لایههای پنهان «فرزندکشی»
فرزندکشی موضوع قابلتوجه و تناقضی است که بین احساسات و عواطف والدین و انگیزه قتل دیده میشود، اینکه چهطور یک فرد میتواند جان جگرگوشهاش و بخشی از وجودش را با دستان خود بگیرد و روز بعد بدون هیچ آثاری از پشیمانی، سرش را بالا بگیرد و انگیزه قتل را توجیه کند، خود قابل تأمل است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، به جرأت میتوان قتل را بدترین جرم در همه نظامهای حقوقی دنیا دانست. نوع واکنش در قبال این جرم از دیرباز سختگیرانه و انتقامجویانه بوده است؛ فرزندکشی از مصادیق جرم قتل است که شدیدترین مصداق کودکآزاری نیز محسوب میشود، حتی وقوع یک مورد از این جرم نیز میتواند بهشدت تکاندهنده باشد. محققان و جرمشناسان، علل اصلی فرزندکشی را عواملی همچون واکنشهای عصبی و روانی، فقر فرهنگی و اقتصادی و… میدانند.
البته نباید فراموش کرد که ارتکاب جرم و جنایت متأثر از عوامل نابهنجار و غیرمتعارف جامعه و تدابیر غیرمنطقی، محیطی و جغرافیایی و نیازمند بررسی و ریشهیابی کارشناسانه است، برخی رسوم غلط قدیمی در بعضی نقاط ایران سبب شده است که پدیده شوم فرزندکشی از سوی بستگان نسبی و سببی شکل بگیرد و با تعصب ناموسی و ارق خانوادگی توجیه شود. در این موارد والدین یا برادر این حق را برای خود قائل شدهاند که فرزند خود گاه پسر یا دختری را بهصرف اتهام، بدون دادن اجازه دفاع و شنیدن حرفهای قربانی، با تعصب بیجای خود و به موجب حکمی که خودسرانه صادر کردهاند، بکشند. براساس تحقیقی جامع، در ۸۰ درصد اینگونه جنایتها، قربانی بیگناه بوده است.
لذا جرمهایی که حتی به گمان مرتکبان باانگیزه شرافتمندانه انجام میشود نیز باید تقبیح شود؛ نکته قابل توجه دیگر در ارتکاب این جنایات این است که گاهی مادر، بچهاش را میکشد که با وجود اینکه خشونت پدران شدیدتر و نمود خارجی آن بیشتر است، چیزی از قبح و مجرمانه بودن آن نمیکاهد.
متأسفانه در سالهای اخیر شاهد تعدادی از این نوع موارد کودکآزاری بودهایم. نقطه مشترک همه این حوادث، اعتیاد به مواد مخدر و بعضاً بیکاری است و اگرچه پرداختن به این معضل از حوصله این گزارش خارج است اما میتوان بار دیگر بر ضرورت توجه جدی و راهکارهای عملیتر در برخورد با این معضل از سوی مسئولان امر تأکید کرد.
لایههای پنهان «فرزندکشی»
فرزندکشی مولود کاهش سطح سلامت روان در جامعه است
فربد فدایی، عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران در خصوص علل روانی فرزندکشی، اظهار میکند: بروز برخی جنایات نظیر فرزندکشی، پدرکشی و مادرکشی در بیماران مبتلابه اختلالات روانی بیش از کل جمعیت مشاهده میشود. عوامل اجتماعی و برخی موقعیتهای خاص نیز در بروز این اتفاقات بهویژه فرزندکشی اثرگذار است.
وی میافزاید: قتل مادر و پدر بهطور انحصاری در بین بیماران مبتلابه اسکیزوفرنیا (روان گسیختگان) که معالجه و درماننشده باشند، مشاهده میشود. در برخی از زنان باردار که وضع حمل میکنند نیز روانپریشی پس از زایمان یک عامل اساسی برای قتل نوزاد به شمار میرود.
افسردگی قطبی عامل اصلی روانی در پدیده فرزندکشی
عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران با اشاره به تأثیر اختلالات خلقی اظهار میکند: یکی دیگر از دلایل فرزندکشی افسردگی یکقطبی (یکی از اختلالات خلقی) است که بر اساس برخی باورها همچون «جهان جای خوبی برای زندگی نیست» نخست موجب قتل اعضای خانواده و سپس خودکشی میشود. علت اصلی فرزندکشی اما از مسائل اجتماعی سرچشمه میگیرد؛ بهعنوانمثال گاه از دیدگاه یک پدر، فرزندان اصول اخلاقی و ضوابط خانوادگی را زیرپا گذاشته و این امر سبب بروز خشونت و پرخاشگری و قتل میشود.
وی خاطرنشان میکند: بهعبارتدیگر بر اساس عقاید و تفکرات این پدر فرزند مرتکب رفتارهای نابهنجار شده و در صورت نکشتن وی خانواده بیآبرو میشود، بنابراین عوامل قبیلهای و اجتماعی در قتل فرزندان همواره باید موردتوجه قرار گیرد.
ارتباط فاصله عاطفی با فرزندان و قتل
فدایی در خصوص راهکارهای کاهش و رفع این آسیبها تصریح میکند: پدر در یک خانواده بهطور حتم عمیقترین عواطف و احساسات را نسبت به فرزندان دارد اما گاه فاصله عاطفی وی از فرزندان سبب اقدام به قتل میشود. گاه محبت پدر به فرزند باعث میشود دختر جز خواسته وی را عملی نکند، اما فاصله عاطفی سبب جستوجوی فرزندان (بهویژه دختران) برای دستیابی به عشق و محبت در بیرون از خانه میشود.
وی ادامه میدهد: بهعبارتدیگر دختر میکوشد یک عشق را در بیرون از محیط خانوادگی یافته و جایگزین محبت والدین کند. بنابراین ایجاد رابطه عاطفی پدر با دختر یکی از مهمترین اقدامات جهت جلوگیری از این حوادث است.
اختلاف نسلی مهمترین دلیل فرزندکشی در جامعه
امانالله قراییمقدم جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به مباحث جامعهشناسی در وقوع قتلهای رخ داده شده، اظهار میکند: هیچ فردی مجرم به دنیا نمیآید و این اتفاقها پدیده اجتماعی است، به طور کلی باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهای نهادینه شده در نسل گذشته با نسل آینده تفاوت دارد، یک دختر جوان با یک دختر کم سن و سالتر متفاوت است، برای اینکه سبک زندگی تغییر کرده و این تغییر بر اثر فناوریها و نوآوریهای جدید به طور مرتب صورت میگیرد.
وی میافزاید: از زمانی که انقلاب تکنولوژی، رسانههای مجازی، موبایل و اینترنت به وجود آمد همه این موارد سبک زندگی، دیدگاهها و نقطه نظرات را تغییر داد و این اتفاق مبتنی بر یک تئوری گسترده است و سوال اول جامعهشناسان این است که انسان چطور به امروز رسید؟ چه چیزی مهم بود و عدهای از ماتریالیستها میگویند ابتدا ماده و بعد آتش، چرخ و سفالگری و موارد دیگر ابداع شد و «لویس مورگان» مردمشناسی بود که ۲۰ سال روی این موضوع کار کرد.
این جامعهشناس، تصریح میکند: مسئله این است که جامعه دچار پرخاشگری و خشونت است، یعنی افراد دائم درگیر مشکلات زندگی امروزی هستند، در قدیم اگر برای کسی نفرین میکردند «دچار چه کنم چه کنم شوی» شاید متوجه اصل معنای آن نمیشدند اما اکنون وضعیت جامعه طوری شده است که به فراوانی میبینیم خشونت در جامعه میچرخد و افراد خشن و پرخاشگر شدهاند.
ترویج خشونت و پرخاشگری و ارتباطات موزاییکی
وی اضافه میکند: علاوه بر اینکه خشونت و پرخاشگری جامعه را فرا گرفته است، از سوی دیگر مشکلات بیرونی به درون خانه میآید و همه این مشکلات بیرونی و وجود خشونت در جامعه یکی از عوامل قتل به وسیله خانواده است، در زندگی صنعتی امروز اخبار متفاوتی که از کانالهای تلویزیون شنیده میشود بسیاری سخنرانیها خشن است، گفتههای افراد متفاوت در مورد جنگ، نزاع، قتل و جنایت پخش میشود همه خشونت را رواج میدهد.
قراییمقدم با تاکید بر اینکه عمدهترین دلیل قتلهای فرزندکشی در جامعه اختلاف نسلی است، میگوید: نارواییها و ترویج خشونت و پرخاشگریها در جامعه در بروز این نوع اتفاقها دخالت دارد، پدیداری اجتماعی تک علتی نیست و چند علت دارد، از سوی دیگر نبود تعامل سازنده بین اعضای خانواده در بروز این نوع حوادث نقش دارد چرا که امروزه روابط درون خانوادهها موزاییکی شده است، یعنی افراد مثل موزاییکهای کف سالن و اتاق کنار هم هستند اما همدیگر را احساس نمیکنند.
اخبار منفی و چرخش خشونت در جامعه
وی تاکید میکند: علت آن افزایش خشونت در جامعه، شنیدن مداوم اخبار منفی، تورم و مشکلات اقتصادی، معضل تأمین معاش، گسترش فضای مجازی و نداشتن تعاملات حضوری افراد خانواده با یکدیگر و استفاده زیاد از رسانههای مجازی و شبکههای ماهوارهای است.
این جامعهشناس ادامه میدهد: امروز افراد خانواده در یک خانه با هم زندگی میکنند اما در این زندگی ماشینی و صنعتی با وجود اینکه کنار هم هستند اما از همدیگر خبر ندارند (زندگی موزاییکی)، جهان امروز حسی و مادی شده است و به قول «پیتیریم سوروکین» استاد دانشگاه «هاروارد» (شئ پروری) حاکم است و متأسفانه این اشیا هستند که ارزش افراد را تعیین میکند.
وی اظهار میکند: برای مثال واقعه تصادف خودروی پورشه چندسال قبل در اصفهان اتفاق افتاد و راننده پراید کشته شد، راننده پورشه اعلام کرده بود که دیه را میدهم و این جمله یعنی ارزش یک انسان تنها به اندازه مبلغ دیه اوست! در جامعه امروز افراد نسبت به همدیگر بیاحساس شدند، انسانها به همدیگر تعلق خاطری ندارند و مانند رباتهای آدمنما شدند، اگر دقت کنیم افراد از کنار همدیگر از مترو پیاده میشوند و اصلاً به همدیگر حتی نگاه هم نمیکنند.
حاکم شدن روابط صوری و ظاهری در جامعه امروز
قراییمقدم اضافه میکند: در حالی که در روستاها و شهرهای کوچک اگر فردی به دیگری توهین کنند مردم همان روستا برخورد جدی میکنند به دلیل اینکه معنویات حاکم است، اما در جامعه امروز روابط صوری و ظاهری حاکم شده است و روابط افراد باطنی نیست. در نتیجه نفع پرستی، مصلحت گرایی، خودمحوری، خودمداری، بیتفاوتی، مشکلات، عصبانیت و خشونتی که به دلیل عوامل اقتصادی، برخوردها، وجود فضای مجازی، نحوه گفتوگوها در اجتماع حاکم است به مباحث تربیتی افراد هم وابسته است.
وی خاطرنشان میکند: «بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود»، «خانه از پای بست ویران است»، «آموزش و پرورش بیمار»، «زنگها برای ما به صدا در میآید» و «در افکار خود خانهتکانی کنیم» مطالبی هستند که ۳۲ سال قبل نوشتم و همه این مطالب چاپ شده است، مبرهن است کلانشهرهای امسال با ۱۰ سال قبل تفاوت زیادی دارد و این پدیده باعث میشود قتلهای فرزندکشی اتفاق بیفتد که در طول تاریخ مداوم وقوع این قتلها وجود داشته است و امروز به دلیل گسترش فناوریها این موارد سریعتر رسانهای شده و در فضای مجازی منتشر میشود.
لایههای پنهان «فرزندکشی»
برخی خلاءهای قانونی در فرزندکشی
حجت فرجی، حقوقدان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مجازات فرزندکشی، اظهار میکند: در قانون مجازات اسلامی یکی از موانع قصاص قاتل رابطه پدر و فرزندی است، یعنی پدر بهواسطه قتل فرزند قصاص نمیشود و این مسئله برگرفته از فتاوای فقهی است؛ ولی این موضوع نباید باعث ایجاد احساس امنیت برای کسانی شود که به هر بهانهای اراده قتل فرزند خود را دارند.
وی ادامه میدهد: برخی از این قتلها ناشی از عدوان و برخی ناشی از بیماری یا اعتیاد و نداشتن تعادل روحی و روانی است. در برخی موارد هم شاهد وقوع قتلهایی بودهایم که ناشی از تجاوز جنسی پدر به فرزند خردسال بوده است؛ به نظر میرسد باید نسبت به این موضوع مهم بازنگریهایی در قوانین موجود انجام شود.
این حقوقدان تصریح میکند: استثنائاتی برای قصاص وارد شده است ازجمله قاعده «ابوت» یعنی رابطه پدر و فرزندی که مانع قصاص قاتل میشود، بنابر نظر مشهور فقیهان امامیّه یکی از شرایط قصاص این است که قاتل، پدر یا جد پدری مقتول نباشد بنابراین چنانچه پدری فرزندش را به قتل رساند قصاص نخواهد شد. فقهای قرن حاضر پیرو همین نظریه هستند و قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ هم بر همین مضمون تنظیم شده است.
مجازات فرزندکشی
فرجی با اشاره به مجازات قتل فرزند توسط پدر در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، اظهار میکند: بر اساس ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه نباشد، این بدان معنا است که پدر در هر صورت از مجازات قصاص معاف است. مطابق ماده ۲۹۰ هر نوع رفتار کشندهای با قصد و اراده از سوی قاتل موجب قصاص وی به درخواست اولیای دم هست که ماده ۳۰۱ استثنایی بر اصل ماده ۲۹۰ است.
این حقوقدان تصریح کرد: در ماده ۶۱۲ برای قتلهایی که دارای مانع برای قصاص هستند از جمله قتل فرزند توسط پدر مجازات در نظر گرفته است، هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته است اما از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود درصورتیکه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ۱۰ سال محکوم میکند، البته در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر