درباره من

عکس من
فعال مذهبی/ فعال سیاسی / فعال حقوق بشر / فعال حقوق کودکان ونوجوانان /فعال حقوق زنان / فعال حقوق ادیان/ فعال حقوق زندانیان /

۱۳۹۹ مرداد ۱۳, دوشنبه

نامه حمزه درویش در پانزدهمین روز اعتصاب غذا از زندان لاکان رشت


زندانی اهل سنت حمزه درویش در پانزدهمین روز اعتصاب غذا در زندان لاکان رشت اقدام به نوشتن یک نامه سرگشاده کرده است.

نامه حمزه درویش در پانزدهمین روز اعتصاب غذا از زندان لاکان رشت











زندانی اهل سنت حمزه درویش که روز ۲۳ اردیبهشت ماه ۹۹ به اجبار از زندان رجایی‌شهر، به زندان لاکان رشت منتقل شد در اعتصاب غذا بسر می برد. این زندانی بارها در رابطه با امنیت جانی خود در زندان زندان لاکان، هشدار داده است.

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، ۱۳مرداد۹۹، حمزه درویش از روز ۳۰ تیرماه ۹۹ با خواسته انتقال به زندان رجایی شهر اقدام به اعتصاب غذا کرده است. وی در پانزدهمین روز اعتصاب غذای خود طی نامه ای فشارهای وارده بر خود و علت اعتصاب غذایش را شرح داده است.

این زندانی عقیدتی – سیاسی پس از انتقال به زندان لاکان مورد تهدید و فشار قرار گرفته و پس از اعتصاب غذا از هرگونه رسیدگی پزشکی و حتی چک علائم حیاتی محروم بوده است.

متن نامه حمزه درویش از زندان لاکان رشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم- من زندانی سیاسی اهل سنت حمزه درویش، ۲۷ ساله هستم.

در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ مرا با زور از زندان رجایی شهر به بازداشتگاه اطلاعات رشت، مقر شهدای گمنام انتقال دادند. طبق معمول مرا تهدید کردند که دست از کارهایت بردار، فعالیت و اطلاع‌رسانی نکن و این که مبادا اسرار برنامه هایی که قبلا از تو خواسته بودیم در سطح تالش انجام بدهی را رسانه‌ای کنی. به من گفتند: در این وضعیت کرونا کشتن تو برای ما کاری ندارد. تو را می کشیم و می گوییم که کرونا تو را کشته است.

قبل از کرونا نیز بارها مرا تهدید کرده بودند که تو را بالاخره به زندان لاکان منتقل می‌کنیم و در آنجا می دانیم با تو چه کنیم.

بعد از چند ساعت بازجویی و تهدید مرا به انفرادی زندان لاکان انتقال دادند. حدود ۷۵ روز در انفرادی بودم. در این مدت تحت انواع فشارهای روحی و روانی قرار گرفتم تا برخی از خواسته های خودشان را به من تلقین‌کنند.

یکی از خواسته هایشان این بود که در مقابل اداره اطلاعات رشت کوتاه بیایم، وارد بازی کثیف آنها بشوم و با آنها همکاری کنم. خواسته دیگرشان هم این بود که درخواست انتقال به سالن بنویسم و با مسئولیت خودم مرا به بند ۸ انتقال بدهند.

بند ۸ زندان لاکان رشت معروف به بند قتلی هاست. حدود ۲۷۰ نفر زندانی دارد که نزدیک به ۲۰۰ نفر محکوم به اعدام و قصاص بوده و حدود ۷۰ نفر نیز به جرم مشارکت در قتل، آدم ربایی و سرقت مسلحانه محبوس هستند. در زندان لاکان محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی وجود ندارد. اتهام من مربوط به زندان لاکان نیست. من در این زندان نه از دست اداره اطلاعات رشت و نه از دست زندانیان امنیت جانی دارم. طبق قانون تفکیک جرائم اتهام من به زندان رجایی شهر مربوط می شود و باید مرا به زندان رجایی شهر برگردانند.

با وجود نامه نگاری و پیگیری هایی که خود و خانواده ام کردیم، هیچ شخص، نهاد و ارگانی تا امروز پاسخگو نبوده است. همه نهادها و ارگان ها به خانواده ام گفته اند به ما ربطی ندارد یا از این موضوع اطلاعی نداریم.

از همین رو من از تاریخ ۳۰ تیر ۹۹ در انفرادی زندان لاکان اعتصاب غذا کردم. علت اعتصاب غذایم اینست که در این زندان امنیت جانی ندارم. خواسته من انتقال به زندان رجایی شهر است.

در ششمین روز اعتصاب غذا، روز ۴ مرداد ۹۹، مرا به زور از انفرادی زندان لاکان به بند ۸ سالن متهمان به قتل منتقل کردند. امروز ۱۳ مرداد ۹۹ در پانزدهمین روز اعتصاب غذا هستم.

هنوز هیچکس به من جواب نداده است. حتی برای گرفتن علائم حیاتی مرا به بهداری زندان نمی برند. اگر برای من اتفاقی بیفتد، چه در اعتصاب غذا باشم یا نباشم، مسئولیت با اداره اطلاعات رشت و دادستان گیلان مهدی فلاح میری و محمد برائه رئیس شعبه ۱ دادسرای مقدس تهران است.

نکته ای که می‌خواهم تاکید کنم این است که اگر به اندازه یک هزارم درصد احتمال می دادم که شاید در این رژیم شخص عادلی پیدا شود و جلوی این ظلمها را بگیرد، جلوی ظلم به من و خانواده را بگیرد، همان یک هزارم درصد را نیز سخت در اشتباه بودم. در این سه ماه اخیر به لطف اداره اطلاعات رشت به یک نتیجه قطعی و صددرصدی رسیدم که رژیم ولایت فقیه هم ظالم است و هم جانی. قاتل، آدمکش و جانی است. یک حکومت دیکتاتوری مطلق است که هرگز ارزشی برای مردم کشور خودش قائل نیست برای همین مشروعیت خود را در بین مردم ایران از دست داده است.

تنها چیزی که می توانم بگویم این است که خداوند هر چه زودتر این حکومت را هرچه بیشتر رسوا و از جهان محو و نابود کند.

حمزه درویش
زندان لاکان رشت
۱۳ مرداد ۱۳۹۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر