۱۴۰۰ آذر ۱۴, یکشنبه

حکومتی که از درون و برون به بن بست رسیده است

حکومتی که از درون و برون به بن بست رسیده است
منشه امیر

در برون زیر فشار شدید کشورها قرار دارند که برنامه های اتمی خود را متوقف سازند و در غیر این صورت مجازات های بیشتری در راه خواهد بود و حکومت درمانده تر خواهد شد و خزانه ملت توهی تر خواهد گردید و ایرانی‌ها فقیرتر و محنت زده تر خواهند شد و این را نمی‌توان برای مدت مدیدی همچنان ادامه داد و در درون خشم ملت روز به روز شدیدتر می‌شود.

پریروز کارگران بودند و دیروز مردم اصفهان و سرنوشت زاینده رود بود و امروز معلمان هستند که به طور فزاینده بر عملیات اعتراضی خود می افزایند.

معلمان تنها نیستند بلکه گروه‌های مختلف در سراسر کشور از آنها حمایت می کنند.

در واقع صفوف خود معلمان نیز روز به روز فشرده‌تر می‌شود و در شهر های بیشتر می بینیم که معلمان ناراضی به تظاهرات و اعتراضات می‌پیوندند و حق خود را طلب می‌کنند.

اما دولت می‌گوید که پول ندارد و اضافه حقوق مورد انتظار آموزگاران و دانش یاران و دبیران را از کجا بیاورد؟

پول ندارد…

اما این حکومت برای ادامه برنامه‌های تسلیحاتی خود و برای اعطای بودجه‌های کلان تر به سپاه پاسداران و بسیج و دیگر نیروهای مسلح پول دارد و پول کلان هم دارد و همچنین دزدی‌ها ادامه دارد و افراد حکومتی بیت‌المال را همچنان می چاپند…

تو گویی فردایی وجود ندارد…

حکومت در هر دو زمینه در درون و برون به بن بست رسیده است.

از یک سو سالیان دراز در راه رسیدن به برنامه‌های اتمی پول صرف کرده و تلاش به عمل آورده و به دستاوردهایی نیز رسیده است و حالا خود را در آستانه ایجاد بمب هسته‌ای می یابد…

چگونه این برنامه‌ها را به ناگهان متوقف سازد؟!

به مردم چه بگوید؟!

آیا انتظار می رود که بار دیگر جام زهر را سر بکشند و اعتراف کنند که بله پرداختن ما به برنامه‌های اتمی کاری اشتباه بوده است.

انتظار دارند که با وقت کشی و با طولانی کردن مذاکرات به برنامه‌های خود ادامه دهند و قدرت بیشتری یابند و به کلاشی های اتمی دست بزنند اما امید داشته باشید که این بار دولت های غربی و ایالات متحده به این بازی کشانده نشوند.

در واقع اروپایی ها هستند که می‌دانند حکومت ایران ترفند بازی می کند و می خواهد به برنامه‌های اتمی خود ادامه دهد و در همان حال تقاضا و انتظار و فشار دارد که تحریم های بین المللی به ویژه تحریم های اقتصادی ایالات متحده متوقف گردد.

اسرائیل از سیاست دولت پرزیدنت بایدن راضی نیست حتی می‌توان گفت ناخشنود است و خشم دارد اما در همان حال باید تاکید کرد که دولت بایدن نیز تا این لحظه کوچک‌ترین امتیازاتی به حکومت ایران نداده است و اعطای امتیازات را موکول به آن می کند که برنامه های اتمی در رژیم ایران متوقف شود و کوتاه شود و یا کند شود.

و این همان است که موجب خشم دولت اسرائیل قرار گرفته آیا آنها می خواهند همان اشتباهات برجام پیشین را تکرار کنند؟

یعنی سر کیسه را باز کنند و به حکومت ایران اکسیژن برسانند؟

حکومتی که در آستانه خفه شدن است و همزمان بتواند به برنامه‌های اتمی خود ادامه دهد…

چگونه ممکن است؟

نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل به دولت ایالات متحده توصیه می کند که مذاکرات را متوقف کنید و راه‌های دیگری را بجویید این نمی تواند مشکل را حل کند و این نمی تواند خطر را برطرف کند.

در هفته‌های اخیر می‌شنویم که سانتریفیوژهای جدیدی را به کار انداختند.

سانتریفیوژ هایی که با سرعت بسیار بیشتر می‌تواند اورانیوم را غنی کند و همچنین می‌شنویم که تاسیسات هسته‌ای فردو را بر خلاف تعهدات پیشین به طور کامل در آستانه راه‌اندازی قرار دادند.

یعنی در زیر کوه ها می‌خواهند غنی سازی اورانیوم را از ۶۰ درصد به ۹۰ درصد برسانند و در همان حال خود را برای تهیه نخستین بمب‌های اتمی آماده سازند.

آیا ایالات متحده و دنیا اجازه این فریبکاری را خواهند داد؟!

آیا رژیم ایران همانند کره شمالی خواهد توانست به ناگهان و به طور غافلگیر کننده اعلام کند که بله ما آن را ساخته ایم؟!

اسرائیل هرگز اجازه چنین وضعی را نخواهد داد…

در هر حال هنوز خزانه این حکومت خالی مانده و هر روز آنچه در صندوق مانده کم و کمتر می‌شود و در همان حال مردم ایران فقیرتر می‌گردند اما این بار جرأت یافتند و به خیابان‌ها می‌آیند و اعتراض می‌کنند و گروههای معلمان در سراسر کشور از رژیم قاطعانه می خواهند که به آنها حق معیشتی خود را اعطا کند و بگذارد که زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند.

آموزگاران و دبیران ستون فقرات فرهنگ یک کشور هستند اما این ستون فقرات را هم حکومت میخواهد بشکند.

در همان حال پاداشی که به معلمان داده می شود آنقدر ناچیز است که کمترین و کوچکترین ابعاد معیشتی آنها را تامین نمی‌کند رژیم قصد دارد که هزاران آخوند یا طلبه کم‌سواد را وارد سیستم آموزشی کشور کند و آنها به جای معلمین و به جای درس های امروزی درس اسلام بدهند و درس بدهند که چگونه باید نماز خواند و چگونه باید به حکومت وفادار بود و چگونه قوانین و قواعدی را که یک ۱۴۰۰ سال پیش تعیین گردیده باید امروز به دقت رعایت کرد.

امروزی که زندگی در آن در مقایسه با آن دوران کاملاً متفاوت است. ظاهراً مردم اصفهان را در بستر زاینده رود به گلوله های سربی بستند و صدای آنها را خاموش کردند و این ظاهر قضیه است اما خشم مردم اصفهان و خشم مردم ایران از خوزستان تا بلوچستان و چهارمحال و بختیاری همچنان ادامه دارد و این حتی اگر ظاهراً فروکش کرده اما آتش زیر خاکستر است.

و کارگران ایران را فراموش نکنید آنها هم گرسنه هستند و هر روز گرسنه تر می شوند و آنها هم به خیابان‌ها آمده‌اند در گذشته اما در آینده اعتراضات خود را به صورت گسترده تری اعلام خواهند کرد.

حکومت چگونه میتواند در برابر آن فشار خارجی و این مشکلات داخلی دوام بیاورد ؟

آنها چگونه می توانند با بی خردی و عدم تجربه مشکلات ایران را حل کنند؟!

نمی‌توانند و نخواهند توانست و روزبه‌روز این مشکلات شدید تر خواهد شد…

آنها تصور میکنند که اگر در مذاکرات اتمی کوتاه بیایند تا شاید ایالات متحده و کشورهای اروپایی سر کیسه را شل کنند و پولی در اختیار آنها قرار دهند حیثیت و علت وجودی خود را از دست داده اند یا آنکه خامنه ای بیاید همانند خمینی و بگوید ناچار شدیم کاسه زهر را سر بکشیم اما از هدفهای خود دست بر نخواهیم داشت این بخش دوم جمله غیر قابل قبول و غیر قابل اجرا می باشد زیرا اگر آنها جام زهر را سر بکشند ناچار هستند که برنامه های اتمی را نیز کنار بگذارند.

حکومت ایران تلاش می‌کند که مذاکرات اتمی تا آنجا که ممکن است به درازا بکشد اما هرچه دراز تر و طولانی تر شود فقر ملت ایران و خالی شدن خزانه همچنان ادامه خواهد داشت چگونه می‌توانند در برابر این وضع دوام بیاورند؟

آنها در بن‌بست بسیار دشواری قرار دارند از یک سو اگر گذشت کنند و کوتاه بیایند آبروی خود را از دست داده اند و اگر سرکشی کنند و لجاجت به خرج دهند و همچنان بر مواضع خود پابرجا بمانند آن موقع دیگر جز اعلام ورشکستگی راه دیگری در برابرشان نخواهد داشت.

و همزمان می‌بینیم که حتی طالبان در افغانستان پیش از آنکه به طور کامل در مستند خود جایگزیده باشند به دست اندازی علیه مرزهای ایران می پردازند و در عراق مواضع وابسته به حشدالشعبی و حکومت ایران روز به روز ضعیف تر می شود.

و در سوریه علنا می‌گویند که دیگر به شما احتیاجی نداریم و بارتان را ببندید و گورتان را گم کنید.

و در لبنان نیز حزب الله موقعیت خود را از دست می‌دهد…

مردم لبنان هر روز بیشتر از روز پیش خواهان مهار کردن حزب الله هستند.

و در یمن جنگ حوثی ها…

این مزدوران حکومت ایران علیه عربستان سعودی به هیچ نتیجه ای نرسیده گرچه همچنان ادامه دارد ولی هیچ پیشرفتی حاصل نگردیده و همچنان درجا می زنند

و همچنان نمی توانند بخش های دیگری از یمن را به تصرف خود درآورند و حکومت ایران در جامعه بین‌المللی و حتی در میان کشورهای اسلامی و همچنین کشورهای منطقه هیچ جایی ندارد و هیچ مقامی را به آن ندادند و از هیچ حمایتی برخوردار نیست و تنها مانده است هم در زمینه بین‌المللی و هم در زمینه منطقه ای و هم در داخل کشور در میان مردم این سرزمین روز به روز منفورتر می‌شود و روز به روز خشم ملت بالاتر می گیرد…

در برابر چنین وضعی آنان چگونه می توانند دوام بیاورند؟!

چند روز دیگر یا هفته دیگر یا ماه دیگر حتی سال دیگر می توانند در مسند قدرت باقی بمانند…

این آینده ای ندارد و سقوط آنها حتمی خواهد بود منتها هنوز نمی‌دانیم که چه هنگام فرا خواهد رسید…

و روزی که فرا برسد همگان غافلگیر خواهند شد زیرا برافتادن رژیم چون پایه های آن بسیار لرزان و پوسیده است ممکن است به طور ناگهانی صورت گیرد و همگان را به شگفتی وا دارد.

اما آنها این خطر را احساس نمی کنند و همچنان رفتارشان به گونه‌ای است که تصور می کنند برای ابد الاباد در قدرت باقی خواهند ماند و موجودیت خود را بر ملت ایران تحمیل خواهند کرد و به دنیا زور خواهند گفت و همگان را مورد تهدید قرار خواهند داد هم اسرائیل را و هم خواهند گفت اگر آمریکا اقدامی کند ما می توانیم دندان‌های آن را بشکنیم از رو نمی روند و به گستاخی ادامه می دهند و می کوشند این تصور را ایجاد کنند که هنوز قدرت دارند و هنوز می توانند و هنوز قادرند به دیگران آسیب و آزار برسانند اما اگر لحظه عمل فرا برسد بسیار زود آشکار می‌شود که ناتوان هستند و شکست خوردند و راه گریزی ندارند این سرنوشت آنها خواهد بود تردیدی وجود ندارد…

New Title

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر