سه نوجوان به اتهام تجاوز به یک دختر نوجوان محاکمه شدند

سه نوجوان به اتهام تجاوز به یک دختر نوجوان محاکمه شدند

خبرگزاری هرانا – جلسه رسیدگی به اتهامات سه نوجوان که متهم به تجاوز به یک دختر نوجوان هستند، در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد آنلاین، جلسه رسیدگی به اتهامات سه نوجوان متهم به آزار و اذیت جنسی یک دختر نوجوان در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

در این گزارش آمده است؛ یک سال قبل دختر نوجوانی به پلیس شکایت کرد و مدعی شد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفت که سه پسر وارد خانه‌ام شدند و مرا مورد آزار قرار دادند و من برای نجات خودم مجبور شدم از پنجره به بیرون بپرم که دست و پایم زخمی شد.

دختر نوجوان بعد از طرح این شکایت به پزشکی قانونی معرفی و تحقیقات برای بازداشت متهمان آغاز شد. پلیس چند روز بعد سه پسر متهم را شناسایی و بازداشت کرد. آنها که همگی زیر ۱۸ سال بودند مدعی شدند تعرضی صورت نگرفته و دختر دروغ می‌گوید.

بنابر این گزارش، پزشکی قانونی آثاری از رابطه را روی بدن دختر کشف کرده و پرونده به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. سه پسر نوجوان با قرار بازداشت به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شدند؛ اما همچنان بر این باور که بودند جرمی مرتکب نشده‌اند.

یکی از این متهمان که جثه بسیار کوچکی هم دارد، در دفاع از خود گفت: من در اینستاگرام با این دختر آشنا شدم. وقتی با هم چت کردیم متوجه شدم در نزدیکی خانه ما زندگی می‌کند. او گفت می‌خواهد من را از نزدیک ببیند و خودش مرا به خانه‌شان دعوت کرد. من هم به همراه دوستانم به آنجا رفتم، البته نمی‌خواستیم وارد خانه شویم اما دختر اصرار کرد و گفت کسی در خانه نیست. ما هم وارد خانه شدیم اما او به دروغ می‌گوید به او تعرض کردیم؛ در حالی که وی به خواست خودش با یکی از دوستانم رابطه برقرار کرد.

این گفته‌ها هر چند از طرف دختر نوجوان رد شد اما دو متهم دیگر نیز مدعی شدند دختر نوجوان خودش رضایت داشته و فقط یکی از آنها قبول کرد با دختر رابطه داشته است.

در پایان هیات قضات با اخذ آخرین دفاع از متهمان برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.

 

گزارش امار نقض کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401

گزارش امار نقض کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401

 

تهیه وتنظیم گزارش و نمودار : آذر ارحمی و حمید رضائی آذر یانی

                این گزارشات آماری از میان بیش از 100خبر که در طول ماه مرداد  1401 تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا؛ مشرق نیوز؛ رکنا؛ رادیو زمانه؛ هرانا؛ ایرنا؛ ایلنا؛ رادیو صدای آمریکا؛ رادیو بی‌بی‌سی؛ ایران؛ قطره؛ رادیو فردا؛ سازمان حقوق بشر ایران؛ باشگاه خبرنگاران جوان؛ خبرگزاری مهر؛ خبرگزاری خراسان؛ روزنامه قانون؛ تسنیم؛ کمپین فعالان بلوچ جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از25 تا 30 در صد واقعیت‌های جامعه باشد. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است.

همکارانی که خبرهای نقض حقوق کودک و نوجوان را در مرداد   ماه 1401 ارسال کردند عبارتند از خانم‌ها: لیدا اشجعی اسالمی، آذر ارحمی،  زهره حق باعلی،شهناز کریم زاده ،پریا ترابی ، مهناز ترابی ، عاطفه بهرامی آقایان: حمید رضایی آذریانی، ابوذر خادمی، حسین مرادی‌زاده،  آرش احمدی، مهدی افشارزاده ,سید سعید نوری زاده و پاتریک سپنتا

 

اردیبهشت	موضوع	ردیف
7	اخبار عمومی: حمایت از کودکان و سقط جنین و فروش نوزادان و آسیب‌های اجتماعی و کودکان فقر	1
3	کودکان کار	2
2	بازداشت کودکان و نوجوانان	3
1	آموزش و پرورش	4
1	کودک‌آزاری	5
5	خشونت علیه کودکان و نوجوانان	6
4	خودکشی کودکان و نوجوانان	7

فرزندان بهزیستی پس از ترخیص حمایت نمی‌شوند

فرزندان بهزیستی پس از ترخیص حمایت نمی‌شوند

فقدان مهارت‌آموزی کافی برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار تا نداشتن مهارت‌های اجتماعی برای تعامل با جامعه؛ موجب شده است تا فرزندان بهزیستی احساس کنند؛ بهزیستی آنان را در جامعه رها کرده است.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه؛ مراکز شبه خانواده و مراکز نگهداری بهزیستی؛ جایی برای مراقبت از کودکانی است که سرپرست مناسبی ندارند. عدم صلاحیت، اعتیاد شدید یا زندانی بودن سرپرستان یا تنها سرپرست، مجهول‌الهویه بودن کودک یا مفقودالاثر شدن سرپرستان از دلایلی است که موجب می‌شود تا برخی از کودکان به جای زندگی در کنار خانواده و داشتن یک زندگی معمولی، در مراکز بهزیستی بزرگ شوند.

با این حال مراکز «شبه خانواده» وضع بهتری دارند و کودکان در جایی که شباهت زیادتری به یک خانه دارد در کنار یک مادریار زندگی می‌کنند. اما در مراکز نگهداری موقت یا خانه‌های سلامت، کودکان می‌دانند که مهمان امروز و فردای این مراکز هستند و معلوم نیست چه زمانی باید به جای دیگری کوچ کنند.

بهزیستی متولی نگهداری از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست است

رشد آسیب‌های اجتماعی و گسترش سبک زندگی مدرن، موجب شد تا خانواده از شکل سنتی خود فاصله بگیرد و وظیفه سرپرستی کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست از اقوام و خویشاوندان به حاکمیت محول شود.

عمده خانواده‌هایی هم که مایل به فرزندخوانده هستند و توانایی آن را دارند؛ مایلند سرپرستی یک دختر صفر تا ۳ سال را به عهده بگیرند و سرپرستی پسران فاقد سرپرست مناسب، چندان خواهان ندارد

سازمان بهزیستی متولی سرپرستی کودکانی است که فاقد سرپرست مؤثر هستند. کودکانی که پس از معرفی‌نامه مرجع قضائی و پزشکی قانونی وارد خانه‌های بهزیستی می‌شوند؛ پرونده آنها تکمیل می‌شود و اگر مددکاران نتوانند والدین یا سرپرست مناسبی برای این کودکان پیدا کنند؛ ناچار می‌شوند آنان را در این مراکز نگهداری کنند.

برای فرزندخواندگی هم شرایط آسانی وجود ندارد؛ کودکان بدسرپرست را به دلیل اینکه والدین یا اقوام معلومی دارند؛ نمی‌توان واگذار کرد. خانواده‌های متقاضی فرزند هم باید شرایط خاصی داشته باشند و به حکم ماده ۱۴ قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در صورتی حکم سرپرستی صادر می‌شود که درخواست کننده سرپرستی، بخشی از اموال یا حقوق خود را به کودک یا نوجوان تحت سرپرستی تملیک کند. عمده خانواده‌هایی هم که مایل به فرزندخوانده هستند و توانایی آن را دارند؛ مایلند سرپرستی یک دختر صفر تا ۳ سال را به عهده بگیرند و سرپرستی پسران فاقد سرپرست مناسب، چندان خواهان ندارد.

در چنین شرایطی کودکانی که در مراکز نگهداری رشد می‌یابند؛ اگر والدینشان معلوم نباشد، از همان ابتدای رشد و بلوغ خود با این احساس سرخوردگی مواجه می‌شوند که خانواده‌ای آنان را نخواسته است؛ کودکانی که والدین و سرپرستان مشخصی دارند؛ به دلیل شرایط نامناسب سرپرستان، ناچارند دور از کانون گرم خانواده زندگی کنند و علی رغم داشتن نزدیکان، از داشتن آنان محروم باشد.

مراکز نگهداری کودکان بهزیستی و چالشی به نام سن ترخیص

مراکز شبه خانواده بدین منظور ایجاد شده است تا جایی برای فرزندان بهزیستی فراهم شود که بیشترین شباهت را به خانواده داشته باشد. از آنجا که این فرزندان تا سن ۱۸ سالگی می‌توانند در این مراکز بمانند؛ این مراکز لازم است آموزش‌هایی را برای داشتن یک زندگی مستقل به آنان در نظر بگیرد. با این حال در مراکز شبه خانواده، فرزندان بعد از ترخیص هم از حمایت‌های مرکز استفاده می‌کنند.

فرزندان را برای نگهداری در سنین ۳ تا ۷ سال، ۷ تا ۱۲ سال و ۱۲ تا ۱۸ سال تفکیک کرده‌اند. این تقسیم بندی در بسیاری از موارد موجب انتقال اجباری فرزندان از یک مرکز به مرکز دیگر می‌شود

متأسفانه همه مراکز بهزیستی قادر به نگهداری فرزند خود به صورت طولانی مدت نیستند و ناچار هستند رویکرد حمایتی کوتاه مدت برای فرزندان خود داشته باشند.

کودکان صفر تا ۳ سال در شیرخوارگاه‌های بهزیستی نگهداری می‌شوند. اما در بسیاری از مراکز، فرزندان را برای نگهداری در سنین ۳ تا ۷ سال، ۷ تا ۱۲ سال و ۱۲ تا ۱۸ سال تفکیک کرده‌اند. این تقسیم بندی در بسیاری از موارد موجب انتقال اجباری فرزندان از یک مرکز به مرکز دیگر می‌شود؛ علاوه بر این‌ها ممکن است مسئولان مراکز هم تغییر کنند و فرزند بهزیستی در مدتی که در یک مرکز حضور دارد شاهد جا به جایی چندباره مسئول خود باشد.

مصطفی بینا کاشانی مدیر عامل مؤسسه آرا که مرکزی برای مهارت‌آموزی فرزندان ترخیص شده از بهزیستی است؛ در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه تعریف بهزیستی از سن ترخیص باید برداشته شود؛ گفت: سن ترخیص موجب شده است تا فرزند هیچ علاقه‌ای به مرکزی که در آن زندگی می‌کند نداشته باشد. در یک مرکز با هدف نگهداری فرزندان ۱۲ تا ۱۸ سال، تعامل بین فرزندان کوچک و بزرگ کمتر رخ می‌دهد؛ خواسته‌ها و انتظارات آنان متفاوت است.

باید همه مراکز بهزیستی به مراکز شبه خانواده تبدیل شوند

کاشانی با بیان اینکه باید همه مراکز نگهداری کودکان به مراکز شبه خانواده تبدیل شوند گفت: مراکزی که مثل اداره عمل می‌کنند و کارمندانشان در چند شیفت به محل کارشان می‌آیند و تعداد زیادی فرزند بهزیستی در آن نگهداری می‌شود؛ هیچ حس تعلق و آرامشی را به کودک یا نوجوان حاضر در مرکز نمی‌دهد و طبیعی است که این فرزندان بخواهند هر چه سریع‌تر از این مراکز خارج شوند. باید مراکز نگهداری مثل خانه کوچک‌تر و با تعداد فرزند کمتری فعالیت کنند.

در چنین شرایطی مراکز نگهداری به دنبال این هستند که هر چه سریع‌تر فرزندانشان را ترخیص و از مراکز نگهداری خارج کنند. البته در این شرایط، فرزندان هم مایل هستند زودتر از این مراکز خارج شوند.

فرزندان برای اینکه وارد جامعه شوند و زندگی مستقلی را داشته باشند با محدودیت‌هایی مواجه‌اند. سن ۱۸ سالگی سن پایینی است؛ در خانواده‌های ایرانی که افراد معمولاً از سن ۲۵ تا ۳۰ سالگی به بعد به تدریج مستقل می‌شوند و به طور کلی ۱۸ سالگی سن پایینی برای استقلال به حساب می‌آید و فرد در این سن آسیب‌پذیر است، این بچه‌ها هم که در غیاب خانواده وارد جامعه می‌شوند. تصور کنید فرد از یک محیط کاملاً حمایت شده و نظارت شده و گلخانه‌ای ناگهان قرار است وارد اجتماع شود و با حداکثر ضریب استقلال مواجه باشد؛ همین امر موضوعی است که موجب وارد آمدن استرس زیاد به فرد می‌شود.

فرزندان بهزیستی بعد از ترخیص در جامعه پرت می‌شوند

هزینه‌های یک زندگی مستقل در کنار عدم شناخت کافی مهارت‌های زندگی موجب می‌شود فرزندان بهزیستی پس از ترخیص با چالش‌های زیادی مواجه باشند.

بارها فرزندان ترخیص شده از بهزیستی در مراجعه به مرکز ما گفتند بعد از ترخیص ما در میان جامعه پرت شدیم

هیچ آماری نمی‌توان در زمینه ورود فرزندان بهزیستی به کسب و کارهای مجرمانه پیدا کرد؛ اگرچه نمی‌توان با قطعیت از ورود این افراد به فعالیت‌های مجرمانه سخن گفت اما طبیعی است که در صورت عدم حمایت لازم، فرزندان بهزیستی به سمت کسب و کارهای مجرمانه روی آورند و یا حتی اگر تخلف دائمی هم نداشته باشند گاهی این تخلفات را انجام دهند.

بینا کاشانی با بیان اینکه بارها فرزندان ترخیص شده از بهزیستی در مراجعه به مرکز ما گفتند بعد از ترخیص ما در میان جامعه پرت شدیم؛ گفت: در حالی که در قانون آمده است که مراکز بهزیستی تا پنج سال باید حمایت‌های لازم را فرزندان داشته باشند؛ اما عملاً این حمایت‌ها اتفاق نمی‌افتد؛ محدودیت نیروی انسانی، محدودیت منابع مالی و موارد دیگر موجب شده است تا فرزندان بهزیستی بعد از ترخیص هیچ حمایت جدی از سوی بهزیستی نداشته باشند.

عدم مهارت لازم برای یک زندگی مستقل تنها به مهارت‌های کسب درآمد محدود نمی‌شود؛ مهارت‌های اجتماعی و روانشناختی مثل توانایی‌های تعامل با جامعه، دیگر افراد جامعه هم برای داشتن یک زندگی مستقل لازم است. که فرزندان بهزیستی چندان با این مهارت‌ها در مراکز نگهداری بهزیستی آشنا نشدند.

در مراکز بهزیستی هزینه‌هایی مثل هزینه برق و آب توسط کارمندان خانه‌ها پرداخت می‌شود؛ خرید ملزومات مراکز به عهده کارمندان است اگر فرزندی هم بخواهد برای خرید به بیرون از مرکز برود باید یکی از افراد بهزیستی در کنارش باشد؛ مسائلی از این دست موجب می‌شود تا این فرزندان تجربه لازم برای داشتن یک زندگی مستقل را نداشته باشند؛ این عدم مهارت پس از سن ترخیص لطمه زیادی به فرزندان بهزیستی می‌زند.

مدیر عامل‌های مؤسسه آرا در گفت و گو با خبرنگار مهر به مهارت‌های نرم اشاره می‌کند؛ وی معتقد است علاوه بر مهارت‌های فنی و زیستی برای کسب یک زندگی مستقل فرزندان ترخیص شده از بهزیستی مهارت‌های نرم از جمله اعتماد به نفس هم تجربه نکرده‌اند. این افراد در مهارت‌هایی مثل عزت نفس، خود آگاهی، تصمیم گیری و حل مسئله خیلی مشکل دارند؛ یکی از چالش‌هایی که ما در مراکز مهارت آموزی فرزندان بهزیستی مثل مؤسسه آرا داریم این است که در ابتدا آنان را با مهارت‌های نرم آشنا کنیم.

کاشانی معتقد است مهارت‌های نرم باید در سنین خیلی پایین‌تر در مراکز نگهداری بهزیستی به افراد داده شود چرا که فرزند بهزیستی در سن بیست سالگی بیشتر ترجیح می‌دهد در مراکز مهارت آموزی، یک فن و مهارت مثل حسابداری یا صافکاری را یاد بگیرد تا اینکه در کلاس‌های رفتاری مثل عزت نفس و حل مسئله شرکت کند. در حالی که بدون داشتن توانایی در تعاملات اجتماعی، در جامعه نمی‌تواند فرد موفقی باشد.

مشکلات مالی؛ شغلی برای فرزندان بهزیستی پیدا نمی‌شود

فرزندان بهزیستی بعد از ترخیص با مشکلات مالی هم مواجه هستند؛ تا سال گذشته به هر یک از افراد ترخیص شده از بهزیستی، مبلغ چهل و شش میلیون تومان از سوی بهزیستی پرداخت می‌شد. گاهی این فرزندان با همدیگر جمع می‌شوند و این مبلغ را برای پول رهن یک واحد مسکونی هزینه می‌کنند؛ گاهی برای خرید تجهیزات و وسایل زندگی از سوی بهزیستی هم به آنان کمک می‌شود؛ اما حتی اگر همه این کمک‌های مالی معیشتی به موقع به فرزندان بهزیستی داده شود؛ هزینه‌های متعدد برای یک زندگی مستقل آنقدر زیاد است که فرزندان خیلی زود با مشکلات مالی مواجه می‌شوند.

ایوب اسلامیان کارشناس مددکاری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در خصوص مشکلاتی که فرزندان بهزیستی پس از ترخیص با آن مواجه می‌شوند؛ گفت: عمده این فرزندان برای ورود به جامعه کم تجربه و کم مهارت هستند؛ شغلی ثابت و مطمئن ندارند. طبیعتاً در ۱۸ سالگی تثبیت شغلی برای آنها روی نداده است؛ خیلی از آنها اصلاً شغلی پیدا نکرده اند؛ عموماً یک مهارت فنی و حرفه‌ای یاد گرفتند که بیشتر مدرکی است که به دست آوردند؛ پسرها معمولاً آرایشگری یاد می‌گیرند و دختران در خیاطی مهارت‌هایی را کسب می‌کنند؛ با این وجود در همین حرفه‌های محدود هم آن مهارتی را که لازم است داشته باشند ندارند.

کمک‌های مالی بهزیستی و جامعه‌ای که پذیرای فرزندان بهزیستی نیست

سازمان بهزیستی کمک‌هایی برای اشتغال فرزندان خود در نظر گرفته است؛ از وام‌های ۵۰ و ۱۰۰ میلیون تومانی تا اعطای ۱۲ ماه پایه حقوق برای راه اندازی یک کسب و کار؛ این‌ها تسهیلاتی است که بهزیستی به فرزندان ترخیص شده خود می‌دهد؛ این تسهیلات در کنار تحصیل رایگان در دانشگاه‌ها از کمک‌های خوب بهزیستی است که در بسیاری از کشورهای دیگر اصلاً وجود ندارد؛ با این حال به دلیل هزینه‌های سرسام آور زندگی، نبود اقتصاد پویا در کشور و فقدان مهارت لازم، افراد ترخیص شده از بهزیستی برای شروع یک کسب و کار شخصی با چالش مواجه می‌شوند.

اگر این افراد در راه اندازی یک کسب و کار موفق نشوند؛ برای استخدام هم راه چندان آسانی ندارند.

کلیشه‌هایی مثل این جملات که تو از زیر بوته در اومدی یا بی پدر مادر هستی که عمدتاً فحش و توهین محسوب می‌شوند خیلی فرزندان بهزیستی را آزار می‌دهد

اسلامیان در همین زمینه با بیان اینکه جامعه متأسفانه چه در بحث اشتغال و چه در بحث ازدواج با این فرزندان همراهی نمی‌کند؛ گفت: در بحث اشتغال، کسبه از این فرزندان سفته و ضامن‌های بیشتری می‌خواهند؛ در حالی که این افراد برای تهیه این گونه موارد با محدودیت‌های بسیاری مواجه هستند. خیلی‌ها برای اشتغال به این فرزندان اعتماد نمی‌کنند در حالی که این فرزندان هم مثل دیگر افراد جامعه هستند و خوب و بد در میان آنها وجود دارد؛ متأسفانه جامعه ما جامعه بسیار انگ زن و نا همراهی است؛ جامعه‌ای که کوچک‌ترین تغییرات را از عرف و هنجار اجتماعی نمی‌پذیرد و کافی است یک تفاوت در فرد ببیند تا برچسب و انگ به او بزند.

اسلامیان با بیان اینکه انگ اجتماعی موضوعی بسیار آزاردهنده برای این فرزندان است؛ گفت: افراد ناآگاه با کنایه و طرز نگاه کردن غلط، در صحبت‌ها و تعاملات اجتماعی به شکلی توهین آمیز با این افراد برخورد می‌کنند؛ کلیشه‌هایی مثل این جملات که تو از زیر بوته در اومدی یا بی پدر مادر هستی که عمدتاً فحش و توهین محسوب می‌شوند خیلی فرزندان بهزیستی را آزار می‌دهد و موجب می‌شود گزینه‌های اشتغال یا ازدواج هم برای این افراد خیلی محدود شود.

این کارشناس مددکاری در خصوص مشکلات افراد ترخیص شده از بهزیستی برای ازدواج هم افزود: مشکلات زیادی را برای ازدواج این افراد می‌بینیم؛ برای مثال دختر خانم ۲۱ ساله‌ای که اگر در خانواده‌ای معمولی بزرگ می‌شد شرایط خیلی مناسبی داشت ناچار می‌شود با یک مرد ۳۷ ساله که یک بار طلاق گرفته و دو فرزند هم دارد ازدواج کند البته همه موارد این گونه نیستند اما در میان فرزندان ترخیص شده از بهزیستی این گونه ازدواج‌ها زیاد دیده می‌شود؛ یا پسری ۲۴ ساله را می‌بینیم که به دلیل خلأهای عاطفی که با آن مواجه بوده است و جبر زندگی مجبور می‌شود با خانم مطلقه‌ای که بسیار بزرگ‌تر از اوست و فرزند دارد؛ ازدواج کند.

اگر چه سازمان بهزیستی متولی سرپرستی کودکانی است که فاقد سرپرست مؤثر هستند و بر اساس وظایف خود باید آنان را برای داشتن یک زندگی عادی کمک کند؛ با این حال نمی‌توان از نقش جامعه در شکل گیری زندگی و آینده فرزندان ترخیص شده از بهزیستی چشم‌پوشی کرد.

جامعه باید همدلانه تر با این افراد برخورد کند و این موضوع را در نظر داشته باشد که این افراد خودشان چنین زندگی را انتخاب نکردند و تنها قربانی حوادث هستند.

منظور از انتخاب رفتار مناسب با افراد ترخیص شده از بهزیستی، ترحم کردن به آنان نیست اما جامعه باید به این افراد فرصت تمرین زندگی بدهد؛ هر یک از اعضای جامعه باید از خود بپرسد آیا حاضر است به فردی که خانواده ندارد و در مراکز بهزیستی بزرگ شده است شغلی بدهد و یا حاضر است با او ازدواج کند یا حاضر است چنین فردی داماد یا عروسش باشد؟

سخن آخر اینکه؛ دولت، بهزیستی، سازمان‌های مردم نهاد و جامعه لازم است مسئولیت‌های خود را در قبال این فرزندان درک کرده و به وظایف خود عمل نمایند.

کانال آب مرگ کودک خردسال بهبهانی را رقم زد

کانال آب مرگ کودک خردسال بهبهانی را رقم زد

بهبهان- مسئول خدمات ایمنی و آتش نشانی بهبهان گفت: یک کودک خردسال بر اثر غرق‌شدگی در کانال آب روستای اسدآباد در شهرستان بهبهان جان خودش را از دست داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، وحید دهدشترو اظهار کرد: ظهر امروز چهارشنبه پس از تماس با ۱۲۵ مبنی بر غرق شدن یک کودک در کانال آب بلافاصله یک اکیپ عملیاتی غواصی آماده اعزام به محل حادثه شد.

مسئول آتش نشانی و خدمات ایمنی بهبهان افزود: بعد از چند دقایقی شهروندان در تماسی مجدد با آتش نشانی بهبهان، خبر از پیدا شدن جنازه کودک غرق شده پایین‌تر از محل حادثه را در کانال آب اطلاع دادند.

وی ضمن عرض تسلیت به خانواده داغدار گفت: از شهروندان درخواست می‌شود با توجه به حجم و سرعت بالای آب این نوع کانال‌های مادر که برای آبیاری زمین‌های کشاورزی استفاده می‌شوند، حتماً از شنا کردن در این کانال‌ها جدا خودداری کنند.

فوت ۲ کودک زیر ۵ ماه به دلیل ابتلا به کرونا در کرمان

فوت ۲ کودک زیر ۵ ماه به دلیل ابتلا به کرونا در کرمان

کرمان – سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان از فوت ۲ کودک مبتلا به کرونا در کرمان خبر داد.

سعید صحبتی در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: طی شبانه روز گذشته در استان کرمان پنج نفر به دلیل ابتلاء به ویروس کرونا جان باخته‌اند که ۷۲، ۸۸ و ۸۹، یک ماه و پنج ماه سال سن داشتند.

وی همچنین از بستری شدن ۸۵ نفر طی همین مدت در بخشهای کرونایی خبر داد.

صحبتی افزود: مجموع بستری‌ها نیز به ۲۵۸ نفر می‌رسد.

وی گفت: در استان فقط ۷۰ هزار و ۶۲۸ نفر واکسن تزریق کرده‌اند.

گزارش آمار نقض حقوق کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401

گزارش آمار نقض حقوق کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401

 

گزارش آمار نقض حقوق کودک ونوجوان در مرداد ماه 1401

تهیه وتنظیم : آذر ارحمی وحمید رضائی آذریانی

 

خشونت علیه کودکان

سقوط کودک در چاه سه راه افسریه به روایت رئیس شورای شهر

 

رئیس شورای اسلامی شهر تهران جزئیات حادثه سقوط کودک حدود ۵ ساله در چاهی واقع در منطقه ۱۵ را تشریح کرد  علت ریزش قناتی بوده که در ابتدا ۳۰ متر و بعدا به مرور به ۵۰ متر رسیده است. احداث رمپ و لوپ محل حادثه نیز مربوط به دهه ۷۰ است که متأسفانه در نهایت این اتفاق رخ داده است(حادثه 24/2مرداد)

 

شکنجه وحشیانه معلول ذهنی در گچساران/ مشاهده آثار ضرب و شتم بر روی بدن نوید

 

حادثه 24 –  یکی از معلولان ذهنی که در مرکز نگهداری معلولان بالای ۱۴ سال گچساران نگهداری می‌شد مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته است نوید نوجوان معلول اهل شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه بوده که باوجود مراقبت چندساله خانواده از این فرد معلول اکنون والدینش به خاطر بیماری و مشکلات جسمی توانایی مراقبت از او را نداشته و جهت نگهداری این کودک را به مرکز نگهداری معلولان ذهنی گچساران سپردند(حادثه 24/2مرداد)

 

بی تدبیری مسئولان شهری؛ غرق شدن یک کودک کار در گودال مملو از سیلاب در نصرت آباد

 

یک کودک کاربه نام  سلمان براهویی،  ۷ ساله در شهر نصرت آباد از توابع شهرستان زاهدان، در سایه بی تدبیری مسئولان شهری، بر اثر سقوط در یک گودال مملو از سیلاب، جان خود را از دست داد(هرانا/15مرداد)

 

کشته شدن دو کودک مریوانی با شلیک نیروهای انتظامی

 

ماموران نیروی انتظامی در جاده خرم‌آباد  و در نقطه ایست بازرسی فیروزآباد به سوی اتومبیل شخصی یک شهروند با هویت رحمان راشدی‌منش تیراندازی کرده و دو کودک وی را به نام‌های متین راشدی‌منش ٩ ساله و مهدی راشدی‌منش ١٢ در دم کشته شده‌اند این خانواده اهل روستای قلقله از توابع مریوان بوده‌اند رحمان راشدی‌منش و همسرش (هما) نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و اطلاعی از سرنوشت آنها در دسترس نیست (ههنگاو/9مرداد)

 

غرق‌شدگی؛ جان باختن یک کودک ۳ ساله بلوچ بر اثر سقوط در هوتگ

 

یک کودک بلوچ بر اثر سقوط در هوتگ (گودال آب)، غرق شدهویت این کودک بلوچ “محمود بادفر” ۳ ساله، فرزند رشید، اهل روستای للو بازار از توابع بخش پلان شهرستان چابهار برای کمپین محرز شده است(کمپین فعالین بلوچ/21مرداد)

 

خودکشی کودکان ونوجوان

 

خودکشی دو نوجوان ۱۴ و ۱۵ ساله در شهرستان دهدشت

 

، دو پسر نوجوان ۱۴ و ۱۵ ساله در شهرستان دهدشت خودکشی کردند در جنگلهایی واقع در ۵ کیلومتری شهر دهدشت اتفاق افتاد سه ماه پیش نیز در همین خانواده یک دختر ۱۴ ساله به دلیل آنکه پدرش توان خرید تلفن همراه برای او را نداشت خودکشی کرده است (هرانا/3مرداد)

 

خودکشی یک نوجوان در شهرستان مهاباد

 

یک پسر نوجوان در شهرستان مهاباد که پیشتر از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرده هویت این نوجوان، “فرهاد محمودزاده، ۱۷ ساله، فرزند نارنج عزیزبابکری و لقمان محمودزاده و اهل شهرستان مهاباد” توسط هرانا احراز شده است(هرانا/8مرداد)

 

اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان در نیشابور

 

یک دختر ۱۷ ساله در نیشابور با پریدن از روی پل زیرگذر میدان فردوسی  قصد خودکشی داشت،(هرانا/8مرداد)

 

خودکشی یک نوجوان در دالاهو و یک جوان در جوانرود

 

یک نوجوان ۱۷ ساله اهل روستای ”توتشامی“ از توابع بخش گهواره واقع در شهرستان دالاهو با هویت سیروان دوستی اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داد او به دلیل مشکلات اقتصادی و با به کارگیری اسلحه به زندگی خود پایان داده است از سوی دیگر،  نیز یک جوان اهل ثلاث‌باباجانی و ساکن جوانرود (جوانرو) با هویت عدنان محمدی به دلایل نامعلومی خود را حلق‌آویز و به زندگی خود پایان داده است(ههنگاو/10مرداد)

خودکشی دو براد دوقلوی ١٨ ساله در ایلام

دو برادر دوقلوی اهل روستای هفت چشمه از توابع  ایلام به نام‌های میلاد زمانی و مهدی زمانی ١٨ ساله به فاصله دو ماه اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان دادند. به دلیل مشکلات روانی ناشی از خودکشی برادر دوقلویش خود را حلق‌‌آویز و به زندگی خود پایان داد میلاد زمانی نیز  به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی از طریق خردن قرص برنج اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده بود گفتنیست که روستای هفت چشمه از روستاهای بسیار محروم استان ایلام به شمار می‌آید که در حاشیه شهر ایلام واقع شده و توسط حکومت از هرگونه خدمات رفاهی محروم شده است(ههنگاو/12مرداد)

 

آسیب اجتماعی

 

پرونده آزار و اذیت کودکان در فردوس، خرداد گذشته تشکیل شده است/ فقط هفت خانواده‌ شکایت کرده‌اند

 

خرداد گذشته و در پی اعلام شکایت خانواده‌های هفت نفر از دانش‌آموزان دختر، مبنی بر اینکه فرزندشان توسط معلمی هدف آزار و اذیت و بهره‌کشی جنسی قرار گرفته است، بلافاصله پرونده‌ای در این باره تشکیل شد و با طی روال قانونی در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ مورد رسیدگی قرار گرفت متهم که 55 ساله است و29سال سبقه کار در اموزش وپرورش رادارد(ایلنا/3مرداد)

 

قاتل مبینا آزاد است خبرنگار در انتظار حبس 26‌ماهه

 

هشت شهریور سال گذشته دختر 16‌ساله‌ای به دست همسرش که طلبه جوانی بوده، به قتل رسید. حالا و پس از گذشت 11 ماه، قاتل آزاد است و خبرنگاری که با افشای حقیقت به دستگاه قضائی کشور کمک کرد تا قاتل را دستگیر کنند، زیر حکم زندان به سر می‌برد سرهنگ مهدوی‌کیا، فرمانده انتظامی رومشکان استان لرستان، 13 شهریور سال 1400 از پیداشدن جسد یک دختر 16ساله در یک باغ خبر داد جسد دختر نوجوان رومشکانی مبینا سوری که در ۱۶سالگی با پسرعمه خود ازدواج کرده بود، در یک باغ پیدا شد و حالا همسر مبینای ۱۶ساله به‌عنوان متهم دستگیر شده است. دلیل قتل را اختلافات خانوادگی بیان کرد (ساعت 24/14مرداد)

 

غرق شدگی؛ جان باختن یک کودک بلوچ در رودخانه سیب و سوران

 

یک کودک بلوچ در رودخانه روتُک شهرستان سیب و سوران غرق شد و جان خود را از دست داد هویت این کودک بلوچ “اسماعیل رضازهی” ۱۸ ساله، فرزند ابراهیم، اهل روستای کهن کرمشاه از توابع شهرستان سیب و سوران عنوان شده است گفته می‌شود اسماعیل برای آبتنی به رودخانه روتک رفته که دچار غرق شدگی شده است.دستکم ۳۷ بلوچ که ۲۱ تن از آنها کودک بوده اند بر اثر غرق شدگی در آب هوتگ، رودخانه، دریا، کانال آب یا ریزش دیواره هوتگ ها کشته و زخمی شده‌اند(کمپین فعالین بلوچ/12مرداد)

 

آخرین خبر از وضعیت نوزاد رهاشده در بندرگز

 

سرپرست بهزیستی گلستان عارف کیائی گفت: نوزاد رهاشده در بندرگز به مرکز درمانی منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.وی افزود: این نوزاد دختر هم‌اکنون برای طی مراحل قانونی و پزشکی بدلیل ایکتر نوزادی (زردی) در مرکز درمانی، تحت مراقبت است (هرانا/31مرداد)

 

مرگ هولناک کودک سه ساله اروندکناری در نهر زهکش

رئیس شورای اسلامی بخش اروندکنار گفت:  پسر بچه ای سه ساله، در روستای ابوصدرین، دهستان نصار از توابع بخش اروندکنار روز گذشته درون نهر زهکش سقوط کرده که متاسفانه پس از انتقال به بیمارستان اروندکنار جان خود را از دست می‌دهد آنطور که عدنان محمد نصاری می گوید: سازمان آب و برق خوزستان متولی این انهار است اما انهار را زهکشی و لایروبی نکرده(حادثه 24/31مرداد)

 

کودکان کار

 

شناسایی ۷۶۶ کودک کار در استان بوشهر طی سال گذشته

 

مدیرکل بهزیستی استان بوشهر از شناسایی ۷۶۶ کودک کار در این استان طی سال گذشته خبر داد پارسال ۳۰۰۰ مورد با اورژانس اجتماعی در زمینه‌های مختلف تماس حاصل شدحسین اسدی‌راد افزود: ۸۴۲ مورد از این تماس‌ها در حوزه اختلاف‌های خانوادگی بوده و مابقی مربوط به کودک، همسر و معلول‌آزاری و سایر موارد دیگر است  (هرانا/6مرداد)

 

مرگ یک کودک کار ۱۱ ساله در یزد

 

رئیس سازمان آتش نشانی یزد، از مرگ کودک ۱۱ ساله‌ در حین انجام کار، در بالابر کارگاهی خبر داد حسینی پور، رئیس سازمان آتش نشانی یزد، گفت: « پس از دریافت گزارشی مبنی بر گیر افتادن عضو بدن در بالابر در منطقه اکرم آباد، انتهای بلوار ولی عصر یزد، یک تیم آتش نشان از ایستگاه شماره ۷ به محل اعزام شد وی افزود: «در این حادثه سر و صورت یک پسر ۱۱ ساله با قسمت ثابت بالابر اصابت داشته که متاسفانه فوت دلخراش وی را به همراه داشت، آتش نشانان ضمن قطع جریان برق و تثبیت ایمنی صحنه، پیکر بی جان او را تحویل عوامل اورژانس دادند «متاسفانه بالابر‌های درون کارگاهی و فروشگاهی از ایمنی و استاندارد کافی برخوردار نیستند و این دومین حادثه مربوط به بالابر در هفته جاری است که حوادث تلخی را برای همشهریان رقم می‌زند.(رکنا/6مرداد)

 

جانباختن یک کودک کار ١٠ ساله در بوکان

یک کودک کار ۱۰ ساله اهل بوکان با هویت ماردین سلامتیان که  در محل کار و در اثر آتش‌سوزی دچار سوختگی شدید شده بود،  در اثر شدت جراحات در یکی از مراکز درمانی ارومیه جانباخت ماردین سلامتیان  همراه با استاد کارش با هویت زانیار تهران در حین کار در تعمیرگاه مکانیکی واقع در خیابان گلزار محله میرآباد بوکان به دلیل وقوع آتش‌سوزی در محل کار دچار ۸۵٪ سوختگی شده بود(ههنگاو/10مرداد)

.

کودکان بیهویت

 

مخالفت اداره ثبت احوال با نامگذاری و ثبت هویت یک کودک در نقده

 

یک کودک در شهرستان نقده علیرغم سپری شدن ۴۵ روز از زمان تولد، کماکان به دلیل مخالفت اداره ثبت احوال این شهرستان با نام انتخابی از شناسنامه محروم مانده است صلاح رحمانی، پدراین نوزاد میباشد (هرانا/10مرداد)

 

بازداشت کودکان نوجوانان

 

احضار و بازداشت چهار شهروند از جمله سه نوجوان در اشنویه

 

چهار شهروند از جمله سه نوجوان به اطلاعات سپاه اشنویه احضار و بازداشت شدند بر اساس این گزارش، هویت آنها حسیب حسن زاده ١٨ ساله فرزند رحمان”، “سامان حسن زاده” ١٧ ساله فرزند مصطفی، “زانیار حسن زاده” ١۶ ساله فرزند اسماعیل و “پیشوا شاداب” ١۶ ساله فرزند جعفر همگی اهل روستای “باب خالدآباد” عنوان شده است پیشوا شاداب روز چهارشنبه پنجم مردادماه نیز به اطلاعات سپاه احضار و به مدت ٨ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود. از سرنوشت این افراد پس از احضار به اطلاعات سپاه اطلاع دقیقی در دسترس نیست. (هرانا/6مرداد)

 

بازداشت و آزادی پنج نوجوان اهل اشنویه

 

یک نوجوان ۱۶ ساله اهل روستای ”هق“ از توابع اشنویه با هویت ماهر خضری  پس از احضار به اطلاعات سپاه اشنویه بازداشت شده است چهار نوجوان بازداشت شده اهل روستای باب خالد آباد (بابخالاوی) از توابع اشنویه (شنو) به نام‌های پیشوا شاداب ۱۶ ساله، زانیار حسن‌زاده ۱۶ ساله، سامان حسن‌زاده ۱۷ ساله و حسیب حسن زاده ۱۸ ساله ص پس از احضار به اطلاعات سپاه این شهر بازداشت شده‌ بودند، شامگاه همان روز موقتاً آزاد شده‌اند یک منبع مطلع در اینباره به هه‌نگاو گفت: ” اطلاعات سپاه موبایل و کامپیوتر هر یک از ماهر خضری، پیشوا شاداب و سامان حسن‌زاده را ضبط کرده‌اند(ههنگاو/8مرداد)

 

کودک آزاری

 

کودک آزاری؛ رتبه نخست تماس با اورژانس اجتماعی در خراسان‌ جنوبی

 

خراسان جنوبی مدیرکل بهزیستی خراسان جنوبی گفت: در سه ماهه نخست امسال، کودک آزاری و اختلافات حاد خانوادگی رتبه‌های اول و دوم پرتکرار تماس با اورژانس اجتماعی بوده است  آمار تماس با 123، تصریح کرد: در سه ماهه امسال بیشترین تماس با سامانه ۱۲۳ مربوط به کودک آزاری بوده و اختلافات حاد خانوادگی در رتبه دوم است(ایسنا/15مرداد)

 

سقط جنین

 

سقط جنین یک زن زندانی سیاسی کُرد در زندان ایلام

 

مریم حق‌گو که همراه شوهرش پوریا جوادی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت شد‌ه‌اند در حین بازداشت دو ماهه حامله بوده است. این فعال سیاسی متعاقب بازداشت توسط نیروهای اطلاعات سپاه به بند نسوان زندان مرکزی ایلام منتقل شده است و در داخل زندان جنین سه ماهه وی سقط شده  پس از تحمل ۴۶ روز بازداشت تحت فشار روحی و روانی با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی و موقتاً از زندان مرکزی ایلام آزاد شده است(ههنگاو/19مرداد)

 

آموزش وپرورش

 

شناسایی ۵۰۰ هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل و رسیدگی به آن‌ها

 

«اصغر باقرزاده» معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در گفت‌ در مورد قوانین مربوط به حقوق دانش آموزی و آثار و ابعاد آن توضیح داد: آموزش و پرورش وظیفه دارد بر اساس قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان که مصوبه مجلس شورای اسلامی است، وضعیت دانش آموزانی که در معرض آسیب هستند را با آموزش به معلمان و مربیان، هدایت، رهبری، نظارت و شناسایی کند و در ادامه آن‌ها را به مجامعی که می‌توانند مانند قوه قضاییه، بهزیستی، پلیس و… معرفی کند(ایلنا/22مرداد

فراخوان جلسه جلسه کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان ۲۶ آگوست ۲۰۲۲

فراخوان جلسه جلسه کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان ۲۶ آگوست ۲۰۲۲

کودک و نوجوان شاد، بازتاب سلامت جامعه است

کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان، برگزار میکند

سخنرانی؛ بحث و گفتگو؛ پرسش و پاسخ

سخنرانان و موضوع سخنرانی

شهناز کریم زاده :

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق کودک و نوجوان درمردا د ماه ۱۴۰۱

آرش احمدی :

بررسی هدف یک سند  ۲۰۳۰یونسکو

ومقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

مهدی افشار زاده :

کودکان بی هویت 

مهناز ترابی : 

اظطراب وافسردگی درمیان کودکان ونوجوانان

سید سعید نوری زاده :

ازدواج کودکان به مثابه بردگی جنسی

( تبادل نظر، پرسش و پاسخ در پایان هر بخش)

بحث آزاد :

حق حیات (خودکشی در میان کودکان ونوجوانان)

در انتها, پیش بینی و برنامه ریزی برای فعالیت های ماه آینده

زمان برگزاری : جمعه ۲۶ آگوست ۲۰۲۲ساعت ۱۹:۰۰ به وقت اروپای مرکزی

محل برگزاری:  ازطریق فضای مجازی زووم 

https://zoom.us/j/8057930858?pwd=OTB2U2xEYkd3UlgxRUY5WG43ZlM5dz09

2 – فضای مجازی یوتیوب

https://youtube.com/channel/UCjDITs1AOEBapWS2enW92Ug

3 – اپلیکیشن کانون (پخش مستقیم از تلویزیون)

مسئول جلسه: پریا ترابی	مسئولین ضبط صدا و تدوین:‌ سید سعید نوری زاده ، حمید رضایی آذر یانی
منشی جلسه: پاتریک سپنتا	ادمین های جلسه: مهدی افشارزاده، آذر ارحمی
مسئول اتاق  زووم:	نرگس مباشری فرد

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان

کشف جسد مردی در سیلاب ایذه / ادامه جست‌وجو برای یافتن کودک مفقود

کشف جسد مردی در سیلاب ایذه / ادامه جست‌وجو برای یافتن کودک مفقود

 رئیس جمعیت هلال احمر ایذه با اشاره به مفقود شدن دو نفر در سیلاب روز گذشته، از کشف جسد مرد مغروق خبر داد.

محمد عالی محمودی اظهار کرد: در پی سیلاب روز گذشته ایذه، یک کودک سه ساله در روستای قلعه سرد و یک مرد میانسال در روستای ناشلیل مفقود شدند.

وی افزود: جسد این مرد که با خودروی خود در سیلاب گرفتار شده بود، امروز کشف شده است و تلاش عوامل جمعیت هلال احمر برای یافتن کودک ایذه‌ای مفقود نیز ادامه دارد.

عذرخواهی 3 نهاد دولتی در پرونده تجاوز و قتل محمد حسین ازغدی پسر 10 ساله مشهدی

عذرخواهی 3 نهاد دولتی در پرونده تجاوز و قتل محمد حسین ازغدی پسر 10 ساله مشهدی

به دنبال پیگیری های اولیای دم دانش آموز 10 ساله مشهدی که به دلیل حضور نیافتن راننده سرویس مدرسه، در چنگ شیطان معروف به قاتل «مارمولک نشان» افتاده و به طرز دلخراشی به قتل رسیده بود، دادگاه تجدیدنظر تهران از جنبه جبران خسارت های معنوی نه تنها رای به الزام عذرخواهی سه وزارتخانه ، شهردار ی مشهد  و راننده سرویس این کودک داد  بلکه بر اصلاح ساختارهای سرویس مدارس نیز تاکید کرد که باید در مهلت مقرر مورد بازنگری دقیق قرار گیرد.

ماجرای این پرونده جنایی هولناک از ظهر پنجم اردیبهشت سال 97 زمانی در مشهد آغاز شد که «محمد حسین ازغدی» دانش آموز 10 ساله ای که در کلاس چهارم دبستان تحصیل می کرد، کیف مدرسه را به دوش انداخت و منتظر رسیدن سرویس مدرسه ماند اما عقربه های ساعت در حالی به تندی از یکدیگر سبقت می گرفتند که از سرویس مدرسه خبری نبود!  مادر «محمدحسین» که نگران تاخیر حضور فرزندش در کلاس درس بود به  ناچار با  تاکسی تلفنی تماس گرفت تا فرزندش را هم از استرس روحی برهاند. به همین دلیل کودک 10 ساله بلافاصله از حیاط منزل بیرون رفت تا به محض رسیدن تاکسی تلفنی دیگر وقتی برای حضورش در خیابان تلف نشود. است: در این هنگام پراید سفیدرنگی که جوان 27 ساله ای رانندگی آن را به عهده داشت، مقابل دانش آموز یاد شده توقف کرد. «محمدحسین» در حالی که مادرش نیز از آیفون منزل او را نگاه می کرد با پرسیدن این سوال  از راننده پراید که«آژانس هستی؟» سوار خودرویی شد که برای آخرین بار با نگاه مهربانانه مادرش بدرقه می شد! «سجاد- ر» (راننده پراید) که نقشه شومی را در ذهن می پروراندو به دروغ خودرا راننده آژانس معرفی کرده بود ناگهان از بولوار شهید موسوی قوچانی به سمت شهرک صنعتی مشهد پدال گاز را فشرد تا مکان خلوتی برای اجرای نقشه پلید خود بیابد. کودک باهوش که متوجه غیرعادی بودن رفتارهای راننده شده بود، تلاش کرد از چنگ وی بگریزد اما شیطان بی رحم رهایش نمی کرد و قصد آزار و اذیت او را داشت.

«محمدحسین» که تصویر «مارمولک» حک شده روی داشبورد پراید را نیز می دید، به شدت ترسیده بود ولی در برابر اعمال شیطانی راننده جوان مقاومت کرد تا جایی که راننده به خاطر عصبانیت شدید او را از خودرو بیرون کشید و با ضربات مهلک سنگ و چاقو به قتل رساند. قاتل «مارمولک نشان» پس از این جنایت وحشتناک از محل گریخت و بدین ترتیب پرونده ای جنایی در مشهد گشوده شد. با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) تحقیقات گسترده کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به ثمر نشست و در مدت زمانی کوتاه عامل این جنایت وحشتناک به پنجه عدالت سپرده شد. «سجاد – ر» پس از اعتراف به جنایت و برگزاری جلسات محاکمه به قصاص در ملأ عام محکوم و آخر تیر سال 97 به دار مجازات آویخته شد. در پی اجرای این حکم قاطع در مشهد اما پدر «محمد حسین» بازهم به پیگیری زوایا و ابعاد دیگر جرایم در پرونده قتل جگرگوشه اش پرداخت و از افراد دیگری که به طور غیرمستقیم در وقوع این جنایت هولناک تاثیرگذار بودند، شکایت کرد و به طور جدی به پیگیری پرونده قاتل مارمولک نشان پرداخت تا بر خسارت های مادی و معنوی خود نیز مهر تایید بزند. اگرچه خواسته ولی دم «محمدحسین» در دادگاه حقوقی تهران با استناد به تبصره 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری رد شد اما او به رای صادره اعتراض کرد و بدین ترتیب پرونده مذکور در شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر تهران و توسط قضات با تجربه زیر ذره بین قضاوت رفت.

قضات دادگاه تجدیدنظر نیز پس از بررسی دقیق سطور اوراق این پرونده حساس، رای به الزام عذرخواهی، درج حکم با هزینه خواندگان (افراد یا  دستگاه هایی که از آنان شکایت شده است) در روزنامه خراسان و همچنین اصلاح ساختارهای سرویس مدارس داد.

چرا که قضات دادگاه تجدیدنظر معتقد بودند در تبصره 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری، پرداخت خسارت معنوی صرفا مشمول جرایم موجب تعزیرات منصوص شرعی و دیه عنوان شده است و به جرایم شامل حد و قصاص تسری نمی یابد. از سوی دیگر نیز پرونده مذکور برگرفته از وقوع قتل فرزند خواهان (ولی دم) در مسیر انتقال به مدرسه به خاطر غیبت راننده سرویس بوده که حکم قانونی آن تعیین و ابلاغ شده است و …

همچنین دادگاه با استدلال های بسیار محکم و منطقی و با استناد به موادی از قانون مسئولیت مدنی، حکم بر الزام همه خواندگان (طرف های مقابل پرونده) به عذرخواهی از خانواده مقتول به خاطر کوتاهی آن ها نسبت به کودک به قتل رسیده، آن هم با حضور روسای وزارتخانه های آموزش و پرورش، کشور، راه و شهرسازی ، (یا نمایندگان قانونی آن ها) شهردار مشهد، مدیرعامل شرکت آواسیر توس گستر و خانم «زهره – ع» (راننده سرویس) در منزل خواهان (پدر مقتول) داد تا مراتب تاسف و عذرخواهی خود را از طریق انعکاس در رسانه های گروهی اعلام کنند.  از سوی دیگر نیز اصلاح آیین نامه سرویس مدارس توسط چهار مرجع حقوقی (خواندگان)باید در دستور کار قرار گیرد و ظرف شش  ماه از قطعیت رای تدوین، وضع و ابلاغ شود و …

در بخش دیگری از رای دادگاه همچنین احکامی برای اصلاح مقررات جذب رانندگان سرویس مدارس و شرایط دیگر صادر شده است که با توجه به قطعی بودن رای دادگاه تجدیدنظر باید به زودی اجرایی شوند.

در پی ابلاغ رای مذکور به طرفین پرونده، مقرر شد جلسه ای به منظور هماهنگی برای اجرای مفاد دادنامه مذکور در فرمانداری مشهد تشکیل شود.

یک زن و 2مرد خطرناک در انتظار قصاص چشم

یک زن و 2مرد خطرناک در انتظار قصاص چشم

یک زن و 2مرد در 3پرونده جداگانه به قصاص کوری چشم محکوم شدند که این پرونده‌ها برای انجام مقدمات اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شده است.

نخستین حادثه در سال90 و در یکی از شهرهای استان کرمانشاه اتفاق افتاد. متهم این پرونده زنی جوان است که در زمان حادثه با زن همسایه به‌دلیل اختلافات زیادی که داشتند درگیر شد و به‌خاطر حسادت و کینه‌ای که داشت روی او اسید پاشید. بر اثر این حادثه زن جوان بینایی یک چشمش را از دست داد و متهم به اسیدپاشی در دادگاه به قصاص کوری چشم راست، ‌زندان و دیه محکوم شد. اگرچه با اعتراض متهم، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما قضات حکم را تأیید کردند و قابل اجرا دانستند. به این ترتیب زن اسیدپاش در یک‌قدمی قصاص کوری چشم راست قرار گرفت و شاکی اصرار داشت تا هرچه زودتر حکم اجرا شود. اما از آنجا که در شهرستان مورد نظر، ‌شرایط اجرای حکم مهیا نبود، پرونده به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا با انجام اقدامات قانونی مقدمات اجرای حکم فراهم شود.

دومین پرونده در سال96 و در یکی از شهرهای استان فارس به جریان افتاد. در آن زمان مردی که با یکی از آشنایانش اختلاف داشت، با او درگیر شد و با چاقو ضرباتی به وی زد. یکی از ضربه‌ها منجر به کوری یکی از چشمان مرد آشنا شد و ضارب نیز به قصاص کوری چشم محکوم شد. این پرونده نیز برای رسیدگی و انجام مقدمات اجرا، به پایتخت فرستاده شد و در اختیار قاضی شعبه سوم اجرای احکام قرار گرفت. سومین پرونده نیز تفاوت زیادی با 2پرونده دیگر ندارد. فردی که محکوم به قصاص کوری چشم چپ شده در سال97 و در جریان یک درگیری با سلاح شکاری گلوله‌ای به سمت یکی از دوستانش شلیک کرده که تیر به چشم چپ وی برخورد کرده و منجر به نابینایی او شده است. به‌دنبال این اتفاق عامل تیراندازی به قصاص کوری چشم چپ محکوم شد که شاکی اصرار بر اجرای آن داشت. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به پایتخت و دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.