این منبع نوشت: در آوریل 2021 ایران و آمریکا برای احیای برجام، مذاکرات غیرمستقیمی را در وین شروع کردند؛ اما تاکنون تلاش دیپلمات ها با نتایج قابل مشاهده ای همراه نبوده است. در شرایط کنونی، تطویل نامحدود مذاکرات در راستای منافع آمریکا نیست و به همین دلیل وزارت خارجه آمریکا بر این تاکید دارد که سیاست به تاخیر انداختن به ایران اجازه می دهد تا برنامه هسته ای ( نظامی) خود را گسترش دهد. بنابراین بازگشت به توافق دشوار؛ اما حفظ آن به مراتب دشوارتر است.
در این راستا، مواضع ایالات متحده و ایران نسبت به توافق کاملا مشخص است. ایران خواستار این است که در ابتدا ایالات متحده تمام تحریم هایی را که بر خلاف قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل وضع یا تمدید کرده را لغو کند و سپس به تعهدات برجامی بازگردد. از سوی دیگر، ایالات متحده خواستار این است که تهران ابتدا به برجام بازگردد و سپس آماده بررسی موضوع تحریم ها خواهد بود. اما سطح اعتماد بین طرفین صفر است. اقدام ترامپ در خروج آمریکا از برجام به طور جدی چهره ی آمریکا را به عنوان مذاکره کننده قابل اعتماد نه تنها در نظر ایران، بلکه حتی در میان شرکای آمریکا تضعیف کرده است.
نزدیک کردن مواضع دو کشور بسیار دشوار خواهد بود. از نظر تئوریک؛ ما می توانیم در مورد همگام سازی روند لغو تحریم ها و محدودیت های برنامه هسته ای صحبت کنیم؛ اما در این جا مشکلاتی به وجود می آید. پارامترهای چنین همگام سازی چگونه خواهد بود؟ و مهمتر از همه، چگونه ممکن است اطمینان حاصل شود که یکی از طرفین توافقنامه های جدید را نقض نمی کند؟
در ظاهر به نظر می رسد که رئیس جمهور آمریکا اختیار لغو فوری تحریم ها را دارد. با این حال، در واقعیت وضعیت پیچیده تر است. کنگره در سال 2015 قانون بازنگری توافقنامه هسته ای ایران (INARA) را تصویب کرد. در صورت توافق، رئیس جمهور موظف است هر 90 روز یکبار کنگره را از پیشرفت آن مطلع و تأیید کند که ایران به مفاد توافق پایبند است.
بدیهی است که تحت شرایط کنونی، چنین مجوزی به نفع ایران به سادگی غیرممکن است. این بدان معناست که بایدن نمی تواند با لغو تحریم ها بدون ریسک از دست دادن جدی سرمایه سیاسی خود موافقت کند. به تعبیر دیگر، مطالبات تهران برای رئیس جمهور آمریکا غیرقابل قبول است.
با این حال ، حتی اگر توافق جدیدی حاصل شود، ثبات آن تضمین نمی شود. یکی از دلایل این است که به راحتی نمی توان برنامه هسته ای را از بسته کلی تناقضات و اختلافات بین ایالات متحده و ایران جدا کرد. زمانی اوباما سعی کرد این کار را انجام دهد. برعکس ، جمهوری خواهان بر این تاکید دارند که برنامه هسته ای با مشکلات دیگر مرتبط است که اینها شامل برنامه موشکی ، حقوق بشر ، مشکل تروریسم و موارد دیگر می باشد.
رویکرد دموکرات ها منطقی به نظر می رسد ، زیرا دستیابی به پیشرفت در دستیابی به توافق جامع غیرممکن است. اما رویکرد جمهوری خواهان در تاکید بر دستیابی به توافق جامع به عنوان ابزاری برای تشدید فشار بر ایران منطقی و عقلانی به نظر می رسد. بنابراین غیرمحتمل به نظر می رسد که رقابت بین این دو رویکرد در آینده قابل پیش بینی پایان یابد و این امر ثبات توافق احتمالی را مختل کند.
در شرایط کنونی، ایالات متحده به دنبال مهار چین می باشد و به همین دلیل دارایی های خود را در خاورمیانه محدود کرده است. اما تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی می تواند به عاملی تلقی شود که عدم مداخله آمریکا در منطقه را غیرممکن سازد.