درباره من

عکس من
فعال مذهبی/ فعال سیاسی / فعال حقوق بشر / فعال حقوق کودکان ونوجوانان /فعال حقوق زنان / فعال حقوق ادیان/ فعال حقوق زندانیان /

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۰, شنبه

فرزندکشی در تهران/ پدر خشمگین پسرش را با چاقو کشت

فرزندکشی در تهران/ پدر خشمگین پسرش را با چاقو کشت

مرد میانسال که به خاطر اختلاف با پسر جوانش او را به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

رسیدگی به این پرونده از آذر سال 98 با کشف جسد پسر جوانی در منطقه پردیس رودهن آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و در تحقیقات اولیه مشخص شد که مقتول از ناحیه گردن با چاقو مجروح شده و بر اثر شدت جراحت وارده فوت کرده است. در ادامه جسد مقتول به دستور قاضی کشیک به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کار قرار دادند.

در نخستین گام مأموران با شناسایی هویت مقتول که محسن نام داشت به سراغ خانواده‌اش در منطقه شرق تهران رفتند اما آنها عنوان کردند از چند روز قبل پسرشان به مسافرت رفته و از او خبری نداشتند. با این حال مأموران که به حرف‌های ضد‌ونقیض پدر خانواده مشکوک شده بودند او را زیر نظر گرفتند و با ردیابی تلفن همراه او متوجه شدند که در زمان وقوع قتل، وی در همان منطقه کشف جسد حضور داشته است؛ ضمن اینکه در تحقیقات بیشتر، پیدا شدن آثار خون روی یکی از لباس‌های پدر مقتول، کارآگاهان را به کشف راز این جنایت نزدیک‌تر کرد.

به این ترتیب پدر مقتول دوباره احضار شد و وقتی دربرابر مستندات و شواهد قرار گرفت درنهایت لب به اعتراف گشود و گفت: از مدت‌ها قبل بر سر مسائل مختلف با پسرم اختلاف داشتم. او کارهایی می‌کرد که آبروی خودش و خانواده را به خطر می‌انداخت. روز حادثه برای صحبت و حل این اختلافات با پسرم سوار ماشین شدیم و به سمت رودهن حرکت کردیم. یک ساعتی با او صحبت کردم اما زیر بار نمی‌رفت و حرف‌هایش را تکرار می‌کرد تا اینکه بین راه پیاده شدیم و به رستورانی رفتیم و با هم ناهار خوردیم.

وی افزود: پس از آن دوباره سوار ماشین شدیم اما بازهم بحث‌مان شروع شد. هر چقدر تلاش کردم تا او را مجاب کنم که اشتباه می‌کند و مسیر زندگی‌اش را درست کند توجهی نمی‌کرد تا اینکه در محدوده پردیس، محسن شروع به داد‌ و بیداد کرد و به نشانه اعتراض از ماشین پیاده شد و من هم برای ادب کردن و ترساندنش چاقویی را برداشتم و به سمتش رفتم که محسن به جای اینکه بترسد شروع به پرخاشگری کرد و من هم که عصبانی شده بودم در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربه‌ای به او زدم که به گردنش خورد و پسرم روی زمین افتاد.

متهم در حالی که سرش را به پایین انداخته بود، گفت: تا به خودم آمدم، دیدم محسن از شدت خونریزی جان باخته و من هم از ترسم بلافاصله سوار خودروام شدم و فرار کردم و در وسط راه چاقو را از پنجره به بیرون پرتاب کردم و به خانه برگشتم.

بعد از اعترافات پدر مقتول، وی به همراه مأموران به محل جنایت رفت و بازسازی صحنه انجام شد.

پس از اعترافات متهم، بازسازی صحنه و نظریه پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات پرونده، متهم با کیفرخواست قتل عمد به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح روز گذشته در برابر قضات از خودش دفاع کرد.

در ابتدای این جلسه مادر مقتول به‌عنوان ولی‌ دم از مجازات شوهرش صرفه‌نظر کرد و گفت: من شکایتی از شوهرم ندارم. در ادامه متهم که با قید وثیقه آزاد بود، به جایگاه رفت و گفت: هیچ پدری راضی به مرگ پسرش نیست. آن روز به واقع قصدی برای کشتن پسرم نداشتم و فقط می‌خواستم او را ادب کنم. فکر می‌کردم محسن با دیدن چاقو و عصبانیت من کوتاه می‌آید و می‌ترسد اما وقتی به سمتش رفتم او عصبانی‌تر شد و یک مشت به صورتم کوبید و کاری کرد که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم.

وی در ادامه افزود: حالا، هم پسرم را از دست داده‌ام و هم جلوی همسرم سرافکنده و بشدت هم پشیمانم. من در این مدت سه بار خودکشی کردم اما زنده ماندم حالا از قضات می‌خواهم تا در صدور حکم شرایط من را در نظر داشته باشند که عمدی در کارم نبود.

با پایان اظهارات متهم و وکیلش قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۹, جمعه

شهرستان باروق؛ مردی به اتهام قتل ۴ تن از جمله همسر و دخترش بازداشت شد

شهرستان باروق؛ مردی به اتهام قتل ۴ تن از جمله همسر و دخترش بازداشت شد

 

خبرگزاری هرانا – مردی در شهرستان باروق واقع در استان آذربایجان غربی به اتهام قتل همسر، کودک ۱۱ ساله خود و مادر همسرش بازداشت شد. وی همچنین متهم است زنی که در همسایگی آن ها زندگی می کرده است را به قتل رسانده و پسر وی را نیز با ضربات چاقو به شدت مجروح کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، مردی در شهرستان باروق واقع در استان آذربایجان غربی که متهم است همسر، کودک ۱۱ ساله خود و مادر همسرش را به قتل رسانده است، بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، این فرد متهم است که همسر، کودک ۱۱ ساله خود و مادر همسرش (خانواده قهوه چیان) و زن دیگری به نام مهناز ابراهیمی که در همسایگی این خانواده زندگی می کرده را به قتل رسانده است. وی همچنین متهم است پسر خانم ابراهیمی را با ضربات چاقو به شدت مجروح کرده است.

پسر خانواده قهوه چیان با بیان اینکه این سه زن مادر، خواهر و خواهرزاده او بودند در این خصوص اظهار داشت: “ساعت حدود ۷ صبح بود که سر و صدای زیادی در محله شنیدم و متوجه شدم خانه همسایه مان شلوغ است. اهالی محل می گفتند یکی از بستگان آنها، به خانه شان رفته و به مهناز و پسر نوجوانش چاقو زده است. چند دقیقه ای آنجا بودم و سر‌کارم رفتم”.

وی ادامه داد: “ساعتی بعد عروس خواهرم تماس گرفت و گفت در خانه مادرم اتفاق بدی افتاده است. سریع خودم را به خانه رساندم و دیدم مادرم به نام خورشید ایمان زاده، خواهرم به نام ملک تاج قهوه چیان و دختر ۱۱ ساله خواهرم به نام ستایش قهوه چیان؛ با ضربات قمه کشته شده اند”.

یکی از همسایگان نیز در این خصوص گفت: “متهم به شیشه اعتیاد دارد. شنیده ایم که شب قبل از حادثه به همسرش حمله کرده و به همین دلیل همسر وی از ترس به خانه مهناز ابراهیمی رفته بود. صبح روز بعد از آن متهم در پی همسر خود به خانه مهناز رفته و به او و پسرش با قمه ضرباتی وارد کرده بود.بعد با همان حالت خشم، بی دلیل وارد خانه همسایه مهناز یعنی خانه خانواده قهوه چیان شد و در حالیکه در خواب بودند، آنها را هم با قمه از پا در آورد”.

این متهم که ۴۰ سال دارد ساعاتی پس از وقوع حادثه بازداشت شد و رسیدگی به پرونده وی در مراجع قضائی آغاز شده است.

 

 

 

بسته خبری حوادث ایمنا؛ از قتل دختر ۱۲ ساله به دست پدر تا قتل با وینچستر شورشی در ماهشهر

بسته خبری حوادث ایمنا؛ از قتل دختر ۱۲ ساله به دست پدر تا قتل با وینچستر شورشی در ماهشهر

قتل دختر ۱۲ ساله به دست پدر، نجات داماد قاتل از چوبه دار پس از ۱۶ سال، دستگیری سارق حرفه‌ای مترو، سرقت در اصفهان و دستگیری در تهران، قتل با وینچستر شورشی در ماهشهر، ناپدید شدن یک دختر در جنگل‌های عباس‌آباد، کشف یک هزار و ۴۰۰ کیلوگرم موادمخدر در اصفهان را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، یک دختر ۱۲ ساله در جیرفت با شلیک گلوله پدر خود به قتل رسیده است. این دختر نوجوان که نازنین فاطمه رئیسی نام دارد، ۱۱ بهمن سال گذشته در روستای حاج آباد جیرفت به قتل رسید. پدر نازنین فاطمه پس از به قتل رساندن دختر خود متواری شد اما خیلی زود به دام مأموران پلیس افتاد. به گفته مادر نازنین فاطمه، اختلافات او با همسرش به قتل دختر آنها انجامیده است و پرونده‌ی قتل این دختر نوجوان از سوی مقامات قضائی در دست بررسی است.

مادر این دختر ۱۲ درخصوص جزئیات حادثه اظهار کرد: حدود ۲۰ سال است که با پدر نازنین فاطمه ازدواج کرده‌ام و در این مدت بارها من را کتک زد. حتی یک بار خانه را نیز به آتش کشید. همسرم سوابق کیفری متعدد دارد و بار آخر با قید وثیقه آزاد شد. او در روستایی دیگر زنی را به عقد موقت خود در آورده بود و همین رفتارها و بداخلاقی‌های او باعث می‌شد که هیچ وقت زندگی آرامی نداشته باشیم.

وقتی زندگی او با آن خانم در روستای دیگر شروع شد گاهی یک ماه یک بار هم به ما سر نمی‌زد. بار آخر که به خانه آمد با من بحث کرد، روی من اسلحه کشید و مرا تهدید کرد. نازنین فاطمه خیلی ترسید و پلیس را خبر کرد و بعد از آن همسرم بارها دخترم را تهدید به قتل کرد اما من با اینکه بارها از او کتک خورده بودم، باور نمی‌کردم که او سر دختر خود چنین بلایی بیاورد.

من در مزرعه پیاز کارگری می‌کردم و آن شب تازه از سر کار آمده بودم و وقتی می‌خواستم در خانه را ببندم اما شوهرم در را هل داد و وارد خانه شد. من و دو پسر ۱۱ و شش ساله‌ام از ترس از خانه فرار کردیم چون شوهرم اسلحه همراه داشت و فکر می‌کردم می‌خواهد من را بکشد. من در کوچه می‌دویدم و فریاد می‌زدم که ناگهان صدای شلیک آمد و بعد از آن شوهرم از خانه فرار کرد. نازنین فاطمه جلوی تلویزیون خوابش برده بود و شوهرم در همان حال به دخترم شلیک کرده و پا به فرار گذاشته بود.

فکر شوهرم مسموم بود. از زمانی که نازنین فاطمه کمی بزرگ شد به او خیلی سخت می‌گرفت و می‌گفت اصلاً نباید از خانه بیرون بروی. او حتی قبلاً به خاطر طرز فکر خود، به خواهر خود نیز چاقو زده بود. من به خاطر بدرفتاری‌های شوهرم بارها تصمیم به طلاق گرفتم اما هر بار به خانه پدر و مادرم می‌رفتم آنها می‌گفتند به خانه خود برگرد چون از شوهرم می‌ترسیدند.

می‌گفتند همسرت شر به پا می‌کند و خواهر و برادرهایت را می‌کشد. شوهرم بارها من را به شدت کتک زد اما من هیچ وقت نتوانستم از او شکایت قانونی کنم. حالا که فرزندم را از من گرفته و چنین جنایتی رقم زده، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم و به مسئولین قوه قضائیه التماس می‌کنم که نگذارید خون دخترم پایمال شود. شوهر من یک فرد خلافکار، شرور و سابقه‌دار است. او ما را تهدید کرده و گفته اگر آزاد شود از ما هم انتقام می‌گیرد.

مادر نازنین فاطمه خطاب به رئیس قوه قضائیه درخواست کرد توجه ویژه‌ای به پرونده دخترش داشته باشند.

نجات داماد قاتل از چوبه دار پس از ۱۶ سال
مردی که ۱۶ سال قبل در جریان درگیری با پدرزن خود، او را به قتل رسانده بود با اعلام گذشت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد. این مرد که از مهاجران افغان است و در ایرانشهر زندگی می‌کرد، سال ۸۵ درحالی‌که با پدر همسر خود دچار اختلاف شده بود او را به قتل رساند. او همان زمان دستگیر شد و پس از محاکمه از سوی قضات دادگاه به قصاص محکوم شد.

اولیای دم می‌گفتند حاضر به بخشیدن قاتل نیستند و هرطور که شده او باید قصاص شود. در شرایطی که اصرار اولیای‌دم برای اجرای حکم ادامه داشت، حکم دادگاه در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورد و برای اجرا آماده شد. با وجود این روند اجرای حکم برای چند سال طول کشید.

از چندی قبل دوباره روند اجرای حکم به جریان افتاد و بعد از گذشت ۱۶ سال شمارش معکوس برای قصاص قاتل آغاز شد. در این شرایط بود که بزرگان منطقه از یک سو و مسئولان زندان و شورای حل اختلاف از سوی دیگر برای بخشش قاتل پادرمیانی کردند تا او از چوبه دار نجات پیدا کند. هرچند اولیای دم راضی به گذشت نبودند اما وقتی پافشاری و اصرار بزرگان منطقه را دیدند راضی به بخشش شدند تا قاتل بعد از ۱۶ سال از قصاص نجات پیدا کند.

اکبر نوروزی عضو اصلی شعبه چهار شورای حل اختلاف ایرانشهر اظهار کرد: قاتل بیش از ۱۶ سال را در زندان گذرانده است و حکم قصاص او صادر و قطعی شده بود که با رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد و پس از انجام مراحل قانونی از زندان آزاد خواهد شد.

دستگیری سارق حرفه‌ای مترو
فروردین ماه امسال، با شکایت چند مالباخته مبنی بر سرقت تلفن همراه در غرفه‌های متروی تهران موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت. تحقیقات اولیه مأموران پلیس نشان داد، سارق پس از حضور در فروشگاه‌های متروی پایتخت با جیب‌بری، تلفن‌های همراه مردم را سرقت کرده و از محل وقوع جرم متواری شده است.

مأموران پلیس که متوجه شدند غرفه‌ها مجهز به دوربین‌های مداربسته هستند به بازبینی فیلم آنها پرداخته چهره سارق حرفه‌ای را شناسایی کردند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه بیست‌وهفتم فروردین‌ماه، مأموران کلانتری ۱۳۳ شهر زیبا در حال گشت‌زنی بودند که به یک مرد مشکوک شدند و با بازداشت وی تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

تیم پلیسی در بازرسی بدنی از مرد جوان چند تلفن همراه کشف کردند و وقتی مأموران پلیس درباره تلفن‌های همراه از متهم سوال کردند او جواب قانع‌کننده‌ای نداشت و معلوم بود موضوعی را پنهان می‌کند. این در حالی بود که به‌نظر می‌رسید تلفن‌های همراه به سرقت رفته است.

بدین ترتیب مرد جوان به‌اتهام سرقت تلفن‌های همراه دستگیر و برای تحقیقات بیشتر به اداره پلیس منتقل شد. متهم که در بازجویی‌ها منکر جرم خود بود، پس از ارائه شواهد و مدارک موجود صراحتاً به جرم خود مبنی بر سرقت تلفن‌های همراه در ایستگاه صادقیه، ارم سبز و شهید نواب صفوی اعتراف کرد. این متهم پس از اعترافات خود برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

سرقت در اصفهان و دستگیری در تهران
مأموران کلانتری ۱۷۹ خلیج فارس در حال گشت‌زنی بودند که به یک موتورسیکلت با دو سرنشین مشکوک شدند و پس از توقف موتورسیکلت با اقدامات اطلاعاتی متوجه شدند وسیله نقلیه سرقتی است. مأموران کلانتری پس از دریافت این اطلاعات متهمان را دستگیر و برای بازجویی‌های به اداره پلیس منتقل کردند و در بررسی مشخص شد موتورسیکلت مذکور از اصفهان سرقت شده است.

مأموران پلیس در بازرسی از سارقان موفق به کشف یک قبضه قمه شدند و سارقان در بازجویی‌های فنی صراحتاً به جرم سرقت موتورسیکلت از اصفهان اعتراف کردند. متهمان پس از اعترافاتشان جهت سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شدند.

قتل با وینچستر شورشی در ماهشهر
سهراب حسین نژاد رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان اظهار کرد: در پی وقوع سرقت مسلحانه موتورسیکلت منجر به قتل بسیجی علیرضا دریس در بندر امام خمینی (ره) شهرستان ماهشهر، شناسایی و دستگیری سارقان به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی آن فرماندهی قرار گرفت.

وی افزود: در این راستا با تلاش و کار شبانه‌روزی و همچنین اقدامات فنی صورت گرفته توسط کارآگاهان زبده پلیس آگاهی شهرستان، در نهایت محل اختفا اعضای باند پنج نفره سارقان را شناسایی و با هماهنگی مقام قضائی طی چند عملیات غافلگیرانه و ضربتی دستگیر کردند.

رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان تصریح کرد: مأموران پلیس در بازرسی از مخفیگاه متهمان تعداد یک قبضه سلاح شورشی وینچستر به کار رفته در سرقت مسلحانه منجر به قتل و چند دستگاه موتورسیکلت که در سرقت‌ها از آنها استفاده می‌کردند کشف شدند.

وی با بیان اینکه متهمان در تحقیقات پلیس صراحتاً به سرقت مسلحانه که منجر به قتل بسیجی علیرضا دریس در بندر امام خمینی (ره) شد اعتراف کردند، خاطرنشان کرد: متهمان پس از تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضائی داده شدند. امنیت مردم خط قرمز پلیس است و با فرد و یا افرادی که قصد خدشه‌دار کردن آن را داشته باشند، با اقتدار برخورد خواهد کرد.

قابل ذکر است اسفندماه سال گذشته در پی سرقت یک موتور سیکلت از مقابل پایگاه مقاومت بسیج در شهرک مقداد، علیرضا دریس از بسیجیان این پایگاه به تعقیب سارقان پرداخت که توسط سارقان مسلح هدف گلوله جنگی قرار گرفت.

ناپدید شدن یک دختر در جنگل‌های عباس‌آباد
دختری ۲۵ ساله بومی که از روز دوشنبه بیست‌ودوم فروردین به تنهایی برای پیاده‌روی به جنگل «یالبندسرا» در بخش کلارآباد شهرستان عباس‌آباد رفته بود و دوربین جنگلبانی ورود او را به این منطقه جنگلی ثبت کرده بود، کماکان پیدا نشده است.

کردگار محمودی‌فر سرپرست جمعیت هلال احمر عباس‌آباد اظهار کرد: ساعت ۲۲ شب مفقود شدن دختر ۲۵ ساله بومی منطقه به هلال احمر شهرستان اعلام شد و دو تیم عملیات این جمعیت از ساعت ۲۳ همان شب عملیات جست‌وجو را در جنگل‌های منطقه آغاز کردند.

وی افزود: طی پنج روز گذشته از این حادثه دو تیم امدادی جمعیت با به‌کارگیری سه دستگاه خودرو کمکدار به علاوه یک تیم جست‌وجو از استان شامل دو قلاده سگ زنده‌یاب این جمعیت به همراه ۶۰ نفر از اهالی بومی عملیات جست‌وجوی شبانه‌روزی برای یافتن این دختر را تمام جنگل‌های این منطقه که دامنه دره و رودخانه بود به‌صورت دقیق انجام دادند و امروز مأموریت جست و جوی فرد گم شده توسط تیم‌های جمعیت هلال احمر پایان یافت.

سرپرست جمعیت هلال احمر شهرستان عباس‌آباد با اشاره به پیدا شدن دسته کلید متعلق به فرد گم شده و همچنین فیلم ورود وی به جنگل، خاطرنشان کرد: جست‌وجو و بررسی برای یافتن فرد گم شده با استفاده از راهکارها و روش‌های پلیسی پیگیری و دنبال خواهد شد.

کشف ۱۴۰۰ کیلوگرم موادمخدر در اصفهان
سردار محمدرضا میرحیدری فرمانده انتظامی استان اصفهان اظهار کرد: مأموران فرماندهی انتظامی استان اصفهان در ادامه برنامه‌ها و طرح‌های مقابله با سوداگران و شبکه‌های قاچاق مواد مخدر موفق شدند با یک کار اطلاعاتی منسجم و هوشمندانه، دو باندی که محموله سنگینی از مواد مخدر به سمت مرکز کشور حمل می‌کرد را در دو محور مواصلاتی جنوبی و شرقی استان شناسایی و منهدم کنند.

وی افزود: از این باندها در مجموع یک تُن و ۴۰۰ کیلو مواد مخدر شامل یک تُن و ۲۳۰ کیلوگرم تریاک و ۱۷۰ کیلوگرم حشیش کشف و پنج دستگاه خودرو شامل یک دستگاه کامیونت و چهار دستگاه خودروی سواری پژو توقیف شده است.

فرمانده انتظامی استان اصفهان اعضای این باندها را هشت نفر اعلام کرد و ادامه داد: سه نفر از این افراد به ضرب گلوله مأموران مجروح شده که هم اکنون در بیمارستان تحت مداوا قرار دارند و مابقی با تشکیل پرونده تحویل مرجع قضائی شدند.

وی با بیان اینکه از ابتدای سال جاری تاکنون شش باند قاچاق مواد افیونی توسط مأموران فرماندهی انتظامی استان اصفهان شناسایی و منهدم شده است، گفت: برنامه مقابله با توزیع کنندگان خُرد مواد مخدر نیز در دستور کار این فرماندهی قرار گرفته و متفاوت‌تر از سال گذشته در این زمینه اقدام خواهد شد.

سردار میرحیدری خاطرنشان کرد: هم اکنون طرح مقابله با خُرده فروشان مواد افیونی در مناطق حاشیه‌ای شهرستان‌های استان آغاز شده که تأثیر بسیار خوبی در کاهش توزیع مواد مخدر و افزایش رضایتمندی مردم استان داشته است.

وی گفت: پلیس همواره مبارزه با مواد مخدر را به عنوان یک اصل در اولویت برنامه‌های خود قرار داده و در استان هم این نوید را می‌دهیم که با توجه به اشراف اطلاعاتی و تعاملی که با سایر دستگاه‌های امنیتی داریم و همکاری و مشارکتی که اقشار مختلف مردم با مأموران پلیس دارند، در سال ۱۴۰۱ موفق تر از سال گذشته رسالت خود را انجام دهیم.

آزادی دو کودک بلوچ پس از یک ماه بلاتکلیفی در زندان زاهدان

آزادی دو کودک بلوچ پس از یک ماه بلاتکلیفی در زندان زاهدان

دو کودک بلوچ پس از یک ماه بلاتکلیفی در زندان زاهدان آزاد شدند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، امروز ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۱، دو کودک بلوچ پس از یک ماه بلاتکلیفی در زندان زاهدان آزاد شدند.

هویت این دو کودک ” مسلم شه بخش” ۱۶ ساله، ” شهرام شه بخش” ۱۸ ساله اهل منطقه کورین و سرجنگل شهرستان زاهدان عنوان شده است.

گفته می‌شود این دو کودک در تاریخ ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۰، به همراه مازیار شه بخش فرزند ملک که یکی از مخالفان مسلح جمهوری اسلامی است بازداشت شدند.

لازم به ذکر است، “ملک شه بخش” در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۴۰۰ در درگیری با نیروهای نظامی در دشت سمسور شهرستان ریگان کشته شد. ملک در این درگیری دستکم ۱۰ نیروی نظامی جمهوری اسلامی را که یکی از آنها “سرهنگ مهدی توسنگ” فرمانده قرارگاه عملیاتی ابوذر کرمان بود، کُشت.

از اتهام این دو کودک بلوچ تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی در دسترس نیست.

شهروندان بلوچ بر این باورند که دلیل بازداشت این کودکان توسط ماموران لباس شخصی اطلاعات ترس از این کودکان بوده است.

ضرب و جرح شهروند بلوچ به همراه کودک خردسال توسط عوامل بسیج

ضرب و جرح شهروند بلوچ به همراه کودک خردسال توسط عوامل بسیج

یک شهروند بلوچ که به همراه کودک خردسال خود بود توسط چند تن از عوامل بسیجی به دلیل پوشیدن لباس بلوچی مورد ضرب و جرح قرار گرفت.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز سه شنبه ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۱، یک شهروند بلوچ که به همراه کودک خردسال خود بود به دلیل پوشیدن لباس بلوچی در شهر گرگان استان گلستان توسط چند تن از عوامل بسیجی مورد ضرب و جرح قرار گرفت.

هویت این شهروند بلوچ “محمد رخشانی” اهل زاهدان و ساکن شهر گرگان استان گلستان عنوان شده است.

گفته می شود محمد به همراه کودک ۳ ساله خود به یکی از عابربانک ها مراجعه کرده که سرنشینان دو دستگاه خودروی سواری و دو راکب موتورسیکلت سوار وی را مورد ضرب و جرح قرار داده اند.

براساس این گزارش، کودک سه ساله محمد توسط افراد حاضر در مقابل عابر بانک نجات داده شده است.

طبق این گزارش، این شهروند بلوچ توسط عوامل بسیجی از ناحیه کمر مورد ضرب و جرح قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.

گفتنی است، در روزهای اخیر دو شهروند بلوچ دیگر نیز که با لباس بلوچی بودند در شهر یزد مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی خبر داد مرگ کودک ۷ ساله هادیشهری با یک حبه قند

سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی خبر داد مرگ کودک ۷ ساله هادیشهری با یک حبه قند


ایسنا/آذربایجان شرقی سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی از خفگی و مرگ کودک هفت ساله هادیشهری با یک حبه قند خبر داد.

وحید شادی نیا در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: حوالی ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه شب گذشته، گزارش یک مورد خفگی با قند به مرکز اورژانس استان اطلاع داده شد.

وی افزود: بلافاصله پس از دریافت گزارش، عوامل اورژانس از سه راهی هادیشهر در حال اعزام به محل حادثه بودند که بیمار با وسیله شخصی خانواده تحویل عوامل اورژانس می‌شود.

وی ادامه داد: هنگام تحویل این کودک به کادر اورژانس متاسفانه فاقد علائم حیاتی بود و بلافاصله عوامل اورژانس، عملیات احیای قلبی ریوی وی را آغاز کردند.

شادی نیا گفت: بیمار تحت عملیات احیای قلبی و ریوی به بیمارستان ساجدی تحویل داده شد اما با وجود تلاش‌های کادر درمانی بیمارستان، فوت این کودک تایید شد.

انتهای پیام

لایه‌های پنهان «فرزندکشی»

لایه‌های پنهان «فرزندکشی»

لایه‌های پنهان «فرزندکشی»
فرزندکشی موضوع قابل‌توجه و تناقضی است که بین احساسات و عواطف والدین و انگیزه قتل دیده می‌شود، اینکه چه‌طور یک فرد می‌تواند جان جگرگوشه‌اش و بخشی از وجودش را با دستان خود بگیرد و روز بعد بدون هیچ آثاری از پشیمانی، سرش را بالا بگیرد و انگیزه قتل را توجیه کند، خود قابل تأمل است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، به جرأت می‌توان قتل را بدترین جرم در همه نظام‌های حقوقی دنیا دانست. نوع واکنش در قبال این جرم از دیرباز سخت‌گیرانه و انتقام‌جویانه بوده است؛ فرزندکشی از مصادیق جرم قتل است که شدیدترین مصداق کودک‌آزاری نیز محسوب می‌شود، حتی وقوع یک مورد از این جرم نیز می‌تواند به‌شدت تکان‌دهنده باشد. محققان و جرم‌شناسان، علل اصلی فرزندکشی را عواملی همچون واکنش‌های عصبی و روانی، فقر فرهنگی و اقتصادی و… می‌دانند.

البته نباید فراموش کرد که ارتکاب جرم و جنایت متأثر از عوامل نابهنجار و غیرمتعارف جامعه و تدابیر غیرمنطقی، محیطی و جغرافیایی و نیازمند بررسی و ریشه‌یابی کارشناسانه است، برخی رسوم غلط قدیمی در بعضی نقاط ایران سبب شده است که پدیده شوم فرزندکشی از سوی بستگان نسبی و سببی شکل بگیرد و با تعصب ناموسی و ارق خانوادگی توجیه شود. در این موارد والدین یا برادر این حق را برای خود قائل شده‌اند که فرزند خود گاه پسر یا دختری را به‌صرف اتهام، بدون دادن اجازه دفاع و شنیدن حرف‌های قربانی، با تعصب بی‌جای خود و به موجب حکمی که خودسرانه صادر کرده‌اند، بکشند. براساس تحقیقی جامع، در ۸۰ درصد اینگونه جنایت‌ها، قربانی بی‌گناه بوده است.

لذا جرم‌هایی که حتی به گمان مرتکبان باانگیزه شرافتمندانه انجام می‌شود نیز باید تقبیح شود؛ نکته قابل توجه دیگر در ارتکاب این جنایات این است که گاهی مادر، بچه‌اش را می‌کشد که با وجود اینکه خشونت پدران شدیدتر و نمود خارجی آن بیشتر است، چیزی از قبح و مجرمانه بودن آن نمی‌کاهد.

متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد تعدادی از این نوع موارد کودک‌آزاری بوده‌ایم. نقطه مشترک همه این حوادث، اعتیاد به مواد مخدر و بعضاً بیکاری است و اگرچه پرداختن به این معضل از حوصله این گزارش خارج است اما می‌توان بار دیگر بر ضرورت توجه جدی و راهکارهای عملی‌تر در برخورد با این معضل از سوی مسئولان امر تأکید کرد.

لایه‌های پنهان «فرزندکشی»

فرزندکشی مولود کاهش سطح سلامت روان در جامعه است
فربد فدایی، عضو انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در خصوص علل روانی فرزندکشی، اظهار می‌کند: بروز برخی جنایات نظیر فرزندکشی، پدرکشی و مادرکشی در بیماران مبتلابه اختلالات روانی بیش از کل جمعیت مشاهده می‌شود. عوامل اجتماعی و برخی موقعیت‌های خاص نیز در بروز این اتفاقات به‌ویژه فرزندکشی اثرگذار است.

وی می‌افزاید: قتل مادر و پدر به‌طور انحصاری در بین بیماران مبتلابه اسکیزوفرنیا (روان گسیختگان) که معالجه و درمان‌نشده باشند، مشاهده می‌شود. در برخی از زنان باردار که وضع حمل می‌کنند نیز روان‌پریشی پس از زایمان یک عامل اساسی برای قتل نوزاد به شمار می‌رود.

افسردگی قطبی عامل اصلی روانی در پدیده فرزندکشی
عضو انجمن علمی روان‌پزشکان ایران با اشاره به تأثیر اختلالات خلقی اظهار می‌کند: یکی دیگر از دلایل فرزندکشی افسردگی یک‌قطبی (یکی از اختلالات خلقی) است که بر اساس برخی باورها همچون «جهان جای خوبی برای زندگی نیست» نخست موجب قتل اعضای خانواده و سپس خودکشی می‌شود. علت اصلی فرزندکشی اما از مسائل اجتماعی سرچشمه می‌گیرد؛ به‌عنوان‌مثال گاه از دیدگاه یک پدر، فرزندان اصول اخلاقی و ضوابط خانوادگی را زیرپا گذاشته و این امر سبب بروز خشونت و پرخاشگری و قتل می‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: به‌عبارت‌دیگر بر اساس عقاید و تفکرات این پدر فرزند مرتکب رفتارهای نابهنجار شده و در صورت نکشتن وی خانواده بی‌آبرو می‌شود، بنابراین عوامل قبیله‌ای و اجتماعی در قتل فرزندان همواره باید موردتوجه قرار گیرد.

ارتباط فاصله عاطفی با فرزندان و قتل
فدایی در خصوص راهکارهای کاهش و رفع این آسیب‌ها تصریح می‌کند: پدر در یک خانواده به‌طور حتم عمیق‌ترین عواطف و احساسات را نسبت به فرزندان دارد اما گاه فاصله عاطفی وی از فرزندان سبب اقدام به قتل می‌شود. گاه محبت پدر به فرزند باعث می‌شود دختر جز خواسته وی را عملی نکند، اما فاصله عاطفی سبب جست‌وجوی فرزندان (به‌ویژه دختران) برای دستیابی به عشق و محبت در بیرون از خانه می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: به‌عبارت‌دیگر دختر می‌کوشد یک عشق را در بیرون از محیط خانوادگی یافته و جایگزین محبت والدین کند. بنابراین ایجاد رابطه عاطفی پدر با دختر یکی از مهم‌ترین اقدامات جهت جلوگیری از این حوادث است.

اختلاف نسلی مهمترین دلیل فرزندکشی در جامعه
امان‌الله قرایی‌مقدم جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به مباحث جامعه‌شناسی در وقوع قتل‌های رخ داده شده، اظهار می‌کند: هیچ فردی مجرم به دنیا نمی‌آید و این اتفاق‌ها پدیده اجتماعی است، به طور کلی باورها، اعتقادات، ارزش‌ها و هنجارهای نهادینه شده در نسل گذشته با نسل آینده تفاوت دارد، یک دختر جوان با یک دختر کم سن و سال‌تر متفاوت است، برای اینکه سبک زندگی تغییر کرده و این تغییر بر اثر فناوری‌ها و نوآوری‌های جدید به طور مرتب صورت می‌گیرد.

وی می‌افزاید: از زمانی که انقلاب تکنولوژی، رسانه‌های مجازی، موبایل و اینترنت به وجود آمد همه این موارد سبک زندگی، دیدگاه‌ها و نقطه نظرات را تغییر داد و این اتفاق مبتنی بر یک تئوری گسترده است و سوال اول جامعه‌شناسان این است که انسان چطور به امروز رسید؟ چه چیزی مهم بود و عده‌ای از ماتریالیست‌ها می‌گویند ابتدا ماده و بعد آتش، چرخ و سفالگری و موارد دیگر ابداع شد و «لویس مورگان» مردم‌شناسی بود که ۲۰ سال روی این موضوع کار کرد.

این جامعه‌شناس، تصریح می‌کند: مسئله این است که جامعه دچار پرخاشگری و خشونت است، یعنی افراد دائم درگیر مشکلات زندگی امروزی هستند، در قدیم اگر برای کسی نفرین می‌کردند «دچار چه کنم چه کنم شوی» شاید متوجه اصل معنای آن نمی‌شدند اما اکنون وضعیت جامعه طوری شده است که به فراوانی می‌بینیم خشونت در جامعه می‌چرخد و افراد خشن و پرخاشگر شده‌اند.

ترویج خشونت و پرخاشگری و ارتباطات موزاییکی
وی اضافه می‌کند: علاوه بر اینکه خشونت و پرخاشگری جامعه را فرا گرفته است، از سوی دیگر مشکلات بیرونی به درون خانه می‌آید و همه این مشکلات بیرونی و وجود خشونت در جامعه یکی از عوامل قتل به وسیله خانواده است، در زندگی صنعتی امروز اخبار متفاوتی که از کانال‌های تلویزیون شنیده می‌شود بسیاری سخنرانی‌ها خشن است، گفته‌های افراد متفاوت در مورد جنگ، نزاع، قتل و جنایت پخش می‌شود همه خشونت را رواج می‌دهد.

قرایی‌مقدم با تاکید بر اینکه عمده‌ترین دلیل قتل‌های فرزندکشی در جامعه اختلاف نسلی است، می‌گوید: ناروایی‌ها و ترویج خشونت و پرخاشگری‌ها در جامعه در بروز این نوع اتفاق‌ها دخالت دارد، پدیداری اجتماعی تک علتی نیست و چند علت دارد، از سوی دیگر نبود تعامل سازنده بین اعضای خانواده در بروز این نوع حوادث نقش دارد چرا که امروزه روابط درون خانواده‌ها موزاییکی شده است، یعنی افراد مثل موزاییک‌های کف سالن و اتاق کنار هم هستند اما همدیگر را احساس نمی‌کنند.

اخبار منفی و چرخش خشونت در جامعه
وی تاکید می‌کند: علت آن افزایش خشونت در جامعه، شنیدن مداوم اخبار منفی، تورم و مشکلات اقتصادی، معضل تأمین معاش، گسترش فضای مجازی و نداشتن تعاملات حضوری افراد خانواده با یکدیگر و استفاده زیاد از رسانه‌های مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای است.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: امروز افراد خانواده در یک خانه با هم زندگی می‌کنند اما در این زندگی ماشینی و صنعتی با وجود اینکه کنار هم هستند اما از همدیگر خبر ندارند (زندگی موزاییکی)، جهان امروز حسی و مادی شده است و به قول «پیتیریم سوروکین» استاد دانشگاه «هاروارد» (شئ پروری) حاکم است و متأسفانه این اشیا هستند که ارزش افراد را تعیین می‌کند.

وی اظهار می‌کند: برای مثال واقعه تصادف خودروی پورشه چندسال قبل در اصفهان اتفاق افتاد و راننده پراید کشته شد، راننده پورشه اعلام کرده بود که دیه را می‌دهم و این جمله یعنی ارزش یک انسان تنها به اندازه مبلغ دیه اوست! در جامعه امروز افراد نسبت به همدیگر بی‌احساس شدند، انسان‌ها به همدیگر تعلق خاطری ندارند و مانند ربات‌های آدم‌نما شدند، اگر دقت کنیم افراد از کنار همدیگر از مترو پیاده می‌شوند و اصلاً به همدیگر حتی نگاه هم نمی‌کنند.

حاکم شدن روابط صوری و ظاهری در جامعه امروز
قرایی‌مقدم اضافه می‌کند: در حالی که در روستاها و شهرهای کوچک اگر فردی به دیگری توهین کنند مردم همان روستا برخورد جدی می‌کنند به دلیل اینکه معنویات حاکم است، اما در جامعه امروز روابط صوری و ظاهری حاکم شده است و روابط افراد باطنی نیست. در نتیجه نفع پرستی، مصلحت گرایی، خودمحوری، خودمداری، بی‌تفاوتی، مشکلات، عصبانیت و خشونتی که به دلیل عوامل اقتصادی، برخوردها، وجود فضای مجازی، نحوه گفت‌وگوها در اجتماع حاکم است به مباحث تربیتی افراد هم وابسته است.

وی خاطرنشان می‌کند: «بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود»، «خانه از پای بست ویران است»، «آموزش و پرورش بیمار»، «زنگ‌ها برای ما به صدا در می‌آید» و «در افکار خود خانه‌تکانی کنیم» مطالبی هستند که ۳۲ سال قبل نوشتم و همه این مطالب چاپ شده است، مبرهن است کلان‌شهرهای امسال با ۱۰ سال قبل تفاوت زیادی دارد و این پدیده باعث می‌شود قتل‌های فرزندکشی اتفاق بیفتد که در طول تاریخ مداوم وقوع این قتل‌ها وجود داشته است و امروز به دلیل گسترش فناوری‌ها این موارد سریع‌تر رسانه‌ای شده و در فضای مجازی منتشر می‌شود.

لایه‌های پنهان «فرزندکشی»

برخی خلاءهای قانونی در فرزندکشی
حجت فرجی، حقوقدان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مجازات فرزندکشی، اظهار می‌کند: در قانون مجازات اسلامی یکی از موانع قصاص قاتل رابطه پدر و فرزندی است، یعنی پدر به‌واسطه قتل فرزند قصاص نمی‌شود و این مسئله برگرفته از فتاوای فقهی است؛ ولی این موضوع نباید باعث ایجاد احساس امنیت برای کسانی شود که به هر بهانه‌ای اراده قتل فرزند خود را دارند.

وی ادامه می‌دهد: برخی از این قتل‌ها ناشی از عدوان و برخی ناشی از بیماری یا اعتیاد و نداشتن تعادل روحی و روانی است. در برخی موارد هم شاهد وقوع قتل‌هایی بوده‌ایم که ناشی از تجاوز جنسی پدر به فرزند خردسال بوده است؛ به نظر می‌رسد باید نسبت به این موضوع مهم بازنگری‌هایی در قوانین موجود انجام شود.

این حقوقدان تصریح می‌کند: استثنائاتی برای قصاص وارد شده است ازجمله قاعده «ابوت» یعنی رابطه پدر و فرزندی که مانع قصاص قاتل می‌شود، بنابر نظر مشهور فقیهان امامیّه یکی از شرایط قصاص این است که قاتل، پدر یا جد پدری مقتول نباشد بنابراین چنانچه پدری فرزندش را به قتل رساند قصاص نخواهد شد. فقهای قرن حاضر پیرو همین نظریه هستند و قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ هم بر همین مضمون تنظیم شده است.

مجازات فرزندکشی
فرجی با اشاره به مجازات قتل فرزند توسط پدر در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، اظهار می‌کند: بر اساس ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، قصاص در صورتی ثابت می‌شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه نباشد، این بدان معنا است که پدر در هر صورت از مجازات قصاص معاف است. مطابق ماده ۲۹۰ هر نوع رفتار کشنده‌ای با قصد و اراده از سوی قاتل موجب قصاص وی به درخواست اولیای دم هست که ماده ۳۰۱ استثنایی بر اصل ماده ۲۹۰ است.

این حقوقدان تصریح کرد: در ماده ۶۱۲ برای قتل‌هایی که دارای مانع برای قصاص هستند از جمله قتل فرزند توسط پدر مجازات در نظر گرفته است، هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته است اما از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود درصورتی‌که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ۱۰ سال محکوم می‌کند، البته در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال خواهد بود.

شهرستان بیله سوار؛ مسمومیت دستکم ۱۴ دانش آموز در پی نشت گاز

شهرستان بیله سوار؛ مسمومیت دستکم ۱۴ دانش آموز در پی نشت گاز

خبرگزاری هرانا – بنا بر اعلام رئیس فوریت‌های پزشکی استان اردبیل، نشت گاز در یکی از مدارس شهرستان بیله سوار، مسمومیت دستکم ۱۴ دانش آموز را در پی داشت. مصدومین جهت درمان به بیمارستان منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، مجید محمدغریبانی رئیس فوریت‌های پزشکی استان اردبیل از وقوع حادثه نشت گاز در یکی از مدارس شهرستان بیله سوار خبر داد و اظهار داشت: در این حادثه تعدادی از دانش آموزان با مسمومیت نسبی به بیمارستان منتقل شدند.

وی اظهار کرد: به دنبال گزارش وقوع یک فقره حادثه نشت گاز در مدرسه ابتدایی «فاطمیه» شهرستان بیله سوار اقدامات لازم برای پیگیری موضوع انجام شده که طبق گزارش همکاران ما در مرکز بیله سوار ۱۴ نفر از دانش آموزان ۱۰ تا ۱۲ ساله با علائم نسبی مسمومیت با گاز مونوکسید به بیمارستان منتقل شدند.

محمدغریبانی با اشاره به اینکه احتمال افزایش تعداد دانش آموزان مسموم شده در ساعات بعدی وجود دارد، گفت: همکاران اورژانس در محل مدرسه مذبور مستقر بوده و در حال معاینه پزشکی بقیه دانش آموزان هستند.

 

آمار هولناک «یک میلیون» کودک بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته

آمار هولناک «یک میلیون» کودک بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته

-بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ حدود ۹۷۰ هزار و ۸۷۱ دانش‌آموز در کشور از تحصیل بازماندند و آمار بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی در دوره تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ نسبت به سال های قبل از آن افزایش داشته است.
-بر این اساس سهم پسران بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در مقطع متوسطه اول ۸۱هزار و ۹۷۴نفر اعلام شده که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تا ۹۱هزار و ۷۹۶ نفر نیز پیش رفته است. این آمار در میان دختران از ۲۰۳هزار و ۸۵۵ نفر به ۲۸۱هزار و ۸۴۸ رسیده است

 

در آستانه میلیونی شدن آمار مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل و دانش‌آموزانی که در نیمه راه مجبور به تر تحصیل می‌شوند، مقامات جمهوری اسلامی هنوز این مسئله را جدی نگرفته و به عنوان یک بحران فراگیر به آن توجهی نشان نمی‌دهند.

سالانه گزارش‌های متعددی از ترک تحصیل دانش‌آموزانی و بازماندگان از تحصیل منتشر می‌شود که به دلایلی چون اعتیاد و طلاق والدین، بدسرپرستی یا نداشتن سرپرست مؤثر، ازدواج زودهنگام، مشکلات جسمی، فقر فرهنگی و اقتصادی، مهاجرت و… امکان آغاز یا ادامه تحصیل را از دست می‌دهند.

بازماندگان از تحصیل همان کودکانی هستند که در بازه سنی پایه‌های ابتدایی در هیچ مدرسه‌ای ثبت‌نام نشده‌اند. ترک تحصیلی‌ها هم دانش‌آموزانی هستند که پس از ثبت‌نام و آموزش در سال‌های اولیه یا بیشتر، تا قبل از گرفتن دیپلم، از چرخه تحصیل خارج شده‌اند.

در دو سال اخیر مخاطرات ویروس کرونا و شرایط حاکم بعد از آن به این معضل بیش از پیش دامن زد و ترک تحصیل و بازماندن از تحصیل را چشمگیرتر کرده است. علیرضا کاظمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش سال گذشته گفته بود که حدود ۲۱۰هزار دانش‌آموز دوره ابتدایی و حدود ۷۶۰هزار دانش‌آموز دوره متوسطه که ترک تحصیل کرده‌اند وجود دارد. مجموع این رقم نشان می‌دهد اوضاع محرومان از تحصیل در آستانه میلیونی شدن است بدون اینکه حساسیتی در جامعه و نزد مسئولین برانگیخته باشد.

اگرچه به گفته خود مسئولان، کیفیت آموزش برای دانش‌آموزانی که هم‌اکنون در حال تحصیل هستند نیز چندان جالب نیست. سرپرست وزارت آموزش و پرورش پیش از این گفته بود: «در دوران کرونا همه دنیا با کاهش کیفیت آموزشی روبرو شدند ولی صحبت من در مورد کیفیت پایین آموزشی در دوران قبل از کرونا است که مهارت خواندن، نوشتن و سواد مهارتی در آموزش و پرورش، حتی در آن دوران هم از کیفیت بالایی برخوردار نبود.»

در چنین وضعیتی تنها عاملی که موجب افتخار جمهوری اسلامی شده، ارائه برخی گزارش‌های آماری و افزایش نرخ باسوادی است که مانند آمارهای دیگر نمی‌توان اعتباری برای آنها قائل بود. در تازه‌ترین گزارش مرکز آمار ایران، طی سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ نرخ باسوادی در نقاط شهری و روستایی روند افزایشی داشته و در کل کشور از ۹/۸۷ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۷/۸۹ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است.

ضمن اینکه سرانه فضاهای آموزشی کشور نیز در سال‌های تحصیلی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ از ۱۷/۵ مترمربع به ۲۲/۵ مترمربع رسیده است. سرانه فضای آموزشی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی در همین بازه زمانی سهم بیشتری بین مقاطع تحصیلی داشته‌اند. در همین سال تحصیلی گذشته سهم مقاطع تحصیلی ابتدایی از این سرانه ۲/۵۷، متوسطه اول ۸/۱۸ و متوسطه دوم ۰/۲۴ درصد بوده است.

افزایش حضور دانش‌آموزان مدارس غیردولتی به کل دانش‌آموزان نیز قابل تامل است. بر اساس گزارش موجود، نسبت دانش‌آموزان مدارس غیردولتی به کل دانش‌آموزان از ۴/۱۱درصد در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ به ۶/۱۱درصد در پایان سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ رسیده است.

این در حالیست که با سوادی به معنی تمام کردن دوران تحصیل نبوده و در بسیاری از مناطق، دانش‌آموزان پس از فرا گرفتن آموزش پایه‌های ابتدایی، به جمع ترک تحصیلی‌ها می‌پیوندند. بنابراین با اینکه نرخ باسوادی افزایش داشته، اما ترک‌کنندگان تحصیل و بازماندگان از آن نیز بیشتر شده‌اند.

در بازماندگان از تحصیل وضعیت در مقطع ابتدایی بدتر و در متوسطه اول و دوم بهتر شده. چنانکه مرکز آمار ایران اعلام کرده است بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از ۷میلیون و ۴۵۱هزار و ۹۸۱ دانش‌آموز در مقطع ابتدایی، ۱۶۱هزار و ۸۶۷ نفر است. این آمار در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با ۸میلیون و ۲۳۳هزار و ۹۸۵ دانش‌آموز، ۲۱۰هزار و ۲۲۱ نفر شده است.

بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ در مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم نیز به‌ ترتیب، ۲۱۵هزار و ۶۸۱ نفر و ۳۷۰هزار و ۳۶۳ تن بوده است. این آمار در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم نیز به‌ ترتیب به ۲۰۴هزار و ۷۳۵ نفر و ۵۶۵ هزار و ۹۱۵ تن رسیده است.

این اعداد نشان می‌دهد به استثنای متوسطه اول، در ۲ مقطع ابتدایی و متوسطه دوم آمار بازماندگان از تحصیل افزایش داشته است. بر اساس این آمار در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ چیزی حدود ۹۷۰هزار و ۸۷۱ نفر، یعنی نزدیک به یک میلیون دانش‌آموز از تحصیل بازمانده‌اند.

با عبور از این نگاه آماری سهم دختران و پسران محروم از تحصیل است که اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این میان معمولا سهم پسران خصوصا در ۲ مقطع ابتدایی و متوسطه دوم بیشتر و مدام رو به افزایش است در همین گزارش آماری آمده است که تعداد ۸۲هزار و ۴ نفری پسران بازمانده در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در مقطع ابتدایی، به ۱۱۳هزار و ۳۹۶ نفر در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسیده است. سهم دختران همین مقطع نیز از ۷۹هزار و ۸۶۳ نفر به ۹۶هزار و ۸۲۵ نفر بوده است.

در مقطع متوسطه اول اما این محرومیت در میان دختران بیشتر است. بر این اساس سهم پسران بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵در این مقطع ۸۱هزار و ۹۷۴ نفر اعلام شده که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تا عدد ۹۱هزار و ۷۹۶ نفر نیز پیش رفته است. تعداد دختران در همین مقطع از ۱۳۳هزار ۷۰۷ نفر به ۱۱۲هزار و ۹۳۹ نفر رسیده است.

در متوسطه دوم نیز در پسران این عدد در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از ۱۶۶هزار و ۵۰۸ نفر به ۲۸۴هزار و ۶۷ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسید. این آمار در میان دختران از ۲۰۳هزار و ۸۵۵ نفر به ۲۸۱هزار و ۸۴۸ تن رسیده است.

بهروز نظری مدیر گروه پژوهشی آموزش و توسعه مطالعات و توسعه سازمان جهاد دانشگاهی که به همراه گروه خود به تازگی پژوهشی در اینباره انجام داده است، می‌گوید: «شهر تهران یکی از شهرهایی است که آمار بالایی از کودکان کار و بازمانده از تحصیل دارد. پس از آن استان‌های سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و خوزستان از دیگر مناطقی هستند که برحسب آمار به دست آمده بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل را دارند.»

او با اشاره به نقش اساسی شرایط اقتصادی و فرهنگی جامعه، تاکید می‌کند که بچه‌ها در بسیاری از مناطق غیربرخوردار کشور به عنوان بازوی حمایتی اقتصاد خانواده محسوب می‌شوند و فقر محیطی سبب می‌شود کودکان بجای تحصیل، به مراکز کار فرستاده شوند.

نظری همچنین بیان کرد که همه‌گیری ویروس کرونا، اوضاع بد گذشته را بدتر کرد و با اینکه بازماندگی از تحصیل یک چرخه در حال تکرار است، اما ناتوانی برخی خانواده‌ها در تامین برخی لوازم و تجهیزات آموزش مجازی از جمله گوشی همراه و تبلت و لپ‌تاپ، در فاصله گرفتن دانش‌آموزان از تحصیل نقش بسزایی داشته است.

او همچنین با یادآوری اینکه بر اساس برخی آمارها حدود سه تا هفت میلیون نفر کودک خیابانی در کشور وجود دارد، گفته است: «بسیاری از کودکان بازمانده از تحصیل و خیابانی در معرض انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند و به مرور زمان برای جامعه بحران‌زا می‌شوند، لذا حل این مسئله به شکل اساسی نیازمند عزم ملی و ورود همه دستگاه‌ها است.»

در این میان، سعید ربوشه معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران ادعا کرده که هر سال فهرستی از اسامی این کودکان از طریق حوزه ستاد ارسال شده و یک به یک آنها شناسایی و در صورت احراز وضعیت بازماندگی، آموزش می‌بینند.

به گفته این مقام مسئول، ۲ نفر از همکاران واجد شرایط و مورد اعتماد از مناطق، انتخاب و به‌مدت ۲ ماه در محل اداره کل شهر تهران حاضر می‌شوند و با تک تک خانواده‌های درگیر تماس تلفنی می‌گیرند.

طبیعی است با شرایط موجود برخی خانواده‌ها از بازگشت فرزندشان به مدرسه استقبال نکنند. در عمل اما مشخص نیست چرا چنین پیگیری‌هایی نه تنها نتیجه نداشته بلکه آمار محرومان از تحصیل اعم از بازماندگان و ترک تحصیل کنندگان افزایش می‌یابد.

رضوان حکیم‌زاده معاون آموزش ابتدایی در اوایل دوران کرونا هشدار داده بود که با شیوع این ویروس و مجازی شدن مدارس، در مسائل تربیتی و آموزشی مشکلات جدی به وجود آمده که بعضی از آنها در کوتاه‌مدت قابل رصد شدن است و بعضی تأثیر بلندمدت بر نظام آموزشی خواهد گذاشت.

بنا بر آماری که اداره ثبت‌ احوال اعلام کرده، در سال جاری باید یک میلیون و ۵۴۶هزار نفر در کلاس اول ثبت‌نام می‌کردند، اما یک میلیون و ۷۲۵هزار نفر ثبت‌نام کردند. می‌توان نتیجه گرفت آنهایی که سال گذشته ثبت‌نام نکرده بودند امسال شرایط را برای ورود فرزندان‌شان به مدرسه، مساعد دیده‌اند.

می‌گویند کودکان آینده‌سازان هر کشوری هستند. به این ترتیب محرومیت کودکان از مدرسه و آموزش و  پرورش مطابق با زمانه، پیامدهای گاه جبران‌ناپذیر خواهد داشت. در کنار کودکانی که پس از شیوع بیماری کرونا و اختلال در وضعیت معیشتی خانواده از تحصیل دور مانده‌اند، باید کودکان مهاجر افغانستانی را هم در نظر داشت که پس از استقرار طالبان در آن کشور از تابستان پارسال، تعدادشان در ایران بیشتر شده و تحت فشارهای چندجانبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کرونا، شرایط پیچیده‌تری دارند.

در مجموع، باید گفت کودکانی که به هر دلیل فرصت تجربه کافی برای حضور در محیط‌های آموزشی ندارند، به دلیل اینکه پیش از رشد عقلی و آموزش‌‌های لازم وارد «بازار کار» می‌شوند، در کمین انواع آسیب‌های اجتماعی و جرائم از اعتیاد و سرقت و حتی قتل و البته مشکلات روحی و روانی قرار دارند.

کودکان یعنی آینده؟! نه در جمهوری اسلامی!

کودکان یعنی آینده؟! نه در جمهوری اسلامی!

بیش از چهار دهه است که در ایران کودکان، از همان مهد کودک، اول، با دروغ آشنا می‌شوند زیرا بین باورها و قوانین حکومت با خانواده‌های عادی، که واحد جامعه را می‌سازند، فاصله و تضاد وجود دارد.

در این مدت دو سه نسل با ایدئولوژی حاکم، آموزش دیده و پرورش یافته‌اند، اما هرچه گذشت، فاصله و تضاد آنها با حکومت بیشتر شد.

از شعار «یا روسری یا توسری» که فقط علیه زنان نبود، بلکه آستین کوتاه مردان و آرایش موی آنان را نیز نشانه می‌گرفت، تا ویدئویی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده، چیزی در سرشت این رژیم و طرفدارانش تغییر نکرده!

این مرد ظاهرا «فرهنگی» که خودش «آموزش» دیده و «پرورش» یافته‌ی این نظام است و موی پسران یک دبستان را بر اساس «ارزش‌های جمهوری اسلامی» قیچی می‌کند، همان کمیته‌چی دهه شصت است که زنان را در خیابان مجبور می‌کرد تا ماتیک خود را پاک کنند!
همان معلم «پرورشی» است که قیچی به شلوار کوتاه دختران دانش‌آموز و تی‌شرت نقش‌دار پسران می‌انداخت.
همان نیروی آتش به اختیار است که با مشت و لگد در خیابان به جان دختران و پسران می‌افتد و حالا در مدرسه سرنوشت کودکان و آینده کشور به امثال او سپرده شده.

اگر در همه جای جهان، کودکان یعنی آینده، در جمهوری اسلامی قطعا چنین نیست!
چرا که این کودکان در آینده یا افسرده و معتاد و بزهکار می‌شوند، یا مهاجرت می‌کنند یا در خیابان‌ کشته می‌شوند!
فرزندان مقامات جمهوری اسلامی به این مدارس نمی‌روند زیرا آینده‌شان در آمریکا و کاناداست!
جمهوری اسلامی با نظام آموزشی ویرانگر خود، اساسا بر کودکان بدون آینده، نه بنا، بلکه آوار شده است!