۱۴۰۰ آبان ۲۲, شنبه

ترس و وحشت خامنه‌ای از دادگاه مردمی آبان + فیلم

ترس و وحشت خامنه‌ای از دادگاه مردمی آبان + فیلم


بنا به گزارشها، باقری‌کنی، مذاکره کننده دولت رئیسی در برجام گفته است اگر روند دادگاه بین‌المللی مردمی آبان متوقف نشود، تهران مذاکرات هسته‌ای خود را متوقف خواهد کرد.

این خبر را اعضای دادگاه بین‌المللی مردمی آبان در اختیار رسانه‌ها قرار دادند و گفتند: باقری در دیدار با مقام‌های دولت انگلیس این موضوع را مطرح کرده است.

این در حالیست که چهارمین روز از دادگاه بین‌المللی آبان روز شنبه با شهادت یک کارشناس حقوق بین‌الملل آغاز شد. رابرت هاینش، استاد حقوق بین‌الملل، از طریق ارتباط اینترنتی از شهر لایدن در کشور هلند در حال شهادت دادن است.

به گزارش رادیو فردا، آقای هاینش در پاسخ به پرسش یکی از قضات بر اساس تحقیقات خود در شهادت شهود می‌گوید که به این نتیجه رسیده است که سرکوب وحشیانه و مرگبار در آبان ۹۸ در ایران «ممکن نیست بدون عمد و نیت خاص رخ داده باشد».

دادگاه بین‌المللی مردمی آبان برای رسیدگی به جنایات حکومت ایران در آبان‌ماه سال ۹۸ روز چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ در لندن آغاز شد و قرار است تا ۲۳ آبان ادامه یابد.

در این دادگاه که از سوی سه سازمان‌ «حقوق بشر ایران»، «عدالت برای ایران» و «با هم علیه اعدام» سازماندهی شده ۴۵ شاهد در دادگاه شهادت می‌دهند. شهادتنامه ۱۲۰ نفر هم، به گفته برگزارکنندگان دادگاه، به صورت کتبی تسلیم دادگاه شده است.

اعتراضات آبان ۹۸ که در ابتدا واکنشی به گران شدن ناگهانی قیمت بنزین بود، به‌سرعت تغییر جهت داد و حکومت جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنه‌ای را نشانه گرفت. این اعتراضات اما با سرکوب شدید مواجه شد.

جمهوری اسلامی می‌گوید در این اعتراضات ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر کشته شدند، ولی سازمان عفو بین‌الملل تاکنون اسامی ۳۲۳ نفر از معترضان را تایید کرده است و خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشته است که حداقل ۱۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات کشته شده‌اند.

فیلم زیر؛ پدرعلیرضا شیدایی: چرا پسرم را کشتید؟

علیرضا شیدایی جوان ۲۹ ساله اهل کرج ‏یکی دیگر از کشته‌شدگان قیام آبان‌ ۹۸ است که هویت او پس از یک سال‌ و نیم از قتل وی در اثر شلیک مستقیم مزدوران خامنه‌ای، احراز شد

حمید شیدایی پدر علیرضا در آستانه دومین سالگرد جانباختن فرزند خود می‌گوید: سواد زیادی ندارم. در فضای مجازی نیستم. اما می‌خواهم بدانم که بچه من چه گناهی کرده بود که با شلیک گلوله به مغزش، او را کشتند؟ نه می‌بخشم، نه فراموش می‌کنم

New Title

بازار ارز تهران؛ دلار آمریکا چند بار رکورد شکست

بازار ارز تهران؛ دلار آمریکا چند بار رکورد شکست


قیمت دلار امروز شنبه ۲۲ آبان همچنان بر مدار افزایشی قدم برمی‌دارد و از صبح تا ظهر سه مرتبه رکورد خود در سال ۱۴۰۰ را شکسته است

قیمت دلار امروز شنبه ۲۲ آبان همچنان بر مدار افزایشی قدم برمی‌دارد و از صبح تا الان سه مرتبه رکورد خود را بهبود بخشیده است. در لحظه آغاز به‌کار بازار آزاد قیمت اسکناس آمریکایی روی ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان بود، بعد به ۲۸ هزار و ۵۵۰ تومان رسید. ساعاتی بعد سکوی ۲۸ هزار و ۶۰۰ تومان را فتح کرد و در ساعت ۱۲ ظهر به ۲۸ هزار و ۶۵۰ تومان رسید. این عدد بالاترین قیمت دلار در سال ۱۴۰۰ است و در یک سال گذشته بی‌سابقه محسوب می‌شود. با توجه به روند افزایش قیمت دلار در معاملات پشت‌خطی (تا ۲۸ هزار و ۶۸۰ تومان) به‌نظر می‌رسد امروز رشد قیمت دلار در بازار آزاد ادامه داشته باشد.

قیمت دلار در حالی به ۲۸ هزار و ۶۵۰ تومان رسیده که بانک مرکزی تلاش می‌کند با کاهش نرخ صرافی ملی بخشی از تقاضای بازار را به نفع خود جمع کند. دلار در صرافی ملی صبح امروز ۲۸ هزار و ۱۲۹ تومان بود، اما الان به ۲۷ هزار و ۹۸۱ تومان رسیده است.

به این ترتیب آن‌هایی که تا ظهر موفق شده‌اند سهمیه ۲۲۰۰ دلاری خود را با قیمت ۲۷ هزار و ۹۸۱ تومان تحویل بگیرند، با فروش آن در بازار آزاد حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان نفع برده‌اند.

New Title

زن روزنامه‌ نگار: من راوی وضعیت زنان افغان هستم

زن روزنامه‌ نگار: من راوی وضعیت زنان افغان هستم
می‌ترسم، اما تلاش می‌کنم بر این ترس‌ها غلبه کنی؛ همه فکر می‌کنند من از افغانستان رفته‌ام و از خارج فعالیت‌هایم را ادامه می‌دهم. من بیشتر ازآنچه یک روزنامه‌نگار باشم، راوی وضعیت زنان افغان هستم.

عصر ایران؛ لیلا قیومی- قرارومدار گفت‌وگویمان سه ماه پیش در واتساپ گذاشته شد؛ درست یک روز قبل از آن‌که کابل به دست طالب‌ها افتاده باشد، و بارقه‌هایی از امید در سرزمین افغان‌ها به چشم می‌خورد: «فردا شب، با شما حتماً گپ می‌زنم.»

پانزده ساعت بعد از نوشتن این جمله، سقوط کابل نه‌تنها ورق زندگی «فاطمه»، روزنامه‌نگار افغانستانی، که تقدیر تک‌تک مردم این کشور را برگرداند و آن‌ها را به آوارگانی هراسان و «بی ‌سرنوشت» تبدیل کرد.

پس‌ازآن تا مدت‌ها دیگر خبری از «فاطمه» نشد؛ به‌غیراز یک پیغام چندثانیه‌ای، کوتاه و باعجله وتوام با نگرانی: «طالب‌ها کابل را گرفتند. من نمی‌توانم در این مصاحبه شرکت کنم.»

از آخرین پیام تا اولین تماس آنلاین با او سه ماه گذشت؛ روزها و شب‌هایی پُر از دلهره و واهمه که فاطمه درباره‌اش می‌گوید: «باور نمی‌کنم؛ انگار دارم خواب می‌بینُم!»

در آخرین «شام» از اولین فصلِ «خزان»، ساعت 8 و 45 دقیقه به‌وقت کابل، «فاطمه،» با صدایی تنیده به غم و اندوه از فرسنگ‌ها آن‌طرف‌تر از ایران، به گپ نشست و از مصائب روزنامه‌نگاری و زنان روزنامه‌نگار افغانستانی گفت؛ روزنامه‌نگارانی که حضور طالب‌ها عرصه را بر آن‌ها تنگ کرده و رسانه‌هایشان را از آن‌ها گرفته است.

«فاطمه» که سال‌هاست مدیرمسئول نشریه‌ای خاص زنان در کابل است، می‌گوید که طالب‌ها انتشار تمام رسانه‌های چاپی را در افغانستان متوقف کرده‌اند و به روزنامه‌نگاران، اجازه فعالیت نمی‌دهند.

او که به دلایل امنیتی، تمایلی به ذکر مشخصات و نام نشریه‌اش در این سطور ندارد و می‌گوید که مدت‌هاست به درخواست هیچ رسانه‌ای پاسخ نداده و پس از حضور طالب‌ها تاکنون، اولین بار است که حاضر به مصاحبه می‌شود. او در این گفت‌وگو به چالش‌های روزنامه‌نگاران زن در شرایط کنونی افغانستان پرداخته است.

*چند سال دارید و در کدام‌یک از شهرهای افغانستان زندگی می‌کنید؟

27 ساله هستم. دریکی از روستاهای دور ولایت دایکندی متولد شدم و تا 12 سالگی در آنجا زندگی کردم. سال 1385 به دلیل اینکه در ولایت‌های افغانستان فرصت تحصیل و تعلیم بیشتری وجود داشت، همراه با خانواده از روستا به هرات کوچ و مدت 5 سال در آنجا زندگی کردم و به مکتب رفتم تا درسم را ادامه دهم. در سال 1392، یعنی وقتی‌که خواهر و برادرم دانشگاه کابل قبول شدند، از هرات به کابل رفتم و آنجا ساکن شدم. درس خواندم و به دانشگاه رفتم.

*در دانشگاه چه رشته‌ای را انتخاب کردید؟

علوم سیاسی. همچنین در طی این سال‌ها به ولایت‌های مختلف افغانستان سفر کردم.

*انتخاب روزنامه‌نگاری با توجه به وضعیت افغانستان و همچنین سلطه باورهای مردسالارانه که بارها درباره آن شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، مثل راه رفتن بر روی لبه تیغ می‌ماند. چه شد که خطر کردید و تصمیم گرفتید خلاف جهت آب شنا کنید؟

با شکست طالبان در سال 2001 و تشکیل حکومت موقت و حاکمیت نظام جمهوریت و سرازیر شدن کمک‌های بین‌المللی و همچنین حضور آمریکا در افغانستان، فرصت‌های بسیار عالی برای عموم مردم و مخصوصاً زنان فراهم شد؛ به‌طوری‌که این کشور به بسیاری از کنوانسیون‌های بین‌المللی ملحق شد و خیلی از مسائلی که تا پیش‌ازاین تابو به شمار می‌آمد را پذیرفت.

زنان توانستند به جایگاه‌هایی مثل وکالت، وزارت و معاونت ریاست جمهوری راه پیدا کنند. یا کاندید ریاست جمهوری شوند؛ درحالی‌که تا پیش‌ازاین، به دلیل تفکر سنتی حاکم در افغانستان ظرفیت پذیرش این‌همه آزادی برای زنان دشوار بود.

با فشار جامعه مدنی نظام جمهوریت در افغانستان با تمام کم‌وکاستی‌ها و چالش‌هایی که داشت توانست این موارد را بپذیرد و فرصتی فراهم کند تا زنان در آن به فعالیت بپردازند؛ فرصتی بسیار خوب، البته نه به‌اندازه‌ای که مجالش بود. در چنین وضعیتی به‌عنوان یک زن جوان که تا سطح 8 مکتب را خوانده، ولی اتفاقات روزگار اجازه ادامه تحصیل را به او نداده و به جبر مجبور به ترک مکتب شده، تصمیم گرفتم مبارزه با باورهای مردسالارانه و حقوقی که زنان از آن محروم بودند را شروع کنم.

این مبارزه را از خانه خودم آغاز کردم؛ گاهی با جبر و گاهی با رضایت خانواده. برای همین هم به ولایت‌های مختلف افغانستان سفر کردم و یک سری از تابوهایی که برای زنان وجود داشت را شکستم؛ مثلاً اولین دختری در فامیل بودم که نام و عکس خودش را در فیس‌بوک ثبت کرد یا با نهادهای فرهنگی ارتباط برقرار کرد و مشغول به کار شد.

تجربه بسیار وحشتناکی از کار کردن در یک محیط مردانه و سنتی داشتم. وقتی به ولایت‌ها سفر می‌کردم و پای صحبت زنان می‌نشستم، آن‌ها از ازدواج‌های اجباری یا محرومیت‌هایی که در ولایت‌ها برای عموم زنان وجود داشت، سخن می‌گفتند؛ از زنان تاجیک و پشتون گرفته تا هزاره‌ها. زنانی با هر مذهب و پوشش مختلف که در جغرافیای افغانستان زندگی می‌کردند.

همه این زن‌ها از حقوق شهروندی محروم بودند و وضعیت مشترکی داشتند. وقتی به کابل برگشتم، یک نهاد فرهنگی تأسیس کردم. آرزو داشتم که زنان آگاه‌تر شوند. دلم می‌خواست دریکی از کلینیک‌های زنانه به‌عنوان داوطلب مشغول به کار شوم.

از کابل که برگشتم، هرازگاهی قصه‌ها و خاطرات خودم را می‌نوشتم. در کنار این فعالیت‌ها علوم سیاسی را انتخاب کردم تا بتوانم در هر سمتی که قرار می‌گیرم، برای زنان افغانستان چه در یک روستای کوچک چه در ولایت‌های بزرگ کار بکنم. خاطراتم را که می‌نوشتم به این فکر می‌کردم شاید هزاران زن دیگر در این کشور زندگی می‌کنند که رسانه‌ها وضعیت آن‌ها را بازتاب نمی‌دهند و واقعیت‌های زندگی آن‌ها را سانسور می‌کنند.

متأسفانه به دلیل عدم شناخت و باور درست نسبت به تأثیرگذاری مطبوعات از سوی مسئولان، هیچ‌گونه بهره‌برداری جامع و کاملی در افغانستان از رسانه‌ها نمی‌شود. زنان نمی‌توانند درباره مسائلی که در این کشور تابو به شمار می‌آید، سخن بگویند و در امور مختلف، مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشند. در خانه و محل کار چالش‌های زیادی دارند. پس به فکر این افتادم تا فرصتی ایجاد کنم که همه زنان بتوانند در آن حرف بزنند.

*در چه سالی اقدام به راه‌اندازی نشریه کردید؟

باانگیزه‌هایی که به آن اشاره کردم در خزان سال 1398 نشریه‌ای ویژه زنان راه انداختم و در کابل آن را توزیع کردم.

*از زمانی که مجله را منتشر کردید و اتفاقاً سن کمی هم داشته‌اید تا آلان، مجبور به تحمل چه سختی‌هایی شدید؟

در محیط سنتی و مردسالار افغانستان که آدم‌ها مخالف راه‌اندازی جریان‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی هستند، ایجاد یک نشریه آزاد و مستقل بسیار دشوار است. من و همکارانم سختی‌های زیادی را برای انتشار این مجله به جان خریدیم، زیرا عملکرد و تأثیرگذاری فوق‌العاده‌ای را به‌جای گذاشت.

*تهدید هم می‌شدید؟

بله، عکس‌ها و تیترهای نیم‌رخ را در فضای مجازی که نشر می‌دادم، بسیار تهدید می‌شدم؛ ضمن اینکه مشکلات اقتصادی نیز سد راهمان بودند. موضوعات و سوژه‌هایی که در این مجله به آن می‌پرداختیم، با واکنش منفی افراد روبه‌رو می‌شد.

به خاطر همین برای نشر آن با دردسرهای زیادی روبه‌رو و مدام در فضای مجازی تهدید می‌شدم. اما من به آن توجهی نمی‌کردم.

آزادانه سفر می‌کردم. به موضوعات مختلف می‌پرداختم و عکس‌ها و تیترهای نشریه را در فیس‌بوک منتشر می‌کردم؛ موضوعی که برای بسیاری از افغان‌ها قابل‌قبول نبود؛ اما من و همکارانم دنبال چیزی فراتر از باورهای مردسالارانه بودیم؛ به دنبال ایجاد جامعه‌ای که در آن جنسیت و قومیت و بسیاری از تبعیض‌ها علیه زنان مطرح نباشد و به آدم‌ها بر اساس کرامت انسانی رفتار شود.

جامعه‌ای که همه کارکردها و عملکردهای آن تا زمانی که دیگران را تهدید نمی‌کند، محترم شمرده شود. در چنین فضایی، دنبال کردن این باورها و رویکردها بسیار سخت بود. انتشار این مجله با مشکلات اقتصادی زیادی همراه بود؛ ضمن اینکه حضور طالب‌ها در هفته‌های اخیر نیز بر این سختی‌ها افزود.

سال گذشته و زمانی که قرنطینه شکسته شد، در کابل دفتر کلان‌تری گرفتم و گروه مجله را وسیع‌تر کردم. سیستم مالی و اداری منظم شد و صفحه فیس‌بوک برایش راه انداختم. خیلی‌ها می‌گفتند تو با وضعیتی که داری، خیلی راحت می‌توانی به کشورهای دیگر سفر کنی، ولی من به آن‌ها می‌گفتم که مجله راه نیانداخته‌ام که فقط خودم در امنیت باشم.

بسیاری از رفتارهایی که در جامعه افغانستان با زنان صورت می‌گیرد، اصلاً برای من قابل‌قبول نیست. من با انتشار این مجله قصد بازتاب وضعیت زنان و همچنین تابو زدایی را داشتم؛ زنانی که خیلی‌هایشان تمایل دارند در عرصه‌های مختلف جامعه حضورداشته باشند.

*آخرین شماره مجله چه زمانی منتشر شد و بعدازآن چه اتفاقی افتاد؟

آخرین شماره‌ای که مجله منتشر شد، روز شنبه 23 مردادماه بود. برای تیتر یک آن نیز «من نام دیگر آوارگی هستم» را برگزیدیم که گزارشی از یک زن حامله آواره بود.

این زن براثر حمله طالب‌ها در گوشه خیابان رهاشده و طفل خود را هم آنجا به دنیا آورده بود. همکارانم با این زن گفت‌وگو کردند و عکسش را هم در مجله منتشر کردیم.

روز یکشنبه با همکارانم در رابطه با انتشار نسخه بعدی مجله جلسه داشتیم و موضوع گزارش‌ها و تحریرها را روی تخته نوشته بودیم که طالبان کابل را به تصرف خود درآورند.

پس‌ازاین، انتشار همه نشریات چاپی در کابل متوقف شد و در حال‌ حاضر فقط بخش آنلاین مجله فعال است. همه ما در دو سه روز اول، جرئت بیرون آمدن از خانه را نداشتیم.

شرایط بسیار وحشتناکی بود. حس می‌کردم مچاله شدم و یک نفر دارد با کارد تمام بدن من را زخم می‌زند. بعد از سه چهار روز که مطمئن شدیم، طالب‌ها با تفنگ حمله نمی‌کنند و آدم‌ها را در خیابان نمی‌کشند،

دوباره بخش آنلاین هفته‌نامه را راه‌اندازی کردیم. برای طالب‌هایی که در طول سال‌ها در دشت و بیابان زندگی کرده‌اند و مردم را آزار داده‌اند و حالا یک‌باره به شهر آمده‌اند، دیدن چیزهایی مثل ساختمان‌های بزرگ و رسانه‌ها و… خیلی شوک‌آور بود.

اما ما، بعد از سه روز دوباره بخش آنلاین را راه انداختیم و به پوشش روایت‌های زنان از رفتن به میدان‌های هوایی، مشکلات، چالش‌ها، ترس‌ها و وحشتی که حضور طالب‌ها برای آن‌ها ایجاد کرده است، پرداختیم، البته تصمیمات طالب‌ها را پوشش ندادیم.

فکر می‌کنم که طالب‌ها هم هضم تغییر و تحولاتی که در این 20 سال اخیر اتفاق افتاده است را ندارند. آن‌ها سواد و دانش و فهم کنترل و مدیریت این چیزها را ندارند و کارهای کلان‌تر اجازه پرداختن به رسانه‌ها را به آن‌ها نمی‌دهد.

آن‌ها هنوز وارد این فاز نشده‌اند که دانه به دانه وب‌سایت‌ها و صفحات مجازی را چک کنند و نسبت به آن‌ها عملکرد منفی نشان دهند. البته من مطمئن هستم که آن‌ها حتماً فرصت پیدا می‌کنند و فضای آنلاین رسانه‌ها را هم تحت مدیریت خود قرار می‌دهند. آن‌ها حتماً به سراغ ما هم می‌آیند؛ این ترس بزرگی است که در دل من و همکارانم رخنه کرده است.

*شما بدون داشتن تجربه روزنامه‌نگاری یا تحصیل در این رشته، وارد این شغل شدید. آیا از فعالیت‌های اجتماعی و رسانه‌ای هراسی نداشتید؟

من به دانشگاه نرفته‌ام و ژورنالیسم نخوانده‌ام؛ اما به‌عنوان مدیرمسئول و صاحب‌امتیاز یک نشریه، تلاش کردم تیمی را برای خودم داشته باشم و امکاناتی را در اختیار آن‌ها قرار دهم و برای خود شریک بسازم تا وضعیت کشورمان را بازتاب بدهیم. در این سال‌ها دشواری‌های زیادی داشتیم؛ اما در کنار آن موفقیت‌های بسیاری را هم به دست آوردیم.

*علی‌رغم وضعیت نا به سامان و آینده نامعلوم در این کشور، شما برخلاف برخی از روزنامه‌نگاران و فعالان اجتماعی و فرهنگی دیگر، همچنان در افغانستان مانده‌اید و به فعالیت‌های رسانه‌ای و اجتماعی خود ادامه می‌دهید. آیا نگران نیستید؟

به‌هرحال نگرانی و ترس وجود دارد. در سال‌های اخیر به دلیل وضیعت افغانستان، ازلحاظ روحی و روانی فشارهای بسیار زیادی را تحمل کردم؛ به‌ویژه فاجعه‌هایی که در کابل رخ می‌داد و روح و روانم را بسیار آزار می‌داد.

این فشار و اضطراب‌ها آن‌قدر زیاد بودند که شب‌هنگام که می‌خوابیدم، امیدی به زنده ماندن و دیدن فردا نداشتم؛ چراکه ممکن بود وقتی در نشریه جمع می‌شدیم به ما چاقو بزنند یا حملات انتحاری اتفاق بیفتد.

اما حالا طالب‌ها را در کوچه و خیابان کابل با همان پوشش همیشگی می‌بینم و این واقعاً وحشتناک و غیرقابل‌پذیرش است. به آن‌ها نگاه می‌کنم و اصلاً باورم نمی‌شود آن‌ها به همه‌جا نفوذ کرده‌اند. فکر می‌کنم دارم خواب می‌بینم.

درست است که می‌ترسم، اما تلاش می‌کنم بر این ترس‌ها غلبه کنی؛ هرچند که من وانمود نمی‌کنم که در کابل هستم. همه فکر می‌کنند من به بیرون از افغانستان رفته‌ام و از خارج فعالیت‌هایم را ادامه می‌دهم. من بیشتر ازآنچه یک روزنامه‌نگار باشم، راوی وضعیت زنان افغان هستم.

*روزنامه‌نگاران افغانستانی با این وضعیت چگونه کنار آمدند؟ آیا آن‌ها تصمیم به ماندن دارند یا اینکه کشور را ترک کرده‌اند؟

فرار اشرف غنی از کابل، برایمان قابل پیش‌بینی نبود. ما تا قبل از روز یکشنبه با خیال راحت به دفترمان می‌رفتیم و تصور نمی‌کردیم چنین فاجعه وحشتناکی رخ دهد. خیلی‌هایمان تصور نمی‌کردیم که کابل، حداقل تا یک سال دیگر سقوط کند.

اما باوجوداین تصورات، یک‌دفعه هرج‌ومرج به پا شد و تعدادی از دوستانمان به میدان هوایی کابل رفتند و آنجا نیز ناگهان سروصدا به پا شد. زیرا گفته بودند، کسانی که پاسپورت دارند یا ندارند، همه می‌توانند به خارج از کشور بروند و در آنجا مشغول به کار بشوند.

این شایعه باعث شد تا افرادی که ازنظر تفکر نیز با طالبان مشکلی نداشتند، از فرصت استفاده کنند و خودشان را به میدان هوایی کابل برسانند.

درست است که یک تعداد آدم از افغانستان درآمدند، ولی این موضوع و هرج‌ومرج‌ها باعث مرگ عده‌ای دیگر شد.

تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، فعالان حقوق بشر، زنان و آن‌هایی که در حوزه موسیقی و ورزش فعالیت می‌کردند و سایر آدم‌های مهم در افغانستان باقی مانند و نتوانستند از این کشور خارج شدند. اما برخی از دوستانمان هم با وضیعت بسیار وحشتناکی از افغانستان برآمدند و به آلمان و آمریکا رفتند.

آلان تعداد زیادی از دوستان ما بیکار و بی‌برنامه و بی‌طراوت با وضعیت بسیار بلاتکلیفی در کشور زندگی می‌کنند. اما بازهم تلاش می‌کنیم؛ چراکه ارزش‌های خودمان را 180 درجه متفاوت‌تر از ارزش‌های طالبان می‌دانیم.

آن‌ها نمی‌توانند ما را بپذیرند و ما هم آن‌ها را نمی‌پذیریم، چون دو جریان موازی هستیم و هیچ‌گاه نمی‌توانیم به یک نقطه مشترک برسیم.

البته شاید روزی شرایط ما را مجبور کرد که از افغانستان بیرون برویم و از خارج از کشور به فعالیت‌های خودمان ادامه دهیم و از مردم این سرزمین دفاع و حمایت کنیم.

*آیا باوجود جو حاکم بر افغانستان و چالش‌های پیش روی روزنامه‌نگاران، هستند کسانی که همچنان تصمیم به حضور در این عرصه را داشته باشند؟ توصیه شما به آن‌ها چیست؟

همه ما، مردم افغانستان (حالا ممکن است زودتر یا دیرتر) طعم دیکتاتوری را چشیده‌ایم و می‌دانند که نظام دیکتاتوری چه فاجعه‌ای را برای ارزش‌های انسانی به بار می‌آورد.

البته برای برخی از افرادی که به نرخ روز نان می‌خورند و تفکر آزاد ندارند و مستقل نیستند، این مسأله مشکلی ایجاد نمی‌کند؛ هرچند برخی از آن‌ها نیز ممکن است روزنامه‌نگار باشند.

اما کسانی که در افغانستان بر ارزش‌ها و باورهای انسانی خود ایستاده‌اند و برای حقوق شهروندی و آزادی‌های اجتماعی و مدنی تلاش می‌کنند، در جغرافیای افغانستان، جایی وجود ندارد، چون این‌گونه ارزش‌ها برای طالبان قابل‌پذیرش نیست و آن‌ها راهی به‌جز کشتن و اعدام کردن فعالان اجتماعی و روزنامه‌نگاران و… ندارند.

از این لحاظ برای کسانی که در افغانستان واقعیت‌ها را بیان می‌کنند و به بازنمایی شرایط کنونی مردم این کشور می‌پردازند، جایی وجود ندارد و آن‌ها باید از این سرزمین خارج شوند؛ البته من به خودم حق نمی‌دهم که به کسی بگویم چه بکند.

اکنون فکر می‌کنم همه نشریات چاپی به همراه رادیو در افغانستان متوقف‌شده. برخی از رسانه‌ها هم به‌طور پنهان فعالیت می‌کنند.

*حضور طالبان برای شما و دیگر روزنامه‌نگاران زن، چه چالش‌هایی را ایجاد کرده است؟

عملاً برای آدم‌های مستقل که به ارزش‌های انسانی پایبند هستند، هیچ فرصتی در کشور افغانستان نه‌تنها وجود ندارد که همه چالش است. فکر می‌کنم عملاً کشور، سیاه‌چاله‌ای است که تفکر نادرست در آن سقوط کرده. و حالا فرصت کار برای روزنامه‌نگاران و بازنمایی وضعیت و ارائه دیدگاه‌های مستقل وجود ندارد.

همه‌چیز در کشور افغانستان چالش است؛ همه امور اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تقریباً فلج شده‌اند. افراد دیگر انگیزه‌ای برای کار ندارند. مردم نان خوردن ندارند. همه زنان از کار بیکار شده‌اند و محدودیت‌های زیادی برای مردم و روزنامه‌نگاران اعمال‌شده است.

*در شرایط کنونی و با توجه به حضور طالب‌ها در این کشور، روزنامه‌نگاران در کدام‌یک از شهرهای افغانستان با خطرات و چالش‌های بیشتری مواجه هستند؟

در تمام افغانستان وضعیت به یک صورت است و آلان فعالیت همه رسانه‌ها با هر طرز فکری به دلیل ترس و وحشت و نداشتن نیرو و رویکرد متفاوت، متوقف‌شده است. حضور طالب‌ها سراسر ترس و وحشت و نگرانی است.

New Title

تعداد بازداشتی‌ها در چند شهر کردستان به ۲۷ نفر رسید

تعداد بازداشتی‌ها در چند شهر کردستان به ۲۷ نفر رسید
موکریان ـ دو شهروند اهل روستایی از توابع سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

برپایه گزارش رسیده به خبرنگار آژانس خبری موکریان در سقز، روز پنج‌شنبه ۲۰ آبان‌ماە ۱۴۰۰، یک شهروند اهل روستای مەلقەرەنی از توابع سقز بە نام عبداللە مهجور، ۵۵ ساله، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.

براساس همین گزارش، نیروهای امنیتی همزمان با بازداشت عبداللە مهجور اقدام به بازداشت محمد مهجور، ٣۶ ساله، پسر عموی ایشان نیز نموده‌اند.

تا لحظەی تنظیم خبر، از دلایل بازداشت این افراد اطلاعی در دست نیست.

تعداد بازداشتی‌ها در چند شهر کردستان به ۲۷ نفر رسید

در پی انتشار اخباری از بازداشت شهروندان در کردستان، روز شنبه خبر افزایش این بازداشتی‌ها منتشر شد. بر اساس گزارش‌های جدید، تعداد افراد بازداشت‌شده تاکنون به ۲۷ نفر رسیده است.

هه‌نگاو، سایت حقوق بشری که اخبار مناطق کُردنشین ایران را پوشش می‌دهد، روز جمعه، ۲۱ آبان، اعلام کرده بود که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی یک روز پیشتر با «خودروهای هلال احمر» به حداقل چهار روستای شهر بانه حمله و ۲۰ نفر را بازداشت کرده‌اند.

پایگاه خبری «کوردپا» هم ضمن تایید این خبر نوشته بود که نیروهای امنیتی برای تعقیب و شناسایی شهروندان بازداشت شده از پهپاد استفاده کرده‌ و در زمان بازداشت، این افراد و خانواده‌های آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داده و وسایل شخصی آن‌ها را ضبط کرده‌اند.

حال در گزارش‌ هه‌نگاو در روز شنبه آمده است که علاوه بر شهر بانه، تعدادی از شهروندان در شهرهای مریوان و سقز نیز در روزهای اخیر بازداشت شده‌اند و تاکنون هویت ۲۷ نفر از آن‌ها تایید شده است.

تاکنون درباره دلایل این بازداشت‌های گسترده اطلاعاتی منتشر نشده، اما به گزارش هه‌نگاو تمامی افراد بازداشت‌شده به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل شده‌اند.

New Title

انقلاب در جنگ الکترونیک؛ ساخت سامانه پیشرفته اسرائیلی

انقلاب در جنگ الکترونیک؛ ساخت سامانه پیشرفته اسرائیلی


اسرائیل سامانه مدرن جنگ الکترونیک “اسکورپیوس” (Scorpius) را عرضه کرد که قادر است با استفاده از پرتوهای الکترومغناطیسی به اهداف زمینی، دریایی و هوایی حمله کند.

به گزارش اسپوتنیک، اسکورپیوس (به معنای عقرب) توسط شرکت صنایع هوافضای اسرائیلی Israel Aerospace Industries (IAI) ساخته شده است که قابلیت های سامانه جدید را به عنوان “انقلابی در جنگ الکترونیک” معرفی می کند.

اسرائیل سامانه مدرن جنگ الکترونیک “اسکورپیوس” (Scorpius) را عرضه کرد که قادر است با استفاده از پرتوهای الکترومغناطیسی به اهداف زمینی، دریایی و هوایی حمله کند.

به گزارش اسپوتنیک، اسکورپیوس (به معنای عقرب) توسط شرکت صنایع هوافضای اسرائیلی Israel Aerospace Industries (IAI) ساخته شده است که قابلیت های سامانه جدید را به عنوان “انقلابی در جنگ الکترونیک” معرفی می کند.

​گیدئون فوستیک، معاون بازاریابی IAI با اشاره به نام این سامانه به مجله فوربس گفت که سامانه جدید قصد دارد “احساس یک چیز بی ضرر را که در واقع یک نیش بسیار قوی دارد” را منتقل کند.

وی خاطرنشان ساخت ما آنرا “دفاع نرم” می نامیم. این یک سلاح تهاجمی است که موشک شلیک نمی کند. این یک سیستم انهدام شدید نیست اما با این حال در شکست و از کار انداختن سیستم های دشمن بسیار مؤثر است.

او توضیح داد که اسکورپیوس استفاده از پرتوهای گسترده را که تهدیدات احتمالی را در همه جهات اسکن می‌کند و پرتوهای باریک را برای هدف قرار دادن چنین تهدیداتی تلفیق می‌کند.

به گفته معاون بازاریابی IAI، سیستم جدید اسکورپیوس از سیستم‌های موجود جنگ الکترونیک برتر است زیرا می‌تواند پرتوهای هدف را بدون تداخل با اهداف ناخواسته ارسال کند.

گیدئون فوستیک تاکید کرد که این به اپراتور سیستم “ثمربخشی گسترده با کمترین تداخل جانبی” می دهد و این سلاح جدید را “آینده جنگ الکترونیک” می نامد.

وی افزود: «این اولین سامانه‌ای است که می‌تواند هر چیزی را در آسمان شناسایی کند و همزمان چندین هدف را در جهات مختلف و در فرکانس‌های مختلف مورد اصابت قرار دهد.»

سامانه اسکورپیوس می تواند پرتوی تهاجمی برای کور کردن هواپیمای بدون سرنشین (پهپاد)، موشک یا جت جنگنده پرتاب کند بدون اینکه هواپیمای دشمن را با هواپیمای دوست در همان حریم هوایی اشتباه بگیرد.

هنوز هیچ خبری در مورد زمان تحویل این سامانه جدید به نیروهای دفاعی اسرائیل منتشر نشده است و در گزارش‌های رسانه‌ها گفته می شود که اسکورپیوس “اولین حضور خود را در حالت آماده باش رزمی” در جریان رزمایش “پرچم آبی” نیروی هوایی اسرائیل در ماه اکتبر نشان داد.

New Title

برجام؛ واکنش سناتور آمریکایی به اظهارات فرستاده رئیسی

برجام؛ واکنش سناتور آمریکایی به اظهارات فرستاده رئیسی
سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی در توییتی به خبر بلومبرگ به نقل از «علی باقری کنی» مذاکره کننده جمهوری اسلامی که گفت از آمریکا خواستار تضمین عدم خروج مجدد از توافق برجام هستیم، واکنش نشان داد.

سناتتور تد کروز نوشت: علی‌رغم رویاهای آن‌ها (رژیم ایران)، طبق قانون اساسی (آمریکا) تنها راه برای تحقق آن (تضمین عدم خروج دوباره آمریکا از توافق) این است که آن (برجام) را به عنوان یک معاهده برای تایید سنا ارائه کنند… کاری که بایدن از انجام آن می‌ترسد.

New Title

واکنش به آبروریزی مقام حکومتی در اجلاس گلاسکو+فیلم

واکنش به آبروریزی مقام حکومتی در اجلاس گلاسکو+فیلم


سخنرانی رئیس سازمان محیط زیست در دولت رئیسی به زبان انگلیسی در نشست جهانی آب و هوایی سازمان ملل در گلاسکو به یک آبروریزی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. (فیلم زیر)

احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در واکنش به انگلیسی حرف زدن علی سلاجقه نوشت: یکی از استادان علوم سیاسی در زمان تحصیلم به من توصیه کرد که اگر می‌خواهم در محاوره به زبان انگلیسی تمرین کنم باید بکوشم که این زبان را بدون لهجه صحبت کنم.

راستش همین یک توصیه مرا از تمرین برای یادگیری محاوره به زبان انگلیسی برای همیشه منصرف کرد؛ زیرا با خود اندیشیدم که من پس از سال‌ها اقامت در تهران، هنوز زبان مادری‌ام را با لهجۀ کرمانی صحبت می‌کنم، حالا چطور ممکن است بتوانم زبان انگلیسی را با گویش بریتانیایی‌ها یا آمریکایی‌ها یاد بگیرم؟

تازه در دورۀ راهنمایی و دبیرستان هم وقتی معلم زبان از ما می‌پرسید، عکس به انگلیسی چی می‌شه؟ می‌گفتیم؛ پیکچرو! یا وقتی می‌پرسید صندلی به انگلیسی چی می‌شه؟ می‌گفتیم؛ تیبلو!

معلم عصبانی می‌شد و می‌پرسید؛ ممکنه به من بگید به چه علت این “او” را به آخر اسامی انگلیسی اضافه می‌کنید؟ ما هم پاسخ می‌دادیم؛ راستش علت خاصی نداره، ولی اگر دنبال علت برایش بگردید به همان علتی که در فارسی قاسم را قاسو، صندلی را صندلو و عکس را عکسو می‌گوییم!

حالا منظورم از همۀ این حرف‌ها این است که اگر برخی از این مسئولان به زبان‌های خارجی تسلط لازم را ندارند، نیازی نیست که آن چند واژه‌ای را که به سختی یاد گرفته‌اند در ملأعام طوری بلغور کنند که باعث تمسخر عده‌ای شود.

اینکه فردی بگوید به انگلیسی یا هر زبان دیگری نمی‌تواند حرف بزند، نشانۀ اعتماد به نفس بیشتری است تا اینکه با اته پته چند جملۀ مغلوط را سر هم کند و اسباب شرمندگی اطرافیان و خنده بازارِ مخالفان را فراهم سازد!

New Title

فیلم؛ ببینید آثار تاریخی دوران هخامنشیان به چه روزی افتاده

فیلم؛ ببینید آثار تاریخی دوران هخامنشیان به چه روزی افتاده
دیواره غربی آسیاب‌های آبی شوشتر بر اثر بی‌توجهی مسئولین و نفوذ آب از تاسیسات و املاک مجاور در خطر ریزش قرار گرفته است

سیستم آبی تاریخی شوشتر که به نام سازه‌های آبی تاریخی شوشتر نیز شناخته می شود، مجموعه‌ای به هم پیوسته از ۱۳ اثر تاریخی شامل پل‌ها، بندها، آسیاب‌ها، آبشارها، کانال‌های دست‌کند و تونل‌های عظیم هدایت آب است که در ارتباط با یکدیگر کار می‌کنند و در دوران هخامنشیان تا ساسانیان، جهت بهره‌گیری بیشتر از آب ساخته شده‌اند. در سفرنامه مادام ژان دیولافوآ باستان‌شناس نامدار فرانسوی از این محوطه به عنوان بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی یاد شده‌است.

New Title

ورزش بانوان در پارک؛ تهدید تازه وحوش خامنه‌ای+عکس

ورزش بانوان در پارک؛ تهدید تازه وحوش خامنه‌ای+عکس


به گزارش ایلنا، علی نجفی توانا، وکیل دادگستری با بیان اینکه فضای مجازی دریای خروشانی است که نمی‌توان با بیل آن را مدیریت کرد، گفت: با امر و نهی کردن نه می‌توان مردم را دین‌پذیر کرد و نه می‌توان از فساد و تباهی جلوگیری کرد.

این اظهارات پس از آن بیان شد که احمدعبداللهی‌نژاد، دبیر ستاد امر به معروف اصفهان در پاسخ به یک توئیت درباره ورزش بانوان در پارک مدعی شد که وقت استفاده از زور فرا رسیده است!

New Title

برجام؛ تهدید تازه آمریکا پیش از آغاز مذاکرات با رئیسی

برجام؛ تهدید تازه آمریکا پیش از آغاز مذاکرات با رئیسی


رسانه های حکومتی در ایران نوشتند: جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا که مدعی است کشورش برای بازگشت به برجام آمادگی دارد، طی یادداشتی به وزارت خارجه آمریکا، فضاسازی جدیدی علیه جمهوری اسلامی مطرح کرد.

به گفته این منابع، در ادامه سیاست‌های واشنگتن علیه جمهوری اسلامی، رئیس‌جمهور این کشور اعلام کرده که عرضه نفت به بازار جهانی به اندازه‌ای کافی است که شرایط برای کاهش خرید نفت ایران فراهم شده است.

طبق گزارش خبرگزاری رویترز، رئیس‌جمهور آمریکا طی یادداشتی به وزارت خارجه کشورش گفت که به اندازه کافی عرضه نفت وجود دارد تا دیگر کشور‌ها خرید نفت از ایران را کاهش دهند.

آمریکا در حالی به دنبال محدود کردن صادرات نفت ایران است که چندی پیش خبرگزاری رویترز گزارش کرد که خریداران چینی علی‌رغم تحریم‌های آمریکا به واردات نفت ایران ادامه می‌دهند.

طبق این گزاش، در سه ماه گذشته، واردات نفتی چین از ایران به طور متوسط به بیش از نیم میلیون بشکه در روز رسیده است.

اظهارات بایدن در آستانه نشست مجازی روز دوشنبه هفته جاری (۲۴ آبان ماه) وی با «شی جینپینگ» رئیس‌جمهور چین مطرح شده است که می تواند همچنین هشداری به دولت رئیسی پیش از آغاز مذاکرات برجام باشد.

بایدن در یادداشت خود به وزارت خارجه آمریکا گفت: «مطابق با تصمیمات قبلی، عرضه کافی نفت و فراورده‌های نفتی از کشور‌هایی به غیر از ایران وجود دارد تا امکان کاهش حجم نفت و فراورده‌های نفتی خریداری شده از ایران یا از طریق مؤسسات مالی خارجی فراهم شود».

در حالیکه دور جدید مذاکرات «وین» درباره احیای برجام قرار است روز ۲۹ نوامبر (هشتم آذرماه) برگزار شود، دولت بایدن در هفته‌های اخیر، نه تنها اقدامات ملموسی را برای نشان دادن حسن نیت خود در پیش نگرفته است، بلکه اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی پیش برده است.

روز سه‌شنبه هفته گذشته (۱۸ آبان ماه)، رئیس جمهور آمریکا «وضعیت اضطراری ملی» در قبال جمهوری اسلامی را برای یک سال دیگر تمدید کرد.

New Title