ما گذشته و امروز در دست نیروی انتظامی است.در کلانتری هم به من میگویند: شما حق ندارید به اینجا بیاید و اگر افراد را دستگیر کردیم خبر میدهیم. با وجود اینکه چندی پیش عدهای بازداشت شدند، اما به من گفتند که کسی بازداشت نشده است.»
پول هیچ کشوری را قبول نکردم
اتفاقی که سبب شد، حادثهای که برای زارعی رخ بدهد، رسانهای شود، مربوط به ابتدای اردیبهشت امسال بود، که در کلیپ چند دقیقهای منتشر شده از این اتفاق خدامراد زارعی، به عنوان صاحب زمین با گریه از مرگ درختانش میگوید و در این مصیبت بر خود میپیچد، صحنه تلخی که باعث میشود از جای جای کشور برای کمک با او تماس بگیرند، اما او میگوید هیچکدام از این کمکها را قبول نکرده و تنها خواستهاش پیدا شدن مقصران این اتفاق شوم است.
زارعی به اتفاق مشابهی در سال 99 نیز اشاره میکند که حدود 100 درخت را در یکی از باغهای منطقه به صورت شبانه بریده بودند. او خاطرنشان میکند که «من دوبار جانباز شدهام، یکبار در زمان جنگ و بار دیگر برای امر به معروف، چند ماه پیش از هشت کشور با من تماس گرفتند و گفتند برای آباد کردن باغ شما، پول میفرستیم، ولی گفتم اگر میخواهید کمک کنید پول را برای مردم سنندج واکسن بخرید و بفرستید.
از آلمان، نروژ، سوئد و برزیل برای کمک با من تماس گرفته شد من برای حفظ آبروی شهر و کشورم یک ریال از یک نفر قبول نکرده. رهبر انقلاب، اعلام کرده هر درختی حکم یک انسان را دارد. چرا تا به حال باعث و بانی قطع درختان من پیدا نشده است؟ قاتلان تمامی قتلهای انسانی پیدا میشوند، ولی نمیتوانند عاملین این کار را پیدا کنند؟»
New Title