این لمپن چاقوکش به مدد معجزهی «انقلاب اسلامی» در مردادماه ۱۳۶۰ به ریاست یکی از بزرگترین زندانهای جمهوری اسلامی رسید و در این راه همسر و برادرش نیز او را همراهی میکردند.
حاج داوود رحمانی به اقتضای زندگی در محلهای که نگرشهای دینی به طور سنتی در آن جریان داشت و بعدها یکی از پایگاههای رژیم و باندهای جنایتکار آن شد، جذب تبلیغات حکومتی شد و به سیاست و مذهب روی آورد.
او به لحاظ خاستگاه فکری و پایگاه طبقاتی به طیف لمپنهای دادستانی بیشتر نزدیک بود تا به مؤتلفه و متدینین سنتی رژیم.
خودش نیز به این حقیقت اذعان داشت و همواره تأکید میکرد که «انقلاب اسلامی» او را از ورطهی نابودی نجات داده و به راه رستگاری کشانده است و از این بابت وامدار «انقلاب» و «اسلام» است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر