قانونگذاری ملی میتواند با تصویب مقرراتی علیه تخلفات از حقوق کودکان به منع بهره کشی اقتصادی از کودکان کمک بسزایی کند.
کارکودک از جمله مصادیق قدیمی نقض حقوق بشر است که واقعیات دردناک زندگی این افراد بیپناه موجب شد تا از دهه آخر قرن پیشین، حقوق کودک و سپس کار وی، مورد توجه جامعه بین المللی قرار گیرد. کار کودک پدیدهای است که در جهان امروز به هیچ عنوان قابل پذیرش نمیباشد به این دلیل که کار کودک، کودکان را از دوران کودکی خود از جایگاه انسانی آنها محروم میسازد و برای رشد فیزیکی و روانی آنها زیانآور است. امروزه یکی از مسایل مهمی که قانون گذاران، حقوقدانان، روانشناسان و جامعهشناسان بین المللی و داخلی را مورد توجه خود قرار داده است کودکان کار و معضلات ناشی از کار کودک میباشد. زیرا کودکان امید و سرمایه ملی فردای جامعه خود هستند و چشم امید آینده یک جامعه به کودکان میباشد. کودک به عنوان یک انسان دارای حقوق اساسی و مشترک با سایر انسانها است. حقوقی که از آنها به عنوان حقوق بشر یاد میشود.
تاریخچه روز جهانی مقابله با کار کودک
سازمان بینالمللی کار، از سال ۲۰۰۲ میلادی بر گستره جهانی کار کودک و اقدامات و تلاشهای مورد نیاز برای محو آن تمرکز کرد. بر همین اساس روز ۱۲ ژوئن یا ۲۲ خرداد ماه از همان سال به عنوان روز جهانی مقابله با کار کودک اعلام شد که مستلزم همکاری دولتها، کارفرمایان و سازمانهای کار، جامعه مدنی و میلیونها انسان از سراسر جهان است تا بتوان اقدام مؤثری را برای کمک به کارگران کودک انتظار داشت.
در جهان، تعداد زیادی از کودکان در مشاغل خانگی بدون مزد یا با مزد در خانه فرد ثالث یا کارفرما مشغول هستند. این کودکان نسبت به استثمار بسیار آسیبپذیر هستند. کار آنها اغلب از نگاه جامعه مخفی است، احتمال دارد این کودکان منزوی شوند و آنها در موارد بسیاری جدا از خانه و خانواده خود به سر میبرند. موارد اذیت و آزار کودکان در کار خانگی واقعیت تلخی است که متأسفانه رواج فراوان دارد.
کار کودک چگونه تعریف میشود؟
به طور کلی تعریف عموماً پذیرفته شدهای از کار کودک وجود ندارد. تعاریف متنوعی از این واژه توسط سازمانهای بین المللی، سازمانهای غیردولتی، اتحادیههای کارگری و غیره استفاده میگردد و اغلب مشخص نمیگردد چه تعریفی از این واژه به کار برده میشود. هرچند، به طور معمول واژه «کار کودک» زمانی به کار برده میشود که منظور بهرهکشی از آنها باشد. چنین دیدگاهی از آن جهت مطرح است که کودکان برای کار کردن بسیار کوچک هستند و یا کاری به آنها واگذار میشود که شرایط نامطلوب و خطرناکی را برای آنها به همراه دارد. کودک کار به کودکی اطلاق میشود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته میشود. کودکان کار معمولاً در معرض آسیبهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمیشود. همچنین خطرات زیادی آنها را تهدید میکند.
عوامل تاثیرگذار بر کار کودکان چیست؟
موضوع کودکان کار نسبتا پیچیدهای است و عوامل گوناگونی در آن اثرگذار هستند. برخی از این عوامل عبارتند از:
۱-ساختار خانواده؛ ۲-فقر؛ ۳- تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ و … که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر میشود: ۴- هزینه تحصیل و نظام آموزشی نادرست و ناکارآمد.
اقدامات سازمان بینالمللی کار در زمینه مقابله با کار کودک چه بوده؟
اقدام سازمان بینالمللی کار در مورد مقابله با کار کودک طی چهار دهه اخیر گسترش زیادی داشته و پیشرفتهای مهمی از زمان انتشار اولین گزارش جهانی درباره این موضوع حاصل شده است. با این وجود چالش اصلی سازمان بینالمللی کار، نحوه تعامل با نظامهای ملی و حمایت از آنها برای مقابله با کار کودک و محو قطعی آن در جهان است. برخی از مهمترین اقدامات سازمان بینالمللی کار در زمینه مقابله با کار کودک عبارتند از:
۱-تلاش برای تصویب جهانی کنوانسیونهای این سازمان در زمینه کار کودک.
۲-تضمین تمرکز جدید بر راهبردها و برنامههای ملی برای ارتقای رویکردی جامع در زمینه اصول و حقوق مبنایی کار.
۳-توسعه زمینههای مبارزه با عوامل ریشهای کار کودک.
۴-تثبیت حداقل سن پذیرش برای استخدام و تعیین سن آموزش اجباری.
۵-توسعه امنیت و سلامت محیط کار برای همه کارگران، با لحاظ اقدامات حفاظتی ویژه برای کودکان در سنین میان حداقل سن استخدام و سن ۱۸ سال و ارائه فهرست جامعی از کارهای خطرناک کودکان.
۶-ارتقا و توسعه عملکرد نهادها و مکانیزمهای نظارتی مانند دادگاهها، ادارات پلیس و غیره بر اعمال مؤثر حقوق مبنایی در محیط کار از جمله حمایت علیه کار کودک.
۷-توسعه مستمر مشارکت راهبردی و فعال در سطوح بینالمللی، ملی و محلی و ارتقای جنبش جهانی علیه کار کودک.
۸-توسعه و انتقال رویههای مطلوب که واجد نتایج پایدار بودهاند.
پدیدهای جدیدی در عصر حاضر؛ کار کودکان فضای مجازی
بشر اکنون در عصری زندگی میکند که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آنها در تمام ابعاد زندگی، جامعهی بشری را با تغییراتی بیسابقه مواجه کرده است. پیشرفت فناوری در فضای مجازی، از جهات مختلف موجبات تسهیل تبادل اطلاعات و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خصوصاً در عرصه بینالمللی گردیده است. روند جهانیشدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و بهخصوص خانوادههای با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیبهای نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم.
کودک کار مجازی نمونه بارز جامعهای باوجود گسلهای اجتماعی متعدد است، جامعهای که در آن عنصریترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرارگرفتهاند، جامعهای که از وضعیت اجتماعی و عدالت اجتماعی حال حاضر راضی نیست و به دنبال راه فراری از این وضعیت است، جامعهای که ناامیدی اجتماعی بهقدری در آن بالا رفته که تنها راه برونرفت از مشکلات را فرزندان بالأخص کودکان خود میدانند. با وجود این سوءاستفاده و بهره برداری نامناسب از این تکنولوژیهای مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجارهای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروهها از جمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروههای آسیب پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیبهای جسمی و روانی قرار دارند.
تعهد حقوقی و سیاسی ملی میتواند یکی از مهمترین کلیدهای حذف موثر کار کودکان باشد. در نبود تعهد حقوقی و سیاسی جدی از سوی دولت ها، تلاشهای دیگر شرکا در مبارزه علیه کار کودک عملاً تاثیر چندانی نخواهد داشت. بنابراین، دولتها متعهد به قانون گذاری، اجرای قوانین و نظارت بر اجرای قوانین میباشند.
در وهله نخست، نقش دولتها این است که تصویر کاملی از وضعیت و میزان کار کودک در کشور بدست آورند که همکاری با ارکان دولتی عملاً تحقیق و پژوهش در زمینه کار کودکان و گزارش بخشهایی که کار کودکان در آنها بسیار شایع میباشد، دستیابی به تصویر روشنی از کار کودکان را میسر میسازد. قانونگذاری ملی یک عنصر کلیدی در مبارزه علیه کار کودک است، به این دلیل که اصول، اهداف و اولویتها را برای سیاستگذاری ملی مشخص میسازد و حقوق قانونی و مسئولیتها را تعیین میکند. قانونگذاری ملی میتواند با تصویب مقرراتی علیه تخلفات از حقوق کودکان به منع بهره کشی اقتصادی از کودکان کمک بسزایی کند. زمانی که یک دولت میخواهد اقدامات قانونی را علیه کار کودکان اتخاذ کند، اولین گام بررسی قوانین موجود است. این بررسی نه تنها باید قوانین مربوط به کار بلکه قوانین جزایی، نظامی و قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودکان را دربرگیرد. تصویب معاهدات و کنوانسیونهای بین المللی مرتبط با کار کودک یکی از مهمترین مسئولیتهای دولتها در راستای قانونگذاری و مبارزه با کار کودک میباشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر